538 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
دوره 5، شماره 15 - ( 2-1395 )
چکیده
شهپر گراوندی، عبدالحمید پاپ زن،
دوره 5، شماره 15 - ( 2-1395 )
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای سنجش پایداری در نظامهای بهرهبرداری از زمین، فقدان چارچوبی جامع در این زمینه است. همین امر سبب شکلگیری نگرش تک بعدی در بسیاری از تحقیقات پایداری شده است. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است در ابتدا با شیوهای نقادانه به شناسایی چارچوبی جامع جهت سنجش پایداری در نظامهای بهرهبرداری از زمین پرداخته شود. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) به وزن دهی مؤلفهها در چارچوب شناساییشده پرداخته شود؛ برای این منظور، نظرات 12 نفر از متخصصان کلیدی در زمینه نظامهای بهرهبرداری از زمین مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. مقایسات زوجی صورت گرفته توسط آنان نشان داد به ترتیب معیار مدیریت، سرمایه، آسیبپذیری و تنش دارای بیشترین اهمیت در سنجش پایداری نظامها بهرهبرداری از زمین است. در این راستا توصیه میشود محققان از چارچوب شناساییشده و وزنهای فازی آن به عنوان چارچوبی جامع جهت سنجش پایداری در نظامهای بهرهبرداری از زمین استفاده نمایند.
میرستار صدرموسوی، حسین کریم زاده، عقیل خالقی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار، از روش پژوهش آمیخته استفاده نموده است. در این تحقیق از روش «کیفی سپس کمی» استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق، برای جمعآوری دادهها از تکنیکهای روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و یادداشتهای میدانی استفاده شده که جامعه آماری شامل زنان روستایی باسواد و مطلع بوده است. موانع علی مؤثر در اشتغال زنان جامعه روستایی موردمطالعه، در چهار گروه موانع فردی، موانع خانوادگی، موانع فرهنگی- اجتماعی و موانع مدیریتی- ساختاری شناسایی شده است که دورافتاده بودن روستاها و عوامل فردی و خانوادگی دارای بیشترین میزان اهمیت است. تغییر شیوه زندگی در جامعه روستایی مشهود بوده و متغیرهایی همچون تحصیلات، وضعیت تأهل و سطح درآمد بهعنوان موانع مداخلهگر در اشتغال زنان روستایی شناخته شده است. انعطافپذیری زنان در برابر مانع مهم فردی و خانوادگی، تغییر آداب و ارزشهای اجتماعی را به دنبال داشته است. با تغییر آداب و ارزشها و سنن اجتماعی و همچنین تغییر شیوه زندگی، زنان روستایی جامعه موردمطالعه، از زندگی در روستا رویگردان شده و به شهرها مهاجرت میکنند. ازدواج دیرهنگام یا بالا رفتن سن ازدواج، فقر اقتصادی از دیگر نتایج است که مجموعه این عوامل وضعیت نامناسب رفتاری را در بین دختران و زنان روستایی مهاجرت کرده میتواند به وجود آورد. خروجی حاصل از نرمافزار لیزرل در تجزیه و تحلیل نتایج بحث مشارکتی، سازگاری و توافق مطلوب نتایج ارائهشده را با دادههای تجربی نیز ثابت کرد که میتوان ادعا نمود نتایج تحقیق دارای اعتبار بیرونی مناسبی است.
علی اکبر عنابستانی، الهه انزایی، صدیقه بهزادی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
تغییر شکل روستاها به ویژه در نواحی شمالی طی دهههای اخیر بسیار زیاد بوده است. این تغییر شکل، گاه به دلیل تأثیر فرهنگ شهر بر نما و کالبد روستاها و گاه به دلیل مهاجرتهای روستاییان به شهر بوده است. امروزه این پرسش اساسی مطرح است که چگونه میتوان این تأثیرپذیری از فرهنگ شهر در نمای فیزیکی روستاها را با عناصر بومی و سنتی در روستا انطباق داد. در این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی اثرات تغییر شاخصهای فرهنگی و اجتماعی در روستاها بر الگوی مسکن روستایی پرداخته شود. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روششناسی، توصیفی – تحلیلی بوده است. جامعه آماری 91 روستای بالای 20 خانوار شهرستان نکا برابر با 57769 نفر در قالب 14572 خانوار بوده است. حجم نمونه انتخابی در سطح آبادی، تعداد 10 روستا و در سطح خانوار روستایی تعداد 256 خانوار بوده است که به صورت نمونهگیری تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفتهاند. برای تحلیل استنباطی دادهها از رگرسیون و لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که ارتباط معنیدار و نسبتاً قوی با ضریب 658/0 بین عوامل تغییرات فرهنگی و اجتماعی با الگوی مسکن روستایی وجود داشته است، به نحوی که شاخصهای تغییرات فرهنگی و اجتماعی حدود 6/58 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده است. پذیرش فرهنگی به تنهایی 8/66 درصد تغییرات در الگوی مسکن روستایی را توجیه نموده و گرایش به مصرفگرایی، بیشترین تأثیر را در تحلیل مسیر بر روی شاخصهای رضایتمندی، پلان معماری، مقاومت و کیفیت مسکن با ضرایب 34/0، 29/0، 19/0 و 25/0 بر جای گذاشته است. در توزیع فضایی رابطه بین تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن در هشت روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود داشته است.
باقر کرد،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و سنجش گزیدهای از مهمترین شاخصهای اقتصادی و کالبدی نواحی روستایی شهرستان چابهار در راستای تحلیل کیفیت زندگی روستانشینان انجام گرفته است. نتایج حاکی است میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی روستانشینان شهرستان چابهار در شرایط مناسبی نیست؛ چرا که براساس شاخصهای اقتصادی ضریب برخورداری از درآمد مناسب، تأمین نیازهای اولیه زندگی، پس انداز سالیانه و وضعیت اشتغال در روستاها نامناسب بوده است. در خصوص سطح کیفیت زیرساختها، نسبت برخورداری از برق، تلفن و آنتندهی رادیو و تلویزیون در شرایط مساعدی بوده و سایر شاخصها مانند دسترسی به راه ارتباطی، وسایل حمل و نقل عمومی، برخورداری از آب آشامیدنی سالم، جایگاه توزیع مواد سوختی و دسترسی به خدمات مالی و اعتباری ضعیف ارزیابی شده است. همچنین به لحاظ کیفیت محیط سکونتی، تنها وضعیت واحد مسکونی از حیث اندازه و زیربنا مناسب بوده و سایر شاخصها مانند مقاوم بودن در مقابل خطرات طبیعی، استفاده از مواد و مصالح مقاوم، شکل و فرم زیبایی، جدا بودن محل نگهداری دام، روشهای جمع آوری زباله، داشتن جایگاه دفن زباله و شبکه فاضلاب دارای شرایط مساعدی نبوده است.
علی اکبر تقیلو،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
تحلیل مطلوبیت اراضی براساس معیارهای انسانی و طبیعی از جمله مسائلی است که برنامهریزان آمایش سرزمین را در تصمیمگیری و استقرار فعالیتها در عرصههای جغرافیایی یاری مینماید و نقطه عطفی برای استفاده بهینه از منابع به شمار میرود. هدف تحقیق حاضر شناخت سطح مطلوبیت کاربریهای کلان اراضی شهرستان ارومیه است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی با رویکرد فضایی است. اطلاعات مورد استفاده از تصاویر ماهوارهای، لایه های GIS منطقه و نظرات کارشناسی (14 نفر در تخصصهای منابع طبیعی، کشاورزی، جغرافیای روستایی، شهری و گردشگری) استخراج شده است. از نرم افزار GIS نیز در تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده گردیده است. معیارهای سنجش مطلوبیت کاربری اراضی شامل شبکه راههای اصلی، شبکه گاز، شبکه برق، مجاورت نقاط شهری و شیب زمین بوده است. نتایج نشان داد میزان اراضی کاملاً مطلوب و مطلوب نسبت به راهها به ترتیب در حدود 29/36درصد و اراضی 99/21 درصد و نسبت شیب زمین حدود 4/41و 3/20 درصد است. همچنین اراضی کاملا مطلوب و مطلوب نسبت به شبکه برق به ترتیب 7/7 و 3/8 درصد و نسبت به شبکه گاز 8/3 و 9/3 درصد محاسبه شده است. اراضی کاملا مطلوب نسبت به فاصله از شهر نیز برای کاربریهای مختلف 3/5 درصد بوده است.
علی اکبر نجفی کانی، اسماعیل شاهکویی، معصومه ملائی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
امروزه مکانیزاسیون به عنوان کلیدیترین عنصر در دستیابی به اهداف توسعه کشاورزی و روستایی از اهمیت خاصی برخوردار است. مزارعی که مجهز به قدرت ماشین و نیروی موتور هستند، علاوه بر افزایش کیفیت و کمیت در کار و بهرهبرداری محصولات، در زمان و هزینههای مراحل مختلف کشت نیز صرفهجویی میگردد. براین اساس مکانیزاسیون یکی از ارکان اصلی و کلیدی توسعه کشاورزی محسوب میشود و رونق مکانیزاسیون کشاورزی خود مهمترین نوع سرمایهگذاری در راستای توسعه روستایی است. در تحقیق حاضر سعی شده است تا به تبیین و بررسی تأثیر مکانیزاسیون کشاورزی بر ارتقاء شاخصهای اقتصادی و بهبود مؤلفههای اجتماعی خانوارهای روستایی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان پرداخته شود. تعداد 190 کشاورز به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است که از این تعداد 110 بهرهبردار به صورت مکانیزه و 80 بهرهبردار دیگر نیز بیشتر به صورت سنتی در امور کشاورزی فعالیت داشتهاند. پژوهش حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی و میدانی بوده است. نتایج نشان داد که استفاده از مکانیزاسیون کشاورزی در میان بهرهبرداران موجب افزایش تولید و درآمد شده است و میزان ضایعات را به طور چشمگیری کاهش داده است. به طور کلی، مکانیزاسیون باعث بهبود شاخصهای اقتصادی در بین بهرهبرداران کشاورزی شده است. علاوه بر آن، مکانیزاسیون کاهش مهاجرت و افزایش انگیزه ماندگاری بهرهبرداران نواحی روستایی را به دنبال داشته است. با عنایت به اینکه تاکنون اقدامات دولت در راستای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی چندان کافی نبوده است، بسترسازی و اهتمام جدی و مناسب از سوی دولت، تشویق و ترغیب سازمانهای ذیربط و مشارکت همهجانبه مردم در زمینه مکانیزاسیون امری ضروری و لازم است.
علی علی مددی، عبدالحمید نظری، محمود مرادی، رامین غفاری،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
طرح هدفمندی یارانهها به پشتوانه ماده (3) قانون برنامه چهارم اجرا شده است. نظر به تغییر شیوه پرداخت آن از شکل «کالایی» به صورت «نقدی» و تأثیر مستقیمی که بر الگوی مصرف خانوارها دارد، این تحقیق در چارچوب رویکرد "معیشت پایدار(LS)" انجام شده است؛ چرا که رویکرد معیشت پایدار علاوه بر رفع نیازهای روزانه، امرار معاش، تسهیلات رفاهی، افزایش قابلیتها و توانمندسازی نسلهای کنونی، بر ابعاد زیست محیطی و حفظ داراییها و منابع طبیعی برای آیندگان تأکید دارد. روش تحقیق حاضر توصیفی ـ تحلیلی است که با هدف شناسایی اقشار اجتماعی روستایی و اثرات طرح هدفمندی یارانهها بر الگوی مصرف معیشتی آنان در دو ناحیه متفاوت انجام شده است. جامعه آماری 16140 خانوار ساکن در 88 روستای شهرستانهای کلات و بینالود بوده است. برای نمونهگیری از روشهای خوشهای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است، در مجموع 38 روستای نمونه انتخاب و سپس طبق جدول مورگان- کرچی حجم نمونه تعداد 360 خانوار تعیین شده است. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمونهای"کولموگروف اسمیرنف"،"یومن ویتنی"و"کراسکال والیس" تجزیه و تحلیل دادهها انجام شده است. در نهایت نتایج نشان داد که تباینات محیطی و توزیع نامتوازن منابع اقتصادی، هم بر شاخص متوسط سرمایه و هم بر متوسط درآمد تأثیر داشته و موجب اختلاف طبقاتی دو ناحیه شده است. از نظر تغییر الگوی مصرف نیز بین مقادیر مصرف طبقات کم درآمد نواحی، تفاوت معنادار و در طبقات مرفه فاقد معناداری آماری بوده است. در مجموع میتوان گفت پرداخت یارانهها در تعدیل شکاف طبقاتی هر دو ناحیه تأثیر داشته است که میزان آن در کلات بیش از بینالود بوده است.
حجت اله صادقی، اسکندر صیدائی، شادی قبادی، مریم صالحی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
امروزه روستاها بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهدهدارند که بایستی همانند نقاط شهری به آنها توجه و نگاه خاص شود. این توجه خاص مرهون عملکرد مناسب نهادها و سازمانهای مرتبط با نواحی روستایی در راستای توسعه آنها است که نتیجه آن به برنامهریزی و توسعه منطقهای-ملی منجر خواهد شد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی عملکرد نهادها و سازمانهای مرتبط در پایداری روستاها در راستای توسعه منطقهای بهصورت مطالعه موردی در بخش دهدز شهرستان ایذه میباشد. روش تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را ازنظر مکانی روستاهای بخش دهدز شهرستان ایذه و ازنظر جمعیتی، افراد ساکن در این روستاها تشکیل میدهند. مجموع افراد این روستاها،13161 نفر بوده که با توجه به حجم جامعه آماری و عدم دسترسی بهتمامی آنها، بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری مناسب به تعداد 315 نفر انتخاب و دادهها از طریق پرسشنامه در سطح روستاها و افراد جمعآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد نهادها و سازمانها ازنظر اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیستمحیطی و کالبدی-فیزیکی در پایداری روستاها با سطح معناداری کمتر از 005/0، مناسب و در سطح متوسطی میباشد. تحلیل ناپارامتری همبستگی نیز نشاندهنده وجود رابطه مستقیم و معنیداری در سطح آلفای01/0 میان شاخص اقتصادی با شاخصهای موردبررسی است؛ بهگونهای که با بهبود عملکرد نهادها و سازمانها در هرکدام از شاخصهای توسعه، دیگر شاخصها بهبود و زمینه پایداری روستاها فراهم میشود.
جعفر توکلی، اکرم رزلانسری،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
در راستای سیاست کلی نظام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور محرومیتزدایی و توسعه روستاها یکی از برنامههایی که در دستور کار قرار گرفته است، اجرای طرح هادی روستایی جهت تأمین عادلانه امکانات از طریق تحول کالبدی- فیزیکی روستا، ایجاد تسهیلات اجتماعی- تولیدی، تأمین خدمات عمومی و بهبود مسکن روستاییان بوده است. اثرات طرحهای هادی محدود به تغییراتی در بافت کالبدی بوده و در اجرای آن به عامل اقتصادی کمتر توجه شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزشیابی پیامدهای کالبدی و به تبع آن اقتصادی اجرای طرح هادی و تأثیر آن بر تحولات روستاهای شهرستان کرمانشاه انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. با استفاده از فرمول کوکران از بین 2467 نفر سرپرست خانوار ساکن 10 روستای محدوده بررسی، 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه خانوار روستایی حاوی سؤالاتی با طیف لیکرت بوده که روایی آن توسط متخصصین موضوعی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است (مقدار آلفای بُعد کالبدی=882/0، مقدار آلفای بُعد اقتصادی=886/0). یافتهها نشان داد که اجرای طرح هادی به رغم برخی کاستیها در توسعه فضای سبز، مکانیابی دفع فاضلاب و زباله، تاثیری نسبتاً مطلوب بر تحول کالبدی و به تبع آن اقتصادی روستاهای مورد بررسی داشته است. با این وجود در مواردی چون افزایش سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال تحول چشمگیری مشاهده نشده است. تحلیل عوامل مؤثر بر اجرای طرح هادی نیز حاکی از این بوده است که روستاهای با موقعیت پایکوهی، جمعیت بیشتر و فاصله 20-10 کیلومتر از شهر کرمانشاه تحولات کالبدی و اقتصادی بیشتری داشته است. از این رو به منظور جبران مشکلات موجود در پیامدهای کالبدی و اقتصادی ضروری است قبل از اجرای طرح هادی، سازمانها و نهادهای درگیر در توسعه روستایی طی تمهیدات قانونی ملزم به هماهنگی و ایفای نقش مؤثر در فرآیند اجرای طرح گردند.
حمید جلالیان، فرامرز بریمانی، وحید ریاحی، مرتضی مهرعلیتبار فیروزجایی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
یکی از مهمترین ابزار برونرفت از فقر، تأمین خدمات مالی مورد نیاز روستاییان است. علیرغم اهمیت این موضوع، ارائه خدمات مالی در نواحی روستایی با کمبود شدید سرمایه همراه است. بررسیها نشان میدهد تنها 5 درصد از کشاورزان در نواحی روستایی آفریقا و حدود 15 درصد در آسیا و آمریکای لاتین به اعتبارات مالی رسمی کشورشان دسترسی دارند. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مؤلفههای بهینهگی نهادهای تأمینکنندۀ خدمات مالی، این مسئله را به طور موردی در ناحیه جنگلی- کواستانی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل مورد بررسی قرار داده است. رویکرد این پژوهش، کیفی و راهبرد آن تحلیل محتوا است. دادههای لازم، با مشارکت 25 نفر از روستاییان و با ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته و مشاهده مستقیم گرآوری شده است. شیوه نمونهگیری، به روش هدفمند با حد اشباع نظری و شیوۀ تجزیه و تحلیل دادهها نیز تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی بوده است. دادههای تحقیق شامل متن مصاحبهها، به واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشردهسازی خلاصه شده و در نهایت، با شیوۀ استقرائی طبقات فرعی استخراج و مضمونهای اصلی از آن انتزاع شده است. یافتههای نهایی شامل شش مضمون اصلیِ قابلیت انعطافپذیری، قابلیت دسترسی، قابلیت فهم و سادگی، قابلیت اعتماد، قابلیت ارائه در تمام ابعاد خدمات مالی و قابلیت پوشش گسترده است که هر کدام به طبقات فرعیتر تقسیم میگردد. نتیجه این که، برای نهادسازیهای مالی روستایی باید با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص همان نواحی، بر قابلیتهای نهادی مذکور تأکید کرد. همچنین، در بررسی این گونه مسائل، اتخاذ رویکرد کیفی و بررسی آن در بستر وقوع، میتواند رویکرد مناسبی باشد.
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
اسدالله دیوسالار،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان طی سدههای اخیر به ویژه در زمینهی افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه راههای ارتباطی، افزایش اوقات فراغت و بهبود رفاه اجتماعی، منجر به توسعهی گردشگری شده است. در این میان، گردشگری روستایی جزئی از صنعت گردشگری است که میتوان نقش عمدهای در توانمندسازی مردم محلی و تنوعبخشی به اقتصاد از طریق رونق صنایع دستی و صنایع بومی - محلی با سایر بخشهای اقتصادی ایفا نماید. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش صنایع دستی در رشد اقتصاد گردشگری روستایی است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و توصیفی- تحلیلی بوده است، گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی از طریق پرسشنامه در قالب طیف لیکرت انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اقتصاد گردشگری در نواحی روستایی شهرستان بهشهر بر درآمدزایی، اشتغالزایی توسعه صنایع بومی - محلی اثرگذار بوده است. همچنین رشد و گسترش صنایع دستی نقش مؤثری در اقتصاد گردشگری روستایی برجای نهاده و در بین روستاها، کیاسر بیشترین تأثیرپذیری از رشد اقتصادی صنایع دستی درجذب گردشگر را به خود اختصاص داده است.
ابوذر پرهیزکاری،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
هدف اصلی تحقیق تحلیل فضایی الگوی توزیع درآمد و سطح رفاه اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان طالقان (از توابع استان البرز) است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع مطالعات توصیفی است. دادههای مورد نیاز این پژوهش مربوط به سال 93-1392 بوده که با مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از خانوارهای نمونه جمعآوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای روستایی شهرستان طالقان است. برای اندازهگیری نابرابری توزیع درآمد از ضریب جینی، برای محاسبه سطح رفاه اجتماعی از شاخص سن و برای تعیین معنیداری نابرابری توزیع درآمد از آزمون کروسکال- والیس استفاده شده است. مقدار ضریب جینی برای دهستانهای پایینطالقان، میانطالقان، کناررود و جوستان به ترتیب 63/0، 54/0، 41/0 و 49/0 برآورد شده است. نتایج نشان داد که توزیع درآمد خانوارهای روستایی در بخش پایین طالقان نسبت به دیگر مناطق ناپایدارتر است. نتایج آزمون کروسکال- والیس نیز نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان را نشان داده است. همچنین یافتهها حاکی است سهم درآمد حاصل از فعالیتهای باغداری مهمترین عامل نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان است. به لحاظ رفاه اجتماعی نیز خانوارهای روستایی منطقه بالا طالقان از بیشترین سطح رفاه اجتماعی برخوردار بوده است.
محمدتقی طغرایی، مهران رضوانی، محمد حسن مبارکی، جهانگیر یداللهی فارسی، زینب میرزایی،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
در دهههای اخیر اقتصاد خلاق جهانی رشد قابل ملاحظهای نموده است؛ به طوری که، صنایع فرهنگی بعد از صنایع مالی، اطلاعاتی، پزشکی و توریسم، پنجمین صنعت بزرگ اقتصادی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری انجام شده است. این عوامل بر اساس مدل تحلیلیPEST ، شامل عوامل سیاسی – قانونی، اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و تکنولوژیکی است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر از روش تحقیق آمیخته (تلفیق روش کیفی و کمی) و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل، کارشناسان و تولیدکنندگان حرفهای صنایع دستی عشایری به تعداد ۴۰۰ نفر بوده است، برای نمونهگیری در بخش کیفی از روش گلوله برفی و در بخش کمی از روش تصادفی ساده (به تعداد ۲۰۰ نفر) استفاده شده است. تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری به ترتیب شامل حمایت از مخترعین و نوآوران جهت تجاریسازی ایدهها و محصولاتشان، فرآهم نمودن تسهیلات زیرساختی و ارتباطی جهت سهولت در تأمین منابع و فروش محصولات، تشویق زنان توسط خانواده و نگرش موافق اطرافیان و تغییر در شیوه تولید و ایجاد کاربرد مناسب برای محصولات بوده است.
سید هدایت الله نوری، صدیقه هاشمی، سمیرا محمودی، حجت اله طباطبایی،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
یکی از علل اصلی رکود در بخش کشاورزی، عدم شکل گیری سرمایه اجتماعی در این بخش از اقتصاد روستایی است. بنابراین جهت حل مشکلات کشاورزی و رسیدن به پایداری نیاز به آن است که یک فضای گفتگویی و ارتباطی فراهم شود که کشاورزان با یکدیگر ارتباط و تعامل داشته و در امور مختلف مشارکت نمایند تا از این طریق اعتماد میان آنها نیز افزایش یابد. هدف این تحقیق شناسایی تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار کشاورزی در روستاهای دهستان آباده طشک است. در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسشنامه (259 نمونه) استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ(78%) تأمین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از همبستگی، تحلیل مسیر و تکنیک پرومته استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ابعاد سرمایه اجتماعی با یکدیگر و توسعه پایدارکشاورزی رابطه معنی داری وجود دارد و در بین ابعاد سرمایه اجتماعی مشارکت با اثر کلی 67/0 بیشترین تأثیر را بر پایداری کشاورزی داشته است. وضعیت سرمایه اجتماعی در بین روستاهای مورد مطالعه، روستای طشک بالاترین سطح را دارا بوده زیرا در این روستا میانگین ابعاد چهارگانه سرمایه اجتماعی بیش از سایر روستاها بوده که این اختلاف در بعد انسجام اجتماعی با میانگین 29/4 و روابط اجتماعی با میانگین 59/4؛ محسوس تر می باشد. این در حالی است که روستای صفی آباد پایین ترین رتبه را داشته است.
فائزه طاهرآبادی، محمدکریم معتمد، محمدرضا خالدیان،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
آب از ارزشمندترین منابع طبیعی است که در بخشهای مختلف استفاده میشود و به منزله یکی از نهادههای اصلی تولید محصولات کشاورزی، جایگاه خاصی در توسعه پایدار کشاورزی دارد. هدف از این تحقیق بررسی مسائل و مشکلات مدیریت آب کشاورزی از دیدگاه کشاورزان شهرستانهای کنگاور و صحنه در استان کرمانشاه بوده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی، مسائل و محدودیتهای مدیریت آب کشاورزی در هشت عامل دستهبندی شده است. مهمترین مسائل و مشکلات در زمینه مدیریت آب کشاورزی در دو ناحیه مورد مطالعه از دیدگاه کشاورزان شامل کاهش منابع آب سطحی، استفاده نکردن از استخر، عدم نظارت دولت بر برداشت آب از منابع زیرزمینی (چاهها)، حفر چاههای غیرمجاز، عدم رعایت حریم بین چاهها، خاکی بودن کانالها، طولانی بودن مسیر کانالها و نهرها، مشکلات انتقال آب از زمینهای سایر مالکین در صورت عدم توافق آنها، نامناسب بودن شکل و اندازه مزرعه، استفاده از روشهای آبیاری سنتی، نبود هماهنگی بین سازمانهای دولتی و تشکلهای مردمی، حمایت نکردن دولت از محصولاتی با مصرف آبی کم، عدم آگاهی کشاورزان از اهمیت بهینهسازی کارایی مصرف آب آبیاری، عدم مراجعه به مدیریت کشاورزی، عدم شرکت در کلاسهای ترویجی، بالا بودن هزینههای لولهگذاری، کم بودن وام دریافتی برای لولهگذاری و کم بودن توان مالی زارعین برای استفاده از آبیاری تحت فشار بوده است.
پرویز ضیائیان، شمس صالح پور، بابا داوردان،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
رتبهبندی زیستگاههای انسانی بر اساس شاخصهای توسعه جهت تعیین سطوح برخورداری مناطق (شهرستانهای) استان، یکی از مسائلی است که در هر واحد برنامهریزی جهت تسهیل روند خدماترسانی، کاهش نابرابریهای منطقهای و نیل به توسعه پایدار مورد توجه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل سطح توسعهیافتگی جامعه عشایری شهرستانهای آذربایجان غربی با بهرهگیری از روش تلفیقی انجام شده است. روش تحقیق به صورت مقایسهای ـ تحلیلی بوده و دادههای آن به صورت اسنادی- کتابخانهای گردآوری شده است. در تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای تحلیلی تاکسونومی عددی و AHP استفاده شده است. همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی به نام روش میانگین رتبهها استفاده شده است. یافتههای حاصل از میانگین رتبهها نشان داد که جوامع عشایری شهرستانهای ارومیه و ماکو با کسب رتبه 1 و 2 در سطح اول برخورداری از خدمات توسعهای و جوامع عشایری شهرستانهای میاندوآب، پلدشت و شاهین دژ با کسب رتبههای 7 و 8 در سطح چهارم برخورداری از خدمات توسعه جای گرفتهاند.
محمودرضا میرلطفی، میثم بندانی، سیدامیر محمد علوی زاده، حسنعلی جهانتیغ،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
اماکن تجاری و بهویژه بازارچههای مرزی به دلیل خاصیت سودآوری خود، همواره انسان، کالا و سرمایه را از نقاط محلی، منطقهای، ملی و گاهاً فراملی بهسوی خود جذب میکند که این امر میتواند باعث پیشرفت اقتصادی مکانهای زیستی گردد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل شعاع اثرگذاری بازارچه مرزی میلک اقدام شده است. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و بنا بر روش توصیفی – تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تمامی روستاهای دارای ارتباط اقتصادی با بازارچه مرزی میلک بوده است. برای گردآوری اطلاعات میدانی با توجه به فاصله روستاهای مورد مطالعه با مرز و با روش نمونهگیری طبقهبندی تعداد 18 روستا انتخاب و با استفاده از فرمول کوکران 324 خانوار به عنوان نمونه مورد سوال قرار گرفتهاند. یافتهها نشان داد که بازارچه مرزی میلک در زمینه جذب کالا و سرمایه، علاوه بر بحث منطقهای، دارای بُرد و شعاع اثرگذاری ملی و گاهاً فراملی است، در زمینه جذب نیروی انسانی (کارگر خدماتی) دارای شعاعی در سطح محلی است. همچنین بین سطح توسعه اقتصادی روستاها و فاصله از بازارچه رابطۀ معنیدار و معکوسی وجود دارد، بهطوریکه با فاصله گرفتن روستاها از بازارچه، شعاع اثرگذاری اقتصادی بازارچه کم و با نزدیک شدن به بازارچه شعاع اثرگذاری آن زیاد میشود.
محمدکاظم رحیمی، کیومرث زرافشانی، فرحناز رستمی،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
تناقض در یافتههای مطالعات گذشته در خصوص تأثیر مثبت یا منفی شرکتهای خدمات مشاورهای، فنی و مهندسی کشاورزی بر توسعه روستایی موجب شده است که شکاف اطلاعاتی در ادبیات این شرکت ها بوجود آید. لذا به منظور پر کردن خلاء موجود، مطالعه توصیفی ـ پیمایشی حاضر به بررسی میزان تأثیر شرکت های خدمات مشاوره ای درتوسعه روستایی استان های کرمانشاه و زنجان از دیدگاه مسئولین مراکز خدماتی این استان ها پرداخته است. ماهیت این تحقیق کمی بوده و با ساتفاده از پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفته است. بدین منظور دو استان کرمانشاه و زنجان که از نظر استقرار این شرکت ها جزو استان های پیشرو در کشور بوده اند، انتخاب شدند. جامعه آماری تحقیق را مسئولین مراکز جهاد کشاورزی این دو استان که به روش تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند تشکیل میدهند(N=81 ). این مسئولین به عنوان ناظر فعالیت های شرکت های خدمات مشاوره ای محسوب شده و آشنایی کاملی ب وضعیت روستاهای منطقه و فعالیت های این شرکت ها دارند. نتایج تحقیق تأثیر مثبت استقرار این شرکتها در روستاهای منطقه را نشان می دهد. اثرات یاد شده با استفاده از روش تحلیل عاملی به چهار عامل شامل؛ توسعه کشاورزی، توسعه فعالیتهای آموزشی- ترویجی، توسعه روشهای کشاورزی پایدار و تعامل با مراکز علمی تقسیم شدند که 71 درصد عوامل موثر را تبیین کردند. نتایج این مطالعه به برنامه ریزان و سیاست گذاران برنامه های توسعه روستایی کمک می کند تا با الگو گیری از راهکارها و استراتژی های شرکت های موفق بتوانند به توسعه این شرکت ها در سایر استان ها به عنوان اهرمی برای پیشبرد برنامه های توسعه روستایی اقدام کنند.