جستجو در مقالات منتشر شده


428 نتیجه برای روستا

محمود گنجی پور، مصطفی طالشی، محسن شاطریان،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

در این پژوهش با توجه به نقش دولت در توانمندسازی و توسعه روستاها، اقداماتی که دولت در قالب نظام برنامه­ های توسعه به ویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران انجام داده است، نخست با شناخت و تحلیل سرمایه گذاری­ های دولتی به روستاها و سپس نقش توانمندسازی مردم و چگونگی اثرگذاری آن در روستاهای ناحیه کاشان مورد بازشناسی قرار می­ گیرد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری کلیه 15255 خانوار روستایی ناحیه کاشان و حجم نمونه 316 خانوار می باشد. دراین تحقیق با بهره ­گیری از روش طبقه بندی و بکارگیری ماتریس سه بعدی از شاخص­های همچون میزان سرمایه­ گذاری دولتی(شاخص اثرگذار)، موقعیت جغرافیایی روستا و میزان جمعیت به عنوان شاخص ­های اثربخش تعیین روستاهای نمونه استفاده و در مجموع 12 روستا انتخاب شد. برای تبیین رابطه میان متغیر مستقل و وابسته با توجه به ماهیت فرضیات از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی و ضریب تعیین(R2) درنرم افزار SPSS استفاده شد. یافته­های حاصل از مطالعات میدانی ازوجود رابطه قوی، مثبت و مستقیم بین دو متغیر سرمایه­گذاری و توانمندسازی روستاییان(000/0P=) حکایت دارد. با توجه به تحلیل رگرسیون چند متغیره، متغیر سرمایه­گذاری کالبدی – فضایی (301/0BETA=)، سرمایه­گذاری اجتماعی (256/0BETA=) و سرمایه گذاری اکولوژیکی (228/0BETA=)، بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته(توانمندسازی) داشته­اند. در نهایت باید در فرایند سرمایه گذاری دولت، توانمندسازی و ظرفیت سازی به عنوان هدف تعقیب شوند و دربرنامه‌های توسعه پایدارروستایی به برنامه­ریزی مشارکت­مدار و تسهیلگر، پایین به بالا و غیرمتمرکز توجه و رویکرد حاکم بر فرایند توسعه روستایی در ایران و ناحیه از طریق انتخاب سیاست­های اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و کالبدی- فضایی مناسب اصلاح گردد.

رویا رحیمی، حامد قادرزاده،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

یکی از چالش ­های اصلی جمعیت موجود و رو به رشد انسان تامین غذا و تولید کشاورزی است. استفاده از منابع آب مثل دریاچه­ های طبیعی، آبگیرها، مخازن پشت سدها، آب­ بندها و رودخانه ­ها می ­تواند در دستیابی به منابع غذایی جدید نقش مهمی داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اقتصادی اجتماعی احداث سد آزاد بر توسعه روستایی و نظام ­های بهره­برداری کشاورزی انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل بهره ­برداران سرپرست خانوار ساکن روستاهای حاشیه سد آزاد در منطقه کلاترزان است. روش نمونه­ گیری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه ­ها استفاده شد. داده ­ها از نوع میدانی و از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری برای سال 99 جمع­آوری گردید. تعداد نمونه­ های پژوهش بالغ بر 146 نمونه است. آمار توصیفی و روش منفعت -هزینه برای تجزیه و تحلیل داده­های پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می­دهد، با احداث سدّ تعداد کل بهره­ برداران از 209 خانوار بهره­بردار قبل از احداث به 179 کاهش پیدا کرده است؛ و این باعث مهاجرت 473 نفر از مردم ساکن به ویژه جوانان به سایر مناطق اعم از شهر و سایر روستاها شده است. با توجه به کاهش ارزش تغییرات تولید محصولات کشاورزی (بعد از احداث) و ارزش منافع و هزینه­ های سدّ برای روستاییان حاشیه سدّ، مجموع کل منافع و هزینه به ترتیب 30/65557 میلیون تومان و 14/146368 میلیون تومان می­باشد. نسبت منفعت به هزینه ( با نرخ تنزیل 18 درصد) بالغ بر 448/0 است و از نظر افراد نمونه توجیه اقتصادی ندارد. بازنگری الگوی بهینه تولید و سایر فعالیت‌های ممکن در منطقه با توجه به تغییر ساختار و اندازه واحدها از سوی کارشناسان اقتصاد کشاورزی قویا پیشنهاد می‌گردد. نتایج مقایسه مطالعات با مطالعات مشابه نشان می‌دهد، در بیشتر موارد خانوارهای جابجا شده نگاهی چندان مثبت نسبت به اجرای چنین طرح‌هایی ندارند و نگرانی غالب معطوف به  از دست دادن نیروهای کار جوان خانوادگی است. در خاتمه پیشنهاد می‌گردد، ارزیابی اقتصادی مناطق پایین سدّ نیز انجام گیرد.
 

اکبر پورفرج، مریم نقوی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

گردشگری کشاورزی ابزاری جهت تنوع‌بخشی اقتصادی، حفاظت از منابع زمین، مناظر کشاورزی و دارایی‌های فرهنگی مقصد شناخته می‌شود که می‌تواند به‌عنوان یکی از راهبردهای توسعه پایدار در جوامع روستایی موردتوجه قرار گیرد. بااین‌حال موفقیت در این زمینه مستلزم توجه به مسئله برنامه‌ریزی و مدیریت تقاضا برای جذب و ترغیب گردشگران علاقه‌مند است و این امر نیز با درک چرایی و چگونگی الگوی فرآیندهای رفتاری و تصمیم‌گیری سفر آن‌ها آغاز می‌شود. لذا هدف از این مطالعه درک عوامل مؤثر برنیات رفتاری گردشگران نسبت به گردشگری کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران می‌باشد و به‌منظور درک و تبیین صریح فرآیند اتخاذ تصمیمات، در پژوهش حاضر از مدل رفتار برنامه‌ریزی‌شده استفاده شده است. این پژوهش ازنظر هدف، از نوع تبیینی، و بر اساس ماهیت از نوع کمّی مبتنی بر مدل‌سازی معادلات ساختاری می‌باشد. جامعه‌ی آماری این پژوهش، گردشگرانی هستند که تجربه سفر به استان مازندران را داشته‌اند. روش نمونه‌گیری غیر احتمالی در دسترس بوده و داده‌های پژوهش نیز از طریق پرسشنامه مجازی جمع‌آوری شد. طبقه‌بندی و تحلیل داده‌ها نیز با استفاده از نرم‌افزارهای  SPSS25و SmartPLSS 3.3.3 انجام شد. در آزمون فرضیات مشخص شد که سه عامل تعیین‌کننده نیات رفتاری در مدل رفتار برنامه‌ریزی‌شده (نگرش نسبت به گردشگری کشاورزی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراک‌شده) تأثیر مثبت و مستقیمی برنیات رفتاریِ گردشگران کشاورزی دارند. همچنین نقش تعدیل‌گر تجربه گذشته در رابطه بین این سه عامل با نیات رفتاری تائید نشد. یافته‌های پژوهش نشان داد که اغلب گردشگران این مقصد گردشگرانی هستند که تمایل به فعالیت‌های تفریحی و تفرجی دارند و گردشگر تخصصی حوزه گردشگری کشاورزی نیستند؛ لذا ایجاد برند و تصویر مقصد جدیدی از مناطق روستایی استان به‌عنوان مقصد گردشگری کشاورزی توسط برنامه‌ریزان و بازاریابان مقصد توصیه می‌شود.

کلثوم طهماسبی، بیژن رضایی، نادر نادری،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی و ازنظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات‌گرایی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان کارآفرین روستاهای شهرستان نهاوند تشکیل می‌دهند که در مجموع 110 نفر به عنوان نمونه، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده­ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس نسخه 3، صورت گرفت. یافته‌های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و کارآفرینی زنان روستایی وجود دارد، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان تأثیرگذاری عوامل فردی (0556)؛ عوامل خانوادگی (0.125)؛ عوامل اقتصادی (0.398)؛ عوامل فرهنگی اجتماعی (0.349) می‌باشد، که نشان دهنده تأثیر تمامی عوامل شناسایی شده بر کارآفرینی زنان روستایی بوده است. همچنین معیار فردی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان روستایی دارا بودند.

خلیل میرزایی، اعظم شکوری، مرجان سپه پناه، فرشته عواطفی کمل، مسعود سامیان،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

کارآفرینی روستایی، با خلق فرصت‌های جدید اشتغال و در نتیجه، ایجاد درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاییان ایجاد می‌کند. این پژوهش با هدف شناسایی سناریوهای توسعه پایدار نواحی روستایی با تأکید بر کارآفرینی و مشاغل خانگی در استان همدان در سال 1401 انجام گرفت. در این پژوهش، به‌منظور تدوین سناریوهای راهبردهای توسعه روستایی با رویکرد کارآفرینی و خوداشتغالی از تکنیک آینده‌پژوهی با نرم‌افزار میک‌مک استفاده شد. در بخش کیفی این پژوهش، جامعه آماری متخصصان و خبرگان توسعه روستایی و کارآفرینی بودند که به روش نمونه‌گیری گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج، شاخص‌های "سرمایه‌گذاری و تخصیص منابع مالی کافی به روستاها"، "ایجاد و گسترش فضای مشروع برای حضور زنان در ابعاد سیاسی- حقوقی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و عملیاتی" و "تعریف مشخص مدل برنامه‌ریزی مشارکتی در ساختار قانونی برنامه‌ریزی استان همدان"، دارای بیش­ترین تأثیرگذاری در سیستم می‌باشند. این شاخص‌ها، بیش­ترین تأثیرگذاری و کم­ترین تأثیرپذیری را داشته و به­عنوان بحرانی‌ترین شاخص‌ها، وضعیت سیستم و تغییرات آن وابسته به آن‌هاست. شاخص‌های شناسایی­شده، متغیرهای ورودی سیستم محسوب می‌شوند و توسط سیستم قابل کنترل نیستند. شاخص "بهبود زیرساخت­های گردشگری روستایی"، شاخص ریسک سیستم می‌باشند و ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل به بازیگران کلیدی سیستم را دارا می‌باشند، زیرا به­علت ماهیت ناپایدارشان، پتانسیل تبدیل­شدن به نقطه انفصال سیستم را دارا می‌باشند. شاخص­­های "تقویت، باورسازی و آگاهی­بخشی به روستاییان در جهت تأمین نیازهای اساسی آنان همچون: آموزش رایگان در مقاطع ابتدایی، تحصیلات دانشگاهی، مهارت­مندی، اشتغال‌زایی" و "تصویب قوانینی جهت حمایت از مشاغل روستایی به­هنگام نوسانات شدید ارز"، تأثیرپذیر و وابسته می‌باشند و نسبت ­به تکامل متغیرهای تأثیرگذار و دووجهی بسیار حساس هستند. به­عبارت دیگر، این متغیرها، خروجی سیستم هستند. بر اساس نتایج، تحلیل شاخص­ها در نرم­افزار ویزارد، دو سناریو استخراج گشت. سناریوی شماره یک، تحت عنوان: "توجه به برنامه‌ریزی بومی‌نگر" نام گرفت. همچنین سناریو دوم، تحت عنوان "برنامه‌ریزی مقطعی" نام گرفت.

سعید نصیری زارع، وحید ریاحی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

شناخت همکاری‌های علمی و موضوع مقالات، می‌تواند تصویر جامعی از نوع فعالیت‌های علمی نویسندگان در مجله مشخص و سبب شناسایی نقاط قوت و ضعف تحقیقات انجام شده گردد. در این جهت یکی از مناسب‌ترین روش‌ها، استفاده از روش‌های تجزیه و تحلیل علم‌سنجی است. پژوهش با این رویکرد به تحلیل شبکه همکاری‌های علمی و ترسیم موضوع مقالات مورد توجه در مجله «اقتصاد فضا و توسعه روستایی» پرداخت. پژوهش از نوع کاربردی، با استفاده از فنون علم‌سنجی و به روش‌ کتابخانه‌ای انجام شد. اطلاعات توصیفی و شناختی مقالات به عنوان مبنای تحلیل قرار گرفت. مجله اقتصاد فضا و توسعه روستایی اکنون پس از انتشار 34 شماره، 364 مقاله توسط 641 نویسنده منتشر کرده که الگوی تألیفی بیشتر این مقالات از همکاری سه نویسنده بوده است. در مجله شبکه کامل همکاری‌ علمی، از آن جهت که نویسندگان در زمینه‌های علمی متفاوت قرار دارند، شکل نگرفته است. این موضوع از سویی بیانگر توجه اصلی مجله به موضوع مقالات بدون توجه به نویسندگان بوده است. با این حال در شبکه همکاری‌های علمی مجله، قدیری معصوم، مطیعی‌لنگرودی و ریاحی، بیشترین تعداد ارتباطات را داشته‌اند. این نویسندگان به همراه رضوانی مهمترین نقش را نیز به عنوان میانجیگر در کنترل و انتقال اطلاعات در شبکه علمی مجله ایفا می‌کنند. در شبکه علمی مجله سهم عمده‌ای از نویسندگان نیز از دانشگاه‌ تهران، خوارزمی و پیام نور تهران بوده‌اند که تمایل کمتری برای همکاری در شبکه علمی مجله با نویسندگان دیگر دارند. اما موضوع اصلی مقالات در مجله، با اهتمام به ابعاد توسعه روستایی؛ بیشتر در زمینه «توسعه اقتصادی» بوده که بیشتر منطبق با جهت‌گیری سیاست‌های توسعه روستایی در کشور است. «گردشگری» و «کشاورزی» دو موضوع محوری در این زمینه هستند. بنابراین برنامه‌ریزان در جهت تحقق توسعه علمی مجله، می‌توانند جهت‌گیری موضوع مقالات را در سایر زمینه‌های علمی توسعه روستایی مورد توجه قرار بدهند.

فاتح حبیبی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

صنعت گردشگری به عنوان یکی از بخش­های اصلی اقتصادی از حیث کسب درآمدهای ارزی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. وجود جاذبه­های گردشگری به عنوان یکی از ارکان و عناصر اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مؤلفه­ها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم می­نماید این مطالعه با هدف شناسایی توانمندی­ها و تجزیه­ و تحلیل اثرات گردشگری بر روستاهای هدف گردشگری استان کردستان انجام شده است. روش پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس جمع‌آوری اطلاعات توصیفی و از نوع تحلیل همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی روستاهای مورد مطالعه است. نتایج آزمون  t تک نمونه­ای نشان داد که گردشگری دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر جامعه میزبان می­باشد. بیشترین اثر مطلوب گردشگری از بعد اقتصادی مربوط به ایجاد درآمد و شغل می­باشد. نگرش مثبت ساکنان محلی به گردشگری از جمله اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی گردشگری تلقی می­شود. از طرف دیگر کاهش انسجام و مشارکت در توسعه روستا، از بین رفتن آداب، فرهنگ و ارزش­های محلی روستاها و الگو­برداری نامناسب از گردشگران از جمله اثرات منفی گردشگری است. نتایج نشان داد که گردشگری دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بصورت تخریب چشم­اندازهای طبیعی روستا، ساخت­و­سازهای بی­رویه و تغییر کاربری اراضی کشاورزی شده است. همچنین نتایج رتبه­بندی نشان می­دهد که روستاهای سلین، پالنگان و ژیوار در رتبه­های اول تا سوم قرار دارند. روستاهای بلبل، نگل، دولاب، صلوات آباد، دره­تفی، مجسه، نجنه، سورین، نوره و قمچقای به ترتیب در رتبه­های چهارم تا سیزدهم جای گرفته­اند. با توجه به نتایج، سرمایه­گذاری بخش دولتی در زیر­ساخت­ها به خصوص جاده­های ارتباطی و همچنین سرمایه­گذاری بخش خصوص در روستاهای با رتبه بالاتر در زمینه طبیعت­گردی، صنایع دستی و صنایع وابسته توصیه می­گردد.

مرتضی مختاری، محمدرضا قائدی فر، روح الله میرمحمودی، امیر موسایی، سمیه نقوی، حمید بیدشکی، احمدعلی صادقی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

برنامه­های آموزشی و ترویجی، ابزار اصلی تحقق هدف­های توسعه کشاورزی و توانمندسازی دامداران می­باشند. این تحقیق، با هدف الگوی پیروی دامداران از آموزش­های ترویج دامپروری در شهرستان­های جنوب کرمان انجام شد. بدین منظـور از دیدمـان تحقیـق کمّی بر پایه بررسی میدانی اسـتفاده شـد. جامعه آماری تحقیق، 250 واحد دامپروی جنوب کرمان بودند که با استفاده از فرمول کوکران،حجم نمونه، 154 واحد برآورد و از این شمار، دامدارانی که در کلاس­های ترویجی شرکت کرده بودند، با استفاده از نمونه­گیری خوشه­ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از استادان دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. از الگوی لاجیت ترتیبی تعمیم­یافته جهت بررسی عوامل مؤثر بر بهره­مندی دامداران از دوره­های آموزشی و ترویجی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سن دامدار، تحصیلات، رضایت دامدار از فروش و بازاریابی محصولات، نگرش دامدار نسبت به کارشناسان ترویج، شغل اصلی و هزینه خوراک دام، تأثیر معنی­دار بر بهره­مندی دامداران از دوره­های آموزشی و ترویجی دارند. موفقیت برنامه­های ترویجی و رضایت دامداران از این برنامه­ها، در گرو کارکرد بهینه همه­ی عاملان نظام آموزش­های ترویجی می­باشد. بنابراین باید تمهیدات لازم برای دسترسی دامداران به امکا­ن­ها و نهاده­های موردنیاز برای به­کارگیری و استفاده از توصیه­های ترویجی درنظر گرفته شود.

مژگان قلمی چراغتپه، علیرضا دربان آستانه، محمدامین خراسانی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا، بخش مهمی از فعالیت­های اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعه‌یافته و در­حال توسعه را به خود اختصاص داده است. استان آذربایجان غربی در زمینه گردشگری رتبه دهم را در ایران دارا می­باشد. شهرستان ارومیه با­­­­­ وجود دریاچه ارومیه در­کنار 50 نوع جاذبه­ گردشگری، بزرگترین و پرجمعیت­ترین شهرستان در استان آذربایجان غربی می­باشد و با پتانسیل بالای جذب گردشگر، برنامه­ریزی­های کلان و مدیریت یکپارچه را می­طلبد. از سویی برنامه­ریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست و باید از روش­های آینده پژوهی مانند سناریو­نویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین راهکارهای رسیدن به شرایط مطلوب استفاده کرد. پژوهش مورد مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می­باشد. روش انجام شده در پژوهش حاضر به دو شیوه کتابخانه‌ای و پرسشنامه می باشد و نیز برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از سناریو ویزارد بهره گرفته شده است. با­توجه به وضعیت گردشگری در روستاهای شهرستان ارومیه و وضعیت­های احتمالی آینده پیش روی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی، مجموعاً 36 وضعیت مختلف برای 12 عامل کلیدی طراحی شد که این وضعیت­ها طیفی از شرایط مطلوب تا نامطلوب را شامل می‌شود. بنابر پژوهش صورت گرفته روستاهای شهرستان ارومیه با سه گروه از سناریوهای توسعه گردشگری در آینده روبروست. در این میان "سناریو گروه دوم" با 8 وضعیت کاملا مطلوب، 1 وضعیت نسبتا مطلوب، 2 وضعیت در آستانه بحران و 1 وضعیت بحرانی با عنوان سناریو مطلوب این پژوهش، آرمان شهری بی­بدیل است که با اجرای آن افق روشن گردشگری روستاهای شهرستان ارومیه را خواهد ساخت؛ افقی که برای تحقق آن راهبردهایی در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.

مرتضی خزایی‌پول، بنفشه فراهانی، معصومه ایزدی‌نیا،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

گردشگری خلاق شکل جدیدی از گردشگری است که به شکل بالقوه می‌تواند مدل‌های موجود توسعه گردشگری را تغییر دهد و به تنوع و نوآوری تجربه گردشگری کمک کند. بنظر می‌رسد گردشگری خلاق می‌تواند به تحریک توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی کمک کند و در نهایت این نوع از گردشگری می‌تواند مزایای بسیاری را برای مقاصدی که مایل به توسعه اشکال جدید فعالیت گردشگری هستند، ارائه دهد. هدف این پژوهش کاربردی و داده‌ها از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است که از طریق پرسشنامه جمع‌آوری شدند. جامعه آماری را ساکنین روستای پیوه‌ژن تشکیل داده‌اند. تعداد نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 196 نفر برآورد شد که تعداد 205 پرسشنامه توزیع و پاسخ داده شد. روش نمونه‌گیری این پژوهش بر اساس روش در دسترس بوده است. برای ارزیابی روایی ابزار تحقیق، از روایی صوری و پایایی آن بر اساس تحلیل آلفای کرونباخ تأیید شد. لازم به ذکر است که عملیات مربوط به آمار توصیفی و استنباطی و آزمون فرضیه‌ها با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده تأثیر و اهمیت بالای گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر در مناطق روستایی می‌باشد و تمامی 5 مؤلفه گردشگری خلاق با درصد تأثیر بالای 90 درصد از نظر اهالی روستا مورد پذیرش قرار گرفت که این نشان از تأثیر بسیار زیاد گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر و وجود بستری آماده برای عرصه فعالیت‌های گردشگری در روستاها می‌باشد.

زهرا ترکاشوند، امیر حیدریان، حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

مهاجرت پدیده‌ای است که اثرات مهمی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی از خود به جای می‌گذارد. اثرات متقابل عوامل اقتصادی و پدیده مهاجرت دارای جایگاه ویژه‌ای است. برای توسعه کارآفرینی، ایجاد زمینه مناسب برای به کارگیری مهاجرین و شکل‌گیری بوم‌زیست مناسب کارآفرینی روستایی از ابزار‌های موثر در کشور‌های توسعه یافته می‌باشد. در همین چارچوب تعداد بسیاری از مهاجران افغانستانی که در روستا‌های ایران ساکن شده‌اند و در گذر زمان به عنوان نیروی فعال در ساختار اشتغال روستایی قرار گرفته‌اند. بر این پایه پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر تشخیص فرصت‌‌های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی می‌پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی-تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است. برای گردآوری داده‌‌ها از روش برداشت میدانی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. تعداد نمونه آماری 374 نمونه از بین مهاجران مقیم در محدوده مورد مطالعه است که برای بررسی تشخیص فرصت‌‌های کارآفرینی روستایی از نگاه مهاجران افغانستانی از چهار بعد اقتصادی-مالی، فرهنگی-اجتماعی، شخصیتی-فردی و سیاسی-اداری مورد پرسش قرار گرفته‌اند. به منظور تحلیل و پیشبینی اثر شاخص‌‌ها از آزمون رگرسیون استفاده شد؛ مهمترین عوامل تاثیرگذار به ترتیب شامل شاخص‌‌های سخت کوشی، دسترسی، خلاقیت، اجتماعی، مشارکت و تجربیات هستند، که مربوط به بعد شخصیتی- فردی و فرهنگی-اجتماعی هستند و مهمترین موانع شامل ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی است که به ترتیب شامل شاخص‌‌های حامی و پشتیبانی مالی، سرمایهگذاری، مشاغل و قوانین و فرهنگی هستند. افزایش تشخیص فرصت‌‌های کارآفرینی در ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی شامل ، تامین سرمایه‌های لازم در قالب ارائه تسهیلات، افزایش مشارکت در فعالیت‌های خلاقانه، افزایش سطح سواد شغلی، آشنایی با قوانین کسب‌و‌کار، استفاده از خدمات مشاوره‌ای و بهره‌گیری از تجربیات کارآفرینان شاخص، راهکار‌های پیشنهادی این پژوهش است.

غلامرضا امینی نژاد، یاسر زنده بودی، معصومه نوروزی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

توجه به کشاورزی می‌تواند در توسعه پایدار روستایی اثرگذار باشد و در کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی، کاهش بیکاری و کاهش مهاجرت مؤثر باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل نقش کشاورزی در توسعه روستایی دهستان اهرم استان بوشهر، با تاکید بر تولید تنباکو صورت گرفته است، جامعه آماری در این تحقیق کلیه روستاییان دهستان اهرم از توابع شهرستان تنگستان می‌باشد. دهستان اهرم بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، 8612 نفر جمعیت داشته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 330 به دست آمد که به صورت تصادفی از جامعه انتخاب شدند. در این تحقیق با بهره­گیری از منابع و اطلاعات و بررسی میدانی، با در نظر گرفتن متغیرها، شامل مؤلفه‌های توسعه روستایی با تاکید بر نقش کشاورزی و متغیر وابسته گویه­های مربوط به هر یک از مؤلفه‌های توسعه روستایی و سهم هریک تعیین‌شده است؛ به منظور تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار اساتید و کارشناسان قرار گرفت و برخی گویه­ها با نظر ایشان اصلاح و روایی محتوایی آن تائید گردید؛ پایایی ابزار تحقیق(پرسشنامه) با نرم‌افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت و آزمون آلفای کرونباخ معادل 79/0 به دست آمد؛ این مقدار برای ابزار تحقیق مناسب است. بطور خلاصه، نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که بین توسعه کشاورزی و توسعه پایدار روستایی(451/0)، بین افزایش محصولات کشاورزی و ماندگاری جمعیت(369/0)، بین نقش زنان و توسعه روستایی(394/0)، بین رونق کشاورزی و توسعه اجتماعی(298/0) در منطقه مورد مطالعه، رابطه معناداری وجود دارد(p< 0.05)؛ و برنامه­ریزی­های دولت متضمن تأمین منافع درازمدت روستاییان است. این یافته‌ها موید این است که برنامه­ریزی و مدیریت مؤلفه‌های توسعه روستایی یک فعالیت فرا بخشی است که رویکردی جامع­نگر و به هماهنگی بخش‌های مختلف مرتبط نیاز دارد.

ناهید عیسی نژاد، علی اکبر نجفی کانی، علیرضا خواجه شاهکویی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

در سال­های اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و تبعات ناشی از آن از یک سو و تفاوت­های آب و هوایی بین شهرها و روستاهای کوهستانی از سوی دیگر، گردشگری خانه­های دوم در روستاهای کوهستانی رشد و گسترش چشمگیری داشته است. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی نقش گردشگری خانه­های دوم در تحولات فیزیکی و فضایی روستاهای کوهستانی بپردازد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در 9 روستا است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 5554 نفر جمعیت می­باشند. با استفاده از فرمول کوکران، 310 نفر از روستاییان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه­گیری تصادفی/ سیستماتیک، پرسش­نامه­ها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از تحلیل­های همبستگی، فریدمن، کروسکال­والیس و رگرسیون خطی در محیط نرم­افزاری اس­پی­اس­اس، داده­ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل­های همبستگی کای­اسکوئر، اسپیرمن و کندال نشان می­دهد که توسعه گردشگری خانه­های دوم با تحولات فیزیکی روستاها و بهبود شاخص­های اقتصادی رابطه معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد دارند. همچنین نتایج فریدمن عوامل موثر در جذب گردشگر و گسترش خانه­های دوم را رتبه­بندی کرده است و نتایج کروسکال­والیس نشان می­دهد که همه روستاهای مورد مطالعه از لحاظ ارتقاء شاخص­های کالبدی و اقتصادی تحت تاثیر گردشگری خانه­های دوم بوده و تفاوتی با یکدیگر  ندارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می­دهد که مؤلفه­های بررسی­شده تاحد قابل قبول و معناداری وابسته به متغیرهایی هستند که مورد بررسی قرار گرفتند. شایان ذکر است که ضریب تعیین و تعدیل نشان می­دهد که توسعه­یافتگی حدود 95 درصد وابسته به متغیرهای مورد بررسی است و فقط حدود 5 درصد وابسته به متغیرهایی است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار نگرفتند.

علی جنابی نمین، احد نوروززاده،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

عملیات آبخیزداری در استان اردبیل، یکی از بزرگترین و بی‌نظیرترین طرح‌های راهبردی درحوزه آبخیزداری کشور می‌باشد که در جلوگیری از هدررفت و ذخیره‌سازی رواناب‌های بالادست نقش بسیار اثرگذاری ایفا می‌کند و می‌تواند بخش کشاورزی منطقه را متحول و به بهبود فضای کسب و کار و اشتغال پایدار روستایی کمک شایانی نماید. پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی مدل کارآفرینی پایدار روستایی مبتنی بر طرح‌های آبخیزداریِ اجراشده در استان اردبیل در دو مرحله کیفی و کمّی انجام گرفته است. جامعه آماری در مرحله اول 20 نفر از اساتید مدیریت و آبخیزداری و ناظرین عالی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اردبیل بودند که به صورت هدفمند (نمونه‌گیری نظری) و با روش ارجاع زنجیره‌ای (روش گلوله‌برفی)، و در مرحله دوم نیز تعداد 200 نفر از بهره‌برداران از طرح‌های آبخیزداری که به شیوه تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها در مرحله‌ی کیفی، مصاحبه‌ی عمیق و نیمه‌ساختاریافته با خبرگان که به روش دلفی و در سه مرحله انجام و در مرحله‌ی کمّی نیز از پرسشنامه‌یِ بازطراحی‌شده‌یِ منتج از مرحله‌ی اول استفاده گردید. شاخص‌های استخراج‌شده در 7 عامل انتزاعی‌تر (ترویج، تأمین منابع پایدار، گردشگری، اجتماعی، اقتصادی، مشاغل جدید، مشارکت و توانمندی) و 38 مفهوم (کدهای باز) دسته‌بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفه‌ی "گردشگری" با ضریب مسیر 902/0 بیشترین تأثیر را در الگوی طراحی‌شده داشته است. در نهایت با استفاده از نرم‌افزار Smart PLS، از برازشِ مدلِ بدست آمده اطمینان حاصل گردید و تمامی روابط معنی‌دار تشخیص داده شدند.

جواد وهابی، محمدباسط قریشی، نصرالله مولائی هشجین،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل‌ انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می­گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته­ شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش­های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش­های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعۀ آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهرهبردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم‌افزار SPSS  و با آزمون‌های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه‌ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص­های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر­گذار بوده است.

علی اکبر عنابستانی، سیروس قنبری، حبیب لطفی مهروئیه،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

اقتصاد روستایی به ­عنوان اقتصاد ملی، بخش ­های مختلفی چون کشاورزی، دامپروری، صنایع ­تبدیلی و دستی را در بر­می­ گیرد که هرکدام به نوعی در سلامت جامعه و البته رونق اقتصادی و اجرای اصول مهم و کاربردی اقتصاد مقاومتی، نقش بسزایی دارند. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت اقتصادی روستاها از منظر شاخص­ های اقتصاد مقاومتی در محدوده شهرستان­ های جیرفت و عنبرآباد است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و جهت جمع­ آوری داده­ ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه­ ای و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی تحقیق شهرستان­ های جیرفت و عنبرآباد در استان کرمان است. با توجه به تعداد زیاد روستاها در این دو شهرستان، طبق نظر کارشناسان و خبرگان در این زمینه روستاهای که به­ عنوان مراکز دهستان­ ها شناخته می­ شدند، به­عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردیدند. لذا، جامعه­ آماری را سرپرستان خانوارهای روستایی در روستاهای مرکز دهستان­ ها تشکیل دادند که طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 این روستاها که حدود 21 روستا هستند، دارای 41289 نفر جمعیت و 12165 خانوار می­ باشند و براساس فرمول کوکران تعداد 314 خانوار به ­عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ­ها از آزمون­ های کروسکال­والیس، تی­تک نمونه ­ای، تحلیل ­خوش ه­ای و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد، شاخص­ های تحرک و پویایی اقتصادی با آماره 01/12، عدالت اجتماعی با آماره 31/3 در سطح متوسط به بالایی قرار دارند و در بین روستاهای نمونه روستاهای علی­ آباد با میانگین رتبه ­ای 81/253، دولت­ آباد با میانگین رتبه ­ای 50/210، حسین ­آباد دهدار با میانگین 35/205 و اسماعیلی­ سفلی با میانگین رتبه ­ای 179 در رتبه­ اول قرار دارند. همین­طور، در بین شاخص­ های اقتصاد مقاومتی شاخص مردم محوری با اثر کلی 731/0، شاخص تحرک و پویایی اقتصادی با 686/0 و حرکت علمی و جهادی با اثر کلی 485/0 بیشترین تأثیر را در پایداری اقتصاد روستایی در محدوده مورد مطالعه دارند.

مصطفی درخوش، مهدی کرمی دهکردی، قاسم لیانی،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده

صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از صنایع مهم در ارتباط با تولیدات و محصولات کشاورزی می‌باشد که موجب حفظ و نگه‌داری محصولات کشاورزی و مواد غذایی برای مدت طولانی و هم‌چنین اشتغال‌زایی و افزایش ارزش‌افزوده بخصوص برای مناطق روستایی که تولیدکننده اصلی محصولات کشاورزی هستند می‌شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی دهستان‌های اولویت‌دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی  و ارائه مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش ‌ARAS‌ فازی برای شناسایی دهستان‌های اولویت‌دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی موردمطالعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهرکرد انجام شد. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی بود و جامعه آماری موردپژوهش شامل کلیه کارشناسان و صاحب‌نظران در حوزه تخصصی اعم از پژوهشگران، خبرگان و کارشناسان مرتبط در استان چهارمحال و بختیاری بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد 26 نفر شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد، با استناد به معیارها و ملاک‌های مکان‌یابی مستخرج از چارچوب مفهومی تحقیق، از نظر مطلوبیت در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی، دهستان­های مرکزی، فرخشهر، طاقانک با وزن­های 92/99%، 66/97% و 65/78% به عنوان بهترین مناطق شناسایی شدند. همچنین دهستان مرغملک با 98/64% پایین­ترین وزن را از این منظر به خود اختصاص داده است.

حوریه السادات نیک سیر، رضا موحدی، حشمت اله سعدی، ترانه صرامی فروشانی،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق‌های خرد زنان روستایی با تأکید بر عوامل آموزشی و ترویجی در شهرستان همدان بود. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی-همبستگی است که در آن تأثیر عوامل فردی زنان روستایی (سن، سواد، میزان سرمایه، تأهل و...)، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل سیاستی و حمایتی و عوامل آموزشی و ترویجی بر عملکرد صندوقهای خرد زنان روستایی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای صندوق‌های خرد زنان روستایی شهرستان همدان بودند که تعداد آن‌ها 230 عضو در 9 صندوق می‌باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 140 عضو تعیین و بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب گردید. برای شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی (متغیر وابسته) و شناسایی اثرهای مستقیم و غیرمستقیم این عوامل بر یکدیگر از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل در مجموع 7/65 درصد از تغییرات سطح عملکرد صندوق را تبیین میکنند. متغیر عوامل اجتماعی، اثر مستقیم (336/0) و اثرغیرمستقیم (185/0) بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی داشت و در مجموع اثر علی این متغیر 521/0 بود که از نظر اولویت در جایگاه اول تأثیرگذاری قرار گرفت و بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته پژوهش (عملکرد صندوق) داشت. پس‌ازآن، متغیر «عوامل آموزشی و ترویجی» با اثر علی 382/0 «عوامل سیاستگذاری و مدیریتی» با اثر علی 318/0، «سابقه عضویت در صندوق» با اثر علی 152/0، و «عوامل اقتصادی» با اثر علی 130/0 به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتند.

عبدالنظام جعفری، قاسم پروری‌نژاد، سمیرا خلیل‌نژادی،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده

آموزش‌های فنی و حرفه‌ای نقش مهمی در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان ایفا می‌کنند. این آموزش‌ها در کشورهای در حال توسعه نه تنها عهده‌دار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخش‌های مختلف اقتصاد این کشورها می‌باشند بلکه از طریق بسترسازی خوداشتغالی، به حل مشکل بیکاری نیز کمک می‌نمایند. در این راستا ارائه آموزش‌های هدفمند و برنامه‌ریزی شده توسط سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای در مناطق روستایی خصوصاً در بخش مشاغل خانگی و تقویت و توسعه فرهنگ کارآفرینی با استفاده از ظرفیت‌های موجود نقشی کلیدی را ایفا می‌نماید که در ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی و بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری و رفع ناپایداری آن‌ها، سال‌های زیادی است که در کانون توجه تصمیم‌سازان و دولت‌های مختلف قرار دارد و از این منظر به عنوان چالش نظام برنامه‌ریزی در مناطق روستایی به آن پرداخته شده است. برنامه‌های بازآفرینی روستایی به صورت مشخص در زمینه توانمندسازی جامعه هدف، آموزش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی، مشارکت‌جویی مردم در برنامه‌های اصلاحی و بهبود زیرساخت‌های اجتماعی و خدماتی به صورت پررنگ وارد شده است. این پژوهش به طور کلی به بررسی اثر آموزش‌های مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای بر خلق کارآفرینانه کسب و کارهای خانگی توسط بانوان روستایی و محلات کم برخوردار شهرستان دامغان می‌پردازد. پس از بررسی چارچوب نظری و پیشینه پژوهش اقدام به طراحی پرسشنامه برای سنجش متغیرها و توزیع آن بین نمونه‌های جامعه هدف توزیع و در نهایت تعداد 146 پرسشنامه گردید. با توجه به پیمایشی بودن روش تحقیق، اقدام به بررسی پایایی پرسشنامه‌ها و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم­افزار SPSS گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش‌های مهارتی بر راه‌اندازی کسب و کارهای خانگی بانوان تاثیر مثبت و معنی‌داری دارد.

حمید رستگاری کوپایی، ذکریا محمدی تمری، مریم شریف زاده، ویدا علی یاری،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده

تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابت­پذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روش­های خلاقانه امکان پذیر نمی­باشد. کارآفرینی با  بدل شدن به مقوله­ای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع به‌عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا می­کند. در عصر حاضر اهمیت شرکت­های نوآور و کارآفرین به­اندازه­ای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته می­شوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را به­دنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکت­های تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمان­ها می­باشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونی­ها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سود‌آوری برای آن­ها نقش بسزایی دارد. از این‌رو تلاش برای زمینه‌سازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونی‌ها یکی از اولویت‌های برنامه‌های توسعه بخش تعاون به‌حساب می‌آید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی­های کشاورزی، احیاء، بهره­برداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع­آوری داده از پرسشنامه­های ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل داده­های توصیفی از نرم­افزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیه­ها از نرم­افزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازه­گیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگی­های مدیران"، "ویژگی­های کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.


صفحه 20 از 22     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb