جستجو در مقالات منتشر شده


538 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

فاطمه کاظمی کساری، محمود مرادی، محمدرحیم رمضانیان،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده

کسب‌وکارهای خانگی ازجمله بخش‌های حیاتی فعالیت‌های اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار می‌آیند، کسب‌وکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور می‌شوند. در واقع کسب‌وکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی به‌منزله ایجاد راه‌حل‌های نوآورانه به‌منظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایده‌ها، ظرفیت‌ها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسب‌وکارهای خانگی تأثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت­بندی عوامل مؤثر بر توسعه کسب‌وکارهای خانگی روستایی با تأکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به ‌منظور شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسب‌وکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسی‌شده از ادبیات به‌صورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسب­وکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناسایی‌شده در 4 دسته (توانمندی‌های کارآفرینانه، توانمندی‌های کسب‌وکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایت­گرانه) طبقه‌بندی شدند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان می­دهد توانمندی­های کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سخت‌کوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسائل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.

میثم بندانی، سیروس قنبری، جواد بذرافشان،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

اشتغال بهترین ضامن رفع فقر و محرومیت در جوامع روستایی است، اما منطقه سیستان با رکود اقتصادی، خشکسالی­های پی در پی، بی­آبی و بیکاری، دچار مهاجرت و خالی از سکنه شدن روستاها می­باشد. با توجه به این وضعیت نامساعد شغلی در منطقه، روستاهایی هستند که پیشرو در ایجاد اشتغال برای ساکنان خود می­باشند. اما جهت تعیین این روستاها، ملاک یا شاخص مشخصی نوجود ندارد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر بازشناخت شاخص­های روستاهای پیشرو در اشتغالزایی می­باشد. ماهیت این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. تعیین روستاهای پیشرو در اشتغال و مشخص نمودن آن­ها در روستاهای منطقه طی چند مرحله صورت گرفت. یافته­های مطالعات براساس نتایج به دست­آمده از روش گام کوتاه­ترین فاصله مدل تاکسونومی، نشان می­دهد که از روستاهای منطقه سیستان 81 روستا دارای نسبت اشتغال بالاتری برخوردار بوده­اند. پس از تعیین شاخص­های روستاهای پیشرو، روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط متخصصین مرتبط با موضوع تأیید و ضریب پایایی(823/0) مورد تأیید قرار گرفت. نتایج سطح­بندی شاخص­های روستای پیشرو به روش تاکسونومی نشان داد که 26 روستا در بالاترین سطح شاخص­ها قرار گرفته و به عنوان روستاهای پیشرو در اشتغال در منطقه سیستان مشخص شدند. نتایج نشان می­دهد روستای قلعه­نو بالاترین امتیاز گردشگری(7/4) و روستاهای لوتک و خمر به ترتیب (8/4) و (7/4) بالاترین امتیاز تجارت و صنعت را به خود اختصاص داده­اند.
 
مصطفی طالشی، سمیرا طالشی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

در بازاندیشی به الگوها و رویکردهای برنامه‌ریزی توسعه سرزمینی در دهه های اخیر دیدگاه غالب همواره توجه به پارادایم فضایی و به تبع آن توازن و پایداری نظام سکونتگاهی است .درحالی که ردیابی تجارب برنامه ریزی توسعه فضایی در بسیاری از کشورهای جنوب و به ویژه برنامه‌های توسعه در ایران همواره تمرکز بر سیاست‌های غالب توسعه ملّی - منطقه‌ای شهرگرایی شتابان بوده است. این چنین روند توسعه شهرنشینی و ناپایداری سکونتگاه‌های روستایی در پیرامون شهرها یکی دیگر از جلوه‌های اجتماعی_ اقتصادی و کالبدی _ فضایی متمایز است. این جلوه نامتوازن نظام سکونتگاهی از طریق شکل‌گیری پدیده‌هایی همچون الحاق روستاها به شهرها، خزش شهری و به ویژه اسکان غیر رسمی در پیرامون شهرها همراه شده است. این پژوهش با روش اسنادی و تحلیل محتوی در ادبیات نظری و تجربیات برنامه ریزی فضایی و توسعه منطقه ای درپی دستییابی به الگوی نظری مطلوب درنظام مدیریت شهری_روستایی درحریم کلان شهرها است. با تعمیق درنظام مدیریت روستایی سه رویکرد غالب قابل تحلیل و ارزیابی است.دررویکرد تمایز فضایی_ عملکردی شهری_روستایی همواره انتزاع پذیری دو زیر نظام سکونتگاهی درپیرامون کلان شهرها برای دستیابی به الگوی مدیریت توسعه کالبدی و اجتماعی_اقتصادی مورد توجه است.رویکرد دوم نظام مدیریت فضایی شهر و پیرامون کلان شهرها بر اساس برنامه ریزی ساختاری_راهبردی مبتنی بر حاکمیت اعمال مدیریت شهری متمرکز است. درحالی که رویکرد سوم بدنبال مدیریت یکپارچه شهری_روستایی است.این الکو با دسترسی به ادبیات برنامه ریزی توسعه فضایی پایدار درچارچوب پارادایم فضایی بدنبال پیوند ساختاری_عملکردی با تعادل و توازن کالبدی_فضایی و اجتماعی_اقتصادی نظام سکونتگاههای شهری و روستایی در پیرامون کلان شهرها است. نتایج این پژوهش حاکی از پذیرش و چگونگی مدل مفهومی برای تحقق پذیری رویکرد سوم برای پایداری و مدیریت شهر و سکونتگاههای روستایی پیرامون کلان شهری است.
 
بیژن رضایی، میثم خدادوستی، فاطمه خدادوستی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

این مطالعه با هدف ارائه مدلی برای تشخیص فرصت­های کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی استان کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش مطالعه­ی حاضر، آمیخته و بر حسب محیط پژوهش، کتابخانه­ای میدانی و برحسب  ماهیت و روش پژوهش پیمایشی بود. این مطالعه به­صورت آمیخته (کمی-کیفی) انجام شد. در بخش کیفی از 15 نفر از اساتید، کارشناسان و افراد متخصص در زمینه­ی کارآفرینی روستایی در سراسر کشور در رابطه با تشخیص فرصت­های کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی مصاحبه­هایی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات این افراد از تحلیل مضمون استفاده شد. ابتدا سخنان این افراد استخراج و کدگذاری شد و مضامین استخراج شدند و سپس پرسش­نامه­ها تدوین شدند و بین 361 نفر از زنان کارآفرین در سطح استان کرمانشاه به­صورت تصادفی ساده توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع‌آوری شده، از دو نرم‌افزار SPSS و AMOS استفاده شد. در این مطالعه 71 کد و 9 مقوله (بعد) به­عنوان عوامل تشخیص فرصت­های کارآفرینی روستایی شناخته شدند. بر اساس کدبندی به­دست آمده این 9 بعد اصلی شامل وجود پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصت­های نوآورانه، ایجاد ایده­ها و راهکارهای نوآورانه، داشتن توانایی­های کارآفرینانه، تعاملات و سرمایه­های اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوع­شناسی فرصت، محیط کسب­وکار و عوامل فردی بودند. برای مناسب بودن سؤالات از تحلیل عاملی استفاده شد و همچنین برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. بر اساس نتایج این مطالعه، متغیرهای پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصت­های نوآورانه، ایجاد ایده­ها و راهکارهای نوآورانه، داشتن توانایی­های کارآفرینانه، تعاملات و سرمایه­های اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوع شناسی فرصت، محیط کسب­وکار و عوامل فردی بترتیب 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد و 00/52 درصد از واریانس تشخیص فرصت­های کارآفرینانه را پیش­بینی کردند و همگی بر تشخیص فرصت تأثیر داشتند.

ندا بنی‌اسدی، داود ثمری، سیدجمال فرج‌الله‌حسینی، مریم امیدی‌نجف‌آبادی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از راهبردهای توسعه کشاورزی و روستایی است که با کاهش پسماندهای کشاورزی و اشتغال­زایی و بحث امنیت غذایی و توسعه صادرات و ارزآوری راه ارتباطی بین سه بخش کشاورزی و صنعت و خدمات است از مشکلاتی که هم اکنون صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان  با آن مواجه است عدم توسعه در این صنایع و به دنبال آن نداشتن سهم کافی در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از لحاظ تحلیلی از نوع علی-ارتباطی است. جامعه آماری این تحقیق 200نفر از افرادی است که در در زمینه بازاریابی، بسته­بندی و فراوری محصولات خرما فعال هستند، ابزار تحقیق پرسشنامه است. میزان پایایی آن برابر است با 7/. که از طریق ضریب کرونباخ محاسبه شده است.حجم نمونه از طریق فرمول کوکران محاسبه و تعداد آن 155 نفر تعیین شده است که از روش نمونه­گیری ساده انتخاب شدند. برای اندازه­گیری آلفای کرونباخ بعد از جمع­آوری داده­ها و Spss26  و Amos  بهره گرفته شده است این مطالعه به بررسی عوامل موثر در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در استان کرمان با اهداف نقش عوامل"اقتصادی" و "اجتماعی" و" زیرساختی" می پردازد. صنایع تبدیلی و تکمیلی در زمینه­های بازاریابی،  قیمت­گذاری، بسته­بندی و مورد بحث قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده تحلیل عوامل اقتصادی با بار عاملی 78/0 بیشترین نقش و عوامل اجتماعی با 71/0 کمترین نقش در توسعه صنعت خرما دارند.
 
زینب لنگوری، هدایت‌الله نیکخواه، صادق صالحی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

گردشگری خانه­های دوم یکی از انواع گردشگری که به طورخاص با مردم محلی در ارتباط است و از این نظر، اثرات این نوع گردشگری و مدیریت درست آن، اهمیت دارد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست­محیطی گسترش خانه­های دوم در نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی می­باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظرروش، توصیفی-تحلیلی می­باشد. اطلاعات و داده­های مورد نیاز در مورد اثرات توسعه خانه­های دوم از طریق مطالعات میدانی و پیمایشی جمع­آوری گردید  جامعه آماری این پژوهش، مردمان بومی ساکن در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی هستند که  شامل 4 روستا از بخش مرکزی دهستان شرق و غرب شیرگاه و 3 روستا از بخش نارنجستان دهستان هتکه با جمعیت  1620 نفر می­باشد که 354 نفر به عنوان نمونه انخاب گردید. یافته­های تحقیق نشان می­دهد که شکل­گیری و گسترش پدیده خانه­های دوم تاثیرات چشمگیری بردگرگونی­های اقتصادی، اجتماعی و زیست­محیطی داشته است. نتایج نشان داد که بیشترین تاثیر گسترش خانه­های دوم مربوط به اثرات اقتصادی با میانگین(M=3.66) و کمترین تاثیر را اثرات زیست­محیطی با میانگین (M=2.96) داشته است. همچنین یافته­ها نشان داد که از بین اثرات مثبت و منفی، بیشترین تاثیر گسترش خانه­های دوم مربوط به اثر اقتصادی منفی با (M=4.12)  وکمترین تاثیر را اثر مثبت زیست­محیطی با میانگین(M=2.82) داشته است.
 
محمود محمدی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

فقر به عنوان یکی از مهمترین آسیب­های اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی شناخته شده و ارتباط معناداری نیز با زندگی روستایی دارد. به همین جهت بررسی عوامل موثر در کاهش فقر می­تواند سیاست­گذاران را در اتخاذ تصمیمات مناسب­تر برای توسعه مناطق روستایی یاری کند. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات اقتصادی سواحل مکران در کاهش فقر مناطق روستایی چابهار می­باشد. به این منظور، پژوهش حاضر بر حسب نوع روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم­افزار SPSS و مدل F-VIKOR استفاده شده است. نتایج نشان داد، وضعیت حدودی اقلام مصروفی (غذا با مقدار میانگین 12/3، آموزش با مقدار میانگین 31/3، ابزارآلات مصرفی با مقدار میانگین 14/3، بهداشت و درمان با مقدار 34/3، حمل و نقل با مقدار 34/3) متوسط رو به زیاد و سایر اقلام مانند (تفریح و مسافرت با مقدار میانگین 2/10، سپرده­گذاری با مقدار 11/2، خدمات با مقدار 22/2، زمین با مقدار 19/2، دامداری با مقدار 22/2، پوشاک با مقدار 24/2، مسکن با مقدار 22/2) متوسط میباشند. سایر نتایج نشان داد، در روستاهای مورد مطالعه از تعداد افراد فقیر به غیرفقیر در سال­های اخیر نسبت به سال‌های قبل افزایش یافته است و درصد بسیار کمی از افراد فقیر شده­اند، همچنین نتایج نشان داد، بین شاخص­های اقتصاد سواحل مکران و کاهش فقر در بین خانوارهای روستایی مطرح شده ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد، بر این اساس، ظرفیت­های گردشگری سواحل مکران با مقدار تغییرات احتمالی 36781/0 بیشترین و توسعه صنایع با تغییرات احتمالی 2087/0، کمترین میزان تاثیر را در تغییرات پیش­آمده از فقیر به غیرفقیر به خود اختصاص داده است. در نهایت نتایج نیز نشان داد، روستاهای تیس با مقدار وزن (1) و روستای شهرک مسکونی گواتر با مقدار وزن (000/0)، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تاثیرپذیری را از اثرات اقتصادی سواحل مکران به خود اختصاص داده­اند.
 
محمد بیرانوند، اسماعیل تقوی‌زیروانی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی محیط زیستی گردشگری خانههای دوم در کالایی شدن فضای روستا شهر گلدشت شهرستان بروجرد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بر اساس مشاهدات مستقیم، پیمایش و توزیع پرسشنامه میباشد نوع اطلاعات مورد بررسی پژوهش صفت (کیفیت) اسمی ترتیبی در مقیاس لیکرت می باشد جامعه آماری آن تمام ساکنان ناحیه روستا شهری گلدشت بوده است که در سرشماری سال 1395 برابر 3261 نفر بودهاند که به تناسب جمعیت سه روستا پرسشنامه توزیع گردید. برای تخمین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شدهاست که مطابق این فرمول تعداد نمونه 344 نفر برآورد شدهاست. همچنین از روش نمونه گیری غیر احتمالی و تصادفی ساده در سطح منطقه روستا شهری استفاده شدهاست و با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. همچنین از تصاویر ماهوارهای گوگل ارث برای تحلیل دقیق اثرات کالبدی محیط زیستی بهره گرفته شد. یافتهها نشان دادند که گردشگری خانههای دوم با اثرات مثبت و منفی گوناگونی در تشدید کالایی شدن فضا نقش دارد که در شاخص اجتماعی؛ افزایش مصرفگرایی، کاهش مهاجرت، احساس خصوصی شدن منطقه، در شاخص اقتصادی؛ افزایش قیمت زمین و مسکن، افزایش درآمد، بهبود وضعیت اشتغال و در شاخص کالبدی زیستمحیطی تشدید تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و تجاری، بهبود کیفیت مسکن و گسترش بافت مسکونی از جمله عوامل تأثیرگذار در کالایی شدن فضای روستا شهر گلدشت شهرستان بروجرد میباشند. نتایج بیانگر این است که متغیر زمین بهعنوان یک کالای سرمایه ای و نه مصرفی از طریق گردشگری خانههای دوم سبب تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی و  نتیجتاً ساخت و سازهای مسکونی، ویلایی و انواع تالارهای پذیرایی شده است.

لیلا شالی، محمدباسط قریشی، نصرالله مولائی‌هشجین،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

روستاها در گذر زمان، تغییر و تحولاتی را از نظر مساحت، مکان، کالبد، کارکرد، تعداد جمعیت، دین و مذهب، زبان و فعالیت اقتصادی تجربه کرده و میکنند هر چند که بیشتر این رخدادها کند و آرام هستند اما گاه بروز عواملی چون جنگ، فعالیتهای عمرانی، دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی، سرعت تغییر و تحولات را بخصوص از نظر کالبد، کارکرد و فعالیت اقتصادی بسیار تند میکند. بیماریهای همهگیر، در سالهای دور، عاملی تاثیر گذار بر تحول روستاها بخصوص از نظر جمعیت بوده است اما مهمترین تاثیر آخرین بیماری همهگیر (کووید 19) بر فعالیتهای اقتصادی و درآمد روستاها بوده است که بارزترین پیامد ظاهری آن، محدودیت ارتباط بین افراد و آمد و شد در سطوح مختلف و در نتیجه رکود فعالیتهای گردشگری و تاثیر شدید بر اقتصاد مقصدهای گردشگری بود. هدف این پژوهش، بررسی اثرات کووید 19 بر فعالیت اقتصادی و درآمد خانوارهای روستایی در روستاهای گردشگرپذیر شهرستان لنگرود است. روش پژوهش، توصیفی-  تحلیلی و روش گردآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل متغیرهای وابسته (فعالیت اقتصادی، اشتغال و درآمد)، مطالعات میدانی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه خانوار و روستا است. در شهرستان لنگرود، 10 روستا از نظر گردشگری اهمیت دارند یافتههای پژوهش نشان داد که در اوج بحران کووید 19، فعالیتهای گردشگری در هر ده روستا دچار رکود شدید شده و این موضوع، علاوه بر کنشگران گردشگری، بر درآمد تعداد دیگری از خانوارها نیز تاثیر داشته است. پیش از انتشار ویروس کرونا، کشاورزی، مهمترین منبع درآمد برای خانوارها در روستاهای مورد مطالعه بوده اما گردشگری نیز نقش مهمی در اقتصاد این روستاها داشته است بطوریکه گردشگری مهمترین منبع درآمد برای 20.7 درصد و دومین منبع درآمد برای 31.6 درصد خانوارها بوده است. با همهگیری کووید 19، درآمد 71.7 درصد حانوارها کاهش یافت، میزان تغییر درآمد 26.3 خانوارها قابل توجه نبوده است و درآمد دو درصد خانوارها افزایش یافته است.
 
علی حسنوند، محسن عارف‌نژاد،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

اهمیت توسعه و پیشرفت روستا جهت دستیابی به امنیت غذایی، مساعدت به بخش صنعت و نیز نقش صادرات غیر نفتی روستا در تولید ناخالص کشور و ایجاد فرصت‌های شغلی نشان دهنده اهمیت توسعه مناطق روستایی در توسعه ملی کشور است، لذا هدف از این تحقیق تهیه نگاشت فازی عوامل موثر بر توسعه پایدار اقتصادی در روستا با مطالعه روستاهای استان لرستان صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع، توصیفی پیمایشی می‌باشد. روش جمع‌آوری داده‌ها آمیخته می‌باشد که در مرحله اول داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمع‌آوری گردید و در مرحله‌ی دوم محاسبات مناسب با استفاده از مراحل روش نقشه نگاشت فازی انجام شد. نمونه آماری شامل 18 نفر از خبرگان فعال در سازمان های جهاد کشاورزی، کمیته امداد، میراث فرهنگی و اعضای هیات علمی گروه اقتصاد و توسعه و ترویج دانشگاه لرستان می‌باشند به روش نمونه‌گیری گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. پس از بررسی و تحلیل یافته ها مشخص گردید که شناسایی مزیت های رقابتی روستاها بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار اقتصادی روستاها دارد و پس از آن عواملی مانند جذب سرمایه گذار خصوصی، ایجاد خوشه های صنعتی در روستاها و فرهنگ سازی در راستای حمایت از سرمایه گذاران غیر بومی در رتبه های بعدی قرار دارند.
 
ارسطو یاری حصار، بهرام ایمانی، مهسا خانبابایی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

اعتبارات خرد از برنامه‌های مهم جهت فقرزدایی و توسـعه در سطح دنیا بـوده به‌طوری‌که از آن با عنوان "انقلاب اعتبارات خرد" نام می‌برند. برنامـه اعتبـارات خـرد بـا ایجـاد گسـترش فعالیت‌های درآمدزا برای قشرهای آسیب‌پذیر می‌باشد. در این پژوهش به عوامل بازدارنده و پیش برنده بهره‌مندی از اعتبارات خرد روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش هیر) و تأثیر آن بر روی عوامل بازدارنده شاخص‌های بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، اداری- مدیریتی، فردی و هم‌چنین تأثیر آن بر روی عوامل پیش برنده شاخص‌های بعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، اداری- مدیریتی و فردی پرداخته شده است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به‌صورت کتابخانه‌ای و میدانی (پرسشنامه‌ای)تهیه شده است. نتایج حاصل از آزمون معادلات تحلیل ساختاری در روستاهای مورد مطالعه نشان داد که در میان عوامل بازدارنده به ترتیب بعد اداری- مدیریتی با 94/0 درصد، بعد اقتصادی با 92/0 درصد، بعد فردی با 89/0 درصد و بعد اجتماعی- فرهنگی با 84/0 درصد بیشترین میانگین و در بین عوامل پیش برنده به ترتیب بعد فردی با 95/0 درصد، بعد اقتصادی با 93/0 درصد، بعد مدیریتی- اداری با 90/0 درصد و بعد اجتماعی- فرهنگی با 88/0 درصد به ترتیب بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده‌اند. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که این عوامل می‌توانند نقش مهمی در بازدارندگی و پیش برندگی بهره‌مندی از اعتبارات خرد روستایی در منطقه مورد مطالعه داشته باشند.
 
عبدالناصر سیدزاده، مریم کریمیان‌بستانی، معصومه حافظ‌رضازاده،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

هدف این تحقیق تحلیل فضایی مبلمان و مسکن در نواحی روستاشهری با رویکرد توسعه پایدار در سراوان با منطق فازی می­باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و بر اساس مأهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است. در این تحقیق جهت شناسایی و غربالگیری شاخص­ها از تکنیک دلفی، جهت اولویت­بندی معیارها و زیرمعیارها از تکنیک  AHPفازی و همچنین جهت اولویت­بندی گزینه­ها از تکنیک تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد مهمترین شاخص­های تحلیل فضایی مبلمان شهری عبارتند از: شاخص مبلمان شهری، شاخص نما و شاخص­های زیباسازی شهری. جهت اولویت‌بندی این عوامل از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) فازی استفاده شده است. براین اساس مشخص گردید معیار مبلمان شهری در اولویت اول، شاخص نما در اولویت دوم و شاخص­های زیباسازی شهری در اولویت سوم قرار می­گیرد. همچنین در اولویت­بندی نهایی شاخص‌ها مشخص گردید شاخص آراستگی شهری با وزن نهایی 0.0727 در اولویت نخست، شاخص لبه با وزن نهایی 0.0638 در اولویت دوم و خط آسمان با وزن 0.0631 در اولویت سوم قرار می­گیرد. در نهایت بر اساس نتایج حاصله از تکنیک تاپسیس فازی مشخص گردید گزینه زیباسازی شهری دارای بالاترین وزن بوده و در جایگاه اول قرار می­گیرد.
 
سید حبیب راضی، تیمور آمار، نصرالله مولایی‌هشجین،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

روستاها به عنوان یکی از بسترهای سکونتگاهی انسان و مخاطرات محیطی به عنوان پدیده طبیعی از مهمترین مباحث جغرافیا در حوزه برنامه­ریزی فضایی می­باشند. در همین راستا پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی راهبردی ایمنی سکونت­گاه­های روستایی( نمونه موردی روستاهای شهرستان تهران ) می­باشد. با توجه به آرمان‌های نیل به توسعه پایدار، ارتقاء کیفیت زندگی، رفاه و توسعه اجتماعی و محیطی، لازم است که مخاطرات طبیعی و آسیب‌پذیری نسبت به آن در کانون مباحث توسعه و برنامه‌ریزی در ابعاد مختلف بخشی و فضایی و نیز در سطوح مختلف محلی تا ملی و بین‌المللی قرار بگیرد. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می­باشد. جمع­آوری  داده­ها و اطلاعات بصورت میدانی(پرسشنامه به روش دلفی) و اسنادی انجام شده است تجزیه و تحلیل اطلاعات با آمار توصیفی و استنباطی و مدل SWOT و AHP انجام شده است نتایج تکنیک دلفی پژوهش نشان می­دهد که در مدیریت ایمنی مراکز روستایی هیچ الگو و طرحی مؤثری وجود ندارد.  این مراکز به لحاظ خدمات ایمنی و آتش نشانی به مراکز شهری وابسته هستند و در نتیجه موجب اسیب­پذیر بالا این مراکز در قبال مخاطرات می­شود. تحلیل همبستگی پژوهش هم نشان می­دهد که فاصله مراکز روستایی از تهران با برخورداری از خدمات ایمنی رابطه معکوس وجود دارد. و همچنین هر چقدر مخاطرات محیطی روستا بالاتر است به همان میزان وابستگی شغلی و درآمدی آن روستا به تهران بیشتر می­باشد.
 
حامد بیدل، سیدسعیدرضا احمدی زاده، جواد طیبی، مهدی غلامعلیفرد،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

شهرها هرروز گسترده‌تر می‌شوند و نواحی پیرامون خود را با تغییر کاربری تحت تاثیر قرار می­دهند درحالی‌که پیش‌بینی و یافتن عوامل مؤثر بر روند رشد شهری هرروز اهمیت بیشتری می‌یابند. به این منظور برنامه‌ریزی برای رشد شهری با مدلسازی و پیش بینی تغییر کاربری و توسع هشهری به‌منظور هدایت مدیریت‌شده و حفاظت از محیط‌زیست و کاربری­ها نیازمند درک صحیح از علل و پیامدهای رشد شهری است. در این راستا مدل‌های توسعه شهری و تغییر کاربری توسعه می‌یابند تا درک بهتری از چگونگی رشد شهری به انسان بدهند. الگوریتم گرگ خاکستری(GWO) یک الگوریتم فرا ابتکاری الهام گرفته از طبیعت برای بهینه‌سازی انتخاب در مسائل پیچیده است که بر اساس زندگی اجتماعی گرگ‌های خاکستری توسعه‌یافته است. در این پژوهش مدل سلول‌های خودکار شهری با الگوریتم گرگ خاکستری به‌عنوان ابزار کالیبراسیون و بهینه‌یابی در مدل توسعه شهری مشهد تلفیق و تغییر کاربری نواحی پیرامونی شهر مشهد شبیه‌سازی شد. در این مدل نواحی روستایی شمال و شمال غرب مشهد بیش از سایر نواحی تحت تأثیر توسعه شهری قرار گرفته‌اند. مدل توسعه‌یافته در پژوهش حاضر موفق شد طی 20 نسل به میزان 72.13 شاخص کاپا به‌عنوان تابع هدف دست یابد. مقادیر بهینه حاصل از اجرای الگوریتم گرگ خاکستری برای شهر مشهد ارائه‌شده است.
 
حسین حیدری، محمد قاسمی سیانی، احمد شکیبا، جواد مداحی، سعید کبیری، علی رنجبرکی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

سرمایه اجتماعی یکی از بنیان‌های توسعه روستایی بوده و نقش اساسی در توسعه اجتماعات روستایی دارد. به همین منظور تلاش شده است وضعیت سرمایه اجتماعی در روستاهای شهرستان ملکشاهی به عنوان پیش‌زمینه توسعه مورد تحلیل قرار گیرد. سرمایه اجتماعی در این پژوهش در سه بعد مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی مورد سنجش و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری ساکنان روستاهای زیر 20 خانوار شهرستان ملکشاهی است. حجم نمونه برابر با 238 نفر از ساکنان روستاهای شهرستان ملکشاهی است که با جدول مورگان تعیین شده است. روش نمونه‌گیری نیز تصادفی است. یافته‌های پژوهش نشان داد که در بین ابعاد سرمایه اجتماعی، میزان انسجام اجتماعی نسبت به ابعاد مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی بالاتر است. رتبه‌بندی روستاهای مورد بررسی نشان داد که روستاهای وری‌علی نظر و گل‌گل علیا دارای بالاترین سرمایه اجتماعی و روستاهای درگه و پل شکسته نیز پایین‌ترین سرمایه اجتماعی را دارا هستند. وضعیت سرمایه اجتماعی به تفکیک دهستان نیز نشان داد که دهستان کبیرکوه دارای بالاترین میزان سرمایه اجتماعی و دهستان شوهان پایین‌ترین میزان سرمایه اجتماعی را دارد.
 
حسن مؤمنی، سمیرا جولایی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

روستاهای هالیدی پدیده­ای نوظهور است که با عوامل شهرگریزی در پیرامون کلانشهرها شکل می­گیرد و در آن جمعیت ساکن دائمی در روستا از تعداد انگشتان دست نیز کمتر بوده و در مقابل جمعیت شناور در روزهای تعطیل به ویژه در پایان هفته، ظرفیت اسکان را در روستا اشباء و حتی سرریز می­کنند. این پدیده به شدت در نواحی روستایی اطراف شهرهای پرجمعیت درحال بروز و ظهور است. از مناطق متأثر از پدیده روستاهای هالیدی می­توان به قلمرو کردان و سکونتگاه­های خوش آب و هوای پیرامونی آن اشاره نمود. این پژوهش با هدف بررسی دلایل و علت­های ایجابی در بررسی روستاهای هالیدی در قلمرو کردان تهیه شده و در آن از روش تحلیل مضمون استفاده گردیده است. در نتایج نخستین پژوهش حاصل شده از مشارکت 25 تن از افراد مرتبط به روش مشاهده مشارکتی، مجموعاً 9 مضمون پایه­ای کسب شد که از مفاهیم مختلف با میزان فراوانی متغیر شکل­گرفته­اند. همچنین نتایج حاصله از تشریح مضامین پژوهش در ارتباط با شکل­گیری روستاهای هالیدی نشان می­دهد که این روستاها اغلب در پیرامون مناطقی با ویژگی­های طبیعی متمایز کننده و جغرافیای منحصر بفرد، با انباشت سرمایه و شرایط سهل دسترسی و دارای امنیت ایجاد می­شوند. اما از آنجایی که عملاً در این سکونتگاه‌ها تولید به ندرت اتفاق می­افتد نه می‌توان آنها را دارای کارکرد روستایی دانست و نه شهری، هرچند که در این پژوهش از این پدیده به عنوان روستاهای هالیدی یاد شده است. بنابراین این اتفاق موجب تخریب بسیاری از ارزش­های ملموس و ناملموس اصیل به یادگار مانده از گذشته زیست این چنین روستاهایی است.
 
کوثر گرامی، مجید یاسوری، مهدی حسام،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

زیست‌پذیری به عنوان مفهومی با تعریف فضای مناسب برای کار و زندگی با تعدادی از مفاهیم دیگر مانند پایداری، کیفیت زندگی و اجتماع‌های سالم در ارتباط است. از آنجا که زیست‏پذیری از شروط لازم برای دست‏یابی به توسعه پایدار است، بنابراین ارزیابی و سنجش آن در حوزه برنامه‏ریزی برای روستاها اهمیت بسیاری دارد. از این رو تحقیق حاضر با هدف تحلیل زیست‌پذیری روستاهای بخش کومله انجام گردید. نوع پژوهش کاربردی، روش مورد استفاده آن توصیفی- تحلیلی و داده‏ها با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی گردآوری شده است. نتایج آزمون اسپیرمن مشخص کرد که بین شاخص‌ها (بجز شاخص اجتماعی-شاخص کالبدی) همبستگی وجود دارد. نتیجه آزمون دوجمله‌ای مشخص نمود که تفاوت معناداری بین احتمال آزمون شده و احتمال مشاهده شده در همه‌ی شاخص‌ها وجود دارد. با استفاده از آزمون فریدمن شاخص‌های زیست‌پذیری در منطقه مورد مطالعه مورد سنجش قرار گرفت که شاخص‌های زیست‌محیطی، شاخص اجتماعی، شاخص کلبدی-فضایی، شاخص مدیریتی، شاخص خدمات و زیرساخت ها و شاخص اجتماعی به ترتیب در جایگاه‌های اول تا ششم قرار گرفتند. رابطه‌ی بین میزان فاصله از مرکز شهر و شاخص‌های زیست‌پذیری با آزمون همبستگی اسپیرمن سنجیده شد که نتایج نشان داد بین متغیر فاصله و شاخص مدیریتی رابطه معناداری وجود ندارد. در ادامه‌ روستاهای منطقه مورد مطالعه بر اساس شاخص های ارزیابی رتبه­بندی گردیدند.
 
جواد زحمت کش ممتاز، حسن افراخته، وحید ریاحی، مجتبی قدیری معصوم،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

هدف این‌ پژوهش‌، شناسایی متغیرهای نهادی مؤثر بر کارآفرینی ناحیه روستایی نسا در شهرستان کرج است. این پژوهش‌ براساس هدف، بنیادی - کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده­ها توصیفی-پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش ساکنان دهستان نسا است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 216 n= محاسبه شده است و توزیع آن در میان روستاها بر اساس انتساب متناسب با تعداد خانوارها در هر روستا بود و نمونه­ گیری نیز با روش تصادفی ساده انجام شد. در این پژوهش از تکنیک آماری تحلیل عاملی تاییدی به منظور بررسی روایی پرسشنامه با استفاده از شاخص­های بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد و پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد ارزیابی قرار گرفت. ­در ­این پژوهش از تکنیک آماری مدل­سازی معادلات ساختاری برای آزمون مدل مفهومی استفاده شد و رابطه متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. یافته ­های پژوهش در خصوص وضعیت کارآفرینی نشان می­دهد، خوداشتغالی با رویکرد کسب و کارهای خرد خانوادگی و عمدتا فاقد نوآوری، فعالیت غالب کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه بوده است. نتایج مدل مفهومی پژوهش، نشان از تاثیر قوی عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی داشت (01/0>p). ضریب استاندارد یا شدت تاثیر برابر با 71/0 بود.  بر این اساس مشخص شد، عوامل نهادی دارای تاثیر معنی‌داری بر کارآفرینی روستایی است. نتایج پژوهش نشان داد که جهت تاثیر عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی مثبت است و بیانگر این است که افزایش و ارتقاء عوامل نهادی با بهبود کارآفرینی روستایی همراه است.
 
علی اکبر عنابستانی، مرتضی ذوالفقاری، جمیله توکلی‌نیا،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

مفهوم روستای هوشمند یک نوآوری در برنامه‌ریزی پایدار روستا است که توسعه دانش‌بنیان از طریق یادگیری مداوم منابع انسانی به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از توسعه منابع در مناطق روستایی را تقویت می‌کند. اگرچه روستاهای هوشمند و شیوه‌های آن‌ها در مقایسه با شهرهای هوشمند دیرتر موردتوجه قرارگرفته است، اما مردم انتظارات زیادی از توسعه پایدار مناطق روستایی از طریق ابتکار و عمل به روستای هوشمند، به‌ویژه در شرایط فعلی جهانی و عصر ارتباطات دارند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثرگذاری رهیافت روستای هوشمند بر توسعه پایدار سکونتگاه‌های روستایی پیراشهری کلان‌شهر تهران در محدوده شهرستان اسلامشهر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق شامل 12 سکونتگاه پیراشهری کلان‌شهر در شهرستان اسلامشهر با جمعیت 34574 نفر در قالب 10340 خانوار است که بیش از 95 درصد از جمعیت روستایی شهرستان را شامل می‌گردد. برای برآورد حجم نمونه مورد پرسشگری در روستاها با استفاده از فرمول و در سطح اطمینان 95 درصد، 260 خانوار روستایی به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر رهیافت روستای هوشمند بر توسعه پایدار سکونتگاه‌های پیراشهری، از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم‌افزار Smart PLS استفاده گردید. با توجه به نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بیش از 58/2 بوده یعنی رابطه معنادار و غیرمستقیم است؛ بدین ترتیب رهیافت روستای هوشمند بر توسعه پایدار سکونتگاه‌های روستایی تأثیر مثبت و معناداری دارد. مؤلفه‌های مدیریت و حکمرانی هوشمند و سلامت هوشمند به ترتیب با ضرایب 159/0 و 152/0 بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار روستایی را داشته‌اند و مؤلفه‌های محیط هوشمند و کشاورزی هوشمند نیز به ترتیب با ضرایب 121/0 و 131/0 کمترین تأثیر را بر توسعه پایدار سکونتگاه‌های روستایی داشته‌اند و درمجموع متغیر رهیافت روستای هوشمند 49 درصد از واریانس متغیر توسعه پایدار روستایی را پیش‌بینی می‌کند.
 
رضا منافی آذر، جواد رزمی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

دامپروری از اصلی­ترین بخش­های تولید مواد پروتئینی و لبنی بوده و بعد از زراعت و باغداری بالاترین سهم را در ارزش افزوده کشاورزی دارد. رشد جمعیت و تحقق امنیت غذایی، توسعه این زیربخش را ضروری ساخته­است. راهبرد نوین مورد توجه سیاستگذاران و برنامه­ریزان برای ارتقای مزیت رقابتی این بخش "کاربست رهیافت خوشه های فعالیتی" است که همکاری و رقابت بنگاه­های تجمیع­یافته در یک محدوده جغرافیایی و رقابت­پذیری و کارایی آنها را محقق می­سازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به­لحاظ روش­شناسی رویکرد انتقادی و مبتنی پراگماتیسم بوده و از روش تحقیق آمیخته (کمی و کیفی) بهره گفته شد. از تکنیک­های پرسشنامه و مصاحبه­های نیمه­ساخت­یافته به منظور ارزیابی ساختار خوشه فراورده­های دامی منظومه روستایی باروق بهره­گرفته­شد. برای تحلیل داده­ها از روشهای آمیخته متوالی (تحلیل­های شبکه اجتماعی و سلسه مراتبی در نرم­افزارهای NodExcel و ExpertChoice) استفاده شد. نتایج نشان داد از بین عوامل پنجگانه شکل­گیری خوشه، تمرکز جغرافیایی و ارتباطات بین­بنگاهی بیشترین اثرگذاری را دارند. علیرغم وجود عناصر ضروری برای توسعه خوشه­ای مانند تمرکز جغرافیایی تأمین­کنندگان، تولیدکنندگان، واحدهای فراوری و بازار، برای تشکیل خوشه «ارتباطات افقی و عمودی بین­بنگاهی، محیط نهادی و استراتژی خوشه» دارای نارسایی است. تراکم شبکه 0.191 برای گرافی با 16 رأس و 23 یال بسیار پایین­تر از واحد(1) بوده و نشانگر شبکه ناقص خوشه در وضع موجود است. این کاستی­ها با کاربست استراتژی­هایی مانند "نظارت بر بهره­برداری مسئولانه و حفاظت از مراتع"، "افزایش و تقویت صنایع تکمیلی بخش دامپروری و ایجاد ارتباطات بین بنگاهی" می­تواند حلقه­های مفقوده زنجیره ارزش فراورده­های دامی را تعبیه نماید و فعالیت خوشه را میسر کرده و گامی برای توسعه ناحیه­ای فراهم بسازد.
 

صفحه 26 از 27     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb