از سالهای پایانی دهه هفتاد، هدفمند کردن یارانهها در ایران با توجه به آشفتگی عملکردی مدیران اجرایی نظام یارانه، از مهمترین موضوعاتی بوده است که هر سال هنگام تدوین لایحه بودجه مورد ارزیابی قرار میگرفت و به نظر میرسید که نظام یارانهها ناکارآمد عمل میکرد و لازم بود یارانهها تا حد امکان در اختیار گروههای هدف قرار گیرد. از این رو در سال 1389 با اجرای تحول تاریخی قانون هدفمندسازی یارانهها، جراحی اقتصادی دوران گذر از اقتصاد یارانهای به اقتصاد رقابتی و آزاد محقق شد. در تحقیق حاضر تلاشی شده است تا اثرات پرداخت یارانههای نقدی در اقتصاد خانوار (تغییر رفتار مصرفی و مدیریت هزینه) و اصلاح ساختارهای تولید روستایی بررسی شود. روش پژوهش در این تحقیق روش توصیفی و تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که امکان کاهش مصرف انرژی و صرفه جویی وجود ندارد زیرا با وجود بافتهای فرسوده مساکن روستایی (از منظر هدر رفت انرژی) و سیستم ناکارآمد کشاورزی در کوتاه مدت، امکان اصلاح ساختار تولید، کاهش و تغییر سبک مصرف وجود نخواهد داشت، همچنین یارانههای نقدی موجب مصرفگرا شدن روستاییان در وضعیت فعلی شده است.