4 نتیجه برای کرمان.
اسماعیل علی اکبری، مصطفی طالشی، نیره حاج امینی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
تغییرات ساخت و عملکرد نظامهای شهری جریانی مداوم و پیوسته در فضا است. این تغییرات که بر سازمان دادن تولید و بازتولید اجتمایی برای پاسخ به منافع نیروهای مسلط استوار است،در طول زمان الگوهای متفاوت ساختاری و کارکردی میآفریند. در این مقاله کوشش شده با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از دادههای اسنادی رابطه اقتصاد محلی، جریان مازاد و بازساخت نظام شهری در فضای ناحیهای کرمان تحلیل شود. در آغاز و طی زمان طولانی تا اصلاحات ارضی، تملک مازاد بهوسیله مالکان مبنای اشکال مختلف کنترل اجتماعی بر سازمان فضایی ناحیه بوده که سلطهی شهر بزرگ ناحیه (کرمان)، شکل غالب بازتاب فضایی آن در شبکه شهری بوده است. پس از اصلاحات ارضی با شکلگیری دولت رانتی، اثربخشی مازاد ملی نفت در شکلگیری فضای ناحیه مؤثر بوده است. از دهه هفتاد دگرگونیهای شهری بهوسیله تولید ساختارهای جدید شرایط جذب، جریان و انباشت نابرابر مازاد در شبکه شهری را فراهم آورده و بدینسان به اشکال جدید ناموزونی در فضای ناحیهای دامن زده است. بر این اساس، استراتژی واقعی برای یکپارچگی ناحیهای و بازساخت شبکه شهری و منطقه ای بر مبنای کاهش روابط سلطه جویانه مادرشهر ناحیه و دسترسی به فرصتهای برابر رشد برای اعضاء شبکه میبایست بر مدلی استوار باشد که از طریق آن، تولید اشتغال متکی بر ظرفیتهای درونی برای رشد اقتصادهای محلی در طیف پایین شبکه از یک سو و رشد برونگرای گره بزرگ شهری (کرمان) در ادغام با چند گره قدیمی در حال توسعه (رفسنجان، سیرجان، جیرفت، بم و زرند) از سوی دیگر فراهم آید. واضح است، کارآیی این مدل بدون بازنگری و بازاندیشی در مناسبات ساختاری، مضامین و قوانین جاری در جریان سلطه جویانه مازاد ملی، مسئله پیچیده و دشواری خواهد بود.
مرضیه پورجوپاری، ابوذر پایدار، سیدهادی طیب نیا، علی اکبر عنابستانی،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده
امروزه بومگردی یکی از ابعاد مهم تحول، تنوع و رونق اقتصاد جوامع روستایی خصوصا در مناطق خشک و نیمه خشک، روستاهای تاریخی و جوامع سنتی و محلی بشمار میرود. از آنجا که بومگردی دارای زمینه ها، ظرفیت ها، الگوها و جنبه های متفاوتی است تشخیص الگوها و ترویج و تقویت الگوهای متناسب با شرایط هر روستا لازمه برنامه ریزی توسعه بومگردی روستایی است. لذا هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه بومگردی مطلوب در نواحی روستایی شهرستان کرمان متناسب با شرایط خاص روستاها و دهستان ها است. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و از نوع پژوهش های کاربردی است. برای جمع آوری داده های مورد نیاز، از مطالعات اسنادی و روش پیمایشی استفاده شد. جامعه ای آماری پژوهش شامل 16 دهستان شهرستان کرمان است؛ که 17 روستای گردشگرپذیر و دارای اقامتگاه های بومگردی از میان 521 روستای دارای سکنه انتخاب شد. از طرفی نمونه گیری در سطح جامعه میزبان روستاهای شهرستان کرمان انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. طبق نتایج تحقیق؛ در مجموع الگوی مطلوب توسعه بومگردی دهستان های شهرستان کرمان؛ الگوی منفعتی یا رویکرد توانمندسازی اقتصادی خواهد بود. به طور مقایسه ای نیز نتایج نشان داد الگوی مطلوب توسعه بومگردی دهستان های کشیت و ماهان؛ الگوی امنیتی است. مقدار بار عاملی مشاهده شده در الگوی امنیتی در بین ابعاد تبین کننده توسعه بومگردی بیش از 3/0 است که نشان میدهد همبستگی چشمگیری بین متغیرهای قابل مشاهده با متغیرهای پنهان مربوط به خود وجود دارد. بدین معنا که در توسعه بومگردی این دهستان ها مطلوب است ثبات سیاسی، امنیت عمومی و شخصی، کاهش جرایم داخل محیط روستا خصوصا داخل خانه ها، و خارج از محیط روستا خصوصاً در جاده ها و مناطق بکر مد نظر قرار گیرد. نهایتاً الگوی توسعه بومگردی دیگر دهستان های شهرستان نیز ارائه شد.
مرتضی مختاری، محمدرضا قائدی فر، روح الله میرمحمودی، امیر موسایی، سمیه نقوی، حمید بیدشکی، احمدعلی صادقی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
برنامههای آموزشی و ترویجی، ابزار اصلی تحقق هدفهای توسعه کشاورزی و توانمندسازی دامداران میباشند. این تحقیق، با هدف الگوی پیروی دامداران از آموزشهای ترویج دامپروری در شهرستانهای جنوب کرمان انجام شد. بدین منظـور از دیدمـان تحقیـق کمّی بر پایه بررسی میدانی اسـتفاده شـد. جامعه آماری تحقیق، 250 واحد دامپروی جنوب کرمان بودند که با استفاده از فرمول کوکران،حجم نمونه، 154 واحد برآورد و از این شمار، دامدارانی که در کلاسهای ترویجی شرکت کرده بودند، با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از استادان دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. از الگوی لاجیت ترتیبی تعمیمیافته جهت بررسی عوامل مؤثر بر بهرهمندی دامداران از دورههای آموزشی و ترویجی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سن دامدار، تحصیلات، رضایت دامدار از فروش و بازاریابی محصولات، نگرش دامدار نسبت به کارشناسان ترویج، شغل اصلی و هزینه خوراک دام، تأثیر معنیدار بر بهرهمندی دامداران از دورههای آموزشی و ترویجی دارند. موفقیت برنامههای ترویجی و رضایت دامداران از این برنامهها، در گرو کارکرد بهینه همهی عاملان نظام آموزشهای ترویجی میباشد. بنابراین باید تمهیدات لازم برای دسترسی دامداران به امکانها و نهادههای موردنیاز برای بهکارگیری و استفاده از توصیههای ترویجی درنظر گرفته شود.
ندا بنیاسدی، داود ثمری، سیدجمال فرجاللهحسینی، مریم امیدینجفآبادی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از راهبردهای توسعه کشاورزی و روستایی است که با کاهش پسماندهای کشاورزی و اشتغالزایی و بحث امنیت غذایی و توسعه صادرات و ارزآوری راه ارتباطی بین سه بخش کشاورزی و صنعت و خدمات است از مشکلاتی که هم اکنون صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان با آن مواجه است عدم توسعه در این صنایع و به دنبال آن نداشتن سهم کافی در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از لحاظ تحلیلی از نوع علی-ارتباطی است. جامعه آماری این تحقیق 200نفر از افرادی است که در در زمینه بازاریابی، بستهبندی و فراوری محصولات خرما فعال هستند، ابزار تحقیق پرسشنامه است. میزان پایایی آن برابر است با 7/. که از طریق ضریب کرونباخ محاسبه شده است.حجم نمونه از طریق فرمول کوکران محاسبه و تعداد آن 155 نفر تعیین شده است که از روش نمونهگیری ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری آلفای کرونباخ بعد از جمعآوری دادهها و Spss26 و Amos بهره گرفته شده است این مطالعه به بررسی عوامل موثر در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در استان کرمان با اهداف نقش عوامل"اقتصادی" و "اجتماعی" و" زیرساختی" می پردازد. صنایع تبدیلی و تکمیلی در زمینههای بازاریابی، قیمتگذاری، بستهبندی و مورد بحث قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده تحلیل عوامل اقتصادی با بار عاملی 78/0 بیشترین نقش و عوامل اجتماعی با 71/0 کمترین نقش در توسعه صنعت خرما دارند.