33 نتیجه برای تحلیل
پرویز ضیائیان فیروزآبادی، اسداله نجفی، حمید جلالیان،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
شبکه حملونقل یکی از زیرساختها و خدمات اساسی در هر ناحیه جغرافیایی است که نقش مستقیم در رشد و توسعه ناحیه دارد. در این پژوهش، اثرات فضایی حملونقل بر توسعه روستایی استان تهران بر مبنای آمار فضایی تحلیل شده است. با توجه به ماهیت مکانی دادهها و وابستگی فضایی این دادهها برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از انواع توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیلهای آمار فضایی بر مبنای تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد استفاده شده است. واحد تحلیل، 71 دهستان استان تهران بوده که آمار و دادههای رسمی مربوط به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و خدماتی – زیرساختی آنها با هم تحلیل و مقایسه گردید. علاوه بر این، در هر دهستان یک روستا بطور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد تا اطلاعات بهروز و کاملتری از وضعیت جریانات فضایی موجود در روستا و دهستان به دست آید. با احتساب حداقل 10 خانوار نمونه برای هر روستا، حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه 708 خانوار تعیین گردید. 45 شاخص مدنظر قرار گرفت و با روشهای میدانی و پیمایشی اطلاعات مورد نیاز جمعآوری گردید. براساس تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد بیشترین میزان تأثیر حمل و نقل بر روی مؤلفه های اقتصادی با 67% مربوط به صنایع، و کمترین میزان تأثیر مربوط به بخش گردشگری با 19% است، همچنین تأثیر پذیری شاخص ها از حملونقل در دهستان های مختلف نیز متفاوت است. این موضوع از طریق تحلیل فضایی قابل شناسایی است، در صورتی که با استفاده از تحلیل های آماری کلاسیک نتیجه ای کلی برای کل منطقه حاصل میشود.
علیرضا خواجه شاهکویی،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده
طرح هادی با هدف هدایت روستاها در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در صدد آن است که رفاه نسبی را برای روستاییان فراهم آورد. این در حالی است که در خصوص تأثیر مثبت این طرح تردید وجود دارد و در بعضی از مناطق روستایی اثرات معکوس گذاشته و نارضایتی روستاییان را به همراه داشته است. در این تحقیق تلاش شده تا به سنجش رضایتمندی روستاییان از اثرات اقتصادی طرح هادی روستایی در دهستان انجیراب از توابع شهرستان گرگان پرداخته شود. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه سرپرستان خانوارهای ساکن در دهستان انجیراب (به تعداد 6881 خانوار) بوده که با استفاده از فرمول کوکران 308 نفر سرپرست خانوار به عنوان نمونه، به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و مورد سنجش قرار گرفتهاند. روایی ظاهری پرسشنامه توسط کارشناسان ذیربط تأیید و پایایی آن با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (74/0) بوده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی در قالب چهار مؤلفه نشان میدهد که میزان تغییرات ارزش زمین داخل بافت روستاها (با واریانس 25/20 درصد از مقدار ویژه) به عنوان مهمترین عامل و افزایش درآمد حاصل از اجرای طرح (با واریانس 63/19 درصد از مقدار ویژه)، بهبود شرایط اشتغال (با واریانس 68/14 درصد از مقدار ویژه) و میزان سرمایهگذاری اقتصادی (با واریانس 93/13 درصد از مقدار ویژه) از مهمترین پیامدهای اقتصادی اجرای طرح هادی در روستاهای مورد مطالعه می باشد. همچنین نتایج حاصل از چرخش عاملها به روش واریماکس نشان میدهد که از 20 متغیر وارد شده در تحلیل عاملی اکتشافی، تنها 15 متغیر که دارای بار عاملی بالای نیم درصد بوده، باقی مانده است.
زهرا بخشی، سیدحسن مطیعی لنگرودی، حسنعلی فرجی سبکبار، مجتبی قدیری معصوم،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
توسعه پایدار نواحی روستایی به عنوان راهبردی جامع و پایدار منوط به وجود پایداری اقتصادی در کنار سایر ابعاد پایداری است. با این حال بیعدالتی اقتصادی، عدم ثبات سازوکارهای اقتصادی، سطوح پایین رفاه اقتصادی، فقر، بیکاری، نارضایتی شغلی و درآمدی، همواره پایداری اقتصادی نواحی روستایی را با تردید مواجه نمودهاست و سطوح مختلفی از نابرابریهای فضایی را به همراه دارد. از آنجا که جلوههایی از فقر، بیکاری، نارضایتی از اشتغال، درآمد و سطوح پایینی از رفاه اقتصادی، در منطقه سبزوار – نیشابور(غرب استان خراسان رضوی)، به چشم میآید، محقق با هدف تحلیل فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی منطقه، با استفاده از 48 نماگر، در قالب 516 پرسشنامه در قالب 50 واحد پایه، تحلیل پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی منطقه را مورد توجه قرار دادهاست. جهت تعیین سطح پایداری اقتصادی، آزمون آماری تیتک نمونهای و جهت الگوسازی اختلافات فضایی، خودهمبستگی فضایی در دو سطح عمومی (آماره موران و آماره G)، و محلی (آمارهGi*) استفادهشدهاست. جهت ساخت واحدهای پایه نظریه MAUPT، مدل چهار ضلعی بکار رفتهاست. نتایج حاکی است پایداری اقتصادی روستاهای منطقه کمتر از میانگین مورد انتظار است و در سطح ضعیف قرار دارد، همچنین ارزشهایی با مقادیر مشابه تمایل به تشکیل خوشه دارند، بنابراین مقادیر پایداری اقتصادی الگوی فضایی خوشه تشکیل دادهاند. مقادیر آماره عمومی G، نشان میدهد که تشکیل خوشهها در سطح فضا ناشی از تمرکز مقادیر زیاد و یا کم نیست بلکه بصورت تصادفی است. همچنین تحلیل لکههای داغ در سطح محلی مبین این است که در قسمت شرق منطقه، لکههای داغ تشکیل شده و در نوار شمالی لکههای سرد تشکیل شدهاند، که نشاندهنده میزان پایین پایداری اقتصادی در این مناطق نسبت به میانگین منطقه است.
سعید عزیزی، مسعود مهدوی حاجیلویی، ریباز قربانی نژاد،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
توانمندسازی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب میآید؛ بهگونهای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانناپذیر توصیف میشود. هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ است. این پژوهش ازنظر هدف «کاربردی» و از نظر نحوه گردآوری دادهها، «توصیفی، پیمایشی» است. شاخصهای تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی تحقیقات گذشته تدوینشده است. در این پژوهش از شاخصهای (شاخص بهرهمندی از ظرفیتهای جغرافیایی، خدمات کمیته امداد، آموزش، علاقه، مشارکت و گردشگری) با 21 گویه استفادهشده است. جامعه آماری با توجه به موضوع پژوهش، ساکنان دهستان چندار با جمعیت 28,841 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید. مقیاس اندازهگیری براساس طیف لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد و نحوه نمره دهی پرسشها نیز از نمره 1 تا 5 بود. برای تحلیل از روشهای آماری با استفاده از نرمافزار spss و لیزرل انجام گردید. نتایج نشان میدهند که بالاترین ضریب استاندارد را شاخص بهرهمندی از ظرفیتهای جغرافیایی(00/1) به دست آورده است و بعد از آن شاخصهای خدمات کمیته امداد(88/0)، آموزش (81/0)، علاقه(78/0)، مشارکت(75/0)، گردشگری(63/0)، قرارگرفتهاند.
حسن افراخته،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
رویکرد مطالعات ناحیهای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیهای مطالعه میشد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیتهای اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به "جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
مرضیه آخوندی قهرودی، عبدالحمید نظری، شاه بختی رستمی، گیتی صلاحی اصفهانی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده
بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی، هدف غایی برنامهها و پروژههای توسعه روستایی است. پیششرط دستیابی به این مهم، فراهم ساختن شرایط مناسب زندگی است. بههمین خاطر، صاحبنظران، متخصصان و مدیران حوزه برنامهریزی، مفهوم زیستپذیری را به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه برنامهریزی روستایی که ارتباط نزدیکی با پایداری روستاها و بهبود کیفیت زندگی ساکنان آن دارد، پذیرفتهاند. هدف تحقیق حاضر، تحلیلفضایی زیستپذیری اقتصادی در روستاهای شهرستان ری است. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمعآوری دادهها با استفاده از دو نوع پرسشنامه محققساخته (یکی برای 98 روستای دارای سکنه به صورت تمامشمار و دیگری برای 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه که طبق فرمول کوکران محاسبه و به روش ساده انتخاب گردید) انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان میدهد که 14 روستا از 98 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملاً مطلوب، 37 روستا در وضعیت متوسط و 48 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT/COLD SPOTs نشان میدهد که 16 لکه سرد (زیستپذیری پایین «LL»)، و 12 لکه داغ (زیستپذیری بالا «HH») در ناحیه وجود دارد. بزرگترین لکه داغ در شمالشرق شهرستان واقع شده و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیستپذیری اقتصادی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفتهاند. بزرگترین لکه سرد نیز در جنوبغرب شهرستان قرار گرفته است.
محمدامین خراسانی، سیدحسن مطیعی لنگرودی، مجید محمدی،
دوره 9، شماره 33 - ( 9-1399 )
چکیده
فقر پدیده چندبعدی و گستردهای است که همواره دولتها و سازمانهای بینالمللی جهت کاهش آن تلاش میکنند. بااینحال، فقر روستایی نمود بارزتری دارد. یکی از چالشهای مهم جوامع روستایی مسئله فقر است که اندیشه بسیاری از صاحبنظران مسائل روستایی را به خود معطوف داشته است. در روستاها به علت شرایط جغرافیایی، نوع معیشت و توانایی کمتر در مقابله با حوادث، فقر قلمرو گستردهتری دارد. فقر در نواحی روستایی مسائلی چون ایجاد نابرابری، مهاجرت به شهرها، تخلیه روستاها، آسیبپذیری محیطی روستاها، افزایش بیکاری و بسیاری از مسائل دیگر را در پی دارد. تحقیق حاضر باهدف بررسی تطبیقی پژوهشهای انجام شده در زمینه فقر روستایی و همچنین شناخت ابعاد و متغیرهای مؤثر بر فقر روستایی در دهههای 1380 و 1390 انجامشده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش مبتنی بر فراتحلیل کمی مقالات است. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و مرور مقالات منتشرشده در زمینه فقر روستایی استفادهشده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که بعد اقتصادی و متغیرهای مربوط به آن بیشتر از سایر ابعاد موردتوجه واقعشده است. همچنین در میان مقالات موردبررسی در مجلات مختلف، مقالات جغرافیایی با توجه به ماهیت بینرشتهای آنها، ابعاد گستردهتری را موردبررسی قرار دادهاند.
فاطمه رستمی، احسان جباری، شاه بختی رستمی،
دوره 9، شماره 34 - ( 12-1399 )
چکیده
هر ساختاری در فضا دارای کارکرد یا کارکردهایی مشخص است. در رویکرد «پویش ساختاری-کارکردی» پیوند این دو در بررسی تمامی پدیدههای جغرافیایی مورد اهمیت و توجه قرار میگیرد. اگر بتوان یک حوضه آبریز را به عنوان یک ساختار فضایی-مکانی در نظر گرفت، چاههای موجود در آن حوضه میتوانند نماینده یکی از کارکردهای آن در زمینه بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی باشند. تعداد چاههای حفر شده در حوضه آبریز ماهیدشت در استان کرمانشاه طی چهار دهه اخیر 23 برابر شده است. افزایش تعداد چاه در منطقه منجر به افزایش مصرف آبهای زیرزمینی و در نتیجه پایینتر رفتن عمق چاهها و ایجاد پهنه هایی شده که به لحاظ برداشت بیرویه آب به پهنههای بحران کم آبی معروف هستند. در این پژوهش، برای تعیین و ترسیم نقشهی چنین پهنههایی از دو مبنای اصلی تحلیل فضایی یعنی «موقعیت» و «فاصله» و دادههای مربوط به چاههای منطقه به همراه تکنیکها و ابزارهای متداول در سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. نتایج این پژوهش تعیین و ترسیم نقشهی پهنههای بحرانی حوضه آبریز ماهیدشت است که اراضی حدود 60 روستای منطقه را در بر گرفته و نیازمند توجه بیشتر و اعمال و اجرای سیاستها و راهبردهای سختگیرانهتر در زمینه حفر چاه جدید در اینگونه پهنهها است. روشهای مورد استفاده در این پژوهش میتواند برای تعیین پهنههای بحرانی برداشت آب در سایر حوضههای آبریز توصیه شود.
حسن افراخته،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
جغرافیای اقتصادی در جهان، از آغاز تا کنون پارادایمهای متفاوتی را وفق نیاز زمان تجربه کرده است. یکی از پارادایمهایی که به طورعمیقی به ویژه در ایران مرسوم شده و تداوم دارد، پارادایم تحلیل فضایی است که در آن متغیرهای" موقعیت مکانی"، "دسترسی"و " وفور منابع طبیعی"، از عوامل اصلی رشد اقتصادی نواحی تلقی میشوند. هدف مقاله حاضر، نگاهی انتقادی به دیدگاه تحلیل فضایی در جغرافیای اقتصادی از منظر جغرافیای اقتصادی رابطهای است. در این مقاله از منطق رئالیسم انتقادی استفاده شده است. بنا بر ماهیت تحقیق، اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی جمعآوری شده است و دو نوع نمونه به عنوان مصداق معرفی شده و در آنها دادههای مورد نیاز تحقیق جمعآوری شده است. یکی از این نمونهها، استان خوزستان و استان یزد به عنوان"نواحی مختلف درسیستم سیاسی- نهادی واحد"، و دیگری ناحیه "نوگالس آریزونا"، در ایالات متحده و " نوگالس سونورا"در کشور مکزیک به عنوان" نواحی واحد در نظامهای سیاسی- نهادی مختلف" است. در تبیین دادههای جمعآوری شده از تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه نشان میدهد که موقعیت مکانی و ماهیت ذاتی نواحی و منابع طبیعی، تعیین کننده نقش اقتصادی نواحی نیست. زیرا ناحیه، بازیگر اقتصادی نیست و مجاورت جغرافیایی در هر شرایطی به توسعه اقتصادی منجر نمیشود. نمونههای خوزستان، یزد و نوگالس سونورا، حاکی از آن است که به رغم ویژگیهای اکولوژیکی مشابه، نتایج اقتصادی یکسانی حاصل نمیشود زیرا توسعه اقتصادی محصول درهم تنیدگی غیر تجاری محل، تکنولوژی و سازمان(تثلیث مقدس) است. به همین دلیل، نوگالس آریزونا که از نظر اکولوژیکی، شرایطی مشابه نوگالس سونورا دارد، ولی به دلیل وجود درهم تنیدگی های غیر تجاری محل، تکنولوژی و سازمان، از توسعه اقتصادی به مراتب بالاتری برخوردار است.
علی اکبر تقی پور، فاطمه مطلبی نژاد، پارسا احمدی دهرشید،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
مفهوم کارآفرینی در پاسخ به نیازهای حاصل از تحولات نظام های اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر مطرح شد. در بسیاری از جوامع درحالتوسعه از جمله ایران، در مسیر کارآفرینی زنان، مشکلات زیادی وجود دارد که سبب شده تا روند حضور زنان در کارآفرینی، کُند باشد. در پژوهش حاضر تلاش میشود تا عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی از دیدگاه زنان و مردان روستاهای بخش امیرآباد شهرستان دامغان شناسایی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی است. بهمنظور سنجش میزان همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای تحلیل دیدگاه زنان و مردان نسبت به شاخصهای موفقیت کارآفرینی از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش دال بر وجود تفاوت معناداری در دیدگاه زنان و مردان دارد؛ البته دراینبین هر دو گروه جنسیتی عامل «فردی» را بیش از هر عامل دیگری در موفقیت کارآفرینی مؤثر میدانند؛ زنان «داشتن تعهد» و «مصمم بودن در کارها» و مردان «داشتن روحیه ریسکپذیری» و «داشتن روحیه خودباوری» را مهمترین زیرمؤلفههای عامل «فردی» برشمردند. در میان سایر عوامل نیز، تفاوت دیدگاه معناداری از نظر زنان و مردان وجود دارد؛ از نظر زنان، عوامل «فردی»، «زیرساختی – نهادی»، «اقتصادی»، «خانوادگی» و «اجتماعی – فرهنگی» به ترتیب نقش مهمی را در موفقیت کارآفرینی ایفا مینمایند.
سعید نصیری زارع، وحید ریاحی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
شناخت همکاریهای علمی و موضوع مقالات، میتواند تصویر جامعی از نوع فعالیتهای علمی نویسندگان در مجله مشخص و سبب شناسایی نقاط قوت و ضعف تحقیقات انجام شده گردد. در این جهت یکی از مناسبترین روشها، استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل علمسنجی است. پژوهش با این رویکرد به تحلیل شبکه همکاریهای علمی و ترسیم موضوع مقالات مورد توجه در مجله «اقتصاد فضا و توسعه روستایی» پرداخت. پژوهش از نوع کاربردی، با استفاده از فنون علمسنجی و به روش کتابخانهای انجام شد. اطلاعات توصیفی و شناختی مقالات به عنوان مبنای تحلیل قرار گرفت. مجله اقتصاد فضا و توسعه روستایی اکنون پس از انتشار 34 شماره، 364 مقاله توسط 641 نویسنده منتشر کرده که الگوی تألیفی بیشتر این مقالات از همکاری سه نویسنده بوده است. در مجله شبکه کامل همکاری علمی، از آن جهت که نویسندگان در زمینههای علمی متفاوت قرار دارند، شکل نگرفته است. این موضوع از سویی بیانگر توجه اصلی مجله به موضوع مقالات بدون توجه به نویسندگان بوده است. با این حال در شبکه همکاریهای علمی مجله، قدیری معصوم، مطیعیلنگرودی و ریاحی، بیشترین تعداد ارتباطات را داشتهاند. این نویسندگان به همراه رضوانی مهمترین نقش را نیز به عنوان میانجیگر در کنترل و انتقال اطلاعات در شبکه علمی مجله ایفا میکنند. در شبکه علمی مجله سهم عمدهای از نویسندگان نیز از دانشگاه تهران، خوارزمی و پیام نور تهران بودهاند که تمایل کمتری برای همکاری در شبکه علمی مجله با نویسندگان دیگر دارند. اما موضوع اصلی مقالات در مجله، با اهتمام به ابعاد توسعه روستایی؛ بیشتر در زمینه «توسعه اقتصادی» بوده که بیشتر منطبق با جهتگیری سیاستهای توسعه روستایی در کشور است. «گردشگری» و «کشاورزی» دو موضوع محوری در این زمینه هستند. بنابراین برنامهریزان در جهت تحقق توسعه علمی مجله، میتوانند جهتگیری موضوع مقالات را در سایر زمینههای علمی توسعه روستایی مورد توجه قرار بدهند.
فرزانه قاسمی، علیرضا دربان آستانه، محمدرضا رضوانی، حسنعلی فرجی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: شبکه مفهومی است که برای درک روابط سازمانی بین بازیگران اقتصادی بکار میرود. شبکهها شکلی از نظام کسب و کار و نوآوری هستند و سازوکارهای قدرتمند، برای برقراری ارتباطات میباشند. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل فضایی شبکه ارتباطی مرغداران شهرستان شازند از لحاظ انسجام و پیوندهای درون و برونگروهی از طریق شاخص گروهبندی E-I به تفکیک سطوح جغرافیایی روستا، دهستان و بخش میباشد، به طوریکه هر چه روابط برونگروهی بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی بالاتری را به همراه خواهد داشت و بدنبال آن انسجام اجتماعی بالاتر خواهد بود.
روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش را تمامی مرغداران روستاهای شهرستان شازند در سال 1402 (68 مرغداری) تشکیل دادند. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه گردآوری و با استفاده از نرمافزار UCINET شاخصها تعیین شد.
یافتهها: نتایج تحلیل شبکه، شاخص گروهبندی E-I در روابط اجتماعی مرغداران به تفکیک روستا برابر 4/97- درصد، بر مبنای دهستان 4/75- درصد و بر مبنای بخش 7/41- درصد به دست آمده و بیانگر تمایل بسیار زیاد ارتباط درونگروهی مرغداران در سطح روستا میباشد. برابر یافتههای تحقیق، قدرت ارتباط درونگروهی مرغداران در سطح روستا به مراتب بیشتر از ارتباط در سطح دهستان و بخش میباشد. تحلیل فضایی یافتههای شاخص E-I در روابط بین مرغداران برحسب روستا، دهستان و بخش نشانگر تمایل بیشتر به ارتباط درونگروهی میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت فاصله جغرافیایی، جهت وزش باد، تردد و رفت و آمد و برقراری ارتباط مستقیم در موضوع آلودگی و انتقال بیماری بین مرغداریها و به منظور حفظ پایداری و سلامت مرغداریها و اجتناب از سرایت انواع آلودگی و بیماری و شرایط محیطی خاص ارتباط درونگروهی مرغداریها در سطح روستا، دهستان و بخش افزایش داشته و تمایل به ارتباط برونگروهی کاهش مییابد.
|
سجاد امیری، امیرحسین گرکانی، عادل سلیمانی، فیروزه مقیمی نژاد،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: برنامهریزی توسعه یکپارچه روستایی، نتیجه مجموعه ای از تحولات مختلف برنامه ریزی، اقتصاد، سیاست و جامعه شناسی در دهه ای اخیر است که به دلیل جهانی شدن و تمرکززدایی در مقیاس محلی یا منطقه ای ضرورت تبیین یافته است، این گونه از برنامهریزی سازوکاری تفکر مبنا و مساله محور است و به دنبال پاسخگویی به سه سوال اساسی چیستی، چرایی و چگونگی در یک چارچوب مردم محور و مکان محور است و با عقلانیت یکپارچه به این موضوع می پردازد برنامهریزی توسعه یکپارچه روستایی، براساس تحولات فکری- نظری دهه های اخیر و مسائل و مشکلات برنامه ریزی در سطح ملی ظهور یافته است. برنامه ریزی واکاوی و تحلیل زیست بوم مطالعات جهانی در حوزه برنامه ریزی توسعه یکپارچه، به دلیل تکثرگرایی نهادی جهت محرومیتزدایی تک ساحتی در نقاط روستایی کشور از اهمیت ویژهای برخودار است، در این میان بررسی دانش علمی پژوهشی و حجیم تولید شده جهانی، می تواند حاوی درس آموختههای زیادی برای پژوهشها و اقدامات آبادانی و پیشرفت روستایی باشد. بنابراین هدف کلی پژوهش حاضر، تحلیل سیستماتیک شبکه دانش در زمینه برنامهریزی توسعه یکپارچه با مرور شبکه همرخدادی واژگان و همنویسندگی در این حوزه است تا روندهای دانش، منابع و کمبودهای آن آشکار شود.
روش پژوهش: این تحقیق از نظر نوع کاربردی بوده که از رویکرد علم سنجی برای بررسی مستندات علمی استفاده نمودهاست. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل شبکه اجتماعی برای تحلیل و تبیین هم واژگانی و هم نویسندگی مطالعات مرتبط در کل شبکه بهره گرفته شدهاست. در گام اول روش کار، داده ها از پایگاه اطلاعرسانی اسکوپوس استخراج گردید، سپس مرحلههای پالایش مفهومی انجام و بر مبنای اهداف پژوهش، دادههای نهایی با بهرهگیری از الگوریتمهای مبتنی بر تحلیل شبکهی اجتماعی در نرم افزار VOSviewer مورد واکاوی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که از 93 پژوهش علمی و 191 نویسنده، کشورهای آفریقای جنوبی، انگلستان و آمریکا دارای بیشترین انتشارها بوده و نویسندگانی نظیر مادزیوهندیلا، ون نیکرک، آشا و باندا بالاترین بیشترین ارجاعها را داشتهاند. همچنین خوشهی فکری چاکویزرا، دارای بیشترین تراکم شبکه بود. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که پژوهشهای برنامهریزی توسعه یکپارچه از ابعاد مختلف و در زیست بومهای متنوع و مرتبطی انجام شدهاست به گونهای که سطوح و پیوندهای مختلفی از فضاهای شهری تا روستایی را نیز در برگرفتهاست. تحلیل هم رخدادی واژگان نیز، 6 خوشهی پژوهشی در مطالعات برنامهریزی توسعه یکپارچه مرتبط با واژههای جامعیت، برنامه ریزی شهری، حکمرانی محلی، مشارکت، توسعه پایدار و عدالت فضایی را آشکار ساخت.
نتیجهگیری: یافتههای تحلیل شبکه دانش و ترسیم نقشه آن در این مطالعه میتواند دستاوردهای ارزشمندی برای تحقق رویکرد عقلانی-تخصصی به برنامهریزی سیاسی- اجتماعی داشته باشد و افقهای نوین مطالعاتی و اجرایی را به روی آنان بگشاید.