538 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
امیرحسین علی بیگی، رضوان قنبرعلی،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده
مشارکت در یادگیری، توسعه تکنولوژی و توسعه آگاهانه روشهای نوین کشاورزی، اثر مهمی بر بهرهوری کشاورزان به ویژه کشاورزان سنتی دارد. هدف این مقاله بررسی تأثیر ترویج دانش کشاورزی بر عملکرد کشاورزان گندمکار شهرستان کرمانشاه است. جامعه آماری تحقیق شامل 189 نفر از گندمکارانی است که در برنامه مدرسه در مزرعه شرکت داشتند و 3897 نفر از گندمکارانی که در این برنامه شرکت نداشتند. جهت انتخاب نمونهها از روش نمونه تصادفی استفاده شد. روایی ابزار پژوهشاز طریق اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی ومتخصصان وکارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه به دست آمد. آزمون مقدماتی و اعتبار پرسشنامه ازطریق تکمیل ٣٠ پرسشنامه به وسیله گندمکاران در یکی از شهرستانهای خارج از نمونه آماری و ضریب اطمینان آلفای کرونباخ 85/0درصد محاسبه گردید. نتایج نشان داد اجرای رهیافت مدرسه در مزرعه در منطقه مورد مطالعه تأثیر قابل توجهی بر دانش و درآمد کشاورزان داشته است. نتایج آزمون t نیز حاکی از آن است که از لحاظ سن، میزان تحصیلات و میزان اراضی آبی تفاوت معنی داری بین دو گروه کشاورزان شرکتکننده و غیرشرکتکننده در برنامه مدرسه در مزرعه، وجود دارد. بررسی ویژگیهای ارتباطی گندمکاران نیز نشان داد، تماس بیشتر گندمکاران با مروجین، شرکت در کلاسهای ترویجی، توصیه کشاورزان همسایه و رهبران محلی بر شرکت گندمکاران در برنامه مدرسه در مزرعه تأثیر دارد. به علاوه نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای دانش کنترل بیولوژیکی، میزان تحصیلات، تماس با مروجین، استفاده از رسانههای انبوهی و میزان اراضی آبی توانسته اند 4/73 درصد از تغییرات متغیر میزان پذیرش را تبیین نمایند.
مهدی پورطاهری، عبدالرضا رکن الدین افتخاری، مهناز رهبری،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده
ویژگیهای نهفته در منابع تولیدی و محصولات کشاورزی تولید شده، امکان تحولی را فراهم میسازد که بخش کشاورزی بتواند از راههای مختلف، نقش اساسی و محوری خود را در فرآیند توسعه و بالاخص توسعه روستایی ایفا نماید. بنابراین با توجه به قابلیتهای خاص هر منطقه، نقش برجسته برخی از محصولات در ایجاد فرصتهای شغلی مناسب، خدمات عمومی و توسعه زیرساختهای روستایی و به طور کلی توسعه روستایی را نمیتوان نادیده گرفت. در این تحقیق، با توجه به اهمیت محصول پسته در زندگی ساکنان نواحی روستایی دهستان دامنکوه در شهرستان دامغان، به مطالعه آثار اقتصادی و اجتماعی کشت پسته بر روستاها و کشاورزان پرداخته است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. نمونه مورد مطالعه، 318 خانوار پستهکار است که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان داد که آثار اقتصادی کشت پسته در شاخصهای رفاه اقتصادی، امنیت اقتصادی و کیفیت اشتغال، نسبت به آثار اجتماعی کشت پسته در شاخصهای مشارکت و سرمایه اجتماعی در منطقه مورد مطالعه، بیشتر میباشد و هم چنین بین ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی کشاورزان پستهکار در شاخصهای سن، سابقه کشت، میزان تحصیلات، میزان آشنایی با بازار، میزان استفاده از مکانیزاسیون، میزان سرمایهگذاری، تحول اراضی زیر کشت، میزان استفاده از اعتبارات بانکی، میزان استفاده از خدمات مشاورهای، تعداد افراد تحت تکفل، میزان سطح زیر کشت، عملکرد محصول در هکتار، استفاده از روشها و نهادههای جدید، انگیزه کشت و مالکیت اراضی مورد بهره برداری، و آثار اقتصادی و اجتماعی کشت پسته در منطقه مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد.
علی شمس الدینی، جواد اطاعت، هومان شهریور،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده
یکی از مهمترین شاخصها در توسعه سکونتگاههای روستایی، تمایل گسترده به مشارکت مستمر روستائیان در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. در این راستا و در جوامع سنتی مشاهده میشود که مشارکت سیاسی افراد به ویژه روستانشینان منجر به آگاهی بالا و توسعۀ همهجانبه اقتصادی و اجتماعی روستاها نمیشود؛ بلکه علاوه بر ایجاد کشمکش و افزایش اختلافات درونی، عرصهای برای سهم خواهیهای اقتصادی و خدماتی است. در منطقهی ممسنی از توابع استان فارس ملاکهای مشارکت افراد بر اساس معیارهای جامعه باز نیست، بلکه اصل مشارکت سیاسی افراد بر پایههای طایفهای و توقعات ایلی استوار است. در این مقاله تلاش شده است تا با واکاوی روند مشارکت سیاسی روستائیانِ منطقه با توجه به هویت طایفهای، به اثر مشارکت روستائیان در خدماترسانی اقتصادی و اجتماعی به روستاها پرداخته شود. در این راستا تعداد 90 نفر از سرپرستان خانوار چهار روستای بالاتر از 1000 نفر جمعیت، از طوایف منطقه به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. به منظور تحلیل دادهها در یک حالت تطبیقی میزان مشارکت روستاییان در انتخابات و هم چنین رابطهی بین هویت طایفهای نمایندگان مجلس و خدمات متفاوت ارائه شده به روستاها مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان داد بیش از 85 درصد از رأی دهندگان منطقه با تکیه بر هویت طایفهای کاندیداها به انتخاب نماینده خود دست زدهاند. هم چنین خدماترسانی و توزیع منافع و منابع اقتصادی- رفاهی در روستاهای مورد مطالعه با انتخاب نماینده از یک طایفهی خاص و نگاه ویژهی نماینده به روستاهای هم طایفه عموماً ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد.
علی اکبر نجفی کانی، نوشین صادقی، مریم رحمانی،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده
با گسترش شتابان و رشد بیرویه شهرهای کشور در طی چند دهه اخیر، روستاهای مجاور و یا نزدیک این سکونتگاهها رفته رفته به شهرها ملحق شدند. بدین ترتیب روستاهای الحاقی که بدون برنامهریزی و خودجوش به محدوده قانونی شهرها محلق شدند، زمینه را برای حضور و گسترش هر چه بیشتر اسکان غیررسمی در حاشیه شهرها فراهم ساختند. پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع و چالشهای فراروی توسعه روستاهای الحاقی به میزان رضایت حاشیهنشینان از امکانات موجود و از ارائه خدمات از سوی مسئولان شهری در شهر گرگان در دو روستای اوزینه و انجیراب پرداخته است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بوده است. از دو روش اسنادی و میدانی برای جمعآوری دادهها استفاده شده است. به منظور سنجش مولفهها و متغیرهای تحقیق، از آزمونهای کای اسکوئر، رگرسیون لجستیک، فای وT مستقل استفاده شد. با نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل دادهها صورت پذیرفت. نتایج نشان داد بین شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی با میزان توسعهیافتگی روستاهای الحاقی رابطه معناداری وجود دارد و علاوه برآن مهاجرت و تبعات ناشی از آن در ناحیه مورد مطالعه به عنوان مهمترین مانع و چالش فراروی توسعه فضایی این روستاها در حاشیه شهر محسوب میگردد. در ضمن با بررسی میزان رضایت مردم از عملکرد سازمانهای ذیربط در سطح محلات میتوان اذعان داشت که سیاستهای دستگاههای اجرایی به منظور پیشرفت و توسعه روستاهای الحاقی،کارآمد نبوده و بر مسائل و مشکلات ناحیه مورد مطالعه افزوده میشود.
کیومرث زرافشانی، لیدا شرفی، شهپر گراوندی، پرستو قبادی،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده
در عصر حاضر بسیاری از برنامهریزان، گردشگری روستایی را فعالیتی بسیار مهم برای توسعه روستاها معرفی کردهاند و هموارهآن را از دیدگاههای گوناگون مورد توجه قرار دادهاند؛ به طوری که اقتصاددانان صنعت گردشگری را صادرات نامرئی نامیدهاند. این صنعت، فعالیتی گسترده است که تأثیرات اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی مهمی را با خود به همراه دارد. لذا برنامهریزی در جهت توسعه گردشگری روستایی، نیازمند شناخت آثار و پیامدهای آن از دیدگاه جامعه میزبان میباشد که در نهایت همین امر منجر به توسعه پایدار منطقه میگردد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثرات گردشگری بر جامعه میزبان در منطقه ریجاب واقع در استان کرمانشاه است. حجم نمونه 270 نفر برآورد شد که از این میان، 200 پرسشنامه به روش تصادفی ساده جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی این تحقیق نشان داد که توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه دارای چهار پیامد عمده میباشد. این پیامدها عبارتند از: درآمدزایی، ایجاد مشکلات زیستمحیطی، توسعه فرهنگی و کاهش سرمایه اجتماعی. نتایج این مطالعه میتواند دستاوردهایی برای سازمان جهانگردی و گردشگری به همراه داشته باشد. بدین معنا که با بکارگیری نتایج این مطالعه میتوان اثرات مثبت گردشگری را تقویت و پیامدهای منفی آن را کاهش داد.
حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
بیکاری یکی از چالشهای پیش روی برنامهریزان در اکثر مناطق جهان میباشد. در ایران نیز بیکاری و کاهش میزان بیکاری یکی از اهداف اصلی برنامههای دولت مطرح شده است. شاخصهای مربوط به فعالیت نشان از تغییرات بیکاری طی زمان دارد. از این رو تحقیق حاضر در پی الگوی فضایی تغییرات مکانی بیکاری در نواحی روستایی کشور است. برای انجام تحقیق از مدل آزمونی تی استودنت استفاده شده است که میتواند آزمون تغییرات فضایی-مکانی را در سطح محلی انجام دهد. برای انجام تحقیق از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 و 1390 استفاده شده است. این اطلاعات در قالب بخشهای سال 1390 باهم تلفیق شدند و شاخصسازی روی آنها انجام شده است. نتایج تحقیق حکایت از نابرابریهای فضایی اشتغال و بیکاری در نواحی روستایی دارد. هم چنین مشخص شد که بهبودهایی در زمینه اشتغالزایی در روستاها بوجود آمده، ولی اختلافات فضایی مشهودی قابل مشاهده است. به علاوه میزان اشتغالزایی برای زنان کمتر و محدودتر بوده و تفاوتهای فضایی- جنسیتی در زمینه اشتغال در نواحی روستایی کشور مشهود است.
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
علیرضا خواجه شاهکوهی، مهدی حسام، مهدی چراغی، حدیثه آشور،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
پیدایش فرصتهای جدید به منظور توسعه محلی و منطقهای در گرو استفاده از ابزار مهم توسعه صنعتی است. یکی از صنایعی که میتواند در استانهای با قابلیت کشاورزی در کشور ایجاد شود صنایع تبدیلی بخش کشاورزی میباشد. صنایع وابسته به کشاورزی را میتوان به عنوان شرط لازم و محرک توسعۀ این بخش، محسوب داشت. در واقع صنعتی شدن کشاورزی و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی دارای ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر میباشد. به طوری که نوع جدیدی از صنعت برای دستیابی به توسعه پایدار را به وجود میآورد. تصمیمگیری درباره این که چه صنایعی در چه مکانی احداث شود از موارد بسیار با اهمیت به شمار میرود. استان گلستان با برخورداری از منابع آب فراوان، اقلیم مناسب و اراضی حاصلخیز و مستعد از قطبهای کشاورزی کشور به حساب میآید که هر چند در این بین بخشی از این محصولات برای مصرف مستقیم و مصرف صنایع موجود استفاده میشود، وجود مازاد تولید در بسیاری از محصولات استان، بیانگر قابلیت بالا در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در این استان است. از این رو در این مقاله از روش Fuller Triangle سلسله مراتبی برای وزندهی معیارها و در ادامه با استفاده از مدل ORESTE جهت اولویتبندی شهرستانهای استان گلستان برای استقرار صنایع تبدیلی با استفاده از آمارهای سال 1390 بخش کشاورزی استان پرداخته شده است که نتایج نشان دهنده اولویت بالای شهرستانهای علیآباد، گرگان و رامیان برای استقرار صنایع بخش کشاورزی دارد.
بهروز محمدی یگانه،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
یکی از عوامل مهم برای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی، دسترسی روستائیان به اعتبارات مالی است. در همین راستا اعتبارات خرد میتواند به عنوان راهکاری مطمئن سرمایههای مالی لازم را جهت توسعه کارآفرینی روستایی فراهم سازد. از موارد ضروری جهت اثربخشی اعتبارات، هزینه کرد اعتبارات در بخش کشاورزی از سوی روستائیان است. در تحقیق حاضر به بررسی نقش فضای اقتصادی کارآفرینی در تحلیل هزینهکرد اعتبارات فردی و گروهی کشاورزی پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه)، روش تجزیه و تحلیل به صورت توصیفی و استنباطی (با استفاده از آزمونهایی چون همگونی کای دو، آزمون فریدمن، آزمون یومن ویتنی و ضریب همبستگی) بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کشاورزان دو دهستان غنی بیگلو (شهرستان زنجان) و خرارود (شهرستان خدابنده) میباشد. نتایج نشان داد فضای اقتصادی کارآفرینی موجود در میان دریافت کنندگان اعتبارات فردی کشاورزی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد، در صورتی که فضای اقتصادی کارآفرینی در بین دریافت کنندگان اعتبارات گروهی کشاورزی در وضعیت مطلوبی است. هم چنین، کشاورزانی که دارای فضای اقتصادی کارآفرینی مطلوبتری بودهاند، کمتر دچار انحراف در هزینه کرد اعتبارات شدهاند.
فرامرز بریمانی، معصومه امانی،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
یکی از کارآمدترین و مهمترین نظامهای بخش کشاورزی، تعاونیهای تولید کشاورزی است. اعطای یارانههای تولیدی به این تشکلها از مهمترین سیاستهای حمایتی دولت به شمار میرود. با اجرای سیاست هدفمندسازی یارانهها و حذف یارانههای تولیدی این نگرانی بوجود آمد که کشاورزان عضو تعاونیها به دلیل افزایش هزینهها محتمل ضرر گردند. این پژوهش به منظور شناسایی آثار ناشی از اجرای سیاست هدفمندی یارانهها بر افزایش هزینههای تولیدی اعضاء تعاونیهای کشاورزی شهرستان لنجان انجام گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش 4 تعاونی کشاورزی فعال در شهرستان با 2809 نفرعضو بوده است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران با روش طبقه ای 180 نفر تعیین گردید. دادههای گردآوری شده از پرسشنامه در نرمافزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که اجرای سیاست هدفمندی یارانهها، باعث افزایش هزینههای تولید بهرهبرداران عضو تعاونیهای کشاورزی (زراعت و باغداری) شده است، در حالی که اجرای این طرح کاهش اعتبارات و محدودیت منابع مالی اعضاء را در پی نداشته است. بر اساس نتایج آزمونANOVA میزان درآمد، سطح سواد، سن اعضاء در کاهش هزینه تعاونیها نقش نداشته است، در حالی که سابقه عضویت در افزایش هزینهها اثرگذار بوده است.
محمدرضا ملکی، محسن سرتیپی پور، منصوره طاهباز، علی ملکی،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
ایران به دلیل دارا بودن پتانسیلهای متنوع و گسترده همواره به عنوان یکی از کانونهای گردشگری در قلمرو سرزمینی مطرح بوده است. بدینسان، از میان فرصتهای گردشگری موجود در کشور، جاذبههای طبیعی و چشماندازهای بکر و آب و هوای مناسب، زمینه را برای توسعه اکوتوریسم، بیش از دیگر جنبههای گردشگری تقویت میکند. در این میان شهرستان درهشهر واقع در استان ایلام به دلیل موقعیت جغرافیایی، دارای پتانسیلهای فراوان اکوتوریسم است که تا کنون به دلایل متعدد، استفاده بهینه و پایدار از این فرصتها نشده است. هدف این مقاله جلب توجه برنامهریزان و سیاستگذاران در زمینه توسعه صنعت گردشگری در شهرستان درهشهر جهت مدیریت صحیح این صنعت میباشد. سوال اصلی این پژوهش نیز بررسی مهمترین نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت برای نیل به ناحیه ویژه اکوتوریستی است. این مطالعه بر اساس رویکرد برنامهریزی از نوع راهبردی و مشارکتی اشت که با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مدل SWOT انجام شده است. هم چنین جهت اولویتبندی راهبرد اصلی به دست آمده، از روش مکمل برنامهریزی کاربردی کمی QSPM بهره گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که علیرغم وجود پتانسیلهای بالقوه گردشگری در منطقه، کمبود امکانات اقامتی و رفاهی مورد نیاز گردشگران، موجب نارضایتی آنان شده و برای حل این موضوع راهکارهایی نیز ارائه گردیده است که مهمترین آن ایجاد زیرساختهای جدید برای ورود گردشگران به منطقه میباشد.
حمید جلالیان، حسین دادگر،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
یکی از ابعاد مهم توسعه پایدار، مساله حفاظت از محیط زیست و منابع آن است، به طوری که سایر ابعاد توسعه نیز در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با این بُعد قرار دارد. قسمت اعظم منابع طبیعی کشور در قلمرو روستاها واقع شده و نگهداری و تقویت این منابع جزء الزامات توسعه پایدار قلمداد میشود. مدیریت صحیح و مکانیابی زبالههای روستایی از اقدامات اساسی در راستای حفاظت از محیط زیست روستاها به شمار میآید. در محیطهای نرمافزاری GIS روشهای مختلفی از قبیل BOOLEAN، FUZZY، WLC و OWA برای تلفیق اطلاعات و مکانیابی دفن زباله وجود دارد،از آن جایی که روش OWA (الگوریتم میانگین مرتبشده وزنی) دارای انعطافپذیری بالائی بوده و به نوعی تکامل یافته روشهای دیگر است، بنابراین میتواند نتایج دقیقتری را به دست دهد. در این تحقیق با استفاده از منطق فازی و روش OWA در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به مکانیابی دفن زباله در دهستان قلعه دره سی اقدام گردید. برای این کار از 11 شاخص استفاده شد و نتایج حاصل از تحقیق با استفاده از حالتهای مختلف روش OWA در هفت کلاس مدلسازی گردید. با بررسی نقشههای مختلف ایجاد شده در وضعیتهای مختلف روش OWA آشکار شد که از بین آنها وضعیت «ریسک کم و دارای توازن» با بیشترین دقت همراه بوده است؛ به طوری که طبق همین وضعیت 515/21 کیلومتر مربع از محدوده دهستان به عنوان بهترین کلاسها برای دفن زباله تشخیص داده شد.
مریم هادیزاده بزاز، حمید شایان، خدیجه بوزرجمهری، محسن نوغانی دخت بهمنی،،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
استان خراسان رضوی از جمله استانهایی است که در چند دهه اخیر، تعاونیهای تولیدروستایی متعددی در آن تأسیس شده است. از مهمترین وظایف این تعاونیها، از بین بردن ساختار سنتی مزارع و رفع مشکلات استفاده از روشها وابزارهای نوین کشاورزی است. در مطالعه حاضر اقدامات تعاونیهای تولید روستایی استان خراسان رضوی در دستیابی به این هدف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این خصوص عملکرد تعاونیهای تولید روستایی در روستاهای تحت پوشش به تفکیک 27 شهرستان استان از نظر ارائه خدمات زیربنایی در قالب11 متغیر از طریق تکنیک تاپسیس مقایسه و رتبهبندی شده است. بررسیهای به عمل آمده در سطح تعاونیهای تولید استان خراسان رضوی مبین سطح عملکرد نامناسب تعاونیها در ارائه خدمات زیربنایی به اعضاء میباشد. در میان شهرستانهای مختلف این استان شهرستانهای نیشابور، تربتحیدریه و تربتجام بالاترین عملکرد و شهرستانهای کاشمر، کلات و زاوه پایینترین عملکرد را در ارائه خدمات زیربنایی به روستاهای تحت پوشش خود داشتهاند. هم چنین در این تحقیق مهمترین عوامل موثر بر بهبود عملکرد تعاونیها از دید کارشناسان و مدیران عامل تعاونیها در قالب 7 شاخص، با استفاده از تکنیک آنتروپی بررسی و تحلیل شده است.از دید کارشناسان مهمترین عامل در بهبود عملکرد تعاونیها، حمایتهای مالی دولت در اجرای اقدامات زیربنایی است. سپس نحوه مدیریت و میزان انگیزه و مشارکت اعضاء به ترتیب در بهبود عملکرد تعاونیها موثر هستند.
عبدالله عبداللهی، محمد ولائی، آرزو انوری،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
فقر به عنوان یک معضل اقتصادی - اجتماعی پیامدهای نامطلوبی در سطح جوامع روستایی دارد و مانعی در مسیر رسیدن به توسعه پایدار روستایی تلقی میگردد. توجه به مقوله سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش فقر در جوامع روستایی به شمار میرود. از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در کاهش فقر روستایی در محدودهی روستای قپچاق شهرستان میاندوآب بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده است. گردآوری دادهها با مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) انجام شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، واریانس و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر)استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق روستای قپچاق، شهرستان میاندوآب بوده است که حجم نمونه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 163 خانوار تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد، بین گسترش مولفههای سرمایه اجتماعی و کاهش فقر اقتصادی روستاییان رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که تمامی مولفههای سرمایه اجتماعی (اعتماد، مشارکت، انسجام و ارتباطات اجتماعی) در کاهش فقر اقتصادی روستاییان تاثیر داشته و موجب کاهش آن میشود. در این میان مولفه "انسجام اجتماعی" با میزان (598/0) بیشترین تاثیر و مولفه "اعتماد" با میزان (197/0) کمترین تاثیر را در کاهش فقر اقتصادی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
مجتبی قدیری معصوم، مهدی چراغی، نسرین کاظمی، زهره زارع،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
فعالیت کارآفرینانه در مناطق روستایی، به رغم وجود زمینه های مناسب و متنوع، نهادینه نشده است، زیرا موانع و محدودیتهای گوناگون، افراد کارآفرین را به نواحی خارج از سکونتگاههای روستایی ترغیب نموده است. در همین راستا در تحقیق حاضر به بررسی مهمترین موانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان زنجان پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر درجه نظارت و کنترل میدانی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی دهستان غنی بیگلو میباشد، این دهستان در سرشماری سال 1390 دارای 33 روستا، 2330 خانوار و 9843 نفر جمعیت بوده که نمونه مورد بررسی 195 خانوار در 12 روستا از این دهستان است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) بوده است و با استفاده از تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل دادهها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد عامل اقتصادی، فردی و زیرساختی با توجیه 13.64 درصد واریانس، مهمترین مانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی میباشد. ضمن اینکه پایین بودن احساس تعلق مکانی، عدم فرصتهای مناسب اشتغال، عدم سرمایه کافی، پایین بودن ریسک اشتغال و امکان تغییر شغل در نواحی روستایی از محدودیتهای مهم توسعه کارآفرینی در روستاهای مورد مطالعه بوده است.
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
سیدعلی حسینی،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و تبیین میزان تأثیر عوامل موثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان انجام گرفته است. روش بررسی در پژوهش فوق توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری روستاییان استان گیلان بوده که ابتدا با روش نمونهگیری مطبق، تعداد 45 روستا از بین کلیه روستاها انتخاب و سپس با روش نمونهگیری تصادفی ساده از بین این روستاها، تعداد 380 کشاورز انتخاب گردید. جهت عاملسازی و تعیین نقش عوامل اصلی مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان و بر اساس نظر کارشناسان مربوطه، از 74 متغیر استفاده شده است که برای این کار از مدل تحلیل عاملی و مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی شاخصهابهپنجگروه اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و جغرافیایی دستهبندی گردید که در مجموع 08/61 درصد از تغییرات واریانس را به خود اختصاص میدهد. نتایج مدل تحلیل رگرسیون خطی با روش مرحلهای، نشان داد که از 74 متغیر مستقل وارد شده به مدل، فقط 13 متغیر است که بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته داشته است. نتیجه مدل مذکور در آخرین مرحله از پردازش نشان داد که متغیر «تثبیت قیمت محصولات» با ضریب رگرسیونی 398/0، متغیر «توانمندسازی اقشار فاقد مهارتهای فنی» با ضریب 272/0، متغیر «اقدامات اشتغال زایی دولت» با ضریب 239/0، بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان داشتهاند. هم چنین یافتهها حاکی است عوامل مدیریتی بیشترین تأثیر را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان داشته است.
علی اکبر عنابستانی، مهدی جوانشیری،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
مکانیابی کاربریها یکی از مراحل پایانی برنامهریزی کاربری زمین است. از این رو، استقرار مطلوب کاربریها، که خود متأثر از عوامل متنوع و متعدد میباشد، عامل اصلی در پایین نگهداشتن هزینهها و بالا بردن قابلیت دسترسی است. هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر مکانیابی کاربریهای پیشنهادی طرح هادی سکونتگاههای روستایی در ایران است. وجود معیارها و ضوابط گوناگون در انتخاب مکان مناسب برای کاربریهای روستایی، استفاده از روشهای تصمیم چند معیاری را ضروری میکند. یکی از پرکاربردترین و رایجترین این روشها فرایند تحلیل سلسلهمراتبی است. به این منظور، برای مکانیابی بهینه کاربریهای پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخصها و معرفهایی را شناسایی و برای تعیین امتیاز هر کدام، ماتریسهای مقایسه دو به دویی شاخصها در بین 30 نفر کارشناس از سه گروه اساتید دانشگاه، کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و مهندسان مشاور تهیه طرح هادی روستایی توزیع و تکمیل شد. در ادامه ارتباط بین اهداف، معیارها، زیر معیارها و معرفها یک ساختار سلسلهمراتبی تهیه شد. سپس ضریب اهمیت معیارها و زیر معیارها، وزن معرفها و امتیاز نهایی شاخصها و معرفها محاسبه و سازگاری منطقی قضاوتها بررسی شد. مراحل یادشده، با استفاده از نرمافزار Expert Choice، صورت گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که از بین سه شاخص عوامل کمی، کیفی و نیازهای جامعه، به عنوان شاخصهای اصلی در مکانیابی کاربریهای پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخص نیازهای جامعه روستایی با وزن 413/0 بیشترین تأثیر را دارد. که خود دارای چندین زیر معیار است و در این میان شاخصهای آسایش و عدالت در توزیع کاربریها با وزنهای، 166/0 و 122/0 بالاترین وزنها را به خود اختصاص دادهاند.