این مقاله به نقد آراء دو گروه از شارحان کلام حافظ پرداخته است که وی را ملامتی و یا متمایل به آیین ملامت دانستهاند. نظر گروه اول که به ضرس قاطع حافظ را ملامتی خواندهاند، با عنایت به فاصله زمانی میان عصر زندگانی وی و روزگار رواج اندیشه ملامت، مورد تردید قرار گرفته است؛ اما نمایاندن نادرستی نظر گروه دوم که حافظ را متمایل به اندیشه ملامتیان، دلباخته و پذیرنده اصول ایشان و صاحب توافق با مشرب آنان معرفی کرده و به عرفانش رنگ ملامت دادهاند، هدف عمده این مقاله بوده است. برای تحقق این منظور، ذیل هفت شماره به طرح توافقها و تقابلهای کلام حافظ با آراء اهل ملامت پرداختهایم تا وجود گزارههای متناقض و ناهمخوان در شعر وی و عاری بودن عرصه کلام بزرگان طریق ملامت از چنین گزارههایی را برجسته سازیم. سپس کوشیدهایم تا برای همخوانیها و ناهمخوانیهای کلام حافظ با عقاید ملامتیان دلیلی سازگار با منطق زبانی و ساختار شعر او عرضه کنیم. در پایان با تکیه بر دلایل ارائه شده، این نتیجه را به دست دادهایم که حافظ مبلّغ هیچ اندیشه رسمی یا غیر رسمی نیست. او شاعری آزاداندیش است که در هیچ قالبی اعم از عرفانی و غیر عرفانی نمیگنجد و هنرش را در درجه اول اهمیت قرار میدهد. با این همه، تأویلپذیری شعر وی از سویی و سعی شارحان بر پاسخگویی به افق توقّعات زمانه از سویی دیگر، سبب اعطای مشرب ملامتی به وی شده است.
Vejdani F. A Critical study on Attributing Hafiz to Malamat Faction. Persian Language and Literature 2009; 17 (64) :171-191 URL: http://jpll.khu.ac.ir/article-1-949-fa.html
وجدانی فریده. نقدی بر انتساب حافظ به طریقه ملامت. زبان و ادبيات فارسی. 1388; 17 (64) :171-191