جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای اصفهان

سماء امینی، بیژن رحمانی، بتول مجیدی خامنه،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده

افزایش سریع جمعیت کشور به ویژه در شهرهای بزرگ، پیامدهای گسترده‌ای به همراه داشته که از آن جمله می‌توان به تغییر کاربری اراضی روستایی اشاره نمود. در این میان شهر اصفهان با توجه به رشد شتابان جمعیت و تقاضا برای مسکن و خدمات موردنیاز با سرریز جمعیت به روستاهای پیرامون مواجه بوده که این امر منجر به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و اختصاص یافتن سطح زیادی از اراضی به ساخت‌وسازهای مسکونی و غیرمسکونی شده است. در نهایت این مسئله سبب ایجاد تغییرات (منفی) عمده‌ای در فضای جغرافیایی، به ویژه از بعد اقتصادی برای جامعه روستایی پیرامون شهرها شده است. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای اقتصادی ناشی از تغییر کاربری اراضی در روستاهای دهستان جی است. روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی و از روش‌های کتابخانه‌ای و پیمایشی (با استفاده از پرسشنامه) جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه روستاهای دهستان جی (17 روستا) با جمعیتی بالغ‌بر 19190 نفر تشکیل می‌دهد. حجم نمونه 225 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون همبستگی پیرسون و تکنیک سنجش‌ازدور (استفاده از تصاویر ماهواره لندست 7 و 8 طی سال‌های 2015-2001) استفاده ‌شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد در سال 2015(1394) نسبت به سال 2001(1380) اراضی کشاورزی 8/9 درصد و مرتعی 9/10 درصد کاهش‌یافته و در عوض ساخت‌وسازهای مسکونی 10/56 درصد افزایش داشته است. همچنین اینکه، تغییر کاربری اراضی کشاورزی، رابطه مستقیمی با تغییر عملکرد اقتصادی در بخش­های مربوط به زمین و مسکن در روستاهای مورد مطالعه داشته و به هر میزان که عملکرد روستاها تغییر نموده، می­توان شاهد تغییرات بیشتری در کاربری اراضی کشاورزی بود.

وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

تغییرات الگوی­کشت، فرآیندهای پویای فضایی هستند که از مؤلفه­های بسیاری تأثیر می­پذیرد. شناخت این مؤلفه­های تأثیرگذار، بازگوکننده­ی عـواملی است که برای انتخـاب نـوع کشت موردتوجه کشاورزان قرار می­گیـرد که خود باعث درک بهتر چرایی رفتار آ­ن­ها خواهد شد و می­تواند مــورد اســتفاده مســئولان و سیاستگذاران بخش­کشاورزی به­منظور معرفی ­محصولات و نوآوری­های­ جدید بــه کشــاورزان و هدایت تصمیمات آن­ها به­سوی تنظیم الگوی کشت بهینه قرار گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر انتخاب الگوی­کشت در نواحی روستایی لنجانات و چگونگی ارتباط این عوامل در ایجاد ناپایداری الگوی کشت در این ناحیه، به بررسی پیامدهای ایجاد شده بر اثر این ناپایداری با استفاده از روش کیفی پرداخته شده است. مشارکت­کنندگان پژوهش، بهره­برداران کشاورز ساکن در محدوده 10کیلومتری در دو طرف رودخانه زاینده­رود در ناحیه لنجانات (بلوک لنجان) هستند. از بین آن­ها، با استفاده از نمونه­گیری نظری، 25 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. دراین پژوهش از فنون مشاهده، مصاحبه­های عمیق و بحث گروهی متمرکز برای جمع­آوری اطلاعات و از روش نظریه­ی زمینه­ای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. ناپایداری الگوی کشت، تک­عاملی نبوده، بلکه متأثر از عوامل مختلفی است که ماهیت طبیعی اکولوژیک، اجتماعی اقتصادی، زیرساختی و نهادی دارند. در بین این عوامل، وجود و بروز تنش­های محیطی و ضعف نقش­پذیری مؤثر دولت عواملی هستند که از نگاه جامعه محلی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. ناپایداری الگوی کشت متأثر از این عوامل، ناحیه لنجانات را با پیامدهایی چون تغییر و تخریب اراضی زراعی، تضعیف نظام اقتصادی کشاورزان و در نهایت افزایش مهاجرفرستی و زوال روستایی روبرو ساخته است.

آسیه قربانی، میلاد جودی دمیرچی، ناصر مطیعی،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده

نخستین قدم در هر برنامه ­ریزی محیطی، شناخت محیط و امکانات نهفته در آن است. با این وجود با ارزیابی دقیق محیط در زمینه پتانسیل ­ها، ظرفیت­ ها و نیز شناخت کمبودها و تنگناهای آن، می­توان یک برنامه ­ریزی دقیق در جهت بهره ­برداری بهینه از این امکانات و رفع مشکلات در جهت توسعه اقتصادی روستایی انجام داد. پژوهش مورد نظر از نوع کاربردی، غیر آزمایشی، کتابخانه ­ای و اسنادی و پارادایم آن کمی است. و در سطح شهرستان مطالعه می­ شود. در این تحقیق متغیر وابسته، توسعه­ اقتصادی روستایی و متغیرهای مستقل؛ توسعه منابع انسانی، دسترسی به عوامل زیرساختی و توان اکولوژیکی می­باشد. ابزار اندازه­ گیری متغیرها شاخص­ ترکیبی می­ باشد که از مجموع شاخص ­هایی که به روش تقسیم بر میانگین رفع اختلاف مقیاس شده و به روش تحلیل مولفه ­های اصلی وزن­دار شده ­اند، محاسبه شد. ارزیابی توان اکولوژیکی با روش چندعاملی دکتر مخدوم و به کمک نرم­ افزارهای ArcGIS 10.4.1، ENVI 5.1 انجام گرفت. و در نهایت اثر متغیرها بر هم، به کمک روش رگرسیون چندگانه در نرم­افزار SHAZAM بررسی شد. نتایج نشان داد که شهرستان­ های چادگان و خوروبیابانک به ترتیب بیشترین و کمترین توان­محیطی را دارند و شهرستان­های اصفهان و سمیرم به ترتیب بیشترین و کمترین میزان توسعه اقتصادی روستایی را دارند و طبق یافته­های به دست آمده، میزان تاثیر توان­محیطی بر توسعه اقتصادی روستایی استان اصفهان برابر با 23/0 در سطح معنی­داری 1/0 درصد بدست آمد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb