26 نتیجه برای محمدی
ناهیده محمدی، بیژن رحمانی، ناصر شفیعی ثابت،
دوره 11، شماره 40 - ( تابستان 1401 )
چکیده
توانمندسازی روستاییان، منجر به سازماندهی آنها در قالب سازمان های غیردولتی و مردم نهاد شده؛ و زمینه مشارکت موثر آنان را در فراگرد توسعه و تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی فراهم می سازد. در این راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه، ارتباط بین تسهیلکنندههای توانمندسازی روستاییان در میزان شکلگیری سازمانهای غیردولتی، و ارتباط این سازمانها در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی(در قالب 15 شاخص) در سطح30 روستا و 300 خانوار نمونه روستاهای شهرستان جوانرود سنجیده شد. یافته ها نشان داد بین بهبود شاخص های توانمندسازی و میزان شکل گیری و گسترش سازمان های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی رابطه معنی دار وجود دارد. لیکن، این ارتباط از نوع کاهشی-کاهشی بوده است؛ که نامناسب بودن جایگاه متغیرهای پژوهش در ناحیه مورد مطالعه را آشکار ساخته است. به سخن دیگر، عملیاتی کردن روش های توانمندسازی به دلیل غلبه رویکرد «بالا به پایین» و «حکومت محور» نتوانسته است احساس قدرت و توانمندی را در روستاییان ایجاد و زمینه مشارکت مؤثر و سازمان یافته آنان در چارچوب سازمانهای غیردولتی را فراهم نماید. به گونه ای که پایین بودن سطح مشارکت سازمان های غیردولتی سبب نارسایی در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی- اکولوژیک شده است. بنابراین، ضروری است، از راه توجه و بهبود شاخص های تسهیل کننده توانمندسازی روستاییان همچون؛ آموزش و آگاهی بخشی، دانش و مهارت، انسجام و همبستگی، اعتماد و اطمینان، مشارکت، نهادسازی و حمایت سیاسی دولت، و تغییر رویکرد به سوی «اجتماع محور» و «پایین به بالا»، زمینه مناسبی برای مشارکت آنان با هدف شکل دهی سازمان های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی فراهم شود.
نسرین جلیلیان، یاسر محمدی،
دوره 11، شماره 41 - ( پاییز 1401 )
چکیده
یکی از راهﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑـﺎ ﮐﺎﻫﺶ فقر و بهبود معیشت به ویژه در بین زﻧﺎن روستایی ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار، تامین مالی خرد آنها در قالب اعطای تسهیلات خودکفایی و اشتغالزایی از طریق نهادهایی مانند کمیته امداد امام خمینی (ره) است. این پژوهش با هدف مطالعه نقش وام های اشتغالزایی بر معیشت پایدار زنان روستایی سرپرست خانوار انجام شد. پژوهش، از نظر ماهیت از نوع پژوهشهای کمی و از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی است. همچنین به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستایی سرپرست خانوار که تحت پوشش کمیته امداد در دهستان هرسم، شهرستان اسلامآباد غرب در استان کرمانشاه بودند که 100 نفر از این زنان انتخاب و به صورت سرشماری بررسی شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شد که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده ها در محیط نرمافزار IBMSPSS انجام شد. نتایج نشان داد که دو گروه زنان سرپرست خانوار بهرهمند و بیبهره از وام های اشتغالزایی کمیته امداد، از نظر وضعیت معیشت پایدار روستایی، تفاوت معنیداری باهم داشتند و زنان بهره مند، مخصوصاً در بعد سرمایه مالی و سرمایه فیزیکی وضعیت معیشت بهتری داشتند. همچنین در بین زنان بهرهمند از وام های خوکفایی نیز کسانی که از میزان وام های دریافتی و دوره بازپرداخت آنها رضایت داشته و همچنین در دورههای مهارتآموزی جهت ایجاد شغل شرکت داشتند، از سطح معیشت پایدار بالاتری برخوردار بودند.
سعدی محمدی، زهرا حکیمی نیا،
دوره 11، شماره 42 - ( زمستان 1401 )
چکیده
تامین معیشت و کیفیت مطلوب زندگی از طریق دسترسی به داراییهای معیشتی؛ هسته اصلی امنیت پایدار به عنوان رهیافت نوین تامین امنیت مناطق مرزی است. در این راستا، وضعیت پایداری امنیتی نواحی روستایی مرزی شهرستان مریوان به واسطه عدم دسترسی مناسب به داراییهای معیشتی مورد سنجش قرار گرفت. پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر به لحاظ ماهیت؛ کیفی و متکی بر ریشهیابی ساختاری، پیامدسنجی و سپس ارائه راهکارهای کاربردی متناسب میباشد. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر نقش آفرینان اصلی عرصه توسعهای، مدیریتی، امنیتی، متخصصان علمی، آگاهان و مدیران محلی روستاهای مرزی شهرستان مریوان میباشد که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه عمیق قرارگرفتند(مصاحبه با 50 نفر). تجزیه و تحلیل پاسخها با تکنیک تئوری بنیادی انجام گرفت. نتایج نشان دادند که پیامدهای ناپایداری های امنیتی حاصل شده از عدم دسترسی مناسب به داراییهای معیشتی در 51 متغیر در قالب 6 مولفه مرتبط با معضلات امنیت سیاسی-نظامی، امنیت محیط طبیعی، امنیت اجتماعی، امنیت اقتصادی، ناامنی غذایی و آسیب های بلندمدت امنیتی در 3 مقوله اصلی ناپایداری امنیت انسانی(محلی- منطقهای)، ناپایداری امنیت ملی و ناپایداری امنیتی بلندمدت جای گرفتند. همچنین63 ضعف در قالب مولفههای ضعف برنامهریزی، سیاستگذاری و مدیریتی توسعهای؛ نامناسب بودن محیط کسب و کار منطقه؛ مدیریت امنیتی مرز؛ ضعف قوانین و حمایت ها؛ ضعف در زیرساختهای کالبدی مورد نیاز توسعه اقتصادی؛ کمبود سرمایه مردم محلی و ضعف¬های اجتماعی-فرهنگی؛ مهمترین علل و عوامل و کاستیهایی هستند که وضعیت نامناسب موجود دسترسی روستاییان مرزی شهرستان مریوان به داراییهای معیشتی را موجب شدهاند و در نهایت؛ راهبرد انسداد مرزها و مدیریت تهدیدمحورانه، راهبرد مدیریت توسعهای تک بعدی، بهرهگیری افراطی از محیط طبیعی و پرداختن به مشاغل کاذب و قاچاق و مهاجرت و خروج سرمایه از مرزها؛ مهمترین، راهبردهای اتخاذی از سوی مسئولین توسعهای و امنیتی و روستاییان در مقابله با وضعیت نامناسب دسترسی به داراییهای معیشتی و ناپایداریهای امنیتی حاصل از آن میباشد.
حمید رستگاری کوپایی، ذکریا محمدی تمری، مریم شریف زاده، ویدا علی یاری،
دوره 12، شماره 44 - ( تابستان 1402 )
چکیده
تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابتپذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روشهای خلاقانه امکان پذیر نمیباشد. کارآفرینی با بدل شدن به مقولهای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع بهعنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا میکند. در عصر حاضر اهمیت شرکتهای نوآور و کارآفرین بهاندازهای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته میشوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را بهدنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکتهای تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمانها میباشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونیها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سودآوری برای آنها نقش بسزایی دارد. از اینرو تلاش برای زمینهسازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونیها یکی از اولویتهای برنامههای توسعه بخش تعاون بهحساب میآید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونیهای کشاورزی، احیاء، بهرهبرداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمعآوری داده از پرسشنامههای ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل دادههای توصیفی از نرمافزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیهها از نرمافزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازهگیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگیهای مدیران"، "ویژگیهای کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.
محمود محمدی،
دوره 12، شماره 45 - ( پاییز 1402 )
چکیده
فقر به عنوان یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی شناخته شده و ارتباط معناداری نیز با زندگی روستایی دارد. به همین جهت بررسی عوامل موثر در کاهش فقر میتواند سیاستگذاران را در اتخاذ تصمیمات مناسبتر برای توسعه مناطق روستایی یاری کند. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات اقتصادی سواحل مکران در کاهش فقر مناطق روستایی چابهار میباشد. به این منظور، پژوهش حاضر بر حسب نوع روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS و مدل F-VIKOR استفاده شده است. نتایج نشان داد، وضعیت حدودی اقلام مصروفی (غذا با مقدار میانگین 12/3، آموزش با مقدار میانگین 31/3، ابزارآلات مصرفی با مقدار میانگین 14/3، بهداشت و درمان با مقدار 34/3، حمل و نقل با مقدار 34/3) متوسط رو به زیاد و سایر اقلام مانند (تفریح و مسافرت با مقدار میانگین 2/10، سپردهگذاری با مقدار 11/2، خدمات با مقدار 22/2، زمین با مقدار 19/2، دامداری با مقدار 22/2، پوشاک با مقدار 24/2، مسکن با مقدار 22/2) متوسط میباشند. سایر نتایج نشان داد، در روستاهای مورد مطالعه از تعداد افراد فقیر به غیرفقیر در سالهای اخیر نسبت به سالهای قبل افزایش یافته است و درصد بسیار کمی از افراد فقیر شدهاند، همچنین نتایج نشان داد، بین شاخصهای اقتصاد سواحل مکران و کاهش فقر در بین خانوارهای روستایی مطرح شده ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد، بر این اساس، ظرفیتهای گردشگری سواحل مکران با مقدار تغییرات احتمالی 36781/0 بیشترین و توسعه صنایع با تغییرات احتمالی 2087/0، کمترین میزان تاثیر را در تغییرات پیشآمده از فقیر به غیرفقیر به خود اختصاص داده است. در نهایت نتایج نیز نشان داد، روستاهای تیس با مقدار وزن (1) و روستای شهرک مسکونی گواتر با مقدار وزن (000/0)، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تاثیرپذیری را از اثرات اقتصادی سواحل مکران به خود اختصاص دادهاند.
کبری نجفی، حسین فراهانی، بهروز محمدی یگانه، علیاکبر نجفیکانی،
دوره 12، شماره 46 - ( زمستان 1402 )
چکیده
امروزه کسب و کارهای کوچک و خرد روستایی میتواند نقش مهمی در متنوعسازی اقتصاد جوامع روستایی ایفا کند و وسیلهای برای تحریک رشد اقتصاد نواحی روستایی و به تبع آن اقتصاد ملّی به شمار میآید. در این راستا جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی نقش بسیار حایز اهمیتی در رونق کسب و کارها ایفا میکنند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و میدانی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی 12 روستای شهرستان بابلسر میباشند که بالغ بر 8364 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 25840 نفر میباشد. تعداد نمونه مورد نیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 367 نفر تعیین گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مولفههای مورد بررسی تحقیق برابر با 79/0 به دست آمده است و روایی تحقیق یا اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری محتوایی بدست آمده است. دادههای مستخرج از پرسشنامه با بهرهگیری از نرمافزار spss و با استفاده از مقایسه میانگین فریدمن، ماتریس تحلیلی همبستگی گاما و رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان میدهد که استفاده از مناظر روستایی و ساحلی بسیار زیبا با چشماندازهای خیرهکننده، داشتن محیط آرام و بدون سر و صدا و تفریحات ساحلی بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و در بهبود کسب و کارها نقش کلیدی ایفا میکنند. نتایح تحلیل همبستگی گاما نشان میدهد که افزایش تنوع شغلی به تبع وجود جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی با افزایش فرصتهای شغلی، افزایش درآمد روستاییان، افزایش سطح آگاهی و دانش عمومی در راستای فعالیتهای کارآفرینانه و افزایش انگیزه جوانان جهت سکونت و اشتغال در روستا رابطه معنادار و 99 درصدی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه با روش همزمان برای تبیین تأثیر جاذبههای گردشگری بر بهبود کسب و کارهای کوچک و اوضاع اقتصادی خانوارهای روستایی نشان میدهد که مؤلفههای بررسیشده تا حد قابلقبول و معناداری به متغیرهایی مرتبط هستند که بررسی شدند. در ضمن ضریب تعیین بدست آمده حاکی از آن است که توسعهیافتگی حدود 72 درصد به متغیرهای بررسیشده وابسته است.