جستجو در مقالات منتشر شده


428 نتیجه برای روستا

علی گلی، رامین ایران نژاد، الهام صادقی جدیدی،
دوره 6، شماره 19 - ( 2-1396 )
چکیده

در سال­های اخیر دریاچه ارومیه، بزرگ­ترین دریاچه ایران با کاهش شدید آب مواجه گردیده که این امر نگرانی‌هایی را به لحاظ پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در جوامع پیرامون به ویژه در مناطق روستایی ایجاد کرده است. هدف تحقیق حاضر، مقایسه پیامدهای اقتصادی خشک شدن دریاچه ارومیه در سکونتگاه‌های روستایی غرب و شرق پیرامون دریاچه است. نوع تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، روش تحقیق (توصیفی- تحلیلی)، برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه­ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) استفاده گردید و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، واریانس و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t دو گروهی، رگرسیون و کروسکال­والیس) استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق از شرق دریاچه شهرستان­های آذرشهر و عجب‌شیر و از غرب دریاچه شهرستان میاندوآب بوده است. در سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران، شهرستان آذرشهر دارای 31.828 خانوار، شهرستان عجب­شیر دارای 18.097 خانوار و شهرستان میاندوآب دارای 73.423 خانوار بوده است که تعداد 93 خانوار از شهرستان آذرشهر، 87 خانوار از شهرستان عجب‌شیر و 220 خانوار از شهرستان میاندوآب از طریق فرمول کوکران و بر اساس نمونه‌گیری تصادفی ساده برای انجام تحقیق انتخاب شدند. یافته­های تحقیق نشان داد کاهش سطح آب دریاچه ارومیه، کاهش فرصت‌های شغلی در بخش کشاورزی و غیرکشاورزی، کاهش درآمدهای متنوع و پایدار، کاهش زمینه‌های اشتغال و سرمایه­گذاری را در سکونتگاه‌های روستایی به دنبال داشته است؛ تأثیرات اقتصادی در سکونتگاه­های روستایی شرق دریاچه (عجب­شیر و آذرشهر) بیش از سکونتگاه‌های روستایی غربی(میاندوآب) بوده است.


حسین نظم فر،
دوره 6، شماره 19 - ( 2-1396 )
چکیده

یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادل­های اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه­های مهم توسعه­نیافتگی است که رفع چنین کمبودهایی مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوه پراکندگی شاخص­های توسعه در سطوح مختلف است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه ­یافتگی دهستان­های استان آذربایجان­غربی از لحاظ برخورداری در زمینه­های مختلف توسعه است. جامعه آماری مورد مطالعه، 113 دهستان (با 3266 آبادی) استان آذربایجان غربی  با توجه به تقسیمات سیاسی ـ اداری سال 1390 است. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی است. بدین منظور 36 شاخص نرم­سازی شده با به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی به 5 عامل معنی­دار تقلیل یافته، که در این میان عامل اول با 3/17 درصد از واریانس بیشترین تأثیر را داشته است. نتایج به دست آمده نشان می­دهد که از لحاظ سطح توسعه­یافتگی بین دهستان­های استان تفاوت و نابرابری وجود دارد به طوری که سطح­بندی صورت گرفته با استفاده از تکنیک تاپسیس نشان می­دهد که 5/3 درصد (4 دهستان) دهستان­های استان درسطح توسعه بسیار برخوردار، 3/5 درصد (6 دهستان) در سطح برخوردار و 6/18 درصد (21 دهستان) در سطح نیمه برخوردار قرار گرفته­اند این در حالی است که بیش از 70 درصد (82 دهستان) از دهستان­های استان از لحاظ توسعه­یافتگی در سطح توسعه محروم و بسیار محروم قرار گرفته­اند. بنابراین این تفاوت­ها لزوم تهیه و اجرای برنامه­ها و طرح­های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن استان آذربایجان­غربی ایجاب می­کند.


بهروز محمدی یگانه، حسین فراهانی، جواد عباسی،
دوره 6، شماره 19 - ( 2-1396 )
چکیده

از سال­های پایانی دهه هفتاد، هدفمند کردن یارانه­ها در ایران با توجه به آشفتگی عملکردی مدیران اجرایی نظام یارانه، از مهم­ترین موضوعاتی بوده است که هر سال هنگام تدوین لایحه بودجه مورد ارزیابی قرار می­گرفت و به نظر می­رسید که نظام یارانه­ها ناکارآمد عمل می­کرد و لازم بود یارانه­ها تا حد امکان در اختیار گروه­های هدف قرار گیرد. از این رو در سال 1389 با اجرای تحول تاریخی قانون هدفمندسازی یارانه­ها، جراحی اقتصادی دوران گذر از اقتصاد یارانه‌ای به اقتصاد رقابتی و آزاد محقق شد. در تحقیق حاضر تلاشی شده است تا اثرات پرداخت یارانه­های نقدی در اقتصاد خانوار (تغییر رفتار مصرفی و مدیریت هزینه) و اصلاح ساختارهای تولید روستایی بررسی شود. روش پژوهش در این تحقیق روش توصیفی و تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل داده­های حاصل از پرسشنامه، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که امکان کاهش مصرف انرژی و صرفه جویی وجود ندارد زیرا با وجود بافت‌های فرسوده مساکن روستایی (از منظر هدر رفت انرژی) و سیستم ناکارآمد کشاورزی در کوتاه مدت، امکان اصلاح ساختار تولید، کاهش و تغییر سبک مصرف وجود نخواهد داشت، همچنین یارانه­های نقدی موجب مصرف­گرا شدن روستاییان در وضعیت فعلی شده است.


