28 نتیجه برای پایداری
الهام ولی نیا، حامد قادرمرزی، نصرالله مولایی هشجین،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
حیات بر روی کرهی زمین به مواد تشکیل دهنده آن متکی است. روستا نیز یک واحد معیشتی است که اقتصاد آن بر بنیان فعالیتهای کشاورزی استوار است. با توجه به اینکه بخش کشاورزی از نظر ایجاد اشتغال جدید، قادر به پاسخگویی نیازهای روستاییان نیست، بنابراین ضرورت تنوع بخشی فعالیتهای روستاییان به عنوان یکی از راهحلهای مناسب برای ایجاد اشتغال، افزایش درآمد روستاییان، جلوگیری از مهاجرت به شهرها و پایداری روستاها بیشتر احساس میشود. فعالیتهای معدنی به منزلۀ یکی از فعالیتهای غیر کشاورزی است که باعث تنوعبخشی اقتصاد میشود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیتهای معدنی در پایداری روستاهای شهرستان قروه از نظر ایجاد اشتغال و تنوع درآمدی روستاییان بوده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و دادهها به دو روش اسنادی-کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) تهیه شد که جامعه آماری در این تحقیق تمام شماری است و تمام روستاهای شهرستان قروه که دارای معدن هستند و در قالب آزمونهای همبستگی و تک نمونهای مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی روستاهای دارای معدن با وجود معادن در ایجاد تنوع اشتغال و افزایش درآمد و پایداری روستاها و روستاییان ضعیف عمل کرده است؛ زیرا بیشتر شاغلین معادن افراد غیر بومی بوده و باعث ایجاد مشکلاتی از لحاظ اجتماعی برای اهالی روستا شده است. آلودگیهای ناشی از فعالیتهای معدنی در محیط های روستایی باعث آسیب جدی به زمینهای کشاورزی و مراتع شده و فعالیتهای کشاورزی و دامپروری را تحت تأثیر خود قرار داده است. در واقع وجود معدن در روستاها نتوانسته جمعیت روستایی را پایدار و در روستا نگه دارد و حتی جمعیت روستایی را افزایش دهد.
وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
تغییرات الگویکشت، فرآیندهای پویای فضایی هستند که از مؤلفههای بسیاری تأثیر میپذیرد. شناخت این مؤلفههای تأثیرگذار، بازگوکنندهی عـواملی است که برای انتخـاب نـوع کشت موردتوجه کشاورزان قرار میگیـرد که خود باعث درک بهتر چرایی رفتار آنها خواهد شد و میتواند مــورد اســتفاده مســئولان و سیاستگذاران بخشکشاورزی بهمنظور معرفی محصولات و نوآوریهای جدید بــه کشــاورزان و هدایت تصمیمات آنها بهسوی تنظیم الگوی کشت بهینه قرار گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر انتخاب الگویکشت در نواحی روستایی لنجانات و چگونگی ارتباط این عوامل در ایجاد ناپایداری الگوی کشت در این ناحیه، به بررسی پیامدهای ایجاد شده بر اثر این ناپایداری با استفاده از روش کیفی پرداخته شده است. مشارکتکنندگان پژوهش، بهرهبرداران کشاورز ساکن در محدوده 10کیلومتری در دو طرف رودخانه زایندهرود در ناحیه لنجانات (بلوک لنجان) هستند. از بین آنها، با استفاده از نمونهگیری نظری، 25 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. دراین پژوهش از فنون مشاهده، مصاحبههای عمیق و بحث گروهی متمرکز برای جمعآوری اطلاعات و از روش نظریهی زمینهای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. ناپایداری الگوی کشت، تکعاملی نبوده، بلکه متأثر از عوامل مختلفی است که ماهیت طبیعی – اکولوژیک، اجتماعی – اقتصادی، زیرساختی و نهادی دارند. در بین این عوامل، وجود و بروز تنشهای محیطی و ضعف نقشپذیری مؤثر دولت عواملی هستند که از نگاه جامعه محلی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. ناپایداری الگوی کشت متأثر از این عوامل، ناحیه لنجانات را با پیامدهایی چون تغییر و تخریب اراضی زراعی، تضعیف نظام اقتصادی کشاورزان و در نهایت افزایش مهاجرفرستی و زوال روستایی روبرو ساخته است.
علی اکبر عنابستانی، فرخ لقا بهادری امجز، جمیله توکلی نیا،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکلگیری رهیافت رشد هوشمند در سکونتگاههای روستایی شهرستان جیرفت است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه میباشد: جامعه آماری گروه اول شامل(12131) خانوار ساکن در تمامی 18 روستای واقع در شهرستان جیرفت است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 261 خانوار بهعنوان خانوارهای نمونه برآورد و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناساییشده در حوزه روستایی است. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از نرمافزارهای AHP، COCOSO و آزمون T تک نمونهای در نرمافزار SPSS استفاده گردیده است. یافتههای تحقیق مؤید آن است که از میان شاخصهای رشد هوشمند روستایی، شاخص حملونقل و ارتباطات و بهبود بافت کالبدی به ترتیب با میانگینهای 542/106 و 425/99 بهعنوان مهمترین شاخصهای رشد هوشمند روستایی در روستاهای موردمطالعه بودهاند. نتایج حاصل از مقایسه زوجی عوامل مؤثر بر شکلگیری رشد هوشمند با استفاده از روشAHP ازنظر کارشناسان نشان داد که مؤلفههای پایداری اقتصاد محلی، حملونقل و ارتباطات، ارتقاء کیفیت مسکن، ارتقاء کیفیت محیطی به ترتیب با وزنهای 303/0، 204/0، 132/0 و 126/0 درصد، مهمترین عوامل اثرگذار بر شکلگیری رشد هوشمند هستند. همچنین مؤلفههای تراکم و توسعه فشرده، بهبود بافت کالبدی و پایداری اجتماع محلی به ترتیب با وزنهای 065/0، 081/0 و 089/0 اهمیت کمتری در شکلگیری رشد هوشمند نسبت به سایر عوامل دارند. درنهایت نتایج حاصل از روش تلفیقی وزن دهیAHP و COCOSO نتایج نشان میدهد به لحاظ برخورداری از شاخصهای رشد هوشمند روستاهای علیآباد، دولتآباد و دوبنه به ترتیب رتبههای اول تا سوم و دارای بیشترین میزان رتبه و روستاهای طرج، نارجو و سغدر دارای کمترین رتبه به لحاظ برخورداری از شاخصهای رشد هوشمند هستند.
رضا واشقانی فراهانی، علیرضا عباسی سمنانی، فریده اسدیان،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش دانش بومی در پایداری اقتصادی مناطق روستایی فرمهین فراهان انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تحلیلی و از نظر روش، در گروه پژوهش کمی قرار دارد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرمافزار SPSS و مدل های تلفیقی (FKOPRAS+FSORA)، استفاده شد. نتایج نشان داد، در بین مولفه های دانش بومی، تنها مولفه های توانمندی ها و دانش مردم با مقدار میانگین 38/3 و 01/3، مطلوب ارزیابی شد و سایر مولفه ها از جمله: مشارکت، ارتقاء زندگی، نظارت، اجتماعی، اقتصادی، به دلیل اینکه میانگینشان پایینتر از حد متوسط عدد (3)، می باشد، نامطلوب مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد، میزان پایداری اقتصادی در فرمهین با مقدار میانگین های به دست آمده (پایین تر از حد متوسط عدد 3)، با سطح معناداری 000/0، کم و نامطلوب ارزیابی شده است، در این راستا، نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد بین دانش بومی و پایداری اقتصادی ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد، به طوری که بر اساس نتایج به دست آمده سهم مولفه مشارکت با مقدار ضریب بتای (453/1)، در پیشبینی تغییرات مثبت متغیر پایداری اقتصادی بیشتر از سایر مولفه های دانش بومی بود، و همچنین مولفه دانش مردم با مقدار اثر (160/0)، بیشترین تاثیر مستقیم را در پایداری اقتصادی این منطقه را دارد. در نهایت نتایج مدل های تلفیقی (کوپراس فازی و سوارا فازی) نشان داد، از بین شاخص های اقتصادی، اشتغال و درآمد با مقدار امتیاز 14/70، بیشترین میزان تاثیرپذیری را از دانش بومی در فرمهین به خود اختصاص داده است.
سونا حبیبی، صادق صالحی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
محیطزیست مناطق روستایی علیرغم دارا بودن تنوع زیستیِ غنی، در معرض تخریب فزاینده قرار دارد. هدف این پژوهش، بررسی زمینههای اقتصادی و مدیریتیِ شکلگیری مشکلات محیطزیستیِ روستاهای طوالش در غرب استان گیلان با رویکردی کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد است. جامعه مطالعاتی شامل 35 نفر از مسئولین و روستاییان است که با استفاده از نمونهگیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع، تا رسیدن به اشباع نظری، در بهار و تابستان 1399، مورد مصاحبه نیمه ساختیافته قرار گرفتند. روایی و پایایی به روش ارتباطی یعنی کنترل و اعتباریابی توسط مشارکتکنندگان ارزیابی گردید. تحلیل دادهها طی سه مرحله کدگذاری صورت گرفت. در کدگذاری باز، هفت مفهوم شناسایی و در کدگذاری محوری 23 مقوله عمده استخراج شد. از طریق کدگذاری انتخابی، هسته اصلی کشف و مدل پارادایمی ترسیم گردید. «تخریب محیطزیست و ناپایداری اکوسیستم» به عنوان پدیده اصلی شناخته شد. شرایط علّی شامل: اقتصاد تک محصولی، ناکارامدی سازمانی و مدیریتی، واگرایی سازمانی، معیشت وابسته و بیکاری؛ شرایط مداخلهگر شامل: دخالت سازمانی، کمبود نیروی متخصص، فروش زمین، خردهمالکی و صنایع کوچک ارائه شد. در مجموع، یافتهها نشان داد که تخریب محیطزیست یک پدیده چندعلیتی است که مدل نظری «همگرایی چندعلیتی محیطزیستی» مفهومسازی شد. گزاره نهایی منتج از مدل پارادایمی عبارت است از: در نواحی روستایی، تخریب محیطزیست و ناپایداری اکوسیستم در بستری از همگرایی زمینههای اقتصادی-مدیریتی بروز مییابند. در این راستا، ادغام مدیریتی، اصلاح منابع انسانی در سازمانهای مسئول، تعریف معیشتهای جایگزین، آموزش متناسب با معیشت، سندیکایی کردن تولیدات روستایی و اجرای جامع طرح کاداستر جهت مسئولیتپذیری و نظارت بیشتر سازمانی، تقویت اقتصاد جوامع محلی، معیشت پایدار و امنیت اقتصادی روستاییان و پیشگیری از تصرف اراضی طبیعی-ملی گامی ضروری برای تحقق پایداری محیطزیستی میباشد.
معصومه نوروزینژاد، مجید یاسوری، روحاله اوجی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
در طی دهه های گذشته، تضعیف فعالیتهای اقتصادی به دلیل شرایط نامناسب بازار، دلالی و معیشتیبودن، موجب گسترش فقر، بیکاری پنهان، درآمد پایین و در نهایت موجب ناپایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی شده است. یکی از اقدامات مهم شناخت وضع موجود پایداری اقتصادی است تا در برنامهریزیها مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف شناخت سطح پایداری اقتصادی روستاهای شهرستان و شناسایی الگوی فضایی آن انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، دهیاران روستاهای شهرستان لنگرود است که تعداد آنها 110 دهیار میباشد. در این پژوهش برای شناسایی الگوی فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان از آزمونهای فضایی خودهمبستگی موران عمومی، آماره G، و تحلیل لکههای داغ بهره گرفته شد. نتایج بهدست آمده نشان داد الگوی توزیع فضایی پایداری اقتصادی و مولفه های آن در سطح روستاهای شهرستان لنگرود به صورت تصادفی است که یکی از مهمترین دلایل آن نیز، تصادفی بودن الگوی توزیع روستاها در سطح شهرستان میباشد. نتایج مقایسه سطح پایداری اقتصادی روستاها و موقعیت جغرافیایی آنها (جلگه ای و کوهپایه ای) نشان داد که روستاهای پایدار در مناطق جلگه ای شهرستان واقع شدهاند و هرچه موقعیت طبیعی و ارتفاعی روستاها به سمت کوهپایهای پیش میرود، از میزان پایداری اقتصادی آنها کاسته میشود که به دلیل موقعیتهای ارتباطی روستاهای کوهپایهای و کوهستانی و دوری از شهر، پراکندهبودن و جمعیت پایین، پایینبودن سرانه زمین کشاورزی به علت شرایط شیب زمین این مناطق است.
علی اکبر عنابستانی، سیروس قنبری، حبیب لطفی مهروئیه،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
اقتصاد روستایی به عنوان اقتصاد ملی، بخش های مختلفی چون کشاورزی، دامپروری، صنایع تبدیلی و دستی را در برمی گیرد که هرکدام به نوعی در سلامت جامعه و البته رونق اقتصادی و اجرای اصول مهم و کاربردی اقتصاد مقاومتی، نقش بسزایی دارند. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت اقتصادی روستاها از منظر شاخص های اقتصاد مقاومتی در محدوده شهرستان های جیرفت و عنبرآباد است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی تحقیق شهرستان های جیرفت و عنبرآباد در استان کرمان است. با توجه به تعداد زیاد روستاها در این دو شهرستان، طبق نظر کارشناسان و خبرگان در این زمینه روستاهای که به عنوان مراکز دهستان ها شناخته می شدند، بهعنوان روستاهای نمونه انتخاب گردیدند. لذا، جامعه آماری را سرپرستان خانوارهای روستایی در روستاهای مرکز دهستان ها تشکیل دادند که طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 این روستاها که حدود 21 روستا هستند، دارای 41289 نفر جمعیت و 12165 خانوار می باشند و براساس فرمول کوکران تعداد 314 خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکالوالیس، تیتک نمونه ای، تحلیل خوش های و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد، شاخص های تحرک و پویایی اقتصادی با آماره 01/12، عدالت اجتماعی با آماره 31/3 در سطح متوسط به بالایی قرار دارند و در بین روستاهای نمونه روستاهای علی آباد با میانگین رتبه ای 81/253، دولت آباد با میانگین رتبه ای 50/210، حسین آباد دهدار با میانگین 35/205 و اسماعیلی سفلی با میانگین رتبه ای 179 در رتبه اول قرار دارند. همینطور، در بین شاخص های اقتصاد مقاومتی شاخص مردم محوری با اثر کلی 731/0، شاخص تحرک و پویایی اقتصادی با 686/0 و حرکت علمی و جهادی با اثر کلی 485/0 بیشترین تأثیر را در پایداری اقتصاد روستایی در محدوده مورد مطالعه دارند.
لیلا حسنلو، حمید جلالیان، فرهاد عزیزپور،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
یکی از راهبردهای توسعه اقتصاد روستایی توسعه خوشههای صنعتی مبتنی بر صنایع کشاورزی است که زمینهساز تحقق توسعه پایدار روستایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات شکلگیری خوشههای صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی در شهرستان طارم است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع پژوهشهای کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمعآوری دادهها و اطلاعات از روشهای میدانی و کتابخانهای بهره گرفته شدهاست. قلمرو مکانی پژوهش شهرستان طارم در استان زنجان است که براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای ۴۶۶۴۱ نفر جمعیت بوده که ۳۹۹۲۷ نفر آنها (85.6%) در روستاها زندگی میکنند. جامعه آماری شامل 196 نفر از مدیران روستایی (دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی)، خبرگان و آگاهان محلی، صاحبان صنایع و بنگاههای اقتصادی خرد، افراد شاغل در صنایع روستایی و شهری، کارشناسان و مسئولان ادارات و سازمانهایی که با مناطق روستایی ارتباط تنگاتنگی دارند، بودهاست. برای شناسایی نمونهها از روش کیفی هدفمند (گلولهبرفی و روش متواتر نظری) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی تک نمونهای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج نشان میدهد بین شکلگیری خوشههای صنعتی با شاخص اشتغال با ارزش 545/0، درآمد با ارزش 690/0، افزایش سرمایهگذاری با ارزش 405/0، افزایش تولید با ارزش 620/0 و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباط با ارزش 749/0 در سطح آلفای 001/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، شکلگیری خوشههای صنعتی در شهرستان طارم بیشترین تأثیر را بر افزایش تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان با مقدار کلی 706/0 و افزایش اشتغال در زمینههای مختلف برای جوانان روستایی و در نتیجه کاهش مهاجرتهای روستا- شهری در پی خواهد داشت. با توجه به تمرکز عمده تولید محصول زیتون، این منطقه میتواند قطب خوشههای صنعتی- کشاورزی مبتنی بر زیتون قرار گیرد و بنابراین پیشنهاد میشود برنامهریزی و سرمایهگذاری برای ایجاد زیرساختهای لازم در این زمینه انجام گرفته گیرد.