81 نتیجه برای کشاورزی
علی یوسفی، امیرمظفر امینی، مهدیه شهابی نژاد، سودابه سرائی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
بخش کشاورزی بهعنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. یکی از موانع توسعه در این بخش به ویژه در ایران، پراکندگی قابل توجه زمین های کشاورزی است. با توجه به مزایای یکپارچه سازی و معایب پراکندگی اراضی، در پژوهش حاضر تلاش شده تا میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در دشت نیالهی بخش میمه شهرستان شاهینشهر و میمه در استان اصفهان، با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی مورد سنجش قرار گیرد. جامعه آماری شامل بهره برداران دشت نیاله در بخش میمه بوده است. اطلاعات میدانی مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان منطقه نیاله گردآوری شده است. جهت بررسی مالی طرح یکپارچه سازی، میزان سودآوری قبل و بعد از اجرای طرح در دشت نیاله در سطوح مختلف کشت در ده سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی مالی نشان داد که یکپارچه سازی زمین های زراعی منجر به افزایش سودآوری در سطوح زراعی کوچکتر نسبت به سطوح بزرگتر در این مناطق شده است. از سویی، بهره برداران از اجرای طرح رضایت داشتند و ارتباطات آنها نسبت به قبل از اجرای طرح افزایش یافته است.
حشمت الله سعدی، فرشته عواطفی اکمل،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
تغییر کاربری اراضی از چالش های مهم بخش کشاورزی در قرن 21 است. دراین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان همدان به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئله تغییر کاربری اراضی مواجه است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گرد آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان سازمانهای کشاورزی شهرستان همدان بوده که به روش تمام شماری (حجم کل برابر 90 کارشناس ) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامهای است که روایی آن با توجه به مبانی نظری و کسب نظر از کارشناسان فن و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (90/0) تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSS/20 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی پنج عامل را به عنوان علل گرایش به تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که عبارتند از: توسعه نیافتگی کشاورزی، اقتصادی نبودن بخش کشاورزی، ضعف اطلاعات و اجرای نادرست برنامههای عمران روستاها، توسعه شهرها و تمایل جوانان به مشاغل غیرکشاورزی در شهرها که در مجموع 232/59 درصد از متغیرهای تغییر کاربری را تبیین نموده است. همچنین، با افزایش جاذبه بخش کشاورزی برای کشاورزان و سرمایهگذاران این بخش، اجرای دقیق سیاستهای توسعه روستایی با تأکید بر حفظ کاربری اراضی، افزایش جاذبه و کاهش دافعه زندگی روستایی برای جوانان و مدیریت ساخت و ساز در اراضی کشاورزی به عنوان خانه دوم میتوان از گرایش کشاورزان به تغیر کاربری اراضی کشاورزی جلوگیری نمود.
محمدشریف شریف زاده، غلامحسین عبدالله زاده، رقیه جیوار، اسدالله دیوسالار،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکار خوشههای صنعتی کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران است. دادههای مورد نیاز از طریق یک پرسشنامه محققساخته جمعآوری شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 675 نفر از کارشناسان و مدیران واحدهای کسبوکار فعال در خوشهها بوده است. بر مبنای جدول کرجسی و مورگان 250 نفر به شیوه نمونهگیری طبقهای انتخاب شده است. روایی محتوای پرسشنامه توسط کمیته تحقیق و گروهی از کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (78/0-80/0) مورد تأیید قرار گرفت. از تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج یک الگوی مفهومی مبتنی بر رویکرد زیستبوم کارآفرینی استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی کارکرد خوشه در توسعه کسبوکارها به استخراج هفت عامل (با تبیین واریانس کل 19/73 درصد) منجر شد: (1) ارایه اثربخش خدمات کسبوکار، (2) هماهنگسازی کسبوکارها، (3) تسهیل کارکردهای کسبوکار، (4) توانمندسازی نهادی محیط کسبوکار، (5) آموزش نیروی کار، (6) مدیریت کیفیت و (7) تسهیل سرمایهگذاری مشترک. نتایج تحلیل عاملی عوامل تأثیرگذار بر کارکرد خوشهها در توسعه واحدهای کسبوکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 56/68 درصد) منجر شد: (1) ظرفیت مدیریتی کسبوکارها، (2) توسعهیافتگی اکوسیستم کسبوکار خوشه، (3) تسهیلات نهادی، (4) عملکرد کسبوکارهای خوشه، (5) دسترسی به نهاده و خدمات کسبوکار و (6) جهتگیری راهبردی کسبوکارها. نتایج تحلیل عاملی پیامدهای تشکیل خوشههای کسبوکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 16/64 درصد) منجر شد: (1) پیشبرد توسعه اقتصادی کشاورزی، (2) پیشبرد توسعه اجتماعی، (3) افزایش ظرفیتهای تولید در بخش کشاورزی، (4) ترویج و توسعه کارآفرینی کشاورزی، (5) توسعه بازار محصولات کشاورزی، و(6) توسعه سرمایه انسانی در بخش کشاورزی. طبق مولفههای حاصل از تحلیل عاملی، الگوی مفهومی از کارکرد خوشههای صنعتی در توسعه فضای کسبوکار ارایه شده است.
مهیم شیهکی تاش، عبدالعزیز ولی نفس، ابوبکر رئیسی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده
بهروز راسخی، رضوان قنبری موحد، امیرحسین علی بیگی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
شناخت نیازهای خدماتی کارآفرینان امکان ارائه خدمات مناسب از سوی دولت به کارآفرینان را فراهم میسازد. هدف از این پژوهش شناسایی نیازهای خدماتی کارآفرینان کشاورزی می باشد. جامعه آماری شامل 260 نفر از کارآفرینان کشاورزی شهرستان کرمانشاه بودندکه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 152 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که "بازاریابی محصولات" مهم ترین نیاز خدماتی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی می باشد و نیازهای "مشاوره فنی"، "آشنایی با روش های کسب سرمایه" و "یادگیری مهارت های ارتباطی" در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون من وایتنی نشان داد که بین کارآفرینان کشاورزی بر حسب مکان فعالیت و جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر کارآفرینان کشاورزی ساکن روستا در جنبه های ارتباطی و آموزشی و زنان کارآفرین در جنبه مدیریت و برنامه ریزی نیاز بیشتری به ارائه خدمات دارد.
علیرضا علی پور، سیدحبیب اله موسوی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش غیر کشاورزی و فعالیت آنها در مشاغل شهری از نشانههای بارز تغییر و تنوع در روابط کار در بخش کشاورزی محسوب میشود که به میزان قابل توجهی تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار میگیرد. در این مطالعه، به بررسی تأثیر رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران پرداخته شد. برای این منظور، در ابتدا با استفاده از روش موندلاک میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی ایران به بخشهای غیر کشاورزی در بازه زمانی 1391-1353 محاسبه شد. سپس، با استفاده از مدل خودتوضیح با وقفههای گسترده عوامل مؤثر بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور متوسط در هر سال بیش از 3 درصد از نیروی کار بخش کشاورزی به سایر بخشهای اقتصادی مهاجرت مینمایند. همچنین، در کوتاهمدت، با رشد درآمدهای بخش غیر کشاورزی میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی افزایش مییابد. با این وجود، در بلندمدت، میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی با افزایش اختلاف درآمدهای شهری و روستایی به طور معناداری تحت تأثیر قرار میگیرد. لذا میبایست به منظور جلوگیری از معایب مهاجرت بیش از ظرفیت موجود برای نیروی کار بخش کشاورزی، در کوتاهمدت تضمین و تقویت درآمدهای بخش کشاورزی و در بلندمدت ایجاد توازن منطقی میان دستمزدهای شهری و روستایی در دستور کار سیاستگذاری قرار گیرد.
علی اکبر عنابستانی، سیدرضا حسینی کهنوج،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
با توجه به نقش فعالیت های کشت و صنعت در ایجاد اشتغال در مناطق روستایی، مقاله حاضر با هدف تبیین و شناسایی متغیرهای کلیدی موثر و نقش آن ها بر اشتغال زایی فعالیت های شرکت کشت و صنعت جیرفت با رویکرد آینده نگاری راهبردی و با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع صورت پذیرفته است. ابتدا با استفاده از روش کیفی و به صورت میدانی، عوامل اصلی شناسایی شده و سپس جهت تحقق رویکرد آینده پژوهی، با استفاده از روش دلفی و در قالب نرم افزار میک مک، عوامل از بعد تاثیرگذاری یا تاثیرپذیری مورد آزمایش قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را 75 نفر از مروجان، کارشناسان جهاد کشاورزی و اساتید صاحب نظر تشکیل می دهند که بیشترین ارتباط را با این بحث داشته اند و از بین آنها 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. نتایج نشان داد؛ متغیرهای نوسانات کم محصولات کشاورزی (54)، تخصیص یارانه به سرمایه گذاران و حمایت از کارآفرینان (50)، همراهی سازمان امور مالیاتی برای کاهش تعرفه مالیات (48)، کاهش هزینه های تولیدی اعضاء (48) و توسعه زنجیرههای تأمین محصولات و فرآورده های گوناگون کشاورزی (47) به ترتیب بالاترین ارزش ستونی محاسبه شده و دارای بیشترین میزان تاثیرگذاری نسبت به سایر متغیرها می باشند و در تاثیر غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر، متغیرهای نوسانات کم محصولات کشاورزی (94020)، تخصیص یارانه به سرمایه گذاران و حمایت از کارآفرینان(88616)، همراهی سازمان امور مالیاتی برای کاهش تعرفه مالیات(84718)کاهش هزینه های تولیدی اعضاء(84008) و توسعه زنجیرههای تأمین محصولات و فرآورده های گوناگون کشاورزی(83026) به ترتیب دارای بیشترین ارزش ستونی محاسبه شده و دارای بیشترین میزان تاثیرپذیری از دیگر متغیرها بوده است.
محمد آقاپورصباغی، کوروش اکبرنژاد،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
توسعه گردشگری کشاورزی و تلاش در جهت رونق آن ازجمله راهکارهای دولت در سالهای اخیر در جهت مقابله با مسائل بخش روستایی و توسعه آن میباشد. ازجمله مهمترین پارامترها در رونق بخشی به این صنعت در مناطق روستایی کشور، شناسایی عوامل موثر بر انتخاب مقاصد گردشگری است. در مطالعه حاضر به استخراج و اولویتبندی این عوامل در بخش گردشگری استان خوزستان در سال 1395پرداختهشده است. به لحاظ وجود ابهام و عدم قطعیت در مقایسه گزینه ها، دراین تحقیق تحلیل سلسله مراتبی فازی در جهت دسترسی به نتایج دقیق تر مورد استفاده قرارگرفته است. جامعه آماری تحقیق 21 کارشناس سازمان میراث فرهنگی و جهاد کشاورزی استان میباشد. نتایج مطالعه نشان میدهد که وجود جاذبههای کشاورزی و وجود زیرساختهای مناسب در بخش گردشگری مهمترین عوامل در ایجاد تقاضای گردشگری کشاورزی است. پس از تعیین اولویت عوامل مشخص گردید که روستاهای تکاب، شیوند و لیوس در راس اهداف توریسم کشاورزی قرار دارند. فراهم نمودن شرایطی در جهت امکان بهرهبرداری از جاذبهها در تمام طول سال، بسترسازی شرایط شرکت گردشگران در فعالیتهای کشاورزی و دامپروری، گسترش هتلها و اقامتگاههای روستایی، توسعه مراکز تفریحی در روستاهای هدف، ازجمله راهکارهای توسعه این صنعت در بخش کشاورزی استان میباشد.
علی اسدنیا چوببستی، صدیقه هاشمی بناب، محمد خداوردیزاده،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نوار ساحلی استان مازندران و گردشگری در آن بر قیمت زمینهای کشاورزی شهرستان بابل با استفاده از تابع ارزشگذاری هدونیک انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق تکمیل 384 پرسشنامه در سال 1396 از کشاورزانی که زمین کشاورزی خود را از اول فروردین سال 1395 تا آخر اسفند ماه سال 1395 خریداری نموده، جمعآوری شده است. بر اساس یافته های پژوهش میانگین قیمت زمین کشاورزی در شهرستان بابل 4184 هزار ریال به ازای هر متر مربع در سال 1395 بوده است. نتایج حاصل از مدل برآورد ارزش زمین کشاورزی نشان میدهد فاصله تا نوار ساحلی استان مازندران، فاصله تا بازار مصرف محصولات کشاورزی شهرستان قائمشهر، سابقه کشت در زمین، مساحت زمین و فاصله تا جاده اصلی به طور معنی داری تأثیر منفی بر قیمت زمین های کشاورزی این شهرستان دارد و داشتن سند و استراحتگاه، باغی بودن زمین در مقایسه با کاربری زراعی آن و اجرای طرح یکپارچهسازی رابطه مثبت با قیمت زمین کشاورزی در این شهرستان دارد. بر اساس یافتههای این پژوهش، قیمت اراضی که نزدیک به نوار ساحلی استان مازندران قرار دارد به طور معنی داری بالاتر از قیمت زمینهای کشاورزی است که دورتر واقع شده اند و این مسئله با افزایش هزینه فرصت زمین، سودآوری تولیدات کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و انگیزه برای تغییر کاربری زمینهای کشاورزی را بالا میبرد.
مسعود یزدان پناه، طاهره زبیدی، فاطمه زهرا رومینا،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
حفر چاههای غیرمجاز و استفاده غیرقانونی از آب مشکلی است که محیط زیست و کاربران قانونی آب را تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو جامعه به عنوان یک کل، از عواقب این استفاده غیر قانونی رنج میبرد. عوامل بسیاری میتواند حفر چاههای غیرمجاز توسط کشاورزان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مطالعه بررسی یک مدل چندبعدی شامل سرمایه های اجتماعی و اقتصادی، سرمایه های انسانی و سرمایه های فیزیکی بر حفر چاه غیرمجاز بوده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شد. روایی پرسشنامه بر اساس نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی آن با استفاده از ضرایب آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری شامل کشاورزان شهرستان دشتستان در استان بوشهر بودهند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان نمونهای 335 نفری از بین آنها انتخاب گردید. روش نمونه گیری بصورت تصادفی طبقه بندی شده است. به گونه ای که از میان دارندگان چاههای غیر مجاز به صورت تصادفی 188 نفر و از میان دارندگان چاههای مجاز 147 نفر انتخاب شدهاند. نتایج نشان داد متغیر تجربه کشاورزی میتواند بیشترین تمایز را در بین دو گروه ایجاد کند و پس از آن متغیرهای دسترسی به اعتبارات، سن، نگرش نسبت به کم آبی و سرمایه اجتماعی میتوانند در تفکیک دو گروه حفرکننده و غیر حفار چاههای غیرمجاز مؤثر باشد. همچنین براساس قدر مطلق مقادیر ماتریس ساختاری، متغیرهای تجربه کشاورزی، دسترسی به اعتبارات، انجمن غیر رسمی، تحصیلات، هنجار اخلاقی و تعهد از بیشترین درجه اهمیت در تمایز بین دو گروه متغیر وابسته برخوردار بودهاند. به کارگیری نتایج حاصل از این تحقیق میتواند منجر به کاهش حفر چاههای غیرقانونی در مناطق روستایی گردد.
طاهره صادقلو، حمدالله سجاسی قیداری، سیدرضا حسینی کهنوج، خدیجه یزدانی مروی لنگری،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال بررسی پیشرانها و آثار تغییر کاربری اراضی در نواحی روستایی دهستان میانجام واقع در شهرستان تربت جام بوده است. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است که جهت جمعآوری اطلاعات برحسب مقتضیات پژوهش از شیوه کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. برای تحلیل نتایج از دو نرم افزار MICMAC جهت تحلیل پیشران های کلیدی و SPSS جهت ارزیابی اثرات تغییر کاربری اراضی استفاده شده است. نتایج تحلیل پیشران های کلیدی نشان داد به لحاظ اثرگذاری مثبت، مؤلفه بهبود زیرساخت ها نظیر راههای ارتباطی و به لحاظ اثرگذاری منفی، مؤلفه هایی نظیر ناآگاهی از قوانین حفاظت اراضی، فرسایش و عدم محصولدهی مطلوب خاک در اثر شدت بهرهبرداریها و مؤلفه های طرح ها و برنامه های تغییر کاربری اراضی مدون، گسترش شهر به سمت روستاهای پیرامونی و خزش شهری، افزایش ساخت و ساز خانه های دوم و ویلاها و توسعه راههای ارتباطی از مهمترین پیشران های تأثیرگذار در تغییر کاربری اراضی را شکل می دهند. در بحث ارزیابی اثرات تغییر کاربری اراضی، بیشترین اثر منفی ارزیابی شده توسط ساکنین روستایی مربوط به کاهش جمعیت تولید کننده روستایی به علت مهاجرت آنها به شهرها و گرایش کم آنها به ماندگاری در حریم روستا است که یک پدیده مخرب اجتماعی محسوب می شود. بیشترین اثر مثبت ارزیابی شده توسط ساکنین روستایی نیز متعلق به شاخص هایی از جمله افزایش بهداشت محیط، ساخت مساکن جدید با مصالح ساختمانی بادوام تر، عریض شدن معابر و تسهیل در تردد وسایل نقلیه ی جدید و بهبود زیرساخت ها بوده است.
آیت اله کرمی، مینا فاریابی، مصطفی احمدوند،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده
از آنجا که توسعه کشاورزی به عنوان کانون و محور اصلی توسعه از نقش و جایگاه خاصی در کشور برخوردار است، صنایع تبدیلی را میتوان شرط لازم و موتور محرک توسعه این بخش دانست. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش نگرش کارشناسان و مسئولان صنایع، پیرامون پیامدهای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیل در بخش مرکزی شهرستان جیرفت انجام شده است. دادههای مورد نیاز از طریق منابع اسنادی ـ کتابخانهای و مطالعه میدانی به وسیله پرسشنامهای محقق ساخته از 43 کارشناس و مسئول صنایع تبدیلی و تکمیلی شهرستان جیرفت به دست آمد. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه پیشآهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (بالای 8/0برای تمامی متغیرها) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS19 انجام گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که به ترتیب در بُعد اقتصادی، مؤلفههای «گسترش جایگاه کشاورزی در منطقه»، «افزایش مشارکت بخش خصوصی در سرمایهگذاری» و «افزایش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی»، در بُعد اجتماعی مؤلفههای «نیاز منطقه به صنایع تبدیلی مربوطه»، «افزایش انسجام و پیوستگی بین کشاورزان» و «افزایش علاقه جهت انجام فعالیتهای کشاورزی»، و در بُعد زیستمحیطی مؤلفههای «کاهش ضایعات محصولات کشاورزی»، «عرضه بهداشتیتر محصولات غذایی» و «در نظر گرفتن برنامههای مدون جهت رعایت بهداشت محیط روستا» از مهمترین پیامد استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی بوده است. همچنین مؤلفههای بُعد اقتصادی نسبت به دو بُعد اجتماعی و زیستمحیطی دارای اهمیت و وضعیت بالاتری است.
سهیلا جشاری، ابراهیم مرادی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف مقاله استخراج پیشرانهای توسعه بخش کشاورزی در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان، تدوین سناریوها و ارائه راهبردهای اصولی برای توسعه بخش کشاورزی است. برای این منظور از روش تحلیل ماتریس اثرات متقاطع استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز در قالب پرسشنامه دلفی و استفاده از نظر متخصصان استخراج گردید و پیشرانهای اثرگذار بر توسعه کشاورزی استان شناسایی گردید. از بین پیشرانهای مختلف مؤثرترین پیشرانها شامل ارتقا دانش کشاورزی، مدیریت صحیح منابع آب، تأمین مالی پروژههای کشاورزی، توسعه صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی، ارتقا دانش بازاریابی محصولات کشاورزی شناسایی گردید. با استفاده از پیشرانهای شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف 4 سناریوی سازگار که احتمال وقوع بیشتری داشتند شناسایی شدند. با استفاده از پیشرانهای شناساییشده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف سناریویهای سازگار سناریوی اول با 72/75 درصد محتملترین سناریو شناسایی شدند و سپس در قالب هر سناریو با توجه به اسناد بالادستی و مطالعات پیشین برای توسعه کشاورزی استان راهبردهایی مانند ارتقای آموزشهای تخصصی و کاربردی و توانمندسازی نیروی انسانی، گسترش فنآوری آبیاری تحتفشار، تداوم سرمایهگذاریهای دولت در امر توسعه زیربناهای استان بهویژه حملونقل و سردخانهها و صنایع تبدیلی ارائه شد.
علیرضا رکن الدین افتخاری، سعیده فرخی سیس، مهدی پورطاهری، جلال کرمی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
یکی از مهمترین عوامل زیربنایی برای توسعه هر کشوری و مناطق روستایی آن، وجود شبکه جادهای کارامد و مطلوب در آن کشور جهت رفع نیازهای حمل و نقل آن است. در روند توسعه روستایی، شرط اصلیِ به حرکت در آوردن مکانیسمهای توسعه اقتصادی ایجاد شبکه جاده روستایی مناسب است. با وجود چنین شبکهای، حمل آسان فرآوردههای کشاورزی به مراکز مصرف و صادرات، امکانپذیر گشته و کشاورزی را از سودآوری کافی برخوردار میسازد. چه بسیارند روستاهایی که از موقعیت مناسب تولیدی برخوردارند ولی به دلیل نبود امکانات ارتباطی و حمل و نقل در انزوا به سر میبرند و از این موقعیت بهره کافی ندارند. لذا این موضوع به طور گستردهای پذیرفته شده است که یک اقتصاد با شبکههای ارتباطی-جادهای- مناسب در مقایسه با اقتصادهای با شبکه ارتباطی ضعیف در شرایط رقابتپذیری با صرفهتری قرار دارد. پیشرفت در حمل و نقل و ارتباطات، بخش کشاورزی، صنعت و دیگر بخشها را ارتقاء داده و همچنین منجر به بهبود استاندارد زندگی عموم مردم میشود. از دیدگاه توسعهای بهبود دسترسی، محرومیت اجتماعی را با افزایش قابلیتهای فردی کاسته و مزایای فیزیکی، اجتماعی-اقتصادی و روانی را ایجاد میکند. در مناطق دور افتاده روستایی، خدمات حمل و نقل روستایی دسترسی حیاتی بین مزارع، روستاها و بازار برای انتقال مردم، نهادهها، تولیدات کشاورزی و کالاهای مورد نیاز برای معیشت روستایی فراهم میکنند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش(اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی/کالبدی) شبکه جادهای روستایی با تاکید بر مناطق روستایی صادرکننده محصولات کشاورزی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای تولیدکننده محصول سیب شهرستان مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی میباشد. و از آزمون آماری تی تک متغیره برای تحلیل دادهها استفاده شده است. یافتهها نشان داد شبکه دسترسی جادهای در روستاهای مورد مطالعه در بعد اقتصادی دارای نقش مناسب بوده و در دیگر ابعاد از عملکرد پایین برخوردار بوده و نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا کند.
مهناز اسماعیلی، مریم قاسمی، خدیجه بوزرجمهری،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
یکی از مهمترین استراتژیهای ارائه شده در چارچوب توسعه پایدار روستایی، رعایت اصل تنوع در منابع درآمدی خانوارهای روستایی است. بر این اساس هر خانوار مجموعهای متنوع از منابع درآمدی در بخش کشاورزی و غیرکشاورزی را برای بقا و بهبود استانداردهای زندگی خود تعریف مینماید. از این رو تحقیق حاضر به تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی میپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل خانوارهای روستایی است. حجم نمونه 258 خانوار در 15 روستا در دهستان گلمکان شهرستان چناران بوده است. متغیر مستقل «تنوع منابع درآمدی» است که به تفکیک بخشهای کشاورزی و غیرکشاورزی به کمک 14 شاخص و متغیر وابسته «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی» است که در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، محیطی-کالبدی به کمک 48 شاخص کمی گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی 65.72% و پایایی آن با 83/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان میدهد تنوع منابع درآمدی موجب بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی گردیده است. به طوری که میانگین کیفیت زندگی در خانوارهای دارای منابع درآمدی غیرمتنوع با 2.94، در خانوارهای دارای منابع درآمدی نیمه متنوع با 3.18 و در خانوارهای دارای منابع درآمدی متنوع با 3.45 بوده است (sig<0.05). همچنین بررسیها نشان میدهد تنوع فعالیتهای کشاورزی به طور معناداری در بهبود کیفیت زندگی خانوارها موثر بوده است اما از آنجا که تنوع منابع درآمدی غیرکشاورزی با توجه به اینکه عمدتا مربوط به کارگری با سطح دستمزد پائین بوده است، نتوانسته بر بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی موثر واقع گردد.
محمد طاهرخانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
کاهش منابع آب در طی سال های اخیر به صورت تهدیدی جدی برای تاک داران مطرح شده است. این مقاله با هدف بررسی نقش کاهش منابع بر فرایند تولید و عملکرد انگور در استفاده بهینه از آب انجام گرفته است. جامعه، آماری شامل کارشناسان، متخصصان جهاد کشاورزی و باغداران منطقه، که در حدود 20000نفر گزارش شده است. N=20000i )). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران n=243 برآورد شد. میزان پایایی پرسش نامه ها به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است. در ادامه بر اساس روش تحلیل عاملی به بررسی متغیرهای مورد اشاره در مقاله و ارتباط آنها در زمینه کاهش منابع آب بر راندمان محصول پرداخته شد. در این پژوهش، پنج عامل « کاهش دبی چاه های سنتی و افزایش دوره، آبرسانی به گیاه به بیش از یک ماه تا 45روز، کاهش کیفیت آب چاه ها به دلیل افت شدید سطح آب های زیر زمینی، افزایش دما و تبخیرآب پس از تشکیل گل دهی به ویژه در تابستان ها، دیدگاه سنتی و نادرست کشاورزان در مورد میزان آب مورد نیاز گیاه و نهایتا بروز تنش خشکی و شوری در مراحل حساسی از رشد گیاه به عنوان عوامل برتر در تحلیل عاملی به دست آمدند. تحلیل عاملی یافته ها نشان داد که پنج مولفه فوق در کل 415/64 درصد، از واریانس کاهش منابع آب در تولید انگور را تبیین کرده اند. با توجه به وضعیت آبیاری باغات منطقه مورد مطالعه که عمدتا از طریق غرقابی و بدون توجه به نیاز واقعی تاک، انجام می گیرد، با اصلاح روش مزبور، می توان آب مصرفی را به حدود نصف کاهش داد. تاک داران، معمولا با کاهش تعداد دفعات آبیاری با مشکل کم آبی، مبارزه می کنند.
سپیده آشفته پور لیلاکوهی، محمدباسط قریشی میناباد، سیدحسن مطیعی لنگرودی، تیمور آمار حاجی شیرکیا،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
یکی از راههای تنوعبخشی اقتصاد روستایی شکل دادن به گردشگری کشاورزی است. در این رابطه مرغوبترین فضاها با ساختارهای مناسب و توانمند محیطی است که در معنای سازگاری، مطلوب با شرایط طبیعی تعریف شده و کاربری مناسب را با توان سرزمین نشان داده است. اینکه کدامیک از روستاها مستعد تحقق گردشگری کشاورزی هستند، نیازمند بررسی عناصر کیفیت بخش محیط است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر اولویتبندی روستاها با توجه به اثرگذاری مؤلفههای کیفیت محیطی در توسعه گردشگری کشاورزی در شهرستان رودسر بوده است. جامعه آماری شامل مدیران محلی روستاها و کارشناسان متخصص و 16 روستا از 382 دارای سکنه شهرستان رودسر با شیوه هدفمند به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و توزیع قضاوتی بین 70 نفر مورد تجزیه و تحلیل گردید و با استفاده از مدل کمّی تاپسیس، روستاهای مستعد گردشگری کشاورزی شناسایی واولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که گسترش فعالیتهای بخش گردشگری و حضور گردشگران در ایام گوناگون سال در نواحی برخوردار از جاذبههای طبیعی و انسانی، سبب افزایش فرصتهای شغلی و افزایش درآمد مردم محلی در شهرستان رودسر شده است. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه روستای قاسمآباد، زیاز، لیما، شوک و سجیران، بالاترین اولویت و امتیاز را کسب نمودند که نشان میدهد دارای کیفیت محیط مطلوب، شرایط مناسب برای اجرای موفق گردشگری کشاورزی و در نهایت توانهای لازم برای توسعه گردشگری روستایی را با حفظ ابعاد پایداری محیط برخوردارند.
فاطمه عسکری بزایه، اصغر طهماسبی، جعفر عزیزی، زهرا یوسفی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
زیتون یکی از مهمترین محصولات باغی استان گیلان و منبع درآمد حدود 2800خانوار در شهرستان رودبار است که تولید آن به جزء در مرحله داشت شامل آبیاری و سمپاشی(سمپاشی 100 درصد و آبیاری زیر 15 درصد) به شیوه کاملا سنتی و با هزینههای بالا صورت میگیرد.تولید سنتی ضمن کاهش کمی و کیفی محصول،افزایش هزینههای تولید، کاهش رقابتپذیری و در نتیجه کاهش درآمد کشاورزان را به دنبال دارد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغهای زیتون شهرستان رودبار میپردازد. ابزار اصلی تحقیق مشاهده (بازدید از باغهای زیتون) و پرسشنامهای محققساخته حاوی پنج بخش شامل ویژگیهای فردی باغدار ،بخش اجتماعی ،بخش اطلاعاتی و ترویجی، بخش فنی و بخش اقتصادی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل زیتونکاران شهرستان رودبار به تعداد 2800 نفر بوده است که از این تعداد 338 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرارگرفتند و در نهایت 286 پرسنامه تایید وداده های آن در نرم افزار SPSS نسخه 18 وارد شد و خروجی های توصیفی و استنباطی به دست آمد. به طور کلی، یافتههای تحقیق حاکی از چشم انداز نامناسب شرایط مکانیزاسیون به ویژه از منظر ویژگیهای فنی و اقتصادی میباشد و نتایج حاصل از تحلیل عاملی، 6 مولفه شامل آموزشی-ترویجی،سرمایه انسانی،نظام بهرهبرداری، اقتصادی، اجتماعی و فنی را از جمله عوامل تاثیر گذار بر مکانیزاسیون کشاورزی باغهای زیتون رودبار معرفی نموده است که میتوانند نقش بازدارنده یا پیش برنده در این زمینه داشته باشند و حدود 65 درصد از موضوع مورد بررسی را تبین مینمایند.اصلاح تدریجی الگوی کشت و سامانه آبیاری و پیریزی ساختار مناسب مکانیزاسیون به عنوان راهکارهای کوتاه و بلندمدت پیشنهاد شدهاست.
علی اکبر تقیلو،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده
کاربری اراضی قلمروهای روستایی امروز میدان کارزار اصلی نیروها و پیشرانهای توسعه روستایی متضاد از هم است که در اکثر مواقع حالتهای متضادی را در پیشروی ذینفعان اراضی برای استفاده از آن قرار میدهد. لذا هدف تحقیق حاضر شناسایی پیشرانهای تغییر کاربری اراضی در قلمروهای روستایی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روشهای آیندهپژوهی است. جمعآوری اطلاعات بصورت میدانی با استفاده از پرسشنامه (318 نفر از روستائیان و 22 کارشناس اجرایی و دانشگاهی) انجام شده است. از روش تجزیه و تحلیل ساختاری در محیط نرمافزار میکمک برای تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج نشان داد که؛ خشکسالی با میانگین 88/3 و ضعف اجرای قانون، لابی و فساد(پارتیبازی) با میانگین 88/3 مؤثرترین پیشران تغییر در شدت کارکرد و گسترش حمل و نقل با میانگین 13/4 موثرترین پیشران تغییر کاربری اراضی می باشند. همچنین نتایج تحلیل روابط متقابل پیشرانها نشان میدهد که عدم حضور سازمانها و نهادها و عدم دیدبانی تغییرات، ضعف اجرای قانون، لابی و فساد(پارتیبازی) و رشد جمعیت تأثیرگذارترین پیشران بر سایر پیشرانها و سطح تولیدات، افزایش درآمد مردم و تجاری شدن کشاورزی تأثیرپذیرترین پیشران یا به عبارتی بحرانیترین و عدم قطعیترین پیشران انتخاب شدند.
حمید حیدری مکرر، فاطمه مشایخی،
دوره 9، شماره 33 - ( 9-1399 )
چکیده
بسیاری از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی کشور، کشاورزان متوسطی هستند که توان مالی محدودی دارند و همه داراییشان را در هر دوره تولید به کار میگیرند، بنابراین خسارت هر چند اندک، در هر مرحله از فرآیند تولید ضربههای سختی را به زندگی آنان وارد میسازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل به وجود آورنده ریسک و مدیریت آن در دو شهرستان جیرفت و عنبرآباد صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق روستاهای بالای 50 خانوار بوده و 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. بر اساس فرمول کوکران حجم پرسشنامههای بدست آمده برابر با 350 میباشد. از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی ـ پیمایشی است. از تکنیک همبستگی و آزمون T دو نمونهای و مدل VIKOR، نیز جهت تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی نشان میدهد بین ویژگیهای فردی و مدیریت ریسک رابطه معنادار و مستقیمی وجود و براساس مدل ویکور عوامل ایجاد کننده ریسک تولید خرما در شهرستان جیرفت مهمترین آنها، چگونگی وضعیت بازار و عوامل اقتصادی به ترتیب با ضریب 328/0 و 872/0 و در شهرستان عنبرآباد عوامل اجتماعی و وضعیت بازار به ترتیب با ضریب 277/0 و 328/ میباشند. راهبردهای مدیریت و کنترل بازار(ایجاد شرکتهای دولتی و حذف واسطهها، جلوگیری از واردات محصول) مهمترین راهبرد جهت کاهش عوامل ایجاد کننده ریسک، بیان شده است همچنین راهبردهای دیگری مانند پسانداز و استفاده از اقلام اصلاح شده به ترتیب از استراتژیهای مالی و اقتصادی و مدیریت آفات محصول از نظر باغداران مورد توجه قرار گرفته است.