9 نتیجه برای معیشت پایدار
علی علی مددی، عبدالحمید نظری، محمود مرادی، رامین غفاری،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
طرح هدفمندی یارانهها به پشتوانه ماده (3) قانون برنامه چهارم اجرا شده است. نظر به تغییر شیوه پرداخت آن از شکل «کالایی» به صورت «نقدی» و تأثیر مستقیمی که بر الگوی مصرف خانوارها دارد، این تحقیق در چارچوب رویکرد "معیشت پایدار(LS)" انجام شده است؛ چرا که رویکرد معیشت پایدار علاوه بر رفع نیازهای روزانه، امرار معاش، تسهیلات رفاهی، افزایش قابلیتها و توانمندسازی نسلهای کنونی، بر ابعاد زیست محیطی و حفظ داراییها و منابع طبیعی برای آیندگان تأکید دارد. روش تحقیق حاضر توصیفی ـ تحلیلی است که با هدف شناسایی اقشار اجتماعی روستایی و اثرات طرح هدفمندی یارانهها بر الگوی مصرف معیشتی آنان در دو ناحیه متفاوت انجام شده است. جامعه آماری 16140 خانوار ساکن در 88 روستای شهرستانهای کلات و بینالود بوده است. برای نمونهگیری از روشهای خوشهای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است، در مجموع 38 روستای نمونه انتخاب و سپس طبق جدول مورگان- کرچی حجم نمونه تعداد 360 خانوار تعیین شده است. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمونهای"کولموگروف اسمیرنف"،"یومن ویتنی"و"کراسکال والیس" تجزیه و تحلیل دادهها انجام شده است. در نهایت نتایج نشان داد که تباینات محیطی و توزیع نامتوازن منابع اقتصادی، هم بر شاخص متوسط سرمایه و هم بر متوسط درآمد تأثیر داشته و موجب اختلاف طبقاتی دو ناحیه شده است. از نظر تغییر الگوی مصرف نیز بین مقادیر مصرف طبقات کم درآمد نواحی، تفاوت معنادار و در طبقات مرفه فاقد معناداری آماری بوده است. در مجموع میتوان گفت پرداخت یارانهها در تعدیل شکاف طبقاتی هر دو ناحیه تأثیر داشته است که میزان آن در کلات بیش از بینالود بوده است.
مسلم سواری، مهرداد مرادی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر بهبود زیستپذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان میباشد که تعداد کل آنها 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 230 نفر از آنها به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهای محقق ساخت بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و ورایی سازه بررسی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS19 و Lisrel8.54 و برای نشان داده محدوده جغرافیایی مطالعه از Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین عاملهای حمایتی، حرفهای و مهارتی، برنامهریزی و سیاستگذاری، مدیریت مزرعه، تشکیلاتی و اجتماعی با سطح زیستپذیری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که عاملهای تاثیرگذار با ضریب تبیین 81 درصد (γ= 0.90, t=19.39).اثر مثبت و معنیداری بر زیستپذیری خانوارهای مورد بررسی داشته است.
طیبه چراغی، علیرضا پورسعید، رویا اشزاقی سامانی، محمدباقر آرایش، مرجان واحدی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده
انسانها در طول تاریخ سه نظام اجتماعی کوچنشینی، روستانشینی و شهرنشینی را با اوضاع و شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی گوناگونی تجربه نموده که به سبب توانایی محدود نظام قبلی در رفع نیازهای بشر، نظام اجتماعی جدید پا گرفته است. جامعه عشایری ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی، بخشی از ساختار تاریخی سیاسی و فرهنگی و عضو فعال از پیکره جامعه ملی است و نقش آن در تأمین مواد پروتئینی و سایر فرآوردههای لبنی قابل توجه است. این در حالی است که بررسیهای انجام شده حاکی از آن است که الگوی معیشت عشایری با بحران مواجه است. در صورتی که این ناپایداری بدلیل عدم برخورداری ادامه یابد، توسعه ملی نیز به خطر خواهد افتاد. لذا شناسایی شیوه مناسب سکنی گزینی، یک مرحله حساس و مهم برای توسعه پایدار عشایر محسوب میگردد. از این رو این تحقیق به منظور انتخاب مناسبترین شیوه سکنیگزینی که بتواند پایداری معیشت عشایر ایلام را فراهم کند با روش تحقیق کمی و کیفی صورت گرفته است. با توجه به مکتب کد گذاری اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل دادههای کیفی در راستای استراتژی گراندد تئوری در قالب 3 مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرمافزار maxqda انجام پذیرفت. سپس مدل نهایی معیارهای پایداری معیشت عشایر تبیین گردید و بر اساس این مدل و پیشینه پژوهش، پرسشنامه فاز کمی تحقیق طراحی گردید. نمونه آماری در بخش کیفی 14 نفر از تسهیلگران و خبرگان عشایر و در بخش کمی 9 نفر از خبرگان وکارشناسان بودند. دادههای مورد نیاز توسط پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه باز جمعآوری گردید. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی و نرمافزارEXPERT CHOICE2000 نشان داد که شیوه کوچنشینی دارای بالاترین اولویت بوده است.
زهرا شریفی نیا،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
توجه به رویکرد معیشت پایدار، یکی از رویکردهای تحلیلی در زمینه توسعه پایدار روستایی است؛ که مورد توجه زیادی از مردم محلی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر تقویت معیشت پایدار روستایی در دهستان مذکوره( شهرستان ساری) است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی و مبتنی برای گردآوری میدانی(پرسشنامه) است. جامعه آماری این تحقیق بر اساس سرشماری 1395 شامل 30 روستا در دهستان مذکوره و بالغ بر 19488 نفر و طبق فرمول کوکران، و خطای 05/0؛ تعداد 377 پرسشنامه محاسبه و به صورت تصادفی بین مردم محلی توزیع شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل عاملی استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که مقدار KMO برای عوامل مؤثر در تقویت معیشت پایدار 924/0، مقدار بارتلت 279/9764 و در سطح 99% اطمینان، معنادار است. همچنین 15 عامل شناسایی و در مجموع 908/53 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین میکنند و 002/47 درصد از واریانس باقی مانده مربوط به سایر عواملی است که پیشبینی آنها مسیر نشده است. عامل اول، یعنی درآمد و اشتغالزایی با مقدار ویژه 35/15 و بیش از350/15 درصد از کل واریانس ها را به خود اختصاص داد و عامل پانزدهم، کانون فرهنگی با مقدار ویژه 384/1 و مقدار واریانس 908/53 در اخرین عامل قرار دارد. بنابراین میتوان بیان کرد که معیشت پایدار در مناطق روستایی، تابع عوامل بسیاری است که درآمد و اشتغالزایی از مهمترین عوامل تأثیر گذار از دیدگاه مردم محلی است.
مهدی کرمی دهکردی، عبدالمتین میانی،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
بهمنظور پایداری فعالیتهای معیشتی میبایستی تلاشهای زیادی صورت گیرد تا بتوان از راه فعالیتهای تولیدی، منابع پایداری برای امرار معاش خانوادهها ایجاد کرد. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و طراحی رهیافت معیشت پایدار در روستاهای شمالی شهرستان اندر در کشور افغانستان میباشد. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهرهمندی از روش نظریه مبنایی انجام شده است. بهمنظور تحلیل دادهها از روش استراوس و کوربین در نظریه مبنایی استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبههای عمیق و مشاهده بوده و به منظور گردآوری دادهها از روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلولهبرفی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 19 مقوله اصلی و 27 مقوله فرعی شد که در قالب مدل پارادایمی دسترسی به معیشت پایدار به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (وابستگی بیشتر به بخش کشاورزی، جنگ و چالشهای امنیتی و کارایی ضعیف بخش دامداری و طیور)، عوامل زمینهای (ضعف در زیرساخت و خدمات، پایین بودن سطح آگاهی کشاورزان و تکانههای اقتصادی و مالی)، شرایط مداخلهگر (فروش و بازاریابی محصولات کشاورزی، مسایل اجتماعی و هزینههای بالایی منابع مصرفی)، راهبردها (صنعتیسازی روستاها، استفاده از انرژیهای خورشیدی، مقاومسازی مساکن روستایی، اثربخشی عوامل تولید و پرورش طیور بومی در حیاط) و پیامدها (ایجاد فرصتهای شغلی متنوع، کاهش میزان وابستگی به بخش کشاورزی، کاهش هزینههای زندگی، تقویت صنایع دستی و بهبود روشهای کسب درآمد) قرار گرفت.
علی عیسی زهی، مریم شریف زاده،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
یکی از مهمترین مباحث توسعه روستایی، کاهش فقر و مدیریت محیطزیست است. در طی سالهای أخیر، رویکرد معیشت پایدار یکی از بهترین روشها برای پرداختن به توانمندسازی فقرا بوده است. این رویکرد به عنوان مرکز توجه أخیر محققان توسعه به دنبال حفظ یا افزایش بهرهوری منابع، حفظ مالکیت و فعالیتهای درآمدزا برای تأمین نیازهای اساسی خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی شاخص معیشت پایدار روستایی با تأکید بر سرمایههای معیشتی فیزیکی، مالی، اجتماعی، انسانی و محیطی در شهرستان سراوان صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامهای محقق ساخته بود که به شکل چهره به چهره تکمیل گردید. روایی پرسشنامه با بهرهگیری از پانل متخصصان توسعه روستایی مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری متشکل از هفت نفر از کارشناسان فرمانداری شهرستان سراوان بودند که با بهرهگیری از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی به مقایسه زوجی وضعیت و درجه اهمیت سرمایههای معیشتی (معیارها) در بین دهستانهای شهرستان سراوان (گزیدارهای مورد بررسی) مبادرت نمودند. یافتهها نشان داد، در بین سرمایههای پنجگانه معیشت از دید پاسخگویان به ترتیب سرمایههای فیزیکی، سرمایه مالی، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و سرمایه محیطی از اولویت بالاتری برای تأمین معیشت روستاییان مورد مطالعه برخوردار بودند. در نهایت، وضعیت دهستانهای مورد مطالعه بر مبنای معیارهای مورد سنجش تعیین شد. بر این مبنا، دهستان حومه حائز رتبهی اول، دهستان جالق حائز رتبه دوم و دهستانهای ناهوک، کوهک و اسفندک، گشت، کلهگان و بمپشت و کشتگان در رتبههای بعد قرار گرفتند.
فاطمه مظفری، عبدالحمید نظری، شاه بختی رستمی، مصطفی شاهینی فر،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده
ارزیابی طرح "ساماندهی مشاغل خانگی" که در قالب برنامه های توسعه از سال 1389 در ایران در حال اجراست، اهمیت خاصی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اقتصادی کسب و کارهای خانگی بر معیشت پایدار خانوارهای روستایی استان ایلام انجام گرفت. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی- نظری و از حیث روش انجام توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها با استفاده از شیوه های کتابخانه ای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل 1476" خانوار دریافت کننده وام در مشاغل خانگی" ساکن در 287 روستای استان ایلام می باشد. نظر به تعدد و پراکندگی روستاها انتخاب آنها به دو روش نمونه گیری انجام گرفت. ابتدا تعداد روستاها با استفاده از" نمونه گیری خوشه ای" ( با ملاحظه همگنی چهار عامل: ارتفاع، فاصله از مرکز شهرستان، تعداد خانوار و وام گیرندگان) به 56 روستا کاهش یافت. سپس تعداد خانوارهای نمونه طبق فرمول کوکران 200 واحد برآورد و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که پس از تایید روایی و پایایی تکمیل شدند. نتایج نشان داد: ایجاد کسب و کارهای خانگی از جنبه اقتصادی در زمینه شاخص های اشتغالزایی، بویژه افزایش مشاغل زنان اثرات مثبتی داشته است که بیانگر همسویی آن با موازین راهبرد معیشت پایدار می باشد. اما با اینکه از نظر افزایش درآمد نسبتاً موفق بوده، لیکن از منظر توانمندسازی و بویژه فقرزدایی از اقشار پایین جامعه موفق نبوده است. در مجموع ارزیابی اثربخشی ایجاد کسب و کارهای خانگی توسط جامعه هدف بر پایداری معیشت خانوارها نشان داد که اشتغال زایی و تنوع بخشی فعالیت ها، درآمدزایی و توانمندسازی و فقرزدایی به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند.
نسرین جلیلیان، یاسر محمدی،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده
یکی از راهﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑـﺎ ﮐﺎﻫﺶ فقر و بهبود معیشت به ویژه در بین زﻧﺎن روستایی ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار، تامین مالی خرد آنها در قالب اعطای تسهیلات خودکفایی و اشتغالزایی از طریق نهادهایی مانند کمیته امداد امام خمینی (ره) است. این پژوهش با هدف مطالعه نقش وام های اشتغالزایی بر معیشت پایدار زنان روستایی سرپرست خانوار انجام شد. پژوهش، از نظر ماهیت از نوع پژوهشهای کمی و از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی است. همچنین به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستایی سرپرست خانوار که تحت پوشش کمیته امداد در دهستان هرسم، شهرستان اسلامآباد غرب در استان کرمانشاه بودند که 100 نفر از این زنان انتخاب و به صورت سرشماری بررسی شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شد که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده ها در محیط نرمافزار IBMSPSS انجام شد. نتایج نشان داد که دو گروه زنان سرپرست خانوار بهرهمند و بیبهره از وام های اشتغالزایی کمیته امداد، از نظر وضعیت معیشت پایدار روستایی، تفاوت معنیداری باهم داشتند و زنان بهره مند، مخصوصاً در بعد سرمایه مالی و سرمایه فیزیکی وضعیت معیشت بهتری داشتند. همچنین در بین زنان بهرهمند از وام های خوکفایی نیز کسانی که از میزان وام های دریافتی و دوره بازپرداخت آنها رضایت داشته و همچنین در دورههای مهارتآموزی جهت ایجاد شغل شرکت داشتند، از سطح معیشت پایدار بالاتری برخوردار بودند.
عبدالمتین میانی، مهدی کرمی دهکردی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
در روستاهای مورد مطالعه از اثر موجودیت چالشهای معیشتی و تحقق عوامل علی موثر برای از بین بردن چالشهای متذکره نیاز مبرم به چنین پژوهشی بیش ازپیش محرز گردیدد. مطالعه حاضر از نظر پارادایمیک، از نوع کیفی بوده و راهبرد در این پژوهش نظریه بنیانی با استفاده از روش استراوش و کوربین میباشد. بهمنظور جمعآوری دادهها از مصاحبههای عمیق، مشاهده مستقیم، تهیه عکس و فیلم استفادهشده است. نمونهگیری در پژوهش حاضر بهصورت هدفمند و با بهرهمندی از تکنیک گلولهبرفی از جامعه مطلعین کلیدی بود. تجزیهوتحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرمافزار ATLAS.ti صورت پذیرفته است که در این مقاله صرفاً به تحلیل عوامل علی پرداخته شده است. با توجه به نتایج تحقیق میتوان گفت که وابستگی بیشتر به بخش کشاورزی، جنگ و چالشهای امنیتی، نبود امنیت غذایی و کارایی ضعیف بخش دامداری و طیور عواملی هستند که راههای دسترسی به معیشت پایدار روستاییان را تحت تاثیر خود قرار داده است. در ضمن کشاورزی سنتی، عدم سرمایهگذاری در بخش روستایی و کشاورزی، خشکسالی و روشهای سنتی آبیاری، اثرات جنگ، امنیت سرمایهگذاری، چالشهای تغذیهای، ضعف در دام و طیور اصلاح نژاد شده، کمبود تولید لبنیات و عدم بهرهبرداری مؤثر از محصولات دامی نیز به داراییهای معیشتی روستاییان آسیب رسانیده است و این عوامل در ازدیاد فقر و ازدیاد چالشهای معیشتی نقش بسزایی دارند.