در راستای تحقق اهداف برنامههای توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیتهای منطقهای امری اجتنابناپذیر است. بر همین اساس، تخصیص منابع باید براساس توانمندیها و مزیتهای نسبی مناطق صورت پذیرد. از طرفی، تدوین برنامه توسعه مناطق براساس ظرفیتهای بالقوه و بالفعل در بخشهای مختلف اقتصادی امری بیبدیل است، از آنجا که فعالیتهای اقتصادی، به طور خاص و منابع و امکانات به طور عام، از لحاظ توزیع فضایی از درجه تمرکز نامطلوبی برخوردار است، هر منطقه متناسب با ویژگیهای خاص خود، نیازمند برنامههای ویژهای است که لازمه هرگونه اقدامی در این زمینه، شناسایی وضعیت گذشته و موجود مناطق مختلف براساس روشهای علمی مناسب است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است. دادههای مورد نیاز از سرشماریهای 1385 و 1390 استخراج شده است. میزان عدالت توزیعی با استفاده از پرکاربردترین شاخصهای آماری در این زمینه یعنی منحنی لورنز و ضریب جینی از طریق نرم افزار Excel محاسبه شد. سطحبندی استانها براساس مدل تحلیل عاملی، تاپسیس و تحلیل خوشهای انجام شد و در نهایت نقشههای جغرافیایی میزان مزیت نسبی انواع گروههای عمده شغلی در محیط نرم افزار Arc GIS، در سطح کشور نیز ترسیم شد که قطعاً برای سیاستگذاری مناسب در زمینه توسعه منطقهای ضروری است. نتایج تحقیق، نشان دهنده شکاف زیاد بین نواحی روستایی استانهای کشور و توسعهی نامتعادل استانها با توجه به شاخصهای مورد استفاده است. براین اساس استانهای تهران، کرمانشاه، بوشهر و مازندران بالاترین امتیاز نسبی را کسب کردند و از امکانات بیشتری برای اشتغالزایی در نواحی روستایی برخوردارند. در مقابل استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان، کردستان و خوزستان از امتیازات نسبی پایینتری برای اشتغالزایی برخوردارند.