90 نتیجه برای توسعه روستایی
محمدحسین کریم، علی سردارشهرکی، سیدمهدی حسینی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده
فعالیت کشاورزی در شهرستان هیرمند شغل اصلی اکثریت روستاییان این شهرستان است. در سال های اخیر بهدلیل خشکسالی های پی درپی و وابستگی شدید این منطقه به رودخانه فرامرزی هیرمند، مشکلات عدیده ای مانند مهاجرت و خالی شدن از سکنه بسیاری از روستاها و آبادی های این شهرستان گردیده است. از اینرو در مطالعه حاضر تلاش شده تا به شناسایی و اولویتبندی موانع توسعه کشاورزی در شهرستان هیرمند پرداخته شود. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از 350 کشاورز و بهره بردار در شهرستان هیرمند و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی (FA) انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده 5 عامل محیطی، اقتصادی-مدیریتی، زیرساختی، آموزشی و فرهنگی تحت 27 متغیر شناسایی و اولویتبندی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عامل محیطی با مقدار ویژه 564/5 و متغیر کمبود منابع آبی با بار عاملی 986/0 مهمترین متغیر بوده است. عامل اقتصادی-مدیریتی با مقدار ویژه 125/4 از عوامل مهم دیگر شناسایی گردید که در این متغیر، هزینههای زیاد سیستمهای آبیاری تحت فشار با بار عاملی 859/0 نیز از اهمیت بالایی قرار داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می گردد که از طریق بسط روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به رعایت حقآبه ایران اقدام گردد.
عبدالرضا رحمانی فضلی، هدایت اله درویشی، محمد حسین آبادی، مریم بیرانوندزاده،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت توسعه در سکونتگاههای روستایی استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با توجه به شاخصهای ترکیبی (در3شاخص اصلی مجموعاً با 20 زیر شاخص) تدوین شده است. روش به کار گرفتهشده توصیفی- تحلیلی است که از روشهای تحلیل چندمعیاره(تکنیک تاپسیس) جهت سطحبندی سطوح توسعه روستایی در استانهای مورد مطالعه استفاده شده است، نتایج نشان داد در استان خراسان رضوی، شهرستانهای جغتای، گناباد و تخت جلگه (فیروزه) دارای رتبههای برتر از لحاظ برخورداری و شهرستانهای بجستان و باخرز در پایینترین سطح برخورداری قرار دارد، مطالعه شهرستانهای استان به تفکیک شاخصها بیانگر وجود تفاوت بین سطوح توسعه روستایی سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه است. در میان شهرستانهای استان خراسان شمالی شهرستان فاروج دارای رتبه اول، شهرستان بجنورد در رتبه دوم و شهرستانهای شیروان و جاجرم به ترتیب در سطوح پایینتر از لحاظ شاخصهای توسعه روستایی اعم از امکانات و خدمات، نهادی– کالبدی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. مقایسه تفاوت در سطوح توسعه در شاخصهای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان میدهد تفاوت رتبهها در هر یک از شاخصهای مورد استفاده در شهرستانها در مقایسه با خراسان رضوی کمتر است. بررسی سطوح توسعه در استان خراسان جنوبی، نشان میدهد در شاخصهای کالبدی و در مجموع شاخصها، شهرستان فردوس، در شاخصهای اجتماعی، شهرستان سرایان و در شاخصهای اقتصادی شهرستان سربیشه رتبه اول را به خود اختصاص داده است. همچنین بنا به نتایج همبستگی، بین رتبه کلی توسعه شهرستانها در استانها با جایگاه شاخصهای کالبدی ارتباط معنیدار وجود دارد.
