جستجو در مقالات منتشر شده


531 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

جمشید عینالی، حسین فراهانی، سمیرا سهرابی وفا،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

یکی از مهمترین چالش‌های پیش روی توسعه کشاورزی در مناطق روستایی عدم استفاده بهینه از عوامل تولید بویژه زمین و آب است که با مسئله خردبودن و پراکندگی اراضی متعلق به هر یک از بهره‌برداران در ارتباط می‌باشد. برای حل این چالش در کشورهای مختلف از سیاست‌های یکپارچه‌سازی اراضی به عنوان یک راه‌حل منطقی و قابل اجرا استفاده شده است. هدف از این پژوهش ارزیابی نقش یکپارچه­ سازی توافقی اراضی کشاورزی در بهبود کارآیی عوامل تولید در بهره‌برداری‌های آبی در دهستان خرارود- شهرستان خدابنده است. نوع تحقیق کابردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می­باشد و برای گردآوری داده­ها از روش­های کتابخانه­ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. به این منظور، از تعداد 50 طرح که در دو دهه اخیر که با همکاری 285 بهره‌بردار کشاورزی اجرا شده است، با استفاده از روش نمونه‌گیری کوکران تعداد 104 نفر از بهره‌برداران به عنوان نمونه انتخاب شده‌اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش‌های آماری آزمون کای‌دوپیرسن، جدول توافقی، آزمون ناپارامتری ویلکاکسون، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس استفاده شده است.نتایج مطالعه نشان می‌دهد که تفاوت معناداری در دوره قبل و بعد از اجرای طرح در تعداد قطعات اراضی هر بهره‌بردار بوجود آمده و این امر توانسته است تغییرات مهمی در بهبود کارآیی عوامل تولید ایجاد کند. از طرفی دیگر، از دیدگاه کشاورزان نمونه بیشترین و کمترین تاثیر مستقیم در بهره‌وری عوامل تولید به ترتیب با مولفه‌های مربوط به درامد و اشتغال کشاورزان و هزینه‌های فعالیت‌های کشاورزی با مقدار 498/0 و 024/0 ارتباط دارند.

امیر صفاری،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

امروزه خطرات زیست محیطی ناشی از سوء مدیریت پسماند به عنوان یکی از مشکلات اساسی کشور مطرح است و این مشکل در روستاها بیشتر از شهرها نمود دارد. در محیط‌های روستایی، با وجود تفاوت‌هایی که این مناطق به لحاظ شیوه زندگی با محیط‌های شهری دارند، به دلیل تغییر در شیوه زندگی مردم، مدیریت پسماند به عنوان امری مهم مطرح می‌باشد. آلودگی‌های زیست محیطی و در نتیجه به خطر افتادن بهداشت و سلامت روستائیان نیازمند الگوی مناسب مدیریت پسماند بر اساس شرایط موجود است. این پژوهش به صورت پیمایشی- کاربردی با هدف ارائه راهبردهای مناسب مدیریت پسماند در دهستان اجارود مرکزی شهرستان گرمی استان اردبیل انجام شده است. پس از بررسی و شناسایی عوامل محیطی، ماتریس IFE و EFE ساخته شد. برای بهره‌مندی از دیدگاه روستائیان، به روش کوکران از جامعه آماری دهستان مورد مطالعه 214 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و با توزیع پرسشنامه، وزن هر یک از عوامل مشخص گردید. نمره نهایی عوامل داخلی 2.45 و نمره نهایی عوامل خارجی 2.69 بدست آمد که نشانگر عملکرد ضعیف در خصوص مدیریت پسماند محدوده مورد مطالعه می‌باشد. با توجه به نمره‌های نهایی، ماتریس موقعیت کنونی سازمان IE تشکیل و از بین راهبردهای مدل SWOT، راهبردهای محافظه‌کارانه به عنوان راهبرد تعیین شده برای ماتریس QSPM انتخاب شده است. در نهایت با توجه به نمرات جذابیت، راهبرد "استفاده از مواد آلی موجود در زباله‌ها برای تولید کود کشاورزی و در نتیجه ایجاد اشتغال و درآمد و توسعه پایدار روستایی" به عنوان مهم‌ترین راهبرد پیش روی و با بالاترین امتیاز معرفی گردید.

حامد قادرمرزی، داوود جمینی، علیرضا جمشیدی، رامین چراغی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

وضعیت مطلوب مسکن در نواحی شهری و روستایی یکی از شاخص­های توسعه اقتصادی اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می­شود. تدوین یک برنامه جامع در بخش مسکن به­منظور دستیابی به وضعیت مطلوب مسکن مستلزم شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد گسترده این بخش می­باشد. از راه­های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه­ریزی­های منطقه­ای، استفاده از شاخص­های مسکن می­باشد. این شاخص­ها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، راهنمایی مؤثر جهت بهبود برنامه­ریزی مسکن برای آینده می­باشد. در این رابطه پژوهش حاضر با استفاده از شاخص­های مسکن به بررسی وضعیت مسکن مناطق روستایی شهرستان­های استان کرمانشاه، و سطح­بندی نواحی روستایی آن با استفاده از این شاخص­ها پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر مبتنی بر روش اسنادی و توصیفی است. اطلاعات مورد نیاز از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان کرمانشاه استخراج شده است. در این مطالعه از 34 شاخص برای بررسی وضعیت موجود استفاده شده است. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم­افزار SPSS و مدل TOPSIS، سطح­بندی شهرستان­ها بر اساس تحلیل خوشه­ای و نمایش توزیع آنها با استفاده از نرم­افزار ArcGIS انجام گرفته است. به­منظور سطح­بندی نواحی همگن روستایی از روش تحلیل خوشه­ای استفاده و نقاط روستایی استان به 3 گروه همگن طبقه­بندی شده­اند که بر اساس آن مناطق روستایی شهرستان­های کنگاور و هرسین در بالاترین سطح و مناطق روستایی شهرستان­های دالاهو، ثلاث و باباجانی، اسلام­آبادغرب، پاوه، روانسر، قصرشیرین، گیلانغرب و جوانرود در پایین­ترین سطح از حیث برخورداری از شاخص­های مسکن قرار دارند.

محمد سلیمانی، حسن افراخته، احمد سعیدنیا، رباب چگینی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

پدیده "روستاهای ادغام‌شده در شهر" که در برخی کشورها از آن به عنوان "دهکده‌های شهری" یاد شده، نتیجه شهرنشینی سریع و گسترش شتاب آلود شهرها است. از آنجایی که ادغام هسته‌های روستایی در شهر اغلب بدون برنامه بوده، پیامدهای گوناگونی را در ابعاد زیست‌محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در پی داشته است.مقاله حاضر، تحلیل پیامدهای کالبدی ـ فضایی ادغام ‌هسته‌های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران را در چارچوب رویکرد سیستمی به رویارویی دو نظام سکونتگاهی شهری و روستایی مورد توجه قرار داده است. در انجام تحقیق حاضر از تحلیل‌های آماری ـ فضایی بهره گرفته شده است.در این راستا، داده‌های مربوط به شاخص‌های مورد استفاده در محدوده بافت روستایی و بافت مدرن شهری فراگیر آنها تجمیع شدند. تحلیل‌‌آماری - فضایی بکار گرفته شده نیز شامل آزمون t، رگرسیون چند متغیره، همپوشانی لایه‌ها و اعمال ضرایب مدل رگرسیون در پایگاه داده‌های جغرافیایی بوده است. بر اساس نتایج تحقیق انجام‌شده، پیامدهای کالبدی ـ فضایی ادغام هسته‌های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران در دو سطحاثرگذاری هسته‌های روستایی و مورفولوژی زراعی و باغی آن روستاها بر بافت مهاجم شهری و رویارویی بافت کالبدی هسته‌های روستایی و بافت شهری فراگیر آن‌ها آشکار شده است. هسته‌های روستایی علاوه بر اثرگذاری بر هویت‌یابی بافت مهاجم شهری، به دلیل گسترش بی‌برنامه شهر و شکل‌گیری ارگانیک بافت شهری با اثرپذیری از تقسیمات و ساختار فضایی مورفولوژی‌های باغی و زراعی منطقه، نامنظم و گاه نفوذناپذیر شده است. نفوذناپذیزی بافت شهری در عرصه‌های ادغام نیز با توجه به نرخ جمعیت‌پذیری و تراکم ساختمانی نسبتاً زیاد منطقه، علاوه بر ایجاد مشکلات ترافیکی، می‌تواند در زمان بحران احتمالی، امدادرسانی در بافت‌های مورد بحث را با مشکلات زیادی روبرو سازد. همچنین رویارویی بافت‌های شهری و هسته‌های روستایی نیز موجب شکل‌گیری کانون‌های ناهمگون و عدم تعادل کالبدی ـ فضایی در منطقه شده است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بین شاخص‌های کالبدیـ فضایی هسته‌های روستایی و بافت شهری فراگیر آن‌ها، روستاهای ولنجک، قیطریه و اسدآباد بیشترین ناهمگونی را بافت شهری دارند.

وحید ریاحی، لقمان زمانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش شناسایی پهنه های امن و خطر زلزله سکونتگاههای روستایی شهرستان سروآباد با توجه ویژه به مدیریت بحران است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی است و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تجزیه و تحلیل داده ها و لایه ها صورت گرفته و نقشه های نهایی تلفیقی پهنه های امن و خطر روستایی و نقشه های هم پوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. در نهایت تحلیل فضایی- جمعیتی بر روی نقشه های سنتز انجام شد و پهنه ها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. نتایج مطالعه نشان داد که حدود 50 درصد مساحت شهرستان با 45 روستا و 5/53 درصد جمعیت منطقه در محدوده پرخطر زلزله قرار دارد. همچنین 38 درصد مساحت شهرستان با 25 روستا و 3/32 درصد در طبقه خطر متوسط و 13 درصد مساحت شهرستان با 7 روستا و 2/14 درصد جمعیت در خطر کم یا پهنه های امن قرار گرفته است. بعلاوه در محدوده امن یا کم خطر شهرستان میانگین جمعیت روستاها به شدت زیاد می شود که نشان می دهد استقرار جمعیت روستایی شهرستان سرواباد با پهنه های مستعد خطر زلزله رابطه معناداری را داراست.

تیمور آمار،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

گردشگری به عنوان ابزاری مفید برای رشد اقتصادی در نواحی روستایی نقش غیر قابل انکاری داشته و بعنوان یک نیروی مؤثر در تحولات این مناطق محسوب می شود. اما تداوم این فعالیت در طول زمان واجد پیامدهایی است که دگرگونیهایی نظیرتعدد در سبک معماری و جانمایی کاربریها خارج از محدوده تعریف شده، تغییر در کاربریهای کشاورزی و به حاشیه رفتن فعالیتهای کلاسیک و ریشه دار در نواحی روستایی و همچنین عدم رعایت نظام کاربری اراضی از جمله آنهاست. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و باستناد مطالعات اسنادی و مشاهده و مصاحبه با کارشناسان و مدیران محلی به بررسی آسیبهای ناشی از توسعه گردشگری در یکی از نواحی روستایی استان گیلان (دهستان دیلمان شهرستان سیاهکل) می­پردازد. ناحیه جغرافیایی این پژوهش یکی از محدوده های اکوتوریستی گیلان است که در طی دهه اخیر و بدلایلی که در این مقاله بدانها پرداخته خواهد شد شدیدترین تغییرات فضایی-کالبدی را در بستر محیطی خویش دیده و روند این تغیرات با شتاب چشمگیری در حال افزایش است. در واقع این مقاله تلاش دارد تا گسترش تفکر سرمایه داری و نقش آن در کثرت عناصر کالبدی با هویت­های مختلف و مالاً کاهش عناصر وحدت بخش مکانی را درناحیه به تحلیل بکشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد به طور متوسط روزانه در حدود 230نفر گردشگر به منطقه وارد می شوند و بر همین اساس علیرغم کاهش 31 درصدی در جمعیت روستایی در فاصله سرشماریهای سال 1375 و 1385، درخواست برای ساخت و ساز در این ناحیه 25 درصد افزایش داشته است. علیرغم اینکه تمامی روستاهای بالای 50 خانوار ناحیه و همچنین مرکز اداری-سیاسی آن (شهر دیلمان) برخوردار ازطرح فیزیکی- کالبدی هستند لیکن سرعت تغییرات در چشم انداز جغرافیایی ناحیه به گونه­ایی است که مدیران نیز عملاً در دام منفعت مالی حاصل از این امر از سازماندهی این فضاهای بکر و مستعد غافل شده و ضرورت آنرا به فراموشی سپرده­اند. تداوم این وضعیت می­تواند به انحصارگرایی فضاهای جغرافیایی و از آن مهمتر تخریب منابع و واگرایی از اهداف و برنامه های توسعه پایدار ناحیه دیلمان بیانجامد.



دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده


فرحناز رستمی، وحید علی آبادی، سارا بقایی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده

تحقیق تحلیلی – مقایسه ای حاضر با هدف کلی بررسی تاثیر عضویت در تشکل های روستایی بر سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان روستایی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را 5000نفر از زنان روستایی در شهرستان کنگاور واقع در استان کرمانشاه تشکیل دادند. با استفاده از جدول بارتلت حجم نمونه 380 نفر تعیین شد.به منظور نمونه گیری از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده استفاده شد.تحلیل داده ها با استفاده از محاسبات آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، نما و ...) و استنباطی (آزمون t مستقل، تحلیل مقایسه ای وضعیت سرمایه اجتماعی با استفاده از معیار ISDM و آزمون یومان ویتنی) انجام شد.بر اساس یافته­های تحقیق سطح سرمایه اجتماعی زنان روستایی مورد مطالعه در حد متوسط بود.اختلاف معنی‌داری در سطح 5 درصد بین سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان عضو و غیر عضو تشکل های روستایی وجود داشت. یافته ها بیانگر این نتایج بود که بها دادن به زندگی و ظرفیت پذیرش تفاوت ها در میان زنان عضو تشکل های روستایی نسبت به دیگر مولفه های سرمایه اجتماعی از میانگین بیشتری برخوردار بود. در حالی که در بین زنان غیر عضو پیوند های کاری از میانیگن بیشتری برخوردار بود.

عزت اله قنواتی، فاطمه دلفانی گودرزی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده

در دهه­های آینده به دلیل نیاز روز افزون انسان به غذا و کاهش ذخایر فسیلی، اتکای کشور هم از لحاظ تامین مواد غذایی و هم از لحاظ تامین منابع ارزی مورد نیاز اقتصاد، به زمین و خاک پایگاه اصلی فعالیت­های کشاورزی بیشتر می­شود. از تبعات رشد جمعیت وسعت یافتن سطوح انواع کاربری­های شهری، مسکونی و صنعتی است که به ضرر اراضی کشاورزی می­باشد. همچنین با توجه به اینکه استفاده از منابعی مانند خاک، آب، جنگل و مرتع حالت تشدیدی و تخریبی به خود گرفته است، لذا شناخت قابلیت­های ارضی و تخصیص اراضی به کاربری­های منطبق و همساز با ویژگی­های آن امری ضروری و حیاتی می­باشد. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی ویژگی­های محیطی و ارزیابی آن، مکان­های بهینه برای توسعه کاربری کشاورزی شهرستان بروجرد مشخص شود. برای ارزیابی از 12 شاخص استفاده شده که با استفاده از تلفیق دو مدل منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می­دهد که 6/38 درصد منطقه مورد مطالعه (658 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب کم، و 6/48 درصد (8/724 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب زیاد قرار می­گیرد. بر اساس نقشه نهایی مناسب­ترین پهنه­ها برای توسعه کشاورزی در قسمت مرکزی منطقه از شمال و شمال غربی به جنوب کشیده شده است.

مجتبی قدیری معصوم، منصور جعفر بیگلو، سیدمحمد موسوی روزان، زهرا بخشی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده

عدم شناخت و توجه کافی و جامع به معیارهای طبیعی جهت استقرار سکونتگاههای روستایی، تلفات و هزینه­های ناشی از رخدادهای طبیعی را افزایش می­دهد، از این رو برنامه­­های توسعه همواره کاهش خطرپذیری و افزایش پایداری سکونتگاه­های را مدنظر دارند. ضرورت توجه به این مساله در شهرستان تربت جام، با توجه به اینکه بیش از 50 درصد جمعیت شهرستان در نواحی روستایی سکونت دارند، حائز اهمیت است. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاههای روستائی شهرستان تربت جام، برحسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 8 معیار طبیعی شامل ارتفاع، شیب، لیتولوژی، رودخانه­، گسل و عناصر اقلیمی (بارش، تبخیر، دما)،بعنوان عوامل موثر در استقرار سکونتگاهها انتخاب شده­ وبااستفاده ازروشهای آماری در محیطGIS ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته­اند. با توجه به اینکه پهنه­بندینیاز به لحاظ نمودن معیارهای مختلف دارد بنابراین بهتر است از روش‏های تحلیل چندمعیاره‏MCDA استفاده شود، در این زمینه روش‏های مختلفی وجود دارد که در تحقیق حاضر از مدل لاجیک(Logic Model)، استفاده‏شده­است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیش از 85 درصد روستاهای این شهرستان در 55 درصد از پهنه شهرستان که موقعیت مناسب و متوسطی از نظر معیارهای 8 گانه دارند مستقر هستند و 15 درصد روستاها نیز در 45 درصد از پهنه شهرستان که موقعیت نامناسبی دارند استقرار یافته­اند. با توجه به نتایج بدستآمده که وضعیت استقرار روستاها را در موقعیت سه گانه؛ نامناسب، متوسط، مناسب، نشان داده­است، می­توان در برنامه­ریزی­های توسعه روستایی تدابیر لازم را جهت جلوگیری یا کاهش خطرات احتمالی ناشی از رخدادهای طبیعی و حوادث غیرمترقبه اتخاذ نمود.

محمد امین خراسانی، محمدرضا رضوانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده

روستاهای پیرامون شهری در زمره سکونتگاه هایی قرار دارند که همزمان صحنه شکل گیری، رشد و تداوم فرصت ها و تهدیدهایی هستند که کیفیت زیست و نحوه تامین نیازهای ساکنان را تحت تاثیر قرار می دهد. از یک سو دسترسی به خدمات موجود در شهرها و از سوی دیگر تهدیدهای بوم شناختی از سوی شهر و جذب جمعیت مهاجر و عوارض ناشی از آن، شرایط پیچیده ای را در این روستاها به وجود آورده که یاعث می شود بررسی زیست پذیری این روستاها از اهمیت خاصی برخوردار باشد. سکونتگاه زیست پذیر را به طور خلاصه، به عنوان مکان مناسب برای کار و زندگی تعریف نموده اند. هدف از این تحقیق، شناخت تفاوت بین روستاهای پیرامون شهری در شهرستان ورامین از نظر سطح زیست پذیری بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از داده های آماری و یافته های میدانی صورت پذیرفته است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه موید وجود تفاوت معنی دار بین روستاهای مورد مطالعه است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که افزایش آگاهی مدیران محلی نسبت به وضعیت زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری و عوامل موثر بر آن، حرکت در جهت برنامه ریزی و مدیریت محلی در جهت حل یکپارچه مشکلات و مسائل شکل گرفته در طیف شهری- روستایی، و نهایتا کاهش شکاف زیست پذیری سکونتگاه های شهری و روستایی، مهم ترین نتایج الگوی مناسب برای پژوهش در ارتباط با زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری هستند.

سیدحسن مطیعی لنگرودی، مریم رضائیه آزادی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده

یکی از مهم­ترین دلایل توجه دولت­ها و برنامه­ریزان به گردشگری، پیامدهای اقتصادی آن برای منطقه می­باشد، به طوری که امروزه گردشگری عامل مهمی برای توسعه اقتصادی به حساب می­آید. با توجه به مشکلات اقتصادی روستاییان و گسترش روز افزون مهاجرت های روستایی و افول فعالیت­های کشاورزی در نواحی روستایی، نیاز روز افزون به فعالیت­های جایگزین و در عین حال مکمل برای کشاورزی، در نواحی روستایی احساس می­شود، تا به منظور توسعه پایدار روستایی، امکان بهره مندی روستاییان از "معیشت پایدار" فراهم آید، که این خود بهبود" کیفیت زندگی" و"رضایتمندی روستایی" را به همراه دارد. تفرجگاه بند یکی از مناطق گردشگری در پیرامون شهر ارومیه است، که با توجه به موقعیت مناسب جغرافیایی و بهره­مندی از توان­های زیاد در حوزه طبیعت­گردی و نزدیکی به شهر ارومیه (4کیلومتری)، همواره گردشگران زیادی را به خود جذب کرده است. با وجود چنین موقعیتی، به دلیل عدم شناخت دقیق و علمی از توان­ها و قابلیت­های موجود، تاکنون از این توان­ها در راستای هدایت فرآیندهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی برای توسعه پایدار اقتصاد گردشگری منطقه بهره­گیری نشده است. گردشگری اثرات و پیامدهای مختلفی بر اقتصاد منطقه مورد مطالعه در طی چند سال گذشته در پی داشته است. این پژوهش به دنبال بررسی اثرات گردشگری از دیدگاه ساکنین محلی می­باشد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین محلی روستاهای بند ارومیه می­باشند، برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه­گیری کوکران استفاده شده است، تعداد 300 نفر سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و مورد پرسشگری قرار گرفتند. برای تحلیل داده­ها، از آزمون ناپارامتری (کای اسکوئر) و آزمون T-test بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می­دهد، که گردشگری اثرات مثبتی همچون ایجاد اشتغال برای جوانان و افزایش درآمد برای ساکنین محلی و اثرات منفی مانند افزایش قیمت زمین برای ساکنین محلی به دنبال داشته است.

شاه بختی رستمی، محمد میرزاعلی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده

طرحهای هادی روستایی از جمله طرحها و پروژه هایی است که در راستای نیل به توسعه و عمران روستایی تهیه و اجرا می گردد. در واقع این طرحها به منزله سند توسعه اقتصادی- اجتماعی روستا تلقی می شود که بر اساس آن، تمامی نیازمندیهای مسکونی، خدماتی و رفاهی، برای افق طرح، با لحاظ نمودن تمامی ضوابط در چارچوب جایگاه روستا در طرحهای فرداست مکانیابی می شود. اجرای این طرحها در روستاهای کشور خالی از اشکال نبوده و در اکثر روستاها با توجه به شکل گیری بدون برنامه روستا از یک سو و کمبود اعتبارات تخصیصی از سوی دیگر، با مشکلات بسیاری مواجه می باشد. این طرح در روستاهای کشور به سفارش بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تهیه و اجرا می­شود. تعدد و تنوع ویژگی­های متفاوت ناحیه­ای در گستره فضای ملی باعث کاهش دقت در طرح­های مذکور و احتمالاً تغییراتی در اجرای آنها خواهد شد. این پژوهش در محدوده جغرافیایی روستاهای شهرستان گنبدکاووس انجام گرفته و به بررسی و ارزیابی ضوابط و معیارهای مکانیابی انواع کاربریها در طرحهای هادی روستاها پرداخته است. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و به لحاظ متدلوژی از نوع توصیفی- تحلیلی است که داده های آن از منابع اسنادی و عمدتاً عملیات پیمایشی (پرسشنامه) گردآوری شده است. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که ضوابط مربوط به مکانیابی انواع کاربریها در مرحله تهیه طرحهای هادی روستایی رعایت شده امّا در مرحله اجرای این طرح­ها، بخش عمده مکانیابی‌های پیشنهاد شده، رعایت نگردیده است.

حمید برقی، یوسف قنبری، محمد سعیدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده

امروزه شوراهای روستایی نقش مهمی را در توسعه روستاها ایفا می­کنند و تشکیل شورا یکی از اقدامات اساسی در جهت نظم بخشیدن به مشارکت مردم در جریان توسعه روستایی است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شوراهای اسلامی و میزان مشارکت مردم در توسعه روستایی در دهستان حسین آباد شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و میدانی بوده است. داده های مورد بررسی از طریق پرسشنامه و به روش مصاحبه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل دو گروه مردم (سرپرستان خانوار) و اعضای شورا بوده که جهت تعیین حجم نمونه برای گروه مردم از فرمول کوکران تعداد نمونه 255 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای و تصادفی استفاده شده است. در گروه شورا کل اعضای شورا (15 نفر) مورد پرسش و مصاحبه قرار گرفته است. در تحلیل داده ها جهت بررسی نرمال بودن توزیع میانگین نمرات از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و برای ارزیابی عملکرد شوراها از آزمونT تک نمونه­ای و آزمون دوجمله ای و نیز جهت مقایسه نظرات دو گروه مردم و شورا از آزمون Mann-Whitney U و Tمستقل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در عملکرد شوراها در حوزه اقتصادی با توجه به آزمون دوجمله ای(48 درصد موافق و 52درصد مخالف) و نسبت مشاهده شده، معنی دار نبوده است. عملکرد اجتماعی شوراها مطلوب تر از وضعیت اقتصادی و بیشتر از سطح متوسط می باشد. در حوزه فرهنگی کمتر از سطح متوسط بوده است. هم چنین بررسی میزان مشارکت مردم در توسعه روستا نشان می دهد که از سطح متوسط بیشتر است.

نصرالله مولائی هشجین، عبدالحمید نظری، وحید عادلی مسیب،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده

بخش کشاورزی ایران علی‌رغم میل به تجاری شدن و افزایش مکانیزاسیون در قیاس با دیگر بخش&zwjهای اقتصادی از شیوه تولید سنتی رنج می‌برد. کوچک بودن و پراکندگی قطعات، تعدد کرتها، نبود جاده‌های بین مزراع، نبود کانالهای آبیاری و عدم زهکشی مناسب موجب افزایش هزینه‌های تولید و در نتیجه عدم فعالیت و سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی شده است. دگرگونی و تغییر اساسی این عرصه در گرو اجرای طرحی تحت عنوان "تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری" است و این مطالعه به بررسی مساله در شهرستان صومعه سرا پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی –تحلیلی است و از روش میدانی بصورت مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه برای ارزیابی اثرات اقتصادی، اثرات مکانیزاسیون و آزاد سازی نیروی انسانی و تنوع بخشی به فعالیتها در طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در بخش مرکزی شهرستان صومعه‌سرا استفاده شده است. با استفاده از جدول مورگان 376 پرسشنامه در بین کشاورزان تکمیل و جمع‌آوری شد. پرسشنامه‌ها بعد از کُد گذاری و وارد کردن در محیط SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که مهمترین نتایج آن عبارتند از: اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در روستاهای دارای طرح موجب کاهش هزینه‌های تولید برنج، افزایش راندمان تولید و درآمد کشاورزان شده است ، نیروی انسانی به کار رفته در مزارع دارای طرح کمتر از مزارع فاقد طرح است و کشاورزان در این روستاها از تنوع شغلی بیشتری نسبت به روستاهای فاقد طرح برخوردارند. همچنین از نظر تعداد کشاورزانی که در اراضی دارای طرح کشت دوم انجام می‌دهند از روستاهای فاقد طرح کمتر است ولی سطح زیرکشت در اراضی شالیزاری در کشت دوم در روستاهای دارای طرح از روستاهای فاقد طرح بیشتر است.


دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده


محمد حجی پور، حسن افراخته،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده

نواحی روستا به عنوان ارگانیسمی در فضای جغرافیایی، همواره در مسیر تغییر و تحولات بی­شماری بوده است. تحول نظام مالکیت اراضی روستایی از جمله دگرش­های مکانی - فضایی است که با توسعه نظام روستایی در ارتباط بوده است. بازتوجه شهرنشینان به محیط­های روستایی یکی از عوامل موثر تحول نظام مالکیت اراضی روستایی است. بر پایه رویکرد سیستمی فضا، در دستیابی به توسعه پایدار روستایی این مساله وجود دارد که علل و پیامدهای فضایی تحول نظام مالکیت اراضی روستایی کدام است. در مقاله حاضر علل واگذاری مالکیت منابع (آب و زمین) از سوی روستائیان به نوآمدگان شهری بررسی و پیامدهای مکانی – فضایی آن مطالعه شده است. نمونه مورد مطالعه روستاهای تقاب و معصوم­آباد شهرستان خوسف بوده است. تحقیق ترکیبی از مطالعات کیفی و کمی است. خانوارهای نمونه به کمک روش گلوله برفی انتخاب شده­اند. حجم نمونه مشتمل بر 18 خانوار روستایی که اقدام به فروش حق آب و زمین ملکی خود نموده­اند، به انضمام چهار تن از اعضای شورای اسلامی ده و دهیاران روستاهای تقاب و معصوم­آباد بوده است. داده­های جمع آوری شده از طریق نماگرهای آماری، تحلیل هزینه­- فایده و روش تئوری زمینه­ای تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داده است که شکاف درآمدی میان شهر و روستا، فقدان برنامه­ریزی متناسب و تنگناهای اجتماعی – اقتصادی روستائیان سبب واگذاری حق مالکیت زمین و به نوعی تحول در نظام مالکیت اراضی روستایی شده است. این مناسبات جدید مکانی­- فضایی سبب جریان سرمایه از شهر به روستا بوده که به دلیل فقدان برنامه­ریزی سبب بروز آشفتگی کالبدی­- فضایی در سکونتگاه­های روستایی شده است.

حسین فراهانی، زهرا اصدقی سراسکانرود،، مهرشاد طولابی نژاد،،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده

امروزه برخی کشورها برای دست­یابی به توسعه، توانمندسازی را کامل­ترین روش یافته­اند. به خصوص در مورد روستاییان و اقشار آسیب­پذیر. در واقع توسعه بدون توانمندسازی مردم، خصوصاً روستاییان مفهوم ناقصی است. بنا بر اعتقا برخی، از مواردی که بر توانمندسازی اجتماعی به ویژه برای ساکنان نواحی روستایی تأثیر می­گذارد، هدفمندسازی یارانه‌ها می­باشد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی تأثیر هدفمند ساختن یارانه‌ها بر توانمندی اقتصادی خانوارهای روستایی بپردازد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع­آوری داده­ها و اطلاعات نیز با استفاده از روش اسنادی و پیمایشی صورت گرفته است. ابزار جمع­آوری داده­ها پرسش­نامه و مصاحبه حضوری بوده که در سطح خانوار روستایی توسط سرپرستان خانوارهای روستایی تکمیل گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای دهستان جایدر بخش مرکزی شهرستان پلدختر با 28 روستای دارای سکنه بوده است که از بین آن­ها تعداد 10روستا معادل 35 درصد روستاها به عنوان جامعه نمونه تحقیق انتخاب شده‌اند و تعداد 80 خانوار روستایی نیز از طریق نمونه­گیری تصادفی طبقه­بندی شده انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار SPSS و آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون استفاده شده است. نتایج یافته­های تحقیق نشان می‌دهد که یارانه پرداختی به خانوارهای روستاهای منطقه مورد مطالعه بر توانمندسازی اقتصادی خانوارهای روستاهای دهستان جایدر دارای اثرات مثبت شامل افزایش قدرت خرید، افزایش میزان پس­انداز و رفاه خانوارها، کاهش فقر، و ابزاری برای تأمین امنیت غذایی خانوارها، و اثرات منفی مانند کاهش سطح زیرکشت محصولات کشاورزی، کاهش میزان سرمایه­گذاری برای توسعه فعالیت‌های کشاورزی، افزایش تورم و افزایش دریافت وام شده است.

حامد قادرمرزی، بیتا زارع ممقانی، کرامت الله زیاری،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده

کیفیت محیط شهری یکی از دغدغه­های اساسی نهادهای مدیریت و برنامه­ریزی شهری است. این پژوهش با عنوان ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج بر آن است تا با واسطه سنجش سطح رضایت­مندی ساکنین از وضعیت کیفی محیط سکونت به ارزیابی کیفی و در صورت لزوم طراحی راهکارهای مناسب جهت بهبود کیفیت محیط­های مسکونی بپردازد. برای تحقق این هدف رویکرد سنجش میزان رضایت­مندی سکونتی به عنوان رویکرد نظری تحقیق برگزیده شد. داده‌های گردآوری شده در قالب تکمیل پرسشنامه میدانی با استفاده از نرم افزار SPSSو روش‌های آماری تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی، آزمون T تک نمونه‌ای، تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد میزان کیفیت محیط مسکونی در روستاهای حسن­آباد و نایسر به ترتیب با میانگین 47/2 و 46/2 (در مقایسه با میانه نظری 3) پایین­تر از میانه نظری بوده است. بر اساس خروجی آزمون T، رضایت از کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده معنادار نمی­باشد و در مورد دو شاخص سازنده اصلی یعنی رضایت از شاخص­های عینی محیط مسکونی و شاخص­های ذهنی محیط مسکونی نیز نتایج به همین صورت است. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره، در سطح دوم مدل، شاخص­های ذهنی محیط مسکونی نسبت به شاخص­های عینی در میزان رضایت از کیفیت محیط مسکونی تأثیر بیشتری دارد. در سطح سوم مدل نیز، زیرشاخص امکانات خارجی واحد مسکونی، رضایت از سازمان دسترسی و فضایی و دسترسی به امکانات و خدمات تأثیر بیشتری بر شاخص بالاسری دارند. هم چنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای شناسایی میزان تاثیر ویژگی­های اجتماعی- اقتصادی مخاطبان بر روی ادراک کیفیت محیط مسکونی نشان داد که در هر دو روستا، تفاوت ادراک کیفیت محیط مسکونی در بین تمامی گروه­ها (و بر مبنای ویژگی­های اجتماعی- اقتصادی افراد) معنی‌دار است. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی، مدل نظری ارایه شده را تأیید نمود.

امیرحسین علی بیگی، رضوان قنبرعلی،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده

مشارکت در یادگیری، توسعه تکنولوژی و توسعه آگاهانه روش­های نوین کشاورزی، اثر مهمی بر بهره­وری کشاورزان به ویژه کشاورزان سنتی دارد. هدف این مقاله بررسی تأثیر ترویج دانش کشاورزی بر عملکرد کشاورزان گندم­کار شهرستان کرمانشاه است. جامعه آماری تحقیق شامل 189 نفر از گندم­کارانی است که در برنامه مدرسه در مزرعه شرکت داشتند و 3897 نفر از گندم­کارانی که در این برنامه شرکت نداشتند. جهت انتخاب نمونه­ها از روش نمونه تصادفی استفاده شد. روایی ابزار پژوهشاز طریق اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی ومتخصصان وکارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه به دست آمد. آزمون مقدماتی و اعتبار پرسشنامه ازطریق تکمیل ٣٠ پرسشنامه به وسیله گندم­کاران در یکی از شهرستان­های خارج از نمونه آماری و ضریب اطمینان آلفای کرونباخ 85/0درصد محاسبه گردید. نتایج نشان داد اجرای رهیافت مدرسه در مزرعه در منطقه مورد مطالعه تأثیر قابل توجهی بر دانش و درآمد کشاورزان داشته است. نتایج آزمون t نیز حاکی از آن است که از لحاظ سن، میزان تحصیلات و میزان اراضی آبی تفاوت معنی داری بین دو گروه کشاورزان شرکت­کننده و غیرشرکت­کننده در برنامه مدرسه در مزرعه، وجود دارد. بررسی ویژگی­های ارتباطی گندم­کاران نیز نشان داد، تماس بیشتر گندم­کاران با مروجین، شرکت در کلاس­های ترویجی، توصیه کشاورزان همسایه و رهبران محلی بر شرکت گندم­کاران در برنامه مدرسه در مزرعه تأثیر دارد. به علاوه نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای دانش کنترل بیولوژیکی، میزان تحصیلات، تماس با مروجین، استفاده از رسانه­های انبوهی و میزان اراضی آبی توانسته اند 4/73 درصد از تغییرات متغیر میزان پذیرش را تبیین نمایند.


صفحه 2 از 27     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb