538 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محمدرضا سلیمی سبحان، سلمان فیضی، محمد یاپنگ غراوی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
توسعه پایدار گردشگری روستایی قادر به تأمین نیاز گردشگران، فراهم ساختن فرصتهایی برای افزایش رشد اقتصادی، حفاظت از مکانهای فیزیکی روستا و بهبود کیفیت زندگی است، این صنعت بهصورت همزمان قادر به افزایش فرصتها از طریق ایجاد زمینههای همزیستی توسعه پایدار و کیفیت زیستمحیطی است. این ویژگیها باعث شده است تا مفهوم توسعه پایدار بهصورت گستردهای در میان جوامع علمی موردبحث قرارگرفته و توسعه گردشگری پایدار به ابزاری مهم جهت مدیریت پایدار جوامع روستایی مبدل شود. هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر کارآفرینی روستایی برحمایت ساکنان از توسعه پایدار گردشگری با تأکید بر نقش میانجی محیط اجتماعی روستا در روستاهای دهستان سردابه اردبیل است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در دهستان سردابه اردبیل است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 286 خانوار برآورد گردید. دادههای پژوهش بهصورت اسنادی و پیمایشی(پرسشنامه) جمعآوری شد بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرمافزار Lisrel استفاده شد یافتههای پژوهش نشان داده است که کارآفرینی روستایی بر محیط اجتماعی روستا و حمایت ساکنان از گردشگری پایدار روستا تاثیرمثبت و معناداری دارد. همچنین نشان داد که محیط اجتماعی روستا بر حمایت ساکنان از توسعه پایدار گردشگری موثر بوده و اثرات محیط اجتماعی روستا در رابطه بین کارآفرینی روستایی با توسعه پایدار گردشگری به عنوان نقش میانجی دارای تأثیر مثبت و معناداز است.
بهروز راسخی، رضوان قنبری موحد، امیرحسین علی بیگی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
شناخت نیازهای خدماتی کارآفرینان امکان ارائه خدمات مناسب از سوی دولت به کارآفرینان را فراهم میسازد. هدف از این پژوهش شناسایی نیازهای خدماتی کارآفرینان کشاورزی می باشد. جامعه آماری شامل 260 نفر از کارآفرینان کشاورزی شهرستان کرمانشاه بودندکه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 152 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که "بازاریابی محصولات" مهم ترین نیاز خدماتی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی می باشد و نیازهای "مشاوره فنی"، "آشنایی با روش های کسب سرمایه" و "یادگیری مهارت های ارتباطی" در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون من وایتنی نشان داد که بین کارآفرینان کشاورزی بر حسب مکان فعالیت و جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر کارآفرینان کشاورزی ساکن روستا در جنبه های ارتباطی و آموزشی و زنان کارآفرین در جنبه مدیریت و برنامه ریزی نیاز بیشتری به ارائه خدمات دارد.
علیرضا علی پور، سیدحبیب اله موسوی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش غیر کشاورزی و فعالیت آنها در مشاغل شهری از نشانههای بارز تغییر و تنوع در روابط کار در بخش کشاورزی محسوب میشود که به میزان قابل توجهی تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار میگیرد. در این مطالعه، به بررسی تأثیر رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران پرداخته شد. برای این منظور، در ابتدا با استفاده از روش موندلاک میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی ایران به بخشهای غیر کشاورزی در بازه زمانی 1391-1353 محاسبه شد. سپس، با استفاده از مدل خودتوضیح با وقفههای گسترده عوامل مؤثر بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور متوسط در هر سال بیش از 3 درصد از نیروی کار بخش کشاورزی به سایر بخشهای اقتصادی مهاجرت مینمایند. همچنین، در کوتاهمدت، با رشد درآمدهای بخش غیر کشاورزی میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی افزایش مییابد. با این وجود، در بلندمدت، میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی با افزایش اختلاف درآمدهای شهری و روستایی به طور معناداری تحت تأثیر قرار میگیرد. لذا میبایست به منظور جلوگیری از معایب مهاجرت بیش از ظرفیت موجود برای نیروی کار بخش کشاورزی، در کوتاهمدت تضمین و تقویت درآمدهای بخش کشاورزی و در بلندمدت ایجاد توازن منطقی میان دستمزدهای شهری و روستایی در دستور کار سیاستگذاری قرار گیرد.
ساره کفائی، عباس سعیدی، فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
ماهیت و دامنه فعالیتهای اقتصادی پیوسته زمینهساز دگرگونی فضایی نظامهای سکونتگاهی بوده است. در همین ارتباط، مبادلات مرزی در تحول فضایی سکونتگاههای ساحلی و مرزی از اهمیت خاصی برخوردار است. ناحیه گناوه (استان بوشهر) واقع در حاشیه خلیج فارس، از نظر ساختار طبیعی، جلگهای خشک و بیابانی است که با محدویت منابع طبیعی آب و خاک روبرو است. این ناحیه افزون بر 52 سکونتگاه روستایی، دارای 2 کانون شهری است. روستاهای ناحیه، با دسترسی به منابع محدود آب، در مجاورت راههای ارتباطی و یا در حاشیه/ لبه خور یا پناهگاه طبیعی، در مجاورت دریا استقرار یافتهاند. از این رو، مبادلات مرزی در این ناحیه برای دوام و پایداری روستاها نه تنها از اهمیت ویژه برخوردار است، بلکه در روند زمانی، زمینهساز تحولات فضایی در این روستاها شده است. این مقاله در نظر دارد، ضمن بررسی سازوکارهای حاکم بر مبادلات مرزی، نقش و اهمیت آن را در دگرگونی فضایی روستاهای ناحیه مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. دوره مطالعه 1355 – 1395 بوده است. روش پژوهش کیفی بوده، برای جمع آوری داده های کمی از پرسش نامه در سطح 350 سرپرست خانوار و داده های کیفی از مصاحبههای نیمه ساختمند با 70 نفر از ساکنان روستاها، اعضای شوراها و دهیاری های روستاها استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز بر مبنای روش استدلال منطقی در چهارچوب مقولهبندی یافته ها صورت پذیرفته است. نتیجه پژوهش بیانگر روند تحول نامطلوب این ناحیه روستایی، نابرابری فضایی و عدم تعادل در توزیع جمعیت و فعالیت در سطح روستاهاست.
علی اکبر عنابستانی، سیدرضا حسینی کهنوج،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
با توجه به نقش فعالیت های کشت و صنعت در ایجاد اشتغال در مناطق روستایی، مقاله حاضر با هدف تبیین و شناسایی متغیرهای کلیدی موثر و نقش آن ها بر اشتغال زایی فعالیت های شرکت کشت و صنعت جیرفت با رویکرد آینده نگاری راهبردی و با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع صورت پذیرفته است. ابتدا با استفاده از روش کیفی و به صورت میدانی، عوامل اصلی شناسایی شده و سپس جهت تحقق رویکرد آینده پژوهی، با استفاده از روش دلفی و در قالب نرم افزار میک مک، عوامل از بعد تاثیرگذاری یا تاثیرپذیری مورد آزمایش قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را 75 نفر از مروجان، کارشناسان جهاد کشاورزی و اساتید صاحب نظر تشکیل می دهند که بیشترین ارتباط را با این بحث داشته اند و از بین آنها 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. نتایج نشان داد؛ متغیرهای نوسانات کم محصولات کشاورزی (54)، تخصیص یارانه به سرمایه گذاران و حمایت از کارآفرینان (50)، همراهی سازمان امور مالیاتی برای کاهش تعرفه مالیات (48)، کاهش هزینه های تولیدی اعضاء (48) و توسعه زنجیرههای تأمین محصولات و فرآورده های گوناگون کشاورزی (47) به ترتیب بالاترین ارزش ستونی محاسبه شده و دارای بیشترین میزان تاثیرگذاری نسبت به سایر متغیرها می باشند و در تاثیر غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر، متغیرهای نوسانات کم محصولات کشاورزی (94020)، تخصیص یارانه به سرمایه گذاران و حمایت از کارآفرینان(88616)، همراهی سازمان امور مالیاتی برای کاهش تعرفه مالیات(84718)کاهش هزینه های تولیدی اعضاء(84008) و توسعه زنجیرههای تأمین محصولات و فرآورده های گوناگون کشاورزی(83026) به ترتیب دارای بیشترین ارزش ستونی محاسبه شده و دارای بیشترین میزان تاثیرپذیری از دیگر متغیرها بوده است.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی، اسداله نجفی، حمید جلالیان،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
شبکه حملونقل یکی از زیرساختها و خدمات اساسی در هر ناحیه جغرافیایی است که نقش مستقیم در رشد و توسعه ناحیه دارد. در این پژوهش، اثرات فضایی حملونقل بر توسعه روستایی استان تهران بر مبنای آمار فضایی تحلیل شده است. با توجه به ماهیت مکانی دادهها و وابستگی فضایی این دادهها برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از انواع توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیلهای آمار فضایی بر مبنای تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد استفاده شده است. واحد تحلیل، 71 دهستان استان تهران بوده که آمار و دادههای رسمی مربوط به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و خدماتی – زیرساختی آنها با هم تحلیل و مقایسه گردید. علاوه بر این، در هر دهستان یک روستا بطور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد تا اطلاعات بهروز و کاملتری از وضعیت جریانات فضایی موجود در روستا و دهستان به دست آید. با احتساب حداقل 10 خانوار نمونه برای هر روستا، حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه 708 خانوار تعیین گردید. 45 شاخص مدنظر قرار گرفت و با روشهای میدانی و پیمایشی اطلاعات مورد نیاز جمعآوری گردید. براساس تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد بیشترین میزان تأثیر حمل و نقل بر روی مؤلفه های اقتصادی با 67% مربوط به صنایع، و کمترین میزان تأثیر مربوط به بخش گردشگری با 19% است، همچنین تأثیر پذیری شاخص ها از حملونقل در دهستان های مختلف نیز متفاوت است. این موضوع از طریق تحلیل فضایی قابل شناسایی است، در صورتی که با استفاده از تحلیل های آماری کلاسیک نتیجه ای کلی برای کل منطقه حاصل میشود.
چیا صالحی بابامیری، نصرالله مولائی هشجین، اکبر معتمدی مهر، تیمور آمار،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
پویایی و تحول در سکونتگاههای انسانی متاثر از عوامل درونی و بیرونی است که میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در شهرها رابطه مستقیم با وسعت و جمعیت دارد اما سکونتگاه های روستایی عموماً تاثیرپذیر هستند. این تاثیرپذیری علاوه بر ساختار فضایی – کالبدی بر روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز است. ضمن تاکید بر این موضوع که تغییرات اقتصادی در روستاها نیز تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو همچون؛اقتصاد جهانی، سیاستهای بین المللی، ملی و ناحیه ای است، میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعتهای متغیر صورت می پذیرد که با فاصله از شهر رابطه مستقیم دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحولات اقتصادی روستاهای پیرامونی شهر سقز به منظور شناخت و تجزیه و تحلیل و آسیب شناسی، انجام گرفته که در آن تغییرات گویه های مرتبط با ساختار اقتصادروستایی مانند؛ وضعیت اراضی زراعی و باغی، تعداد شاغلین و بیکاران، وضعیت ساختار شغل اصلی و داشتن شغل دوم مورد ارزیابی قرارگرفته همچنین در ادامه میزان اثرات توسعه کالبدی یک شهر میانه اندام (سقز) بر آنها بویژه؛ کاهش مساحت اراضی کشاورزی، کاهش فعالیتهای زراعی و دامی، بهبود و ضعیت اشتغال و اشتغال در شهر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد سنجش، ارزیابی و آزمون قرار گرفته است. نتایج و یافتههای پژوهش نشان از سرعت تحولات میدهد که نمود آن علاوه برمسائل اقتصادی، ویژگیهای کالبدی و اجتماعی- فرهنگی را نیز در بر می گیرد که در این خصوص می توان به کاهش مساحت اراضی کشاورزی بدلیل الحاق به شهر (ادغام روستاهای صالح آباد و قوخ در داخل شهر پس از انقلاب) و یا تبدیل شدن به خانه باغی هایی به منظور گذران اوقات فراغت شهرنشینان اشاره نمود. همچنین می توان به از بین رفتن دامداری سنتی در روستاها، اشتغال اهالی روستاها در شهر بعنوان شغل دوم، تغییر در ساختار اشتغال اهالی از بخش کشاورزی به خدمات و صنعت نیز اشاره نمود. روستاهای پیرامونی شهر سقز که دارای مرز بلافصل هستند به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده و شیوه جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
سیدیاسر حکیم دوست، محمود مرادی، شاهبختی رستمی، عبدالحمید نظری،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
وجود روستاهای پویا، فعال و دارای شرایط مناسب زیستی در مرزها با شناسایی مشکلات و عوامل موثر در ناپایداری آنان میسر خواهد بود. هدف از انجام تحقیق بررسی زیست پذیری روستاهای شهرستان هیرمند می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد. در پژوهش حاضر با توجه به موضوع تحقیق به منظور دستیابی به حداکثر ضریب دقت از نمونه گیری تصادفی استفاده شده است که با توجه به سه پارامتر پراکنش روستاهای منطقه از لحاظ فاصله از مرز و پراکندگی در تمام سطح شهرستان، از طبقات مختلف جمعیتی و بر اساس کامل بودن اطلاعات آماری، 44 روستای شهرستان هیرمند از 290 روستای داراس سکنه به صورت نمونه و بر طبق فرمول کوکران، 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه نیز انتخاب گردیدند.نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می دهد 7 روستا از 44 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملا مطلوب و 12 روستا در وضعیت بحرانی از حیث زیست پذیری و رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT/SPOT نشان می دهد، 8 خوشه در منطقه به طور پراکنده در جنوب شرق شهرستان هیرمند شناسایی گردید که شرایط ناپایداری و امنیتی سکونتگاه های واقع در این خوشه ها لزوم توجه بیشتر را می طلبد همچنین 15 روستای شهرستان هیرمند به نوعی یا دارای شرایط زیست پذیری بالا و رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل پایین یا برعکس هستند که لازم است جهت افزایش امنیت منطقه، زیست پذیری و رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل در تمامی روستای مورد نظر تقویت گردد.
شهرام امیرانتخابی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، مطالعه و ارزیابی اثرات یکپارچه سازی ارضی کشت برنج در اقتصاد خانوارهای بهره بردار روستایی است. برای بررسی موضوع, اثرات اجرای طرح بر روی متغیرهایی همچون سطح زیر کشت، درآمد خانوارهای بهرهبردار روستایی و کاهش هزینه های تولید کشاورزی، مطالعه گردید. این پژوهش براساس هدف کاربردی و از دیدگاه روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. از روش توصیفی برای وضع موجود و از روش تحلیلی برای تجزیه و تحلیل استفاده میشود. جهت انجام این مطالعه 20 روستای بخش میرزا کوچک شهرستان صومعه سرا (که طرح یکپارچهسازی اراضی در آن اجرا شده است) مورد مطالعه قرار گرفت. دادههای مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل نهایی اطلاعات از طریق مطالعات میدانی و مراجعه به روستاهای مجری طرح انجام شده است. روش نمونه گیری بصورت تصادفی است که براساس فرمول کوکران از میان 5343 بهره بردار 389 خانوار بهرهبردار انتخاب شدند. اعتبار روایی این پژوهش, توسط متخصصان مشخص گردیدو با محاسبه آلفای کرونباخ 91/0 پایایی بسیار بالای پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. برای توزیع حجم نمونه بطور وزنی، نسبت به تعداد خانوارهای بهره بردار هریک از روستاها تعیین گردید. داده های پیمایشی پس از استخراج و تحلیل، با داده های اسنادی تلفیق گردید و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار Excel و spss از طریق آزمون میانگین و ضریب اسپیرمن استفاده شد. نتایج مطالعه نشان می دهد که در روستاهای مورد بررسی، راندمان تولید بالا و هزینه های تولید کاهش و اقتصاد خانوارهای بهره بردار روستایی بهبود یافته است. بعلاوه، یکپارچه سازی اراضی کشاورزی بر ورود فناوری، صرفه جویی در آب، کاهش مصرف کود، کاهش زمان انجام کار و کاهش نیروی کار تأثیرگذار باشد، اثرات مثبت ویژه ای نداشته است.
یاسر محمدی، فرشته عواطفی اکمل، مینا ضمیری آراسته،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش، شناخت ابعاد توانمندسازی و اثرات صندوقهای تأمین مالی خرد بر این ابعاد در بین زنان روستایی استانهای کرمانشاه و همدان است. روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و پارادایم غالب کمی است. جامعه آماری شامل همه زنان عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستانهای همدان و کرمانشاه است که اعتبار دریافت کرده و به روش تمام شماری پیمایش شدند. روایی ظاهری پرسشنامه توسط تعدادی از متخصصین و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به میزان بالاتر از 8/0 مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل دادههای در محیط نرمافزارهای IBMSPSS21 و LISREL8.5 انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که ابعاد توانمندسازی زنان روستایی را میتوان در شش بعد قرار داد که این ابعاد با یکدیگر همبستگی کامل داشته و طبق نتایح تحلیل عاملی تأییدی، از اعتبار کافی برای تبیین توانمندسازی زنان روستایی برخوردار بودند. همچنین بعد "اعتماد به نفس زنان روستایی" بالاترین و بعد "توانمندی سیاسی" پائینترین قدرت تبیینکنندگی متغیر توانمندسازی زنان روستایی را داشتند. نتیجه اثرات تأمین مالی خرد بر ابعاد توانمندسازی زنان روستایی نیز نشان داد که بطور کلی میزان اثرگذاری در حد متوسط بوده و بیشترین اثر بر ابعاد توانائی تصمیمگیری و اعتماد به نفس زنان روستایی است و سپس ابعاد توانمندی سیاسی، موقعیت در جامعه، توانمندی اقتصادی و موقعیت درون خانواده در رتبههای بعدی اثرپذیری قرار دارند. همه ابعاد ششگانه توانمندسازی با یکدیگر همبستگی مستقیم و معنیداری داشتند، لذا توانمندی در هر یک از ابعاد، با توانمندی در سایر ابعاد رابطه معنیداری داشت و این قدرت همافزایی ابعاد توانمندسازی را نشان میدهد.
عزت اله غزانی، مسعود بیژنی، محمد چیذری،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش، تحلیل راهبردی جایگاه سرمایه اجتماعی در رونق گردشگری طبیعی مردمنهاد در استان مازندران است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ترکیبی است که در فاز کمی به روش توصیفی ـ همبستگی و با استفاده از فن پیمایش و در فاز کیفی با استفاده از فن SWOT انجام شد. جامعه آماری، روستاهای هدف گردشگری و ساکنان مناطق روستایی این روستاها در استان مازندران بوده است (19345=N). حجم نمونه بر اساس آماره کوکران، 207 نفر برآورد گردید. جامعه آماری در فاز کیفی، کارشناسان گردشگری طبیعی مازندران بودند که به صورت هدفمند، 11 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در فاز کیفی، مصاحبه عمیق و در فاز کمی، پرسشنامه محققساخت و از نوع بستهپاسخ بود که روایی آن با استفاده از نقطه نظرات پانلی از متخصصان محقق گردید. پایایی دسته گویههای آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، بین دیدگاه روستاییان از سرمایه اجتماعی و هر یک از اجزای توسعه گردشگری طبیعی مردمنهاد رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین، آن دسته از روستاییانی که در سازمانهای محلی عضو بودند نسبت به روستاییانی که عضو نبودند، از سطح سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. علاوه بر این، نتایج تحلیل نشان داد، برای توسعه گردشگری طبیعی مردمنهاد لازم است اقدامت حمایتی از سوی سازمانهای گروگزار با توجه به ابعاد اجتماعی صورت گیرد و اعتبارات لازم جهت توسعه ساختاری و فیزیکی گردشگری طبیعی مردمنهاد لحاظ شود.
علی اکبر نجفی کانی، ابوذر نظری،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
ارتباط و وابستگی تنگاتنگ فعالیتهای زراعی با محیط طبیعی، همواره عامل اصلی تولید در نواحی روستایی بوده و با وقوع مخاطرات طبیعی، تولید زراعی روستاییان در معرض تهدید قرار میگیرد. از اینرو زارعان، اقداماتی را در راستای کاهش آثار زیانبار مخاطرات طبیعی انجام می دهند و یا با آن مقابله میکنند. با توجه به اهمیت مدیریت ریسک فعالیتهای زراعی، پژوهش حاضر سعی دارد در زمینه شناسایی موانع و عوامل موثر بر مدیریت ریسک و کاهش مخاطرات فعالیتهای زراعی و بهبود فعالیتها و ارتقاء کیفی زیستی روستاییان گام بردارد. در تحقیق حاضر به منظور دستیابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و میدانی استفاده گردید و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق برابر با 2828 خانوار روستایی شهرستان راز و جرگلان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 300 خانوار از میان آنان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و سپس دادههای مستخرج از پرسشنامه در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها که از طریق تحلیل همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر و پیرسون و آزمونهای مقایسه میانگین فریدمن، مان وایتنی و مکنمار استفاده گردید، نشان میدهد که موانعی از قبیل میزان شیب اراضی، کیفیت اراضی، میزان فرسایش اراضی، عدم ثبات در قیمت محصولات و مشکلات دسترسی به ماشینآلات با مدیریت ریسک فعالیتهای زراعی رابطه معناداری را نشان میدهند. همچنین با بررسی عوامل تاثیرگذار بر ریسک فعالیتهای زراعی مشخص گردید که تاثیر میزان سن و تجربه، درآمد، تحصیلات، وسعت اراضی، میزان شرکت در کلاسهای ترویجی و آموزشی با مولفههای مدیریت ریسک فعالیتهای زراعی تا سطح اطمینان بالا و قابل قبولی رابطه معنیداری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمونهای مقایسه میانگین، تفاوت معنادار بین روستاهای کوهستانی و دشتی را نشان می دهند. به نحوی که روستاهای کوهستانی در مقایسه با روستاهای دشتی دارای مدیریت ریسک زراعی قابل قبولی نیستند. بنابراین روستاهای کوهستانی نسبت به روستاهای دشتی در زمینه فعالیتهای زراعی آسیبپذیرترند.
حیدر لطفی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
یکی از آفتهای توسعه گردشگری روستایی در ایران نداشتن راهبرد و برنامهریزی مبتنی بر سنجش قابلیتهاست به نحوی که به دلیل این ویژگی بسیاری از فعالیتهای خلقالساعه گردشگری روستایی پس از چندی از رونق میافتد و زیانهای جبرانناپذیری به عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان سیستم گردشگری روستایی وارد میشود. استان خراسان شمالی به دلیل مطلوبیت توریستی همه ساله پذیرای تعداد زیادی از گردشگران است که برای زیارت جاده شمال را انتخاب میکنند و بعد از عبور از آب و هوای مرطوب وارد یک استان با اقلیم معتدل و گهگاه خنک در فصل تابستان میشوند؛ اما با این وجود به نظر میرسد که برای استفاده بهتر و بیشتر از این فرصت و برای جذب گردشگران برنامهریزی راهبردی صورت نگرفته و بنابراین پتانسیلهای گردشگری روستایی استان و بخصوص شهرستان بجنورد به شکل نسبتاً کامل و مطلوبی در راستای توسعه گردشگری روستایی قرار نگرفتهاند. هدف اصلی این مقاله عبارت است از بررسی قابلیتهای توسعه گردشگری روستایی بجنورد از منظر برنامهریزی راهبری با استفاده از شاخص سوآت. سؤال اصلی مقاله این است که با توجه به فرصتها و تهدیدها و نیز قوتها و ضعفهای بجنورد در صنعت گردشگری روستایی مناسبترین استراتژی برای برنامهریزی راهبری توسعه گردشگری روستایی بجنورد با استفاده از مدل سوآت کدام استراتژی است؟ نتایج این مقاله نشان میدهد که استراتژی تهاجمی مناسبترین راهبرد برای توسعه گردشگری روستایی در شهرستان بجنورد است. روش تحقیق در این مقاله روش توصیفی و آمار استنباطی است. برای جمعآوری دادههای از بررسیهای اسنادی و کتابخانهای و میدانی استفاده و برای تجزیه و تحلیل یافتهها از مدل SWOTاستفاده گردید. برای این منظور محیط داخلی(نقاط قوت و ضعف) و محیط خارجی(فرصتها و تهدیدها) منطقه مطالعه گردید و سپس برای سنجش وزن سنجهها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد.
محمد آقاپورصباغی، کوروش اکبرنژاد،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
توسعه گردشگری کشاورزی و تلاش در جهت رونق آن ازجمله راهکارهای دولت در سالهای اخیر در جهت مقابله با مسائل بخش روستایی و توسعه آن میباشد. ازجمله مهمترین پارامترها در رونق بخشی به این صنعت در مناطق روستایی کشور، شناسایی عوامل موثر بر انتخاب مقاصد گردشگری است. در مطالعه حاضر به استخراج و اولویتبندی این عوامل در بخش گردشگری استان خوزستان در سال 1395پرداختهشده است. به لحاظ وجود ابهام و عدم قطعیت در مقایسه گزینه ها، دراین تحقیق تحلیل سلسله مراتبی فازی در جهت دسترسی به نتایج دقیق تر مورد استفاده قرارگرفته است. جامعه آماری تحقیق 21 کارشناس سازمان میراث فرهنگی و جهاد کشاورزی استان میباشد. نتایج مطالعه نشان میدهد که وجود جاذبههای کشاورزی و وجود زیرساختهای مناسب در بخش گردشگری مهمترین عوامل در ایجاد تقاضای گردشگری کشاورزی است. پس از تعیین اولویت عوامل مشخص گردید که روستاهای تکاب، شیوند و لیوس در راس اهداف توریسم کشاورزی قرار دارند. فراهم نمودن شرایطی در جهت امکان بهرهبرداری از جاذبهها در تمام طول سال، بسترسازی شرایط شرکت گردشگران در فعالیتهای کشاورزی و دامپروری، گسترش هتلها و اقامتگاههای روستایی، توسعه مراکز تفریحی در روستاهای هدف، ازجمله راهکارهای توسعه این صنعت در بخش کشاورزی استان میباشد.
اشکان بیات، علیرضا عندلیب، فرشته احمدی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
در قرن حاضر که صنعت گردشگری به عنوان یکی از با ارزشمندترین صنایع، در بازار رقابتی جهان به ایفای نقش میپردازد و عامل مهم در ثروت اندوزی کشورها و ارتقای اقتصادی آن محسوب می شود. در ایران گردشگری علیرغم قابلیت های و پتانسیل های فروان، سهم کمتری در اقتصاد دارد و نتوانسته از این صنعت استفاده لازم و درآمد قابل توجهی را کسب کند. یکی از ابعاد گردشگری، گردشگری فضاهای روستایی است که میتواند در تحقق امر توسعه منطقهای کمک شایانی نماید. هدف این پژوهش بررسی قابلیت های گردشگری روستای انجدان با استفاده از مدل متاسوآت است. روش تحقیق مورد نظر توصیفی-تحلیلی است و توع پژوهش آن کاربردی است برای گردآوری اطلاعات از ابزار مشاهده، مستند سازی و مصاحبه (از بیست کارشناس خبره شهرسازی و معماری شهرداری، اداره راه و شهرسازی و اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهر اراک) استفاده شده است. سوال اصلی این پژوهش بر این اساس تدوین شده است که: قابلیت های گردشگری روستای انجدان اراک چیست؟ نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که با تاکید بر نتایج مدل متاسوات که با رد دیدگاه توسعه برون زا و با تأکید بر قابلیت ها و توسعه درون زا می توان با توجه به قابلیت های روستای انجدان اراکو با تقویت ویِژگی های همچون کمیابی، تقلیدناپذیری و ارزشمندی و تاکید بر قابلیت های درونی در جهت کنترل تهدیدات بیرونی به قطب گردشگری روستایی در سطح منطقه و حتی فرامنطقه تبدیل نمود.
سمانه امیرخانلو، پرویز کردوانی، مسعود مهدوی حاجیلوئی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
گردشگری روستایی از جمله فعالیت هایی است که طی چند ده اخیر در کشورهای توسعه یافته و طی سال های گذشته در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران، مورد توجه قرار گرفته است. غالبا گردشگری روستایی به عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی در نظر گرفته می شود، یقینا اثرات آن از ابعاد مختلف، به سادگی قابل پیش بینی و مدیریت نیست. از این رو شناخت و اشراف نسبت به آثار گردشگری در روستاها از اهمیت خاصی برخوردار است. در این پژوهش تلاش شده است که به بررسی اثرات اقتصادی،اجتماعی-فرهنگی توسعه گردشگری در مناطق روستایی بخش مرکزی پرداخته شود. این پژوهش با توجه به نوع هدف،کاربردی است و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی به شمار می آید. حجم جامعه نمونه 186 سرپرست خانوار در 8 روستا بوده که با روش نمونه گیری مطبق به دست آمده است .گردآوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه)است.برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه پژوهش از آزمون اسپیرمن و تحلیل رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توسعه گردشگری در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرستان گلوگاه تاثیر مثبت داشته است.
غفور صالح، مجید ولی شریعت پناهی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
گسترش فقر و تشدید فاصله طبقاتی، در کنار تخریب رو به تزاید منابع و چالش های فرهنگی،از معضلات مهمی است که امروزه کارشناسان و سیاستگذاران امر توسعه درسطح ملی و فرا ملی با آن دست به گریبان اند. یکی از چالشهای امروزه توسعهروستایی، عدم توجه به سرمایه های روستایی است. شناخت این سرمایهها قطعاً روند برنامه ریزی توسعه روستایی را برای متخصصان مربوطه تسهیل و مشارکت روستایان در اجرای بهتر برنامهبه همراه دارد. هدف ازاین پژوهش شناساییو اولویتبندی سرمایههایگردشگریدر بخششاهو به منظور آغاز بستر و سرمایهگذاری است. گردآوری اطلاعات از روشهاکتابخانهای و میدانی (پرسشنامه،مشاهدهومصاحبه) استفاده شده است. به منظور شناسایی سرمایههای گردشگری از 10نفر متخصصان دانشگاهی درحوزه گردشگری و با استفاده از روش دلفی استفاده شدهاست. جامعه آماری مورد مطالعه جهت امتیازدهی با استفاده از طیف لیکرت، جامعه محلی، مسئولین ومتخصصان دانشگاهی حوزه گردشگری منطقه بوده است. نتایج پژوهشنشاندادکه سرمایههای طبیعیو فرهنگی مهمترین عاملدر جهت برنامهریزی و جذبگردشگر بوده و سرمایههای انسانی،اجتماعی وفیزیکی تسهیل کننده جذب گردشگری هستند. ازمیان سرمایههای طبیعی آب وهوا بیشترین امتیاز را کسب نموده، آبو هوا براساس شاخصهای گردشگری کشورهای اروپایی HUMIDEX درکلیه ایام سال شرایط آسایش در بخش شاهو برقرار است و براساس شاخص THOMEتنها در اوقات ظهر مرداد ماه، کمتر از 50 درصد مردم احساس عدم آسایش دارند. ازمیان سرمایههای فرهنگی، صنایع دستی، ازمیان سرمایههای فیزیکی، وجود راههای ارتباطی و جادهمناسب برای دیدن سرمایههایطبیعیو فرهنگی، ازمیان سرمایههای انسانی، تواناییکارکردن وارائه خدمات به گردشگران و ازمیانسرمایه های اجتماعی اعتماد مردم به یکدیگر و مدیرانروستادرزمینه گردشگری رتبه اول را کسب کرده اند.
حسین فراهانی، جمشید عینالی، معصومه مرادی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تأثیرات توسعه گردشگری روستایی بر ارتقاء کیفیت زندگی روستای گازرخان شهرستان قزوین است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری، کلیه سرپرستان خانوارهای واقع در روستای گازرخان تشکیل میدهد که جهت دستیابی به اهداف پژوهش، کلیه سرپرستان خانوار روستای مورد نظر(N=207) به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتهاند. روایی پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شد و پایایی متغیرها از طریق آلفای کرونباخ 86درصد محاسبه شد که نشان دهنده قابل اعتماد بودن ابزار تحقیق بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها کمی از آزمونهای آماری ، tتک نمونهای و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. نتایج رتبه بندی متغیرهای مورد بررسی نشان داد گردشگری بیشترین اثرات را در روستای گازرخان بر متغیرهای بهبود وضعیت ساخت وسازهای روستایی، ارتقاء سطح استانداردهای زندگی ساکنین، گسترش جایگاههای دفع زباله، به ترتیب با ضریب 154/0، 160/0، 166/ ، داشتهاند. همچنین توسعه گردشگری روستایی در ارتقاء کیفیت زندگی تأثیر مثبت دارد. تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی نیز نشان داد تأثیرگذاری گردشگری روستایی در چهار عامل اصلی خلاصه میشود که در مجموع 8. 76 درصد از واریانس کل متغیر وابسته را تبیین کرده که به ترتیب اهمیت عبارت است از عامل اجتماعی- فرهنگی (271. 27 درصد)، عامل اقتصادی (893. 25درصد)، عامل زیرساختی ـ کالبدی(350. 14 درصد) و عامل زیست محیطی (566. 8 درصد).
علیرضا دربان آستانه، حسین حاتمی نژاد، مینا کریمی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش گردشگری مسئولیتپذیر در کیفیتزندگی روستاهای مقصد گردشگری شهرستانگرگان است. جامعه آماری، کلیه ساکنان روستاهای هدف گردشگری شهرستانگرگان بوده است. حجم نمونه از طریق فرمولکوکران تعیین شد و 376 نفر از ساکنان روستاها مورد بررسی قرار گرفته است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه جمعآوری گردید. روایی پرسشنامه، با استفاده از نظر اساتید و کارشناسان و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفایکرونباخ مورد تایید قرارگرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SSPS و از طریق میانگین توصیفی و آزمون tset-T انجام شدهاست. یافتهها حاکی از آن است که وضعیت مسئولیتپذیری گردشگران شامل سه بعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیستمحیطی و همچنین کیفیتزندگی ساکنان روستا شامل چهار بعد اجتماعی، کالبدی، محیطی و اقتصادی نسبتا ضعیف است. میتوان چنین نتیجهگیری کرد که بین مسئولیتپذیری گردشگران و کیفیتزندگی ساکنان ارتباط مستقیم وجود دارد. چراکه پایین بودن میزان مسئولیتپذیری گردشگران در کیفیتزندگی ساکنان نیز اثرگذار است، همچنین متغیر مسئولیتپذیری اقتصادی مهمترین متغیر تاثیرگذار در کیفیتزندگی ساکنان روستا محسوب میشود و پس از این متغیر، متغیرهای اجتماعی- فرهنگی و سپس زیستمحیطی در مراتب بعدی اهمیت قرار دارد.
مصطفی محمدی، شکوفه اسدی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
گردشگری خانههای دوم یکی از الگوهای مهم گردشگری در نواحی روستایی است که به طور چشمگیری در حال افزایش است. در پژوهش حاضر تاثیر ویژگیهای طبیعی، فاصله و دسترسی، وضعیت اقتصادی گردشگران و همچنین گرایش ذهنی و عملی به فراغت و تفریح را به عنوان عوامل تاثیر گذار بر گردشگری خانههای دوم دهستان میانبند در شهرستان نور مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه گردشگرانی تشکیل میدهند که در تابستان 1397 از دهستان میانبند بازدید کردهاند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد و ضریب آلفاکرونباخ برای پرسشنامه 89/0 بدستآمد که قابلیت پایایی پرسشنامه را تایید میکند. برای بررسی فرض نرمال بودن دادههای پژوهش از آزمون کلموگروف-اسمیرنف و برای آزمون فرضیات پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شدهاست. عوامل مورد بررسی در پژوهش حاضر جزء انگیزههای اصلی در گردشگری خانههای دوم روستایی میباشند و از آنجایی که سالانه بر تعداد این خانهها در تمامی نقاط روستایی کشور افزوده میشود، بررسی و شناخت دقیق این عوامل موجب ارائه راهکارهای مناسب جهت حفاظت از بافت و فرهنگ روستایی و استفاده بهینه از این فضاها میگردد. نتایج پژوهش نشان داد تمامی عوامل مورد بررسی بر گردشگری خانههای دوم تاثیر گذار است و به ترتیب وضعیت اقتصادی گردشگران، ویژگی های طبیعی، گرایش ذهنی و عملی به فراغت و تفریح و فاصله و دسترسی بیشترین شدت اثر را بر گردشگران داشته است.