بحـث اشتغال از مهمترین مباحث مورد توجه درکشورها در حال توسعه و توسعهنیافته محسـوب میشود و مقولهای اقتصـادی، اجتماعی و سیاسی است که باید به آن توجه ویژه شود. از آنجا که نیروی انسانی یکی از مهم ترین و اساسیترین عوامل تولید محسوب میگردد، از طریق مشارکت در تولید چه به لحـاظ فیزیکی(نیروی کار) و چه به لحاظ فکری، مدیریتی و تکنولوژیکی میتواند نقش بسیار برجستهای را در رونـد تولیـد ایفـا نماید، بنابراین لازم است که زمینههای اشتغال نیروی انسانی را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه هر یک از (شهرستانهای )کشور به لحاظ بهرمندی از شاخصهای اشتغال زنان و تبیین میزان شکاف بین مناطق کشور در زمینهی بهرهمندی از شاخصهای مذکور انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و میدانی بهره گرفته شده است. در این تحقیق شهرستانهای کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 6 شاخص در قالب 2 مولفه استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات از سیستم دانش بنیان با استفاده از منطق فازی و نرمافزار متلب و نرمافزارArcGIS بهره گرفته شد. نتایج نشان میدهد که بین استانها و شهرستانهای کشور از لحاظ بهرهمندی از شاخصهای اشتغال زنان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد به طوری که از یک سو، مشارکت اقتصادی زنان با 21/44 درصد در 168 شهرستان در وضعیت خوب و رو به بهبود قرار دارند و از سوی دیگر، بالابودن نرخ بیکاری زنان در استانهای کشور از نظم خاصی پیروی نکرده و هرجا شرایط برای کار و اشتغال فراهم بوده است از نرخ بالایی برخوردار شده است که بخشهایی از سیستان در درجه پایین مشارکت اقتصادی و لکههایی از غرب،کرمانشاه، لرستان و جنوب غرب، در درجه دوم قرار دارند. درجه مشارکت اقتصادی در خوش بینانهترین حالت شامل اصفهان، یزد، خراسان جنوبی و لکههایی از بوشهر و هرمزگان و جزایر جنوبی از مشارکت بالایی برخوردار بوده که شرایط خاص اقتصادی این مناطق در این امر دخیل است.