جستجو در مقالات منتشر شده


382 نتیجه برای روستایی

ناهیده محمدی، بیژن رحمانی، ناصر شفیعی ثابت،
دوره 11، شماره 40 - ( 6-1401 )
چکیده

توانمندسازی روستاییان، منجر به سازماندهی آن­ها در قالب سازمان­ های غیردولتی و مردم نهاد شده؛ و زمینه مشارکت موثر آنان را در فراگرد توسعه و تحولات فضایی سکونتگاه ­های روستایی فراهم می­ سازد. در این­ راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه، ارتباط بین تسهیل‌کننده‌های توانمندسازی روستاییان در میزان شکل­گیری سازمان­های غیردولتی، و ارتباط این سازمان­ها در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه­ های روستایی(در قالب 15 شاخص) در سطح30 روستا و 300 خانوار نمونه روستاهای شهرستان جوانرود سنجیده شد. یافته­ ها نشان داد بین بهبود شاخص­ های توانمندسازی و  میزان شکل­ گیری و گسترش سازمان­ های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه­ های روستایی رابطه معنی­ دار وجود دارد. لیکن، این ارتباط از نوع کاهشی-کاهشی بوده است؛ که نامناسب بودن جایگاه  متغیرهای پژوهش در ناحیه مورد مطالعه را آشکار  ساخته است. به ­سخن­ دیگر، عملیاتی کردن روش­ های توانمندسازی به دلیل غلبه رویکرد «بالا به پایین» و «حکومت محور» نتوانسته است احساس قدرت و توانمندی را در روستاییان ایجاد و زمینه مشارکت مؤثر و سازمان یافته آنان در چارچوب سازمان­های غیردولتی را فراهم نماید. به گونه­ ای که پایین بودن سطح مشارکت سازمان­ های غیردولتی سبب نارسایی در تحولات فضایی سکونتگاه­ های روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی- اکولوژیک شده است. بنابراین، ضروری است، از راه توجه و بهبود شاخص­ های تسهیل کننده­ توانمندسازی روستاییان همچون؛ آموزش و آگاهی بخشی، دانش و مهارت، انسجام و همبستگی، اعتماد و اطمینان، مشارکت، نهادسازی و حمایت سیاسی دولت، و تغییر رویکرد به سوی «اجتماع محور» و «پایین به بالا»، زمینه مناسبی برای مشارکت آنان با هدف شکل­ دهی سازمان­ های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه­ های روستایی فراهم شود.

فاطمه مظفری، عبدالحمید نظری، شاه بختی رستمی، مصطفی شاهینی فر،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

ارزیابی طرح "ساماندهی مشاغل خانگی" که در قالب برنامه­ های توسعه از سال 1389 در ایران در حال اجراست، اهمیت خاصی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اقتصادی کسب و کارهای خانگی بر معیشت پایدار خانوارهای روستایی استان ایلام انجام گرفت. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی- نظری و از حیث روش انجام توصیفی- تحلیلی است. جمع ­آوری داده­ ها با استفاده از شیوه ­های کتابخانه ­ای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل 1476" خانوار دریافت­ کننده وام در مشاغل خانگی" ساکن در 287 روستای استان ایلام می ­باشد. نظر به تعدد و پراکندگی روستاها انتخاب آنها به دو روش نمونه­ گیری انجام گرفت. ابتدا تعداد روستاها با استفاده از" نمونه­ گیری خوشه­ ای" ( با ملاحظه همگنی چهار عامل: ارتفاع، فاصله از مرکز شهرستان، تعداد خانوار و وام گیرندگان) به 56 روستا کاهش یافت. سپس تعداد خانوارهای نمونه طبق فرمول کوکران 200 واحد برآورد و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ ها پرسشنامه محقق ­ساخته است که پس از تایید روایی و پایایی تکمیل شدند. نتایج نشان داد: ایجاد کسب و کارهای خانگی از جنبه اقتصادی در زمینه شاخص ­های اشتغال­زایی، بویژه افزایش مشاغل زنان اثرات مثبتی داشته است که بیانگر همسویی آن با موازین راهبرد معیشت پایدار می­ باشد. اما با اینکه از نظر افزایش درآمد نسبتاً موفق بوده، لیکن از منظر توانمندسازی و بویژه فقرزدایی از اقشار پایین جامعه موفق نبوده است. در مجموع ارزیابی اثربخشی ایجاد کسب و کارهای خانگی توسط جامعه هدف بر پایداری معیشت خانوارها نشان داد که اشتغال ­زایی و تنوع­ بخشی فعالیت­ ها، درآمدزایی و توانمندسازی و فقرزدایی به ترتیب در رتبه­ های اول تا سوم قرار گرفتند.

رضا واشقانی فراهانی، علیرضا عباسی سمنانی، فریده اسدیان،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش دانش بومی در پایداری اقتصادی مناطق روستایی فرمهین فراهان انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تحلیلی و از نظر روش، در گروه پژوهش کمی قرار دارد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم­افزار SPSS و مدل­ های تلفیقی (FKOPRAS+FSORA)، استفاده شد. نتایج نشان داد، در بین مولفه­ های دانش بومی، تنها مولفه­ های توانمندی­ ها و دانش مردم با مقدار میانگین 38/3 و 01/3، مطلوب ارزیابی شد و سایر مولفه­ ها از جمله: مشارکت، ارتقاء زندگی، نظارت، اجتماعی،  اقتصادی، به دلیل اینکه میانگین­شان پایین­تر از حد متوسط عدد (3)، می­ باشد، نامطلوب مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد، میزان پایداری اقتصادی در فرمهین با مقدار میانگین­ های به دست آمده (پایین ­تر از حد متوسط عدد 3)، با سطح معناداری 000/0، کم و نامطلوب ارزیابی شده است، در این راستا، نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد بین دانش بومی و پایداری اقتصادی ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد، به طوری که بر اساس نتایج به دست آمده سهم مولفه مشارکت با مقدار ضریب بتای (453/1)، در پیش­بینی تغییرات مثبت متغیر پایداری اقتصادی بیشتر از سایر مولفه­ های دانش بومی بود، و همچنین مولفه دانش مردم با مقدار اثر (160/0)،  بیشترین تاثیر مستقیم را در پایداری اقتصادی این منطقه را دارد. در نهایت نتایج مدل­ های تلفیقی (کوپراس فازی و سوارا فازی) نشان داد، از بین شاخص­ های اقتصادی، اشتغال و درآمد با مقدار امتیاز 14/70، بیشترین میزان تاثیرپذیری را از دانش بومی در فرمهین به خود اختصاص داده است.

منا فخرقاضی، عیسی پوررمضان، نصراله مولایی هشجین،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

وقوع مخاطرات محیطی از جمله زلزله، درسکونتگاه­ های روستایی آسیب ­های جبران ناپذیری به همراه دارد. یکی از مهم­ترین آسیب­ ها، آسیب­ های اقتصادی است. این اعتقاد وجود دارد که با آگاهی و شناخت از میزان تاب­­ آوری اقتصادی که از ابعاد مهم و تاثیرگذار تاب­ آوری است، می ­توان با برنامه­ ریزی مناسب در زمینه کاهش صدمات و آثار مخرب مخاطرات محیطی گام برداشت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی تحلیلی است. به منظور گردآوری داده ­های مورد نیاز دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسش­نامه) به کار رفته است. در روش پرسش­نامه ­ای، داده­ های لازم درقالب پرسش­نامه درسطح 5 دهستان شامل 100 روستا، گردآوری و برای تحلیل داده­ ها از روش­ های آماری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، دهستان­ های شهرستان آوج و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای این شهرستان است که براساس روش کوکران، تعداد 370 سرپرست به صورت تصادفی انتخاب شده است. پس از مطالعات اسنادی، به کمک روستاییان و مدیران روستایی سه شاخص اقتصادی شامل وضعیت مسکن و اشتغال و درآمد، سیاست­ های حمایتی در محدوده مورد مطالعه شناسایی و به کمک شاخص­ ها نمرات تاب­­ آوری محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان می­دهد گویه­ های استفاده از وام ­ها و کمک­ های بانک ­ها برای نوسازی و بهسازی با میانگین 69/3 و استحکام بنای ساختمان با میانگین 43/2 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر تاب­ آوری اقتصادی روستاهای مورد مطالعه داشته­ اند و دهستان حصار ولیعصر بالاترین و دهستان و خرقان شرقی پایین­ترین نمره تاب ­آوری اقتصادی را دارا است. همچنین از آزمون T تک نمونه­ای برای اثبات معناداری و قابلیت تعمیم نتایج پژوهش و تحلیل رگرسیون جهت نشان دادن تاثیر بعد اقتصادی بر تاب ­آوری استفاده شده که میزان آماره ضریب تعیین برابر 513/0 است و نتایج حاکی از وابستگی موثر بعد اقتصادی بر تاب­ آوری در محدوده مورد مطالعه می­باشد.

حسین کریم‌زاده، عقیل خالقی، احد بشیری،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

تحقیق حاضر به تحلیل تغییرات ساختار اشتغال در بخش‌های عمده اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات) در مناطق روستایی استان‌های کشور بـا به‌کارگیری رهیافت تغییر سهم و ضریب مکانی طی دورە (1395-1390) و با استفاده از آمار مرکز آمار ایران پرداخته است. نتایج نشان می‌دهد در سال 1395 تعداد کل شاغلین مناطق روستایی کشور نسبت به سال 1390 مقدار 226590 نفر افزایش داشته است که بر اساس محاسبه سهم اشتغال، سهم بخش کشاورزی، حدود 1/0 درصد کاهش داشته است؛ در بخش صنعت، سهم اشتغال 6/2 درصد بوده و رشد منفی داشته است و همچنین بخش خدمات با افزایش سهم حدود 7/2 درصدی روبرو بوده است. نتایج ضریب مکانی بخش‌های کشاورزی، صنعت و خدمات نشان می‌دهد در سال 1395، مناطق روستایی 13 استان در بخش «کشاورزی»، مناطق روستایی 16 استان در بخش «صنعت» و مناطق روستایی 16 استان در بخش «خدمات»، دارای فعالیت پایه‌ای هستند. عنصر رشد نسبی بخش‌های اقتصادی در کل اقتصاد مرجع یا اثر ترکیب صنعتی (IS) نشان می‌دهد طی دوره موردمطالعه، سهم اشتغال بخش کشاورزی کاهش یافته و از 4/50 درصد به 3/50 درصد رسیده است. اثر سهم رقابتی (RS)، نشان می‌دهد در بخش کشاورزی استان­های هرمزگان، کرمان و خوزستان، در بخش صنعت استان­های هرمزگان و البرز و در بخش خدمات استان خراسان جنوبی بهترین عملکرد را داشته ­اند. بررسی عنصر اشتغال کل (TS) نشان می‌دهد بخش­ های کشاورزی و صنعت در مناطق روستایی کشور به لحاظ اشتغال فاقد مزیت نسبی هستند.

عبدالمجید احمدی،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

  هدف پژوهش آمیخته(کمی-کیفی) حاضر که با روشی توصیفی-تحلیلی انجام گرفته؛ آسیبشناسی وضع موجود مهمترین، موانع و مشکلات موثر بر عدم بهره‎مندی رضایت‏بخش نواحی روستایی پیرامون دریاچه زریوار از توان ژئوتوریستی آن در راستای تنوعبخشی اقتصادی و ارائه راهکارهای کاربردی در جهت تغییر این وضعیت می‏باشد. در راستای تحقق این امر نیز، دادهها به روش پیمایشی و به صورت هدفمند از میان مسئولین، مدیران گردشگری و توسعهای منطقه، دهیاران، شوراها و آگاهان پنج روستای مجاور تالاب زریوار(دره‏تفی، نی،کانیسانان،کانیسفید، ینگیجه)، متخصصان دانشگاهی و محققان دارای سابقه پژوهش در ارتباط با اثرگذاری تالاب زریوار در اقتصاد منطقه، سرمایهگذاران بخش خصوصی در بخش گردشگری تالاب زریوار، صاحبان کسبوکارهای خرد موقتی وابسته به گردشگری و گردشگران بازدیدکننده از تالاب زریوار و ورودی به روستاهای مورد مطالعه، گردآوری و در بخش کیفی با تکنیک تئوری بنیادی و در بخش کمی با روش تحلیل عاملی، تجزیهوتحلیل گردیدند. نتایج، نشان دادند که چهار عامل اصلی نارساییهای مدیریتی، ضعف برنامه‏ریزی و کمبود خدمات و امکانات مورد نیاز جهت تنوع بخشی اقتصادی و توسعه ژئوتوریسم؛ ضعف در تامین منابع مالی و فضای امنیتی حاکم بر روستاهای مرزی مورد مطالعه؛ نارساییهای اجتماعی و فضای نامناسب کسب و کار؛ و ضعف در بازاریابی و آموزش و کمبود تقاضا که دربرگیرنده 60 شاخص یا مانع بودند، مهمترین موانع و چالشهای پیشروی تنوع بخشی به اقتصاد روستاهای حاشیه تالاب زریوار بواسطه گسترش ژئوتوریسم میباشند. در این میان، عامل اول، یعنی؛ نارساییهای مدیریتی، ضعف برنامه‏ریزی و کمبود خدمات و امکانات مورد نیاز با دارا بودن بیشترین تعداد شاخص‏ها یا موانع تجمعیافته و بیشترین مقدار ویژه، مهمترین و اثرگذارترین، مانع شناخته شد.

مرضیه پورجوپاری، ابوذر پایدار، سیدهادی طیب نیا، علی اکبر عنابستانی،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

امروزه بوم­گردی یکی از ابعاد مهم تحول، تنوع و رونق اقتصاد جوامع روستایی خصوصا در مناطق خشک و نیمه خشک، روستاهای تاریخی و جوامع سنتی و محلی بشمار می­رود. از آنجا که بوم­گردی دارای زمینه­ ها، ظرفیت ­ها، الگوها و جنبه­ های متفاوتی است تشخیص الگوها و ترویج و تقویت الگوهای متناسب با شرایط هر روستا لازمه برنامه­ ریزی توسعه بوم­گردی روستایی است. لذا هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه بوم­گردی مطلوب در نواحی روستایی شهرستان کرمان متناسب با شرایط خاص روستاها و دهستان ­ها است. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و از نوع پژوهش­ های کاربردی است. برای جمع ­آوری داده ­های مورد نیاز، از مطالعات اسنادی و روش پیمایشی استفاده شد. جامعه­ ای آماری پژوهش شامل 16 دهستان شهرستان کرمان است؛ که 17 روستای گردشگرپذیر و دارای اقامتگاه­ های بوم‌گردی از میان 521 روستای دارای سکنه انتخاب شد. از طرفی نمونه­ گیری در سطح جامعه میزبان روستاهای شهرستان کرمان انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ­ها به روش مدل­سازی معادلات ساختاری انجام شد. طبق نتایج تحقیق؛ در مجموع الگوی مطلوب توسعه بوم­گردی دهستان­ های شهرستان کرمان؛ الگوی منفعتی یا رویکرد توانمندسازی اقتصادی خواهد بود. به طور مقایسه ­ای نیز نتایج نشان داد الگوی مطلوب توسعه بوم­گردی دهستان­ های کشیت و ماهان؛ الگوی امنیتی است. مقدار بار عاملی مشاهده شده در الگوی امنیتی در بین ابعاد تبین کننده توسعه بوم­گردی بیش از 3/0 است که نشان می‌دهد همبستگی چشمگیری بین متغیرهای قابل مشاهده با متغیرهای پنهان مربوط به خود وجود دارد. بدین معنا که در توسعه بوم­گردی این دهستان­ ها مطلوب است ثبات سیاسی، امنیت عمومی و شخصی، کاهش جرایم داخل محیط روستا خصوصا داخل خانه­ ها، و خارج از محیط روستا خصوصاً در جاده ­ها و مناطق بکر مد نظر قرار گیرد. نهایتاً الگوی توسعه بوم­گردی دیگر دهستان­ های شهرستان نیز ارائه شد.

سمیرا متقی، سمانه طالعی اردکانی، احسان فرهادی، فرزانه صادقی،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

سلامت یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار است و تأمین هزینه های مراقبت­ های بهداشتی بهینه در جهت رفع انتظارات مردم در راستای حمایت مالی آن­ها، از اصلی­ ترین مسئولیت­ های بهداشتی هر کشور می­باشد؛ با تأکید بر شاخص ­های عادلانه ­سازی مخارج میان اقشار مختلف و در همه سکونتگاه­ ها، این مهم بالاخص در مناطق کمتربرخوردار و محروم ­تر از جمله روستاها، بیشتر به چشم می­ خورد و عدم توجه به آن، پیامدهای منفی زیادی را به همراه خواهد آورد. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی شاخص­ های اثرگذار بر مراقبت­ های بهداشت و درمان خانوارهای روستایی در استان­ های کشورایران می­باشد که با به کارگیری روش ­های نوین اقتصادسنجی و کاربرد نرم­افزار Eviews 12 و با رویکردی توصیفی تحلیلی و در مناطق روستایی 31 گانه استان­ های کشور و در دوره زمانی 1380 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله از تحقیق نشان می­ دهد که، متغیرهای درآمد سرانه، هزینه بیمه ­ای و تحصیلات و آموزش خانوارهای روستایی، از اثرگذارترین فاکتورهای مراقبت­ های بهداشتی و درمانی در همه روستاهای استان­ های ایران محسوب می­شوند اما، نوع اثرگذاری فاکتورهای مربوطه بر وضعیت بهداشتی و درمانی روستاهای استان­ های کشور، به یک میزان نبوده و نحوه اثرپذیری در استان­ های مختلف متفاوت می­ باشد؛ به صورتیکه، با وجود رشد قابل قبول همه روستاهای کشور به لحاظ وضعیت مراقبت­ های بهداشتی و درمانی، در دهه اخیر نسبت به دهه­ های قبل، روستاهای استان­ های مازندران، یزد و اصفهان، در وضعیت قابل قبول­ تری نسبت به روستاهای استان­ های دیگر، قرار داشتند و روستاهای برخی استان­ ها مانند سیستان و بلوچستان، در وضعیت نامناسب مراقبت­ های بهداشتی و درمانی به سر می­برند.

مینو وقری مقدم، وحید وزیری، صیاد اصغری سراسکانرود،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

از گذشته تاکنون بافت فرش یکی از هنرهای با ارزش بوده و منبع درآمد بسیاری از روستاییان در سرتاسر ایران محسوب می‌شود، در این میان فرش‌های بافته شده در شهرستان اردبیل دارای کیفیت و اهمیت بسیار بالایی هستند، اما امروزه تولید فرش دستباف، به دلایلی مانند افزایش قیمت مواد اولیه‌، زمان‌بر بودن پروسه‌ی بافت و نبود محیط مناسب برای بافت فرش رو به افول گذارده است. بر همین اساس پژوهش حاضر در صدد مکان‌یابی مناسب برای خوشه‌ی صنعتی فرش برای توسعه‌ی اقتصاد روستایی در شهرستان اردبیل می‌باشد. دستیابی به این هدف نیازمند مطالعه‌ی عوامل طبیعی و انسانی می‌باشد لذا در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، جمع‌آوری اطلاعات پیمایشی و فرآیند تحلیل شبکه‌ای پس از حصول معیارها و زیرمعیارهای تاثیرگذار، وزن‌دهی به زیرمعیارها انجام شد و بر اساس وزن این زیرمعیارها لایه‌های مطالعاتی در برنامه‌ی GIS (سیستم اطلاعات جغرافیایی) تشکیل شد؛ این معیارها شامل معیارهای طبیعی مانند آب و هوا و اقلیم، معیارهای کالبدی مانند شیب، فاصله از مناطق مختلف و شعاع پوششی و معیارهای انسان‌ساخت مانند مشاغل محلی، کاربری اراضی و غیره می‌شوند. در آخر با تجمیع نقشه‌های مطالعاتی مناسب‌ترین مکان‌ها برای استقرار خوشه‌ی صنعتی فرش در شهرستان اردبیل به دست آمد. بر اساس نقشه‌های حاصل شده در طول پژوهش مشاهده می‌شود که بخش‌های مرکزی شهر اردبیل دارای بهترین موقعیت برای استقرار این کاربری می‌باشد و نامناسب‌ترین مکان‌ها در ارتفاعات غربی شهرستان یعنی ارتفاعات سردابه و قسمت‌های جنوب شرقی شهرستان اردبیل می‌باشند که دارای دمای پایین‌ترو درصد شیب بیشتری هستند و از راه‌ها و مناطق مرکزی شهری و روستایی  فاصله دارند.
 

مصطفی مردانی نجف آبادی، یاسمین زباری، نسرین اوحدی،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

لزوم توجه به پایداری در کشاورزی در سطوح مختلف محلی، منطقهای، ملی و جهانی مورد تأیید قرار گرفته است. ارتقای کارایی و مصرف مطلوب عوامل تولید در بهبود پایداری عملیات کشاورزی در راستای توسعه پایدار امری اجتناب ناپذیر است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر تعیین کارایی و حد بهینه استفاده از منابع تولید در راستای توسعه پایدار در مناطق روستایی گتوند با استفاده از رهیافت تحلیل پوششی داده‌های استوار میباشد. رهیافت بهینهسازی استوار امکان ارزیابی واحدهای تصمیمگیری با دادههای غیرقطعی را فراهم مینماید. داده‌های مورد نیاز در منطقه مدنظر از طریق توزیع و تکمیل پرسشنامه در سال 1398 توسط 121برنجکار با در نظر گرفتن جامعه آماری و استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده حاصل شد. نتایج نشان داد، میانگین کارایی کل فنی در سطح احتمال انحراف 50% و سطح عدم اطمینان 20% برابر79/0 میباشد. در نتیجه تولیدکنندگان منطقه مورد مطالعه نهادههای تولید را برای تولید سطح معینی از تولید به صورت بهینه به کار نمیبرند. مقادیر واقعی مصرف نهاده‌ها توسط برنج‌کاران مناطق روستایی گتوند فاصله زیادی نسبت به مقادیر بهینه برآورد شده دارند. به عبارتی برای ‌همه ‌نهادهها، مازاد‌ مصرف ‌وجود ‌دارد. ناکاراترین نهادهها در پژوهش حاضر سطح زیرکشت و علفکش میباشند. به طوری که می‌توان به ترتیب با کاهش 48% و 45% در مصرف سطح زیرکشت و علفکش به سطح بهینه مصرف این نهادهها بدون کاهش در تولید دست یافت. در این راستا جهت افزایش کارایی و در نتیجه بهبود عملیات پایداری کشاورزی در راستای توسعه پایدار، برنامه‎‎ریزی آموزشی جهت استفاده از تکنولوژیهای مناسب و پیشرفته برای بالابردن بهرهوری عوامل تولید توصیه میشود.

مجید سعیدی راد، فرهاد عزیزپور،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

وقوع اپیدمی کرونا و سویه‌های ناشی از آن به‌طورقطع بر بخش‌های مختلف زندگی انسان اعم از؛ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی و همچنین تعاملات انسانی تأثیرگذار بوده و خواهد بود. در این میان فعالیت‌های مختلف انسان در فضا، ازجمله فرآیندها و نظام فعالیت‌های اقتصادی نیز تحت تأثیر این اپیدمی قرار خواهد گرفت؛ بنابراین نظام فعالیت مناطق روستایی نیز تحت تأثیر آثار سوء این اپیدمی بوده و در آینده نیز تحولاتی را بر خود خواهد دید. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق آمیخته و تکنیک دلفی(34نفر) و همچنین بهره‌گیری از نرم‌افزار MICMAC به تعیین «پیشران‌های کلیدی مؤثر بر بازساخت نظام فعالیت مناطق روستایی در دوران پساکرونا» پرداخته است. با توجه به وجود پیچیدگی، عدم قطعیت‌های فراوان و نقش چند کارکردی روستاهای بخش مرکزی شهرستان ری در فعالیت‌های تولیدی به‌عنوان روستاهای پیرامون کلان‌شهر تهران، سیاست‌های توسعه روستایی در دوران پساکرونا باید بر اهداف توسعه و معیشت پایدار تمرکز کند. همچنین برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار روستایی و تاب‌آوری اقتصادی در این ناحیه فرایند اکتشاف و بررسی آینده ضروری است تا روندها، پیشران‌های کلیدی و عدم قطعیت‌ها مؤثر بر نظام فعالیت‌های روستاییان مشخص شود و مبنای تصمیم‌گیری راهبردی را در این زمینه شکل دهند. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده مهم­ترین پیشران‌های کلیدی مؤثر بر نظام فعالیت‌های روستاییان در محدوده موردمطالعه به ترتیب اهمیت؛ حاشیه‌نشینی، کالایی شدن زمین، تخریب اراضی کشاورزی، کاهش سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی، تنوع‌بخشی به فعالیت‌های اقتصادی، افزایش خزش شهری، تغییر الگوی کشت، افزایش تورم، کاهش نیروی کار و کاهش بیمه محصولات است.

نسرین جلیلیان، یاسر محمدی،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

یکی از راه­ﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑـﺎ ﮐﺎﻫﺶ فقر و بهبود معیشت به ویژه در بین زﻧﺎن روستایی ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار، تامین مالی خرد آنها در قالب اعطای تسهیلات خودکفایی و اشتغال­زایی از طریق نهادهایی مانند کمیته امداد امام خمینی (ره) است. این پژوهش با هدف مطالعه نقش وام ­های اشتغال­زایی بر معیشت پایدار زنان روستایی سرپرست خانوار انجام شد. پژوهش، از نظر ماهیت از نوع پژوهش­های کمی و از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی است. همچنین به لحاظ نحوه گردآوری داده­‏ ها، از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل داده ­ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستایی سرپرست خانوار که تحت پوشش کمیته امداد در دهستان هرسم، شهرستان اسلام‌آباد غرب در استان کرمانشاه بودند که 100 نفر از این زنان انتخاب و به ‏‌صورت سرشماری بررسی شدند. داده‏­ ها با استفاده از پرسشنامه محقق ­ساخته، جمع­ آوری شد که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده ­‏ها در محیط نرم­‏افزار IBMSPSS انجام شد. نتایج نشان داد که دو گروه زنان سرپرست خانوار بهره­مند و بی­بهره از وام ­های اشتغال­زایی کمیته امداد، از نظر وضعیت معیشت پایدار روستایی، تفاوت معنی­داری باهم داشتند و زنان بهره ­مند، مخصوصاً در بعد سرمایه مالی و سرمایه فیزیکی وضعیت معیشت بهتری داشتند. همچنین در بین زنان بهره­مند از وام ­های خوکفایی نیز کسانی که از میزان وام ­های دریافتی و دوره بازپرداخت آنها رضایت داشته و همچنین در دوره­های مهارت­آموزی جهت ایجاد شغل شرکت داشتند، از سطح معیشت پایدار بالاتری برخوردار بودند.

لیلا برفی زاده، منصور غنیان، مسلم سواری،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

شرکت‏ های تعاونی در زمینه‏ های رشد اقتصادی، فقرزدایی، اشتغال مولد، یکپارچگی اجتماعی، تقویت کارآفرینی و مدیریت و تمرکز سرمایه‏ های کوچک در قالب سرمایه‏ های متوسط و کلان ایفای نقش می‏کنند و به‏ عنوان یکی از جدیدترین راه ‏های توسعه پایدار در برنامه‏ های توسعه کشور مطرح هستند. در واقع می‏توان گفت شرکت‏ های تعاونی تولید روستایی از مؤثرترین شبکه ‏های موجود در سطح روستا هستند که به‏طور مستقیم به کشاورزان و توده‏ های روستایی خدمت و در تحقق برنامه‏ های کلان کشور نقش مهمی ایفا می‏کنند. لذا موفقیت تعاونی ‏ها می‏توانند نقش آن‏ها را در توسعه روستایی پر رنگ‏تر نماید در این راستا این پژوهش در پی شناسایی عوامل موفقیت تعاونی‏ های تولید در مناطق روستایی استان لرستان بر‏اساس مدل EFQM انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای شرکت‏های تعاونی تولید روستایی فعال استان لرستان که 2602 نفر در 7 تعاونی تولید روستایی در چهار شهرستان دورود، بروجرد، خرم آباد و الیگودرز، در 41 روستا، می‏باشد. با استفاده از  جدول کرجسی مورگان 335 نفر به روش نمونه‏ گیری تصادفی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده‏ ها با نرم ‏افزار،  SPSS20 انجام شد. یافته ‏ها نشان داد که در بین عوامل EFQM (رهبری، خط‏مشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، فرایندها، نتایج مشتری، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد) معیارهای رهبری، خط‏مشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج کلیدی عملکرد تأثیر مثبت و معناداری بر روی موفقیت تعاونی‏ها دارند که قادرند3/60 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند.

علی اکبر تقی پور، فاطمه مطلبی نژاد، پارسا احمدی دهرشید،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

مفهوم کارآفرینی در پاسخ به نیازهای حاصل از تحولات نظام­ های اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر مطرح شد. در بسیاری از جوامع درحال‌توسعه از جمله ایران، در مسیر کارآفرینی زنان، مشکلات زیادی وجود دارد که سبب شده تا روند حضور زنان در کارآفرینی، کُند باشد. در پژوهش حاضر تلاش می­شود تا عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی از دیدگاه زنان و مردان روستاهای بخش امیرآباد شهرستان دامغان شناسایی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی است. به‌منظور سنجش میزان همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای تحلیل دیدگاه­ زنان و مردان نسبت به شاخص­های موفقیت کارآفرینی از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش دال بر وجود تفاوت معناداری در دیدگاه زنان و مردان دارد؛ البته دراین‌بین هر دو گروه جنسیتی عامل «فردی» را بیش از هر عامل دیگری در موفقیت کارآفرینی مؤثر می­دانند؛ زنان «داشتن تعهد» و «مصمم بودن در کارها» و مردان «داشتن روحیه ریسک­پذیری» و «داشتن روحیه خودباوری» را مهم­ترین زیرمؤلفه‌های عامل «فردی» برشمردند. در میان سایر عوامل نیز، تفاوت دیدگاه معناداری از نظر زنان و مردان وجود دارد؛ از نظر زنان، عوامل «فردی»، «زیرساختی نهادی»، «اقتصادی»، «خانوادگی» و «اجتماعی فرهنگی» به ترتیب نقش مهمی را در موفقیت کارآفرینی ایفا می­نمایند.

اسماء خسروی زو، مریم قاسمی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

بررسی اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری در شرایط کووید 19 به دلیل وابستگی بخشی از درآمد ساکنین به گردشگری حائز اهمیت است. از این­رو مطالعه حاضر به بررسی تاثیر کووید 19 بر اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری شهرستان کلات نادری پرداخته­است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه­ای است. گردآوری اطلاعات شامل روش­های اسنادی و میدانی است. در این مطالعه 8 روستای مقصد گردشگری در شهرستان کلات­نادری شناسایی و به کمک مطالعات میدانی و اسنادی موردمطالعه قرارگرفت. تاثیر کووید 19 بر اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری براساس طیف لیکرت و ذیل سه مولفه اشتغال، سرمایه­گذاری و درآمد به کمک 19 شاخص کمی شد. نتایج نشان داد کووید 19 درآمد صاحبان کسب­وکارهای گردشگری را با میانگین 8/3 بیش از مولفه اشتغال با 5/3 و سرمایه­گذاری با 5/3 تحت­تاثیر قرار داده­است. روستای آبگرم با میانگین 5/4 بیشترین اثرات را از کووید 19 متحمل شده­است. همچنین در روستاهای مقصد گردشگری به­طور متوسط هر روستا با کاهش سالیانه 19941 نفر گردشگر نسبت به قبل از شیوع کووید 19 مواجه بوده که این امر باعث کاهش تعداد 31 کسب­وکار مستقیم و 44 کسب­وکار غیرمستقیم فعال در گردشگری، 47 شاغل مستقیم و 77 شاغل غیرمستقیم و 5/1 اقامتگاه بوم­گردی نسبت به قبل از شیوع کووید 19 در روستاهای مقصد گردشگری گردیده است.

شمسی عابری منصور، میثم موسایی، عادل عبداللهی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

کارآفرینی به‌عنوان یک مداخله توسعه استراتژیک در نظر گرفته می‌شود که می‌تواند در سرعت‌بخشیدن به توسعه نقش مهمی را ایفا نماید. در همین راستا کارآفرینی روستایی که یک مفهوم پویا بوده به‌طورکلی به‌عنوان «کارآفرینی در سطح روستا که می‌تواند در زمینه‌های مختلف از جمله تجارت، صنعت، کشاورزی رخ دهد و به‌عنوان یک عامل قوی برای توسعه اقتصادی عمل کند» تعریف می‌شود. هدف از انجام این تحقیق زمینه­سازی جهت گسترش کارآفرینی و تبیین جامعه­شناختی از عوامل مؤثر بر این امر است. برای دستیابی به این هدف از نظریه ساخت­یابی گیدنز بهره گرفته شد. بر اساس این نظریه ظهور فرصت‌ها یا خطرات درون فضا از دریچه نظری ساختار و علم پیچیده مورد بررسی قرار می­گیرد و به طور خاص، برخورد و ملاقات فرصت‌ها با کارآفرینان از این منظر موردبحث قرار می‌دهد. برانگیختگی انرژی کارآفرینی از پیوند افراد و فرصت‌ها سرچشمه می‌گیرد. از این رو  بررسی این موضوع در بخش بهار همدان با توجه به ظرفیت­های موجود در منطقه امری ضروری است. بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر از روش پیمایش بهره گرفته شد و ابزار گردآوری داده­ها نیز پرسش‌نامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین­ روستاهای بخش بهار همدان تشکیل می­دهند که ازاین‌بین تعداد 450 خانوار به‌عنوان حجم نمونه از طریق نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله‌ای جهت مصاحبه انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که زمینه­های توسعه کارآفرینی در روستاهای این بخش بالا بوده و این روستاها پتانسیل لازم جهت توسعه کارآفرینی را دارند. همچنین نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که بین امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و امید به آینده با کارآفرینی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین از دیگر نتایج این تحقیق می­توان به تبیین 215/0 متغیرهای مذکور بر کارآفرینی اشاره کرد.

فاطمه عسکری بزایه،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین مشوق­ های سرمایه ­گذاری و بهبود محیط کسب‌وکار، تسهیل و تسریع فرایندهای صدور مجوزهای کسب‌وکار است. این فرایند دارای چنان اهمیتی است که به تنها مؤلفه یا دست‌کم یکی از اصلی­ترین مؤلفه‌ها برای ارزیابی‌های بین‌المللی محیط کسب‌وکار تبدیل‌شده است. رویه‌های صدور مجوز در بخش کشاورزی نیز متداول است و چه‌بسا به دلیل مسائل مهم ازجمله رعایت بهداشت عمومی و ایمنی محیطی حالت خاص‌تری به خود می‌گیرد. دامپروری یکی از پررونق‌ترین فعالیت‌های تولیدی در بخش کشاورزی و یکی از ارکان مهم اقتصاد روستایی است و به‌مانند تمامی آن‌ها نیازمند بستری مناسب برای تحقق مأموریت‌های محوله خود است. صدور پروانه پرورش دام سنگین با توجه به ضوابط و مقررات تعیین‌شده در قانون نظام جامع دامپروری کشور صورت می­گیرد. براین اساس، به‌منظور تبیین وضع موجود و بهینه فرایند صدور مجوزهای دام سنگین، پروژه‌ای ملی در استان‌های اصفهان، خراسان رضوی، قم، کردستان، کرمانشاه، گیلان باهدف بهینه کاوی و به روش کانونی و مصاحبه هدفمند با متقاضیان و کارشناسان کلیدی دستگاه­های متولی صدور مجوز انجام‌شده است. نتایج پروژه حاکی از وضعیت نابسامان فرایند صدور مجوز و نبود رویه یگانه و هماهنگ در استان­های موردبررسی بوده است. با توجه به بررسی­های به‌عمل‌آمده در استان­های موردبررسی، بحرانی‌ترین عامل طولانی شدن فرایند صدور مجوز تعدد مراکز تصمیم‌گیری و استعلام‌های موازی دستگاه‌ها و عدم وجود سامانه­های برخط و هوشمند و به‌روز و نیز ضوابط و دستورالعمل­های این مراکز است. درنهایت، وضعیت موجود و بهینه فرایند صدور مجوز در قالب چارت­هایی ترسیم‌شده است که به درک بهتر این مسئله کمک خواهد کرد. بازمهندسی فرایند صدور مجوزها طبق قانون هیئت مقررات زدایی ذیل وزارت امور اقتصادی و دارایی؛ نظارت دوره‌ای برای تسهیل صدور مجوزهای کسب‌وکار در خصوص کاهش زمان و پیچیدگی فرایند و هزینه‌های سربار و مضاعف؛ و پاسخگویی به استعلامات صدور مجوزها به‌صورت الکترونیکی و طبق برنامه زمان‌بندی ابلاغی ازجمله پیشنهادهای مطرح‌شده است.

معصومه نوروزی‌نژاد، مجید یاسوری، روح‌اله اوجی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

در طی دهه­ های گذشته، تضعیف فعالیت‌های اقتصادی به دلیل شرایط نامناسب بازار، دلالی و معیشتی‌بودن، موجب گسترش فقر، بیکاری پنهان، درآمد پایین و در نهایت موجب ناپایداری اقتصادی سکونتگاه­ های روستایی شده است. یکی از اقدامات مهم شناخت وضع موجود پایداری اقتصادی است تا در برنامه‌ریزی‌ها مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف شناخت سطح پایداری اقتصادی روستاهای شهرستان و شناسایی الگوی فضایی آن انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، دهیاران روستاهای شهرستان لنگرود است که تعداد آن‌ها 110 دهیار می‌باشد. در این پژوهش برای شناسایی الگوی فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاه ­های روستایی شهرستان از آزمون­های فضایی خودهمبستگی موران عمومی، آماره G، و تحلیل لکه‌های داغ بهره گرفته شد. نتایج به­دست آمده نشان داد الگوی توزیع فضایی پایداری اقتصادی و مولفه­ های آن در سطح روستاهای شهرستان لنگرود به صورت تصادفی است که یکی از مهم­ترین دلایل آن نیز، تصادفی بودن الگوی توزیع روستاها در سطح شهرستان می­باشد. نتایج مقایسه سطح پایداری اقتصادی روستاها و موقعیت جغرافیایی آن­ها (جلگه­ ای و کوهپایه­ ای) نشان داد که روستاهای پایدار در مناطق جلگه ­ای شهرستان واقع شده­اند و هرچه موقعیت طبیعی و ارتفاعی روستاها به سمت کوهپایه­ای پیش می­رود، از میزان پایداری اقتصادی آن­ها کاسته می­شود که به دلیل موقعیت­های ارتباطی روستاهای کوهپایه­ای و کوهستانی و دوری از شهر، پراکنده­بودن و جمعیت پایین، پایین‌بودن سرانه زمین کشاورزی به علت شرایط شیب زمین این مناطق است.

محمود گنجی پور، مصطفی طالشی، محسن شاطریان،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

در این پژوهش با توجه به نقش دولت در توانمندسازی و توسعه روستاها، اقداماتی که دولت در قالب نظام برنامه­ های توسعه به ویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران انجام داده است، نخست با شناخت و تحلیل سرمایه گذاری­ های دولتی به روستاها و سپس نقش توانمندسازی مردم و چگونگی اثرگذاری آن در روستاهای ناحیه کاشان مورد بازشناسی قرار می­ گیرد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری کلیه 15255 خانوار روستایی ناحیه کاشان و حجم نمونه 316 خانوار می باشد. دراین تحقیق با بهره ­گیری از روش طبقه بندی و بکارگیری ماتریس سه بعدی از شاخص­های همچون میزان سرمایه­ گذاری دولتی(شاخص اثرگذار)، موقعیت جغرافیایی روستا و میزان جمعیت به عنوان شاخص ­های اثربخش تعیین روستاهای نمونه استفاده و در مجموع 12 روستا انتخاب شد. برای تبیین رابطه میان متغیر مستقل و وابسته با توجه به ماهیت فرضیات از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی و ضریب تعیین(R2) درنرم افزار SPSS استفاده شد. یافته­های حاصل از مطالعات میدانی ازوجود رابطه قوی، مثبت و مستقیم بین دو متغیر سرمایه­گذاری و توانمندسازی روستاییان(000/0P=) حکایت دارد. با توجه به تحلیل رگرسیون چند متغیره، متغیر سرمایه­گذاری کالبدی – فضایی (301/0BETA=)، سرمایه­گذاری اجتماعی (256/0BETA=) و سرمایه گذاری اکولوژیکی (228/0BETA=)، بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته(توانمندسازی) داشته­اند. در نهایت باید در فرایند سرمایه گذاری دولت، توانمندسازی و ظرفیت سازی به عنوان هدف تعقیب شوند و دربرنامه‌های توسعه پایدارروستایی به برنامه­ریزی مشارکت­مدار و تسهیلگر، پایین به بالا و غیرمتمرکز توجه و رویکرد حاکم بر فرایند توسعه روستایی در ایران و ناحیه از طریق انتخاب سیاست­های اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و کالبدی- فضایی مناسب اصلاح گردد.

رویا رحیمی، حامد قادرزاده،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

یکی از چالش ­های اصلی جمعیت موجود و رو به رشد انسان تامین غذا و تولید کشاورزی است. استفاده از منابع آب مثل دریاچه­ های طبیعی، آبگیرها، مخازن پشت سدها، آب­ بندها و رودخانه ­ها می ­تواند در دستیابی به منابع غذایی جدید نقش مهمی داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اقتصادی اجتماعی احداث سد آزاد بر توسعه روستایی و نظام ­های بهره­برداری کشاورزی انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل بهره ­برداران سرپرست خانوار ساکن روستاهای حاشیه سد آزاد در منطقه کلاترزان است. روش نمونه­ گیری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه ­ها استفاده شد. داده ­ها از نوع میدانی و از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری برای سال 99 جمع­آوری گردید. تعداد نمونه­ های پژوهش بالغ بر 146 نمونه است. آمار توصیفی و روش منفعت -هزینه برای تجزیه و تحلیل داده­های پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می­دهد، با احداث سدّ تعداد کل بهره­ برداران از 209 خانوار بهره­بردار قبل از احداث به 179 کاهش پیدا کرده است؛ و این باعث مهاجرت 473 نفر از مردم ساکن به ویژه جوانان به سایر مناطق اعم از شهر و سایر روستاها شده است. با توجه به کاهش ارزش تغییرات تولید محصولات کشاورزی (بعد از احداث) و ارزش منافع و هزینه­ های سدّ برای روستاییان حاشیه سدّ، مجموع کل منافع و هزینه به ترتیب 30/65557 میلیون تومان و 14/146368 میلیون تومان می­باشد. نسبت منفعت به هزینه ( با نرخ تنزیل 18 درصد) بالغ بر 448/0 است و از نظر افراد نمونه توجیه اقتصادی ندارد. بازنگری الگوی بهینه تولید و سایر فعالیت‌های ممکن در منطقه با توجه به تغییر ساختار و اندازه واحدها از سوی کارشناسان اقتصاد کشاورزی قویا پیشنهاد می‌گردد. نتایج مقایسه مطالعات با مطالعات مشابه نشان می‌دهد، در بیشتر موارد خانوارهای جابجا شده نگاهی چندان مثبت نسبت به اجرای چنین طرح‌هایی ندارند و نگرانی غالب معطوف به  از دست دادن نیروهای کار جوان خانوادگی است. در خاتمه پیشنهاد می‌گردد، ارزیابی اقتصادی مناطق پایین سدّ نیز انجام گیرد.
 


صفحه 17 از 20     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb