جستجو در مقالات منتشر شده


227 نتیجه برای اقتصاد

سجاد امیدی، حامد چهارسوقی امین،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کسب و کارهای کوچک خانگی در کاهش فقر خانوارهای روستایی شهرستان مهران انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع ­آوری داده­ ها از نوع علی- ارتباطی و از طریق پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری آن تمامی خانوارهای روستایی شهرستان مهران به تعداد  816 خانوار بود که در زمینه کسب و کارهای خانگی فعالیت داشتند. برای تهیه نمونه ­ی 260 نفری از این جامعه آماری از روش نمونه­ گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزار گردآوری داده ­ها در این تحقیق پرسشنامه بود. برای تأمین روایی ابزار تحقیق، از پانل متخصصان استفاده شد. به منظور تعیین پایایی، با انجام آزمون مقدماتی از نمونه­ای 30  نفری از مجریان کسب و کارهایی خانگی شهرستان دهلران (جامعه مشابه)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 75/0 تا 90/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش­ های آمار توصیفی و استنباطی و نرم­افزار SPSS18 صورت گرفت. یافته­ ها نشان داد که بین کارکردهای آزادی و استقلال عمل بیشتر کسب و کارهای خانگی، پایین ­بودن هزینه راه­اندازی کسب و کارهای خانگی، تناسب با ویژگی­ های جسمی افراد معلول و کم­ توان، موفقیت بیشتر جسمی افراد معلول و کم ­توان در انجام کسب و کار خانگی، تناسب با اقشار مختلف کسب و کارهای خانگی، عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی و کاهش فقر خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی ­داری وجود دارد. همچنین، کارکردهای تناسب با اقشار مختلف، پایین ­بودن هزینه راه ­اندازی کسب و کارهای خانگی و عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی، 65 درصد از تغییرات متغیر وابسته کاهش فقر خانوارهای روستایی را تبیین نمود.

علیرضا استعلاجی، یعقوب زارعی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

وجود قدمت کشاورزی در ایران و ریشه­دار بودن مضامین و محتوای سنتی آن توجه به علم ترویج، بکارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و اشاعه نوآوری­های فنی را ضزوری و لازم می­ نماید تا جایی که نیل به توسعه پایدار کشاورزی مستلزم آموزش بهره­ برداران، ظرفیت­ سازی و ایجاد تغییر در بینش و مهارت افراد است. از همین­رو نقش بی­بدیل کیفیت و ارایه خدمات ترویجی در توسعه کشاورزی و توانمندسازی روستاییان موجب گردید تا پژوهش حاضر با هدف رتبه­بندی استان­­های کشور در ارائه خدمات آموزشی- ترویجی کشاورزی در مقطع زمانی 1390 با استفاده از منابع اسنادی و بهره­ گیری از 15 مؤلفه آمارنامه جهاد کشاورزی و بهره­جویی از مدل تاپسیس فازی، با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام پذیرد. نتایج ارزیابی میزان توسعه استان­های کشور در ارایه خدمات آموزشی- ترویجی کشاورزی حاکی از آن است که توزیع ناموزون خدمات، شکاف عمیقی بین استان­های کشور ایجاد نموده است. به طوری که تنها 4 استان­ فارس، آذربایجان­غربی، خوزستان و مازندران در ارائه خدمات ترویجی کشاورزی توسعه­ یافته­­ اند و سایر استان­ها در وضعیتی متوسط تا محروم قرار دارد که در این میان استان­های هرمزگان، قم، خراسان­شمالی و خراسان­ جنوبی در زمره محروم­ترین مناطق قرار گرفته است. بر همین اساس ارزیابی عملکرد نظام ترویج کشاورزی در استان­های کشور، لزوم احداث، نوسازی، تجهیز و تقویت مراکز ترویجی در استان­های محروم و بازنگری در نحوه ارایه خدمات به روستاییان را بیش از پیش آشکار می­سازد.

مهدی چرمچیان لنگرودی، علیرضا جانباز،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

اعتبارات بانک کشاورزی در بخش­ های مختلف کشاورزی از جمله آبیاری پرداخت می­شود. هدف پژوهش، تحلیل رضایت­مندی  باغداران استفاده­ کننده از اعتبارات بانکی آبیاری تحت­ فشار در شهرستان قائم­شهر بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر امکان متغیرها از نوع توصیفی و علی- ارتباطی است. جامعه آماری پژوهش حاضراز 3160 نفر از باغداران شهرستان قائم‌شهر تشکیل شده است. تعداد نمونه‌های موردنظر این پژوهش بر طبق فرمول کوکران 150 نفر برآورد گردید که به صورت طبقه­ای با انتساب متناسب در جامعه انتخاب شده­اند. روایی پرسشنامه، از سوی اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان بانک کشاورزی مورد تأیید قرار گرفته است و مقدار ضریب کرونباخ آلفا برای پرسشنامه پژوهش برابر 79/0 محاسبه شده است. نتایج نشان داد که 7/74 درصد از باغداران پاسخگو در مجموع از اعتبارات بانکی رضایت داشته و 3/25 درصد نیز ناراضی بوده ­اند. پاسخگویان، از نظرجنس 7/8 درصد زن و 3/91 درصد مرد بوده­اند. میانگین سنی باغداران نیز برابر 49سال بوده است. همچنین رگرسیون چندگانه نشان داد که 5/85درصد واریانس رضایت­مندی باغداران استفاده کننده از شهرستان قائم­شهر توسط سه عامل نگرش، خصوصیات اقتصادی و ویژگی­ های اجتماعی تبیین می­شود. 

