جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای مخاطرات

علی اکبر نجفی کانی، ابوذر نظری،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

ارتباط و وابستگی تنگاتنگ فعالیت­های زراعی با محیط طبیعی، همواره عامل اصلی تولید در نواحی روستایی بوده و با وقوع مخاطرات طبیعی، تولید زراعی روستاییان در معرض تهدید قرار می­گیرد. از اینرو زارعان، اقداماتی را در راستای کاهش آثار زیان­بار مخاطرات طبیعی انجام می دهند و یا با آن مقابله می­کنند. با توجه به اهمیت مدیریت ریسک فعالیت­های زراعی، پژوهش حاضر سعی دارد در زمینه شناسایی موانع و عوامل موثر بر مدیریت ریسک و کاهش مخاطرات فعالیت­های زراعی و بهبود فعالیت­ها و ارتقاء کیفی زیستی روستاییان گام بردارد. در تحقیق حاضر به منظور دست­یابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و میدانی استفاده گردید و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق برابر با 2828 خانوار روستایی شهرستان راز و جرگلان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 300 خانوار از میان آنان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و سپس داده­های مستخرج از پرسشنامه در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته­اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه­ها که از طریق تحلیل همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر و پیرسون و آزمون­های مقایسه میانگین فریدمن، مان وایتنی و مک­نمار استفاده گردید، نشان می­دهد که موانعی از قبیل میزان شیب اراضی، کیفیت اراضی، میزان فرسایش اراضی، عدم ثبات در قیمت محصولات و مشکلات دسترسی به ماشین­آلات با مدیریت ریسک فعالیت­های زراعی رابطه معناداری را نشان می­دهند. همچنین با بررسی عوامل تاثیرگذار بر ریسک فعالیت­های زراعی مشخص گردید که تاثیر میزان سن و تجربه، درآمد، تحصیلات، وسعت اراضی، میزان شرکت در کلاس­های ترویجی و آموزشی با مولفه­های مدیریت ریسک فعالیت­های زراعی تا سطح اطمینان بالا و قابل قبولی رابطه معنی­داری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون­های مقایسه میانگین، تفاوت معنادار بین روستاهای کوهستانی و دشتی را نشان می دهند. به نحوی که روستاهای کوهستانی در مقایسه با روستاهای دشتی دارای مدیریت ریسک زراعی قابل قبولی نیستند. بنابراین روستاهای کوهستانی نسبت به روستاهای دشتی در زمینه فعالیت­های زراعی آسیب­پذیرترند.

سید حبیب راضی، تیمور آمار، نصرالله مولایی‌هشجین،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

روستاها به عنوان یکی از بسترهای سکونتگاهی انسان و مخاطرات محیطی به عنوان پدیده طبیعی از مهمترین مباحث جغرافیا در حوزه برنامه­ریزی فضایی می­باشند. در همین راستا پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی راهبردی ایمنی سکونت­گاه­های روستایی( نمونه موردی روستاهای شهرستان تهران ) می­باشد. با توجه به آرمان‌های نیل به توسعه پایدار، ارتقاء کیفیت زندگی، رفاه و توسعه اجتماعی و محیطی، لازم است که مخاطرات طبیعی و آسیب‌پذیری نسبت به آن در کانون مباحث توسعه و برنامه‌ریزی در ابعاد مختلف بخشی و فضایی و نیز در سطوح مختلف محلی تا ملی و بین‌المللی قرار بگیرد. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می­باشد. جمع­آوری  داده­ها و اطلاعات بصورت میدانی(پرسشنامه به روش دلفی) و اسنادی انجام شده است تجزیه و تحلیل اطلاعات با آمار توصیفی و استنباطی و مدل SWOT و AHP انجام شده است نتایج تکنیک دلفی پژوهش نشان می­دهد که در مدیریت ایمنی مراکز روستایی هیچ الگو و طرحی مؤثری وجود ندارد.  این مراکز به لحاظ خدمات ایمنی و آتش نشانی به مراکز شهری وابسته هستند و در نتیجه موجب اسیب­پذیر بالا این مراکز در قبال مخاطرات می­شود. تحلیل همبستگی پژوهش هم نشان می­دهد که فاصله مراکز روستایی از تهران با برخورداری از خدمات ایمنی رابطه معکوس وجود دارد. و همچنین هر چقدر مخاطرات محیطی روستا بالاتر است به همان میزان وابستگی شغلی و درآمدی آن روستا به تهران بیشتر می­باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb