23 نتیجه برای اشتغال
احمد فراهانی، محمود فال سلیمان، محمد حجی پور، ناهید حق دوست، مرتضی فلزی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده
امروزه شاخصهای گسترش فناوری اطلاعات به عنوان یکی از شاخصهای توسعه یافتگی محسوب میگردد و هر کشوری بتواند ضریب نفوذ این فناوری را در میان شهروندان خود افزایش دهد، از فواید متعدد آن در حوزههای مختلف بهرهمند میشود. از طرفی توسعه روستایی به عنوان یک فرایند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در محیط روستا شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان،تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، آموزش و پرورش و بهداشت میباشد. در مجموع هر چه بتوان به شکل بهتری، فرایند توسعه روستایی را تسریع نمود، بهتر میتوان مانع از مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها و مطلویبت فضاهای روستایی گردید. در این تحقیق سعی شده است تا به بررسی اثراتفناوری اطلاعات بر اشتغال، خود اشتغالی، مهارتهای شغلی، دانش عمومی، دانش تخصصی مهاجرت روستاییان به شهرها پرداخته و میزان تأثیرگذاری آن را مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه روستاییان بین 15 تا 30 سال است که در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی زندگی میکنند و روستای آنها در محدوده توسعه فناوری اطلاعات قرار گرفته و در نتیجه به اینترنت و مراکز ICT دسترسی داشته باشند. روش نمونهگیری خوشهای منظم است. حجم نمونه نهایی انتخابی برابر با 386 نفر میباشد. روش انجام تحقیق روش توصیفی پیمایشی بوده و ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و مشاهده مستقیم میباشند. در تجزیه تحلیل دادهها از هر دو روش توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان میدهد توسعه فناوری اطلاعات در روستاها به گونهای است که عمدتاً جوانان بدان توجه دارند. به علاوه رابطه معناداری میان توسعه فناوری اطلاعات و بهبود دانش عمومی و تخصصی روستاییان و همچنین افزایش مهاجرت، بهبود خود اشتغالی و افزایش مهارتهای شغلی وجود دارد.
سیدعلی حسینی،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و تبیین میزان تأثیر عوامل موثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان انجام گرفته است. روش بررسی در پژوهش فوق توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری روستاییان استان گیلان بوده که ابتدا با روش نمونهگیری مطبق، تعداد 45 روستا از بین کلیه روستاها انتخاب و سپس با روش نمونهگیری تصادفی ساده از بین این روستاها، تعداد 380 کشاورز انتخاب گردید. جهت عاملسازی و تعیین نقش عوامل اصلی مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان و بر اساس نظر کارشناسان مربوطه، از 74 متغیر استفاده شده است که برای این کار از مدل تحلیل عاملی و مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی شاخصهابهپنجگروه اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و جغرافیایی دستهبندی گردید که در مجموع 08/61 درصد از تغییرات واریانس را به خود اختصاص میدهد. نتایج مدل تحلیل رگرسیون خطی با روش مرحلهای، نشان داد که از 74 متغیر مستقل وارد شده به مدل، فقط 13 متغیر است که بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته داشته است. نتیجه مدل مذکور در آخرین مرحله از پردازش نشان داد که متغیر «تثبیت قیمت محصولات» با ضریب رگرسیونی 398/0، متغیر «توانمندسازی اقشار فاقد مهارتهای فنی» با ضریب 272/0، متغیر «اقدامات اشتغال زایی دولت» با ضریب 239/0، بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان داشتهاند. هم چنین یافتهها حاکی است عوامل مدیریتی بیشترین تأثیر را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان داشته است.
غلامحسین عبداللهزاده، افشین جزینی، محمدشریف شریفزاده،
دوره 3، شماره 9 - ( 8-1393 )
چکیده
هدف اصلی تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی اداره کل آموزش فنی وحرفه ای استان اصفهان بوده است. نوع تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای می باشد. جامعه آماری شامل 2300 نفر از کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی فنی وحرفه ای در استان اصفهان بوده که طی سال های 1392-1390 در این دوره ها شرکت داشته اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، پرسشنامه های تحقیق در بین پاسخ گویان توزیع شده است. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات کمیته تحقیق و کارشناسان آموزش فنی وحرفه ای استان اصفهان و پایایی پرسشنامه از طریق سنجش ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های پرسشنامه بین 88/0=&alpha تا 940/0=&alpha به دست آمده است. انجام تحلیل عاملی نشان داد که عواملی تحت عنوان «حمایت خانوادگی و سرمایه اجتماعی»، «داشتن مهارت و تجربه»، «هدفمندی و انگیزه ی بالا»، «دسترسی به سرمایه و منابع تولید»، «بستر نهادی هموار» و «فرصتجویی» بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار اثرگذار است.
حسنعلی فرجی سبکبار، نادر ملایی، بهرام هاجری،
دوره 4، شماره 11 - ( 2-1394 )
چکیده
مسئله ی اشتغال و به طور کلی نیروی انسانی در مسائل اقتصادی، جایگاه ویژه ای دارد. در اقتصاد ایران، اشتغال از دغدغه های اصلی سیاست گذاران اقتصادی است. تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن، مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخش ها و ترکیب آن در مناطق است تا بتوان برنامه ریزی و اشتغال زایی متوازن و متعادلی را در هر یک از بخش ها و مناطق محقق ساخت. هدف از این تحقیق، شناخت وضعیت بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی کشور می باشد. جامعه آماری پژوهش، 394 شهرستان کشور بوده است که آمار و اطلاعات آن از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده و با استفاده از تکنیک ضریب مکانی (LQ)، بخش های پایه که صادر کننده ی نیروی شاغل بوده اند، مشخص گردیده است. نتایج حاکی از آن است که در بخش کشاورزی، غرب و شمال غرب کشور و جنوب شرق از نواحی پایه ای می باشد. در بخش صنعت نیز نواحی مرکزی، شمال و بخشی از جنوب کشور صادر کننده نیروی کار به نواحی دیگر می باشد. بخش خدمات در مناطق مرکزی، شمال شرقی و غربی و جنوب کشور از نواحی پایه است که این نواحی به عنوان صادر کننده نیروی کار خدماتی شناخته می شود.
حامد قادرمزی،
دوره 4، شماره 11 - ( 2-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش کاربردی حاضر که از نوع تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی است، شناسایی راهبرد و ارائه راهکارهای مؤثر در توسعه اشتغال در نقاط روستایی محروم و بسیار محروم شهرستان جوانرود به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال است. شهرستانی که طی سه دوره سرشماری اخیر، بیشترین میزان بیکاری را در استان کرمانشاه داشته است. جهت گردآوری داده ها از دو منبع مستندات مرکز آمار کشور و مطالعه میدانی (تکمیل پرسشنامه توسط کارشناسان) استفاده شده است. قلمرو مطالعاتی شامل 57 روستای بالای 20 خانوار شهرستان جوانرود بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به ترتیب از تکنیک ای TOPSIS، آنتروپی شانون، تحلیل خوشه ای و SWOT استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در بین 57 روستای مورد بررسی حدود 16 درصد (9 روستا) در سطح برخوردار، 40 درصد (23 روستا) در سطح متوسط و 44 درصد (25 روستا) در سطوح محروم و بسیار محروم واقع شده اند. همچنین، نتایج پژوهش در جهت توسعه اشتغال در نقاط روستایی محروم و بسیار محروم شهرستان جوانرود نشان داد، راهبرد تهاجمی (SO) که در آن تکیه اصلی بر نقاط قوت درونی و فرصت های بیرونی است، مناسب ترین راهبرد جهت توسعه اشتغال در روستاهای واقع در دو سطح مذکور است.
احمد یعقوبی فرانی، سارا جلیلیان،
دوره 4، شماره 12 - ( 6-1394 )
چکیده
در تحقیق حاضر به بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی مشاغل خانگی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب پرداخته شده است. جامعه آماری مشتمل بر 200 نفر از زنان صاحب کسبوکار در مناطق روستایی شهرستان اسلامآباد غرب بود که از بین آنها با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 140 نفر بهعنوان نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین، بررسی و تأیید شد و جهت تعیین پایایی پرسشنامه نیز تعداد 30 پرسشنامه توسط زنان روستایی در فرآیند پیشآزمون تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ برای بخشهای مذکور محاسبه شد که در نهایت مقدار88/0= &alpha بهطور میانگین برای بخشهای مختلف پرسشنامه بهدست آمد. بر مبنای نتایج تحلیل عاملی، مهمترین تأثیرات اقتصادی مشاغل خانگی بر زندگی زنان روستایی را میتوان در چهار دسته کلی شامل بهبود وضعیت اقتصادی خانواده، افزایش آگاهیهای اقتصادی، افزایش استقلال مالی و ارتقاء قدرت ریسکپذیری و نوآوری تقسیمبندی نمود که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل، 45/65درصد می باشد. همچنین مهمترین اثرات اجتماعی اینگونه مشاغل بر زندگی زنان روستایی نیز شامل پنج مؤلفه اصلی (افزایش سطح مهارتهای فنی و اجتماعی، علاقمندی به کسب اطلاعات، توسعه ارتباطات نهادی، توسعه ارتباطات اجتماعی و افزایش سطح مشارکت گروهی) بود که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این پنج عامل نیز 44/68 می باشد.
میرستار صدرموسوی، حسین کریم زاده، عقیل خالقی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار، از روش پژوهش آمیخته استفاده نموده است. در این تحقیق از روش «کیفی سپس کمی» استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق، برای جمعآوری دادهها از تکنیکهای روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و یادداشتهای میدانی استفاده شده که جامعه آماری شامل زنان روستایی باسواد و مطلع بوده است. موانع علی مؤثر در اشتغال زنان جامعه روستایی موردمطالعه، در چهار گروه موانع فردی، موانع خانوادگی، موانع فرهنگی- اجتماعی و موانع مدیریتی- ساختاری شناسایی شده است که دورافتاده بودن روستاها و عوامل فردی و خانوادگی دارای بیشترین میزان اهمیت است. تغییر شیوه زندگی در جامعه روستایی مشهود بوده و متغیرهایی همچون تحصیلات، وضعیت تأهل و سطح درآمد بهعنوان موانع مداخلهگر در اشتغال زنان روستایی شناخته شده است. انعطافپذیری زنان در برابر مانع مهم فردی و خانوادگی، تغییر آداب و ارزشهای اجتماعی را به دنبال داشته است. با تغییر آداب و ارزشها و سنن اجتماعی و همچنین تغییر شیوه زندگی، زنان روستایی جامعه موردمطالعه، از زندگی در روستا رویگردان شده و به شهرها مهاجرت میکنند. ازدواج دیرهنگام یا بالا رفتن سن ازدواج، فقر اقتصادی از دیگر نتایج است که مجموعه این عوامل وضعیت نامناسب رفتاری را در بین دختران و زنان روستایی مهاجرت کرده میتواند به وجود آورد. خروجی حاصل از نرمافزار لیزرل در تجزیه و تحلیل نتایج بحث مشارکتی، سازگاری و توافق مطلوب نتایج ارائهشده را با دادههای تجربی نیز ثابت کرد که میتوان ادعا نمود نتایج تحقیق دارای اعتبار بیرونی مناسبی است.
مسلم سواری، حسین شعبانعلی فمی، محمدشریف شریفزاده،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی موانع اشتغال زنان روستایی در بخش صنایع دستی شهرستان دیواندره(استان کردستان) انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان روستایی بالای 15 سال شهرستان بوده است (17101N=). با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران170 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردید که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب توزیع شده است. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامهای بود که روایی آن به کمک پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید (7/ 0α>). تجزیه و تحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار SPSSwin18 انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد مهمترین موانع گسترش صنایع دستی از دیدگاه زنان روستایی شهرستان دیواندره، عدم توجه و حمایتهای دولتی از بخش صنایع دستی است. علاوه بر این، تحلیل عاملی موانع توسعه صنایع دستی به استخراج پنج عامل با عنوان موانع اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی- فرهنگی، آموزشی و روانشناختی منجر شده است. از مهمترین راهکارهای توسعه اشتغال مرتبط با صنایع دستی راهکارهای حمایتی، آموزشی- تشویقی و ایجاد تشکلهای صنایع دستی بوده است. بنابراین، پیشنهاد میشود نهادها و سازمانهای دستاندرکار با بسترسازی مناسب و آموزشهای کاربردی، امکان حضور زنان روستایی را در بخش صنایع دستی فراهم نمایند.
علی اکبر عنابستانی، طاهره صادقلو، کبریا مرادی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده
مشارکت زنان در فعالیت های مختلف در راستای توسعه روستایی نقش مؤثری دارد، این نیاز احساس می شود که زنان روستایی باید در زمینه های مختلف توانمند شوند تا از این طریق بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند. از راهکارهای مناسب در جهت بکارگیری مشارکت زنان، ایجاد تشکل ها و تعاونی های مخصوص زنان است؛ موفقیت این تشکلها تحت الشعاع عوامل بسیاری است که مدیریت طرحهای تشکلهای زنان روستایی و عملکرد آنها، یکی از عوامل موثر است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش مدیریت پروژههای کارآفرینانه از طریق نظام صنفی کشاورزی و اثرگذاری آن در تحقق اهداف طرحهای خوداشتغالی یعنی در توانمندسازی زنان است. به لحاظ روش شناختی این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را زنان کارآفرین عضو نظام صنفی کشاورزی شهرستان محلات که دارای 113 عضو بوده، تشکیل میدهند. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران 79 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیر توانمندسازی با آماره پیرسون 796/0 با متغیر مدیریت پروژه های کارآفرینانه دارای رابطه ای مستقیم با شدتی قوی بوده است بدین معنا که هرچه نقش مدیریت پروژه های کارآفرینانه افزایش یابد، توانمندی زنان کارآفرین نیز بیشتر خواهد شد.
علی اکبر عنابستانی، سیدرضا حسینی کهنوج،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
با توجه به نقش فعالیت های کشت و صنعت در ایجاد اشتغال در مناطق روستایی، مقاله حاضر با هدف تبیین و شناسایی متغیرهای کلیدی موثر و نقش آن ها بر اشتغال زایی فعالیت های شرکت کشت و صنعت جیرفت با رویکرد آینده نگاری راهبردی و با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع صورت پذیرفته است. ابتدا با استفاده از روش کیفی و به صورت میدانی، عوامل اصلی شناسایی شده و سپس جهت تحقق رویکرد آینده پژوهی، با استفاده از روش دلفی و در قالب نرم افزار میک مک، عوامل از بعد تاثیرگذاری یا تاثیرپذیری مورد آزمایش قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را 75 نفر از مروجان، کارشناسان جهاد کشاورزی و اساتید صاحب نظر تشکیل می دهند که بیشترین ارتباط را با این بحث داشته اند و از بین آنها 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. نتایج نشان داد؛ متغیرهای نوسانات کم محصولات کشاورزی (54)، تخصیص یارانه به سرمایه گذاران و حمایت از کارآفرینان (50)، همراهی سازمان امور مالیاتی برای کاهش تعرفه مالیات (48)، کاهش هزینه های تولیدی اعضاء (48) و توسعه زنجیرههای تأمین محصولات و فرآورده های گوناگون کشاورزی (47) به ترتیب بالاترین ارزش ستونی محاسبه شده و دارای بیشترین میزان تاثیرگذاری نسبت به سایر متغیرها می باشند و در تاثیر غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر، متغیرهای نوسانات کم محصولات کشاورزی (94020)، تخصیص یارانه به سرمایه گذاران و حمایت از کارآفرینان(88616)، همراهی سازمان امور مالیاتی برای کاهش تعرفه مالیات(84718)کاهش هزینه های تولیدی اعضاء(84008) و توسعه زنجیرههای تأمین محصولات و فرآورده های گوناگون کشاورزی(83026) به ترتیب دارای بیشترین ارزش ستونی محاسبه شده و دارای بیشترین میزان تاثیرپذیری از دیگر متغیرها بوده است.
نسرین جلیلیان، عبدالحمید پاپ زن،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
فقر یکی از مهمترین مشکلات نواحی روستایی است که بیشتر ناشی از بیکاری است. در این راستا نهادهای مختلفی در کشور در جهت رفع فقر گام برداشتهاند. هدف از این مطالعه سنجش عملکرد و عوامل مؤثر بر موفقیت طرحهای خودکفایی و اشتغال زایی کمیته امداد امام خمینی(ره) بوده است. در این مطالعه 103 نفر از زنان سرپرست خانواری که در سالهای 96-1393 وام خودکفایی دریافت کردهاند، با استفاده از روش تحقیق کیفی (مطالعه موردی) بررسی شده است که طی 16مصاحبه عمیق و 3 بحث گروهی با تعداد متوسط 5 نفر، محقق به اشباع داده در تحقیق رسیده و برای تجزیه و تحلیل دادهها از تئوری بنیانی بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که موانع ومحدودیتهای موفقیت طرحهای اشتغال زایی روستاییان در چهار دسته عوامل آموزشی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و حمایتهای کمیته امداد قرار میگیرد، در هر مؤلفه عواملی وجود دارد که موجبات عدم موفقیت طرح های خودکفایی می شود، که به تبع آن بهبود زیادی در زندگی این افراد پس از دریافت وام های خودکفایی ایجاد نشده است.
علی اکبر عنابستانی، حمیده محمودی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
کمیته امداد یکی از نهادهای عمومی غیردولتی است که توانسته نقش مؤثری در ایجاد تحرک، حمایت، شکلگیری و کمک مالی برای فعالیتهای تجاری کارآفرینانه سودمند برای فقرا داشته و در شکلگیری اشتغالزایی افراد اجتماعی تأثیر گذار باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن اسنادی- پیمایشی است. برای عملیاتیسازی مطالعه، شهرستان مشهد به عنوان منطقه موردمطالعه انتخاب گردید. حجم نمونه با خطای 07/0 درصد معادل 126 نفر تعیین گردید. بر اساس چارچوب نظری، اشتغال پایدار در 6 سطح بهبود وضعیت اقتصادی و درآمد، توانمند سازی، کیفیت اشتغال، کیفیت محیطی اشتغال، سرمایه گذاری و تثبیت جمعیت با 35 گویه و مدیریت پروژه با 16 گویه در قالب طیف لیکرت و وام کمیته امداد با 3 گویه با مقیاس فاصله ای کمی گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی دو نمونه مستقل و تحلیل عاملی تأییدی) در نرمافزار SPSS و برای رتبهبندی روستاها از لحاظ اشتغال پایدار و مدیریت پروژه از مدل waspas استفاده شده است (وزن دهی مورد استفاده در مدل آنتروپی است) و برای نمایش رتبه بهدستآمده از مدل waspas از نرم افزار Arc GIS استفادهشده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که بین مدیریت پروژه و اشتغال پایدار رابطهای مستقیم با شدتی قوی وجود دارد و بر اساس الویتبندی انجام شده توسط تحلیل waspas روستاهای نزدیک شهر و نزدیک راه ارتباطی در اولویت قرار میگیرند همچنین نتایج همبستگی نشان داد که بین رتبه مدیریت پروژه و رتبه اشتغال پایدار رابطهای مستقیم با شدتی قوی وجود دارد. بنابراین پیشنهاد میگردد که کمیته امداد نظارتی همیشگی و درست در انواع مدیریت پروژه وام و اعتبارات خرد داشتهباشد.
شهاب نوبخت حقیقی، شهرام امیرانتخابی، بهروز محرمی ننه کران،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
در این مقاله به بررسی اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی پرداخته شده که باروش توصیفی– تحلیلی و بصورت پیمایشی انجام شده است. در روش میدانی جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است؛ به منظور بررسی روایی پرسشنامهها, از متخصصین نظرخواهی گردید و برای اندازه گیری پایایی آن مقدار آلفای کرونباخ برابر با 826/0 به دست آمده است. جامعه آماری تحقیق, شامل کلیه کارشناسان و فعالان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محدوده تحقیق برابر 100 نفر بوده و حجم نمونه با کمک فرمول کوکران, 79 نفر تعیین گردید. برای انتخاب پاسخگویان از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد فناوری اطلاعات وارتباطات به دلیل تأثیردر افزایش تولید و درآمد روستاییان به میزان 336/0، در بازاریابی برای تولیدات ومحصولات روستاییان به میزان 355/0، درنوآوری فرایند تولید وایجاد فرصت های شغلی جدید به میزان 306/0و درافزایش مهارت های شغلی روستاییان به میزان 502/0؛ برتوسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی درمحدوده موردمطالعه (شهرستان نمین ) تأثیر مثبت و معناداری دارد.
آمنه سواری ممبنی، بهمن خسروی پور، مسعود برادران، مسعود یزدان پناه،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
کشاورزی، از یک سو نقش محوری در رشد اقتصادی و توسعه روستایی از طریق ارائه مواد غذایی مورد نیاز و فرصتهای شغلی، در کشورهای توسعه یافته ایفا میکند. از سوی دیگر توسعه آینده کشاورزی در هر کشوری متکی به جوانان روستایی است. از این رو، کشاورزی و جوانان نه به طور کاملاٌ جداگانه و یا ناسازگار بلکه مکمل یکدیگرند. در واقع، آنها باید برای بقای آینده خود دست در دست هم دهند. هدف از این مطالعه بررسی تمایل جوانان روستایی شهرستان باغملک نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی است. برای دستیابی به هدف مطالعه حاضر از نظریه شغلی شناخت اجتماعی و تئوری رفتار برنامهریزی شده، به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش جوانان روستایی 15 تا 29 سال سه دهستان میداوود، منگشت و هپرو از توابع شهرستان باغملک در استان خوزستان به تعداد 900 نفر بود که بر اساس جدول مورگان نمونه مورد نظر این تحقیق 270 نفر انتخاب شد. روش نمونهگیری چند مرحلهای خوشهای در دسترس بود و قابلیت اطمینان و اعتبار ابزار مورد بررسی و تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد سازههای نگرش، کنترل رفتاری درک شده، هنجار اخلاقی، هویت خود و هنجار توصیفی از تئوری رفتار برنامهریزی شده، 71/0 و سازههای خودکارآمدی، نتیجه انتظارات، درک رفتار دیگران، علاقه و موانع از نظریه شغلی شناخت اجتماعی قادرند 74/0 از واریانس تمایل جوانان نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی را پیش بینی نماید.
مرضیه هادی پور، حسنعلی فرجی سبکبار، فضیله داورخانی، احمد رومیانی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده
بحـث اشتغال از مهمترین مباحث مورد توجه درکشورها در حال توسعه و توسعهنیافته محسـوب میشود و مقولهای اقتصـادی، اجتماعی و سیاسی است که باید به آن توجه ویژه شود. از آنجا که نیروی انسانی یکی از مهم ترین و اساسیترین عوامل تولید محسوب میگردد، از طریق مشارکت در تولید چه به لحـاظ فیزیکی(نیروی کار) و چه به لحاظ فکری، مدیریتی و تکنولوژیکی میتواند نقش بسیار برجستهای را در رونـد تولیـد ایفـا نماید، بنابراین لازم است که زمینههای اشتغال نیروی انسانی را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه هر یک از (شهرستانهای )کشور به لحاظ بهرمندی از شاخصهای اشتغال زنان و تبیین میزان شکاف بین مناطق کشور در زمینهی بهرهمندی از شاخصهای مذکور انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و میدانی بهره گرفته شده است. در این تحقیق شهرستانهای کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 6 شاخص در قالب 2 مولفه استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات از سیستم دانش بنیان با استفاده از منطق فازی و نرمافزار متلب و نرمافزارArcGIS بهره گرفته شد. نتایج نشان میدهد که بین استانها و شهرستانهای کشور از لحاظ بهرهمندی از شاخصهای اشتغال زنان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد به طوری که از یک سو، مشارکت اقتصادی زنان با 21/44 درصد در 168 شهرستان در وضعیت خوب و رو به بهبود قرار دارند و از سوی دیگر، بالابودن نرخ بیکاری زنان در استانهای کشور از نظم خاصی پیروی نکرده و هرجا شرایط برای کار و اشتغال فراهم بوده است از نرخ بالایی برخوردار شده است که بخشهایی از سیستان در درجه پایین مشارکت اقتصادی و لکههایی از غرب،کرمانشاه، لرستان و جنوب غرب، در درجه دوم قرار دارند. درجه مشارکت اقتصادی در خوش بینانهترین حالت شامل اصفهان، یزد، خراسان جنوبی و لکههایی از بوشهر و هرمزگان و جزایر جنوبی از مشارکت بالایی برخوردار بوده که شرایط خاص اقتصادی این مناطق در این امر دخیل است.
اصغر نوراله زاده، کامبیز هژبرکیانی، فرید عسگری،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
افزایش بیکاری در کنار تخریب فزاینده منابع، از چالشهای اقتصادی- فرهنگی بسیاری از کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران است. این معضلات در حیطه مناطق روستایی عمق و پیچیدگی بیشتری دارند. به بیان دیگر سالیان زیادی است که جامعه ما از کمبود تولید و به تبع آن نرخ بیکاری بالا در مناطق روستایی رنج میبرد که این امر موجب افزایش نرخ مهاجرت از روستاها به شهرها شده است. بررسیها نشان میدهد تا سال 1395 نرخ مهاجرت روستاییان به شهرها بسیار نگرانکننده شده بود و در برخی سالها کاهش سالیانه یک درصدی جمعیت روستایی را بههمراه داشته است، اما در سالیان اخیر این نرخ کاهش یافته بهطوریکه در سال 1399 مهاجرت معکوس به این مناطق تحقق یافته است. بههمین دلیل اهمیت بررسی و نوع اثرگذاری اعطای تسهیلات مالی بر سرمایهگذاری کسب و کارهای کوچک و متوسط و به تبع آن اثرات اشتغالزایی آن ضروری بنظر میرسد. صندوق کارآفرینی امید از سال 1384 با رویکرد بانکداری اجتماعی، حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط با اولویت ایجاد اشتغال در مناطق روستایی و کمتربرخوردار را در دستور کار خود قرار داده است بهطوریکه طی سالیان گذشته توانسته تأثیر چشمگیری در اشتغال این مناطق داشته باشد. این مقاله به بررسی اثرات تسهیلات مالی صندوق کارآفرینی امید بر توابع سرمایهگذاری و اشتغال کسب و کارهای کوچک و متوسط در نواحی روستایی میپردازد. بدین منظور با استفاده از روش کتابخانهای دادههای تابلویی برای سالهای 1387 تا 1394 جمعآوری شده و با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیمیافته (GLS)، تابع سرمایهگذاری و همچنین با بهرهگیری از روش LSDV تابع اشتغال برای دوره مذکور برآورد شده و سپس اثر تسهیلات مالی بر این توابع در نواحی روستایی بررسی و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد تسهیلات مالی بهطور معناداری تأثیر مثبت در تابع سرمایهگذاری کسب و کارهای کوچک و متوسط در این نواحی داشته است که این تأثیر موجب افزایش سرمایه بنگاهها و اثر تبعی مثبت آن بر تابع تولید و ایجاد اشتغال در مناطق روستایی شده است.
علی اکبر عنابستانی، علیرضا معینی، امین فعال جلالی،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
یکی از عوامل مهم برای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی دسترسی و توزیع مناسب اعتبارات کارآفرینی در میان روستاییان است. در همین راستا توزیع مناسب فعالیت اعتبارت کارآفرینی میتواند نقش بسزایی در اثربخشی این اعتبارات در زندگی روستاییان داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی میباشد. روش انجام مطالعات در این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده که مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی میباشد. که اطلاعات تسهیلات پرداختی از طریق اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان رضوی که در 13 زمینه فعالیت در سال1398در سامانه کار ثبت نام کردهاند بدست آماده است. و بر اساس مدل ماباک میزان وام دریافتی به روستاییان استان خراسان رضوی رتبهبندی شد. بر اساس نتایج این پژوهش و تحلیلهای انجام شده در مدل ماباک، بیشترین میزان دریافت وام و تسهیلات اشغالزایی پس از شهرستان مشهد به شهرستان تربتجام اختصاص یافت و کمترین آن به شهرستان داورزن با 655 میلیون تومان اختصاص داشته است. بر این اساس میتوان بیان نمود که شهرستان مشهد با توجه به اینکه به عنوان مرکز استان است و نواحی روستایی آن به لحاظ دسترسی به موقعیت کلانشهر مشهد، امکان انجام فعالیت بیشتری دارند، لذا بیشترین مقدار وام و اعتبارات دریافتی را به خود اختصاص داده است. این امر بیانگر آن است که از نظر مقادیر اختصاص یافته در وام ها و اعتبارات پرداختی در بین شهرستانهای استان نابرابری وجود دارد.
فرهاد عزیزپور، فاطمه رزاقی بورخانی، مریم مختاری،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
راهبرد یک روستا، یک محصول به عنوان یکی از راهبردهای کارآمد اقتصادی برای توسعه نواحی روستایی در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبرد یک روستا، یک محصول در توسعه اقتصاد محلی به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که سطح اولیه راهبرد یک روستا، یک محصول در دهستان نهرمیان شازند چه ویژگیهایی دارد؟ وضعیت عوامل موثر بر راهبرد یک روستا، یک محصول در دهستان مورد مطالعه چگونه است؟ جامعه آماری تحقیق شامل 5550 نفر از روستاییان و مسئولان محلی دهستان نهرمیان ازتوابع بخش زالیان شهرستان شازند میباشد که با نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی با انتساب متناسب 160 نفر به عنوان حجم نمونه بررسی شدند و نیز 23 نفر از کارشناسان و مسئولان صندوق کارآفرینی امید منطقه مورد مطالعه به روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس برای بررسی میزان اهمیت هر یک از ویژگیهای راهبرد مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامهای بود که تایید روایی (صوری و محتوایی) آن توسط متخصصان وکارشناسان کارآفرینی امید، کارشناسان توسعه روستایی و اعضای هیات علمی رشته جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه خوارزمی و اعتماد و پایایی آن با آماره آلفای کرونباخ انجام شد. یافتهها در دو سطح روستاییان و کارشناسان بررسی شد. مطابق نتایج در اجرای موفق سطح اولیه راهبرد یک روستا، یک محصول، مشارکت جامعه، خلاقیت، رقابتپذیری، کاهش فقر، کاهش شکاف اقتصادی و فروش کالا تأثیرگذار است. با توجه به نظرات روستاییان مؤلفههای خلاقیت، رقابتپذیری و کاهش شکاف اقتصادی وضعیت مناسبتری داشته و وجود صنایع کوچک و کارگاهی با میانگین 23%، بکارگیری شیوههای جدید در تولیدات با 95/22%، سرمایهگذاری در کشاورزی و صنایع روستایی با 22%، تنوع مشاغل در روستا با 6/21% و کسب وکار فردی و گروهی با 95/20% جزء عوامل پیشبرنده راهبرد در روستا هستند. همچنین با استفاده از آزمون یو من – ویتنی و معیار قرار دادن نظر کارشناسان، دهستان مورد مطالعه تنها از نظر مشارکت زنان، استفاده از شیوههای جدید در تولید محصول، وضعیت درآمدی روستاییان، صندوقهای حمایتی، خرید محصول توسط دولت، فروش محصول به بازارهای نزدیک، وجود مشاغل متنوع و مهاجرت معکوس وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد.
ابراهیم صادقی، محمد حسن زاده نفوتی، علی اکبر جمالی، اصغر صالحی،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده
چالشهای مناطق روستایی از جمله فقر، بیکاری و مهاجرت موجب شده توجه به توسعه روستایی نه یک گزینه بلکه یک ضرورت انکار ناپذیر باشد. اجرای طرحهای آبخیزداری علاوه بر حفظ منابع آب، خاک و گیاه، برای مناطق روستایی فرصتهای شغلی ایجاد میکند. موفقیت چنین طرحهایی تا حدود زیادی به مشارکت روستاییان در اجرا، حفظ و نگهداری آنها بستگی دارد. شناسایی موانع مشارکت روستاییان به مدیران محلی کمک میکند با ایجاد زمینههای لازم و حذف موانعی همچون موانع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، مشارکت حداکثری مردم را ایجاد نمایند. تحقیق حاضر با هدف شناخت این موانع در حوضه قلعه شاهرخ چادگان صورت گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری آن را سرپرستان خانوار (700N=) تشکیل میدهد. بر اساس فرمول کوکران تعداد 250 سرپرست خانوار به روش تصادفی انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. روایی پرسشنامه توسط کارشناسان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز بر اساس مقدار آلفای کرونباخ در حد مناسب تشخیص داده شد. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS نشان داد که در مجموع میزان مشارکت پاسخگویان در این طرحها در سطح پایین قرار دارد. بر اساس نتایج، مهمترین موانع مشارکت روستاییان منطقه در طرحهای آبخیزداری، «پایین بودن سطح آگاهی روستاییان از طرح ها»، «اعتقاد به بی تأثیر بودن اجرای پروژهها در اشتغالزایی» و «عدم اعتقاد روستاییان به مفید بودن طرحهای آبخیزداری» بودند. نتایج همبستگی چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد که عوامل فرهنگی از موانع اصلی مشارکت روستاییان در طرحهای آبخیزداری است.
حسین کریمزاده، عقیل خالقی، احد بشیری،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده
تحقیق حاضر به تحلیل تغییرات ساختار اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات) در مناطق روستایی استانهای کشور بـا بهکارگیری رهیافت تغییر سهم و ضریب مکانی طی دورە (1395-1390) و با استفاده از آمار مرکز آمار ایران پرداخته است. نتایج نشان میدهد در سال 1395 تعداد کل شاغلین مناطق روستایی کشور نسبت به سال 1390 مقدار 226590 نفر افزایش داشته است که بر اساس محاسبه سهم اشتغال، سهم بخش کشاورزی، حدود 1/0 درصد کاهش داشته است؛ در بخش صنعت، سهم اشتغال 6/2 درصد بوده و رشد منفی داشته است و همچنین بخش خدمات با افزایش سهم حدود 7/2 درصدی روبرو بوده است. نتایج ضریب مکانی بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات نشان میدهد در سال 1395، مناطق روستایی 13 استان در بخش «کشاورزی»، مناطق روستایی 16 استان در بخش «صنعت» و مناطق روستایی 16 استان در بخش «خدمات»، دارای فعالیت پایهای هستند. عنصر رشد نسبی بخشهای اقتصادی در کل اقتصاد مرجع یا اثر ترکیب صنعتی (IS) نشان میدهد طی دوره موردمطالعه، سهم اشتغال بخش کشاورزی کاهش یافته و از 4/50 درصد به 3/50 درصد رسیده است. اثر سهم رقابتی (RS)، نشان میدهد در بخش کشاورزی استانهای هرمزگان، کرمان و خوزستان، در بخش صنعت استانهای هرمزگان و البرز و در بخش خدمات استان خراسان جنوبی بهترین عملکرد را داشته اند. بررسی عنصر اشتغال کل (TS) نشان میدهد بخش های کشاورزی و صنعت در مناطق روستایی کشور به لحاظ اشتغال فاقد مزیت نسبی هستند.