[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
شناسنامه نشریه
ju صاحب امتیاز
دانشگاه خوارزمی
ju مدیر مسئول
Prof. Fazel Asadi Amjad
ju سردبیر
Dr. Hossein Talebzadeh
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
12 نتیجه برای سن

کریم صادقی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده

آزمونهای کلوز (متن دارای جای خالی) بصورت گسترده برای سنجش میزان درک مطلب، خوانایی متن و توانایی زبانی بکار برده شده اند ولی هنوز بر سر این قضیه که این آزمونها چه جیزی را میسنجند اختلاف نظر وجود دارد و نتیجه تحقیقیات کمی و همبستگی محور در این مورد قانع کننده نیست. تحقیق حاضر با یک رویکرد کیفی به موضوع برداخته و قصد دارد اعتبارقضاوتی این آزمونها را از نظر آزمون شوندگان بررسی نماید. به همین منظور یک گروه 32 نفره در یک آزمون کلوز استاندارد شرکت کردند. فرضیه تحقیق این بود که اگر کلوز آزمون معتبر درک مطلب باشد باید داوطلبینی که تست کلوز را انجام میدهند مشکلی در تکمیل جاهای خالی نداشته باشند چرا که متن اصلی که کلوز بر بایه آن ساخته شده بود از یک کتاب درسی روش تحقیق برای دانشجویان کارشناسی بود و همه داوطلبین بالاتر از آن سطح  یا دانشجوی دکترا و یا استاد دانشگاه بودند. یافته ها مشخص کرد که آزمون کلوز هم برای انگلیسی زبانها و هم کسانی که زبان مادریشان انگلیسی نبود فوق العاده سخت بود و بنا به ادعای داوطلبین نمرات شان در ازمون نمایانگر میزان درک مطلب آنها نبود. دیگر یافته های تحقیق و معانی آنها در مقاله آورده شده است.
سارا جلالی، غلامرضا کیانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

نظریه کلاسیک سنجش علیرغم شهرت و کاربرد گسترده اش دارای نقاط ضعفی می باشد که مفید بودن آن را به عنوان پایه ای برای سنجش در دنیای مدرن دچار مشکل می سازد. گسترش فناوری کامپیوتری و توسعه کاربرد آن در روان­سنجی سبب شده تا برخی از نقاط ضعف نظریه کلاسیک سنجش واضح­تر و آشکارتر گردد.
نظریه سوال-پاسخ رابطه پارامترهای هر سوال و توانایی افراد را با احتمال ارائه پاسخ صحیح بررسی می کند. نمرات در نظریه سوال-پاسخ هم مبتنی بر پاسخ­های آزمودنی و هم مبتنی بر پارامترهای سوالات آزمون است. در واقع احتمال بروز هر پاسخ به­عنوان تابعی از پارامترهای جداگانه هر سوال و توانایی هر شخص مدل سازی می گردد.  
تحقیق حاضر به­دنبال یافتن تفاوت­های موجود بین دو نظریه کلاسیک سنجش و سوال-پاسخ از جنبه های نظری و عملی می باشد. به منظور دستیابی به این هدف تحقیق برای شناسایی تفاوت­های نظری موجود بین این دو نظریه بر اساس سوالات تحقیق و مشخص ساختن پیشرفت­ها و تحولات و مزایای نظریه سوال-پاسخ مقایسه کامل این دو نظریه انجام شد. همچنین این تحقیق به منظور یافتن تفاوت­های عملی موجود بین دو نظریه از داده های مربوط به  بخش زبان انگلیسی کنکور سراسری زبان­های خارجی استفاده نمود. 
پرویز بیرجندی، مسعود سیری،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

خود آزمایی و همتا آزمایی دو روش تحقق اهداف سنجش آموزشی و آموزش آموزنده محور
هستند.اگرچه بحثهای موافق بسیاری در مورد مزایای این دو روش وجود دارد، اما خود آزمایی و همتا
آزمایی آنقدر که باید فعالیتهای متداولی در محیطهای آموزشی نیستند. دلیل اصلی این امر عدم اعتماد
معلمان به پایایی و ارزشهای آموزشی این دو روش است . با توجه به این نکات، هدف از این تحقیق
بررسی تاثیر خود آزمایی و همتا آزمایی بر عملکرد نوشتار و دقت سنجش در خود آزمایی و همتا آزمایی
گروهی از دانشجویان ایرانی رشته های زبان انگلیسی بود. بدین منظور، یازده پاراگراف طی یازده جلسه
توسط دو گروه آزمایش مورد خودآزمایی و همتا آزمایی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که
خودآزمایی و همتا آزمایی نه تنها تاثیر چشمگیر مثبتی بر عملکرد نوشتار دانشجویان دارند، بلکه دقت
سنجش در خود آزمایی و همتا آزمایی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهند. بعد از مقایسه تاثیر
خود آزمایی و همتاآزمایی با یکدیگر بر عملکرد نوشتار و دقت سنجش دانشجویان، مشخص شد که همتا
آزمایی تاثیر چشمگیرتری نسبت به خودآزمایی بر عملکرد نوشتار دارد. همچنین هیچ یک از دو روش
خودآزمایی و همتا آزمایی نسبت به یکدیگر تاثیر بیشتری بر دقت سنجش نداشتند.
محمود رضا عطایی، مریم ناصری،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده

مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیر جنسیت براستفاده از مغلطه های بی قاعده بحث و استدلال در نوشته  های (مقالات) استدلالی انگلیسی زبان آموزان ایرانی در سطح پیشرفته توانایی زبان انگلیسی می پردازد. مجموعه متون مورد بررسی این مطالعه شامل 120 نوشته ی زبان آموزان دختروپسر بود. سن و رشته ی دانشگاهی زبان آموزان دیگرمتغیرهای مستقل  تحقیق بودند.  نه نوع مهم مغلطه های بی قاعده در متون بررسی شدند و فراوانی های به دست آمده ازطریق تست آماری مانوا تحلیل شدند. به طورکلی برای مغلطه های بی قاعده ، نتایج تست های  آماری مالتی وریت برای همه ی متغیرهای مستقل  و تعامل آنها تفاوت معناداری را نشان نداد ولی سه مورد تفاوت مجزا مشاهده شد. در پایان تحقیق ، نتایج مطالعه در مقایسه با پژوهش های قبلی بررسی شده است و دستاوردهایی پیشنهاد شده است.
افسانه غنی زاده، فاطمه معافیان،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی دانشجویان زبان انگلیسی می پردازد. علاوه بر این، نقش سن و جنس به عنوان عوامل تعدیل کننده رابطه بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی را بررسی می کند. هم چنین روا بط بین سن و جنس دانشجویان با هوش هیجانی آنان مورد مطالعه قرار می گیرد. برای این منظور، 86 دانشجوی زبان انگلیسی آزمون تفکر انتقادی واتسون گلیزر و پرسشنامه هوش هیجانی بارآن را تکمیل کردند. نتا یج بدست آمده ازتحلیل آماری همبستگی بر روی داده ها بیانگر وجود رابطه معناداری بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی دانشجویان می باشد. از میان فاکتورهای تفکر انتقادی دو عامل انعطاف پذیری و مسئولیت اجتماعی بالاترین همبستگی را با هوش هیجانی داشته و پیش بینی کننده های مثبتی برای هوش هیجانی بودند. افزون برآن، یافته های تحقیق نشان داد که جنس و سن رابطه ی میان تفکر انتقادی و هوش هیجانی را تعدیل نکرده و هیچ کدام از این دو عامل نقش معناداری درهوش هیجانی دانشجویان ایفا نمی کنند.
عزیزاالله میرزایی، مسعود رحیمی دومکانی، زری شاکریان،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

با توجه به آینده بکارگیری یک سیستم یادگیری دوگانه، آگاهانه و غیر آگاهانه، در تئوری ها و پژوهش های
زبان دوم، الیس ( 2006 ) بر این باور است که بررسی های بیشتر پیرامون چنین تمایزی برای مدل سازی و
دریافت بهتر مهارت بسندگی زبان دوم و توانایی اندازه گیری و سنجش آن مفید و حائز اهمیت است. این
پژوهش قابلیت دسترسی متفاوت دانش آگاهانه و غیر آگاهانه دستور زبان را برای مهارت بسندگی
دانشجویان زبان انگلیسی بررسی کرده است. شرکت کنندگان در این مطالعه 160 دانشجوی زبان انگلیسی
بودند که در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه شهرکرد تحصیل می کردند. مجموعه ای از
آزمونها شامل آزمون سنجش صحت قواعد دستور زبان با مدت زمان محدود و همین آزمون بصورت
تشریحی و بدون مدت زمان خاص و نیز آزمون تافل برای جمع آوری اطلاعات استفاده شدند. مجموعه ای
از آزمونهای سنجش ضریب همبستگی برای بررسی سهم های دو دانش آگاهانه و غیر آگاهانه دستور زبان
در آزمون تافل و بخشهای مختلف تافل محاسبه شدند. نتایج بدست آمده هیچگونه همبستگی آماری حائز
اهمیتی بین نمرات دانش غیرآگاهانه و نمرات آزمون تافل نشان نداد، اما همبستگی خوبی بین نمرات دانش
آگاهانه و نمرات آزمون تافل دیده شد. همچنین رابطه متوسطی بین دانش آگاهانه و اجزای مهارت بسندگی
وجود داشت. اما هیچ رابطه ای بین دانش غیرآگاهانه و اجزای تشکیل دهنده مهارت بسندگی دیده نشد.
همچنین آزمون استاندارد رگرسیون نشان داد که دانش آگاهانه دستور زبان توانست مهارت بسندگی این
دانشجویان را در زبان انگلیسی بهتر پیش بینی کند. با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد یادگیری
دانش آگاهانه دستور زبان انگلیسی در جاهایی که انگلیسی، زبانی خارجی محسوب می شود ضروری است و
احتیاج به بررسی بیشتری دارد بویژه زمانی که هدف اولیه کسب مهارت بسندگی شناختی آکادمیک است.
رضا پیش قدم، راحله معتکف،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف از انجام این مطالعه پیداکردن عواملیست که زبان آموزان دبیرستانی موفقیتهاوشکستهای خودرابه آن نسبت می دهند. بدین منظور، 708 دانش آموزان دبیرستانی ازاقشار مختلف اجتماعی-اقتصادی وجنسیت مختلف انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه اسنادی پاسخ دادند. پرسشنامه شامل چهاربخش است: احساسات ،تصویرازخود، انگیزه درونی،وسیاست زبان.آزمون ANOVA و Post-hoc به منظورتجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.نتایج حاصل ازتجزیه وتحلیل نشان داد که انگیزه درونی اسناد اصلی است وجنسیت هیچ نقشی دراسناد بازی نمی کند. علاوه براین،تفاوتهای قابل توجهی درمیان طبقات مختلف اجتماعی مشاهده شد. دانش آموزان طبقات بالای جامعه ،دراحساسات وتصویرازخود بالاترین نمره را کسب کردند؛ودانش آموزان ازمناطق روستایی درانگیزه درونی وسیاست زبان نمره بالاتری بدست آوردند. درنهایت، نتایج به دست آمده درزمینه یادگیری وآموزش زبان مورد بحث قرارگرفت وپیشنهاداتی ارایه شد.
ضیاء تاج الدین، محمد حسین کشاورز، امیر زندمقدم،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش تدریس فعالیت محور بر تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان بود. بدین منظور75 زبان آموز همگن و در سطح متوسط انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: 27 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مراحل قبل و بعد فعالیت (گروه آزمایشی اول)، 26 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مرحله حین فعالیت (گروه آزمایشی دوم)، و 22 نفر در گروه فعالیت محور رایج (گروه کنترل). در گروه آزمایشی اول فقط در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر پنج کنش گفتاری تأکید شد. در گروه آزمایشی دوم در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر کنشهای گفتاری تأکید نشد ولی در عوض در مرحله حین فعالیت از بازخورد کاربردشناختی در مورد تولید کنشهای گفتاری استفاده شد. به شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ گونه تدریس، توضیح، و یا بازخوردی داده نشد و آنها صرفاَ در هر یک از سه مرحله فقط فعالیت ها را تکمیل کردند. تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان به ترتیب از طریق پرسشنامه تکمیل گفتمان، پرسشنامه فرا کاربرد شناسی، و پرسشنامه خودسنجی کاربردشناختی در ابتدا و انتهای این پژوهش سنجیده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در نتیجه به کارگیری روش فعالیت محور، هر سه گروه توانستند تولید کاربردشناختی خود را به طور یکسان ارتقاء دهند، در حالی که آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی فقط در دو گروه آزمایشی ارتقاء پیدا کرد. علاوه بر این، شرکت کنندگان در دو گروه آزمایشی توانستند خود سنجی از دانش کاربرد شناسی شان را بیشتر از گروه کنترل ارتقاء بخشند. بنابر این، می توان نتیجه گرفت که استفاده از فعالیت ها در چارچوب روش فعالیت محور آموزش زبان، چه با تأکید و بازخورد بر کاربردشناسی و چه بدون تأکید و بازخورد در هر یک از سه مرحله، می تواند تولید کاربرد شناختی را در میان یاد گیرندگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی ارتقاء بخشد. این در حالی است که ارتقای آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی در گرو تأکید بر کاربردشناسی و نیز ارائه بازخورد است.
منوچهر جعفری گهر، محبوبه مرتضوی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

هدف تحقیق حاضربررسی تاثیر سه روش متفاوت نگارش دفتر تفکرات انتقادی به صورت انفرادی، مشارکتی با همگروه و به صورت مشارکتی با معلم بر روی مهارت خودسازماندهی زبان آموزان ایرانی میباشد. در ابتدا صد و پنجاه زبان آموز ایرانی سطح فوق متوسط مونث که در یک موسسه زبان مشغول فراگیری زبان انگلیسی بودند به سوالات پرسشنامه مقیاس سنجش خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دادند. از بین این صد و پنجاه نفر، تعداد شصت زبان آموز که نمره آنها در این آزمون در محدوده  یک انحراف معیار بالاتر و یا پایین تراز میانگین بود، انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پس از استفاده از روش نگارش دفاتر تفکرات انتقادی برای یک ترم چهل و دو ساعته از شرکت کنندگان خواسته شد مجددﺍ به سوالات پرسشنامه خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دهند. نتایج تحلیل پراکنش آزمون مرحله دوم نشان داد که نگارش افکار و وقایع انتقادی به صورت مشارکتی با همگروه یا معلم که فرصت استفاده از بازخورد همگروه و یا معلم را فراهم می آورد می تواند مهارت خودسازماندهی زبان آموزان را به صورت به صورت معنا داری افزایش دهد. زبان آموزانی که از روش نگارش تفکرات و وقایع استفاده کردند اما از بازخورد همگروهان و یا معلم بهره نبردند نیز نسبت به زبان آموزانی که این روش را به کار نبردند نمرات بهتری کسب کردند. بنابراین، نتایج این تحقیق نشانگر نقش موثر نگارش تفکرات انتقادی به صورت انفرادی در بالابردن مهارت خودسازماندهی می باشد.  
مهناز سعیدی، ماندانا یوسفی، پوریا بقائی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

شواهد بیانگر این می باشد که تغییر پذیری در ارزیابی نگارش دانشجویان فقط نتیجه تفاوت مهارت نوشتاری آنها نیست بلکه عوامل بیرونی خاصی در این امر دخیلند و عوامل مرتبط با مصحح، فعالییت، موقعییت یا تعامل هر یک از اینها میتوانند در تصمیم گیریها و استنباطها در مورد توانایی نگارش فراگیران تاثیر بگذارند. هدف این تحقیق این است که مساله تغییرپذیری را در داوری مصحح به عنوان منبع خطای سنجش در ارزیابی نگارش فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه مورد بررسی قرار دهد. به این منظور مقالات 32 دانشجوی ایرانی زبان انگلیسی بوسیله شش مصحح ارزشیابی و نتایج با استفاده از مدل رش و برنامه فست مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که تفاوتهای معنی داری در میزان سختگیری مصحح ها وجود دارد و تعامل مصحح با فراگیر باعث ایجاد تورش در ارزشیابی میشود. از آنجایی که ارزیابی مهارت نوشتن امری ذهنی میباشد و بر اساس داوری مصحح می تواند متغیر باشد، بررسی و شناخت عواملی که باعث عینی تر شدن این ارزیابی میشود امری ضروری به شمارمی رود. ذهنی بودن روند ارزیابی مهارت نوشتن تهدیدی برای روایی آزمون است و سبب می شود که نمره فراگیر نشان دهنده مهارت واقعی وی نباشد. این تحقیق نشان می دهد چطور ارزیابی می تواند کارامد و سودمند باشد و چگونه می توان انصاف و صحت عملکرد ذهنی را سنجید.
علی اکبر آریامنش، حسین براتی، منیژه یوحنایی،
دوره 23، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

این مطالعه به مقایسه سه سوال ترکیبی بخش گفتاری آزمون تافل اینترنتی از نظر پیچیدگی، درستی، و روانی می پردازد. بدین منظور، گروهی از داوطلبان ایرانی آزمون تافل اینترنتی چند روز قبل از آزمون اصلی در یک آزمون شبیه ساز تافل شرکت کردند. پاسخهای شفاهی جمع آوری شده درابتدا به شکل نوشتاری درآورده شدند و سپس با استفاده از نرم افزارهایی از قبیل سیلاب شمار و "کومتریکس 3"  به ترتیب از بعد روانی و پیچیدگی مورد سنجش قرار گرفتند. البته برای سنجش درستی کلام، پاسخها به صورت دستی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که پاسخها به سه سوال گفتاری از بعد روانی به شکل معناداری با هم متفاوت بودند. از نظر شاخص درستی نیز تفاوت معناداری حاصل شد، البته مقایسه های دو به دو با نوساناتی همراه بود. در اتباط با شاخص های انتخاب شده برای پیچیدگی، تنوع واژگانی، میانگین تعداد توصیف کننده های ماقبل اسم، و تحلیل معنایی پنهان تفاوت های معناداری بین سوالات 2 و 3 از یک سو و سوال 4 از سوی دیگر نشان دادند.  با این وجود، شاخص درونه شدگی ماقبل فعل هیچگونه تفاوت معناداری بین سه سوال نشان نداد. این نتایج می تواند بر نقش تاثیرگذار متون عامل در اینگونه سوالات ترکیبی سنجش گفتاری صحه بگذارد.
معصومه تقی زاده، گلنار مزدایسنا، فاطمه مهدی راد،
دوره 23، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

در نظام آموزشی ایران، سواد سنجش زبان به حد کافی مورد مورد بررسی قرار گرفته نشده است.تحقیق حاضر شکل گیری سواد سنجش را در میان دانشجویان زبان انگلیسی دانشگاههای دولتی که در حال گذراندن واحد آزمون سازی می باشند، بررسی می کند.سه عنصر مطرح شده برای سواد سنجش (دانش سنجش، مهارتهای سنجش و اصول سنجش)محوریت این تحقیق را شکل دادند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، یک پرسشنامه ( شامل 83 ایتم لیکرت و تعدادی سوال باز) طراحی شد و پاسخهای 92 مدرس درس آزمون سازی گردآوری شد. فعالیتهای تدریس و سنجش دو مدرس درس مربوطه نیز از طریق مشاهده کلاسها مورد ارزیابی قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار(26)SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد که در این دوره های آموزشی، تمرکز اصلی بر روی دانش سنجش و تا حدی مهارتهای سنجش می باشد و اصول مربوط به سنجش نادیده گرفته شده اند. تکیه بر روشهای سنتی سنجش، بکارگیری منابع آموزشی نامناسب و فقدان فعالیتهای عملی مرتبط با سنجش از دیگر ویژگیهای این کلاسهای درس آزمون سازی می باشد. در پایان پیشنهاداتی برای طراحی و ارائه بهتر درس آزمون سازی جهت افزایش سطح سواد سنجش دانشجویان رشته زبان که اغلب پس از فارغ التحصیلی وارد حوزه تدریس می شوند، مطرح شده است.

صفحه 1 از 1     

Iranian Journal of Applied Linguistics
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4666