سجاد امیدی، حامد چهارسوقی امین،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کسب و کارهای کوچک خانگی در کاهش فقر خانوارهای روستایی شهرستان مهران انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها از نوع علی- ارتباطی و از طریق پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری آن تمامی خانوارهای روستایی شهرستان مهران به تعداد 816 خانوار بود که در زمینه کسب و کارهای خانگی فعالیت داشتند. برای تهیه نمونه ی 260 نفری از این جامعه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه بود. برای تأمین روایی ابزار تحقیق، از پانل متخصصان استفاده شد. به منظور تعیین پایایی، با انجام آزمون مقدماتی از نمونهای 30 نفری از مجریان کسب و کارهایی خانگی شهرستان دهلران (جامعه مشابه)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 75/0 تا 90/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و نرمافزار SPSS18 صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین کارکردهای آزادی و استقلال عمل بیشتر کسب و کارهای خانگی، پایین بودن هزینه راهاندازی کسب و کارهای خانگی، تناسب با ویژگی های جسمی افراد معلول و کم توان، موفقیت بیشتر جسمی افراد معلول و کم توان در انجام کسب و کار خانگی، تناسب با اقشار مختلف کسب و کارهای خانگی، عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی و کاهش فقر خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، کارکردهای تناسب با اقشار مختلف، پایین بودن هزینه راه اندازی کسب و کارهای خانگی و عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی، 65 درصد از تغییرات متغیر وابسته کاهش فقر خانوارهای روستایی را تبیین نمود.
محمود هاشمی تبار، احمد اکبری، مهسا درینی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از شاخصهای استراتژی مقابله غذایی، اندازهگیری مقدار کالری دریافتی خانوار و شاخص تنوع غذایی در منطقه جبالبارز در جنوب استان کرمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای منطقه جبالبارز بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 400 خانوار براساس روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده است. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده وضعیت نامناسب امنیت غذایی، تنوع غذایی و گروههای غذایی خانوارهای مطالعه شده بوده است. همچنین الگوی مصرفی خانوارها به لحاظ کیفیت تغذیه و تنوع، به ویژه در گروهایی مثل لبنیات بر اساس علوم تغذیه میبایستی تغییر نماید. بر اساس نتایج مدل لاجیت نیز متغیرهای جنسیت و تحصیلات سرپرست خانوار، تعداد اعضای خانوار، سن مسئول تغذیه خانوار، داشتن درآمد ماهیانه ثابت، وضعیت تملک مسکن بر سطح امنیت غذایی مؤثر بوده است.
حسین نظم فر، آمنه علی بخشی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، از نخستین گامها در فرایند برنامهریزی توسعه نواحی به شمار میرود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستانهای استان اردبیل بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی –تحلیلی است. جامعه آماری 63 دهستان استان اردبیل بوده است. دادهها از فرهنگ آبادیهای 1390 در قالب 42 متغیر استخراج شده است. دهستانهای استان با استفاده از روشهای ویکور، تاکسونومی عددی، SAW و در نهایت با روش کپلند رتبهبندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستانهای استان اردبیل متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری است؛ به طوری که از مجموع 63 دهستان این استان، 12 دهستان در سطح توسعه یافته، 13 دهستان نسبتاً توسعه یافته، 21 دهستان در حال توسعه و 16 دهستان در سطح محروم از توسعه قرار دارد.
یاسر فیض آبادی، شبنم زاهدی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
سال 1990 در گزارش برنامه عمران ملل متحد، شاخص مرکب توسعه انسانی موسوم به HDI توسط کارشناسان آن سازمان مطرح شد. این شاخص از ترکیب شاخصهای امید به زندگی، باسوادی و درآمد سرانه بهدست میآید و در محاسبه آن از حداقل، حداکثر و نسبت بین آنها استفاده میشود. در مقاله حاضر شاخص توسعه انسانی مناطق روستایی استانهای ایران در دو مقطع 1384 و 1394 به دو روش سازمان ملل و منطق فازی محاسبه و نتایج حاصله مورد ارزیابی و مقایسه قرار میگیرد. بر اساس شاخص توسعه انسانی محاسباتی در هر دو مقطع 1384 و 1394 استانهایی نظیر تهران، گیلان، اصفهان و فارس بهترین رتبهها و استانهایی نظیرکهگیلویه و بویراحمد، کردستان و سیستان و بلوچستان بدترین رتبهها را با استفاده از هر دو روش داشته است. رتبهبندی مؤلفههای تشکیل دهنده شاخص توسعه انسانی نیز موید نتایج حاصله است. به دلیل اینکهدر روش دوم فازی مقدار ماکسیمم و مینیمم شاخصها بر اساس اطلاعات استانها جمعآوری شده، رتبه شاخص توسعه انسانی محاسباتی بر اساس روش فازی نسبت به روش سازمان ملل واقعبینانهتر به نظر میرسد. همچنین علیرغم تحولات صورت گرفته پس از یک دهه در روستاها، هنوز این شاخص مطلوب نیست ولی در مقایسه با سال 1384 بهبود یافته است، به طوری که استان سیستان و بلوچستان با حدود 15 درصد بیشترین و استان تهران با حدود 3 درصد کمترین نرخ رشد را در شاخص توسعه انسانی داشته که به وضوح حکایت از کمتر شدن اختلاف توسعهای بین مناطق دارد. به علاوه نتایج نشان میدهد که مناطق روستایی استانهای مرزی کشور دارای توسعه انسانی بهمراتب پایینتری نسبت به استانهای مرکزی کشور هستند. بنابراین توجه به مناطق روستایی مرزی در برنامهریزیهای کلان منطقهای ضروری است.
مهرشاد طولابی نژاد، جواد بذرافشان، سیروس قنبری،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
افزایش نابرابری و محرومیت بین مناطق شهری و روستایی اثرات منفی ناخواسته ای، مانند افزایش مهاجرت، شهرنشینی و افزایش جرم در جامعه را در پی خواهد داشت. برای تحقق توسعه روستایی، کاهش این نابرابریها، باید به عنوان یک اصل برای سیاست گذاران در اولویت قرار گیرد. بدینسان، ارائه مدلی قوی از محرومیت برای شناسایی شاخصهای محرومیت و پارامترهای مرتبط برای کاهش محرومیت مهم است. هدف پژوهش، تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخصهای منطقه ای است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. از آزمون رتبه ای همانباشتگی نامحدود اکتشافی برای شناسایی مهمترین شاخصهای محرومیت، و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) به ارائه الگویی از محرومیت اقدام گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پلدختر است (11289N=). با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. یافتهها نشان داد که از میان هیجده شاخص در نظر گرفته شده برای سنجش محرومیت روستایی، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند و روستاهای منطقه در زمینه این شاخصها در وضعیت محرومی به سر میبرند. از این یازده شاخص، سه شاخص درآمد و پسانداز (219/0)، مالکیت (120/0) و مسکن (114/0) مربوط به بعد اقتصادی محرومیت، سه شاخص آموزشی (147/0)، بهداشتی (127/0) و خدمات رفاهی (114/0) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساختهای فرهنگی (120/0) و حقوق قومیتها و اقلیتها (164/0) مربوط به بعد سیاسی-فرهنگی و سه شاخص محیط زیست روستا (135/0)، شبکه معابر روستا (102/0) و زیرساختهای روستایی (160/0) مربوط به بعد محیطی- کالبدی محرومیت بوده است. همچنین نتایج بدست آمده از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مرتبه دوم محرومیت تحت تأثیر عاملهای پنهان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی- فرهنگی و محیطی- کالبدی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل مرتبه دوم فوق نشان از تأیید کلیه این روابط دارد.
فاطمه فولادچی، مسعود مهدوی، پرویز کردوانی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده
امروزه حمل و نقل یکی از اجزاء مهم اقتصاد ملی محسوب میگردد و به دلیل داشتن نقش زیربنایی تأثیر فراوانی بر فرایند رشد و توسعه کشور دارد. یکی از ارکان توسعه در دنیای امروز حمل و نقل است. توسعه و گسترش نواحی روستایی منوط به توسعه امکانات حمل و نقل است و حمل و نقل هوایی با ایجاد امکان دسترسی آسان و راحت، سریع و ایمن به نقاط مختلف سهم ویژهای از این توسعه را به خود اختصاص میدهد. فرودگاه امام خمینی(ره) به عنوان یک فرودگاه بینالمللی، در راستای توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون نقش مهم و تأثیرگذاری را میتواند اعمال کند. در این پژوهش به بررسی نقش فرودگاه امام خمینی (ره) در پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی رباط کریم پرداخته شده است. تحقیق از نوع کاربردی است، روش تحقیق، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و میدانی است. جهت انجام تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و مدل موریس دیویس استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل موریس دیویس نشان داد، در بین 22 روستای مورد مطالعه، روستاهای یقه و حکیم آباد بیشترین پایداری را نسبت به سایر روستاهای دیگر داشتهاند. همچنین نتایج آزمون T تک نمونهای نیز نشان داد، در تمامی شاخصها میانگین بهدستآمده پایینتر از حد میانه است. با توجه به نتایج به دست آمده، تأثیر فرودگاه امام خمینی (ره) در توسعه اقتصادی روستاهای مورد مطالعه بجز در تمایل مردم به سرمایه گذاری در روستا، پایین بوده است. در ادامه با استفاده از تحلیل مسیر، به تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم فرودگاه امام خمینی (ره) در توسعه اقتصادی روستاهای مورد مطالعه پرداخته شده است. در بین شاخصهای مطرح شده، فرودگاه امام تنها بر شاخصهای مکانیزه شدن فعالیت کشاورزی، شاخص تنوع محصولات، شاخص میزان تمایل مردم به سرمایه گذاری در روستا، اثرات مستقیم را داشته است و در سایر شاخصها تأثیر غیر مستقیم داشته است.
وکیل حیدری ساربان،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده
هدف این مقاله مطالعه تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر کیفیت شاخصهای اقتصادی مناطق روستایی شهرستان آستارا است. این تحقیق از نوع لحاظ هدف توسعهای، و از لحاظ ماهیت، پیمایشی و نیز از نوع همبستگی است. است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. برای جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، به روستاییان ساکن در مناطق روستایی بخش لوندویل شهرستان آستارا مراجعه شد که جامعه آماری پژوهش را تشکیل میدهند. تعداد کل روستاییان بالای 15 سال شهرستان آستار 11932 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، 372 نفرانتخاب شدند. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسشنامه صورت گرفت و با دادههای کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS ، پایایی بخشهای مختلف پرسشنامه تحقیق 80/0 الی 86/0 بدست آمد. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل مولفههای سرمایه اجتماعی (میزان آگاهی، اعتماد اجتماعی، میزان سازگاری اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، میزان رضایتمندی، تمایل به عضویت در نهادهای محلی، میزان مبادله اطلاعات و دانش، میزان روابط افقی بر پایه همکاری و ارتباطات اجتماعی) و متغیر وابسته شامل شاخصهای اقتصادی (معکوس بار تکفل، نسبت تامین نیاز از مراکز خود روستا، درصد کشاورزان دارای پوشش بیمه محصولات، سرانه تراکتور وکمباین به زمین، درصد زمینهای اجارهای، افزایش درآمد سرانه، رضایت شغلی، نرخ اشتغال روستاییان، میزان استفاده از نهادههای کشاورزی، توجه به متنوع شدن فعالیت اقتصادی، بهرهگیری از خدمات اعتباری، تنوع شغلی، میزان بهرهوری محصولات کشاورزی و میزان پسانداز) مناطق روستایی است. یافتههای تحقیق نشان داد که به جز دو متغیر میزان سازگاری اجتماعی و تمایل به عضویت در نهادهای محلی بین تمامی متغیرهای تحقیق با کیفیت شاخصهای اقتصادی مناطق روستایی رابطه مستقیم و معناداری وجود داشته است.
محمد ولائی، حسین کریم زاده، رضا منافی آذر،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده
توسعه مشاغل یا کسبوکارهای کوچک روستایی به علت برخورداری از ماهیت و مزایایی خاص، با استقبال متخصصان توسعهروستایی روبهرو شده، بهگونهای که برخی متخصصان آن را مهمترین راهکار توسعهروستایی در کشورهای جهان سوم در نظر میگیرند. هدف این پژوهش، بررسی زمینههای ایجاد کسبوکارهایکوچک جدید و موانع راهاندازی آنها در سکونتگاههای روستایی بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و بنیان آن مبتنی بر پراگماتیسم و روش تحقیق آمیخته است. جمعآوری دادهها و اطلاعات بهصورت مطالعات میدانی و اسنادی انجام گرفت و قلمرو مکانی تحقیق بخش مرحمتآباد شهرستان میاندوآب بود. از مصاحبههای نیمهساختیافته با مدیران روستایی و مالکان واحدهای کسبوکار برای شناسایی زمینههای ایجاد کسبوکارها استفاده شد. با انجام 33 مصاحبه به اشباع نظری رسید و با شیوه تئوری زمینه ای تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که زمینههای متعددی در بخش کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات وجود دارد ولی فقط بخش کشاورزی زمینهها و توان زیادی برای ایجاد واحدهای کسبوکار جدید دارد. روستاهای قپچاق و فیروزآباد با داشتن زمینه ایجاد 34 و 30 نوع از این کسبوکارهای مساعدترین روستاها به شمار میروند. جهت شناسایی موانع ایجاد کسبوکارهای جدید، فرایند روش Q طی شد. جامعه گفتمان از طریق نمونهگیری هدفمند معین شد و مجموعه کیو 41 گویهای را 20 نفر از کارآفرینان و مدیران واحدهای کسبوکارهای کوچک مرتب کردند. آزمون تحلیل عاملی استفنسون بر مبنای فرد نشان داد ایجاد کسبوکار جدید در محدوده مورد موانع سهگانهای دارد که عبارتند از: «موانع اقتصادی- اجتماعی»، «موانع زیرساختی» و «ضعف سرمایه اجتماعی و ترجیح سپردهگذاری به سرمایهگذاری». موانع «اقتصادی و اجتماعی» مهمترین عامل عدم ایجاد کسبوکار جدید بوده و با مقدار ویژه 10.10 بیش از 50 درصد واریانس را تبیین کرده است.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی، اسداله نجفی، حمید جلالیان،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
شبکه حملونقل یکی از زیرساختها و خدمات اساسی در هر ناحیه جغرافیایی است که نقش مستقیم در رشد و توسعه ناحیه دارد. در این پژوهش، اثرات فضایی حملونقل بر توسعه روستایی استان تهران بر مبنای آمار فضایی تحلیل شده است. با توجه به ماهیت مکانی دادهها و وابستگی فضایی این دادهها برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از انواع توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیلهای آمار فضایی بر مبنای تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد استفاده شده است. واحد تحلیل، 71 دهستان استان تهران بوده که آمار و دادههای رسمی مربوط به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و خدماتی – زیرساختی آنها با هم تحلیل و مقایسه گردید. علاوه بر این، در هر دهستان یک روستا بطور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد تا اطلاعات بهروز و کاملتری از وضعیت جریانات فضایی موجود در روستا و دهستان به دست آید. با احتساب حداقل 10 خانوار نمونه برای هر روستا، حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه 708 خانوار تعیین گردید. 45 شاخص مدنظر قرار گرفت و با روشهای میدانی و پیمایشی اطلاعات مورد نیاز جمعآوری گردید. براساس تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد بیشترین میزان تأثیر حمل و نقل بر روی مؤلفه های اقتصادی با 67% مربوط به صنایع، و کمترین میزان تأثیر مربوط به بخش گردشگری با 19% است، همچنین تأثیر پذیری شاخص ها از حملونقل در دهستان های مختلف نیز متفاوت است. این موضوع از طریق تحلیل فضایی قابل شناسایی است، در صورتی که با استفاده از تحلیل های آماری کلاسیک نتیجه ای کلی برای کل منطقه حاصل میشود.
علی ولیقلی زاده، فرزانه خوانین زاده، محمدرضا رضایی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
یکی از ابعاد بسیار مهم نظریههای توسعۀ پایدار روستایی، توسعۀ اقتصادی در کنار توسعۀ اجتماعی و اکولوژیک است. در این میان، گردشگری در جوامع روستایی نقش بسیار مهمی در توسعۀ اقتصادی آن دارد. یکی از مهمترین عوامل توسعۀ گردشگری در روستاها، توجه به کارآفرینی گردشگری است. از این رو، این مطالعه با هدف ارزیابی توسعۀ کارآفرینی در بحث گردشگری روستایی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، افراد ساکن در روستای سریزد بوده که در مجموع دارای 415 نفر جمعیت است. تعداد حجم نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه طبق فرمول کوکران 200 نفر تعیین شد. در مرحله بعد، پایایی پرسشنامه با مقدار آلفای کرونباخ 77 درصد در قالب نرمافزار (SPSS) تایید شد. جهت پردازش دادهها، از نرمافزارSPSS استفاده گردید و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی تک نمونهای و رگرسیون گام بگام بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که مقدار محاسبهشده همه شاخصهای کارآفرینی، بالاتر از حد مبنای 5/2 بوده که میتوان گفت در راستای توسعه کارآفرینی مطلوب ارزیابی شده و گردشگری به شکل مثبت عمل کرده و توانسته گامهایی در جهت توسعه کارآفرینی در روستای سریزد بردارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان میدهد که از میان شاخصهای مؤثر، شاخص اعتماد بهنفس با ضریب (419/0) بیشترین تأثیر را در زمینه کارآفرینی در روستای سریزد به خود اختصاص داده است.
محمدرضا رضوانی، سروش سنایی مقدم،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
امنیت غذایی یکی از مؤلفههای اصلی کیفیت زندگی ساکنین مناطق روستایی است. امنیت غذایی در مناطق روستایی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که یکی از این عوامل، کم و کیف پیوندهای روستایی- شهری است. در تحقیق حاضر نقش پیوندهای روستایی- شهری در امنیت غذایی خانوارهای روستایی بررسی شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، خانوارهای دهستان دهدشت شرقی در شهرستان دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد است. بر اساس نتایج سرشماری سال 1395، این دهستان دارای 46 آبادی دارای سکنه و 12277 نفر جمعیت در قالب 3159 خانوار است. روش گردآوری دادهها بهصورت کتابخانهای و میدانی بوده و حجم نمونه مورد نیاز برای تکمیل پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 325 خانوار محاسبه شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل مسیر و رگرسیون خطی) استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد میانگین هزینه خانوارهای روستایی در محدوده موردمطالعه برابر با 825 هزار تومان بوده است. همچنین 5/32 درصد از خانوارهای موردمطالعه در شرایط ناامنی غذایی قرار دارند. همچنین، بعد اقتصادی پیوندهای روستایی- شهری با تأثیر کلی (621/0) بیشترین تأثیر و بعد اطلاعاتی با (137/0) کمترین تأثیر را بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی منطقه مورد مطالعه داشته است.
نسرین جلیلیان، عبدالحمید پاپ زن،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
فقر یکی از مهمترین مشکلات نواحی روستایی است که بیشتر ناشی از بیکاری است. در این راستا نهادهای مختلفی در کشور در جهت رفع فقر گام برداشتهاند. هدف از این مطالعه سنجش عملکرد و عوامل مؤثر بر موفقیت طرحهای خودکفایی و اشتغال زایی کمیته امداد امام خمینی(ره) بوده است. در این مطالعه 103 نفر از زنان سرپرست خانواری که در سالهای 96-1393 وام خودکفایی دریافت کردهاند، با استفاده از روش تحقیق کیفی (مطالعه موردی) بررسی شده است که طی 16مصاحبه عمیق و 3 بحث گروهی با تعداد متوسط 5 نفر، محقق به اشباع داده در تحقیق رسیده و برای تجزیه و تحلیل دادهها از تئوری بنیانی بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که موانع ومحدودیتهای موفقیت طرحهای اشتغال زایی روستاییان در چهار دسته عوامل آموزشی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و حمایتهای کمیته امداد قرار میگیرد، در هر مؤلفه عواملی وجود دارد که موجبات عدم موفقیت طرح های خودکفایی می شود، که به تبع آن بهبود زیادی در زندگی این افراد پس از دریافت وام های خودکفایی ایجاد نشده است.
سنور احمدی، حسین کوهستانی، حسین یادآور، حسین شعبانعلی فمی،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
توسعه کارآفرینی به عنوان راهبردی کارآمد برای حل معضل بیکاری، توسعه اقتصادی، فقرزدایی و عدالت اجتماعی به ویژه در جوامع روستایی ضرورت دارد. کارآفرینی و به تبع آن، توسعه کارآفرینی زنان روستایی پدیدهای پیچیده و چند بُعدی است و تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد. در این تحقیق تلاش گردیده عوامل و مؤلفههای مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی کشور شناسایی شود. ازآنجا که راهبرد کارآفرینی زنان به عنوان بخش عظیمی از جامعه روستایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی اهمیت ویژه ای دارد؛ بنابراین مطالعات تلفیقی و ترکیبی از نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینه توسعه کارآفرینی زنان روستایی، میتواند رویکرد جدیدی برای شناسایی راهکارهای جامع، فراروی پژوهشگران قرار دهد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی پژوهشهای انجام یافته در رابطه با کارآفرینی زنان روستایی طی ده سال گذشته (از سال 1386 تاکنون) است. در این پژوهش با بکارگیری روش فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیلCMA2 ، ضرایب همبستگی و نمونه های آماری تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که اندازه اثر متغیر بازاریابی (292/0) به استناد تفسیر اندازه اثر کوهن، تقریباً ضعیف ارزیابی میشود، و اندازه اثر سایر متغیرهای شاخص مورد بررسی (عوامل فردی، اجتماعی، اقتصادی، مالی) در حد متوسط و متوسط به بالا بوده است. طبق نتایج تحقیق، توسعه کارآفرینی زنان روستایی امری پویا و چند وجهی بوده، نیازمند توجه همزمان به عوامل فردی چون نیروی انسانی خلاق، حمایت های مالی و اقتصادی از زنان روستایی، عوامل فرهنگی و آموزشی و ارتقاء زیرساختهای محیطی در روستاهای کشور است.
محمد نوروزیان، احمد علی کیخا، حمید محمدی،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
اگر چه توسعه بخش تعاون علاوه بر قانون اساسی در قوانین برنامه پنجساله و بودجه کشور مورد توجه ویژه قرار گرفته، برآیند اقدامات انجام شده و سیاستهای اخذ شده تاکنون، حاکی از حصول اهداف معین نبوده است. تعاونیهای تولید روستایی از مهمترین نهادهای تولید محصولات کشاورزی محسوب میشود. تعیین میزان کارآیی یا عملکرد این نهادها میتواند نقش بسزایی در تصمیم گیریهای مدیران وبرنامه ریزان بخش تعاون داشته باشد؛ به همین منظور، در این مطالعه به برآورد کارآیی اقتصادی تعاونیهای تولید روستایی در شهرستان کاشمر به کمک روش تحلیل پوششی دادهها تصادفی (SDEA) اقدام شده است. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر کارآیی تعاونیها از مدل رگرسیون بوت استرپ استفاده گردید. دادههای مورد نیاز مربوط به سال 94 -1393 بوده است که از تکمیل پرسشنامه از 40 تعاونی فعال و نمونه جمعآوری شد. برای تعیین پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. تحلیل داده های استخراجی از پرسشنامهها به کمک نرمافزار Excel و نرمافزارGAMS نسخه 1/23 صورت گرفته است. نتایج نشان داد که کارآیی تصادفی تعاونیهای تولید روستایی مناطق مورد مطالعه در سطح پایین (79 درصد) قرار دارد. همچنین، سطح تحصیلات مدیر عامل، برگزاری کلاسهای آموزشی و بازدید از مراکز علمی و میزان سرمایهگذاری در تعاونی تأثیر معنیدار بر کارآیی و عامل مسافت تعاونی تا مرکز شهر اثر معکوس بر کارآیی تعاونیهای تولید روستایی مورد مطالعه داشته است.
محمود فال سلیمان، گلسار حجی پور، جواد میکانیکی،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده
عرصه روستایی شهرستان سربیشه از جمله نواحی کم برخورداری بوده که با هدف بهبود وضع نابسامان منابع طبیعی و کاهش اثرات محیط زیستی ناشی از فقر حاکم بر روستاها، با همکاری دو نهاد بین المللی (برنامه عمران ملل متحد و بخش تسهیلات محیط زیستی بانک جهانی) اقدام به اجرای پروژه ترسیب کربن شده است. به دنبال اجرای پروژه یاد شده، گسترش گروههای توسعه روستایی و ایجاد صندوقهای خرد اعتباری، از اهم اقداماتی بوده که با هدف توانمندسازی و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه روستایی پیگیری شده است. با توجه به گذشت بیش از یک دهه از اقدامات یاد شده، این پرسش اساسی مطرح است که «در طول اجرای پروژه و گسترش گروههای توسعه روستایی، وضعیت پایداری اقتصاد در روستاهای بخش مرکزی شهرستان سربیشه چه تغییراتی داشته است؟» به منظور پاسخ به سوال یاد شده، به مطالعهی 20 روستا پرداخته شد. دادهها به کمک مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با بهرهگیری از نماگرهای آمار توصیفی و آمار استباطی انجام شده است. یافتههای تحقیق نشان داد ایجاد و گسترش گروههای توسعه روستایی منجر به بهبود پایداری اقتصادی فضا در روستاهای دارای گروه توسعه شده است. در حقیقت گروههای توسعه روستایی با مکانیزم صندوقهای خرد اعتباری، سهولت دستیابی به منابع مالی را برای روستائیان در "شرایط پیش از تولید"، "در حین تولید" و "مراحل سخت فروش" فراهم ساخته است.پس از کمک به توانمندی روستائیان از حیث مالی و دانشی، آنان ضمن تقویت فعالیتهای از پیش برخوردار، زمینهای برای فعالیتهای جدید در روستاها یافته که میتوان در قالب کسب و کارهای جدید در روستاهای بخش مرکزی شهرستان سربیشه (به ویژه روستاهای دارای گروه توسعه روستایی) اعم از آرایشگری، شیرینیپزی، عرق گیری و عروسک سازی مشاهده نمود. ترکیب فعالیتهای تقویت شدهی قبلی و پایابی فعالیتهای اقتصادی نوظهور در اقتصاد محلی منجر شده تا تبعاتی همچون مازاد اقتصادی و رشد سهم افراد از منابع (تقویت مالکیت) پدیدار شود.
مهدی رحیمیان، حسین میخک، بهمن قربان پور،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تحلیل اثرات احداث جایگاه سوخت مایع در روستاهای شهرستان کوهدشت است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی خانوارهای روستایی (7250 خانوار) شهرستان کوهدشت تشکیل میدهند که در سال 1397 فاقد شبکه گازرسانی و تحت پوشش طرح جایگاههای سوخت مایع روستایی بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 150 نفر تعیین شد و نمونهگیری در بین خانوارهای روستایی به روش چندمرحلهای انجام گردید. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای بود که روایی صوری آن با استفاده از نظرات کارشناسان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون الفای کرونباخ (95/0) تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزار SPSS20 انجام گرفت. یافتههای تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد اثرات جایگاه سوخت مایع در مناطق روستایی شهرستان کوهدشت به ترتیب اهمیت در پنج عامل: افزایش سطح رفاه خانوار، کاهش تخریب جنگلها و مراتع، بهبود الگوی زندگی، تقویت بهداشت و سلامت خانوار واشتغالزایی در روستا خلاصه میشوند. این عوامل توانستند 28/73 درصد از واریانس کل را تبیین نمایند.
علیرضا کرباسی، سیدحسین محمدزاده، هنگامه هندی زاده،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
گسترش کشت کلزا در مناطق روستایی به دلیل جلوگیری از مهاجرت و اشتغال پایدار نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. تامین حدود 90 درصد از دانه های روغنی مورد نیاز ایران از طریق واردات، اهمیت و ضرورت بررسی عوامل و دلایل توسعه کشت کلزا را دوچندان می کند. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی استان خراسانرضوی بوده است. به این منظور تعداد 550 پرسشنامه در سال 1397 با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی چهار شهرستان استان خراسانرضوی که دارای بیشترین سطح زیرکشت و پتانسیل تولید کلزا هستند تکمیل گردید. به منظور بررسی مؤلفههای اثرگذار بر افزایش سطح زیر کشت کلزا به دلیل پراکندگی مناطق روستای مورد مطالعه و تاثیر مجاورت بر توسعه کشت کلزا از الگوی اقتصادسنجی فضایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که برخی مؤلفه های توسعه اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روستایی مانند درآمد روستاییان، شغل غیر کشاورزی، بهبود در پرداخت تسهیلات بانکی،برگزاری کلاس های آموزشی و شرایط اقلیمی نقش مثبت و معنی داری بر افزایش و توسعه سطح زیرکشت کلزا در این مناطق دارد. دسته بندی متغیرهای اثر گذار به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نشان داد که گروه متغیرهای اقتصادی روستایی با بیشترین ضریب دارای بالاترین تاثیر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا می باشند. از سوی دیگر نتایج نشان داد که توسعه کشت کلزا به دلیل درآمد زایی و تاثیرات مثبت زیست محیطی آن سبب ایجاد اشتغال پایدار روستایی، کاهش مهاجرت روستا به شهر و توسعه روستایی و محلی می شود.
بیژن رضایی، نادر نادری، معین سلیمانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفههای تشکیلدهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهرهگیری از طرح آشیانهای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظاممند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهرهگرفتهشد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونهگیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمعآوری دادهها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته بود. دادههای حاصل از مصاحبهها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیهوتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهمترین مؤلفههای تشکیلدهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفههای شناساییشده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای بهدستآمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفهها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهمترین اولویتهای راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامهریزی و سیاستگذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساختهای توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.