زهره مریانجی، سید اکبر حسینی، حامد عباسی،
دوره 6، شماره 19 - ( 2-1396 )
چکیده

خشکسالی یکی از مهم­ترین مخاطرات طبیعی است که بر حسب شدت آن، اثرات متفاوتی بر زندگی و معیشت گروه­های انسانی دارد. در این مطالعه به تحلیل و بررسی اثرات خشکسالی بر محصول گندم دیم و مهاجرت روستاییان در استان همدان پرداخته شده است. به منظور مطالعه و تحلیل خشکسالی در دهه هشتاد (90-1380) از روش spi استفاده گردید. با توجه به این شاخص، خشکسالی‌های شدید بیشتر در دشت­های شمالی و مرکزی استان رخ داده است. در فصل بهار در اکثر مناطق استان خشکسالی متوسط دیده می­شود؛ در زمستان نیز که فصل ریزش­های جوی منطقه محسوب می­گردد، در مناطق مرکزی و شمالی استان خشکسالی متوسط تا شدید دیده می­شود. در بررسی اثرات خشکسالی­ها درعملکرد محصول گندم دیم در سطح هشت شهرستان استان همدان، خشکسالی فصل پاییز و بهار (زمان ریزش بارش مؤثر در کشاورزی) بیشترین تأثیر منفی را بر عملکرد گندم دیم دارد. مطالعه اثرات خشکسالی و عملکرد گندم بر مهاجرت­های روستایی نشان می­دهد در 40 درصد مهاجرت­های روستایی بین سال­های 85-1380 خشکسالی و پایین بودن عملکرد گندم نقش داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن هستند که متغیر خشکسالی بیشترین تأثیر(64/0) را بر روی مهاجرت­ها (روستا به شهر) در این استان داشته است. میزان ضریب همبستگی مهاجرت با عملکرد گندم کمتر از شاخص خشکسالی است یعنی عامل خشکسالی علاوه بر پایین آوردن عملکرد محصول گندم منجر به  بروز مواردی از جمله کاهش شدید سفره­های آب­های زیر زمینی و خشکی چشمه­ها در منطقه گشته که تمامی آنها موجب مهاجرت روستایی شده است.


سماء امینی، بیژن رحمانی، بتول مجیدی خامنه،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده

افزایش سریع جمعیت کشور به ویژه در شهرهای بزرگ، پیامدهای گسترده‌ای به همراه داشته که از آن جمله می‌توان به تغییر کاربری اراضی روستایی اشاره نمود. در این میان شهر اصفهان با توجه به رشد شتابان جمعیت و تقاضا برای مسکن و خدمات موردنیاز با سرریز جمعیت به روستاهای پیرامون مواجه بوده که این امر منجر به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و اختصاص یافتن سطح زیادی از اراضی به ساخت‌وسازهای مسکونی و غیرمسکونی شده است. در نهایت این مسئله سبب ایجاد تغییرات (منفی) عمده‌ای در فضای جغرافیایی، به ویژه از بعد اقتصادی برای جامعه روستایی پیرامون شهرها شده است. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای اقتصادی ناشی از تغییر کاربری اراضی در روستاهای دهستان جی است. روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی و از روش‌های کتابخانه‌ای و پیمایشی (با استفاده از پرسشنامه) جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه روستاهای دهستان جی (17 روستا) با جمعیتی بالغ‌بر 19190 نفر تشکیل می‌دهد. حجم نمونه 225 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون همبستگی پیرسون و تکنیک سنجش‌ازدور (استفاده از تصاویر ماهواره لندست 7 و 8 طی سال‌های 2015-2001) استفاده ‌شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد در سال 2015(1394) نسبت به سال 2001(1380) اراضی کشاورزی 8/9 درصد و مرتعی 9/10 درصد کاهش‌یافته و در عوض ساخت‌وسازهای مسکونی 10/56 درصد افزایش داشته است. همچنین اینکه، تغییر کاربری اراضی کشاورزی، رابطه مستقیمی با تغییر عملکرد اقتصادی در بخش­های مربوط به زمین و مسکن در روستاهای مورد مطالعه داشته و به هر میزان که عملکرد روستاها تغییر نموده، می­توان شاهد تغییرات بیشتری در کاربری اراضی کشاورزی بود.

علیرضا دربان آستانه، بهناز سادات بشیری،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده

مسکن از نیازهای اولیه و ضروری هر فرد در جامعه است که عدم پاسخگویی یا پاسخگویی نادرست به آن، نهایتاً منجر به ایجاد پدیده بدمسکنی می‌شود. داشتن مسکنی مناسب حق هر فردی در جامعه به شمار می‌رود و این در حالی است که بسیاری از جمعیت شهری و روستایی در اقصی نقاط جهان از سرپناهی استاندارد محروم‌اند. بدمسکنی به طور اخص در کشورهای درحال توسعه قابل ملاحظه است،‌ پدیده ای که با فقر رابطه مستقیمی دارد و می‌توان آن را از موانع توسعه دانست. مسئله بدمسکنی در شهرها عمدتاً حاصل جاذبه کلانشهرها و امکانات آن‌ها بوده،‌ اما این پدیده در مناطق روستایی ناشی از مشکلات بیش از حد روستاییان در تأمین نیازهای اولیه است. هدف پژوهش رتبه­بندی مناطق روستایی شهرستان‌های کشور به لحاظ وضعیت محرومیت در بخش مسکن روستایی است. روش مطالعه اسنادی است و داده‌های مورد نیاز مربوط به 396 شهرستان کشور در سال 1390 از داده‌های سرشماری 1390 کشور استخراج گردید. برای انجام آن از روش‌های دلفی جهت وزن دهی به شاخص‌ها و روش ساده وزین بهره گرفته شده است و جهت نمایش وضعیت بدمسکنی استان های کشور از روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد شهرستان‌های لالی (خوزستان)، سروستان (فارس)، بشاگرد (هرمزگان)، ملکشاهی (ایلام)، اندیکا (خوزستان) بد‌ترین وضعیت بدمسکنی روستایی را در بین شهرستان‌های کشور برخوردارند. همچنین سطح‌بندی بدمسکنی به تفکیک استان‌ها نشان می‌دهد استان فارس دارای بدترین و استان قم دارای بهترین وضعیت بدمسکنی روستایی در کشور بوده است.

وحید ریاحی، طاهر پریزادی، علی سنگین استادی،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده

در مناطق روستایی، مسکن به عنوان اساسی‌ترین بخش از فضای کالبدی روستا مطرح بوده که توسط روستاییان و گاهاً توسط دولت و بخش عمومی در راستای رفع نیازهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی روستائیان شکل گرفته است. تکنیک ساخت و الگوی تأمین این مساکن، به همان اندازه که متأثر از عوامل طبیعی است از ساختارهای ذهنی و اجتماعی روستاییان نیز تأثیر می‌پذیرد. هدف تحقیق حاضر شناخت الگوی های تأمین مسکن در سکونتگاه های روستایی شهرستانهای تایباد و باخرز و تحلیل عوامل موثر بر الگوی غالب مسکن بوده است. محدوده مورد مطالعه پژوهش حاضر نواحی روستایی دو شهرستان تایباد و باخرز با شش روستای منتخب است که دارای بیش‌ترین تنوع از نظر الگوهای تأمین مسکن است. به این منظور تعداد 90 پرسشنامه برای استفاده‌کنندگان از دو الگوی مسکن حمایتی (بنیاد مسکن انقلاب اسلامی) و مسکن اجتماعی (کمیته امداد امام خمینی) طراحی و توزیع گردیده است. به منظور تحلیل علّی استقبال روستائیان به طور عام از الگوی مسکن آزاد، متولیان امور روستایی مورد پرسشگری قرار گرفته­اند. تحلیل یافته‌های پژوهش با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری فریدمن و کای دو انجام شده است. نتایج پژوهش نشان‌دهنده عدم رضایت روستائیان از دو الگوی تأمین مسکن حمایتی و اجتماعی و استقبال عام روستائیان از الگوی تأمین مسکن آزاد (خودساخته) است؛ زیرا این الگو سازگاری و همخوانی بیشتری با ساختارهای معیشتی روستاییان داشته است؛ درحالی که دو الگوی دیگر بیشتر با هدف تأمین سرپناه برای خانوارهای روستایی بوده است.

احمد اکبری، ابراهیم مرادی، مژگان اکرمی مهاجری،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده

پایداری تولید کشاورزی در نواحی روستایی به عوامل متعددی وابسته است. این عوامل با توجه به شرایط جغرافیایی نواحی روستایی و یا بنا بر نوع فعالیت کشاورزی، دارای تنوع و پیچیدگی­هایی است. در مطالعه حاضر بر پایداری تولید پسته در نواحی روستایی شهرستان رفسنجان با توجه به سه شاخص زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 45 هزار بهره‌بردار تولید کننده پسته در روستاهای شهرستان شهرستان رفسنجان بوده است که با فرمول نمونه­گیری کوکران، تعداد 320 بهره­بردار به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. در این پژوهش، با توجه به مبانی نظری و پیشینه مطالعات، شاخص‌ زیست‌محیطی با 15 سنجه از 3 بعد (استفاده از کود‌ها و سموم، مصرف آب آبیاری و مدیریت کشت و علوم زیست)، شاخص اجتماعی با 9 سنجه از 2 بعد (پایگاه اجتماعی و آموزش) و شاخص اقتصادی با 9 سنجه از 3 بعد (منابع مالی باغات، ساختار باغات و خدمات نهادی) در قالب پرسشنامه میان 320 بهره بردار تولید کننده پسته در نواحی روستایی توزیع گردید. طبق یافته‌های تحقیق، شاخص‌های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر مثبت و معناداری در پایداری تولید پسته دارد و میزان تأثیر شاخص‌های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بر پایداری به ترتیب 39/0 درصد، 90/0 درصد و 92/0 درصد محاسبه شده و کمترین تأثیر بر پایداری را شاخص زیست محیطی داشته است. از بین سنجه‌های ابعاد زیست محیطی، استفاده از کود‌ها و سموم شیمیایی و کاهش آب آبیاری، و سنجه­های ابعاد اجتماعی، دسترسی به متخصصین و کلاس­های ترویجی و آموزشی، سطح پایین تحصیلات و روی آوردن به کارهای غیرکشاورزی و در آخر سنجه­های اقتصادی، افزایش هزینه نهاده‌ها و پایین بودن کیفیت نهاد‌ه‌ها و خرده مالکیت در عدم پایداری نقش مؤثرتری دارد. 

شهرام امیرانتخابی، فرهاد جوان، نازنین نعیم آبادی،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده

یکی از چالش­های امروز توسعه روستایی، عدم توجه به سرمایه­های روستاییانی است که به صورت هزاران خرده‌فرهنگ در پهنه­ی جغرافیایی کشور ایران گسترده شده­اند. شناخت این سرمایه قطعاً روند برنامه­ریزی توسعه روستایی را برای متخصصان مربوطه تسهیل و مشارکت روستاییان در اجرای بهتر برنامه به همراه دارد. امروزه اهمیت سرمایه اجتماعی به منظور رسیدن به توسعه روستایی، موضوع رو به رشد بسیاری از مطالعات در سالیان اخیر است. شرط لازم برای پیشرفت هر جامعه­ای به خصوص جامعه روستایی، گسترش انسجام اجتماعی و بسط مشارکت اجتماعی است که یکی از پارامتر­های مهم در پایداری سکونتگاه‌های روستایی محسوب می­شود. در این مطالعه، به بررسی پایداری سکونتگاه­های روستایی با تأکید بر مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی در دهستان­های شهرستان کاشمر پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از مطالعات میدانی، از مدل موریس دویس استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین دهستان­های مورد مطالعه، دهستان بالا ولایت و پایین ولایت با ضریب­های به دست آمده 84/0 ، 83/0، از وضعیت مطلوب پایداری برخوردار است. همچنین دهستان­های بررود و برکوه و نکاب با ضریب به دست آمده 28/0، 24/0، /014، از وضعیت نامطلوبی پایداری برخوردار است. همچنین در جامعه مورد مطالعه، بین متغیر­های سرمایه اجتماعی و پایداری سکونتگاه­های روستایی ارتباط معناداری مشاهده شده است. از این رو می­توان گفت سرمایه اجتماعی می­تواند زمینه حضور فعال افراد و گروه­ها را برای رسیدن به توسعه و هدف آن گروه و جامعه فراهم نماید. سرمایه اجتماعی پتانسیل­های موجود در جوامع را افزایش می­دهد و نهایتاً عملکرد اقتصادی و اجتماعی و زیست‌محیطی روستا­ها را بهبود می­بخشد. رویکرد سرمایه اجتماعی می­تواند در تدوین راهبرد­های جدید توسعه به خصوص توسعه پایدار در بخش روستایی مؤثر باشد.

مسعود صفری علی‌اکبری، حجت اله صادقی،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده

توجه به توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی با توجه به شرایط موجود از اهمیت بسیاری زیادی برخوردار است. بر این اساس بررسی زمینه‌ها و عوامل تأثیرگذار سکونتگاه‌های روستایی در راستای توسعه این نوع نگرش اقتصادی در روستاها از ضرورت‌های اولیه محسوب می‌شود. هدف این مقاله تحلیل عوامل اقتصادی-اجتماعی و ویژگی­های کارآفرینی موجود در سکونتگاه‌های روستایی بخش دهدز شهرستان ایذه در راستای کمک به ایجاد کارآفرینی بوده است. روش تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه‌ای و میدانی بوده و برای جمع‌آوری داده‌های میدانی از پرسش‌نامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تعداد 13161 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران 315 نفر به‌صورت تصادفی در سن فعالیت (20 تا 65 سال) با حداقل سواد پنج ابتدایی بررسی شده­اند. نتایج نشان داد که عوامل اقتصادی در سکونتگاه­های روستایی برای ایجاد انواع کارآفرینی از جنبه­های مختلف نسبت به عوامل اجتماعی وضعیت بهتری داشته است. معادلات ساختاری نیز از معناداری بین عوامل اقتصادی-اجتماعی با ویژگی­های کارآفرینی براساس ضرایب همبستگی (به ترتیب برابر با 44/0 و 37/0 ) اشاره دارد. همچنین بررسی خصوصیات مردم از نظر کارآفرینی نشان می­دهد که سه شاخص خلاقیت، ریسک­پذیری و استقلال در بین مردم از وضعیت خوبی برخوردار بوده و سه شاخص انگیزه پیشرفت، تولید محصولات جدید و تبدیل ایده خلاق به ثروت در سطح متوسطی هستند. بستر اقتصادی-اجتماعی و همچنین ویژگی­های مردم برای ایجاد انواع کارآفرینی روستایی مهیا است و به یک برنامه­ریزی مطلوب برای این هدف نیاز است. 

علی اکبر عنابستانی، جمشید عینالی، احمد رومیانی،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده

امروزه رسیدن به توسعه روستایی یکی از دغدغه­های دولت­ها، به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. روستاها با دارا بودن منابع طبیعی و کشاورزی، با مسائل و مشکلات فراوانی روبرو هستند. این مسئله باعث شده است که در سال­های اخیر بار دیگر، توسعه روستایی مورد توجه نظریه­پردازان، برنامه­ریزان و مجریان حکومتی قرار گیرد. یکی از راهبردهایی که در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و حتی در برخی از این کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی به همراه داشته، توسعه و گسترش گردشگردی در نواحی روستایی است.  هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا است. نوع تحقیق کابردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش­های کتابخانه­ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. جامع آماری­ این تحقیق، 100 نفر از گردشگران در منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی مورد سنجش قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش‌های آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی) استفاده شده است. یافته­های تحقیق نشان داد که اصلی­ترین ضعف موجود در روستا در جذب و توسعه­ی گردشگری، عدم وجود آب و هوای مناسب در فصلهای مختلف با ارزش میانگین50/2بوده است و مهمترین نقطه قوت روستا در توسعه­ی گردشگری با ارزش میانگین 55/3 مربوط به دسترسی به زیرساخت­های خدماتی بهداشتی در روستا است. همچنین یافته­ها تحلیل عاملی نشان داد که وجود آب و هوای مناسب در فصل­های مختلف می­تواند باعث توسعه­ی  فضای گردشگری شود، که مقدار بار عاملی این متغیر 864/0 است. و اصلی­ترین نقطه ضعف در راستای توسعه­ی فضای گردشگری با توجه به تحلیل عاملی تعاملات بین مردم و گردشگران با بار عاملی 532/0 بوده است. 

ناصر شفیعی ثابت، حسن زارع خلیلی، سها توکلی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

استفاده از انرژی­های تجدیدپذیر از گذشته­های دور مورد توجه بشر بوده است. برخی کشورها، تلاش دارند تا انرژی‌های تجدیدپذیری نظیر انرژی خورشیدی را به علت داشتن مزایای ویژه مانند عدم آلودگی­های زیست محیطی، فراوانی، فناناپذیری و دسترسی پایدار، آن را به تدریج جایگزین انرژی فسیلی نمایند. پتانسیل انرژی خورشیدی بسترمناسبی برای توسعه اقتصادی روستاهای حاشیه مناطق و نواحی که دور از کانون‌های شهری یا مراکز روستایی پرجمعیت استقرار دارند، فراهم می­کند. در برخی از کشورها به رغم وجود شرایط مناسب آب‌ و هوایی، به دلایل مختلفی هنوز استفاده از انرژی خورشیدی متناسب با پتانسیل‌ها نیست. این پژوهش به شیوه توصیفی ـ تحلیلی برای تبیین پتانسیل‌های انرژی خورشیدی برای توسعه اقتصاد روستایی بخش کامفیروز شهرستان مرودشت، براساس جامعه آماری 1825 خانوار، بر روی 270 نمونه تصادفی انجام شده است. پتانسیل و فرآیند ایجاد و گسترش انرژی خورشیدی  به مثابه مؤلفه اثرگذار، به کمک 34 گویه در قالب شاخص‌هایی همچون آموزش و آگاهی بخشی، دانش و اطلاعات، اعتمادسازی، ظرفیت­سازی، مشارکت و شراکت در سرمایه‌گذاری،  سنجیده شده است. مؤلفه اثرپذیر پژوهش نیز از طریق 106 گویه در ابعاد نظام محیطی، نظام اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی توسعه سکونتگاه‌ها سنجیده شده است. نتایج نشان می­دهد که به‌کارگیری انرژی خورشیدی، در پایداری و توسعه  اجتماعی ـ اقتصادی سکونتگاه­های روستایی مؤثر است. در حقیقت، شکل­پذیری و گسترش فناوری انرژی خورشیدی برای بهبود فعالیت­های کشاورزی و غیرکشاورزی روستایی، بهبود فعالیت­های اجتماعی و بهبود شاخص­های محیط طبیعی و شاخص­های زیربنایی و خدماتی روستایی بسیار کلیدی است. بنابراین، توجه به بهبود وضعیت آموزش و اطلاع رسانی و حمایت از روستاییان برای افزایش میزان بهره­گیری و مشارکت و سرمایه­گذاری در به‌کارگیری انرژی خورشیدی، پیشنهاد می‌شود.

مسلم سواری، حسین شعبانعلی فمی، محمدشریف شریف‌زاده،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

این پژوهش به منظور بررسی موانع اشتغال زنان روستایی در بخش صنایع دستی شهرستان دیواندره(استان کردستان) انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان روستایی بالای 15 سال شهرستان بوده است (17101N=). با استفاده از فرمول نمونه‏گیری کوکران170 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردید که با روش نمونه‏گیری تصادفی طبقه‏ای با انتساب متناسب توزیع شده است. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه‏ای بود که روایی آن به کمک پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید (7/ 0α>). تجزیه و تحلیل داده‏ها به‏وسیله نرم‏افزار SPSSwin18 انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد مهم­ترین موانع گسترش صنایع دستی از دیدگاه زنان روستایی شهرستان دیواندره، عدم توجه و حمایت‏های دولتی از بخش صنایع دستی است. علاوه بر این، تحلیل عاملی موانع توسعه صنایع دستی به استخراج پنج عامل با عنوان موانع اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی- فرهنگی، آموزشی و روانشناختی منجر شده است. از مهم­ترین راهکارهای توسعه اشتغال مرتبط با صنایع دستی راهکارهای حمایتی، آموزشی- تشویقی و ایجاد تشکل‏های صنایع دستی بوده است. بنابراین، پیشنهاد می‏شود نهادها و سازمان­های دست­اندرکار با بسترسازی‏ مناسب و آموزش‏های کاربردی، امکان حضور زنان روستایی را در بخش صنایع دستی فراهم نمایند. 

سعدی محمدی، عبدالمجید احمدی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

پایداری گردشگری، تأثیرات مثبت توسعه گردشگری را به حداکثر و تأثیرات منفی گردشگری نابسامان را به حداقل می‏رساند. حرکت در این مسیر نیازمند ارزیابی وضع موجود پایداری با دیدی جامع و با سنجش دیدگاه تمامی بازیگران این عرصه و در تمام ابعاد است. در پژوهش حاضر، پایداری وضع موجود گردشگری روستای اورامان تخت شهرستان سروآباد در چهار بعد کالبدی- محیطی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی و با نظر سنجی از سه گروه مردم محلی، گردشگران و مسئولین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که در بخش نظری از منابع کتابخانه و در بخش عملی از پیمایش میدانی مبتنی بر توزیع پرسشنامه و مصاحبه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها حاکی از این واقعیت است که وضعیت گردشگری منطقه چندان مطلوب نبوده و در حالت ناپایداری ضعیف قرار دارد و بعد نهادی، بیشترین تأثیر را در رقم خوردن چنین وضعیتی دارد. همچنین با توجه به اهمیت اصل رضایت در تحقق گردشگری پایدار، گردشگران از وضع موجود گردشگری روستا احساس رضایت داشته اما در مقابل مردم محلی و مسئولین نارضایتی دارند. از میان مشخصه‏های فردی نیز، شاخصههای میزان درآمد، سن و بعد خانوار، قابلیت پیشبینی وضع موجود میزان رضایت روستاییان از وضعیت گردشگری روستا را دارد.

بهمن صحنه، حسین سادین، عبدالحمید نشاط، حمیدرضا تلخابی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

دامنه و نحوه روابط میان شهر و روستا به صورت­های گوناگون بر شکل­پذیری، رشد و توسعه سکونتگاه­های روستایی و همچنین بر ساختار و کارکرد آنها اثرگذار است. با توجه به نقش این روابط در فرآیند تحولات و توسعه کانون­های شهری و روستایی، علاوه بر بررسی انواع و علل روابط، شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و فضایی - کالبدی بر شهر و روستا و تلاش برای کاهش اثرات منفی این روابط در راستای ساماندهی آنها، زمینه­ساز توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری خواهد بود. پژوهش حاضر باهدف بررسی تغییرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ناشی از روابط متقابل شهر و روستا بین نقطه شهری آزادشهر و بخش چشمه­ساران انجام‌گرفته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در روستاهای بخش چشمه­ساران تشکیل می­دهد که با توجه به حجم جمعیتی آن طبق فرمول کوکران تعداد 323 نمونه تعیین و به‌طور تصادفی انتخاب‌شده است. روش بررسی در این مقاله به دو صورت اسنادی (کتابخانه‏ای) و مطالعات پیمایشی (پرسشنامه) با ارزیابی 21 متغیر در سه بُعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بوده است. برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات، علاوه بر آمارهای توصیفی از آزمون کای اسکوئر (خی­دو) استفاده شد. نتایج بیانگر تغییرات عمده­ای در قیمت زمین و مساکن روستایی، کاهش مالکیت بومی اراضی، قطعه‌قطعه شدن اراضی کشاورزی، انحراف از مشاغل کشاورزی، کاهش انسجام اجتماعی، اختلاط اقوام، تغییرات اساسی در پوشش­های سنتی، تغییرات اساسی در نما و معماری مساکن روستایی و افزایش تأثیرات محیط زیستی است. همچنین میانگین دامنه این تغییرات نیز بر اساس محاسبات آماری بین 9/16 درصد تا 6/65 درصد است.

محسن شاطریان، زهرا نصرآبادی، فاطمه منصوریان،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

یکی از مسائل مهمی که بر جغرافیای روستایی ایران تأثیر بسزایی دارد، توجه به کارآفرینی زنان روستایی است. از گذشته تاکنون زنان روستایی با استفاده از کارآفرینی باعث پویایی اقتصاد و فرهنگ جامعه روستایی بوده و جایگاه عملکرد این طیف انسانی  و موانع سر راه آن باعث خلق پژوهش مزبور شد. در واقع این تحقیق به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر عدم کارآفرینی زنان روستایی در دهستان گلاب شهرستان کاشان است. روش انجام مطالعه توصیفی- تحلیلی (پیمایشی) و ابزار پژوهش پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از  فرمول کوکران 338 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از آزمون­های آماری همبستگی،آزمون تی، رگرسیون خطی و تحلیل واریانس با کمک SPSS انجام گرفته است. نتایج آزمون همبستگی بیانگر روابط معنادار بین موانع فردی، دانشی، دسترسی به امکانات، محیطی، اقتصادی، حقوقی و فرهنگی- اجتماعی با کارآفرینی زنان روستایی بوده است. در تحلیل رگرسیون نیز عوامل محیطی جغرافیایی، دسترسی به امکانات، موانع دانشی مهارتی و موانع حقوقی به ترتیب مهم­ترین موانعی بوده­ که وضعیت کارآفرینی زنان روستایی را پیش­بینی نموده­ است. نتایج پژوهش نشان داد که عدم کارآفرینی زنان روستایی و عوامل محیطی جغرافیایی نسبت به سایر عوامل بیشترین تأثیر را داشته و بیشترین میزان کارآفرینی در زنان با تحصیلات کم­تر  و زنان سرپرست خانوار مشاهده شده است.

سیدحسن مطیعی لنگرودی، زهرا کاتب ازگمی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

 با توجه به محدود بودن فعالیت­ها و ناچیز بودن درآمد حاصل از مشاغل روستایی، توسعه گردشگری می­تواند با به وجود آوردن مشاغل مختلف در نواحی روستایی، ضعف درآمد در این فضاهای زیستی را بر طرف نموده و زمینه­های کسب درآمد بیشتر را فراهم نماید. در دهستان لیچارکی به دلیل ساحلی بودن منطقه و ایجاد جاذبه­های تجاری و تفریحی، نظام معیشتی نواحی روستایی در حال تغییر است؛ به طوری که تعداد شاغلان در بخش­های مختلف گردشگری و خدماتی رو به رشد است. هدف تحقیق، بررسی اثرات توسعه گردشگری بر رونق اقتصاد دهستان لیچارکی حسن رود بوده است. روش انجام تحقیق توصیفی تحلیلی با تأکید بر مطالعات کتابخانه­ای و میدانی است. با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونه­گیری کوکران برای تعیین حجم نمونه­ها استفاده گردید، بر این اساس از بین 2155 خانوار و 8628 نفر جمعیت روستا تعداد 328 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. داده­ها با استفاده از نرم­افزارspss  و آزمون­های آماری پارامتری پیرسون، آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که گردشگری در دهستان لیچارکی حسن­رود منجر به رونق اقتصادی شده است؛ به طوری که توسعه گردشگری موجب تغییر ساختار شغلی از بخش کشاورزی (5/23 درصد) به بخش خدمات و گردشگری (4/63 درصد) شده است. همچنین، افزایش اشتغال در بخش خدمات، افزایش درآمد ساکنان روستایی و کاهش فقر از دیگر پیامدهای اقتصادی توسعه گردشگری در دهستان لیچارکی حسن رود بوده است.
 
محمدرضا شریف زاده، زهرا کریمی پور،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

صنایع دستی به عنوان منبعی غنی از فرهنگ و تمدن ایران، دارای پتانسیل کم نظیری در معرفی ویژگی­های فرهنگی و باورهای اجتماعی به دنیا است. استفاده از این پتانسیل به­ویژه در میان مخاطبین بین­المللی صنایع دستی، نیازمند بهره­گیری از اطلاعات و روش­های به­روز و هوشمندانه است. بسته­بندی می­تواند به عنوان واسطه­ای ارزشمند، جهت معرفی صنایع دستی روستایی ایران به بازارهای جهانی و بهبود و وضعیت آن به شکل مؤثری عمل نماید. یکی ار شاخص­های مؤثر در انتخاب و خریداری کالای بسته­بندی شده، فاکتورهای "هویت بخشی" است. هدف این تحقیق، شناخت و معرفی راه و روشی مناسب برای طراحی شایسته بسته­بندی صنایع دستی روستایی ایران با توجه به رویکرد صادرات بوده است؛ به گونه­ای که عناصر بصری هویت بخش به طور مناسبی نشانگر هویت و فرهنگ ایرانی باشد. بیان فاکتورهای هویت بخش بدون در نظر گرفتن تأثیر بسته­بندی در شناسایی محصول امکان پذیر نیست. برای دستیابی به اطلاعات تعاریف و عملکردهای بسته­بندی و مشخص کردن عناصر بصری پایه در بسته­بندی، به بررسی نقش بسته­بندی صنایع دستی در صادرات پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که در صادرات محصولات و کالاهای صنایع دستی روستایی، اهمیت بسته­بندی­های چندفرهنگی ضروری است. سپس به منظور ادغام آگاهانه هویت و فرهنگ در طراحی بسته­بندی، مدل طراحی فرهنگ محور پیشنهاد شده است. با استفاده از این مدل مشخص گردید که طراحی بسته‌بندی با توجه به عوامل فرهنگی، می‌تواند تا از تطابق راه‌حل‌های پیشنهادی اطمینان حاصل کند و در عین حفظ ویژگی‌های فرهنگی و هویتی روستاهای ایرانی در طراحی بسته‌بندی صنایع دستی، به درک بهتر تجربیات سایر فرهنگ ‌ها و راه‌حل‌های کاربردی و مؤثر منتهی شود.

عفت نوراللهی، مریم قاسمی، محسن نوغانی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

در مباحث جدید توسعه پایدار، تأکید عمده بر توسعه انسانی است که این مهم جز از راه سیاست­گذاری­های مبتنی بر مباحث مربوط به تخصیص کارآمدتر منابع که خود از مباحث عمده عدالت اجتماعی است، امکان­پذیر نیست. از جمله سیاست‌های دولت در تحقق این امر، طرح هدفمندی یارانه­ها است. با توجه به اینکه مبنای این طرح، حمایت از اقشار آسیب­پذیر و بهبود کیفیت زندگی آنها است، مطالعه حاضر به سنجش اثربخشی یارانه­ها بر کیفیت زندگی روستاییان بعد از اجرای مرحله اول طرح هدفمندی یارانه­ها پرداخته است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و طرح تحقیق شبه پانل است. واحد تحلیل 245 خانوار روستایی در روستاهای بخش احمدآباد شهرستان مشهد است. کیفیت زندگی خانوارهای روستایی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی به کمک 18 مؤلفه و 62 متغیر در دو مقطع زمانی قبل و بعد از مرحله اول طرح هدفمندی در طیف لیکرت مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه به وسیله تحلیل عاملی تأییدی(05/0  Sig. ≤ ، 87/0 = (Kaiser-Meyer تأیید گردید و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 87/0 مطلوب تشخیص داده شد. نتایج نشان داد که میانگین کیفیت زندگی خانوارهای روستایی در بعد اجتماعی از 17/3 به 69/2 و در بعد اقتصادی از 79/2 به 45/2 و در بعد محیطی کالبدی از 06/3 به 84/2 و در سازه کیفیت زندگی از 3 به 54/2 در پایان مرحله اول طرح هدفمندی یارانه­ها کاهش یافته است. در واقع طرح هدفمندی یارانه­ها نتوانسته است در بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی مؤثر باشد. اگر چه میانگین کیفیت زندگی در ابعاد مورد بررسی قبل از طرح هدفمندی پائین­تر از حد متوسط ارزیابی بوده است، اما پس از اجرای طرح هدفمندی، میانگین کیفیت زندگی و ابعاد آن نسبت به قبل از اجرای طرح هدفمندی کاهش داشته است. 

مجتبی قدیری معصوم، علی غلامی، فاطمه محمدزاده لاریجانی، حجت رضایی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

تحقیق حاضر به طراحی و تبیین مدل کارآفرینی مستقل روستایی برای مناطق روستایی شهرستان خوی با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری تفسیری پرداخته و برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. به این ترتیب که ابتدا با روش دلفی از طریق نظرخواهی از 18 تن از خبرگان کارآفرینی محلی طی سه مرحله، عوامل مؤثر در کارآفرینی مستقل روستایی شناسایی و طبقه­بندی گردید، سپس پرسشنامه طراحی شده در اختیار 83 تن از دهیاران و شوراهای اسلامی روستاها با توجه به آگاهی، قابلیت دسترسی و تمایل به مشارکت قرار گرفت و در ادامه با استفاده از نرم­افزار SmartPLS روایی و پایایی مدل اولیه محاسبه شد و در انتها با استفاده از نظرات 10 تن از کارشناسان محلی در زمینه کارآفرینی در محیط نرم افزار ISM مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه مورد مطالعه ترسیم گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان عوامل زیرساختی، اقتصادی، نهادی، مشارکتی، فردی و نظام­های حمایتی شناسایی شده، "عوامل زیرساختی" مستقل­ترین عنصر (زیربنایی­ترین عنصر) و عوامل فردی و مشارکت روبنایی­ترین عنصر (وابسته­ترین عنصر) در مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه است. این مدل علاوه بر اینکه دید کلی از عوامل تشکیل دهنده سیستم کارآفرینی مستقل روستایی در اختیار مسئولین ذیربط قرار می­دهد، توالی و اولویت اقدامات لازم در زمینه توسعه کارآفرینی روستایی را نیز در اختیار آنها می­گذارد. نتایج این تحقیق می­تواند به عنوان الگویی برای برنامه­ریزی­های آتی در زمینه کارآفرینی روستایی در منطقه مورد مطالعه باشد که در صورت استفاده از یافته­های تحقیق در زمینه منابع و زمان صرفه­جویی­های زیادی را برای ارگان­های تصمیم­گیرنده خواهد داشت. 


صفحه 7 از 22     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb