جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای آذربایجان غربی.

حسین نظم فر،
دوره 6، شماره 19 - ( 2-1396 )
چکیده

یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادل­های اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه­های مهم توسعه­نیافتگی است که رفع چنین کمبودهایی مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوه پراکندگی شاخص­های توسعه در سطوح مختلف است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه ­یافتگی دهستان­های استان آذربایجان­غربی از لحاظ برخورداری در زمینه­های مختلف توسعه است. جامعه آماری مورد مطالعه، 113 دهستان (با 3266 آبادی) استان آذربایجان غربی  با توجه به تقسیمات سیاسی ـ اداری سال 1390 است. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی است. بدین منظور 36 شاخص نرم­سازی شده با به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی به 5 عامل معنی­دار تقلیل یافته، که در این میان عامل اول با 3/17 درصد از واریانس بیشترین تأثیر را داشته است. نتایج به دست آمده نشان می­دهد که از لحاظ سطح توسعه­یافتگی بین دهستان­های استان تفاوت و نابرابری وجود دارد به طوری که سطح­بندی صورت گرفته با استفاده از تکنیک تاپسیس نشان می­دهد که 5/3 درصد (4 دهستان) دهستان­های استان درسطح توسعه بسیار برخوردار، 3/5 درصد (6 دهستان) در سطح برخوردار و 6/18 درصد (21 دهستان) در سطح نیمه برخوردار قرار گرفته­اند این در حالی است که بیش از 70 درصد (82 دهستان) از دهستان­های استان از لحاظ توسعه­یافتگی در سطح توسعه محروم و بسیار محروم قرار گرفته­اند. بنابراین این تفاوت­ها لزوم تهیه و اجرای برنامه­ها و طرح­های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن استان آذربایجان­غربی ایجاب می­کند.


علی اکبر تقیلو، ناصر سلطانی،
دوره 11، شماره 40 - ( 6-1401 )
چکیده

فعالیت‌های تولیدی کوچک غیر کشاورزی روستایی یکی از استراتژی‌های متنوع­سازی اقتصاد روستایی با هدف تحقق توسعه پایدار روستایی است. یکی از استراتژی‌های اصلی دولت جهت کاهش وابستگی معیشت روستاها به بخش کشاورزی و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی حوضه آبریز دریاچه ارومیه، توسعه فعالیت‌های تولیدی کوچک غیر کشاورزی بوده است؛ اما در اجرای آن در روستاهایی که کشاورزی به‌صورت گسترده همانند دشت نازلو انجام می‌شود، موفقیت چندانی به دست نیاورده است. این تحقیق در چارچوب تئوری روابط قدرت، روش­شناختی کنشگر شبکه و با مصاحبه‌های عمیق انجام شد. یافته­های پژوهش نشان می­دهد که 1) حمایت‌های مالی، قانونی، بیمه­ای، تشکیلاتی و ...، دولت از مشاغل کافی نبوده است؛ 2) تلقی دولت از مشاغل کوچک روستایی به‌واسطه بخشودگی مالیاتی، اعطای یارانه‌ها، ارائه تسهیلات کم­بهره، ارائه آموزش‌های رایگان و ...، تحمیل هزینه به دولت می­باشد؛ 3) تضاد منافع مابین فعالین مشاغل کوچک غیر کشاورزی با صنایع بزرگ شهری مشهود می­باشد و 4) اعمال محدودیت­های فروش بر محصولات تولیدی مشاغل کوچک غیر کشاورزی با تولید گفتمان‌هایی چون غیربهداشتی بودن و غیراستاندارد بودن محصولات تولیدی صورت می­گیرد؛ و در نهایت، 5) روابط نابرابر قدرت میان ذینفعان، موجب شکاف توسعه شهر و روستا شده است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb