10 نتیجه برای کارکرد
عباس سعیدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1391 )
چکیده
رویکردها به برنامهریزی فضایی همگام با پیچیدهتر شدن جوامع دگرگون میشوند. این گونه دگرگونیها، در تنوعپذیری روز افزون الگوهای فعالیت و تحرک افراد، خانوارها، گروهها، نهادها و سازمانها بازتاب مییابد. بدین ترتیب، در حالی که بعضی مفاهیم، همچون "مسافت" و "حرکت" در جوامع شبکهای توسعه یافته اهمیت خود را به طور نسبی از دست میدهند، مفاهیم تازهای، همچون زمان و زمان- فضا اهمیت مییابند. واقعیت این است که در اقتصادهای کمتر توسعه یافته مسائل مرتبط با برنامهریزی فضایی از سرشتی متفاوت برخوردار هستند. پاسخگویی مناسب به این مسایل، مستلزم گسترش قابلیت برنامهریزی راهبردی سازگار و تحول در شیوه برنامهگذاری است. پویش ساختاری- کارکردی، به عنوان رویکردی راهبردی به ساماندهی فضا در سطوح و مقیاسهای مختلف، در قالب جغرافیای اجتماعی نوین، میکوشد، ضمن تبیین جنبههای پیچیده ساماندهی فضایی در جوامع کمتر توسعه یافته، برای مسایل ریشهدار در روابط ساختاری- کارکردی آنها چارهجویی نماید. هدف از این مقاله گردآوری مصالح لازم برای برپایی چنین رویکردِ راهبردیِ "بدیلی" در برنامهریزی فضایی است.
موسی کمانرودی کجوری، فرهاد عزیزپور، علی جانبازی،
دوره 3، شماره 9 - ( 8-1393 )
چکیده
روند توسعه ی شهر شیراز از دهۀ 1330 به بعد، موجب رشد شتابان جمعیت و پراکندهرویی در پیرامون، بهخصوص در امتداد محورهای ارتباطی برونشهری منتهی به آن، شده است؛ سهم پراکندهرویی در رشد و گسترش شهر شیراز از 02/22 درصد در دهه ی 45-1335 به 8/72 درصد در دهه ی 85-1375 افزایش یافته است. این روند، تغییر کارکرد غالب اقتصادی ناحیه ی سکونتگاهی (شهرستان) شیراز از کشاورزی به چندنقشی (با غلبه ی بخش خدمات)، الحاق و ادغام برخی روستاها در شهر شیراز و تحولات ساختاری اجتماعی، سیاسی و فضایی گسترده در این ناحیه را به دنبال داشته است. روستای «گویم» که در فاصله ی 20 کیلومتری شمال غربی شهر شیراز و در مجاور جاده ارتباطی برونشهری شیراز-اردکان واقع شده است، یکی از سکونتگاههای پیرامونی این کلانشهر میباشد. این مقاله، پراکندهرویی شهر شیراز و تأثیرات آن بر تغییرات ساختاری-کارکردی روستای «گویم»در سالهای90-1380 را مورد بررسی قرار داده است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با مطالعات کتابخانهای و میدانی جمعآوری و با استفاده از آمار توصیفی، تجزیه و تحلیل شده است. همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی در تحلیل میزان، جهت، الگو و شکل پراکندهرویی شهر شیراز در بین سالهای 1335 تا 1385 و روستای «گویم» در سالهای 90-1380 استفاده شده است. سه مولفه اقتصاد، اجتماع و فضا با 24 شاخص، مبنای شناخت و تحلیل این پژوهش قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد روستای «گویم» از سال 1380 تا 1390 به شدت تحت تأثیر روند پراکندهرویی شهر شیراز قرار گرفته و با تغییرات ساختاری-کارکردی شگرفی مواجه شده است؛ این روستا در این دهه به یکی از مهم ترین سکونتگاههای مهاجرپذیر پیرامونی شهر شیراز تبدیل شده و مساحت آن حدود 3/3 برابر افزایش یافته است. همچنین، 3/59 درصد شاغلین ساکن این روستا در بخش خدمات و 2/32 درصد نیز در بخش صنعت اشتغال دارند.
جمشید عینالی، بهروز محمدی یگانه، محمدطیب خالدی نیا،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده
امروزه پدیده بدمسکنی ناشی از فقدان استحکام مناسب، فرسودگی بنا، آلودگیهای بهداشتی ناشی از تداخل دام و محیط زیست، تداخل فضای معیشتی و زیستی از مهمترین چالشهای مساکن روستایی در کشور است که از ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه روستایی کشور نشأت میگیرد. هدف این پژوهش، بررسی نقش بهسازی مسکن روستایی در بهبود ویژگیهای کیفی آن و تأثیر این فرآیند در تحولات کارکردهای اقتصادی مساکن روستایی است. نوع پژوهش کاربردی است که برای تبیین موضوع و نتایج آن از روشهای توصیفی– تحلیلی مبتنی بر مطالعه میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی پژوهش دهستان شمشیر در شهرستان پاوه در غرب استان کرمانشاه است و براساس دادههای سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1390) دارای 2593 خانوارهای ساکن بوده که با استفاده از فرمول کوکران 287 مورد بهعنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج مطالعه نشان داد بهسازی مساکن روستایی نقش مهمی در ایجاد تغییرات در اجزای مسکن روستایی برجا گذاشته است. به طوری که، این تغییرات را میتوان در طرح و نقشه ظاهری و الگوبرداری گسترده از مساکن شهری، حذف برخی از اجزای اساسی مسکن قدیم و نیز بهبود دسترسی به امکانات و خدمات زیرساختی مشاهده نمود. همچنین بهدلیل قرارگیری بیشتر روستاهای مورد مطالعه در مسیر ارتباطی روانسر- پاوه، بیشترین تغییرات صورت گرفته در کارکرد اقتصادی مسکن روستایی در بین مؤلفههای بررسی شده است که در دو دوره قبل و بعد از بهسازی بخشی از مسکن به ارایه خدماتی از قبیل مکانیکی، کارواش، پنچرگیری و خدمات مسافری و اشتغال به فعالیتهای غیرکشاورزی در بین مردان اختصاص دارد. کمترین تفاوت معناداری در دوره قبل و بعد نیز به ترتیب در مؤلفههای وجود مکانی برای تأمین نیازهای خانوار و انجام فعالیتهای اقتصادی در مسکن توسط زنان گزارش شده است. بنابراین میتوان گفت، کارکرد اقتصادی مساکن روستایی در روستاهای نمونه، عمدتا از شکل سنتی اقتصاد روستایی به اشکال متنوع و جدید و عمدتا خدماتی در حال گذر است.
سوده بیات، مرتضی خزائی پول،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده
از جمله موضوعات مورد توجه در برنامهریزیهای توسعه گردشگری، توجه به گردشگری برای توسعه نواحی روستایی است. با توجه به افزایش علاقه گردشگران به بازدید از مکانهای روستایی و طبیعی، باید توجه به حفاظت و احترام به طبیعت، فرهنگ، سبک زندگی و معماری در آنها افزایش یابد. یکی از راههای توسعه پایدار گردشگری، درک ارزشهای ادراکی گردشگران توسط مدیران مقصدهای گردشگری است. این تحقیق، ارزشهای ادراکی گردشگران را در زمینهای که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته شده، گردشگری اقامتی جامعه محور، مورد تحلیل قرار داده است. پیمایشی از 351 گردشگر ورودی به اقامتگاههای روستای مصر در استان اصفهان جهت بررسی ارزشهای ادراکی گردشگران مورد استفاده قرار گرفته است. ارزشهای ادراکی گردشگران شامل پنج بعد ارزش احساسی، ارزش تجربی (تعامل میهمان و میزبان)، ارزش تجربی (فعالیت، فرهنگ، دانش)، ارزش کارکردی (تأسیسات) و ارزش کارکردی (قیمت) است. به منظور جمعآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد که پس از تأیید روایی و پایایی آن (آلفای کرونباخ 868/0)، بین نمونهها توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون دو جمله ای و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین تمام پنج بعد ارزش ادراکی گردشگران اقامتی به روستای مصر از نظر گردشگران در سطح بالایی قرار دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که بعد ارزش تجربی (فعالیت، فرهنگ، دانش) مهمترین بعد از بین ابعاد پنج گانه ارزشهای ادراکی گردشگران درباره روستای مصر است. پس از آن به ترتیب ابعاد ارزش کارکردی (تأسیسات)، ارزش تجربی (تعامل میهمان و میزبان)، ارزش کارکردی (قیمت) و ارزش احساسی در جایگاه بعدی قرار دارد.
عباس سعیدی، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور، مصطفی بیات،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده
نگاههای حاکم بر برنامهریزی توسعه خمین طی چند دهه گذشته مبتنی بر ثبات و فقدان جامعنگری بوده است و تنها با تکیه بر حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب، سعی در چیدمان مجدد فضا داشتهاند، در صورتی که پویایی جزء ذاتی سازمان فضایی حاکم بر ناحیه است و تنها با تکیه بر رویکردی پویا و ارائه آیندهای چندگانه قادر خواهیم بود که به برنامهریزی فضایی توسعه پایدار سکونتگاهها روستایی ناحیه دست یابیم. هدف پژوهش حاضر شناخت و تحلیل ساختار فضایی ناحیه خمین در چارچوب پویش ساختاری- کارکردی است. تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی با جنبه نظری و کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 142 روستای دارای سکنه با مجموع 32092 نفر جمعیت و 10121 خانوار در شهرستان خمین است که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی و نمونهگیری ناحیهای 21 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. جمعآوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی بوده است. در روش اسنادی سوابق آماری، کارهای صورت گرفته در دانشگاهها و مؤسسات و اطلاعات موردنیاز در این زمینه از طریق سازمانهایی از قبیل: مرکز آمار ایران، جهاد کشاورزی شهرستان، فرمانداری شهرستان و بخشداری دو بخش و در روش میدانی نیز جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه روستا(دهیار و شورای روستا) بوده است. به منظور پهنه بندی ناحیه خمین از آمارهای فضایی استفاده شده و همچنین به منظور سطحبندی سکونتگاههای ناحیه خمین، از روش سطحبندی بر اساس شاخصهای خدمات و جمعیت استفاده شده است. در این راستا، نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مجموع ساختارهای محیطی ـ بوم شناختی(توپوگرافی، منابع آب و خاک) و انسانساخت (راههای ارتباطی، خدمات و صنایع) در سطح ناحیه موجب شکلگیری عرصههایی شده است که تمرکز جمعیت، خدمات و نقاط سکونتگاهی را در عرصه دشتی و مرکزی ناحیه به دنبال داشته است؛ پیامد حاصل از آن نیز موجب شکلگیری نابرابری فضایی، فشار بیش از حد بر منابع محیطی در قسمت دشتی، رها شدگی و تخلیه جمعیتی سکونتگاهها در سایر عرصهها بوده است.
ساره کفائی، عباس سعیدی، فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
ماهیت و دامنه فعالیتهای اقتصادی پیوسته زمینهساز دگرگونی فضایی نظامهای سکونتگاهی بوده است. در همین ارتباط، مبادلات مرزی در تحول فضایی سکونتگاههای ساحلی و مرزی از اهمیت خاصی برخوردار است. ناحیه گناوه (استان بوشهر) واقع در حاشیه خلیج فارس، از نظر ساختار طبیعی، جلگهای خشک و بیابانی است که با محدویت منابع طبیعی آب و خاک روبرو است. این ناحیه افزون بر 52 سکونتگاه روستایی، دارای 2 کانون شهری است. روستاهای ناحیه، با دسترسی به منابع محدود آب، در مجاورت راههای ارتباطی و یا در حاشیه/ لبه خور یا پناهگاه طبیعی، در مجاورت دریا استقرار یافتهاند. از این رو، مبادلات مرزی در این ناحیه برای دوام و پایداری روستاها نه تنها از اهمیت ویژه برخوردار است، بلکه در روند زمانی، زمینهساز تحولات فضایی در این روستاها شده است. این مقاله در نظر دارد، ضمن بررسی سازوکارهای حاکم بر مبادلات مرزی، نقش و اهمیت آن را در دگرگونی فضایی روستاهای ناحیه مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. دوره مطالعه 1355 – 1395 بوده است. روش پژوهش کیفی بوده، برای جمع آوری داده های کمی از پرسش نامه در سطح 350 سرپرست خانوار و داده های کیفی از مصاحبههای نیمه ساختمند با 70 نفر از ساکنان روستاها، اعضای شوراها و دهیاری های روستاها استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز بر مبنای روش استدلال منطقی در چهارچوب مقولهبندی یافته ها صورت پذیرفته است. نتیجه پژوهش بیانگر روند تحول نامطلوب این ناحیه روستایی، نابرابری فضایی و عدم تعادل در توزیع جمعیت و فعالیت در سطح روستاهاست.
محمدصادق علیائی، سمیه عزیزی،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تحولات کارکرد اقتصادی نواحی روستایی دهستان قلعهنو در شهرستان ری انجام شده است. گردآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و پیمایشی با فن مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفته است. بر اساس فرمول نمونهگیری کوکران از 4831 خانوار، 235 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین شد و پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی بین روستاهای مد نظر توزیع شده است. در روش تحلیل دادهها و اطلاعات از آزمونهای آماری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. همچنین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی تغییر کاربری اراضی طی سالهای 1387-1397 نشان داده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کارکرد اقتصادی نقاط روستایی دهستان قلعهنو طی 10 سال گذشته از کارکرد اقتصاد کشاورزی به سمت کارکرد خدماتی، صنعتی و سکونتی - خوابگاهی تغییر یافته است. این تغییر کارکرد دارای آثار مثبتی همچون افزایش درآمد روستاییان، بهبود کیفیت زندگی، متنوع شدن اقتصاد روستا و ایجاد اشتغال بوده است. همچنین از جمله آثار منفی حاصل از تغییرات کارکردی روستاها میتوان به افزایش قیمت زمین، ایجاد کاربریهای مزاحم و آلوده صنعتی، مسائل مربوط به آلودگی آبهای سطحی، مهاجرپذیری، توسعه شهرکها و روستاهای خوابگاهی، نامشخص بودن مرز شهر و روستا، آمیختگی اجتماعی و قومیتی، از بین رفتن چشماندازها و مناظر زیبای طبیعی روستا و کاهش کیفیت هوا اشاره داشت.
احمد زنگانه، تاج الدین کرمی، حمیدرضا تلخابی، محسن یوسفی فشکی،
دوره 9، شماره 33 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام شهری استان مرکزی طی سالهای 1355 تا 1395 و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه شهرهای کوچک و روستا-شهرها است. این پژوهش به شیوۀ تحلیلی انجامشده و از سنتهای روش پژوهش کمی بهره برده است. برای تحلیل نظام شهری از شاخصهای نخست شهری، شاخص توزیع متعادل(آنتروپی) و شاخص تمرکز هرفیندال، توزیع جهتدار و تراکم فضایی کرنل استفاده شده است. برای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعۀ منطقهای با رویکرد تقویت روستا-شهرها، از نظرات نخبگان و متخصصان در قالب روش دلفی و 23 پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه مذکور در راستای ابعاد فضایی و غیر فضایی و مؤلفههای چهارگانه مربوط، شامل سیاستگذاری و قوانین، اقتصادی – فعالیتی، اجتماعی و فرهنگی، و درنهایت کالبدی و ارتباطی و 26 معیار مربوط تدوین شده است. بهمنظور اولویتبندی مؤلفهها و معیارها، از مدل ویکور و همچنین برای شناسایی عوامل نهایی و زیرمعیارهای مربوطه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمرکز فزایندۀ جمعیت شهری در دو شهر اراک و ساوه و کثرت روستا-شهرها (28 شهر از 33 شهر استان)، از ویژگیهای اصلی نظام شهری استان مرکزی است، اما این وضعیت طی سالهای 1375 تا 1395 به دلیل جمعیتپذیری شهرهای دوم، سوم و چهارم استان، تا حدودی به سمت عدمتمرکز گرایش یافته و به لحاظ توزیع فضایی، جابهجایی جمعیت به سمت شمال و جنوب شرقی استان بوده است. همچنین بر اساس نتایج مدل ویکور، مؤلفۀ "سیاستگذاری و قوانین" بهعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین عامل بر تقویت روستا-شهرها و توسعۀ منطقهای استان شناساییشده و مؤلفههای "کالبدی و ارتباطی"، "اقتصادی-فعالیتی" و در نهایت مؤلفۀ "اجتماعی-فرهنگی"، در اولویت بعدی قرار دارند. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد که معیارها در هشت عامل اصلی دستهبندی شدند که 84.63 کل واریانس تجمعی را شامل میشوند و در بین این عوامل، عامل نخست با زیرمعیارهای قانونگذاری و اقتصادی، از اهمیت ویژهای در توسعۀ روستا-شهرها برخوردار هستند.
حسن مؤمنی، سمیرا جولایی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
روستاهای هالیدی پدیدهای نوظهور است که با عوامل شهرگریزی در پیرامون کلانشهرها شکل میگیرد و در آن جمعیت ساکن دائمی در روستا از تعداد انگشتان دست نیز کمتر بوده و در مقابل جمعیت شناور در روزهای تعطیل به ویژه در پایان هفته، ظرفیت اسکان را در روستا اشباء و حتی سرریز میکنند. این پدیده به شدت در نواحی روستایی اطراف شهرهای پرجمعیت درحال بروز و ظهور است. از مناطق متأثر از پدیده روستاهای هالیدی میتوان به قلمرو کردان و سکونتگاههای خوش آب و هوای پیرامونی آن اشاره نمود. این پژوهش با هدف بررسی دلایل و علتهای ایجابی در بررسی روستاهای هالیدی در قلمرو کردان تهیه شده و در آن از روش تحلیل مضمون استفاده گردیده است. در نتایج نخستین پژوهش حاصل شده از مشارکت 25 تن از افراد مرتبط به روش مشاهده مشارکتی، مجموعاً 9 مضمون پایهای کسب شد که از مفاهیم مختلف با میزان فراوانی متغیر شکلگرفتهاند. همچنین نتایج حاصله از تشریح مضامین پژوهش در ارتباط با شکلگیری روستاهای هالیدی نشان میدهد که این روستاها اغلب در پیرامون مناطقی با ویژگیهای طبیعی متمایز کننده و جغرافیای منحصر بفرد، با انباشت سرمایه و شرایط سهل دسترسی و دارای امنیت ایجاد میشوند. اما از آنجایی که عملاً در این سکونتگاهها تولید به ندرت اتفاق میافتد نه میتوان آنها را دارای کارکرد روستایی دانست و نه شهری، هرچند که در این پژوهش از این پدیده به عنوان روستاهای هالیدی یاد شده است. بنابراین این اتفاق موجب تخریب بسیاری از ارزشهای ملموس و ناملموس اصیل به یادگار مانده از گذشته زیست این چنین روستاهایی است.
خانم سیدهادی طیب نیا، خانم صدیقه برمیانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: نظام فضایی سکونتگاههای روستایی از دو جزء اصلی ساختارها و کارکردها تشکیل شده است. افزون بر این دو جزء، بحث عوامل و نیروهای دورنی نیز مطرح است که بر قابلیتها و محدودیتهای نظام سکونتگاهی اثرگذار میباشند، یعنی عوامل و نیروهای که در شکلدهی و تحول نظام سکونتگاهی دخالت دارند ولی در کنار نیروهای درونی، نیروهای بیرونی نیز مطرح است که به نوبهخود در فرآیند شکلپذیری و تحول نظام فضایی سکونتگاههای روستایی دخالت دارند؛ لذا در پژوهش سعی شده است، تاثیر تحولات ساختاری- کارکردی نامطلوب و بدون قاعده در عدم توسعه سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی شهرستان منوجان در استان کرمان، مورد ارزیابی قرار گیرد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، تعداد 66 روستای بخش مرکزی شهرستان منوجان با جمعیت 49428 نفر است. جهت نمونه گیری؛ با استفاده از فرمول کوکران، 379 نفر از روستاییان منطقه، محاسبه و بین آنها، پرسشنامه تکمیل شده است. روایی پرسشنامه تحقیق به شیوه صوری و محتوایی و نیز پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ به میزان83/0 تایید شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمونهای آماری با بهرهگیری از نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافتهها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین نظام سکونتگاهی با رویکرد ساختاری-کارکردی و توسعه یافتگی سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی منوجان رابطه معنادار وجود ندارد. بیشتر سکونتگاههای روستایی از حداقل خدمات و امکانات برخوردار نبوده و اکثر آنها طبق آزمون همبستگی پیرسون جزء روستاهای ناپایدار محسوب میشوند. همچنین بین مولفههای تحولات ساختاری-کارکردی و شاخصهای عدمتوسعهیافتگی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه توام با میزان 361/0 درصد، نشاندهنده تاثیرگذاری مولفههای ساختاری-کارکردی (متغیر مستقل) بر سطح توسعه سکونتگاهی (متغیر وابسته) روستاهای بخش مرکزی شهرستان منوجان میباشد و بیانگر آن است که این مولفهها، 6/41 درصد تغییرات در سطح توسعه سکونتگاهی روستاهای شهرستان منوجان را تبیین مینمایند.
نتیجهگیری: طبق یافتههای پژوهش سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی منوجان به لحاظ توسعهیافتگی، ناپایدار به لحاظ پویش ساختاری-کارکردی، نامنظم و پراکنده و فاقد برخورداری از خدمات و امکانات میباشد.