11 نتیجه برای اقتصاد کشاورزی
علیرضا خواجه شاهکوهی، مهدی حسام، مهدی چراغی، حدیثه آشور،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
پیدایش فرصتهای جدید به منظور توسعه محلی و منطقهای در گرو استفاده از ابزار مهم توسعه صنعتی است. یکی از صنایعی که میتواند در استانهای با قابلیت کشاورزی در کشور ایجاد شود صنایع تبدیلی بخش کشاورزی میباشد. صنایع وابسته به کشاورزی را میتوان به عنوان شرط لازم و محرک توسعۀ این بخش، محسوب داشت. در واقع صنعتی شدن کشاورزی و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی دارای ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر میباشد. به طوری که نوع جدیدی از صنعت برای دستیابی به توسعه پایدار را به وجود میآورد. تصمیمگیری درباره این که چه صنایعی در چه مکانی احداث شود از موارد بسیار با اهمیت به شمار میرود. استان گلستان با برخورداری از منابع آب فراوان، اقلیم مناسب و اراضی حاصلخیز و مستعد از قطبهای کشاورزی کشور به حساب میآید که هر چند در این بین بخشی از این محصولات برای مصرف مستقیم و مصرف صنایع موجود استفاده میشود، وجود مازاد تولید در بسیاری از محصولات استان، بیانگر قابلیت بالا در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در این استان است. از این رو در این مقاله از روش Fuller Triangle سلسله مراتبی برای وزندهی معیارها و در ادامه با استفاده از مدل ORESTE جهت اولویتبندی شهرستانهای استان گلستان برای استقرار صنایع تبدیلی با استفاده از آمارهای سال 1390 بخش کشاورزی استان پرداخته شده است که نتایج نشان دهنده اولویت بالای شهرستانهای علیآباد، گرگان و رامیان برای استقرار صنایع بخش کشاورزی دارد.
مجتبی قدیری معصوم، محمد سلمانی، سیدعلی بدری، حسنعلی فرجی سبکبار، علی قنبری نسب،
دوره 3، شماره 9 - ( 8-1393 )
چکیده
تحولات در زمینه اقتصاد کشاورزی و شکل گیری پدیده روستانشینی شهری در پیرامون کلانشهرها به عنوان فضای دوگانه (نه شهر- نه روستا) و تلفیقی از نشانههای زندگی شهری و روستایی، چالش ها و مشکلات متعددی به دنبال داشته است. اولین گام در راستای حل معضل یاد شده، شناسایی و طبقه بندی ساختار مناطق روستایی و تعیین درجه روستاگرایی و سپس روستانشینی شهری است. هدف اصلی این پژوهش، در گام نخست توصیف و تبیین ساختار روستایی شهرستان رباط کریم، به منظور شناخت سکونتگاههایی که پدیده روستانشینی شهری در آنها رخ داده و سپس تبیین علل شکل گیری آن می باشد. این پژوهش توصیفی و تحلیلی در سه مرحله کلی شامل رتبه بندی توسعه کشاورزی، تعیین درجه روستاگرایی، مشاهده میدانی و طبقه بندی سکونتگاهها به دو بخش روستاگرا و روستانشینی شهری و استخراج عوامل موثر در شکل گیری پدیده روستانشینی شهری انجام شده است. تکنیک های بکار گرفته شده در این پژوهش شامل پرومتی، خوشه بندی سلسله مراتبی، مدل روستاگرایی کلاک و نظریه بنیانی ساده شده می باشد. نتایج بیانگر این است که پدیده روستانشینی شهری در روستاهای آلارد، شترخوار، سفیدار، کیگاور، پرندک، منجیل آباد، انجم آباد و ادران رخ داده و مهمترین عوامل در شکل گیری این پدیده، ابعاد کالبدی فضایی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و قانونی، برنامه ریزی و نهادی بوده است.
سیدحسن مطیعی لنگرودی ، محمدرضا رضوانی، ندا دهقانی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده
با توجه به اقتصاد متکی بر کشاورزی اغلب مناطق روستایی، بازاریابی محصولات کشاورزی از اهمیت بالایی در اقتصاد روستاییان برخوردار است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال بوده که بازاریابی در منطقه مورد مطالعه چه تأثیری بر ویژگی کارآفرینانه روستاییان داشته است؟ این تحقیق از نوع کاربردی است که از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. شهرستان مورد مطالعه مشتمل بر چهار دهستان است که برای گردآوری داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. تعداد282 بهرهبردار به عنوان نمونه انتخاب شد. پرسشنامه به صورت نمونه گیری طبقه بندی شده در روستاهای نمونه توزیع گردید. روایی گویه ها با روش پیش آزمون و تکمیل 10 درصد از پرسشنامه ها بررسی شده و پایایی متغیرها با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 85/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مشخص شد که بین بازاریابی و ویژگی کارآفرینانه روستاییان در سطح 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون مشخص نمود از بین مؤلفههای مورد بررسی در رابطه با نقش بازاریابی در کارآفرینانه روستاییان از دیدگاه پاسخگویان، مؤلفه "بسته بندی" دارای بیشترین تأثیر و بعد از آن مؤلفه های "ترویج"، "کانال توزیع"و "فرآیند زیرساخت" تأثیر زیادی بر کارآفرینانه روستاییان داشته است. نتایج برازش رگرسیونی نشان می دهد که بازاریابی می تواند به میزان 94/0 در کارآفرینانه روستاییان روستاهای مورد مطالعه مؤثر باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بازاریابی محصول گردو در محدوده مورد مطالعه منجر به بهبود ویژگی های کارآفرینانه روستاییان گردیده است.
علیرضا استعلاجی، یعقوب زارعی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
وجود قدمت کشاورزی در ایران و ریشهدار بودن مضامین و محتوای سنتی آن توجه به علم ترویج، بکارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و اشاعه نوآوریهای فنی را ضزوری و لازم می نماید تا جایی که نیل به توسعه پایدار کشاورزی مستلزم آموزش بهره برداران، ظرفیت سازی و ایجاد تغییر در بینش و مهارت افراد است. از همینرو نقش بیبدیل کیفیت و ارایه خدمات ترویجی در توسعه کشاورزی و توانمندسازی روستاییان موجب گردید تا پژوهش حاضر با هدف رتبهبندی استانهای کشور در ارائه خدمات آموزشی- ترویجی کشاورزی در مقطع زمانی 1390 با استفاده از منابع اسنادی و بهره گیری از 15 مؤلفه آمارنامه جهاد کشاورزی و بهرهجویی از مدل تاپسیس فازی، با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام پذیرد. نتایج ارزیابی میزان توسعه استانهای کشور در ارایه خدمات آموزشی- ترویجی کشاورزی حاکی از آن است که توزیع ناموزون خدمات، شکاف عمیقی بین استانهای کشور ایجاد نموده است. به طوری که تنها 4 استان فارس، آذربایجانغربی، خوزستان و مازندران در ارائه خدمات ترویجی کشاورزی توسعه یافته اند و سایر استانها در وضعیتی متوسط تا محروم قرار دارد که در این میان استانهای هرمزگان، قم، خراسانشمالی و خراسان جنوبی در زمره محرومترین مناطق قرار گرفته است. بر همین اساس ارزیابی عملکرد نظام ترویج کشاورزی در استانهای کشور، لزوم احداث، نوسازی، تجهیز و تقویت مراکز ترویجی در استانهای محروم و بازنگری در نحوه ارایه خدمات به روستاییان را بیش از پیش آشکار میسازد.
بهروز راسخی، رضوان قنبری موحد، امیرحسین علی بیگی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
شناخت نیازهای خدماتی کارآفرینان امکان ارائه خدمات مناسب از سوی دولت به کارآفرینان را فراهم میسازد. هدف از این پژوهش شناسایی نیازهای خدماتی کارآفرینان کشاورزی می باشد. جامعه آماری شامل 260 نفر از کارآفرینان کشاورزی شهرستان کرمانشاه بودندکه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 152 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که "بازاریابی محصولات" مهم ترین نیاز خدماتی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی می باشد و نیازهای "مشاوره فنی"، "آشنایی با روش های کسب سرمایه" و "یادگیری مهارت های ارتباطی" در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون من وایتنی نشان داد که بین کارآفرینان کشاورزی بر حسب مکان فعالیت و جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر کارآفرینان کشاورزی ساکن روستا در جنبه های ارتباطی و آموزشی و زنان کارآفرین در جنبه مدیریت و برنامه ریزی نیاز بیشتری به ارائه خدمات دارد.
علیرضا علی پور، سیدحبیب اله موسوی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش غیر کشاورزی و فعالیت آنها در مشاغل شهری از نشانههای بارز تغییر و تنوع در روابط کار در بخش کشاورزی محسوب میشود که به میزان قابل توجهی تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار میگیرد. در این مطالعه، به بررسی تأثیر رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران پرداخته شد. برای این منظور، در ابتدا با استفاده از روش موندلاک میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی ایران به بخشهای غیر کشاورزی در بازه زمانی 1391-1353 محاسبه شد. سپس، با استفاده از مدل خودتوضیح با وقفههای گسترده عوامل مؤثر بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور متوسط در هر سال بیش از 3 درصد از نیروی کار بخش کشاورزی به سایر بخشهای اقتصادی مهاجرت مینمایند. همچنین، در کوتاهمدت، با رشد درآمدهای بخش غیر کشاورزی میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی افزایش مییابد. با این وجود، در بلندمدت، میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی با افزایش اختلاف درآمدهای شهری و روستایی به طور معناداری تحت تأثیر قرار میگیرد. لذا میبایست به منظور جلوگیری از معایب مهاجرت بیش از ظرفیت موجود برای نیروی کار بخش کشاورزی، در کوتاهمدت تضمین و تقویت درآمدهای بخش کشاورزی و در بلندمدت ایجاد توازن منطقی میان دستمزدهای شهری و روستایی در دستور کار سیاستگذاری قرار گیرد.
داداله بهمند،
دوره 9، شماره 34 - ( 12-1399 )
چکیده
مدیریت و برنامهریزی متوازن توسعه کشاورزی مستلزم شناخت نابرابریها، فاصلهها و اتّخاذ رویکرد منطقهای و تمرکززدایی بهمنظور هدایت مناسب امکانات، سرمایهها و نیروی انسانی است. بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی در پی رسیدن به دو هدف صورت گرفته است: الف. مشخص کردن وضعیت توسعهیافتگی کشاورزی شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از تکنیکهای چند معیاره (تاپسیس، ویکور و ساو) ب. ارائه یک مدل تلفیقی بر اساس نتایج این سه مدل با استفاده از تکنیک کپ لند. جامعه آماری شامل 8 شهرستان استان بر اساس سرشماری سال 1395 میباشد. دادههای موردنیاز پژوهش (34 متغیر) با استفاده از سالنامه آماری سال 1394 و سرشماری سال 1390 جمعآوریشده است. همچنین وزن هرکدام از متغیرها با استفاده از روش AHP (مقایسه دوبهدو) مشخص و نقشههای مربوط به وضعیت توسعهیافتگی شهرستانها با استفاده از نرمافزارGis ترسیمشده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در سطح استان هیچ شهرستانی به لحاظ امکانات کشاورزی در سطح توسعهیافتگی بسیار بالا قرار ندارد، همچنین میان شهرستانهای استان شکاف توسعهای و ناهمگنی آشکاری وجود دارد زیرا شهرستان بویراحمد با مقدار شاخص تلفیقی 797/0 در رتبه اول (وضعیت نسبتاً توسعهیافته) و شهرستان باشت با اختلاف 653/0 و مقدار شاخص تلفیقی 144/0 در رتبه هشتم (وضعیت کاملاً محروم از توسعه) قرار دارد. 5/37 درصد شهرستانها نسبتاً توسعهیافته، 25 درصد شهرستانها در وضعیت توسعهیافتگی متوسط، 25 درصد شهرستانها نسبتاً محروم از توسعه و درنهایت 5/12 درصد شهرستانهای استان کاملاً از توسعه محروم هستند.
محسن محسن آقایاری هیر، محمد ظاهری، حسین کریم زاده، علی مجنونی توتاخانه،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
توجه به ارتقای بهرهوری آب به منظور تضمین ادامه حیات سکونتگاههای روستایی و تأمین امنیت غذایی کشور اهمیت دارد. عوامل مؤثر بر بهرهوری آب در روستاها، تحت تأثیر عوامل متعدد طبیعی و انسانی است که در صورت شناخت صحیح و برنامهریزی مبتنی بر آن میتوان زمینه را برای استفاده بهینه از آب فراهم ساخت. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت بهرهوری آب در 36 روستای واقع در حوضه آبخیز قلعه چای صورت گرفته است. نوع پژوهش کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی و استنباطی است. در این خصوص 19 متغیر محیطی و انسانی مؤثر بر بهرهوری آب شناسایی شده و دادههای آن از طریق سالنامههای آماری جهاد کشاورزی، آب منطقهای و سرشماری عمومی نفوس و مسکن به دست آمد. با استفاده دادهای به دست آمده در محیط نرمافزار ArcGIS پایگاه داده تشکیل شده و با استفاده از آزمونهای خودهمبستگی فضایی موران محلی و آزمون رگرسیون وزنی جغرافیایی اقدام به تحلیل فضایی گردید. یافتههای پژوهش با استفاده از آزمون موران نشان داد که متغیرهای ارزش تولیدات کشاورزی و دامی و باسوادی دارای خودهمبستگی فضایی و متغیرهای تعداد منابع آب و میزان بهرهوری نهایی در هر روستا فاقد خودهمبستگی هستند. نتایج آزمون رگرسیون وزنی نشان داد که هر دو گروه از متغیرهای محیطی، انسانی با میزان بهرهوری آب در سطح روستاهای موردمطالعه ارتباط معناداری دارد و شدت همبستگی تحت تأثیر میزان آببهای پرداختی، شیب زمین، تعداد منابع آب و دوری یا نزدیکی به مرکز شهرستان است. درنهایت، متناسب با یافتههای تحقیق پیشنهاد میشود رویکرد فضایی بهعنوان یک روش مناسب برای بهبود بهرهوری آب در روستاها موردتوجه قرار گیرد.
آمنه سواری ممبنی، مسعود یزدان پناه، مسلم سواری،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
تغییرات آب و هوایی به یکی از مهمترین و پیچیدهترین چالشهای بشر تبدیل شده است و به طور فزایندهای بر وضعیت معیشت همه افراد تأثیر میگذارد، اما فقرا و گروههای حاشیهنشین، به ویژه زنان روستایی، در معرض شوکهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی بزرگتری قرار دارند. از این رو جنسیت میتواند مؤلفه مهم برای درک تأثیرات تغییرات آب و هوا و پاسخ به آن باشد بنابراین نیاز به تحقیق درباره خطرات درک شده و سازگاری با تغییرات آب و هوایی از دیدگاه زنان و مردان وجود دارد. این مطالعه با استفاده از یک رویکرد کیفی به بررسی ادراکات و سازگاری با تغییرات آب و هوایی در میان کشاورزان زن و مرد پرداخته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کشاورزان شهرستان باغملک استان خوزستان بوده است. مصاحبههای نیمه ساختار یافته با 18 کشاورز مرد و 15 کشاورز زن که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، انجام گرفت. نتایج نشان داد کشاورزان همه تأیید نمودند که تغییرات آب و هوایی در منطقهی آنها رخ داده است. کشاورزان زن و مرد در دانش و ادراک تغییرات آب و هوایی به طور قابل توجهی متفاوت نبودند، اما در پذیرش اقدامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی تفاوت جنسیتی وجود داشته است. از اقدامات اصلی که توسط کشاورزان انجام شده تغییر نوع محصول و کشت و استفاده از کودهای سبز و حیوانی بود که توسط هر دو گروه زن و مرد انجام داده میشد اما رفتاری مثل استفاده از آبیاری تحت فشار (قطرهای و بارانی) فقط توسط مردان انجام میشد. بنابراین مردان احتمال بیشتری وجود دارد که فناوریهای جدید برای حفاظت از آب و افزایش سرمایهگذاری در زیرساختهای کشاورزی را اتخاذ کنند. اطلاعات به دست آمده از این پژوهش، میتواند به عنوان گام مهمی در راستای توسعه سیاستها و تدوین مداخلات مناسب برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.
رویا رحیمی، حامد قادرزاده،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
یکی از چالش های اصلی جمعیت موجود و رو به رشد انسان تامین غذا و تولید کشاورزی است. استفاده از منابع آب مثل دریاچه های طبیعی، آبگیرها، مخازن پشت سدها، آب بندها و رودخانه ها می تواند در دستیابی به منابع غذایی جدید نقش مهمی داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اقتصادی – اجتماعی احداث سد آزاد بر توسعه روستایی و نظام های بهرهبرداری کشاورزی انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل بهره برداران سرپرست خانوار ساکن روستاهای حاشیه سد آزاد در منطقه کلاترزان است. روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه ها استفاده شد. داده ها از نوع میدانی و از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری برای سال 99 جمعآوری گردید. تعداد نمونه های پژوهش بالغ بر 146 نمونه است. آمار توصیفی و روش منفعت -هزینه برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد، با احداث سدّ تعداد کل بهره برداران از 209 خانوار بهرهبردار قبل از احداث به 179 کاهش پیدا کرده است؛ و این باعث مهاجرت 473 نفر از مردم ساکن به ویژه جوانان به سایر مناطق اعم از شهر و سایر روستاها شده است. با توجه به کاهش ارزش تغییرات تولید محصولات کشاورزی (بعد از احداث) و ارزش منافع و هزینه های سدّ برای روستاییان حاشیه سدّ، مجموع کل منافع و هزینه به ترتیب 30/65557 میلیون تومان و 14/146368 میلیون تومان میباشد. نسبت منفعت به هزینه ( با نرخ تنزیل 18 درصد) بالغ بر 448/0 است و از نظر افراد نمونه توجیه اقتصادی ندارد. بازنگری الگوی بهینه تولید و سایر فعالیتهای ممکن در منطقه با توجه به تغییر ساختار و اندازه واحدها از سوی کارشناسان اقتصاد کشاورزی قویا پیشنهاد میگردد. نتایج مقایسه مطالعات با مطالعات مشابه نشان میدهد، در بیشتر موارد خانوارهای جابجا شده نگاهی چندان مثبت نسبت به اجرای چنین طرحهایی ندارند و نگرانی غالب معطوف به از دست دادن نیروهای کار جوان خانوادگی است. در خاتمه پیشنهاد میگردد، ارزیابی اقتصادی مناطق پایین سدّ نیز انجام گیرد.
غلامرضا امینی نژاد، یاسر زنده بودی، معصومه نوروزی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
توجه به کشاورزی میتواند در توسعه پایدار روستایی اثرگذار باشد و در کاهش ناهنجاریهای اجتماعی، کاهش بیکاری و کاهش مهاجرت مؤثر باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل نقش کشاورزی در توسعه روستایی دهستان اهرم استان بوشهر، با تاکید بر تولید تنباکو صورت گرفته است، جامعه آماری در این تحقیق کلیه روستاییان دهستان اهرم از توابع شهرستان تنگستان میباشد. دهستان اهرم بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، 8612 نفر جمعیت داشته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 330 به دست آمد که به صورت تصادفی از جامعه انتخاب شدند. در این تحقیق با بهرهگیری از منابع و اطلاعات و بررسی میدانی، با در نظر گرفتن متغیرها، شامل مؤلفههای توسعه روستایی با تاکید بر نقش کشاورزی و متغیر وابسته گویههای مربوط به هر یک از مؤلفههای توسعه روستایی و سهم هریک تعیینشده است؛ به منظور تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار اساتید و کارشناسان قرار گرفت و برخی گویهها با نظر ایشان اصلاح و روایی محتوایی آن تائید گردید؛ پایایی ابزار تحقیق(پرسشنامه) با نرمافزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت و آزمون آلفای کرونباخ معادل 79/0 به دست آمد؛ این مقدار برای ابزار تحقیق مناسب است. بطور خلاصه، نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که بین توسعه کشاورزی و توسعه پایدار روستایی(451/0)، بین افزایش محصولات کشاورزی و ماندگاری جمعیت(369/0)، بین نقش زنان و توسعه روستایی(394/0)، بین رونق کشاورزی و توسعه اجتماعی(298/0) در منطقه مورد مطالعه، رابطه معناداری وجود دارد(p< 0.05)؛ و برنامهریزیهای دولت متضمن تأمین منافع درازمدت روستاییان است. این یافتهها موید این است که برنامهریزی و مدیریت مؤلفههای توسعه روستایی یک فعالیت فرا بخشی است که رویکردی جامعنگر و به هماهنگی بخشهای مختلف مرتبط نیاز دارد.