رویکردها به برنامهریزی فضایی همگام با پیچیدهتر شدن جوامع دگرگون میشوند. این گونه دگرگونیها، در تنوعپذیری روز افزون الگوهای فعالیت و تحرک افراد، خانوارها، گروهها، نهادها و سازمانها بازتاب مییابد. بدین ترتیب، در حالی که بعضی مفاهیم، همچون "مسافت" و "حرکت" در جوامع شبکهای توسعه یافته اهمیت خود را به طور نسبی از دست میدهند، مفاهیم تازهای، همچون زمان و زمان- فضا اهمیت مییابند. واقعیت این است که در اقتصادهای کمتر توسعه یافته مسائل مرتبط با برنامهریزی فضایی از سرشتی متفاوت برخوردار هستند. پاسخگویی مناسب به این مسایل، مستلزم گسترش قابلیت برنامهریزی راهبردی سازگار و تحول در شیوه برنامهگذاری است. پویش ساختاری- کارکردی، به عنوان رویکردی راهبردی به ساماندهی فضا در سطوح و مقیاسهای مختلف، در قالب جغرافیای اجتماعی نوین، میکوشد، ضمن تبیین جنبههای پیچیده ساماندهی فضایی در جوامع کمتر توسعه یافته، برای مسایل ریشهدار در روابط ساختاری- کارکردی آنها چارهجویی نماید. هدف از این مقاله گردآوری مصالح لازم برای برپایی چنین رویکردِ راهبردیِ "بدیلی" در برنامهریزی فضایی است.