یاسر فیض آبادی، شبنم زاهدی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

سال 1990 در گزارش برنامه عمران ملل متحد، شاخص مرکب توسعه انسانی موسوم به HDI توسط کارشناسان آن سازمان مطرح شد. این شاخص از ترکیب شاخص­های امید به زندگی، باسوادی و درآمد سرانه به­دست میآید و در محاسبه آن از حداقل، حداکثر و نسبت بین آنها استفاده میشود. در مقاله حاضر شاخص توسعه انسانی مناطق روستایی استان­های ایران در دو مقطع 1384 و 1394 به دو روش سازمان ملل و منطق فازی محاسبه و نتایج حاصله مورد ارزیابی و مقایسه قرار می­گیرد. بر اساس شاخص توسعه انسانی محاسباتی در هر دو مقطع 1384 و 1394 استان­هایی نظیر تهران، گیلان، اصفهان و فارس بهترین رتبه­ها و استان­هایی نظیرکهگیلویه و بویراحمد، کردستان و سیستان و بلوچستان بدترین رتبه­ها را با استفاده از هر دو روش داشته است. رتبه­بندی مؤلفه­های تشکیل دهنده شاخص توسعه انسانی نیز موید نتایج حاصله است. به دلیل اینکهدر روش دوم فازی مقدار ماکسیمم و مینیمم شاخص­ها بر اساس اطلاعات استان‌ها جمع­آوری شده، رتبه شاخص توسعه انسانی محاسباتی بر اساس روش فازی نسبت به روش سازمان ملل واقع‌بینانه‌تر به نظر می­رسد. همچنین علی­رغم تحولات صورت گرفته پس از یک دهه در روستاها، هنوز این شاخص مطلوب نیست ولی در مقایسه‌ با سال 1384 بهبود یافته است، به طوری که استان سیستان و بلوچستان با حدود 15 درصد بیشترین و استان تهران با حدود 3 درصد کمترین نرخ رشد را در شاخص توسعه انسانی داشته که به وضوح حکایت از کمتر شدن اختلاف توسعه­ای بین مناطق دارد. به علاوه نتایج نشان می­دهد که مناطق روستایی استان­های مرزی کشور دارای توسعه انسانی به­مراتب پایین­تری نسبت به استان‌های مرکزی کشور هستند. بنابراین توجه به مناطق روستایی مرزی در برنامه‌ریزی‌های کلان منطقه‌ای ضروری است.

حمدالله سجاسی قیداری، شادی خوب، سیدرضا حسینی کهنوج، کبری مرادی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

اقتصاد روستاییان دارای آسیب­پذیری بالایی است و با کوچکترین تغییرات دچار مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعددی می‌شود. روستاییان عمدتاً دارای فعالیت­های کشاورزی تک ساختی هستند که با دگرگونی در آن و تنوع­بخشی فعالیت­های اقتصادی موجب افزایش انعطاف­پذیری و کاهش آسیب­پذیری روستاییان می‌گردد. هدف این مطالعه، بررسی میزان تأثیر تنوع بخشی اقتصادی بر تاب‌آوری مردم مناطق روستایی بوده است. ناحیه مورد مطالعه دهستان رادکان شهرستان چناران بوده است. برای تعیین جامعه آماری نمونه در روستاهای مورد مطالعه از فرمول کوکران با میزان خطای 07/0 استفاد شد که تعداد 202 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده­های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای، رگرسیون خطی ساده ) در نرم افزار SPSS  و در نهایت از سیستم استنتاج فازی در محیط نرم افزار متلب (MATLAB) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد متغیر وابسته ویژگی اقتصادی با آماره پیرسون 119/0 و ویژگی اجتماعی با آماره پیرسون 256/0 با متغیر مستقل (تنوع شغلی) دارای رابطه مستقیم اما با شدت ضعیف بوده است. با استفاده از آزمون T نتایج گویای آن است که شاخص‌های متغیر تاب آوری در وضعیت مناسبی قرار دارد. همچنین بین شاخص­های تاب­آوری (اقتصادی و اجتماعی) با متغیر تنوع شغلی رابطه معناداری وجود دارد، روستاهای مورد مطالعه در دهستان رادکان از جمله رادکان، موچنان، قیاس آباد، حکیم آباد، خریج، مغان، زینگر، گوارشگان، بهمن جان علیا و قزلحصار از لحاظ تأثیر تنوع بخشی اقتصادی بر تاب­آوری روستایی در وضعیت متفاوتی نسبت به هم قرار دارد.

علی یوسفی، امیرمظفر امینی، مهدیه شهابی نژاد، سودابه سرائی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

بخش کشاورزی به­عنوان یکی از بخش­ های مهم اقتصادی نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. یکی از موانع توسعه در این بخش به­ ویژه در ایران، پراکندگی قابل­ توجه زمین­ های کشاورزی است. با توجه به مزایای یکپارچه­ سازی و معایب پراکندگی اراضی، در پژوهش حاضر تلاش شده تا میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه­ سازی اراضی در دشت نیاله­ی بخش میمه شهرستان شاهین­شهر و میمه در استان اصفهان، با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی مورد سنجش قرار گیرد. جامعه آماری شامل بهره ­برداران دشت نیاله در بخش میمه بوده است. اطلاعات میدانی مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان منطقه نیاله گردآوری شده­ است. جهت بررسی مالی طرح یکپارچه­ سازی، میزان سودآوری قبل و بعد از اجرای طرح در دشت نیاله در سطوح مختلف کشت در ده سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی مالی نشان داد که یکپارچه­ سازی زمین­ های زراعی منجر به افزایش سودآوری در سطوح زراعی کوچک­تر نسبت به سطوح بزرگ­تر در این مناطق شده است. از سویی، بهره ­برداران از اجرای طرح رضایت داشتند و ارتباطات آنها نسبت به قبل از اجرای طرح افزایش یافته است.

حبیب اله فصیحی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

در این مقاله عوامل مؤثر بر ساختار فضایی-کالبدی روستای گلحصار شهرستان ری در استان تهران در ارتباط با کلانشهر تهران مورد بررسی و تحلیل  قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و از داده­های  اسنادی و نیز اطلاعات حاصل از پیمایش استفاده شده است. در تحقیق علاوه بر شیوه­های توصیفی، تکنیک تحلیل ساختاری متقاطع در نرم­افزار میک­مک نیز به­کار گرفته شده است. یافته­ها نشان داد که این روستا طی شش دهه اخیر، رشد سرسام­آور جمعیتی و فیزیکی  را پشت سرگذاشته و تحولات عمیقی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی پذیرفته است. مهاجرت به روستا تحت تأثیر عملکردهای کلانشهر تهران و تحولات اقتصادی متأثر از آن در روستا محقق گردیده است. فاصله نزدیک 4 کیلومتری روستا با تهران موجبات تغییر کشت از گندم و جو به سبزیجات را در بیش از 90 درصد از زمین­های کشاورزی فراهم آورده و  نیاز به کارگر را 12 برابر افزایش داده است. استقرار صنایع و فعالیت­های عظیم پالایش نفت، کارگاه­های آلاینده و غیرمجاز و فعالیت­هایی که به لحاظ مواد اولیه و یا بازار به تهران وابسته­اند و نیز وجود و رونق بازار شغل­های ساده و به­خصوص فعالیت­های ساختمانی در تهران از عوامل دیگر تأثیرگذار بر ساختار فضایی کالبدی روستا بوده­اند. نتایج تحلیل ساختاری متقاطع نیز نشان داد که از میان 28 متغیر شناسایی شده تأثیرگذار، «ضعف مقررات محیط زیستی و اجرای آنها»، «موقعیت روستا در نزدیکی تهران»، « سهولت تغییر کاربری» و «امکان تفکیک خودخواسته زمین»، «بازار کار در تهران» و«امکان گریز از مقررات»، کلیدی­ترین عوامل محسوب می­گردند.

سیاوش جانی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده

با عنایت به اهمیت توزیع مناسب درآمد در بخش روستایی کشور، در این مطالعه رابطه تخصیص منابع بین بخش های اصلی اقتصاد (کشاورزی، صنعت و خدمات) و توزیع درآمد روستایی در ایران به تفکیک استانهای محروم، برخوردار و نیمه برخوردار طی دوره (1393-1386) در قالب داده‌های پانلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از برآورد الگو برای مناطق نیمه برخوردار نشان داد که انتقال سهم ارزش افزوده خدمات به بخش کشاورزی و صنعت و همچنین انتقال سهم ارزش افزوده بخش صنعت به بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی و انتقال سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی و صنعت به خدمات موجب افزایش نابرابری درآمد روستایی است. این در حالی است که نتایج الگو در مناطق محروم و برخوردار حاکی از آن بود که تغییر در سهم ارزش افزوده بخش‌های اقتصادی استان ها بر نابرابری درآمد روستایی مناطق مذکور تأثیر معنی‌داری ندارد. بررسی نتایج دلالت بر آن داشت که افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق نیمه برخوردار موجب کاهش نابرابری روستایی است. همچنین تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق محروم در صورتی به کاهش نابرابری درآمد روستایی منجر می‌شود که برخورداری این مناطق از امکانات افزایش یابد و در نهایت نتایج حاکی از آن بود که در مناطق برخوردار، تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی نمی شود.

نغمه صاحبی، عیسی پوررمضان، محمد باسط قریشی، تیمور آمار حاجی شیرکیا،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده

در طی دهه‌های اخیر صنعت گردشگری و به‌ویژه شاخه روستایی آن، جایگاه خاصی را در اقتصاد کشورها بدست آورده و نقش فعال و مؤثری را در ارتقاء ساختار اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی کشورها به‌خصوص در کشورهای رو به توسعه ایفا می‌کند. نواحی روستایی شهرستان لنگرود، یکی از نواحی پر جاذبه در استان گیلان است که همواره مقصد گردشگری بسیاری از گردشگران و علاقمندان را به خود اختصاص داده است. آسیب‌شناسی فعالیت‌های گردشگری در نواحی روستایی این شهرستان، هدف اصلی این پژوهش است که به منظور دستیابی به آن از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش 15 روستای دارای زمینه­های گردشگری روستایی شهرستان لنگرود  بوده که به شیوه هدفمند و قضاوتی انتخاب شده­اند. حجم نمونه‌ با استفاده از روش کوکران، 342 نمونه برآورد شده که به روش تصادفی-  سهمیه‌ای بین ساکنان محلی، مدیران و کارشناسان اداری شهرستان لنگرود توزیع شده است. نتایج  پژوهش نشان می‌دهد که مؤلفه‌های افزایش قیمت زمین و حتی بورس بازی زمین و گسترش دلالی‌ها با میانگین وزنی 19/4، افزایش اجاره بهای مسکن و یا کالا‌هایی که برای زندگی روزمره مردم لازم‌اند با میانگین وزنی 94/3 و تغییر ماهیت مغازه‌های عرضه‌کننده کالاهای لازم و مورد نیاز ساکنان به مغازه‌هایی برای عرضه کالا به گردشگران با میانگین وزنی 63/3 بیش از سایر مؤلفه‌ها باعث ایجاد ناپایداری‌ و آسیب­های اقتصادی در روستاهای مورد مطالعه شده­اند. همچنین در بین مؤلفه‌های مورد بررسی پیامدهای نامطلوب اقتصادی، مؤلفه افزایش دستمزدها با میانگین وزنی 20/3، کمترین تأثیر را داشته است.

فاطمه فولادچی، مسعود مهدوی، پرویز کردوانی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده

امروزه حمل و نقل یکی از اجزاء مهم اقتصاد ملی محسوب می­گردد و به دلیل داشتن نقش زیربنایی تأثیر فراوانی بر فرایند رشد و توسعه کشور دارد. یکی از ارکان توسعه در دنیای امروز حمل و نقل است. توسعه و گسترش نواحی روستایی منوط به توسعه امکانات حمل و نقل است و حمل و نقل هوایی با ایجاد امکان دسترسی آسان و راحت، سریع و ایمن به نقاط مختلف سهم ویژه­ای از این توسعه را به خود اختصاص می­دهد. فرودگاه امام خمینی(ره) به عنوان یک فرودگاه بین­المللی، در راستای توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون نقش مهم و تأثیر­گذاری را می­تواند اعمال کند. در این پژوهش به بررسی نقش فرودگاه امام خمینی (ره) در پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی رباط کریم پرداخته شده است. تحقیق از نوع کاربردی است، روش تحقیق، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای، اسنادی و میدانی است. جهت انجام تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و مدل موریس دیویس استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل موریس دیویس نشان داد، در بین 22 روستای مورد مطالعه، روستا­های یقه و حکیم آباد بیشترین پایداری را نسبت به سایر روستا­های دیگر داشته­اند. همچنین نتایج آزمون T تک نمونه­ای نیز نشان داد، در تمامی شاخص­ها میانگین به‌دست‌آمده پایین­تر از حد میانه است. با توجه به نتایج به دست آمده، تأثیر فرودگاه امام خمینی (ره) در توسعه اقتصادی روستا­های مورد مطالعه بجز در تمایل مردم به سرمایه گذاری در روستا، پایین بوده است. در ادامه با استفاده از تحلیل مسیر، به تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم فرودگاه امام خمینی (ره) در توسعه اقتصادی روستا­های مورد مطالعه پرداخته شده است. در بین شاخص­های مطرح شده، فرودگاه امام تنها بر شاخص­های مکانیزه شدن فعالیت کشاورزی، شاخص تنوع محصولات، شاخص میزان تمایل مردم به سرمایه گذاری در روستا، اثرات مستقیم را داشته است و در سایر شاخص­ها تأثیر غیر مستقیم داشته است.

پریسا شاهین رخسار، امین علیزاده، حسین انصاری، محمد قربانی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده

اصلاح الگوی کشت به‌عنوان یکی از مهم‌ترین الزامات بخش کشاورزی کشور به‌صورت گسترده از سوی کارشناسان و فعالان این حوزه مورد تأکید قرارگرفته است. استان گیلان علیرغم برخورداری از نزولات جوی، به دلایل مختلف ازجمله پراکنش نامناسب بارندگی و تغییر کیفیت آب‌های سطحی و زیرزمینی با پدیده کم‌آبی در فصل کشت برنج مواجه شده است و در برخی از  موارد نیاز به طراحی مجدد الگوی کشت دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع و چالش‌های بازطراحی الگوی کشت در استان گیلان با بررسی ذهنیت‌های خبرگان کشاورزی با استفاده از روش‌ کیو انجام‌ شده است. جمع‌آوری داده­های این پژوهش در دو مرحله صورت گرفته است. ابتدا پرسشنامه­ای حاوی دو سؤال در زمینه موانع و چالش های بازطراحی الگوی کشت بین کارشناسان و مدیران دو سازمان متصدی مدیریت آب کشاورزی توزیع گردید و پس از جمع­آوری دیدگاه­های آن‌ها و بررسی منابع داخلی و خارجی، تعداد 25 گویه به‌عنوان نمونه عبارات کیو انتخاب شد. در مرحله دوم تعداد 25 مشارکت­کننده، متشکل از مدیران و کارشناسان شرکت سهامی آب منطقه­ای و  سازمان جهاد کشاورزی گیلان و اساتید گروه آب و گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه­ گیلان به روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. در نهایت داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار METHOD 2.11 PQ به روش تحلیل عاملی کیو پردازش و تحلیل شدند. بر اساس نتایج پژوهش، 5 الگوی ذهنی متمایز در میان مشارکت‌کنندگان شناسایی و با توجه به ماهیت متغیرهای سازنده آن نام‌گذاری شدند که 44/61 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. تدوین دستورالعمل شفاف و کاربردی با بهره­گیری از دیدگاه‌های شناسایی‌شده، رفع موانع سازمانی پژوهشی مرتبط با تعیین و بهینه‌سازی الگوی کشت، توجه به نیازهای اقتصادی کشاورزان و تنوع درآمدی برای کاهش مخاطرات تغییر الگوی کشت، توجه به قابلیت‌ها و توان تولیدی اراضی ازجمله عوامل مؤثر در باز طراحی الگوی کشت نواحی روستایی استان گیلان  بوده است.

وکیل حیدری ساربان،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده

هدف این مقاله مطالعه تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر کیفیت شاخص‌های اقتصادی مناطق روستایی شهرستان آستارا است. این تحقیق از نوع لحاظ هدف توسعه‌ای، و از لحاظ ماهیت، پیمایشی و نیز از نوع همبستگی است. است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. برای جمع‌آوری اطلاعات از طریق پرسش‌نامه، به روستاییان ساکن در مناطق روستایی بخش لوندویل شهرستان آستارا مراجعه شد که جامعه آماری پژوهش را تشکیل می‌دهند. تعداد کل روستاییان بالای 15 سال شهرستان آستار 11932 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، 372 نفرانتخاب شدند. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش‌نامه صورت گرفت و با داده‌های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS ، پایایی بخش‌های مختلف پرسش‌نامه تحقیق 80/0 الی 86/0 بدست آمد. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل مولفه‌های سرمایه اجتماعی (میزان آگاهی، اعتماد اجتماعی، میزان سازگاری اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، میزان رضایتمندی، تمایل به عضویت در نهادهای محلی، میزان مبادله اطلاعات و دانش، میزان روابط افقی بر پایه همکاری و ارتباطات  اجتماعی) و متغیر وابسته شامل شاخص‌های اقتصادی (معکوس بار تکفل، نسبت تامین نیاز از مراکز خود روستا، درصد کشاورزان دارای پوشش بیمه محصولات، سرانه تراکتور وکمباین به زمین، درصد زمین‌های اجاره‌ای، افزایش درآمد سرانه، رضایت شغلی، نرخ اشتغال روستاییان، میزان استفاده از نهاده‌های کشاورزی، توجه به متنوع شدن فعالیت اقتصادی، بهره‌گیری از خدمات اعتباری، تنوع شغلی، میزان بهره‌وری محصولات کشاورزی و میزان پس‌انداز) مناطق روستایی است. یافته‌های تحقیق نشان داد که به جز دو متغیر میزان سازگاری اجتماعی و تمایل به عضویت در نهادهای محلی بین تمامی متغیرهای تحقیق با کیفیت شاخص‌های اقتصادی مناطق روستایی رابطه مستقیم و معناداری وجود داشته است.

نبی امیدی، اسفندیار محمدی، یاسان اله پور اشرف، کرم خلیلی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده

شرکت های کوچک و متوسط با دارا بودن ویژگی های  هستند که با وضعیت اقتصادی روستاهای ایران دارند. این پژوهش کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی‌ و ازنظر گردآوری داده‌ها نیز توصیفی- پیمایشی است. برای تحلیل داده‌‌ها از نرم‌افزار SPSS به‌عنوان نرم‌افزار اصلی و از نرم‌افزار LISREL به‌عنوان نرم‌افزار کمکی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل 598 نفر از کارشناسان و مدیران دستگاه‌‌های اجرایی فعالان اقتصادی روستاها (کارآفرینان و تعاونی‌داران روستایی) و اساتید دانشگاه بودند. برای پایایی گزاره‌‌های پژوهش، از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و از روش غربال‌زنی نیز برای اعمال روایی در پرسشنامه استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ تمام گزاره‌ها، مقادیر بیشتر از 0.873 داشته‌اند که نشانگر تأیید پایایی پرسشنامه است. برای افزایش روایی علاوه‌بر تأیید آن ا‌زطریقِ غربال‌زنی، روایی صوری پرسشنامه نیز، توسط اساتید دانشگاه نیز بازنگری و تأیید شد. در این پژوهش از میان 38 متغیر شناسایی شده ، بعد از انجام بررسی های لازم و زمینه شمولیت متغییرها،  در مجموع 20 متغیّر مؤثر بر ایجاد و توسعه شرکت‌های کوچک و متوسط،در روستاها شناسایی شدند. پس از به‌کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از روش کیسر استفاده شد. برپایه این ملاک، عوامل تامین مالی و نهاده های تولیدی، عوامل حمایتی و ترغیبی، عوامل آموزشی و مهارتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی، دارای ارزش ویژه بالای 1 شناسایی و به‌عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص‌‌های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در‌مجموع 7531/0 درصد از واریانس کل متغیّرها را توانستند تبیین کنند.

بهروز راسخی، رضوان قنبری موحد، امیرحسین علی بیگی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

شناخت نیازهای خدماتی کارآفرینان امکان ارائه خدمات مناسب از سوی دولت  به کارآفرینان را فراهم می­سازد.  هدف از این پژوهش شناسایی نیازهای خدماتی کارآفرینان کشاورزی می باشد. جامعه آماری شامل 260 نفر از کارآفرینان کشاورزی شهرستان کرمانشاه بودندکه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 152 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که "بازاریابی محصولات" مهم ترین نیاز خدماتی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی می باشد و نیازهای "مشاوره فنی"، "آشنایی با روش های کسب سرمایه" و "یادگیری مهارت های ارتباطی" در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون من وایتنی نشان داد که بین کارآفرینان کشاورزی بر حسب مکان فعالیت و جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر کارآفرینان کشاورزی ساکن روستا در جنبه های ارتباطی و آموزشی و زنان کارآفرین در جنبه مدیریت و برنامه ریزی نیاز بیشتری به ارائه خدمات دارد.

علیرضا علی پور، سیدحبیب اله موسوی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش غیر کشاورزی و فعالیت آن‌ها در مشاغل شهری از نشانه‌های بارز تغییر و تنوع در روابط کار در بخش کشاورزی محسوب می‌شود که به میزان قابل توجهی تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار می‌گیرد. در این مطالعه، به بررسی تأثیر رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران پرداخته شد. برای این منظور، در ابتدا با استفاده از روش موندلاک میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی ایران به بخش‌های غیر کشاورزی در بازه زمانی 1391-1353 محاسبه شد. سپس، با استفاده از مدل خودتوضیح با وقفه‌های گسترده عوامل مؤثر بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور متوسط در هر سال بیش از 3 درصد از نیروی کار بخش کشاورزی به سایر بخش‌های اقتصادی مهاجرت می‌نمایند. همچنین، در کوتاه‌مدت، با رشد درآمدهای بخش غیر کشاورزی میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی افزایش می‌یابد. با این وجود، در بلندمدت، میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی با افزایش اختلاف درآمدهای شهری و روستایی به طور معناداری تحت تأثیر قرار می‌گیرد. لذا می‌بایست به منظور جلوگیری از معایب مهاجرت بیش از ظرفیت موجود برای نیروی کار بخش کشاورزی، در کوتاه‌مدت تضمین و تقویت درآمدهای بخش کشاورزی و در بلند‌مدت ایجاد توازن منطقی میان دستمزدهای شهری و روستایی در دستور کار سیاست‌گذاری قرار گیرد.  

علی اکبر عنابستانی، سیدرضا حسینی کهنوج،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

با توجه به نقش فعالیت های کشت و صنعت­ در ایجاد اشتغال در مناطق روستایی، مقاله حاضر با هدف تبیین و شناسایی متغیرهای کلیدی موثر و نقش آن ها بر اشتغال زایی فعالیت های شرکت کشت و صنعت جیرفت با رویکرد آینده نگاری راهبردی و با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع صورت پذیرفته است. ابتدا با استفاده از روش کیفی و به صورت میدانی، عوامل اصلی شناسایی شده و سپس جهت تحقق رویکرد آینده پژوهی، با استفاده از روش دلفی و در قالب نرم افزار میک مک، عوامل از بعد تاثیرگذاری یا تاثیرپذیری مورد آزمایش قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را  75 نفر از مروجان، کارشناسان جهاد کشاورزی و اساتید صاحب نظر تشکیل می دهند که بیشترین ارتباط را با این بحث داشته اند و از بین آن‌ها 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. نتایج نشان داد؛ متغیرهای نوسانات کم محصولات کشاورزی (54)، تخصیص یارانه به سرمایه گذاران و حمایت از کارآفرینان (50)، همراهی سازمان امور مالیاتی برای کاهش تعرفه مالیات (48)، کاهش هزینه های تولیدی اعضاء (48) و توسعه زنجیره­های تأمین محصولات و فرآورده های گوناگون کشاورزی (47) به ترتیب بالاترین ارزش ستونی محاسبه شده و دارای بیشترین میزان تاثیرگذاری نسبت به سایر متغیرها می باشند و در تاثیر غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر، متغیرهای نوسانات کم محصولات کشاورزی (94020)، تخصیص یارانه به سرمایه گذاران و حمایت از کارآفرینان(88616)، همراهی سازمان امور مالیاتی برای کاهش تعرفه مالیات(84718)کاهش هزینه های تولیدی اعضاء(84008) و توسعه زنجیره­های تأمین محصولات و فرآورده های گوناگون کشاورزی(83026) به ترتیب دارای بیشترین ارزش ستونی محاسبه شده و دارای بیشترین میزان تاثیرپذیری از دیگر متغیرها بوده است.

چیا صالحی بابامیری، نصرالله مولائی هشجین، اکبر معتمدی مهر، تیمور آمار،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

پویایی و تحول در سکونتگاه­های انسانی متاثر از عوامل درونی و بیرونی است که میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در شهرها رابطه مستقیم با وسعت و جمعیت دارد اما سکونتگاه های روستایی عموماً تاثیرپذیر هستند. این تاثیرپذیری علاوه بر ساختار فضایی کالبدی بر روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز است. ضمن تاکید بر این موضوع که تغییرات اقتصادی در روستاها نیز تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو همچون؛اقتصاد جهانی، سیاستهای بین المللی، ملی و ناحیه ای است،  میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعت­های متغیر صورت می پذیرد که با فاصله از شهر رابطه مستقیم دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحولات اقتصادی روستاهای پیرامونی شهر سقز به منظور شناخت و تجزیه و تحلیل و آسیب شناسی، انجام گرفته که در آن تغییرات گویه های مرتبط با ساختار اقتصادروستایی مانند؛ وضعیت اراضی زراعی و باغی، تعداد شاغلین و بیکاران، وضعیت ساختار شغل اصلی و داشتن شغل دوم مورد ارزیابی قرارگرفته همچنین در ادامه میزان اثرات توسعه کالبدی یک شهر میانه اندام (سقز) بر آنها بویژه؛ کاهش مساحت اراضی کشاورزی، کاهش فعالیتهای زراعی و دامی، بهبود و ضعیت اشتغال و اشتغال در شهر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد سنجش، ارزیابی و آزمون قرار گرفته است.  نتایج و یافته­های پژوهش نشان از سرعت تحولات می­دهد که نمود آن علاوه برمسائل اقتصادی،  ویژگی­های کالبدی و اجتماعی- فرهنگی را نیز در بر می گیرد که در این خصوص می توان به کاهش مساحت اراضی کشاورزی بدلیل الحاق به شهر (ادغام روستاهای صالح آباد و قوخ در داخل شهر پس از انقلاب) و یا تبدیل شدن به خانه باغی هایی به منظور گذران اوقات فراغت شهرنشینان اشاره نمود. همچنین می توان به از بین رفتن دامداری سنتی در روستاها، اشتغال اهالی روستاها در شهر بعنوان شغل دوم، تغییر در ساختار اشتغال اهالی از بخش کشاورزی به خدمات و صنعت  نیز اشاره نمود. روستاهای پیرامونی شهر سقز که دارای مرز بلافصل هستند به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده و شیوه جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.

شهرام امیرانتخابی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

هدف اصلی این تحقیق، مطالعه و ارزیابی اثرات یکپارچه سازی ارضی کشت برنج در اقتصاد خانوارهای بهره بردار روستایی است. برای بررسی موضوع, اثرات اجرای طرح بر روی متغیرهایی همچون سطح زیر کشت، درآمد خانوارهای بهره­بردار روستایی و کاهش هزینه های تولید کشاورزی، مطالعه گردید. این پژوهش براساس هدف کاربردی و از دیدگاه روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. از روش توصیفی برای وضع موجود و از روش تحلیلی برای تجزیه و تحلیل استفاده می­شود. جهت انجام این مطالعه 20 روستای بخش میرزا کوچک شهرستان صومعه سرا (که طرح یکپارچه­سازی اراضی در آن اجرا شده است) مورد مطالعه قرار گرفت. داده­های مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل نهایی اطلاعات از طریق مطالعات میدانی و مراجعه به روستاهای مجری طرح انجام شده است. روش نمونه گیری بصورت تصادفی است که براساس فرمول کوکران از میان 5343 بهره بردار 389 خانوار بهره­بردار انتخاب شدند. اعتبار روایی این پژوهش, توسط متخصصان مشخص گردیدو با محاسبه آلفای کرونباخ 91/0 پایایی بسیار بالای پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. برای توزیع حجم نمونه بطور وزنی، نسبت به تعداد خانوارهای بهره بردار هریک از روستاها تعیین گردید. داده های پیمایشی پس از استخراج و تحلیل، با داده های اسنادی تلفیق گردید و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم­افزار Excel و spss از طریق آزمون میانگین و ضریب اسپیرمن استفاده شد.  نتایج مطالعه نشان می دهد که در روستاهای مورد بررسی، راندمان تولید بالا و هزینه های تولید کاهش و اقتصاد خانوارهای بهره بردار روستایی بهبود یافته است. بعلاوه، یکپارچه سازی اراضی کشاورزی  بر ورود فناوری، صرفه جویی در آب، کاهش مصرف کود، کاهش زمان انجام کار و کاهش نیروی کار تأثیرگذار باشد، اثرات مثبت ویژه ای نداشته است.

عزت اله غزانی، مسعود بیژنی، محمد چیذری،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

هدف از این پژوهش، تحلیل راهبردی جایگاه سرمایه اجتماعی در رونق گردشگری طبیعی مردم‏نهاد در استان مازندران است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ترکیبی است که در فاز کمی به روش توصیفی ـ همبستگی و با استفاده از فن پیمایش و در فاز کیفی با استفاده از فن SWOT  انجام شد. جامعه آماری، روستاهای هدف گردشگری و ساکنان مناطق روستایی این روستاها در استان مازندران بوده است (19345=N). حجم نمونه بر اساس آماره کوکران، 207 نفر برآورد گردید. جامعه آماری در فاز کیفی، کارشناسان گردشگری طبیعی مازندران بودند که به صورت هدفمند، 11 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار اندازه‏گیری در فاز کیفی، مصاحبه عمیق و در فاز کمی، پرسشنامه‏ محقق‏ساخت و از نوع بسته‏پاسخ بود که روایی آن با استفاده از نقطه نظرات پانلی از متخصصان محقق گردید. پایایی دسته گویه‏های آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، بین دیدگاه روستاییان از سرمایه اجتماعی و هر یک از اجزای توسعه گردشگری طبیعی مردم‏نهاد رابطه مثبت و معنی‏داری وجود دارد. همچنین، آن دسته از روستاییانی که در سازمان‏های محلی عضو بودند نسبت به روستاییانی که عضو نبودند، از سطح سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. علاوه بر این، نتایج تحلیل نشان داد، برای توسعه گردشگری طبیعی مردم‏نهاد لازم است اقدامت حمایتی از سوی سازمان‏های گروگزار با توجه به ابعاد اجتماعی صورت گیرد و اعتبارات لازم جهت توسعه ساختاری و فیزیکی گردشگری طبیعی مردم‏نهاد لحاظ شود.

علی اکبر نجفی کانی، ابوذر نظری،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

ارتباط و وابستگی تنگاتنگ فعالیت­های زراعی با محیط طبیعی، همواره عامل اصلی تولید در نواحی روستایی بوده و با وقوع مخاطرات طبیعی، تولید زراعی روستاییان در معرض تهدید قرار می­گیرد. از اینرو زارعان، اقداماتی را در راستای کاهش آثار زیان­بار مخاطرات طبیعی انجام می دهند و یا با آن مقابله می­کنند. با توجه به اهمیت مدیریت ریسک فعالیت­های زراعی، پژوهش حاضر سعی دارد در زمینه شناسایی موانع و عوامل موثر بر مدیریت ریسک و کاهش مخاطرات فعالیت­های زراعی و بهبود فعالیت­ها و ارتقاء کیفی زیستی روستاییان گام بردارد. در تحقیق حاضر به منظور دست­یابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و میدانی استفاده گردید و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق برابر با 2828 خانوار روستایی شهرستان راز و جرگلان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 300 خانوار از میان آنان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و سپس داده­های مستخرج از پرسشنامه در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته­اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه­ها که از طریق تحلیل همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر و پیرسون و آزمون­های مقایسه میانگین فریدمن، مان وایتنی و مک­نمار استفاده گردید، نشان می­دهد که موانعی از قبیل میزان شیب اراضی، کیفیت اراضی، میزان فرسایش اراضی، عدم ثبات در قیمت محصولات و مشکلات دسترسی به ماشین­آلات با مدیریت ریسک فعالیت­های زراعی رابطه معناداری را نشان می­دهند. همچنین با بررسی عوامل تاثیرگذار بر ریسک فعالیت­های زراعی مشخص گردید که تاثیر میزان سن و تجربه، درآمد، تحصیلات، وسعت اراضی، میزان شرکت در کلاس­های ترویجی و آموزشی با مولفه­های مدیریت ریسک فعالیت­های زراعی تا سطح اطمینان بالا و قابل قبولی رابطه معنی­داری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون­های مقایسه میانگین، تفاوت معنادار بین روستاهای کوهستانی و دشتی را نشان می دهند. به نحوی که روستاهای کوهستانی در مقایسه با روستاهای دشتی دارای مدیریت ریسک زراعی قابل قبولی نیستند. بنابراین روستاهای کوهستانی نسبت به روستاهای دشتی در زمینه فعالیت­های زراعی آسیب­پذیرترند.


صفحه 4 از 12     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb