جستجو در مقالات منتشر شده


227 نتیجه برای اقتصاد

موسی کمانرودی کجوری، احمد زنگانه، احمد قلی نیا،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

امروزه پراکنده­رویی یکی از مهم‌ترین مسائل توسعه شهری کشورهای در حال توسعه است. این مفهوم بیشتر در نیم‌قرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامه‌ریزی شهری این کشورها شده است. البته ماهیت این پدیده در کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعه‌یافته متفاوت است. این پدیده در این کشورها اغلب به‌دلیل روستاگریزی و در کشورهای توسعه‌یافته به‌دلیل شهرگریزی به‌وقوع می‌پیوندد. این پدیده در کشورهای توسعه‌یافته اغلب به‌واسطه گسترش شهر بر روی عرصه‌های روستایی پیرامون روی می‌دهد. برخی شهرهای ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه، این نوع گسترش را در مرحله‌ رشد شتابان خود در ششدهه اخیر تجربه کرده که شهر بابل یکی از این شهرها است. این روند اغلب موجب استحاله و دگردیسی ساختاری و کارکردی روستاهای کشور و ادغام آن‌ها در شهرها شده است. از جمله‌ این پیامدها، تغییر نقش اقتصادی این روستاها از کشاورزی به خدماتی است. جامعه آماری این پژوهش، شهر بابل و روستاهای واقع در بخش مرکزی شهرستان بابل است. محدوده زمانی این پژوهش، سال 1335 تا 1395 است. سوال اصلی این پژوهش این است که شهر بابل از چه الگوی گسترشی در سال‌های 1335 تا 1395 برخوردار بوده و چه تغییرات اقتصادی را در روستاهای پیرامون خود در محدوده بخش مرکزی شهرستان بابل برجای گذاشته است؟ بنابراین هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش شهر بابل در این دوره و تأثیر آن بر ویژگی‌های اقتصادی روستاهای پیرامون آن است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث نوع داده، کمی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام میپذیرد. داده‌ و اطلاعات این پژوهش اغلب به روش کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده است. جهت تحلیل داده‌‌ و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که پراکنده‌رویی شهر بایل در این دوره موجب تغییر نسبت شاغلین بخش‌های اقتصادی این شهر و روستاهای پیرامون آن شده است.

نسیم ایزدی، حشمت اله سعدی، داریوش حیاتی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

افزایش جمعیت و بحران انرژی پیش روی جامعه روستایی در آینده،  اهمیت کاربرد انرژی­های نو مثل بیوگاز در جهت توسعه پایدار روستایی را نمایان می­کند. هدف اصلی این تحقیق مستندسازی تجربیات کاربرد فناوری بیوگاز در راستای دستیابی به توسعه پایدار روستایی ایران بود. این تحقیق از نوع کاربردی و به صورت کیفی بود که با استفاده از مطالعه موردی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق، کلیه کاربران فناوری بیوگاز در ایران (11نفر) بودند و با استفاده از سرشماری انتخاب شدند که 5 نفر آن­ها موفق و هنوز مشغول به کار هستند و 6 نفر ناموفق بوده و آن را به صورت موقت یا دائم کنار گذاشته­اند. برای جمع­آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق از روش مشاهده، مصاحبه نیمه­ساختارمند و بررسی اسناد و مدارک استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها، از روش کدگذاری و طبقه­بندی استفاده گردید. یافته­های حاصل از مقایسه افراد موفق و ناموفق در بکارگیری بیوگاز نشان داد که برای موفقیت در بکارگیری فناوری بیوگاز در ایران نیاز به مقدماتی است که در پنج طبقه کلی قرار گرفتند. این پنج طبقه کلی شامل توسعه منابع انسانی، جهت­گیری ذهنی، ویژگی­های فنی و تکنیکی، اقتصادگرایی و تطابق محیطی بوده است. در نهایت، فرآیندی برای بکارگیری موفق فناوری بیوگاز در ایران ترسیم و پیشنهادات کاربردی ارائه گردید. از جمله پیشنهادات ارائه شده ارائه تسهیلات دولتی و کاهش هزینه­های تولید بیوگاز برای دامدارن بود.

عسگر حسین زاده، مهدی معمری، اردوان قربانی، مرتضی مفیدی چلان،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

از آنجایی که زندگی و معیشت خانوارهای روستایی به‌طور گسترده­ای به منابع طبیعی پایه همچون مراتع- وابسته است؛ عدم هماهنگی بین نیازهای بهره­برداران روستایی و منابع طبیعی، تعلق خاطر روستاییان نسبت به محیط زندگی را کم‌رنگ کرده و در نهایت منجر به مهاجرت می­شود. مهاجرت یکی از عوامل اصلی تغییر جمعیت در مناطق روستایی است که دارای اثرات منفی در درازمدت و کوتاه‌مدت دارد که این اثرات تغییراتی را در ساختار اجتماعی و اقتصادی مناطق روستایی وارد می­کند. در این تحقیق نیز تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر میزان مهاجرت روستاییان در سامان­های عرفی روستایی حوزه انارچای مشگین‌شهر استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی است. روش جمع­آوری اطلاعات با استفاده از دو روش مطالعات کتابخانه­ای و نیز روش میدانی انجام شد. به منظور بررسی علت و انگیزش مهاجرت روستاییان از تکنیک پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده و مطالعه آمارهای جمعیتی روستاها از سال 1355 تا 1395 استفاده شد. فرم­ها و پرسش‌نامه‌های تکمیل‌شده پس از بازبینی و کدگذاری تحلیل شدند. به­منظور اولویت­بندی و شناسایی مؤلفه­هایی که بیشترین اهمیت را در زمینه مهاجرت داشته­اند، از آزمون فریدمن، برای انتخاب مهم‌ترین گویه­های موثر در مهاجرت از آزمون آماری تجزیه مؤلفه­های اصلی و جهت بررسی سهم هر یک از مولفه­های (گویه­های) استخراج شده از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد مهم‌ترین گویه­های موثر در مهاجرت بهترتیب درآمد پایین، نبود بستر مناسب برای ازدواج جوانان و نبود شغل به‌ترتیب با میانگین رتبه 93/19، 88/19 و 81/19 می­باشند. به نظر می­رسد تضعیف ساختارهای اقتصادی و اجتماعی سبب می­شود تا روستاییان برای به‌دست آوردن فرصت­های بهتر زندگی به مناطق شهری مهاجرت کنند، بنابراین مهم‌ترین مشکل این منطقه در سال­های آتی نبود نیروی کار جوان برای فعالیت در بخش کشاورزی و دامداری خواهد بود. بر اساس نتایج، درآمد پایین، نبود بستر مناسب برای ازدواج جوانان، نبود شغل و عدم اطمینان از آینده فرزندان بیشترین تاثیر را بر میزان مهاجرت به شهر دارد.

کاوه زال نژاد، یوسف علی پور،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی منجر به افزایش تقاضا برای توسعه راه های جدید می­شود. راه ها از عناصر مهم زندگی نوین به شمار می­آیند و زمینه­های رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی را فراهم می­سازند. در عصر حاضر انسان کاملاً از طبیعت جدا شده و در مسیری ناپایدار قرار گرفته که قطعاً به تخریب کامل محیط زیست و از بین رفتن شرایط زیستی بر کره زمین منتهی خواهد شد. به منظور امکان ارتباط سریع، ایمن و ارزان بین مناطق شمالی و مرکزی کشور و تکمیل کریدور حمل و نقلی شمال- جنوب کشور، نیاز به احداث آزادراه تهران- شمال در منطقه شمال کشور احساس گردید. این پروژه در دست احداث علاوه بر اینکه پیامدهای بالقوه­  مثبت، پیامدهای منفی را نیز به همراه داشته است. در این تحقیق، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های میدانی و تحلیل آماری  تأثیر آزاد راه تهران- شمال بر اقتصاد روستاهای پیرامونی، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در محدوده مورد مطالعه، علی رغم مزایای غیر قابل انکار احداث آزادراه تهران- شمال نظیر کاهش میانگین شیب طولی، افزایش سرعت سفر، کاهش مصرف انرژی، این پروژه دارای اثرات و پیامدهای منفی بر روستاهای پیرامونی می باشد. یافته ها نشان داده است که روستای سینوا واقع در مسیر  این با دگرگونی های بنیادین مواجه گردیده است و احداث آزاد راه  نه تنها هیچ گونه جنبش و پویایی اقتصادی به وجود نیاورده است بلکه با تصرف و تخریب بافت اصلی روستا باعث از بین بردن زمین های زراعی، باغات، و مراکز دامپروری گردیده و  در مجموع هیچ گونه دستاورد اقتصادی و گردشگری نداشته است.

محمد طاهرخانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

کاهش منابع آب  در طی سال های اخیر به صورت تهدیدی جدی برای تاک داران مطرح شده است. این مقاله با هدف بررسی نقش کاهش منابع  بر فرایند تولید و عملکرد انگور در استفاده بهینه از آب انجام گرفته است. جامعه، آماری شامل کارشناسان،  متخصصان جهاد کشاورزی و باغداران منطقه، که در حدود 20000نفر گزارش شده است. N=20000i  )). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران n=243 برآورد شد. میزان پایایی پرسش نامه ها به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است. در ادامه بر اساس روش تحلیل عاملی به بررسی متغیرهای مورد اشاره در مقاله و ارتباط آنها در زمینه کاهش منابع آب بر راندمان محصول پرداخته شد. در این پژوهش، پنج عامل « کاهش دبی چاه های سنتی و افزایش دوره، آبرسانی به گیاه به بیش از یک ماه تا 45روز، کاهش کیفیت آب چاه ها به دلیل افت شدید سطح آب های زیر زمینی، افزایش دما و تبخیرآب پس از تشکیل گل دهی به ویژه در تابستان ها، دیدگاه سنتی و نادرست کشاورزان در مورد میزان آب مورد نیاز گیاه و نهایتا بروز تنش خشکی و شوری در مراحل حساسی از رشد گیاه به عنوان عوامل برتر در تحلیل عاملی به دست آمدند. تحلیل عاملی یافته ها نشان داد که پنج مولفه فوق در کل 415/64  درصد، از واریانس کاهش منابع  آب در تولید انگور را تبیین کرده اند. با توجه به وضعیت آبیاری باغات منطقه مورد مطالعه که عمدتا از طریق غرقابی و بدون توجه به نیاز واقعی تاک، انجام می گیرد،  با اصلاح روش مزبور، می توان آب مصرفی را به حدود نصف کاهش داد. تاک داران، معمولا با کاهش تعداد دفعات آبیاری با مشکل کم آبی، مبارزه می کنند.

حسن افراخته،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

رویکرد مطالعات ناحیه­ای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیه­ای مطالعه می­شد و  جغرافی دانان در پی کشف قوانین  قابل تعمیم  در جغرافیا  نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود  و جغرافیای اقتصادی، فعالیت­های اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و  تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که  از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل  اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛  مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به "جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.

فردوس امیدپور، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهه‌های اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسک‌پذیری و پیش‌نگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیده‌ای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت می‌گیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیین‌کننده است .در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در  شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی تصادفی به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها نیز پرسش‌نامه‌ای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد.  یافته‌های حاصل از تحلیل آماری داده‌ها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد  علاوه بر این امکانات و ظرفیت‌های موجود هم به‌صورت یکپارچه شکل نگرفته‌اند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصه‌های نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفه‌های اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و ویژگی‌های فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایین‌تری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد. 

عبدالعزیز محمدی، عبدالرضا رکن الدین افتخاری، مهدی پورطاهری،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی یکی از مهم ترین صنایع روستایی به شمار می رود و ایجاد  و تقویت این صنایع یکی از سودمند ترین ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است. این تحقیق از نظر روش کمی، از نظر هدف کاربردی، و از نظر ماهیت از  نوع توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات در این تحقیق با استناد به مدارک موجود، مقالات، کتب و آمارها، جمع آوری شدند و در مرحله بعد اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و با کمک روش میدانی جمع آوری گردیدند. تعداد 17 روستا در این تحقیق به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. کلیه بهره برداران کشاورزی در این 17 روستا جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند، کل تعداد بهره برداران 4023 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه گیری انجام شد و عدد 350 بدست آمد، که این تعداد به نسبت تعداد بهره بردار بین روستاهای نمونه تقسیم شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزار های Excel و Spss پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آزمون ها برای پاسخ دادن به فرضیات، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی برای دو گروه وابسته هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق عامل نهادی در بین سه عوامل دیگر اقتصادی، اجتماعی و محیطی نقش تعیین کننده و اهمیت زیادی در مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی دارد. بنابراین از آنجا که مدیریت ظرفیت ها در این شهرستان ضعیف است می توان با تکیه بر عامل نهادی و ایجاد یک حکمروایی مناسب و توسعه روش های مشارکتی و توسعه سازمان های مردمی به بهبود مدیریت ظرفیت ها در شهرستان کمک کرد. و این امر با در پیش گرفتن نظریات حکمروایی: توانمند سازی، ظرفیت سازی، توسعه مشارکتی، و توسعه نهادی امکان پذیر می گردد.

حامد شهرکی مقدم، مریم کریمیان بستانی، محمودرضا انوری،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

توسعه­ی اقتصادی هر منطقه بر اساس ظرفیت­های مختلفی صورت می­پذیرد، که یکی از مهمترین آنها زیرساخت­های ارتباطی و حمل و نقل جاده­ای می­باشد. در این میان در استان سیستان و بلوچستان بیش از 90 درصد جابجایی کالاها از طریق ناوگان حمل و نقل جاده‌ای انجام می‌شود. همچنین با توجه به موقعیت استراتژیک استان و بهره بردن از ظرفیت‌های اقیانوسی و ریلی، کشورهای همسایه به دنبال بهره بردن از این ظرفیت‌ها هستند. یکی از مهمترین محورهای ارتباطی در منطقه محور ترانزیتی میلک (سیستان) به چابهار است. موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب مرز بین­‌المللی میلک به لحاظ همجواری با کشور افغانستان، قابلیت­های اقتصادی بسیاری در بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا، آسیای مرکزی و شرقی ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ترانزیت جاده­ای و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی منطقه سیستان با تأکید بر اقتصاد روستایی بوده است. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع­آوری داده­ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می­باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار­های­ (SPSS) و (Expert Choice) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین شاخص­های توسعه اقتصاد روستایی، متاثر از تزانزیت جاده­ای مولفه ایجاد اشتغال با مقدار وزن به دست آمده (112/0)، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون T تک نمونه­ای، گویای تاثیر زیاد ترانزیت جاده­ای بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستان­های منطقه سیستان می­باشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که ارتباط معنادار و مثبت بین ترانزیت جاده­ای و توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از بین شهرستان­های مورد مطالعه، شهرستان­های زابل با امتیاز (78/4)، نیمروز با امتیاز (11/3)، بالاترین و پایین­ترین امتیاز را به لحاظ توسعه اقتصاد روستایی با تأکید بر ترانزیت جاده­ای به خود اختصاص داده­اند.

محمد حجی پور، فرهاد جوان،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

بنیاد توسعه اقتصادی هر سرزمینی بر پایه رشد و ترقی فعالیت­های مولد آن است. دامداری از جمله فعالیت­هایی است که در بعد مکانی و فضایی دارای آثار مهم و بی­بدیلی است. ارتباط تنگاتنگ دامداری با معیشت جمعیت، امنیت غذایی و سلامت جامعه بر اهمیت آن می­افزاید. علی­رغم نقش اقتصادی برجسته دامداری شواهد حاکی از این است که در کشور طی سال­های اخیر رکود رو به­تزایدی در این بخش تولیدی حاکم شده است. از این رو تلاش گردیده تا به تبیین علل تکانه­های رکود دامداری در ایران به تأسی از اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا پرداخته شود. بنا به بررسی­های صورت گرفته هفت عامل شامل "رویکرد نئولیبرالیستی حاکم بر فضا"، "رویکرد سیاست­های کلان توسعه"، "واردات دام"، "سهم دامداری در نظام توزیع ثروت"، "قاچاق دام"، "رانتیریسم و برتری فعالیت­های نامولد در رقابت با تولید" و "تغییرات نرخ تورم" تبیین کننده­ی نظام تحولات است. در نهایت، از آنجا که دامدارای همچون سایر بخش­های مولد اقتصادی دارای تولید ثروت آنی و فراوان نیست (علی­رغم اینکه دارای بُرد اشتغال­زایی است)؛ از سوی دیگر، سرمایه­داری حاکم در کشور به دنبال حداکثر سودیابی با حداقل ریسک بوده که توجیه­کننده­ی انتفاع سرمایه­گذاری­های کلان و هلدینگ­های داخلی و خارجی است؛ بدین­سان فعالیت­های دامداری در مسیر افول و رکود قرار گرفته است.

الهه کیانی، آزاده نوراله نوری وندی، احمدرضا عمانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

امروزه تجارت الکترونیک از راهبردهای مهم مزیت رقابتی در توسعه شرکت‌های تعاونی محسوب می‌شود. هدف از انجام این تحقیق اولویتبندی الزامات توسعه تجارت الکترونیک در شرکت‌های تعاونی روستایی استان خوزستان است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی و از نظر جمع‌آوری داده‌ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده 160 نفر از مدیران عامل شرکتهای تعاونی روستاییدر سطح استان خوزستان بود. شمارافراد نمونه مورد نظر با استفاده از جدول مورگان، 113 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه بود. روایی ظاهری پرسشنامه با استفاده از روش نظرسنجی از متخصصان مطلوب ارزیابی و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، حداقل 771/0 برآورد شد. به منظور تعیین وزن هر یک از معیارها و زیر معیارها در سطوح مختلف و انجام مقایسه زوجی مربوط به فرآیند سلسله مراتبی، از نرم افزارهای SPSS20 و Expert Choice استفاده شد. بر پایه فرآیند سلسله مراتبی، در خصوص امکان کاربرد تجارت الکترونیک در تعاونیهای روستایی، معیارهای سنجش به ترتیب تمایل بازار و مشتریان، اطلاعات و امکانات فنی، دسترسی کافی، قوانین و رویهها و تمایل مدیران و سازمان با وزنهای 385/0، 225/0، 223/0، 089/0 و 078/0 در اولویت اول تا پنجم قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل از بین الزامات توسعه تجارت الکترونیک، عامل فنی با وزن 326/0 در اولویت اول، عامل سیاستگذاری (179/0) در اولویت دوم، عامل اقتصادی (144/0) در اولویت سوم، عامل آموزشی (126/0) در اولویت چهارم، عامل اجتماعی (119/0) در اولویت پنجم و عامل مدیریتی ( 107/0) در اولویت ششم قرار گرفتند.

کیومرث ایراندوست، داود جمینی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

سکونتگاه­های مرزی استان کرمانشاه به‌ویژه روستاهای شهرستان ثلاث و باباجانی از نظر برخورداری از شاخص­های توسعه به‌ویژه در زمینه اقتصادی و زیرساختی، از محروم­ترین روستاهای کشور هستند. باوجود محرومیت­های موجود، در سال 1396، زمین‌لرزه زیان­باری بنیادهای معیشتی و کالبدی ناتوان آن‌ها را بیش‌ازپیش سست کرد. در چنین شرایطی برنامه­ریزی توسعه برای نگاهداشت جمعیت و بازسازی بنیان اقتصادی و معیشتی روستاها از بنیادی‌ترین نیازها به شمار می­رود. سوال اساسی این پژوهش کاربردی که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است، عبارت است از: برای بهبود جایگاه کنونی توسعه این روستاها کدام پروژه­ها در اولویت قرار دارند؟ برای گردآوری داده­های مورد نیاز، افزون بر مستندات مرکز آمار، ترکیبی از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و برگزاری نشست­های گروهی استفاده شده است. دستاوردهای پژوهش نشان داد روستاهای موردبررسی در سه دوره سرشماری گذشته، دارای نرخ رشد منفی 68/1 بوده و تنها سرچشمه درآمد نزدیک به 90 درصد خانوارها یارانه بوده است. بر پایه یافته‌های مدل سوات درخورترین راهبرد توسعه روستایی، راهبرد رقابتی ـ تهاجمی، است که در آن باید بر نقاط قوت درونی و فرصت­های بیرونی تمرکز نمود. همچنین نتایج نشان داد که اقتصاد روستاها پیش از زمین‌لرزه نیز با بسته شدن مرز و اثرگذاری گذر تونل انتقال آب قطعه 2 نوسود ـ گِردِ ­قاسمان و خشکیدن برخی چشمه‌ها دچار چالش بوده است. بر این پایه با مشارکت اجتماع محلی و در راستای توسعه پایدار، پروژه­های اجرایی و عملیاتی ضروری برای بالا بردن زندگی و بهبود شرایط ارائه شد. بر این اساس از نگاه اقتصادی (فراهم کردن زمینه و بستر بهره‌برداری روستاییان از پروژه انتقال آب منطقه­ای، ساماندهی فعالیت­های اقتصادی مرزی به‌صورت هدفمند، توسعه صنایع‌دستی و مشاغل خانگی و ... )، از نگاه اجتماعی (برگزاری کارگاه­های گوناگون مانند کاهش استرس، مهارت زندگی، بهداشت خانواده و ...) و از نگاه زیست­محیطی و کالبدی (مقاوم­سازی ساخت‌وسازها، راه‌اندازی خانه فرهنگ، تعیین محل جمع­آوری و مدیریت زباله و پسماند و ...) به­عنوان اولویت­های اصلی تشخیص داده شده است.

طیبه چراغی، علیرضا پورسعید، رویا اشزاقی سامانی، محمدباقر آرایش، مرجان واحدی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده

انسان­ها در طول تاریخ سه نظام اجتماعی کوچ­نشینی، روستانشینی و شهرنشینی را با اوضاع و شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی گوناگونی تجربه نموده که به سبب توانایی محدود نظام قبلی در رفع نیازهای بشر، نظام اجتماعی جدید پا گرفته است. جامعه عشایری ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی، بخشی از ساختار تاریخی سیاسی و فرهنگی و عضو فعال از پیکره جامعه ملی است و نقش آن در تأمین مواد پروتئینی و سایر فرآورده­های لبنی قابل توجه است. این در حالی است که بررسی­های انجام شده حاکی از آن است که الگوی معیشت عشایری با بحران مواجه است. در صورتی که این ناپایداری بدلیل عدم برخورداری ادامه یابد، توسعه ملی نیز به خطر خواهد افتاد. لذا شناسایی شیوه مناسب سکنی گزینی، یک مرحله حساس و مهم برای توسعه پایدار عشایر محسوب می­گردد. از این رو این تحقیق به منظور انتخاب مناسب­ترین شیوه سکنی­گزینی که بتواند پایداری معیشت عشایر ایلام را فراهم کند با روش تحقیق کمی و کیفی صورت گرفته است. با توجه به مکتب کد گذاری اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل داده­های کیفی در راستای استراتژی گراندد تئوری در قالب 3 مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم­افزار maxqda انجام پذیرفت. سپس مدل نهایی معیارهای پایداری معیشت عشایر تبیین گردید و بر اساس این مدل و پیشینه پژوهش، پرسشنامه فاز کمی تحقیق طراحی گردید. نمونه آماری در بخش کیفی 14 نفر از تسهیل­گران و خبرگان عشایر و در بخش کمی 9 نفر از خبرگان وکارشناسان بودند. داده­های مورد نیاز توسط پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه باز جمع­آوری گردید. نتایج تحلیل داده­ها با استفاده از روش تحلیل سلسله­مراتبی و نرم­افزارEXPERT CHOICE2000  نشان داد که شیوه کوچ­نشینی دارای بالاترین اولویت بوده است.

یاسر محمدی، آرزو ملازادگان، زینب اسدپوریان،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده

هدف از این مطالعه، تحلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی-کالبدی الحاق هشت روستای دره مرادبیگ، فقیره (کوی محمدیه)، خضر، دیزج، حصار دیزج، مزقینه، حصارآقاشمس علی و حصار عبدل هادی (حصار امام) به شهر همدان بود. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده‏ها، پیمایشی است. همچنین به زعم کشف پیامدهای الحاق روستاها به شهر همدان، از نوع مطالعات اکتشافی بحساب می‌آید. جامعه آماری مطالعه شامل ساکنان هشت روستای الحاق شده به شهر همدان بود که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب و به روش تصادفی با انتساب متناسب، نمونه‌گیری شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه محقق ‌ساخته بود که روایی آن با نظر اساتید و متخصصین مربوطه و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به میزان بالای 7/0 تأیید شد. تحلیل داده‌ها در محیط نرم­افزار SPSS20 انجام شد. نتایج تحلیل پیامدهای الحاق روستاها به شهر همدان نشان داد که این پیامدها در شانزده عامل کلی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی قابل دسته‌بندی بوده که مشتمل بر نه پیامد مثبت و هفت پیامد منفی است. پیامدهای "بهبود خدمات کالبدی و فضای زیست محیطی"، "بهبود وضعیت اشتغال و توان اقتصادی ساکنین" و "عدم تعادل فضایی شهری و پیامدهای منفی زیست محیطی" به عنوان مهم‏ترین پیامدهای الحاق روستا به شهر شناخته شدند. میزان پیامدهای مثبت الحاق روستاها به شهر 63/46 درصد و پیامدهای منفی الحاق روستاها به شهر 61/24 درصد بوده است و بیشترین پیامدهای منفی در زمینه کاهش کارکردهای روستایی مانند تولیدات کشاوررزی بوده است.

علی اکبر تقیلو،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده

کاربری اراضی قلمروهای روستایی امروز میدان کارزار اصلی نیروها و پیشران­های توسعه روستایی متضاد از هم است که در اکثر مواقع حالت­های متضادی را در پیش­روی ذینفعان اراضی برای استفاده از آن قرار می­دهد. لذا هدف تحقیق حاضر شناسایی پیشران­های تغییر کاربری اراضی در قلمروهای روستایی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش­های آینده­پژوهی است. جمع­آوری اطلاعات بصورت میدانی با استفاده از پرسشنامه (318 نفر از روستائیان و 22 کارشناس اجرایی و دانشگاهی) انجام شده است. از روش تجزیه و تحلیل ساختاری در محیط نرم­افزار میک­مک برای تحلیل داده­ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که؛ خشکسالی با میانگین 88/3 و ضعف اجرای قانون، لابی و فساد(پارتی­بازی) با میانگین 88/3 مؤثرترین پیشران تغییر در شدت کارکرد و گسترش حمل و نقل با میانگین 13/4 موثرترین پیشران تغییر کاربری اراضی می باشند. همچنین نتایج تحلیل روابط متقابل پیشران­ها نشان می­دهد که عدم حضور سازمان­ها و نهادها و عدم دیدبانی تغییرات، ضعف اجرای قانون، لابی و فساد(پارتی­بازی) و رشد جمعیت تأثیرگذارترین پیشران بر سایر پیشران­ها و سطح تولیدات، افزایش درآمد مردم و تجاری شدن کشاورزی تأثیرپذیرترین پیشران یا به عبارتی بحرانی­ترین و عدم قطعی­ترین پیشران انتخاب شدند.

علی اشرف زینلی، آئیژ عزمی، امیدعلی مرادی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده

هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی‏های ‏روستایی دامداران دهستان حسن­آباد شهرستان اسلام آباد غرب است. نوع پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش‌های کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهش‌های توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 53 واحد شرکت تعاونی دامداری­های صنعتی، نیمه صنعتی و روستایی و افراد مرتبط با آن ( دامداران) در دهستان مربوطه است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که از تحقیقات مشابه قبلی اقتباس شده است و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 928/0 بوده و روایی صوری آن از طریق اساتید راهنما و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تحلیل داده­ها از نرم­افزار‌های آماری SPSS و LISREl با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه شرکت­های تعاونی دامداران روستایی، در منطقه مورد مطالعه مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج مشخص گردید که این شرکت­ها در حال حاضر فعالیت بسیار کمی در جهت رفع و حل مشکلات دامداران دارند و از اهداف اصلی خود که کمک به اعضاء است، فاصله زیادی گرفته­اند و نتوانسته­اند رضایت و اعتماد اعضاء را برای همکاری و مشارکت لازم جلب نمایند. هرچند اکثر پاسخ­دهندگان اظهار داشته­اند که این تعاونی­ها در مناطق روستایی مورد نیاز است، اما به لحاظ خدماتی چون تأمین خوراک دام و نهاده­های مورد نیاز دامداران و همچنین در مورد اعتبارات و تسهیلات لازم جهت هدایت سرمایه­گذاری­ها در تولید فراورده­های دامی اعضاء بسیار ضعیف عمل کرده­اند که بخش­های اقتصادی و سیاسی و اداری با بالاترین ضریب و در بخش اجتماعی و بخش فرهنگی با پایین­ترین ضریب نشان­دهنده آنست که اعضا رضایت چندانی از برنامه­های شرکت­های تعاونی روستایی دامداران ندارند.

مجتبی قدیری معصوم، مهرسا مینایی، علیرضا دربان آستانه،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده

اقامتگاه‌های بوم گردی از طریق سازگاری با محیط طبیعی و جوامع محلی و اقتصاد می‌توانند پایدار بمانند و با جایگزین کردن هتل‌های معمولی به تعداد بیشتری از اقامتگاه‌های بوم­گردی تأثیر کلی صنعت گردشگری را کاهش دهند و از این طریق به توسعه پایدار گردشگری نایل شوند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به نقش اقامتگاه‌های بوم­گردی در توسعه پایدار گردشگری روستایی، در شهرستان خور و بیابانک پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش سه گانه است و شامل گردشگران اقامتگاه‌ها و صاحبان اقامتگاه‌ها و ساکنین محلی بوده‌اند که به ترتیب 143 گردشگر، 11 مالک و 330 خانوار محلی در 5 روستای گردشگری شهرستان خور و بیابانک به‌صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای و تصادفی انتخاب‌شده و مورد سنجش قرار گرفتند. داده‌های گردآوری‌شده در محیط نرم‌افزاری spss با استفاده از آزمون‌های T تک نمونه‌ای، تحلیل واریانس یکطرفه وآزمون دانکن و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه‌وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که کیفیت اقامتگاه‌های بوم­گردی در مناطق روستایی موردمطالعه در وضعیت مطلوبی قرار دارد و منطبق بر شاخص‌های پایداری اقامتگاه‌های بوم­گردی و استاندارد‌ها است. همچنین نتایج حاصله از آزمون‌ دانکن نشان داد که بین کیفیت اقامتگاه‌ها به تفکیک روستاها تفاوت معناداری وجود دارد به‌گونه‌ای که روستای گرمه بالاترین امتیاز را با مقدار 4.19 را دارا هست و روستای ایراج پایین‌ترین امتیاز را با مقدار 2.96 به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین اقامتگاه‌های بوم­گردی و توسعه پایدار گردشگری با ضریب همبستگی 0.90 ارتباط معنی‌دار وجود دارد و بیانگر آن است که الگوی اقامتگاه بوم­گردی در منطقه مورد مطالعه و دیگر مناطق روستایی و بکر طبیعی به‌عنوان یک کسب‌وکار کوچک گردشگری با مالکیت بومی و مدیریت خانوادگی، هماهنگی بیشتری با توسعه پایدار گردشگری دارد.

لاوین رمضانی، بیژن رحمانی، ناصر شفیعی ثابت،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده

پژوهش حاضر به واکاوی جایگاه عملکرد درونی مدیریت محلی در ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی‌نفعان محلی در طرح‌ها و برنامه‌های محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی، در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی در شهرستان بانه پرداخته است. این  پژوهش  به روش کمی و  پیمایشی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه  در 350 خانوار و در 30 روستای نمونه تصادفی انجام شده است. یافته‌ها نشان می­دهد که رابطه معنادار بین شاخص‌های مقوله اثرگذار و اثرپذیر وجود دارد  و نامناسب بودن جایگاه شاخص‌های عملکرد درونی مدیریت محلی را در ارتقای سرمایه اجتماعی، بهبود مشارکت ذی‌نفعان محلی در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی آشکار ساخت. به سخن دیگر، با این که "سرمایه اجتماعی و مشارکت مولد و فعالانه" ذی‌نفعان محلی در طرح‌ها و برنامه‌های توسعه روستایی، تضمین‌کننده پایداری اقتصادی و توسعه اقتصادی روستاهاست، لیکن عملکرد درونی مدیریت محلی مبتنی بر رویکرد «حکومت‌محور»  و از  « بالا به پایین» موجب سرمایه اجتماعی و مشارکت نامولد و منفعلانه در محدوده مورد مطالعه شده و نتوانسته زمینه‌های ارتقای آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی، تشکل اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و بهبود مشارکت اجتماعی ذی‌نفعان محلی را در طرح‌ها و برنامه‌ها، در توسعه اقتصادی روستاها فراهم آورد. بنابراین نیازمند تغییر و اصلاح رویکرد حاکم بر نظام مدیریت روستایی و گذار از وضعیت مدیریت آمرانه و تمرکزگرایانه به مدیریت مشارکتی و تمرکززدا و توجه به عوامل تسهیل‌کننده عملکرد درونی مدیریت محلی همچون: افزایش سطح آگاهی و دانش، تقویت انگیزه و حس تعلق مکانی، افزایش میزان رضایت و تقویت امنیت شغلی مدیران محلی، تقویت حس مسئولیت‌پذیری، در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی‌نفعان محلی در طرح‌ها و برنامه‌های توسعه روستایی، در فرآیند توسعه اقتصاد روستایی است.

حمدالله سجاسی قیداری، میترا یاراحمدی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده

تحریم‌ها علیه ایران بیش از ۳۰ سال است که در فرم‌های مختلف اعمال می­گردد و از بسیاری جهات بر اقتصاد ایران تأثیرگذاشته‌ است. یکی از راهکارهایی دستیابی به پایداری، تقویت تاب­آوری اقتصادی در برابر تحریم­ها است. از اینرو افزایش تاب­آوری اقتصادی روستاییان در برابر بحران­های اقتصادی نوظهور، مانند تحریم­ها می­تواند نقش مؤثری در بهبود وضعیت اقتصادی روستاییان و نیز بهبود تاب­آوری اقتصاد کلان داشته باشد. لذا هدف پژوهش حاضر این است که میزان تاب­آوری اقتصادی روستاییان ساکن در نواحی روستایی شهرستان بینالود را در برابر بحران اقتصادی ناشی از تحریم­های اقتصادی بررسی نماید. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع پژوهش­های کمی- کیفی، از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از جهت روش، در زمره تحقیقات توصیفی تحلیلی به شمار می­آید. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش با بهره­گیری از مطالعات اسنادی و پرسشنامه محقق­ساخته بر اساس شاخص­های مستخرج از ادبیات تحقیق، جمع­آوری گردیده است. پایایی کل بدست آمده برابر 929/0 است. به منظور تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه­ها نیز از نرم­افزار آماری spss استفاده گردیده است. یافته­های حاصل از پژوهش با توجه به سطح معناداری 00/0 در آزمون t تک نمونه­ای و منفی بودن حد بالا و پایین در این آزمون، بیانگر آن است که سطح تاب­آوری اقتصادی روستاییان مورد مطالعه پایین است. همچنین نتایج حاصل از مدل ویکور با توجه به مقدار Q 205/0 و 853/0 بیانگر آن است که به ترتیب روستای کنگ و ویرانی، از بیشترین و کمترین میزان تاب­آوری برخوردار می­باشند. نتایج آزمون آنالیز واریانس و همبستگی نیز بیانگر وجود تفاوت در سطح تاب­آوری روستاییان با کسب وکارها و مهارت­های شغلی متنوع است. لذا می­توان بیان نمود که به طور کلی سطح تاب­آوری روستاییان مورد مطالعه در برابر تأثیرات منفی ناشی از تحریم­ها، بسیار پایین است.

مرضیه آخوندی قهرودی، عبدالحمید نظری، شاه بختی رستمی، گیتی صلاحی اصفهانی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده

بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی، هدف غایی برنامه­ها و پروژه­های توسعه روستایی است. پیش­شرط دستیابی به این مهم، فراهم ساختن شرایط مناسب زندگی است. به­همین خاطر، صاحب­نظران، متخصصان و مدیران حوزه برنامه­ریزی، مفهوم زیست­پذیری را به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه برنامه­ریزی روستایی که ارتباط نزدیکی با پایداری روستاها و بهبود کیفیت زندگی ساکنان آن دارد، پذیرفته­اند. هدف تحقیق حاضر، تحلیل­فضایی زیست­پذیری اقتصادی در روستاهای شهرستان ری است. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع­آوری داده­ها با استفاده از دو نوع پرسشنامه محقق­ساخته (یکی برای 98 روستای دارای سکنه به صورت تمام­شمار و دیگری برای 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه که طبق فرمول کوکران محاسبه و به روش ساده انتخاب گردید) انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می­دهد که 14 روستا از 98 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملاً مطلوب، 37 روستا در وضعیت متوسط و 48 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT/COLD SPOTs نشان می­دهد که 16 لکه سرد (زیست­پذیری پایین «LL»)، و 12 لکه داغ (زیست­پذیری بالا «HH») در ناحیه وجود دارد. بزرگترین لکه داغ در شمال­شرق شهرستان واقع شده و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیست­پذیری اقتصادی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفته­اند. بزرگترین لکه سرد نیز در جنوب­غرب شهرستان قرار گرفته است.


صفحه 6 از 12     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb