اصفهان، شهرک امیریه، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان، صندوق پستی199-81785
چکیده: (6200 مشاهده)
این مطالعه به منظور بررسی وضعیت سیتوژنتیکی 11 جمعیت رازیانه با استفاده از سلولهای مریستمی انتهای ریشه انجام شد. نتایج نشان داد که تعداد کروموزوم پایه در جمعیتهای مورد بررسی 11=x بود. بر اساس جدول
دو طرفه استبینز ، جمعیت های خارجی 1، ارومیه و لرستان در گروه A1، جمعیتهای شیراز، یزد، فزوه نجف آباد ، ابن سینا و خارجی 2 در گروه A2، جمعیت اصفهان در گروه B1 و جمعیتهای همدان و بوشهر در گروه B2 قرار گرفتند. بر این اساس، دو جمعیت همدان و بوشهر نامتقارن ترین و در عین حال متکامل ترین جمعیت ها بودند . تجزیه به مؤلفه های اصلی نشان داد که دو مؤلفه اول در مجموع 47/77 درصد از کل واریانس موجود بین
جمعیت ها را توجیه می نمایند. در مؤلفه اول صفات میانگین نسبت بازوی کوتاه به بلند، درصد کلی فرم، شاخص نامتقارن بودن درون کروموزومی و میانگین نسبت بازوی بلند به کوتاه با داشتن بالاترین ضرایب بردارهای ویژه دارای بیشترین اهمیت در واریانس بین جمعیتها بودند. در مؤلفه دوم صفات نسبت طول بزرگترین کروموزوم به کوچکترین، شاخص نامتقارن بودن بین کروموزومی و طول نسبی کوتاهترین کروموزوم بیشترین نقش را در ایجاد تنوع داشتند. تجزیه خوشهای به روش وارد که با برش نمودار خوشه ای در فاصله اقلیدسی 5 انجام شد جمعیت های مورد بررسی را در 3 گروه مختلف قرار داد. در این بررسی بیشترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت اصفهان و فزوه
نجف آباد وجود داشت که بیانگر کمترین قرابت آنها بود. کمترین فاصله ژنتیکی نیز بین جمعیت های فزوه نجف آباد و لرستان مشاهده شد. نمودار حاصل از پراکنش جمعیت ها بر اساس دو مؤلفه اصلی اول و دوم، جمعیت های مورد بررسی را در 3 گروه متمایز قرار داد که این امر مؤید نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای بود
نوع مطالعه:
علمی پژوهشی کاربردی |
انتشار: 1390/7/23