جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای خراسان رضوی

مریم هادیزاده بزاز، حمید شایان، خدیجه بوزرجمهری، محسن نوغانی دخت بهمنی،،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده

استان خراسان رضوی از جمله استان‌هایی است که در چند دهه اخیر، تعاونی‌های تولیدروستایی متعددی در آن تأسیس شده است. از مهم‌ترین وظایف این تعاونی‌ها، از بین بردن ساختار سنتی مزارع و رفع مشکلات استفاده از روش‌ها وابزارهای نوین کشاورزی است. در مطالعه حاضر اقدامات تعاونی‌های تولید روستایی استان خراسان رضوی در دستیابی به این هدف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این خصوص عملکرد تعاونی­های تولید روستایی در روستاهای تحت پوشش به تفکیک 27 شهرستان استان از نظر ارائه خدمات زیربنایی در قالب11 متغیر از طریق تکنیک تاپسیس مقایسه و رتبه‌بندی شده است. بررسی‌های به عمل آمده در سطح تعاونی‌های تولید استان خراسان رضوی مبین سطح عملکرد نامناسب تعاونی‌ها در ارائه خدمات زیربنایی به اعضاء می‌باشد. در میان شهرستان‌های مختلف این استان شهرستان‌های نیشابور، تربت‌حیدریه و تربت‌جام بالاترین عملکرد و شهرستان‌های کاشمر، کلات و زاوه پایین‌ترین عملکرد را در ارائه خدمات زیربنایی به روستاهای تحت پوشش خود داشته‌اند. هم چنین در این تحقیق مهم‌ترین عوامل موثر بر بهبود عملکرد تعاونی‌ها از دید کارشناسان و مدیران عامل تعاونی­ها در قالب 7 شاخص، با استفاده از تکنیک آنتروپی بررسی و تحلیل شده است.از دید کارشناسان مهم‌ترین عامل در بهبود عملکرد تعاونی‌ها، حمایت‌های مالی دولت در اجرای اقدامات زیربنایی است. سپس نحوه مدیریت و میزان انگیزه و مشارکت اعضاء به ترتیب در بهبود عملکرد تعاونی‌ها موثر هستند.

عبدالرضا رکن الدین افتخاری، سمیرا محمودی، غلامرضا غفاری، مهدی پورطاهری،
دوره 4، شماره 11 - ( 2-1394 )
چکیده

اهمیت توسعه پایدار روستایی و نقش حیاتی آن در توسعه بیشتر کشورهای درحال رشد، بر کسی پوشیده نیست و به باور کارشناسان و دست‌اندرکاران امر تحقیق، این مهم بیش از هر چیز در گرو برخورداری از سرمایه مناسب- به ویژه سرمایه اجتماعی- از طریق مشارکت و اعتماد اجتماعی امکان پذیر است. مطالعات انجام شده، حاکی از لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه پایدار و از جمله توسعه پایدار روستایی می باشد. واکاوی ها در این ارتباط نشان می دهد، اغلب مطالعات صورت گرفته در زمینه سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی در ایران، دارای نگرش جامعه شناسی بوده و بعد فضایی در آنها نادیده گرفته شده و یا بسیار کمرنگ است. در نتیجه، آنچه که از واکاوی نوشته های سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی به دست می آید، این است که مفهوم سرمایه اجتماعی به ویژه با «بُعد فضایی»، می‌تواند به عنوان رهیافتی جامع برای تحقق پایداری اجتماعی در رویکرد توسعه پایدار روستایی به حساب آید؛ چرا که هدف اصلی توسعه پایدار روستایی با رویکرد سرمایه اجتماعی، ارتقای کیفیت زندگی مردم محلی، توانمندسازی، ظرفیت سازی، افزایش مشارکت و اعتمادسازی، افزایش اعتماد به نفس و توسعه شبکه های ارتباطی روستاییان در داخل و بیرون از محیط روستا و توسعه نهادی می‌باشد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف ارتقای سطح توسعه یافتگی روستایی، به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چه نوع ارتباطی بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی وجود دارد؟ و سرمایه اجتماعی از کدام الگوی فضایی تبعیت می کند؟ برای دریافت پاسخ علمی، از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده 18 روستای خراسان رضوی و واحد تحلیل در دو سطح فرد و روستا انتخاب شد. نتایج حاکی از این است که بین سرمایه اجتماعی با توسعه روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار آماری برقرار است. همچنین اینکه، سرمایه اجتماعی 5/23 درصد از توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه را تبیین می نماید. در نتیجه، بر اساس تحلیل رگرسیون می‌توان اذعان نمود که با افزایش سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه، سطح توسعه یافتگی نیز ارتقاء می یابد. بعلاوه، میزان شاخص I برای تحلیل الگوی فضایی نقاط روستایی براساس شاخص سرمایه اجتماعی، 41/0 می‌باشد که با عنایت به E(I) محاسبه شده (03125/0-) می توان گفت که الگوی فضایی سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه، به سمت الگوی متمرکز یا خوشه ای گرایش دارد. از سوی دیگر، نتایج نشان‌دهنده ی نبود رابطه معنادار آماری بین موقعیت طبیعی روستاهای مورد مطالعه و میزان فاصله از شهر، با نوع الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در محدوده مورد مطالعه می¬باشد.

سمیرا محمودی، عبدالرضا رکن الدین افتخاری، غلامرضا غفاری، مهدی پورطاهری،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده

امروزه یکی از چالش­های پیش­‌روی توسعه پایدار روستایی، کم­توجهی به سرمایه اجتماعی است که شناخت آن روند برنامه­ریزی پایدار مناطق روستایی را برای متخصصان مربوطه تسهیل و مشارکت روستاییان را در اجرای بهتر برنامه به همراه دارد. واکاوی مطالعات انجام شده، نشان‌دهنده لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه و از جمله توسعه پایدار روستایی است. مطالعه نوشته­های توسعه نشان می­دهد که همواره از چند سرمایه نام برده شده است. سرمایه­های توسعه­ای مرسوم همچون سرمایه اقتصادی، انسانی، فیزیکی، محیطی و سرمایه اجتماعی، امروزه به­عنوان عناصر کلیدی در تحلیل پتانسیل­های توسعه­ای افراد، سازمان­ها، جوامع و حتی دولت­ها مورد توجه قرار می­گیرند. از این رو، هر یک از این سرمایه­ها، بخشی از منابع توسعه را شامل می­شود که با هم در ارتباط است. بدین­منظور، مقاله حاضر در پی برخورد با چالش­های مذکور و با هدف ارتقای سطح توسعه­یافتگی روستایی و پاسخ به این پرسش که میزان تأثیرگذاری انواع سرمایه­ها در سرمایه اجتماعی چگونه است؟ با استفاده از روش­شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی به ارزیابی و اندازه­گیری انواع سرمایه­های توسعه­ای و آثار آن­ها در روستاهای خراسان رضوی پرداخته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی با سرمایه­های اقتصادی و انسانی رابطه معنادار برقرار است. براساس نتایج به­دست آمده، سرمایه اقتصادی با ضریب تعیین (R2) 906 .0 دارای بیشترین تأثیر بر میزان سرمایه اجتماعی بوده است؛ به‌گونه­ای که 6 .90 درصد از سرمایه اجتماعی را در روستاهای مورد مطالعه تبیین می­کند. سپس سرمایه انسانی با ضریب تعیین 176 .0 بیشترین تأثیرگذاری را بر سرمایه اجتماعی داشته است. از سوی دیگر، بین سرمایه­های فیزیکی و محیطی با سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود ندارد. در بیشترگفتمان­ها و نظریات مطرح شده پیرامون رابطه انواع سرمایه­ها با سرمایه اجتماعی، همواره تأکید بیشتری بر نقش سرمایه اقتصادی و انسانی در میزان سرمایه اجتماعی در جوامع مختلف شده است. هرچند از اهمیت سایر سرمایه­ها همچون سرمایه محیطی و فیزیکی نمی­توان غافل شد اما اهمیت آن­ها به مراتب کمتر است. 


عبدالرضا رحمانی فضلی، هدایت اله درویشی، محمد حسین آبادی، مریم بیرانوندزاده،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت توسعه در سکونتگاه‌های روستایی استان‌های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با توجه به شاخص‌های ترکیبی (در3شاخص اصلی مجموعاً با 20 زیر شاخص) تدوین شده است. روش به کار گرفته‌شده توصیفی- تحلیلی است که از روش‌های تحلیل چندمعیاره(تکنیک تاپسیس) جهت سطح‌بندی سطوح توسعه روستایی در استان‌های مورد مطالعه استفاده شده است، نتایج نشان داد در استان خراسان رضوی، شهرستان‌های جغتای، گناباد و تخت جلگه (فیروزه) دارای رتبه‌های برتر از لحاظ برخورداری و شهرستان‌های بجستان و باخرز در پایین‌ترین سطح برخورداری قرار دارد، مطالعه شهرستان‌های استان به تفکیک شاخص‌ها بیانگر وجود تفاوت بین سطوح توسعه روستایی سکونتگاه‌های روستایی مورد مطالعه است. در میان شهرستان­های استان خراسان شمالی شهرستان فاروج دارای رتبه اول، شهرستان بجنورد در رتبه دوم و شهرستان‌های شیروان و جاجرم به ترتیب در سطوح پایین­تر از لحاظ شاخص­های توسعه روستایی اعم از امکانات و خدمات، نهادی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. مقایسه تفاوت در سطوح توسعه در  شاخص‌های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می‌دهد تفاوت رتبه‌ها در هر یک از  شاخص‌های مورد استفاده در شهرستان‌ها در مقایسه با خراسان رضوی کمتر است. بررسی سطوح توسعه در استان خراسان جنوبی، نشان می‌دهد در شاخص‌های کالبدی و در مجموع شاخص‌ها، شهرستان فردوس، در شاخص‌های اجتماعی، شهرستان سرایان و در شاخص‌های اقتصادی شهرستان سربیشه رتبه اول را به خود اختصاص داده است. همچنین بنا به نتایج همبستگی، بین رتبه کلی توسعه شهرستان‌ها در استان‌ها با جایگاه شاخص‌های کالبدی ارتباط معنی‌دار وجود دارد.

علیرضا کرباسی، سیدحسین محمدزاده، هنگامه هندی زاده،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

گسترش کشت کلزا در مناطق روستایی به دلیل جلوگیری از مهاجرت و اشتغال پایدار نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. تامین حدود 90 درصد از دانه های روغنی مورد نیاز ایران از طریق واردات، اهمیت و ضرورت بررسی عوامل و دلایل توسعه کشت کلزا را دوچندان می کند. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی استان خراسان­رضوی بوده است. به این منظور تعداد 550 پرسشنامه در سال 1397 با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی چهار شهرستان استان خراسان­رضوی که دارای بیشترین سطح زیرکشت و پتانسیل تولید کلزا هستند تکمیل گردید. به منظور بررسی مؤلفه­های اثرگذار بر افزایش سطح زیر کشت کلزا به دلیل پراکندگی مناطق روستای مورد مطالعه و تاثیر مجاورت بر توسعه کشت کلزا از الگوی اقتصادسنجی فضایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که برخی مؤلفه های توسعه اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روستایی مانند درآمد روستاییان، شغل غیر کشاورزی، بهبود در پرداخت تسهیلات بانکی،برگزاری کلاس های آموزشی و شرایط اقلیمی نقش مثبت و معنی داری بر افزایش و توسعه سطح زیرکشت کلزا در این مناطق دارد. دسته بندی متغیرهای اثر گذار به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نشان داد که گروه متغیرهای اقتصادی روستایی با بیشترین ضریب دارای بالاترین تاثیر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا می باشند. از سوی دیگر نتایج نشان داد که توسعه کشت کلزا به دلیل درآمد زایی و تاثیرات مثبت زیست محیطی آن سبب ایجاد اشتغال پایدار روستایی، کاهش مهاجرت روستا به شهر و توسعه روستایی و محلی می شود.

ملیحه شیبانی، فاطمه رستگاری پور، تکتم محتشمی،
دوره 9، شماره 33 - ( 9-1399 )
چکیده

بررسی وضعیت امنیت­ غذایی جامعه و شناسایی عوامل مؤثر برآن به‌ویژه در مناطق روستایی، اهمیت بسزایی دارد. تحقیق حاضر باهدف تحلیل وضعیت امنیت­ غذایی خانوارهای روستایی استان خراسان­رضوی انجام گرفت. برای این منظور از شاخص فراوانی تنوع‌غذایی برای بررسی امنیت­ غذایی استفاده شد و سپس عوامل مؤثر بر امنیت غذایی با بهره­گیری از شاخص ذکر شده و مدل لاجیت ترتیبی تعیین شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی استان خراسان­ رضوی در سال 1398 است که با استفاده از فرمول کوکران 400 خانوار براساس روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای چندمرحله­ای انتخاب و داده­ های موردنیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان­ داد که میانگین شاخص­ فراوانی تنوع‌غذایی در منطقه برابر 35/56 و خانوارها از نظر فراوانی مصرف گروه­های غذایی در سطح پایین تنوع‌غذایی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش متغیرهای جنسیت، تحصیلات، وضعیت مسکن، هزینه ماهیانه غذا، شاخص قدرت خرید خانوار و دسترسی به بازار احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع‌غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع‌غذایی بالا قرار گیرد افزایش می‌دهد و افزایش متغیرهای فاصله تا مراکزخرید و تورم مواد­غذایی احتمال این‌که خانوارهای با فراوانی تنوع‌غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع‌غذایی بالا قرار گیرد کاهش می‌دهد.

علی اکبر عنابستانی، علیرضا معینی، امین فعال جلالی،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده

یکی از عوامل مهم برای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی دسترسی و توزیع مناسب اعتبارات کارآفرینی در میان روستاییان است. در همین راستا توزیع مناسب فعالیت اعتبارت کارآفرینی می­تواند نقش بسزایی در اثربخشی این اعتبارات در زندگی روستاییان داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی می­باشد. روش انجام مطالعات در این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده که مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی می­باشد. که اطلاعات تسهیلات پرداختی از طریق اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان رضوی که در 13 زمینه فعالیت در سال1398در سامانه کار ثبت نام کرده­اند بدست آماده است. و بر اساس مدل ماباک میزان وام دریافتی به روستاییان استان خراسان رضوی رتبه­بندی شد. بر اساس نتایج این پژوهش و تحلیل­های انجام شده در مدل ماباک، بیش­ترین میزان دریافت وام و تسهیلات اشغال­زایی پس از شهرستان مشهد به شهرستان تربت­جام اختصاص یافت و کمترین آن به شهرستان داورزن با 655 میلیون تومان اختصاص داشته است. بر این اساس می­توان بیان نمود که شهرستان مشهد با توجه به این­که به عنوان مرکز استان است و نواحی روستایی آن به لحاظ دسترسی به موقعیت کلانشهر مشهد، امکان انجام فعالیت بیش­تری دارند، لذا بیش­ترین مقدار وام و اعتبارات دریافتی را به خود اختصاص داده است. این امر بیانگر آن است که از نظر مقادیر اختصاص یافته در وام ها و اعتبارات پرداختی در بین شهرستان­های استان نابرابری وجود دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb