434 نتیجه برای روستا
سید حسن مطیعی لنگرودی، زهرا حیدری،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1391 )
چکیده
نواحی روستایی امروزه به دلیل دارا بودن مناظر بکر و انواع جاذبههای اکوتوریسم، از مهمترین مکانها برای ایجاد فعالیتهای گردشگری میباشند. از آنجایی که به لحاظ محدودیت فعالیتها، درآمدهای مشاغل روستایی کفاف زندگی روستاییان را نمیدهد، ایجاد انواع فعالیتهای گردشگری در روستاها با توجه به ظرفیتهای موجود آنها، میتواند در به وجود آوردن مشاغل مختلف و ایجاد اقتصاد تلفیقی در نواحی روستایی، ضعف درآمدی حاکم بر این فضاهای زیستی را بر طرف نموده و زمینههای کسب درآمد بیشتر در روستاها را ایجاد نماید. هدف این پژوهش بررسی زمینههای ایجاد گردشگری صیادی در روستاهای ساحلی شهرستان تنکابن برای افزایش سطح درآمدی روستاییان میباشد. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع توصیفی-تحلیلی با تاکید بر مطالعات کتابخانهای و میدانی است. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگرانی میباشند که از منطقه مورد مطالعه دیدن کردهاند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه با حجم نمونه 100 نفر جمعآوری و با نرم افزار SPSS دادهپردازی و تحلیل گردیده است. با توجه به مقیاس و ماهیت دادهها از روش آماری همبستگی، آزمون پارامتری T تک نمونهای و آزمون ناپارامتری فریدمن استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه روستاهای ساحلی شهرستان تنکابن میباشد. این روستاها در منطقه ساحلی، بین شهرستانهای عباس آباد و رامسر واقع شدهاند. روستاهای باغ نظر، حاجی محله، واچک و پایین شیرود در حاشیه رودخانهای که به دریاچه خزر میریزد واقع گردیدهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که روستاهای مورد مطالعه از توان بالایی برای ایجاد فعالیتهای گردشگری صیادی برخوردار بوده و همچنین گردشگران تمایل زیادی برای ماهیگیری در ایام سفر به منطقه برای گذران اوقات فراغت دارند. با توجه به نظر گردشگران، با ایجاد امکانات و تاسیسات اقامتی و پذیرایی برای گردشگری صیادی در منطقه، میتوان زمان اقامت گردشگران را در روستاهای ساحلی افزایش داد و اشتغال و درآمد مناسبی را برای روستاییان فراهم نمود.
حسن افراخته،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1391 )
چکیده
به رغم تلاشهای بسیار، روستاهای ایران از نظر توسعهای جامع با چالشهایی مواجهاند. الگوی مکانی یک اقتصاد (همانند توزیع و محل فعالیتهای تشکیل دهنده آن) و جریانهای فضایی مانند حرکت جمعیت، کالا، خدمات و سرمایه، اقتصاد فضا نامیده میشود که سطح توسعه مراکز سکونتگاهی، اعم از شهر، روستا ومجاری ارتباطی آنها را تحت تأثیر قرارمیدهد. هدف اصلی مقاله آن است که نقش اقتصاد فضا را در توسعه روستایی بررسی کند. ناحیه مورد مطالعه تحقیق ناحیه شفت و روستاهای آن در استان گیلان است. مشاهده مستقیم، مصاحبه با مردم محلی و تکمیل پرسشنامه اصلیترین روشهای جمعآوری دادهها بوده است. دادههای جمعآوری شده بر اساس آمار استنباطی (مدل تاپسیس و تحلیل عاملی و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داده است که در یک نظام اجتماعی-اقتصادی متمرکز، توزیع فعالیتهای اقتصادی غیرمتوازن است. نحوه آرایش فضایی فعالیتهای اقتصادی، تعیین کننده اصلی حرکت جمعیت، سرمایه، کالا و خدمات است که درنهایت توسعه ناحیه، گرههای شهری و روستایی و شبکه ارتباطی آنها را متأثر میسازد؛ این به نوبه خود، کیفیت توسعه روستایی را معین میکند.
فرشاد مومنی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1391 )
چکیده
هدف این پژوهش مشخص کردن رابطه سیاستگذاری نادرست با عملکرد اقتصادی بر محور تبیین رابطه رانت نفتی و توسعه روستایی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و تحلیلها براساس ترکیبی از الگوی نظری نهادگرایی با تکیه بر مفهوم وابستگی به مسیر طی شده و اقتصاد سیاسی رانتی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کانون اصلی مشکل شکست در سیاستگذاری است و این مسئله در دورانهای تاریخی با نفت و بدون نفت به صورت یکسان اثرات خود را منعکس ساخته است. مقاله با ارائه پیشنهادهایی برای برونرفت از پدیده شکست سیاستگذاری خاتمه مییابد.
فرامرز بریمانی، زهرا نیک منش، سهیلا خداوردی لو،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1391 )
چکیده
توانمندسازی زنان روستایی به معنی قدرت بخشیدن به این قشر از جامعه برای ایفای نقش برجسته در توسعه و مشارکت فعال آنها در تصمیمگیری است که یکی از ضرورتهای دستیابی به توسعه پایدارمیباشد. در این میان اعتبارات خرد میتواند دسترسی به اهداف توانمندسازیرا تسهیل نماید. این پژوهش درپاسخ به این سوال اصلی است: آیا اعتبارات خرد در توانمندسازی اقتصادی و روانی (اعتماد به نفس) زنان دهستان لکستان شهرستان سلماس موثر واقع بوده است؟دادههای مورد نیازاز روش کتابخانهای، میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری گردید. جامعه آماری این پژوهش کل زنان دهستان لکستان بود که از آنها نمونهای 225 نفری به روش نمونهگیری سهمی انتخاب شد. نتایج با استفاده از آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد اعتبارات خرد در توانمندسازی زنان روستایی مؤثر بوده است. گروهی از زنانی که وام گرفته بودند نسبت به گروهی که وام دریافت نکرده بودند از لحاظ اقتصادی توانمندتر شده و از نظر روانی(اعتماد به نفس) نیز در وضعیت بهتری قرار داشتند.
حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1391 )
چکیده
توزیع فضایی سکونتگاههای روستایی در ایران متعادل نمیباشد. این مقاله به بررسی و کشف الگوی فضایی سکونتگاههای روستایی براساس شاخصهای مختلف و نیز ارائه مدلی برای تحلیل و الگوسازی مطالعه نابرابریهای فضایی میپردازد. برای انتخاب واحدهای پایه از نظریه MAUP که توسط اوپن شاو ارائه شده، استفاده شد. براساس این نظریه مناطقی که برای تلفیق دادهها انتخاب میشوند اختیاری است. در این زمینه دو موضوع مطرح میباشد یکی انتخاب مقیاس تلفیق و دیگری نحوه تلفیق میباشد. برای مدلسازی و انتخاب واحدهای پایه از مدل شش ضلعی استفاده شده است که در جغرافیا سابقه طولانی دارد. برای الگوسازی اختلافات فضایی از شاخصهای عمومی و محلی خودهمبستگی فضاییاستفاده شده است. درسطح عمومی از شاخص I موران و در سطح محلی از شاخصهای LISA استفاده شده است. شاخصهای محلی الگوی فضایی و به عبارتی محلی خوشهها را نشان میدهند. تحلیل و یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد که از نظر شاخصهای مختلف مورد مطالعه، نابرابریهای فضایی وجود دارد ولی در مورد هر شاخص این الگو ممکن است متفاوت باشد.
مجتبی قدیری معصوم، هادی قراگوزلو،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده
از جمله راهبردهای توسعه سکونتگاههای روستایی صنعتی کردن آنها در قالب ایجاد شهرکها و نواحی صنعتی در جوار این مناطق است. کشور ما نیز از این قائده مستثنی نبوده بطوری که تا پایان سال 1389 تعداد نواحی صنعتی مصوب برابر با 335 ناحیه بوده است که این روند منجر به تغییرات عمدهای در مناطق روستایی شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی به بررسی نقش ناحیه صنعتی خورآباد در توسعه سکونتگاههای روستایی پیرامون آن پرداخته است. جامعه آماری در این تحقیق کارکنان ناحیه صنعتی خورآباد در استان قم هستند که در مناطق روستایی اقامت دارند، لذا 50 نفر از مجموعه 139 نفر شاغل در این ناحیه صنعتی شرط مورد نظر را دارا بوده که حجم نمونه را در این تحقیق تشکیل دادند. برای تعیین شاخصها نیز از منابع معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است، تحلیل یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون و مک نمار صورت گرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از تفاوت معنادار در برخی از شاخصها از جمله افزایش درآمد، تنوع شغلی، امنیت و رضایت شغلی، بهبود تغذیه و کیفیت زندگی است، هرچند در برخی دیگر از شاخصها همچون مشارکت، مالکیت مسکن و تمایل به ماندگاری در روستا تفاوت معناداری در قبل و بعد از اشتغال در ناحیه صنعتی مشاهده نگردید.
حمید جلالیان،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده
محدودیت منابع آب همراه با رشد روزافزون جمعیت و مصرف محصولات کشاورزی، ضرورت توجه هرچه بیشتر به شیوههای صرفهجویانه مصرف آب و اصلاح سیستمهای آبیاری را میطلبد. این امر نیز ضمن تأمین منابع کافی آب، افزایش تولید و کمک به اقتصاد کشور را در پی خواهد داشت. با توجه به این که کشاورزی اصلیترین بخش اقتصاد نواحی روستایی است، افزایش تولید محصول همراه با کاهش هزینههای آن میتواند نقش اساسی در روند توسعه اقتصادی و اجتماعی روستاها ایفاء نماید.هدف این تحقیق بررسی اثرات اجرای طرح آبیاری تحت فشار بر وضعیت کشاورزی منطقه خدابنده بوده است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی میباشد و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری 800 نفر از بهرهبرداران خانوادگی شهرستان خدابنده در سال زراعی 90 – 1389 بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 168 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به روش نمونهگیری تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بود که روایی آن به تائید اساتید و متخصصین ترویج و آموزش کشاورزی رسید و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اجرای این طرح اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بر وضعیت کشاورزی منطقه داشته است. به طوری که بر اساس آزمون T همبسته، با اطمینان 99% میزان عملکرد در واحد سطح و همچنین، اشتغالزایی طرح بعد از اجرای آن تفاوت معنیداری با قبل از اجرا نشان میدهد و روند افزایشی داشته است. علاوه بر این، تحلیل عاملی شاخصها و متغیرهای وابسته نشان میدهد که چهار عامل اقتصادی (با 261/17 درصد واریانس کل)، زیستمحیطی (با 262/16 درصد)، نهادههای کشاورزی (با 729/14 درصد) و اجتماعی (با 201/12 درصد) مجموعا 45/60 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین میکنند.
علی اکبر عنابستانی، مجتبی روستا،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده
در شرایط فعلی، کشاورزی مهمترین فعالیت اقتصادی در اغلب روستاهای ایران بوده و علاوه بر تضمین نیازهای مصرفی جمعیت،ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و غیره نقش اساسی در اقتصاد خانوارهای روستایی دارد. در بسیاری از نواحی روستایی کشور کشاورزی به تنهایی جوابگوی معیشت خانوارهای روستایی نبوده و نقش فعالیتهای اقتصادی مکمل از قبیل واحدهای تولیدی ذغال میتواند حائز اهمیت باشد. هدف از این تحقیق فرایند شکلگیری واحدهای تولید کننده ذغال و دلایل پیدایش آن در سطح روستاهای منطقهی سیمکان در استان فارس بوده است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روشهای میدانی (پرسشنامه) کمک گرفته شده و بر اساس آن علاوه بر شوراها و دهیاران 40 روستای مورد مطالعه، از 249 خانوار روستایی نمونه پرسشگری به عمل آمده است. نتایج نشان میدهد که ظهور اقتصاد مبتنی بر تولید ذغال در نواحی روستایی مورد مطالعه از دهه 1370 شروع شده، امّا در دههی 1380 روند فزایندهای به خود گرفته است و بیشترین تراکم آن در سطح دهستان پل به پایین و روستاهای کوشکسار، محیطآب و آبشیخ میباشد. مقایسه درآمد حاصل از واحدهای تولیدی ذغال در سطح روستاها با میانگین درآمد سالیانهی هر خانوار روستایی نشان میدهد که هر خانوار تولید کننده ذغال 5/2 برابر سایر خانوارهای روستایی درآمد خواهد داشت. علاوه براین رابطه معناداری بین نرخ بیکاری (274/0=r) و سرانه اراضی کشاورزی (224/0- =r) و تعداد واحدهای تولید کننده ذغال وجود دارد که معرف همبستگی قابل قبول بین وضعیت اقتصادی خانوارهای روستایی و گسترش اقتصاد مبتنی بر تولید ذغال در سطح منطقه است. با توجه به یافتههای پژوهش، راهکارهایی از قبیل ایجاد کارخانهی بستهبندی ذغال، تشکیل اتحادیه، پوشش بیمهای پیشنهاد شده است.
احمد فراهانی، محمود فال سلیمان، محمد حجی پور، ناهید حق دوست، مرتضی فلزی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده
امروزه شاخصهای گسترش فناوری اطلاعات به عنوان یکی از شاخصهای توسعه یافتگی محسوب میگردد و هر کشوری بتواند ضریب نفوذ این فناوری را در میان شهروندان خود افزایش دهد، از فواید متعدد آن در حوزههای مختلف بهرهمند میشود. از طرفی توسعه روستایی به عنوان یک فرایند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در محیط روستا شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان،تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، آموزش و پرورش و بهداشت میباشد. در مجموع هر چه بتوان به شکل بهتری، فرایند توسعه روستایی را تسریع نمود، بهتر میتوان مانع از مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها و مطلویبت فضاهای روستایی گردید. در این تحقیق سعی شده است تا به بررسی اثراتفناوری اطلاعات بر اشتغال، خود اشتغالی، مهارتهای شغلی، دانش عمومی، دانش تخصصی مهاجرت روستاییان به شهرها پرداخته و میزان تأثیرگذاری آن را مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه روستاییان بین 15 تا 30 سال است که در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی زندگی میکنند و روستای آنها در محدوده توسعه فناوری اطلاعات قرار گرفته و در نتیجه به اینترنت و مراکز ICT دسترسی داشته باشند. روش نمونهگیری خوشهای منظم است. حجم نمونه نهایی انتخابی برابر با 386 نفر میباشد. روش انجام تحقیق روش توصیفی پیمایشی بوده و ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و مشاهده مستقیم میباشند. در تجزیه تحلیل دادهها از هر دو روش توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان میدهد توسعه فناوری اطلاعات در روستاها به گونهای است که عمدتاً جوانان بدان توجه دارند. به علاوه رابطه معناداری میان توسعه فناوری اطلاعات و بهبود دانش عمومی و تخصصی روستاییان و همچنین افزایش مهاجرت، بهبود خود اشتغالی و افزایش مهارتهای شغلی وجود دارد.
خدیجه جوانی، اسماعیل کرمی دهکردی، حسین فراهانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده
پایداری کشاورزی امروزه بیشک یکی از مهمترین بخشهای توسعه پایدار است. اتکای اصلی درآمد ساکنین روستاهای شهرستان تربت حیدریه و دهستان بالاولایت، به محصولات کشاورزی و باغی به ویژه زعفران میباشد که از قدیم درمنطقه خراسان کشت میشده است. بنابراین توجه به پایداری آن در توسعه روستایی مهم میباشد. این تحقیق با هدف تحلیل پایداری تولید زعفران از دو بعد اجتماعی و اقتصادی انجام گرفته است. برای بررسی این موضوع از دو روش اسنادی و میدانی از طریقروش تحقیق توصیفی– همبستگی استفاده شده است. در فرایند عملیات میدانی، دو نوع پرسشنامه تهیه گردید. پرسشنامه اول توسط دهیاران و بخشدار منطقه و پرسشنامه دوم از سوی 327 کشاورز زعفرانکار انتخاب شده از طریق نمونهگیری مطبق از 20 روستای دهستان تکمیل گردیدند. نتایج نشان داد که وضعیت اقتصادی روستاها از جمله درآمد پایین، نوسان قیمت زعفران، عدم تضمین قیمتها، عدم بازاریابی مناسب، هزینه بالای تولید زعفران و ناکارآمدی نهادهای دولتی در ایجاد تعاونی جهت بهبود خرید و فروش زعفران در ناپایداری اقتصادی تولید زعفران نقش دارند. همچنین با وجود برخی مشکلات اجتماعی از جمله دسترسی کم به نهادهای اجتماعی دولتی، مشارکت و همیاری مردم در قالب خود جوش و محلی در امور روستا و علاقه به تولید زعفران تأثیر مثبت بر پایداری داشته و به همین دلیل از لحاظ اجتماعی روستاها پایدارترند. همچنین، پایداری اجتماعی اقتصادی تولید زعفران با متغیرهای مستقل انسانی جمعیت و باسوادی دارای رابطه مثبت و معنیدار و با متغیر مستقل طبیعی فاصله از شهر، دارای رابطه منفی و معنیدار میباشد.
مهدی پورطاهری، رضا نعمتی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده
نواحی روستایی در سرتاسر جهان تمایل به ارائه خصوصیات مشابهی را دارند. جمعیتها بطور فضایی پراکنده هستند. کشاورزی اغلب وجه غالب و مسلط بوده و در پارهای از مواقع بخش اقتصادی و فرصتهای لازم برای بسیج منابع با محدودیت روبرو میباشند. این خصوصیات بدان معنی است که مردمی که در نواحی روستایی زندگی میکنند با مجموعهای از عواملی که چالشهای اساسی برای توسعه است مواجه میباشند. پراکندگی فضایی جمعیت روستایی اغلب موجب افزایش هزینهها و پیچیدگیهای سخت جهت تامین اثربخش کالاها و خدمات در نواحی روستایی میگردد. شرایط خاص اقتصادی در نواحی روستایی منتج به کمتر شدن دسترسی به فرصتها در مقایسه با مکانهای غیر روستایی میشود. از سویی دیگر ماهیت توسعه روستایی در سالهای اخیر دچار تغییرات شدیدی شده است. بسیاری از مردمی که در نواحی روستایی زندگی میکنند، در حال حاضر بطور مستقیم درگیر فعالیتهای غیر کشاورزی شدهاند. بنابراین چالش حاضر دستیابی به توازن مناسب میان تامین نیازهای جدید و تقویت تنوع اقتصادی پایدار و توسعه در نواحی روستایی است. این مقاله مثالهایی از این چالشها و دگرگونیها را در بخش مرکزی شهرستان خرمآباد به عنوان مطالعه موردی عرضه مینماید. روش کیفی و مطالعه میدانی با استفاده از تکمیل پرسشنامه که در سطح 300 نفر از خانوارها و در 20 روستا در منطقه مورد مطالعه توزیع شده بود مبنای عمل قرار گرفته و دادهها نیز با استفاده از آزمون t تک نمونهای در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این خصوص جنبههای اقتصادی، محیطی و اجتماعی چالشهای خانوارهای روستایی مورد بحث قرار داده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که تفاوت معناداری میان ابعاد توسعه (اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی) در سکونتگاههای روستایی وجود دارد. به علاوه، مهمترین مسائل روستایی به طور قابل توجهیچالشهای اقتصادی است. بنابراین جنبههای اقتصادی و مؤلفههای آن بیشترین اولویت را از دیدگاه خانوارهای روستایی دارند.
محسن سرتیپی پور،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده
استقرار و بر پا نمودن سکونتگاهها در طول تاریخ از طریق برقراری و تعامل سازنده انسان با محیط شکل گرفته و فراز و فرود شهرها و روستاها در طول تاریخ متأثر از میزان عمل نمودن به چنین تعامل و ارتباطی بوده است. روستاهای ایران از مهمترین مصداقهای ارتباط سازنده و منطقی انسان و محیط محسوب می شوند که سکونت گزینی بخش قابل توجهی از جمعیت کشور در آن ها شاهدی بر این موفقیت بوده است. سکونت حدود 70% جمعیت کشور در روستاها در سال 1335 موید این ارتباط است و وجه مشخصه محیطی مکانی شمار بسیاری از شهرهای امروز که روستاهای گذشته بودهاند شاهد دیگری بر این ویژگی است. مروری بر معماری و بافت سکونتگاهی روستاهای ایران تا قبل از دوران معاصر موید ویژگیهایی از پایداری مکانی است که تأمل در آن میتواند به حل برخی مشکلات سکونتگاهی که امروزه مبتلابه معماری، شهرسازی و روستاسازی است کمک نماید. مقاله پیش روی بر این بنیان استوار است که کالبد روستا متأثر از حکمت محیط و مکان، با ماهیتی جامع و چندبعدی، اجزاء به هم پیوسته و مرتبطی است که مسکن و بافت از پیوند و همبستگی و تعامل منطقی و هدفمند آنها شکل میگیرد. تحقیق حاضر با هدف شناخت و تحلیل عنصرهای محلی در معماری مسکن روستایی، با استفاده از مطالعات و سوابق موجود، بر تشابهات و تباینهای تاریخی و موجود مسکن روستایی در مناطق مختلف کشور تأکید دارد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و دادهها از طریق مستندات کتابخانهای و آمارهای رسمی تهیه شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که نخست مساکن بومی روستایی ایران دارای چهار الگوی کلی با تفاوتهای مشخص است. سپس استانهای گیلان، مازندران، همدان و یزد در زمینه وجه کالبدی مسکن روستایی از سطح بالاتری نسبت به سایر استانها برخوردارند و در نهایت مساکن روستایی استانهای یزد، اصفهان و تهران از امکانات رفاهی و آسایشی بیشتر برخوردارند و مساکن روستایی استان سیستان و بلوچستان در مجموع سختترین شرایط را دارند.
محمدرضا رضوانی، طاهره صادقلو، حسنعلی فرجی سبکبار، عبدالرضا رکن الدین افتخاری،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
بازاریابی محصولات کشاورزی یکی از اساسیترین و مهمترین شاخصهای توسعه اقتصاد فضاهای روستایی محسوب میگردد. در این راستا، شناسایی فاکتورها و مولفه های تاثیرگذار بر فرآیند بازاریابی این محصولات به ویژه در محصولات فسادپذیری نظیر محصولات دامی و تولیدات لبنی می تواند در هدایت و تسهیل فرآیند بازاریابی و کاهش مشکلات و مسائل موجود در این عرصه به ویژه در اجتماعات محلی بسیار راهگشا باشد. شناسایی و تعدیل توزیع فضایی شاخصهای موثر در فرایند بازاریابی محصولی نظیر شیر با در نظر گرفتن تمامی محدودیتهای زمانی و زیستی این محصول، در سطح تولیدکنندگان خرد(سنتی و نیمه مدرن)؛ از مرحله تولید تا عرضه به مصرفکنندگان مختلف، و برنامهریزی برای سازماندهی به توزیع عناصر تعیین کننده در عرصه بازاریابی و بازاررسانی، با بهینهسازی کاربرد منابع، جلوگیری از اتلاف هزینه و زمان، و همچنین کاهش مسیرهای بازار از طریق کاهش تاثیر واسطهگران، افزایش منافع و رشد اقتصادی تولیدکنندگان روستایی را در پی خواهد داشت. بر این اساس شناخت دقیق عوامل شکل دهنده و تسهیل کننده شبکه فضایی بازاریابی محصول شیر و تغییرات فضایی اشکال بازاریابی در مناطق روستایی با تاکید بر عوامل جغرافیایی به عنوان یکی از هدف اساسی در سطوح مختلف تصمیم گیری و مدیریت و برنامه ریزی اقتصاد روستایی کشور مطرح است. بر این اساس سوال اساسی مقاله شناخت عوامل موثر و تبیین کننده شبکه فضایی بازاریابی و تحلیل تغییرات فضایی فرآیند بازاریابی محصول شیر تحت تاثیر این عوامل در مناطق روستایی با پتانسیل اقتصاد دامداری و تولید شیر در شهرستان خدابنده استان زنجان می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی توصیفی و تحلیلی با بکارگیری داده های پرسشنامه ای، نظرات خبرگان، آزمون تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از بین عوامل سه گانه شناسایی شده در شبکه فضایی بازاریابی شیر، مهمترین عامل از نظر سطوح مختلف تحلیل، عامل عملکردی- رفتاری یا توزیع فضایی عناصر بازاریابی است.
علی اکبر تقیلو، عبدالله عبداللهی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
تحقیق حاضر به مطالعه توسعه کشاورزی در روستاها در ارتباط با توسعه شهرها پرداخته است. فرض کلی تحقیق این است که با رشد شهرها کشاورزی نیز در روستاهای پیرامون توسعه یافته است. هدف نوشتار حاضر ارزیابی میزان توسعه کشاورزی در شهرستانها و تبیین توسعه کشاورزی مبتنی بر روابط سازنده شهر و روستا است. جامعه مورد مطالعه شهرهای مراکز شهرستانهای استان آذربایجان غربی و جوامع روستایی پیرامون و حوزه نفوذ این شهرهاست. داده های اطلاعاتی، عملکرد کشاورزی(دامی، زراعی و باغی) به تفکیک شهرستانها و جمعیت شهری مراکز شهرستانهاست که از جهاد کشاورزی استان و مرکز آمار ایران گرفته شده است. میزان توسعه کشاورزی با استفاده از مدل ارزیابی تاپسیس انجام شده و ارتباط اندازه شهر و توسعه کشاورزی در روستاها با مدل همبستگی و سنجش میزان تأثیر گذاری آنها در همدیگر از مدل رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین اندازه شهرهای مراکز استانها با میزان توسعه کشاورزی رابطه معنی دار وجود دارد. سطح همبستگی این دو متغیر0.825 و سطح معنی داری آنها برابر 95 درصد است. همچنین مدل رگرسیون نشان میدهد که رشد اندازه شهرها بر رشد توسعه کشاورزی مؤثر است و میزان تأثیر گذاری آن برابر با 0.82 با سطح معنی داری صفر است به عبارتی 82 درصد توسعه کشاورزی را اندازه شهرها تبیین می کند.
حامد قادرمرزی، داوود جمینی، علیرضا جمشیدی، رامین چراغی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
وضعیت مطلوب مسکن در نواحی شهری و روستایی یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی اجتماعی در کشورهای جهان محسوب میشود. تدوین یک برنامه جامع در بخش مسکن بهمنظور دستیابی به وضعیت مطلوب مسکن مستلزم شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد گسترده این بخش میباشد. از راههای مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامهریزیهای منطقهای، استفاده از شاخصهای مسکن میباشد. این شاخصها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، راهنمایی مؤثر جهت بهبود برنامهریزی مسکن برای آینده میباشد. در این رابطه پژوهش حاضر با استفاده از شاخصهای مسکن به بررسی وضعیت مسکن مناطق روستایی شهرستانهای استان کرمانشاه، و سطحبندی نواحی روستایی آن با استفاده از این شاخصها پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر مبتنی بر روش اسنادی و توصیفی است. اطلاعات مورد نیاز از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان کرمانشاه استخراج شده است. در این مطالعه از 34 شاخص برای بررسی وضعیت موجود استفاده شده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و مدل TOPSIS، سطحبندی شهرستانها بر اساس تحلیل خوشهای و نمایش توزیع آنها با استفاده از نرمافزار ArcGIS انجام گرفته است. بهمنظور سطحبندی نواحی همگن روستایی از روش تحلیل خوشهای استفاده و نقاط روستایی استان به 3 گروه همگن طبقهبندی شدهاند که بر اساس آن مناطق روستایی شهرستانهای کنگاور و هرسین در بالاترین سطح و مناطق روستایی شهرستانهای دالاهو، ثلاث و باباجانی، اسلامآبادغرب، پاوه، روانسر، قصرشیرین، گیلانغرب و جوانرود در پایینترین سطح از حیث برخورداری از شاخصهای مسکن قرار دارند.
محمد سلیمانی، حسن افراخته، احمد سعیدنیا، رباب چگینی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
پدیده "روستاهای ادغامشده در شهر" که در برخی کشورها از آن به عنوان "دهکدههای شهری" یاد شده، نتیجه شهرنشینی سریع و گسترش شتاب آلود شهرها است. از آنجایی که ادغام هستههای روستایی در شهر اغلب بدون برنامه بوده، پیامدهای گوناگونی را در ابعاد زیستمحیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در پی داشته است.مقاله حاضر، تحلیل پیامدهای کالبدی ـ فضایی ادغام هستههای روستایی در منطقه یک شهرداری تهران را در چارچوب رویکرد سیستمی به رویارویی دو نظام سکونتگاهی شهری و روستایی مورد توجه قرار داده است. در انجام تحقیق حاضر از تحلیلهای آماری ـ فضایی بهره گرفته شده است.در این راستا، دادههای مربوط به شاخصهای مورد استفاده در محدوده بافت روستایی و بافت مدرن شهری فراگیر آنها تجمیع شدند. تحلیلآماری - فضایی بکار گرفته شده نیز شامل آزمون t، رگرسیون چند متغیره، همپوشانی لایهها و اعمال ضرایب مدل رگرسیون در پایگاه دادههای جغرافیایی بوده است. بر اساس نتایج تحقیق انجامشده، پیامدهای کالبدی ـ فضایی ادغام هستههای روستایی در منطقه یک شهرداری تهران در دو سطحاثرگذاری هستههای روستایی و مورفولوژی زراعی و باغی آن روستاها بر بافت مهاجم شهری و رویارویی بافت کالبدی هستههای روستایی و بافت شهری فراگیر آنها آشکار شده است. هستههای روستایی علاوه بر اثرگذاری بر هویتیابی بافت مهاجم شهری، به دلیل گسترش بیبرنامه شهر و شکلگیری ارگانیک بافت شهری با اثرپذیری از تقسیمات و ساختار فضایی مورفولوژیهای باغی و زراعی منطقه، نامنظم و گاه نفوذناپذیر شده است. نفوذناپذیزی بافت شهری در عرصههای ادغام نیز با توجه به نرخ جمعیتپذیری و تراکم ساختمانی نسبتاً زیاد منطقه، علاوه بر ایجاد مشکلات ترافیکی، میتواند در زمان بحران احتمالی، امدادرسانی در بافتهای مورد بحث را با مشکلات زیادی روبرو سازد. همچنین رویارویی بافتهای شهری و هستههای روستایی نیز موجب شکلگیری کانونهای ناهمگون و عدم تعادل کالبدی ـ فضایی در منطقه شده است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بین شاخصهای کالبدیـ فضایی هستههای روستایی و بافت شهری فراگیر آنها، روستاهای ولنجک، قیطریه و اسدآباد بیشترین ناهمگونی را بافت شهری دارند.
وحید ریاحی، لقمان زمانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پهنه های امن و خطر زلزله سکونتگاههای روستایی شهرستان سروآباد با توجه ویژه به مدیریت بحران است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی است و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تجزیه و تحلیل داده ها و لایه ها صورت گرفته و نقشه های نهایی تلفیقی پهنه های امن و خطر روستایی و نقشه های هم پوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. در نهایت تحلیل فضایی- جمعیتی بر روی نقشه های سنتز انجام شد و پهنه ها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. نتایج مطالعه نشان داد که حدود 50 درصد مساحت شهرستان با 45 روستا و 5/53 درصد جمعیت منطقه در محدوده پرخطر زلزله قرار دارد. همچنین 38 درصد مساحت شهرستان با 25 روستا و 3/32 درصد در طبقه خطر متوسط و 13 درصد مساحت شهرستان با 7 روستا و 2/14 درصد جمعیت در خطر کم یا پهنه های امن قرار گرفته است. بعلاوه در محدوده امن یا کم خطر شهرستان میانگین جمعیت روستاها به شدت زیاد می شود که نشان می دهد استقرار جمعیت روستایی شهرستان سرواباد با پهنه های مستعد خطر زلزله رابطه معناداری را داراست.
تیمور آمار،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
گردشگری به عنوان ابزاری مفید برای رشد اقتصادی در نواحی روستایی نقش غیر قابل انکاری داشته و بعنوان یک نیروی مؤثر در تحولات این مناطق محسوب می شود. اما تداوم این فعالیت در طول زمان واجد پیامدهایی است که دگرگونیهایی نظیرتعدد در سبک معماری و جانمایی کاربریها خارج از محدوده تعریف شده، تغییر در کاربریهای کشاورزی و به حاشیه رفتن فعالیتهای کلاسیک و ریشه دار در نواحی روستایی و همچنین عدم رعایت نظام کاربری اراضی از جمله آنهاست. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و باستناد مطالعات اسنادی و مشاهده و مصاحبه با کارشناسان و مدیران محلی به بررسی آسیبهای ناشی از توسعه گردشگری در یکی از نواحی روستایی استان گیلان (دهستان دیلمان شهرستان سیاهکل) میپردازد. ناحیه جغرافیایی این پژوهش یکی از محدوده های اکوتوریستی گیلان است که در طی دهه اخیر و بدلایلی که در این مقاله بدانها پرداخته خواهد شد شدیدترین تغییرات فضایی-کالبدی را در بستر محیطی خویش دیده و روند این تغیرات با شتاب چشمگیری در حال افزایش است. در واقع این مقاله تلاش دارد تا گسترش تفکر سرمایه داری و نقش آن در کثرت عناصر کالبدی با هویتهای مختلف و مالاً کاهش عناصر وحدت بخش مکانی را درناحیه به تحلیل بکشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد به طور متوسط روزانه در حدود 230نفر گردشگر به منطقه وارد می شوند و بر همین اساس علیرغم کاهش 31 درصدی در جمعیت روستایی در فاصله سرشماریهای سال 1375 و 1385، درخواست برای ساخت و ساز در این ناحیه 25 درصد افزایش داشته است. علیرغم اینکه تمامی روستاهای بالای 50 خانوار ناحیه و همچنین مرکز اداری-سیاسی آن (شهر دیلمان) برخوردار ازطرح فیزیکی- کالبدی هستند لیکن سرعت تغییرات در چشم انداز جغرافیایی ناحیه به گونهایی است که مدیران نیز عملاً در دام منفعت مالی حاصل از این امر از سازماندهی این فضاهای بکر و مستعد غافل شده و ضرورت آنرا به فراموشی سپردهاند. تداوم این وضعیت میتواند به انحصارگرایی فضاهای جغرافیایی و از آن مهمتر تخریب منابع و واگرایی از اهداف و برنامه های توسعه پایدار ناحیه دیلمان بیانجامد.
فرحناز رستمی، وحید علی آبادی، سارا بقایی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده
تحقیق تحلیلی – مقایسه ای حاضر با هدف کلی بررسی تاثیر عضویت در تشکل های روستایی بر سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان روستایی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را 5000نفر از زنان روستایی در شهرستان کنگاور واقع در استان کرمانشاه تشکیل دادند. با استفاده از جدول بارتلت حجم نمونه 380 نفر تعیین شد.به منظور نمونه گیری از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد.تحلیل داده ها با استفاده از محاسبات آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، نما و ...) و استنباطی (آزمون t مستقل، تحلیل مقایسه ای وضعیت سرمایه اجتماعی با استفاده از معیار ISDM و آزمون یومان ویتنی) انجام شد.بر اساس یافتههای تحقیق سطح سرمایه اجتماعی زنان روستایی مورد مطالعه در حد متوسط بود.اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد بین سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان عضو و غیر عضو تشکل های روستایی وجود داشت. یافته ها بیانگر این نتایج بود که بها دادن به زندگی و ظرفیت پذیرش تفاوت ها در میان زنان عضو تشکل های روستایی نسبت به دیگر مولفه های سرمایه اجتماعی از میانگین بیشتری برخوردار بود. در حالی که در بین زنان غیر عضو پیوند های کاری از میانیگن بیشتری برخوردار بود.
محمد امین خراسانی، محمدرضا رضوانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده
روستاهای پیرامون شهری در زمره سکونتگاه هایی قرار دارند که همزمان صحنه شکل گیری، رشد و تداوم فرصت ها و تهدیدهایی هستند که کیفیت زیست و نحوه تامین نیازهای ساکنان را تحت تاثیر قرار می دهد. از یک سو دسترسی به خدمات موجود در شهرها و از سوی دیگر تهدیدهای بوم شناختی از سوی شهر و جذب جمعیت مهاجر و عوارض ناشی از آن، شرایط پیچیده ای را در این روستاها به وجود آورده که یاعث می شود بررسی زیست پذیری این روستاها از اهمیت خاصی برخوردار باشد. سکونتگاه زیست پذیر را به طور خلاصه، به عنوان مکان مناسب برای کار و زندگی تعریف نموده اند. هدف از این تحقیق، شناخت تفاوت بین روستاهای پیرامون شهری در شهرستان ورامین از نظر سطح زیست پذیری بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از داده های آماری و یافته های میدانی صورت پذیرفته است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه موید وجود تفاوت معنی دار بین روستاهای مورد مطالعه است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که افزایش آگاهی مدیران محلی نسبت به وضعیت زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری و عوامل موثر بر آن، حرکت در جهت برنامه ریزی و مدیریت محلی در جهت حل یکپارچه مشکلات و مسائل شکل گرفته در طیف شهری- روستایی، و نهایتا کاهش شکاف زیست پذیری سکونتگاه های شهری و روستایی، مهم ترین نتایج الگوی مناسب برای پژوهش در ارتباط با زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری هستند.