جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای مشارکت

حمید برقی، یوسف قنبری، محمد سعیدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده

امروزه شوراهای روستایی نقش مهمی را در توسعه روستاها ایفا می­کنند و تشکیل شورا یکی از اقدامات اساسی در جهت نظم بخشیدن به مشارکت مردم در جریان توسعه روستایی است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شوراهای اسلامی و میزان مشارکت مردم در توسعه روستایی در دهستان حسین آباد شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و میدانی بوده است. داده های مورد بررسی از طریق پرسشنامه و به روش مصاحبه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل دو گروه مردم (سرپرستان خانوار) و اعضای شورا بوده که جهت تعیین حجم نمونه برای گروه مردم از فرمول کوکران تعداد نمونه 255 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای و تصادفی استفاده شده است. در گروه شورا کل اعضای شورا (15 نفر) مورد پرسش و مصاحبه قرار گرفته است. در تحلیل داده ها جهت بررسی نرمال بودن توزیع میانگین نمرات از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و برای ارزیابی عملکرد شوراها از آزمونT تک نمونه­ای و آزمون دوجمله ای و نیز جهت مقایسه نظرات دو گروه مردم و شورا از آزمون Mann-Whitney U و Tمستقل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در عملکرد شوراها در حوزه اقتصادی با توجه به آزمون دوجمله ای(48 درصد موافق و 52درصد مخالف) و نسبت مشاهده شده، معنی دار نبوده است. عملکرد اجتماعی شوراها مطلوب تر از وضعیت اقتصادی و بیشتر از سطح متوسط می باشد. در حوزه فرهنگی کمتر از سطح متوسط بوده است. هم چنین بررسی میزان مشارکت مردم در توسعه روستا نشان می دهد که از سطح متوسط بیشتر است.

علی شمس الدینی، جواد اطاعت، هومان شهریور،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده

یکی از مهم­ترین شاخص­ها در توسعه سکونتگاه­های روستایی، تمایل گسترده به مشارکت مستمر روستائیان در فعالیت­های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. در این راستا و در جوامع سنتی مشاهده می­شود که مشارکت سیاسی افراد به ویژه روستانشینان منجر به آگاهی بالا و توسعۀ همه­جانبه اقتصادی و اجتماعی روستاها نمی­شود؛ بلکه علاوه بر ایجاد کشمکش و افزایش اختلافات درونی، عرصه­ای برای سهم خواهی­های اقتصادی و خدماتی است. در منطقه­ی ممسنی از توابع استان فارس ملاک­های مشارکت افراد بر اساس معیارهای جامعه باز نیست، بلکه اصل مشارکت سیاسی افراد بر پایه­های طایفه­ای و توقعات ایلی استوار است. در این مقاله تلاش شده است تا با واکاوی روند مشارکت سیاسی روستائیانِ منطقه با توجه به هویت طایفه­ای، به اثر مشارکت روستائیان در خدمات­رسانی اقتصادی و اجتماعی به روستاها پرداخته شود. در این راستا تعداد 90 نفر از سرپرستان خانوار چهار روستای بالاتر از 1000 نفر جمعیت، از طوایف منطقه به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. به منظور تحلیل داده­ها در یک حالت تطبیقی میزان مشارکت روستاییان در انتخابات و هم چنین رابطه­ی بین هویت طایفه­ای نمایندگان مجلس و خدمات متفاوت ارائه شده به روستاها مورد مطالعه قرار گرفته­ است. نتایج نشان داد بیش از 85 درصد از رأی دهندگان منطقه با تکیه بر هویت طایفه­ای کاندیداها به انتخاب نماینده خود دست زده­اند. هم چنین خدمات­رسانی و توزیع منافع و منابع اقتصادی- رفاهی در روستاهای مورد مطالعه با انتخاب نماینده­ از یک طایفه­ی خاص و نگاه ویژه­ی نماینده به روستاهای هم طایفه عموماً ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد.

محمد حسین کریم،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده

مشارکت را می‌توان فرآیند تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی اختیاری، آگاهانه و داوطلبانه فردی و جمعی، جهت قدرت‌یابی برای رفع نیاز و تحقق اهداف خاص در شرایط ویژه که به صورت خودجوش یا برنامه‌ریزی شده، می‌تواند به اجرا درآید، در نظر داشت. شکل­گیری تشکل‌های توانمند ضمن آنکه با دیدگاه­های جدید در خصوص حقوق مردم سازگارتر است، به طور بالقوه می‌تواند به­عنوان ابزاری در جهت سپردن امور مردم به خود آن­ها عمل نموده و فرصت لازم را برای پرداختن دستگاه­های دولتی به وظایف اساسی و رسالت‌های خود فراهم آورد. فرآیند توسعه پایدار روستایی به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد که یکی از مهم‌ترین عوامل آن، توسعه تعاونی‌ها بوده که می‌تواند همگام با سیاست‌های دولت در بهبود شرایط کار، زندگی، تولید، ارائه خدمات، ارتقاء سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم روستا نقش مؤثری ایفاء نماید. هدف از این پژوهش، شناخت چالش­های تعاونی­های روستایی ایران بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه آماری، تعاونی­های روستایی ایران است و نمونه­ها، افراد متخصص و خبره و ذینفعان در این زمینه تشکیل داده است. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روش‌های پیمایشی و اسنادی بهره گرفته‌ شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده‌ها، از آزمون‌های آماری نظیر تحلیل‌های رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافته‌ها نشان می‌دهد که موانع سیاسی با ضریب تأثیر 0.594، بیشترین تأثیر و عوامل اجتماعی ـ فرهنگی با ضریب 099/0 کمترین چالش را در تعاونی­های روستایی دارد.


زینب اسدی، عیسی پوررمضان، نصرالله مولایی هشجین،
دوره 5، شماره 15 - ( 2-1395 )
چکیده

رشد و توسعه روستایی، ارتباطی تنگاتنگ با مشارکت روستاییان دارد؛ چرا که مشارکت در واقع کارآیی برنامه­های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کیفیت تصمیم‌گیری برای مناطق روستایی را افزایش می­دهد. ضعف مشارکت مردمی در جامعه روستایی، از پویایی روستاها می­کاهد و رشد و شکوفایی روستاها را با دشواری مواجه می­سازد. در این مقاله تلاش شده است تا به تحلیل نقش مشارکت­های مردمی در توسعه روستاهای بخش خشکبیجار شهرستان رشت پرداخته شود. بر روی  400 نفر از روستاییان در 18 روستای نمونه بخش خشکبیجار شهرستان رشت مطالعه شده است و در آن از دو روش اسنادی و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه برای شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه استفاده شده است. پس از تهیه پرسشنامه و بررسی اعتبار روایی و پایایی آن با مقدار آلفای کرونباخ (81/0)، پرسشنامه­ها در بین روستاهای نمونه در بین افراد توزیع‌شده و از نتایج آن­ها برای تأیید یا رد فرضیه­ها استفاده شد. برای آزمون فرضیه­ها با استفاده از مؤلفه‌های سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی خانوارها، میزان رضایت و میزان مشارکت روستاییان، در فرآیند توسعه روستایی از طریق آزمون­های ویلکاکسون، همبستگی اسپیرمن و کروسکال والیس اقدام شده است. نتایج نشان داد میزان مشارکت مردم، نقش کلیدی در توسعه نواحی روستایی محدوده مورد مطالعه ایفا می­کند و متناسب با اندازه جمعیت روستاها، میزان مشارکت روستاییان بیشتر می­شود. میل به مشارکت به ویژه مشارکت فکری، مشورتی،کاری و فیزیکی در میان روستاییان در حد مطلوبی است و با افزایش توان اقتصادی روستاییان بخش خشکبیجار، میزان مشارکت مردم در طرح­ها و پروژه­های توسعه­ای روستاها افزوده خواهد شد. بی‌شک انگیزه­ی مشارکت در بین روستاییان بیش از هر چیزی به اقدامات فرهنگی و آگاهی بخشی به آن­ها بستگی دارد


سید هدایت الله نوری، صدیقه هاشمی، سمیرا محمودی، حجت اله طباطبایی،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

یکی از علل اصلی رکود در بخش کشاورزی، عدم شکل گیری سرمایه اجتماعی در این بخش از اقتصاد روستایی است. بنابراین جهت حل مشکلات کشاورزی و رسیدن به پایداری نیاز به آن است که یک فضای گفتگویی و ارتباطی فراهم شود که کشاورزان با یکدیگر ارتباط و تعامل داشته و در امور مختلف مشارکت نمایند تا از این طریق اعتماد میان آنها نیز افزایش یابد. هدف این تحقیق شناسایی تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار کشاورزی در روستاهای دهستان آباده طشک است. در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسشنامه (259 نمونه) استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ(78%) تأمین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از همبستگی، تحلیل مسیر و تکنیک پرومته استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ابعاد سرمایه اجتماعی با یکدیگر و توسعه پایدارکشاورزی رابطه معنی داری وجود دارد و در بین ابعاد سرمایه اجتماعی مشارکت با اثر کلی 67/0 بیشترین تأثیر را بر پایداری کشاورزی داشته است. وضعیت سرمایه اجتماعی در بین روستاهای مورد مطالعه، روستای طشک بالاترین سطح را دارا بوده زیرا در این روستا میانگین ابعاد چهارگانه سرمایه اجتماعی بیش از سایر روستاها بوده که این اختلاف در بعد انسجام اجتماعی با میانگین 29/4 و روابط اجتماعی با میانگین 59/4؛ محسوس تر می باشد. این در حالی است که روستای صفی آباد پایین ترین رتبه را داشته است. 


محمدرضا رضوانی، سیدعلی بدری، ذبیح الله ترابی، بهرام هاجری،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

توسعه روستایی به معنای ارتقای سطح رفاه و معیشت روستاییان، همواره دغدغه­ اندیشمندان و سیاست‌گذاران توسعه بوده و هست. در این رابطه تاکنون رهیافت‌های بسیاری از طرف اندیشمندان به‌منظور افزایش سطح زندگی و رفاه روستاییان مطرح‌ گردیده است. در رهیافت‌های بالا به پایین فرض بر این است که سیاست‌های توسعه‌ای نوین به علت پیروی از عقلانیت مدرن مطمئناً موردپذیرش جوامع روستایی خواهد بود. ولی در عمل این رهیافت‌ها به علت عدم انطباق با نیازها و اولویت‌های اجتماعی فرهنگی روستاییان و درگیر نکردن ذی‌نفعان، همواره با شکست نسبی همراه بوده است. ازاین‌روی در این پژوهش با بهره‌گیری از چارچوب مشارکتی و مثبت اندیش SOAR سعی شد با درگیر نمودن ذی‌نفعان قابلیت‌ها، ظرفیت‌ها و راهکارهای توسعه در روستای میغان شناسایی شود.روش پژوهش حاضر، کیفی و هدف آن کاربردی است. گردآوری اطلاعات از طریق برگزاری جلسات گروه‌های بحث از سه گروه هفت‌نفره ذی‌نفع کلیدی روستا (مدیران؛ نخبگان، اهالی) که از طریق ماتریس علاقه- قدرت انتخاب‌شده‌اند، به‌دست‌آمده است. درنهایت ذی‌نفعان به همراه مدیران گروه‌ها که به‌عنوان تسهیلگر فعالیت داشتند، در چهار مرحله به بررسی قوت‌ها، فرصت‌های پیش رو، آرمان‌ها و نتایجی که باعث توسعه روستا می‌گردد، پرداخته‌اند. درنهایت ذی‌نفعان نتایجی مانند مشارکت در ایجاد سردخانه جهت نگهداری محصولات کشاورزی، مشارکت و همکاری در تأسیس شرکت‌های تعاونی متنوع در روستا، برپا شدن بازارهای هفتگی، ایجاد ساز کارهایی جهت تبدیل‌شدن به مرکز بخش در سال‌های آتی، ایجاد کارخانه جات محلی فراورده‌های دامی با توجه به قابلیت‌های منطقه در تولید شیر، برگزاری مراسم‌های مذهبی عاشورا باشکوه، جذب گردشگر مذهبی- فرهنگی، تشکیل کارگروه اتاق فکر در روستا، ایجاد ساز کارهایی جهت خدمات‌دهی به روستاهای پایین‌دستی و درنهایت مدرن نمودن دامداری‌های موجود را به‌عنوان راهکارهای اجرایی توسعه روستا شناسایی نمودند.


کیومرث زرافشانی، لیدا شرفی، محمدامین شریفی، شهرزاد بارانی، شهره کرمی، مسعود رمضانی، فرحناز رستمی،
دوره 6، شماره 19 - ( 2-1396 )
چکیده

با مروری بر پروژه­های توسعه روستایی در سطح جهان، به نظر می­رسد که همه ساله، بودجه­های هنگفتی صرف احداث شبکه­های آبیاری می­شود. اما اینکه تا چه اندازه این پروژه­ها به اهداف از پیش تعیین شده خود رسیده باشند، مشخص نیست. یکی از این طرح­ های عمرانی، پروژه احداث شبکه­های فرعی آبیاری و زهکشی گاوشان در استان کرمانشاه است. هدف از اجرای این طرح، ایجاد سیستم­های آبیاری تحت فشار، افزایش تولید در واحد سطح و ارتقاء درآمد بهره برداران، تبدیل زمین­های دیم به آبی، و افزایش تنوع کشت بوده است. هدف از این تحقیق، ارزشیابی کیفی شبکه آبیاری پایاب سدّ گاوشان بوده است. در این مطالعه، از دو روستای ماراب و الک با تکنیک­های PRA (قدم زدن، نقشه اجتماعی، نقشه منابع، ماتریس زوجی و مصاحبه گروه متمرکز) داده­های مورد نیاز جمع­ آوری گردید. به منظور اعتبار بخشی به یافته­ها، سعی شد از تکنیک­­های مختلف ارزیابی مشارکتی روستایی استفاده شود. روش نمونه­گیری پژوهش نیز با استفاده از نمونه­گیری نظری، صورت پذیرفت. بدین معنا که حجم نمونه تا رسیدن به مرحله اشباع نظری پیش رفت (حدود 20 نفر از هر روستا). نتایج ارزشیابی نشان داد که این پروژه با سه مشکل عمده روبرو است: 1) مشکلات مربوط به پیمانکار؛ 2) مشکلات مربوط به برنامه­ریزی و نظارت؛ 3) مشکلات مربوط به بهره­بردارن. همچنین نتایج نشان داد که اگر چه اجرای این طرح در منطقه، با مشکلاتی همراه بوده است، اما با این وجود، طرح توسعه سیستم­های آبیاری تحت فشار، به عنوان اولین طرح ملّی شبکه آبیاری که به طور متمرکز هدایت می­شود، توفیقات قابل توجهی داشته­است. به عنوان مثال، ارتقاء فرهنگ کشت آبی، مسدود شدن تعداد قابل توجهی از چاه­ها،  افزایش قیمت زمین­ها در منطقه، گرایش به کشت آبی و درآمد بیشتر برای کشاورزان از مزیت­های این طرح بوده­است.


علیرضا کریمی، حسین دانش مهر،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

قرار گرفتن ایران در زمره کشورهای خشک جهان و دارا بودن منابع آب محدود از یک سو و استفاده بیش از 90 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی از سوی دیگر، ضرورت مدیریت و بهره­ برداری از آب کشاورزی را دو چندان ساخته است. در همین راستا پروژه بزرگ دشت ارایض به‌عنوان بخشی از طـرح­ توسـعه اراضی دشت‌های خوزستان و ایلام به مرحله اجرا درآمد. مناطق روستایی دهستان چنانه در شهرستان شوش که در واحدهای عمرانی 2 و 3 دشت ارایض قرار گرفته­، جامعه آماری بوده است. هدف تحقیق، تحلیل وضعیت مشارکت روستاییان در پروژه و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. روش مورد بررسی در این پژوهش به صورت کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 134 نفر از بهره­برداران ساکن در روستا است. یافته­ های پژوهش نشان داد میزان مشارکت روستاییان در مرحله طراحی و تمایل به مشارکت در بهره­برداری از پروژه در سطح متوسط به بالایی قرار دارد ولی میزان مشارکت در مرحله اجرای پروژه در سطح بالایی نیست. در مجموع در حدود سه چهارم از پاسخگویان وضعیت مشارکت خود را در سطح متوسط ارزیابی نموده­ اند. درآمد سالیانه بهره­برداران، اعتماد بین­شخصی، اعتماد نهادی، مشارکت ذهنی، تعلق مکانی، حمایت اجتماعی و همبستگی اجتماعی با میزان مشارکت روستاییان در مدیریت و بهره­ برداری از پروژه رابطه مثبت و معناداری دارد. متغیر سن بهره­ برداران با میزان مشارکت آنها از رابطه معکوس و منفی برخوردار است. میزان مشارکت بر حسب سطح تحصیلات بهره­برداران نیز تفاوت معناداری دارد. سابقه کار کشاورزی و توانمندی اقتصادی بهره­برداران با میزان مشارکت آنها رابطه معناداری ندارد. تقویت اعتماد از دست رفته روستاییان به مجریان پروژه که به دلیل ناکارآمدی پروژه­ های پیشین اتفاق افتاده است و همچنین توانمندسازی آنها می­ تواند زمینه تقویت مشارکت روستاییان را در این پروژه و پروژه­های آتی فراهم سازد.

خالد علی پور، حسین کریم زاده، محمد ظاهری،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده

روستاهای مرزی عمدتاً به دلیل دوری از مرکز و وجود برخی ناامنی‌های احتمالی و انزوای جغرافیایی، با مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند. بازارچه‌های مرزی به عنوان یکی از اهرم‌های مهم توسعه پایدار در نواحی مرزی به شمار می‌روند و می‌توانند تأثیرات متعددی بر روستاهای پیرامون خود داشته باشد. لازمه بهره­گیری از فرصت­های مرتبط با بازارچه‌های مرزی، تقویت عناصر مشارکت روستایی جهت پیوند و ارتباط با بازارچه‌های مرزی و توسعه برنامه­ریزی مشارکتی و ارائه راهبردهای مطلوب است. در این پژوهش به تبیین روابط و پیوندهای بین بازارچه‌های مرزی و روستاهای پیرامون با تاکید بر برنامه­ریزی مشارکتی و ارائه راهبردهای مطلوب در جهت توسعه آتی این پیوند در شهرستان سردشت پرداخته شده است. روش گردآوری داده­ها و اطلاعات، با استفاده از پیمایش و مطالعات میدانی  و استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. برای تحقق این هدف، 335 نفر از مردم روستاهای مورد مطالعه (سرپرستان خانوار) بصورت تصادفی و 25 نفر کارشناس که شامل پژوهشگران و محققان، مدیران و مسئولان بازارچه­های مرزی و مدیران روستایی (شورا، دهیار) بودند، انتخاب شدند. در نهایت تجزیه و تحلیل داده‌ها به صورت توصیفی تحلیلی و تبیینی از طریق تحلیل SWOT اقدام به ارائه نقاط قوت، ضعف، فرصت­ها، تهدیدها و راهبردهای مؤثر در این زمینه شد. نتایج نشان می‌دهد نقاط قوت بسیار کمتر از نقاط ضعف بوده است و میزان تأثیرات بازارچه‌های مرزی بر ابعاد توسعه روستایی، عوامل جلب مشارکت مردمی نیز نسبی و محدود و چندان برجسته نبوده است. بررسی عوامل درونی و بیرونی راهبردها نیز نشان می­دهد که سهم تأثیرات عوامل بیرونی با وزن نهایی 296/3 بیشتر از عوامل درونی با وزن نهایی 230/3 است. بر این اساس با توجه به وضعیت موجود، راهبردهای مشارکت روستاییان در بازارچه­های مرزی شهرستان سردشت ارائه گردیده و با استفاده از ماتریس کمی برنامه­ریزی راهبردی (QSPM) اولویت راهبردها مشخص شده است.

هما درودی، بهجت آب چر، بهمن جوان،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

این پژوهش بررسی رابطه تسهیلات خرد بانکی با مؤلفه­های توسعه اقتصادی درروستاهای شهرستان زنجان است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش­های توصیفی تحلیلی به شیوه پیمایشی و از نوع همبستگی و از دید هدف کاربردی است. این پژوهش با توجه به نحوه گرد­آوری داده ها میدانی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن به شکل  صوری و پایائی آن توسط آلفای کرونباخ با عدد 73/0 مورد تائید قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را روستاییانی تشکیل می­دهند که در روستاهای شهرستان زنجان ساکن بوده و در طی پنج سال اخیر حداقل یکبار از تسهیلات پست یانک استفاده نموده­اند که 240 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه­گیری ساده و به صورت تصادفی و بر اساس جدول مورگان 144 انتخاب شده­اند. تجزیه و تحلیل داده­ها در این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و روش­های آماری توصیفی و استنباطی صورت گرفته است و با توجه به نتایج به دست آمده رابطه مثبت و معنی­دار تسهیلات خرد مبادله­ای با افزایش درآمد روستاییان، کاهش مهاجرت، ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت مسکن تائید و همچنین ضمن تائید رابطه مثبت و معنی­دار تسهیلات مشارکتی با افزایش درآمد و کاهش مهاجرت، رابطه تسهیلات خرد مشارکتی با ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت مسکن روستاییان تائید نشد.

لاوین رمضانی، بیژن رحمانی، ناصر شفیعی ثابت،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده

پژوهش حاضر به واکاوی جایگاه عملکرد درونی مدیریت محلی در ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی‌نفعان محلی در طرح‌ها و برنامه‌های محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی، در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی در شهرستان بانه پرداخته است. این  پژوهش  به روش کمی و  پیمایشی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه  در 350 خانوار و در 30 روستای نمونه تصادفی انجام شده است. یافته‌ها نشان می­دهد که رابطه معنادار بین شاخص‌های مقوله اثرگذار و اثرپذیر وجود دارد  و نامناسب بودن جایگاه شاخص‌های عملکرد درونی مدیریت محلی را در ارتقای سرمایه اجتماعی، بهبود مشارکت ذی‌نفعان محلی در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی آشکار ساخت. به سخن دیگر، با این که "سرمایه اجتماعی و مشارکت مولد و فعالانه" ذی‌نفعان محلی در طرح‌ها و برنامه‌های توسعه روستایی، تضمین‌کننده پایداری اقتصادی و توسعه اقتصادی روستاهاست، لیکن عملکرد درونی مدیریت محلی مبتنی بر رویکرد «حکومت‌محور»  و از  « بالا به پایین» موجب سرمایه اجتماعی و مشارکت نامولد و منفعلانه در محدوده مورد مطالعه شده و نتوانسته زمینه‌های ارتقای آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی، تشکل اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و بهبود مشارکت اجتماعی ذی‌نفعان محلی را در طرح‌ها و برنامه‌ها، در توسعه اقتصادی روستاها فراهم آورد. بنابراین نیازمند تغییر و اصلاح رویکرد حاکم بر نظام مدیریت روستایی و گذار از وضعیت مدیریت آمرانه و تمرکزگرایانه به مدیریت مشارکتی و تمرکززدا و توجه به عوامل تسهیل‌کننده عملکرد درونی مدیریت محلی همچون: افزایش سطح آگاهی و دانش، تقویت انگیزه و حس تعلق مکانی، افزایش میزان رضایت و تقویت امنیت شغلی مدیران محلی، تقویت حس مسئولیت‌پذیری، در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی‌نفعان محلی در طرح‌ها و برنامه‌های توسعه روستایی، در فرآیند توسعه اقتصاد روستایی است.

لیلا قبادی، مهدی معمری، معصومه عباسی خالکی،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده

به دلیل اهمیت مسئله تخریب منابع طبیعی کشور و با هدف دستیابی به عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در تخریب مراتع، این پژوهش در شهرستان نمین انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق در سه روستای ساقصلو، آغزمان کندی و تیفیه در مجموع 1279 نفر و بهره­برداران ذینفع 326 نفر در سه روستا بودند. ابزار پژوهش در این تحقیق پرسشنامه بود که 21 نفر از بهره‌برداران (خانوارها) با روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­بندی‌­ شده به‌صورت پیمایشی مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی پرسشنامه بر اساس دیدگاه کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. سپس داده­های حاصل با استفاده از نرم­افزار SPSSVer.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین متغیر­ها، ناکافی بودن میزان درآمد سالیانه از بین عوامل اقتصادی و عدم تشکیل دوره‌های آموزشی و ترویجی در حد نیاز و مشارکت دادن بهره­برداران در اجرای طرح­های مرتعداری در سطح بسیار محدود و نبود مدیریت مناسب و حس مسئولیت­پذیری از بین عوامل اجتماعی ازجمله عوامل مؤثر در تخریب مراتع محسوب می­شوند. تعداد بهره­بردار و شیوه بهره­برداری بیشترین تأثیر را در تخریب و از بین بردن مراتع داشتند. همچنین تعداد دام و هزینه­های زندگی و وضع اقتصادی بهره­برداران مرتعی برای گذراندن امرار معاش در روستا از عوامل مؤثر محسوب می­شوند. باتوجه به نتایج، مؤلفه­هایی که در تخریب مراتع تأثیر داشتند ازجمله میزان دانش و آگاهی، بهبود وضعیت، درآمد و معیشت و اثر­گذاری دوره­های آموزشی و مشارکت ذینفعان و تشکل­های محلی بودند. بنابراین، از آنجائی­که روستائیان برای تأمین علوفه موردنیاز دام با کمبود مراتع مواجه هستند، می­توان با واگذاری طرح‌های مرتع­داری و اصلاح مراتع به گروه­های ذینفع با رعایت ضوابط و اجرای مدیریت برنامه­ریزی شده در کاهش تخریب مراتع اقدام نمود.

کبری حسن پور، یاسر محمدی، زینب اسدی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده

براساس گزارش سازمان ملل متحد، زنان 49 درصد از جمعیت روستاها را تشکیل داده و 65 درصد از فعالیت­های بخش کشاورزی توسط آنان انجام می‌شود. به­طوریکه حدود 50 درصد از تولید مواد غذایی جهان توسط زنان تولید می‌شود. در شرایط کنونی شیوع بیماری کرونا و نیاز هرچه بیشتر جوامع به غذای سالم، اهمیت مشارکت زنان در بخش کشاورزی، دوچندان شده است. زنان روستایی با داشتن دانش و تجربه کافی در فعالیت‌های مختلف کشاورزی مانند فرآوری مواد غذایی و کارهای خانگی، در بازار صنایع دستی نیز نقش‌آفرینی نموده و از مهم‌ترین ارکان دستیابی به اقتصاد پایدار روستایی هستند. این پژوهش با هدف بررسی میزان مشارکت زنان کشاورز در فعالیت‌های کشاورزی قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل زنان کشاورز شهرستان دلفان بود که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. فرآیند نمونه‌گیری به شکل طبقه‌ای با انتساب متناسب انجام شد. تحلیل داده­ها در محیط نرم‌افزار SPSS26 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شیوع ویروس کرونا تأثیر منفی بر مشارکت زنان در فعالیت­های کشاورزی داشته و باعث شده میزان مشارکت پس از شیوع ویروس کرونا کاهش پیدا کند. فقط پرورش حیوانات اهلی، کار روزمزد در مزارع و کاشت بذر و نهال نبست به قبل از شیوع ویروس کرونا کاهش محسوسی پیدا نکرده بود. همچنین عواملی مانند دسترسی به بازار، نوع کشت، سطح زیر کشت، شرکت در کلاس‌های ترویجی و دسترسی به خدمات کشاورزی رابطه مثبت و معناداری با میزان مشارکت زنان در فعالیت­های کشاورزی نشان دادند.

ابراهیم صادقی، محمد حسن زاده نفوتی، علی اکبر جمالی، اصغر صالحی،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده

چالش­های مناطق روستایی از جمله فقر، بیکاری و مهاجرت موجب شده توجه به توسعه روستایی نه یک گزینه بلکه یک ضرورت انکار ناپذیر باشد. اجرای طرح­های آبخیزداری علاوه بر حفظ منابع آب، خاک و گیاه، برای مناطق روستایی فرصت­های شغلی ایجاد می­کند. موفقیت چنین طرح­هایی تا حدود زیادی به مشارکت روستاییان در اجرا، حفظ و نگهداری آنها بستگی دارد. شناسایی موانع مشارکت روستاییان به مدیران محلی کمک می­کند با ایجاد زمینه­های لازم و حذف موانعی همچون موانع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، مشارکت حداکثری مردم را ایجاد نمایند. تحقیق حاضر با هدف شناخت این موانع در حوضه قلعه شاهرخ چادگان صورت گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری آن را سرپرستان خانوار (700N=) تشکیل می­دهد. بر اساس فرمول کوکران تعداد 250 سرپرست خانوار به روش تصادفی انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. روایی پرسشنامه توسط کارشناسان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز بر اساس مقدار آلفای کرونباخ در حد مناسب تشخیص داده شد. نتایج تحلیل داده­ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS نشان داد که در مجموع میزان مشارکت پاسخگویان در این طرح­ها در سطح پایین قرار دارد. بر اساس نتایج، مهم­ترین موانع مشارکت روستاییان منطقه در طرح­های آبخیزداری، «پایین بودن سطح آگاهی روستاییان از طرح ها»، «اعتقاد به بی تأثیر بودن اجرای پروژه­ها در اشتغال­زایی» و «عدم اعتقاد روستاییان به مفید بودن طرح­های آبخیزداری» بودند. نتایج همبستگی چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد که عوامل فرهنگی از موانع اصلی مشارکت روستاییان در طرح­های آبخیزداری است.

حسین حیدری، محمد قاسمی سیانی، احمد شکیبا، جواد مداحی، سعید کبیری، علی رنجبرکی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

سرمایه اجتماعی یکی از بنیان‌های توسعه روستایی بوده و نقش اساسی در توسعه اجتماعات روستایی دارد. به همین منظور تلاش شده است وضعیت سرمایه اجتماعی در روستاهای شهرستان ملکشاهی به عنوان پیش‌زمینه توسعه مورد تحلیل قرار گیرد. سرمایه اجتماعی در این پژوهش در سه بعد مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی مورد سنجش و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری ساکنان روستاهای زیر 20 خانوار شهرستان ملکشاهی است. حجم نمونه برابر با 238 نفر از ساکنان روستاهای شهرستان ملکشاهی است که با جدول مورگان تعیین شده است. روش نمونه‌گیری نیز تصادفی است. یافته‌های پژوهش نشان داد که در بین ابعاد سرمایه اجتماعی، میزان انسجام اجتماعی نسبت به ابعاد مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی بالاتر است. رتبه‌بندی روستاهای مورد بررسی نشان داد که روستاهای وری‌علی نظر و گل‌گل علیا دارای بالاترین سرمایه اجتماعی و روستاهای درگه و پل شکسته نیز پایین‌ترین سرمایه اجتماعی را دارا هستند. وضعیت سرمایه اجتماعی به تفکیک دهستان نیز نشان داد که دهستان کبیرکوه دارای بالاترین میزان سرمایه اجتماعی و دهستان شوهان پایین‌ترین میزان سرمایه اجتماعی را دارد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb