538 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محمدحسین کریم، عبدالماجد سپاهیان، سیدمهدی حسینی، امیر دادرس مقدم،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
انبه یکی از میوههای گرمسیری محسوب میشود که به دلیل خصوصیات ویژهای که دارد همواره دارای علاقهمندان زیادی است. خاستگاه اصلی این میوهی خوش طعم و مطبوع که نقش مهمی در اقتصاد روستانشینان دارد، شبه قارهی هند، پاکستان، بنگلادش و آسیای جنوب شرقی است و در مناطق روستایی استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان به میزان قابل توجهی تولید و کشت میشود. در این مطالعه وضعیت ساختار بازارهای داخلی انبه تولیدی کشور بر اساس شاخصهای تمرکز و شاخصهای هرفیندال و مزیت نسبی این محصول در استانهای تولید کننده بر اساس شاخص های RCA و SRCA در طی سال های 1387-1396 مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمونهای شاخصهای مذکور نشان از آن دارد که ساختار بازار انبه کشور دارای ساختار انحصار دوجانبه(بیش از90 درصد از تولید انبه کل کشور) و متعلق به دو استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان است. همچنین بر اساس شاخصهای مزیت نسبی آشکارشده مشخص شد که تولید این محصول در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارای مزیت نسبی است و در استان کرمان دارای مزیت نسبی نیست. بر اساس شاخص مزیت نسبی آشکار قرینه شده، میزان مزیت نسبی تولید محصول انبه در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان بالا است. پیشنهاد میشود با توجه به شرایط اقلیمی خاص مورد نیاز برای تولید محصول انبه و بهوجود آمدن شرایط انحصاری طبیعی برای استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان در کشور و همچنین با توجه به اثری که تولید این محصول در رونق اقتصاد و اشتغالزایی برای روستاییان دارد، با افزایش تولید و همچنین امر برندسازی که به سبب خاصیتهای منحصر به فرد این محصول تولید شده در این مناطق ایران به راحتی میسر است زمینهی ورود آن به بازارهای منطقهای فراهم گردد.
سعید عزیزی، مسعود مهدوی حاجیلویی، ریباز قربانی نژاد،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
توانمندسازی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب میآید؛ بهگونهای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانناپذیر توصیف میشود. هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ است. این پژوهش ازنظر هدف «کاربردی» و از نظر نحوه گردآوری دادهها، «توصیفی، پیمایشی» است. شاخصهای تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی تحقیقات گذشته تدوینشده است. در این پژوهش از شاخصهای (شاخص بهرهمندی از ظرفیتهای جغرافیایی، خدمات کمیته امداد، آموزش، علاقه، مشارکت و گردشگری) با 21 گویه استفادهشده است. جامعه آماری با توجه به موضوع پژوهش، ساکنان دهستان چندار با جمعیت 28,841 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید. مقیاس اندازهگیری براساس طیف لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد و نحوه نمره دهی پرسشها نیز از نمره 1 تا 5 بود. برای تحلیل از روشهای آماری با استفاده از نرمافزار spss و لیزرل انجام گردید. نتایج نشان میدهند که بالاترین ضریب استاندارد را شاخص بهرهمندی از ظرفیتهای جغرافیایی(00/1) به دست آورده است و بعد از آن شاخصهای خدمات کمیته امداد(88/0)، آموزش (81/0)، علاقه(78/0)، مشارکت(75/0)، گردشگری(63/0)، قرارگرفتهاند.
مهناز اسماعیلی، مریم قاسمی، خدیجه بوزرجمهری،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
یکی از مهمترین استراتژیهای ارائه شده در چارچوب توسعه پایدار روستایی، رعایت اصل تنوع در منابع درآمدی خانوارهای روستایی است. بر این اساس هر خانوار مجموعهای متنوع از منابع درآمدی در بخش کشاورزی و غیرکشاورزی را برای بقا و بهبود استانداردهای زندگی خود تعریف مینماید. از این رو تحقیق حاضر به تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی میپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل خانوارهای روستایی است. حجم نمونه 258 خانوار در 15 روستا در دهستان گلمکان شهرستان چناران بوده است. متغیر مستقل «تنوع منابع درآمدی» است که به تفکیک بخشهای کشاورزی و غیرکشاورزی به کمک 14 شاخص و متغیر وابسته «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی» است که در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، محیطی-کالبدی به کمک 48 شاخص کمی گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی 65.72% و پایایی آن با 83/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان میدهد تنوع منابع درآمدی موجب بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی گردیده است. به طوری که میانگین کیفیت زندگی در خانوارهای دارای منابع درآمدی غیرمتنوع با 2.94، در خانوارهای دارای منابع درآمدی نیمه متنوع با 3.18 و در خانوارهای دارای منابع درآمدی متنوع با 3.45 بوده است (sig<0.05). همچنین بررسیها نشان میدهد تنوع فعالیتهای کشاورزی به طور معناداری در بهبود کیفیت زندگی خانوارها موثر بوده است اما از آنجا که تنوع منابع درآمدی غیرکشاورزی با توجه به اینکه عمدتا مربوط به کارگری با سطح دستمزد پائین بوده است، نتوانسته بر بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی موثر واقع گردد.
الهام ولی نیا، حامد قادرمرزی، نصرالله مولایی هشجین،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
حیات بر روی کرهی زمین به مواد تشکیل دهنده آن متکی است. روستا نیز یک واحد معیشتی است که اقتصاد آن بر بنیان فعالیتهای کشاورزی استوار است. با توجه به اینکه بخش کشاورزی از نظر ایجاد اشتغال جدید، قادر به پاسخگویی نیازهای روستاییان نیست، بنابراین ضرورت تنوع بخشی فعالیتهای روستاییان به عنوان یکی از راهحلهای مناسب برای ایجاد اشتغال، افزایش درآمد روستاییان، جلوگیری از مهاجرت به شهرها و پایداری روستاها بیشتر احساس میشود. فعالیتهای معدنی به منزلۀ یکی از فعالیتهای غیر کشاورزی است که باعث تنوعبخشی اقتصاد میشود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیتهای معدنی در پایداری روستاهای شهرستان قروه از نظر ایجاد اشتغال و تنوع درآمدی روستاییان بوده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و دادهها به دو روش اسنادی-کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) تهیه شد که جامعه آماری در این تحقیق تمام شماری است و تمام روستاهای شهرستان قروه که دارای معدن هستند و در قالب آزمونهای همبستگی و تک نمونهای مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی روستاهای دارای معدن با وجود معادن در ایجاد تنوع اشتغال و افزایش درآمد و پایداری روستاها و روستاییان ضعیف عمل کرده است؛ زیرا بیشتر شاغلین معادن افراد غیر بومی بوده و باعث ایجاد مشکلاتی از لحاظ اجتماعی برای اهالی روستا شده است. آلودگیهای ناشی از فعالیتهای معدنی در محیط های روستایی باعث آسیب جدی به زمینهای کشاورزی و مراتع شده و فعالیتهای کشاورزی و دامپروری را تحت تأثیر خود قرار داده است. در واقع وجود معدن در روستاها نتوانسته جمعیت روستایی را پایدار و در روستا نگه دارد و حتی جمعیت روستایی را افزایش دهد.
سعید کامیابی، سکینه الیانی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
در این تحقیق تناسب زمین برای توسعه کالبدی-فضایی شهر ماکلوان در غرب استان گیلان بر پایه ده معیار در چهار منطقه پیشنهادی ارزیابی شد. در این بین شاخصهای اقتصادی همچون هزینه خرید ؤ آماده سازی وزن بالاتری به خود اختصاص داد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش توصیفی و تحلیلی وجهت وزن دهی معیارها و پارامترهای مربوط، از مدل سلسله مراتبیAHP با استفاده از دانش خبرگان و نرم افزار Export choice استفاده شده است. در مقایسه پارامترهای زیست محیطی شهر ماکلوان اغلب شرایط مناسب و نسبتا مناسب دارد به طوری که بر اساس مدل مخدوم از نظر اقلیم، پوشش گیاهی در طبقه اول مناسب، شکل زمین و ژئومرفولوژی و زمین شناسی و خاک و منابع آب طبقه 2 نسبتامناسب قرار دارد. از نظر پتانسیل های آلودگی فقط از نظر شرایط هوا مطلوب است از نظر آلودگی خاک،آب نسبتا به دلیل اثر مردم و گردشگران نامطلوب است. از نظر مخاطرات محیطی مستعدسیل خیزی،خشکسالی متوسط، زلزله و رانش در قسمتهای پرشیب است. به طور کلی از آسیب پذیری بسیار بالایی به عنوان یک زیست بوم با ارزش، منابع آب وخاک برخوردار است. هدف اصلی از این مطالعه، تعیین بهترین مکان مناسب برای توسعه آتی شهرماکلوان است که بدون توجه به ارزش های زیست بیوم خود در مسیر توسعه فیزیکی قرار گرفته است؛ به طوری که زمین های کشاورزی(شالیزار و چایکاری) و مشجر، تغییر کاربری داده و تبدیل به خانه و ویلا شده است. تجاوز به حریم ماسوله رودخان به شدت شکل گرفته است. عدم ساماندهی و مبلمان خوب شهری جهت حکمروایی مطلوب شهری نیز ضعیف است و آشفتگی و نوعی آنارشیسم کالبدی-فضایی شکل گرفته است. هرگونه توسعه باید متناسب با محدودیت های اکولوژیکی صورت گیرد و حال آنکه قرار است توسعه هدفمندی بین چهار محدوده جهت توسعه شهر ماکلوان در آینده و بر اساس افق توسعه شهری شکل گیرد. پس از ارزیابی و بررسی و پهنه بندی انجام شده مشخص گردید که محدوده ماکلوان بالا نسبت به ماکلوان پایین، امتداد جنوبی جاده اصلی و سه راهی ماکلوان، توان های محیطی بیشتری جهت توسعه فضایی پایدار آتی شهر دارد.
موسی کمانرودی کجوری، احمد زنگانه، احمد قلی نیا،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
امروزه پراکندهرویی یکی از مهمترین مسائل توسعه شهری کشورهای در حال توسعه است. این مفهوم بیشتر در نیمقرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامهریزی شهری این کشورها شده است. البته ماهیت این پدیده در کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعهیافته متفاوت است. این پدیده در این کشورها اغلب بهدلیل روستاگریزی و در کشورهای توسعهیافته بهدلیل شهرگریزی بهوقوع میپیوندد. این پدیده در کشورهای توسعهیافته اغلب بهواسطه گسترش شهر بر روی عرصههای روستایی پیرامون روی میدهد. برخی شهرهای ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه، این نوع گسترش را در مرحله رشد شتابان خود در ششدهه اخیر تجربه کرده که شهر بابل یکی از این شهرها است. این روند اغلب موجب استحاله و دگردیسی ساختاری و کارکردی روستاهای کشور و ادغام آنها در شهرها شده است. از جمله این پیامدها، تغییر نقش اقتصادی این روستاها از کشاورزی به خدماتی است. جامعه آماری این پژوهش، شهر بابل و روستاهای واقع در بخش مرکزی شهرستان بابل است. محدوده زمانی این پژوهش، سال 1335 تا 1395 است. سوال اصلی این پژوهش این است که شهر بابل از چه الگوی گسترشی در سالهای 1335 تا 1395 برخوردار بوده و چه تغییرات اقتصادی را در روستاهای پیرامون خود در محدوده بخش مرکزی شهرستان بابل برجای گذاشته است؟ بنابراین هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش شهر بابل در این دوره و تأثیر آن بر ویژگیهای اقتصادی روستاهای پیرامون آن است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث نوع داده، کمی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام میپذیرد. داده و اطلاعات این پژوهش اغلب به روش کتابخانهای جمعآوری شده است. جهت تحلیل داده و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که پراکندهرویی شهر بایل در این دوره موجب تغییر نسبت شاغلین بخشهای اقتصادی این شهر و روستاهای پیرامون آن شده است.
آمنه سواری ممبنی، بهمن خسروی پور، مسعود برادران، مسعود یزدان پناه،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
کشاورزی، از یک سو نقش محوری در رشد اقتصادی و توسعه روستایی از طریق ارائه مواد غذایی مورد نیاز و فرصتهای شغلی، در کشورهای توسعه یافته ایفا میکند. از سوی دیگر توسعه آینده کشاورزی در هر کشوری متکی به جوانان روستایی است. از این رو، کشاورزی و جوانان نه به طور کاملاٌ جداگانه و یا ناسازگار بلکه مکمل یکدیگرند. در واقع، آنها باید برای بقای آینده خود دست در دست هم دهند. هدف از این مطالعه بررسی تمایل جوانان روستایی شهرستان باغملک نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی است. برای دستیابی به هدف مطالعه حاضر از نظریه شغلی شناخت اجتماعی و تئوری رفتار برنامهریزی شده، به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش جوانان روستایی 15 تا 29 سال سه دهستان میداوود، منگشت و هپرو از توابع شهرستان باغملک در استان خوزستان به تعداد 900 نفر بود که بر اساس جدول مورگان نمونه مورد نظر این تحقیق 270 نفر انتخاب شد. روش نمونهگیری چند مرحلهای خوشهای در دسترس بود و قابلیت اطمینان و اعتبار ابزار مورد بررسی و تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد سازههای نگرش، کنترل رفتاری درک شده، هنجار اخلاقی، هویت خود و هنجار توصیفی از تئوری رفتار برنامهریزی شده، 71/0 و سازههای خودکارآمدی، نتیجه انتظارات، درک رفتار دیگران، علاقه و موانع از نظریه شغلی شناخت اجتماعی قادرند 74/0 از واریانس تمایل جوانان نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی را پیش بینی نماید.
وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
تغییرات الگویکشت، فرآیندهای پویای فضایی هستند که از مؤلفههای بسیاری تأثیر میپذیرد. شناخت این مؤلفههای تأثیرگذار، بازگوکنندهی عـواملی است که برای انتخـاب نـوع کشت موردتوجه کشاورزان قرار میگیـرد که خود باعث درک بهتر چرایی رفتار آنها خواهد شد و میتواند مــورد اســتفاده مســئولان و سیاستگذاران بخشکشاورزی بهمنظور معرفی محصولات و نوآوریهای جدید بــه کشــاورزان و هدایت تصمیمات آنها بهسوی تنظیم الگوی کشت بهینه قرار گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر انتخاب الگویکشت در نواحی روستایی لنجانات و چگونگی ارتباط این عوامل در ایجاد ناپایداری الگوی کشت در این ناحیه، به بررسی پیامدهای ایجاد شده بر اثر این ناپایداری با استفاده از روش کیفی پرداخته شده است. مشارکتکنندگان پژوهش، بهرهبرداران کشاورز ساکن در محدوده 10کیلومتری در دو طرف رودخانه زایندهرود در ناحیه لنجانات (بلوک لنجان) هستند. از بین آنها، با استفاده از نمونهگیری نظری، 25 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. دراین پژوهش از فنون مشاهده، مصاحبههای عمیق و بحث گروهی متمرکز برای جمعآوری اطلاعات و از روش نظریهی زمینهای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. ناپایداری الگوی کشت، تکعاملی نبوده، بلکه متأثر از عوامل مختلفی است که ماهیت طبیعی – اکولوژیک، اجتماعی – اقتصادی، زیرساختی و نهادی دارند. در بین این عوامل، وجود و بروز تنشهای محیطی و ضعف نقشپذیری مؤثر دولت عواملی هستند که از نگاه جامعه محلی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. ناپایداری الگوی کشت متأثر از این عوامل، ناحیه لنجانات را با پیامدهایی چون تغییر و تخریب اراضی زراعی، تضعیف نظام اقتصادی کشاورزان و در نهایت افزایش مهاجرفرستی و زوال روستایی روبرو ساخته است.
نسیم ایزدی، حشمت اله سعدی، داریوش حیاتی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
افزایش جمعیت و بحران انرژی پیش روی جامعه روستایی در آینده، اهمیت کاربرد انرژیهای نو مثل بیوگاز در جهت توسعه پایدار روستایی را نمایان میکند. هدف اصلی این تحقیق مستندسازی تجربیات کاربرد فناوری بیوگاز در راستای دستیابی به توسعه پایدار روستایی ایران بود. این تحقیق از نوع کاربردی و به صورت کیفی بود که با استفاده از مطالعه موردی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق، کلیه کاربران فناوری بیوگاز در ایران (11نفر) بودند و با استفاده از سرشماری انتخاب شدند که 5 نفر آنها موفق و هنوز مشغول به کار هستند و 6 نفر ناموفق بوده و آن را به صورت موقت یا دائم کنار گذاشتهاند. برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق از روش مشاهده، مصاحبه نیمهساختارمند و بررسی اسناد و مدارک استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روش کدگذاری و طبقهبندی استفاده گردید. یافتههای حاصل از مقایسه افراد موفق و ناموفق در بکارگیری بیوگاز نشان داد که برای موفقیت در بکارگیری فناوری بیوگاز در ایران نیاز به مقدماتی است که در پنج طبقه کلی قرار گرفتند. این پنج طبقه کلی شامل توسعه منابع انسانی، جهتگیری ذهنی، ویژگیهای فنی و تکنیکی، اقتصادگرایی و تطابق محیطی بوده است. در نهایت، فرآیندی برای بکارگیری موفق فناوری بیوگاز در ایران ترسیم و پیشنهادات کاربردی ارائه گردید. از جمله پیشنهادات ارائه شده ارائه تسهیلات دولتی و کاهش هزینههای تولید بیوگاز برای دامدارن بود.
مسلم سواری، مهرداد مرادی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر بهبود زیستپذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان میباشد که تعداد کل آنها 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 230 نفر از آنها به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهای محقق ساخت بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و ورایی سازه بررسی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS19 و Lisrel8.54 و برای نشان داده محدوده جغرافیایی مطالعه از Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین عاملهای حمایتی، حرفهای و مهارتی، برنامهریزی و سیاستگذاری، مدیریت مزرعه، تشکیلاتی و اجتماعی با سطح زیستپذیری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که عاملهای تاثیرگذار با ضریب تبیین 81 درصد (γ= 0.90, t=19.39).اثر مثبت و معنیداری بر زیستپذیری خانوارهای مورد بررسی داشته است.
عسگر حسین زاده، مهدی معمری، اردوان قربانی، مرتضی مفیدی چلان،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
از آنجایی که زندگی و معیشت خانوارهای روستایی بهطور گستردهای به منابع طبیعی پایه –همچون مراتع- وابسته است؛ عدم هماهنگی بین نیازهای بهرهبرداران روستایی و منابع طبیعی، تعلق خاطر روستاییان نسبت به محیط زندگی را کمرنگ کرده و در نهایت منجر به مهاجرت میشود. مهاجرت یکی از عوامل اصلی تغییر جمعیت در مناطق روستایی است که دارای اثرات منفی در درازمدت و کوتاهمدت دارد که این اثرات تغییراتی را در ساختار اجتماعی و اقتصادی مناطق روستایی وارد میکند. در این تحقیق نیز تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر میزان مهاجرت روستاییان در سامانهای عرفی روستایی حوزه انارچای مشگینشهر استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی است. روش جمعآوری اطلاعات با استفاده از دو روش مطالعات کتابخانهای و نیز روش میدانی انجام شد. به منظور بررسی علت و انگیزش مهاجرت روستاییان از تکنیک پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده و مطالعه آمارهای جمعیتی روستاها از سال 1355 تا 1395 استفاده شد. فرمها و پرسشنامههای تکمیلشده پس از بازبینی و کدگذاری تحلیل شدند. بهمنظور اولویتبندی و شناسایی مؤلفههایی که بیشترین اهمیت را در زمینه مهاجرت داشتهاند، از آزمون فریدمن، برای انتخاب مهمترین گویههای موثر در مهاجرت از آزمون آماری تجزیه مؤلفههای اصلی و جهت بررسی سهم هر یک از مولفههای (گویههای) استخراج شده از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد مهمترین گویههای موثر در مهاجرت بهترتیب درآمد پایین، نبود بستر مناسب برای ازدواج جوانان و نبود شغل بهترتیب با میانگین رتبه 93/19، 88/19 و 81/19 میباشند. به نظر میرسد تضعیف ساختارهای اقتصادی و اجتماعی سبب میشود تا روستاییان برای بهدست آوردن فرصتهای بهتر زندگی به مناطق شهری مهاجرت کنند، بنابراین مهمترین مشکل این منطقه در سالهای آتی نبود نیروی کار جوان برای فعالیت در بخش کشاورزی و دامداری خواهد بود. بر اساس نتایج، درآمد پایین، نبود بستر مناسب برای ازدواج جوانان، نبود شغل و عدم اطمینان از آینده فرزندان بیشترین تاثیر را بر میزان مهاجرت به شهر دارد.
بیژن رضایی، نادر نادری، معین سلیمانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفههای تشکیلدهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهرهگیری از طرح آشیانهای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظاممند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهرهگرفتهشد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونهگیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمعآوری دادهها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته بود. دادههای حاصل از مصاحبهها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیهوتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهمترین مؤلفههای تشکیلدهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفههای شناساییشده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای بهدستآمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفهها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهمترین اولویتهای راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامهریزی و سیاستگذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساختهای توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.
کاوه زال نژاد، یوسف علی پور،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی منجر به افزایش تقاضا برای توسعه راه های جدید میشود. راه ها از عناصر مهم زندگی نوین به شمار میآیند و زمینههای رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی را فراهم میسازند. در عصر حاضر انسان کاملاً از طبیعت جدا شده و در مسیری ناپایدار قرار گرفته که قطعاً به تخریب کامل محیط زیست و از بین رفتن شرایط زیستی بر کره زمین منتهی خواهد شد. به منظور امکان ارتباط سریع، ایمن و ارزان بین مناطق شمالی و مرکزی کشور و تکمیل کریدور حمل و نقلی شمال- جنوب کشور، نیاز به احداث آزادراه تهران- شمال در منطقه شمال کشور احساس گردید. این پروژه در دست احداث علاوه بر اینکه پیامدهای بالقوه مثبت، پیامدهای منفی را نیز به همراه داشته است. در این تحقیق، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های میدانی و تحلیل آماری تأثیر آزاد راه تهران- شمال بر اقتصاد روستاهای پیرامونی، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در محدوده مورد مطالعه، علی رغم مزایای غیر قابل انکار احداث آزادراه تهران- شمال نظیر کاهش میانگین شیب طولی، افزایش سرعت سفر، کاهش مصرف انرژی، این پروژه دارای اثرات و پیامدهای منفی بر روستاهای پیرامونی می باشد. یافته ها نشان داده است که روستای سینوا واقع در مسیر این با دگرگونی های بنیادین مواجه گردیده است و احداث آزاد راه نه تنها هیچ گونه جنبش و پویایی اقتصادی به وجود نیاورده است بلکه با تصرف و تخریب بافت اصلی روستا باعث از بین بردن زمین های زراعی، باغات، و مراکز دامپروری گردیده و در مجموع هیچ گونه دستاورد اقتصادی و گردشگری نداشته است.
محمد طاهرخانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
کاهش منابع آب در طی سال های اخیر به صورت تهدیدی جدی برای تاک داران مطرح شده است. این مقاله با هدف بررسی نقش کاهش منابع بر فرایند تولید و عملکرد انگور در استفاده بهینه از آب انجام گرفته است. جامعه، آماری شامل کارشناسان، متخصصان جهاد کشاورزی و باغداران منطقه، که در حدود 20000نفر گزارش شده است. N=20000i )). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران n=243 برآورد شد. میزان پایایی پرسش نامه ها به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است. در ادامه بر اساس روش تحلیل عاملی به بررسی متغیرهای مورد اشاره در مقاله و ارتباط آنها در زمینه کاهش منابع آب بر راندمان محصول پرداخته شد. در این پژوهش، پنج عامل « کاهش دبی چاه های سنتی و افزایش دوره، آبرسانی به گیاه به بیش از یک ماه تا 45روز، کاهش کیفیت آب چاه ها به دلیل افت شدید سطح آب های زیر زمینی، افزایش دما و تبخیرآب پس از تشکیل گل دهی به ویژه در تابستان ها، دیدگاه سنتی و نادرست کشاورزان در مورد میزان آب مورد نیاز گیاه و نهایتا بروز تنش خشکی و شوری در مراحل حساسی از رشد گیاه به عنوان عوامل برتر در تحلیل عاملی به دست آمدند. تحلیل عاملی یافته ها نشان داد که پنج مولفه فوق در کل 415/64 درصد، از واریانس کاهش منابع آب در تولید انگور را تبیین کرده اند. با توجه به وضعیت آبیاری باغات منطقه مورد مطالعه که عمدتا از طریق غرقابی و بدون توجه به نیاز واقعی تاک، انجام می گیرد، با اصلاح روش مزبور، می توان آب مصرفی را به حدود نصف کاهش داد. تاک داران، معمولا با کاهش تعداد دفعات آبیاری با مشکل کم آبی، مبارزه می کنند.
حسن افراخته،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
رویکرد مطالعات ناحیهای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیهای مطالعه میشد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیتهای اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به "جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
فردوس امیدپور، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهههای اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسکپذیری و پیشنگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیدهای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت میگیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیینکننده است .در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آنها با روش نمونهگیری طبقهبندی – تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامهای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد. یافتههای حاصل از تحلیل آماری دادهها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد علاوه بر این امکانات و ظرفیتهای موجود هم بهصورت یکپارچه شکل نگرفتهاند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصههای نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفههای اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و ویژگیهای فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایینتری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد.
سپیده آشفته پور لیلاکوهی، محمدباسط قریشی میناباد، سیدحسن مطیعی لنگرودی، تیمور آمار حاجی شیرکیا،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
یکی از راههای تنوعبخشی اقتصاد روستایی شکل دادن به گردشگری کشاورزی است. در این رابطه مرغوبترین فضاها با ساختارهای مناسب و توانمند محیطی است که در معنای سازگاری، مطلوب با شرایط طبیعی تعریف شده و کاربری مناسب را با توان سرزمین نشان داده است. اینکه کدامیک از روستاها مستعد تحقق گردشگری کشاورزی هستند، نیازمند بررسی عناصر کیفیت بخش محیط است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر اولویتبندی روستاها با توجه به اثرگذاری مؤلفههای کیفیت محیطی در توسعه گردشگری کشاورزی در شهرستان رودسر بوده است. جامعه آماری شامل مدیران محلی روستاها و کارشناسان متخصص و 16 روستا از 382 دارای سکنه شهرستان رودسر با شیوه هدفمند به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و توزیع قضاوتی بین 70 نفر مورد تجزیه و تحلیل گردید و با استفاده از مدل کمّی تاپسیس، روستاهای مستعد گردشگری کشاورزی شناسایی واولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که گسترش فعالیتهای بخش گردشگری و حضور گردشگران در ایام گوناگون سال در نواحی برخوردار از جاذبههای طبیعی و انسانی، سبب افزایش فرصتهای شغلی و افزایش درآمد مردم محلی در شهرستان رودسر شده است. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه روستای قاسمآباد، زیاز، لیما، شوک و سجیران، بالاترین اولویت و امتیاز را کسب نمودند که نشان میدهد دارای کیفیت محیط مطلوب، شرایط مناسب برای اجرای موفق گردشگری کشاورزی و در نهایت توانهای لازم برای توسعه گردشگری روستایی را با حفظ ابعاد پایداری محیط برخوردارند.
عبدالعزیز محمدی، عبدالرضا رکن الدین افتخاری، مهدی پورطاهری،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی یکی از مهم ترین صنایع روستایی به شمار می رود و ایجاد و تقویت این صنایع یکی از سودمند ترین ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است. این تحقیق از نظر روش کمی، از نظر هدف کاربردی، و از نظر ماهیت از نوع توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات در این تحقیق با استناد به مدارک موجود، مقالات، کتب و آمارها، جمع آوری شدند و در مرحله بعد اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و با کمک روش میدانی جمع آوری گردیدند. تعداد 17 روستا در این تحقیق به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. کلیه بهره برداران کشاورزی در این 17 روستا جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند، کل تعداد بهره برداران 4023 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه گیری انجام شد و عدد 350 بدست آمد، که این تعداد به نسبت تعداد بهره بردار بین روستاهای نمونه تقسیم شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزار های Excel و Spss پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آزمون ها برای پاسخ دادن به فرضیات، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی برای دو گروه وابسته هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق عامل نهادی در بین سه عوامل دیگر اقتصادی، اجتماعی و محیطی نقش تعیین کننده و اهمیت زیادی در مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی دارد. بنابراین از آنجا که مدیریت ظرفیت ها در این شهرستان ضعیف است می توان با تکیه بر عامل نهادی و ایجاد یک حکمروایی مناسب و توسعه روش های مشارکتی و توسعه سازمان های مردمی به بهبود مدیریت ظرفیت ها در شهرستان کمک کرد. و این امر با در پیش گرفتن نظریات حکمروایی: توانمند سازی، ظرفیت سازی، توسعه مشارکتی، و توسعه نهادی امکان پذیر می گردد.
حامد شهرکی مقدم، مریم کریمیان بستانی، محمودرضا انوری،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
توسعهی اقتصادی هر منطقه بر اساس ظرفیتهای مختلفی صورت میپذیرد، که یکی از مهمترین آنها زیرساختهای ارتباطی و حمل و نقل جادهای میباشد. در این میان در استان سیستان و بلوچستان بیش از 90 درصد جابجایی کالاها از طریق ناوگان حمل و نقل جادهای انجام میشود. همچنین با توجه به موقعیت استراتژیک استان و بهره بردن از ظرفیتهای اقیانوسی و ریلی، کشورهای همسایه به دنبال بهره بردن از این ظرفیتها هستند. یکی از مهمترین محورهای ارتباطی در منطقه محور ترانزیتی میلک (سیستان) به چابهار است. موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب مرز بینالمللی میلک به لحاظ همجواری با کشور افغانستان، قابلیتهای اقتصادی بسیاری در بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا، آسیای مرکزی و شرقی ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ترانزیت جادهای و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی منطقه سیستان با تأکید بر اقتصاد روستایی بوده است. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمعآوری دادهها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) میباشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای (SPSS) و (Expert Choice) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین شاخصهای توسعه اقتصاد روستایی، متاثر از تزانزیت جادهای مولفه ایجاد اشتغال با مقدار وزن به دست آمده (112/0)، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون T تک نمونهای، گویای تاثیر زیاد ترانزیت جادهای بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستانهای منطقه سیستان میباشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که ارتباط معنادار و مثبت بین ترانزیت جادهای و توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از بین شهرستانهای مورد مطالعه، شهرستانهای زابل با امتیاز (78/4)، نیمروز با امتیاز (11/3)، بالاترین و پایینترین امتیاز را به لحاظ توسعه اقتصاد روستایی با تأکید بر ترانزیت جادهای به خود اختصاص دادهاند.
فاطمه عسکری بزایه، اصغر طهماسبی، جعفر عزیزی، زهرا یوسفی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
زیتون یکی از مهمترین محصولات باغی استان گیلان و منبع درآمد حدود 2800خانوار در شهرستان رودبار است که تولید آن به جزء در مرحله داشت شامل آبیاری و سمپاشی(سمپاشی 100 درصد و آبیاری زیر 15 درصد) به شیوه کاملا سنتی و با هزینههای بالا صورت میگیرد.تولید سنتی ضمن کاهش کمی و کیفی محصول،افزایش هزینههای تولید، کاهش رقابتپذیری و در نتیجه کاهش درآمد کشاورزان را به دنبال دارد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغهای زیتون شهرستان رودبار میپردازد. ابزار اصلی تحقیق مشاهده (بازدید از باغهای زیتون) و پرسشنامهای محققساخته حاوی پنج بخش شامل ویژگیهای فردی باغدار ،بخش اجتماعی ،بخش اطلاعاتی و ترویجی، بخش فنی و بخش اقتصادی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل زیتونکاران شهرستان رودبار به تعداد 2800 نفر بوده است که از این تعداد 338 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرارگرفتند و در نهایت 286 پرسنامه تایید وداده های آن در نرم افزار SPSS نسخه 18 وارد شد و خروجی های توصیفی و استنباطی به دست آمد. به طور کلی، یافتههای تحقیق حاکی از چشم انداز نامناسب شرایط مکانیزاسیون به ویژه از منظر ویژگیهای فنی و اقتصادی میباشد و نتایج حاصل از تحلیل عاملی، 6 مولفه شامل آموزشی-ترویجی،سرمایه انسانی،نظام بهرهبرداری، اقتصادی، اجتماعی و فنی را از جمله عوامل تاثیر گذار بر مکانیزاسیون کشاورزی باغهای زیتون رودبار معرفی نموده است که میتوانند نقش بازدارنده یا پیش برنده در این زمینه داشته باشند و حدود 65 درصد از موضوع مورد بررسی را تبین مینمایند.اصلاح تدریجی الگوی کشت و سامانه آبیاری و پیریزی ساختار مناسب مکانیزاسیون به عنوان راهکارهای کوتاه و بلندمدت پیشنهاد شدهاست.