4 نتیجه برای عشایر
محمدتقی طغرایی، مهران رضوانی، محمد حسن مبارکی، جهانگیر یداللهی فارسی، زینب میرزایی،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
در دهههای اخیر اقتصاد خلاق جهانی رشد قابل ملاحظهای نموده است؛ به طوری که، صنایع فرهنگی بعد از صنایع مالی، اطلاعاتی، پزشکی و توریسم، پنجمین صنعت بزرگ اقتصادی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری انجام شده است. این عوامل بر اساس مدل تحلیلیPEST ، شامل عوامل سیاسی – قانونی، اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و تکنولوژیکی است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر از روش تحقیق آمیخته (تلفیق روش کیفی و کمی) و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل، کارشناسان و تولیدکنندگان حرفهای صنایع دستی عشایری به تعداد ۴۰۰ نفر بوده است، برای نمونهگیری در بخش کیفی از روش گلوله برفی و در بخش کمی از روش تصادفی ساده (به تعداد ۲۰۰ نفر) استفاده شده است. تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری به ترتیب شامل حمایت از مخترعین و نوآوران جهت تجاریسازی ایدهها و محصولاتشان، فرآهم نمودن تسهیلات زیرساختی و ارتباطی جهت سهولت در تأمین منابع و فروش محصولات، تشویق زنان توسط خانواده و نگرش موافق اطرافیان و تغییر در شیوه تولید و ایجاد کاربرد مناسب برای محصولات بوده است.
پرویز ضیائیان، شمس صالح پور، بابا داوردان،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
رتبهبندی زیستگاههای انسانی بر اساس شاخصهای توسعه جهت تعیین سطوح برخورداری مناطق (شهرستانهای) استان، یکی از مسائلی است که در هر واحد برنامهریزی جهت تسهیل روند خدماترسانی، کاهش نابرابریهای منطقهای و نیل به توسعه پایدار مورد توجه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل سطح توسعهیافتگی جامعه عشایری شهرستانهای آذربایجان غربی با بهرهگیری از روش تلفیقی انجام شده است. روش تحقیق به صورت مقایسهای ـ تحلیلی بوده و دادههای آن به صورت اسنادی- کتابخانهای گردآوری شده است. در تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای تحلیلی تاکسونومی عددی و AHP استفاده شده است. همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی به نام روش میانگین رتبهها استفاده شده است. یافتههای حاصل از میانگین رتبهها نشان داد که جوامع عشایری شهرستانهای ارومیه و ماکو با کسب رتبه 1 و 2 در سطح اول برخورداری از خدمات توسعهای و جوامع عشایری شهرستانهای میاندوآب، پلدشت و شاهین دژ با کسب رتبههای 7 و 8 در سطح چهارم برخورداری از خدمات توسعه جای گرفتهاند.
فاطمه رزاقی بورخانی، سیدمحمود حسینی،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده
دامداری سهم مهمی در توسعه روستایی و کشاورزی ایفا مینماید. این بخش، تولیدکننده غذا، ارتقاءدهنده سطح تولیدات زراعی و فراهمکننده خدمات و کالاهای اقتصادی مازاد و درآمد نقدی است. معمولاً دام به عنوان منبع اصلی تأمین سرمایه خانوارهای کشاورزی به حساب میآید. بنابراین توجه به عشایر توجه به تولید، ایجاد اشتغال و پایداری زندگی سالم است. مرتع در زندگی عشایر دارای اهمیت حیاتی است که میبایست ضمن افزایش ظرفیت مراتع، تناسب میان مرتع و دام، به نحو مطلوبی حفظ شود. توجه به حل مسائل و مشکلات دامداران عشایر بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه اگر دامداران به دلیل مشکلات عدیدهای مانند گرانی نهادههای تولید و علوفههای دامی از ادامه کار در این زمینه باز بمانند، زندگی روزمره همه اقشار جامعه با مشکلات بزرگ روبهرو میشود. در این تحقیق در صدد برآمده است تا با بهرهگیری از پارادایم کیفی و نظریه بنیانی، به مطالعه مشکلات و محدودیتهای دامدارای عشایری در روستای توچال شهرستان پاکدشت بپردازد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق، مشاهده مستقیم، یاداشت برداری، تهیه عکس و فیلم، اسناد و مدارک کتابخانهای و اینترنتی استفاده شده است. نتایج نشان داد که مشکلات و محدودیتهای دامداران عشایر با استفاده از نظریه بنیانی در روستای توچال عبارتاند از موانع زیرساختی- نهادی، موانع مدیریت خانوادگی، موانع اقتصادی- مالی، محدودیتهای ناشی از موقعیت اکولوژیکی- محیطی و زراعی، موانع حمایتی- پشتیبانی، موانع آموزشی- مهارتی، کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی. مطابق بررسی به عنوان یک مبنای کلی روستاییان و عشایر نقش اساسی و مهمی در تحقق اقتصاد مقاومتی، حفظ استقلال اقتصادی کشور و رونق اقتصادی دارند، و رسیدگی به مسائل و مشکلات روستاییان و عشایر و بر طرف شدن مشکلات و محدودیتهای آنان نقش مهمی در رشد تولید و توسعه اقتصادی کشور دارد.
طیبه چراغی، علیرضا پورسعید، رویا اشزاقی سامانی، محمدباقر آرایش، مرجان واحدی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده
انسانها در طول تاریخ سه نظام اجتماعی کوچنشینی، روستانشینی و شهرنشینی را با اوضاع و شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی گوناگونی تجربه نموده که به سبب توانایی محدود نظام قبلی در رفع نیازهای بشر، نظام اجتماعی جدید پا گرفته است. جامعه عشایری ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی، بخشی از ساختار تاریخی سیاسی و فرهنگی و عضو فعال از پیکره جامعه ملی است و نقش آن در تأمین مواد پروتئینی و سایر فرآوردههای لبنی قابل توجه است. این در حالی است که بررسیهای انجام شده حاکی از آن است که الگوی معیشت عشایری با بحران مواجه است. در صورتی که این ناپایداری بدلیل عدم برخورداری ادامه یابد، توسعه ملی نیز به خطر خواهد افتاد. لذا شناسایی شیوه مناسب سکنی گزینی، یک مرحله حساس و مهم برای توسعه پایدار عشایر محسوب میگردد. از این رو این تحقیق به منظور انتخاب مناسبترین شیوه سکنیگزینی که بتواند پایداری معیشت عشایر ایلام را فراهم کند با روش تحقیق کمی و کیفی صورت گرفته است. با توجه به مکتب کد گذاری اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل دادههای کیفی در راستای استراتژی گراندد تئوری در قالب 3 مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرمافزار maxqda انجام پذیرفت. سپس مدل نهایی معیارهای پایداری معیشت عشایر تبیین گردید و بر اساس این مدل و پیشینه پژوهش، پرسشنامه فاز کمی تحقیق طراحی گردید. نمونه آماری در بخش کیفی 14 نفر از تسهیلگران و خبرگان عشایر و در بخش کمی 9 نفر از خبرگان وکارشناسان بودند. دادههای مورد نیاز توسط پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه باز جمعآوری گردید. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی و نرمافزارEXPERT CHOICE2000 نشان داد که شیوه کوچنشینی دارای بالاترین اولویت بوده است.