جستجو در مقالات منتشر شده



داود جمینی، علیرضا جمشیدی، حسین کماسی، عطا هوشنگی،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی زنان روستایی بوده که به صورت موردی در میان زنان روستایی شهرستان چرداول انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان واقع در 128 روستای شهرستان چرداول تشکیل می­دهد که با استفاده از فرمول کوکران، 262 نفر از آنان (واقع در 19 روستا) به­عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته­اند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن توسط اساتید دانشگاهی و کارشناسان مربوطه تأیید گردید. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، یک مطالعه پیش­آهنگی در روستای بدرآباد با استفاد از 30 پرسشنامه ترتیب داده شد که پایایی ابزار تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 807/0 به­دست آمد و نشانگر قابلیت اطمینان ابزار تحقیق است. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از آمار توصیفی و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در بین 43 متغیر مورد بررسی، به ترتیب سه متغیر "نداشتن پشتوانه مالی و پس­انداز کافی"، "نداشتن وثیقه و ضامن برای استفاده از اعتبارات دولتی" و "پایین بودن سطح ریسک جهت فعالیت­های کارآفرینانه" با ضریب تغییرات 181/0، 194/0 و 220/0، از نظر زنان روستایی شهرستان چرداول مهم­ترین موانع توسعه کارآفرینی بوده است. همچنین، تحلیل عامل اکتشافی، هشت مانع اصلی را به­عنوان مهم­ترین موانع توسعه کارافرینی در محدوده مورد مطالعه شناسایی کرد که به ترتیب اهمیت عباتند از: عامل اقتصادی (159/14)، عامل اجتماعی ـ فرهنگی (606/10)، عامل آموزشی ـ ترویجی (599/9)، عامل فردی و رفتاری (542/6)، عامل زیرساختی (668/5)، عامل سیاست­ گذاری (075/5)، عامل فنی ـ مدیرتی (478/4) و عامل محیطی (374/4). عوامل مذکور در مجموع 5/60 درصد از کل واریانس موانع توسعه کارآفرینی زنان روستایی شهرستان چرداول را تبیین نموده است.


بیژن رحمانی، ناصر شفیعی ثابت، عبدالرضا رحمانی فضلی، رضا سلیمانگلی،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

دانش و اطلاعات از عوامل اصلی تولید و فروش در کشاورزی مدرن هستند. فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند توسعه پایدار کشاورزی را از طریق تسهیل کردن مدیریت دانش در زمینه های مختلف تسریع بخشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که  از طریق 319 نمونه تصادفی بهره­برداران کشاورزی در فرآیند توسعه پایدار کشاورزی از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات در سکونتگاه­های روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت انجام شده است. برای سنجش متغیرهای سطح توسعه­یافتگی کشاورزی تعداد 39 مؤلفه در چارچوب 3 معیار نظام محیطی، نظام اجتماعی و نظام اقتصادی سنجیده شده است. در ارتباط با مؤلفه اثرگذار فرآیند توانمندسازی از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات تعداد 36  مؤلفه در چارچوب 4معیار آموزش و اطلاع رسانی، دسترسی، شناخت و اعتماد سنجیده شده است. نتایج نشان داد فناوری اطلاعات و ارتباطات در شاخص و مؤلفه­های اجتماعی- اقتصادی بیشترین اثر و در مؤلفه­های زیست محیطی اثرات کمتری داشته است. همچنین بررسی مؤلفه­های شناخت و اعتماد حاکی از آن است که شناخت و اعتماد نسبت به توانمندی فناوری­های اطلاعات و ارتباطات قدیمی از جمله تلفن ثابت، موبایل و تلویزیون در توسعه پایدار کشاورزی بیشتر و در مقابل شناخت و اعتماد نسبت به توانمندی­های فناوری نوین از جمله کامپیوتر و اینترنت در توسعه پایدار کشاورزی کمتر است که ناشی از تفاوت در میزان توانمندی اجتماعی و اقتصادی بهره­برداران کشاورزی است.


فاطمه رزاقی بورخانی، سیدمحمود حسینی،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

دامداری سهم مهمی در توسعه روستایی و کشاورزی ایفا می‌نماید. این بخش، تولیدکننده غذا، ارتقاءدهنده سطح تولیدات زراعی و فراهم‌کننده خدمات و کالاهای اقتصادی مازاد و درآمد نقدی است. معمولاً دام به عنوان منبع اصلی تأمین سرمایه خانوارهای کشاورزی به حساب می‌آید. بنابراین توجه به عشایر توجه به تولید، ایجاد اشتغال و پایداری زندگی سالم است. مرتع در زندگی عشایر دارای اهمیت حیاتی است که می‌بایست ضمن افزایش ظرفیت مراتع، تناسب میان مرتع و دام، به نحو مطلوبی حفظ شود. توجه به حل مسائل و مشکلات دامداران عشایر بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه اگر دامداران به دلیل مشکلات عدیده‏ای مانند گرانی نهاده‏های تولید و علوفه‏های دامی از ادامه کار در این زمینه باز بمانند، زندگی روزمره همه اقشار جامعه با مشکلات بزرگ روبه‏رو می‏شود. در این تحقیق در صدد برآمده است تا با بهره­گیری از پارادایم کیفی و نظریه بنیانی، به مطالعه مشکلات و محدودیت­های دامدارای عشایری در روستای توچال شهرستان پاکدشت بپردازد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق، مشاهده مستقیم، یاداشت برداری، تهیه عکس و فیلم، اسناد و مدارک کتابخانه­ای و اینترنتی استفاده شده است. نتایج نشان داد که مشکلات و محدودیت­های دامداران عشایر با استفاده از نظریه بنیانی در روستای توچال عبارت­اند از موانع زیرساختی- نهادی، موانع مدیریت خانوادگی، موانع اقتصادی- مالی، محدودیت­های ناشی از موقعیت اکولوژیکی- محیطی و زراعی، موانع حمایتی- پشتیبانی، موانع آموزشی- مهارتی، کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی. مطابق بررسی به عنوان یک مبنای کلی روستاییان و عشایر نقش اساسی و مهمی در تحقق اقتصاد مقاومتی، حفظ استقلال اقتصادی کشور و رونق اقتصادی دارند، و رسیدگی به مسائل و مشکلات روستاییان و عشایر و  بر طرف شدن مشکلات و محدودیت‌های آنان نقش مهمی در رشد تولید و توسعه اقتصادی کشور دارد.


مجتبی قدیری معصوم، علی غلامی، حبیب محمودی چناری، اسماعیل تقوی زیروانی، فاطمه محمدزاده لاریجانی،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

رشد و گسترش گردشگری از جمله پدیده‌های مهم اواخر قرن بیستم بوده که با سرعت در عصر حاضر نیز ادامه دارد. نواحی روستایی و کوهستانی مهم‌ترین عرصه‌هایی هستند که در زمینه گردشگری و فعالیت‌های وابسته به آن به‌شدت مورد بهره‌برداری قرارگرفته و با تحولات مستمر در زمینه کاربری اراضی و پیامدهای حاصل از آن مواجه شده‌اند. در تحقیق حاضر سعی شده به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا گسترش گردشگری خانه‌های دوم در ابعاد زیست‌محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در منطقه شهری فیرروق تأثیری داشته است؟ ازآنجایی‌که پدیده گردشگری و به‌ویژه گردشگری خانه‌های دوم در اثر ارتباط دو جامعه شهری و روستایی شکل می­گیرد، تأثیرات این پدیده به‌صورت طیف در این دو گروه قابل‌بررسی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش­های کمی و کیفی بوده و داده‌های موردنیاز از طریق روش‌های اسناد، و میدانی گردآوری‌ شده است. ابزار گردآوری داده­های میدانی ترکیبی از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بوده است. جامعه آماری شامل 2500خانوار ساکن در منطقه شهری فیرروق از توابع شهرستان خوی، استان آذربایجان غربی بوده که بر اساس فرمول کوکران 337 خانوار به‌عنوان حجم نمونه انتخاب‌شده و به همین تعداد پرسشنامه در بین خانوار توزیع شده است. نتایج نشان داد گردشگری خانه‌های دوم در حوزه اقتصادی بر وضعیت درآمد و پس‌انداز، در حوزه اجتماعی فرهنگی سبب رشد و بلوغ فرهنگی و در زمینه زیست‌محیطی و کالبدی سبب تغییر در ساختار سکونتگاهی و تغییر در بافت و چهره طبیعی منطقه شده است.


پژمان رضایی، نسرین قهرمانی،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

 از جمله موارد قابل توجه در توسعه جوامع روستایی، اقتصاد روستایی است که در بسیاری از روستاهای کشور وابسته به بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی به عنوان رکن اساسی اقتصاد مناطق روستایی، مهم­ترین نقش در اشتغال و درآمد روستایی بر عهده داشته است. در سال­های اخیر کشاورزی به لحاظ اقتصادی رقابت­پذیری خود را از دست داده است. رکود اقتصاد کشاورزی دلایل متعددی می­تواند داشته باشد که یکی از مهم­ترین دلایل آن، خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی است. در این زمینه دهستان کیار شرقی از توابع استان چهارمحال و بختیاری انتخاب گردید و از بین 962 بهره­بردار کشاورز دهستان، 275 نمونه پرسشنامه تکمیل گردید. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی و آزمون­های مورد توجه همبستگی پیرسون، اسپیرمن و تحلیل واریانس است. نتایج نشان دهنده بالا بودن همبستگی مستقیم بین سرانه اراضی کشاورزی و افزایش درآمد و همبستگی معکوس بین خرد و پراکنده بودن اراضی و درآمد بهره­برداران است. متوسط سرانه اراضی زراعی بهره­برداران 3/2 هکتار و متوسط اراضی باغی 75/0 هکتار است که حاکی از خرد بودن اراضی کشاورزی محدوده مورد مطالعه است. همچنین اراضی زراعی بهره­برداران به طور متوسط در چهار نقطه و اراضی باغی در دو نقطه استقرار داشته­اند که حاکی از پراکندگی اراضی کشاورزی بهره­برداران است. بهره­برداران به آینده کشاورزی محدوده مورد مطالعه خوشبینی چندانی ندارند و خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی و در نتیجه راندمان پایین محصولات را به عنوان یکی از مهم­ترین دلایل عدم فعالیت جوانان در بخش کشاورزی و مهاجرت آنها از مناطق روستایی قلمداد می­کنند. با توجه به این مبحث برنامه­ریزی برای یکپارچه­سازی اراضی و رقابتی نمودن کشاورزی تا حد قابل توجهی می­تواند رونق اقتصادی را به روستاهای محدوده مورد مطالعه بازگرداند.


روح اله رضائی، لیلا صفا،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

به رغم اهمیت بنگاه­های کوچک و متوسط به عنوان یکی از ابزارهای اصلی دستیابی به توسعه اقتصادی، این بنگاه­ها به ویژه در بخش کشاورزی در کشور به شکل مطلوبی توسعه پیدا نکرده و میزان موفقیت آنها بسیار پایین بوده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه­های کوچک و متوسط کشاورزی بوده است. تحقیق حاضر به لحاظ روش، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی محسوب می‌شود. جامعه آماری تحقیق را تمامی مدیران و صاحبان این بنگاه­ها در استان زنجان تشکیل داده است (354N=) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، یک نمونه 220 نفری از آنها با استفاده از روش نمونه­گیری طبقه­ای انتخاب شد. داده­ها با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته جمع­آوری شد. روایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش‌آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ برای مقیاس اصلی پرسشنامه 79/0 بود. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از تحلیل­های عاملی اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 747/67 درصد از واریانس کل عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه­های کوچک و متوسط کشاورزی را پنج عامل حمایتی (189/19 درصد)، مالی- تسهیلاتی (438/15 درصد)، قانونی- اداری (388/12 درصد)، آموزشی (720/11 درصد) و ارتباطی (012/9 درصد) تبیین کردند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از آن بود که مقادیر t هر یک از پنج عامل اشاره شده از 96/1 بزرگتر بوده و این عوامل اثر مثبت و معنی­داری در تبیین سازه "عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه­های کوچک و متوسط" داشتند. با در نظر گرفتن یافته­های تحقیق، می­توان نتیجه گرفت که اجرای سیاست­های حمایتی، اعطای تسهیلات و اعتبارات، تدوین قوانین مناسب و رفع موانع اداری، آموزش مدیران بنگاه­ها و ایجاد ارتباط اثربخش بین بنگاه­ها، پیش­شرط­های اصلی توسعه مطلوب بنگاه­های کوچک و متوسط کشاورزی در استان زنجان به شمار می­آیند.


جواد بذرافشان، مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

کشاورزی و دامداری بزرگترین منبع اشتغال در دهستان میانکوه شرقی است. امرار معاش اکثر خانوارهای منطقه نیز وابسته به کشاورزی و دامداری، و عمدتا  به طور سنتی است. این منطقه دارای یک میراث بسیار غنی از کنترل سلامت سنتی و پرورش حیوانات است که از زمان بسیار قدیم کاربرد زیادی داشته و هنوز هم مورد استفاده قرارمی­گیرد. دانش بومی و شیوه­های سنتی مختلف در این زمینه در تولید لبنیات، پرورش گوسفند، بز و گاو کاربرد زیادی دارد. این دانش شامل مجموعه­ای از تجربه­ها و دانش یک گروه قومی مشخص است که پایه و اساس تصمیم­گیری در رابطه با مشکلات و چالش­های مردم محلی است. هدف این مطالعه، بررسی اثرات دانش بومی بر توسعه پایدار بومی- محلی با تأکید بر اقتصاد دامداری است. جامعه آماری شامل خانوارهای دامدار دهستان میانکوه­شرقی (514 N=) است. 103 سرپرست خانوار با استفاده از نمونه­گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه است. برای تجزیه و تحلیل داده­ها، از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک­نمونه­ای، مدل­رگرسیون و تحلیل­مسیر) استفاده شد. نتایج یافته­های تحقیق نشان داد، میزان بهره­گیری، اعتماد و آشنایی به دانش بومی از سوی دامدارن در سطح مطلوبی قرار دارد. در رابطه با تأثیر دانش بومی بر توسعه پایدار بومی- محلی، با توجه به سطح معنی­داری 000/0، می­توان گفت که دانش بومی اثرات مثبت و معنی­داری بر کلیه ابعاد مورد نظر داشته است. از بین ابعاد توسعه پایدار بومی- محلی، بعد ساختار اقتصادی با ضریب 450/0 بیشترین اثر کلی را داشته است. به طوری که در اثر کاربرد دانش بومی دامداران در زمینه اقتصاد دامداری از طریق تغذیه طبیعی دام، نگهداری از نوزادان دام، جلوگیری از بیماری دام­ها و کاهش تلفات دام­ باعث استحکام و تقویت اقتصاد دامداری شده و زمینه ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و افزایش تولیدات دامی را فراهم کرده است. کمترین اثر کلی مربوط به بعد محیطی با ضریب 056/0 است. بنابراین می­توان گفت که بیشترین میزان کاربرد و استفاد از دانش بومی از سوی دامداران نمونه در زمینه­های ­اقتصادی بوده است.


ویدا علی یاری، مریم شریف زاده،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

پیامد توجه گسترده به گردشگری روستایی در دهه های اخیر، برنامه­ریزی برای جلوگیری از توسعه­ی ناموزون مقاصد گردشگری ضروری است. این پژوهش کاربردی است و با استفاده از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی به سطح­بندی سه روستای هدف گردشگری بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد(شامل روستاهای روزبدان، آتشکده و موشکان) پرداخته است. مبنای این پژوهش، بهره­گیری از 52 پارامتر در قالب 10 شاخص اقتصادی، جمعیتی، سیاسی- اداری، آموزشی، بازرگانی و خدمات، ارتباط و حمل و نقل، بهداشتی- درمانی، خدمات زیربنایی، زیرساخت گردشگری و فرهنگی- گردشگری بوده است. تحلیل داده­ها با بهره‌گیری از مدل تلفیقی موریس و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روستای موشکان و روستای روزبدان به ترتیب حائز بیشترین و کمترین میزان برخورداری از شاخص‌های توسعه گردیده است. همچنین، بیشترین نابرابری مربوط به شاخص سیاسی- اداری و کمترین نابرابری مربوط به شاخص خدمات زیربنایی بوده است. این نتایج بیانگر وجود نابرابری در توزیع امکانات و خدمات بین روستاهای هدف گردشگری این بخش و نشان­دهنده­ی لزوم توجه به این روستاها است.

طیبه نیک رفتار، زهرا نصرتی فر،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرصت­های کارآفرینی در حوزه گردشگری روستایی، به شناخت امکان راه­اندازی کسب و کارهای مرتبط با این حوزه پرداخته است. از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آمیخته است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل خبرگان حوزه گردشگری به تعداد 20 نفر بوده که با شیوه گلوله برفی انتخاب شده است. روش تحلیل داده ­ها در این مرحله کدگذاری در سه گام کدگذاری اولیه، کدگذاری باز و کدگذاری محوری بوده است. در مرحله کمّی، پرسشنامه ­ای تهیه و در اختیار 108 نفر از متخصصان و کارآفرینان قرارگرفته است. با استفاده از تحلیل عاملی مدل تأیید شد و با استفاده از آزمون فریدمن فرصت­های کارآفرینانه اولویت­بندی گردید. نتایج نشان داد در روستاهای استان البرز فرصت­های کارآفرینی در راستای جاذبه­های طبیعی و تفریحی در اولویت قرار دارد و بعد از آن گردشگری بومی و سوغات و صنایع دستی قرار دارد. همچنین اینکه، راه اندازی جاده­های طبیعت ­گردی و راه ­اندازی خانه­ های روستایی با جزئیات زندگی روستایی از مهم­ترین فرصت­ های شناسایی شده جهت راه­اندازی کسب­وکار در حوزه گردشگری روستایی است.

احمد سام دلیری، سید ابوالقاسم مرتضوی، حمید امیرنژاد،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

در این پژوهش ارزش تفریحی دریاچه ولشت شهرستان چالوس و میزان تمایل به پرداخت (WTP) بازدیدکنندگان این دریاچه با استفاده از روش ارزش­گذاری مشروط(CV) و پرسشنامه انتخاب دوگانه یک­ونیم بعدی تعیین شده است. بدین منظور از مدل logit  استفاده گردید و بر اساس روش حداکثر درست­نمایی، پارامترهای مدل برآورد شد. نتایج نشان می‌دهد که 75 درصد افراد مورد مطالعه، تمایل به پرداخت مبلغی برای استفاده تفریحی از دریاچه دارند که متوسط مبلغ برآورد شده 49626 ریال برای هر بازدید بوده است. ارزش کل تفریحی سالانه این دریاچه 962 میلیون ریال تعیین شده است. متغیرهای میزان پیشنهاد و درآمد بازدیدکنندگان مهم­ترین عوامل مؤثر در میزان WTP بازدیدکنندگان و پس از آن، رضایت از کیفیت آب دریاچه از نظر بازدیدکنندگان، عامل بعدی اثرگذار بر میزان WTP بوده است. سن و میزان تحصیلات، از دیگر عوامل بوده که می­توان ذکر نمود. یافته‌های این تحقیق برای سیاست­گذاران این امکان را فراهم می‌آورد تا در خصوص حفاظت و توسعه مناطق تفریحی آبی سیاست­گذاری و برنامه‌ریزی کنند.

محمد طاهرخانی،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

گردشگری در عصر حاضر از بزرگ‌ترین فعالیت‌های اقتصادی دنیا به شمار می­رود و گردشگری روستایی نیز رونق فراوانی یافته است. این مهم بر اثر صنعتی­شدن و شهرنشینی سریع جوامع غربی طی قرن نوزدهم، در کنار عواملی همچون توسعه حمل‌ونقل، افزایش درآمد و اوقات فراغت پدید آمده است. نتیجه بهره­برداری از ظرفیت­های محیط در قالب گردشگری روستایی، مواردی همچون رونق کسب­وکار، بهبود فضای اقتصادی، بهبود وضعیت درآمد، رضایت­مندی از محل زیست و تمایل به ماندگاری بیشتر در فضا شناخته شده است. بدین­سان، در مقاله حاضر تلاش گردیده در راستای کمک به امر برنامه­ریزی مطلوب گردشگری در منطقه الموت، ضمن ارزیابی سطح توان روستاهای هدف گردشگری برای جذب گردشگر، به تحلیل راهبردی وضع موجود منطقه الموت با تأکید بر توان­های ژئوتوریسمی پرداخته شده است. در انجام این تحقیق از دو مدل SWOT و فاسیلاس استفاده شده است. نتایج نشان داد روستاهای منطقه الموت هریک دارای توان متفاوتی در جذب گردشگر است؛ شرایط یاد شده، ماحصل مداخله ­ی توأمان عوامل داخلی و خارجی متعدد بر پدیده­ی جذب گردشگر در کل منطقه الموت بوده است؛ به گونه­ای که بیشترین تأثیر را نیز عوامل خارجی بر روند جذب گردشگر در این منطقه داشته است. در کل نیز، هنوز بستر مساعد برای حضور گردشگران فراهم نشده و موانع جدی بر سر راه استفاده از اقتصاد پربازده گردشگری در الموت وجود دارد.

طاهره صادقلو، حمیده محمودی، فهیمه جعفری،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

تنوع بخشی به اقتصاد روستایی از اولویت­های برنامه ­ریزی­ های جدید توسعه روستایی در ایران است؛ بنا به اهمیت آن، تلاش­هایی برای توسعه گردشگری و کسب و کارهای مرتبط به آن در مناطق روستایی کشور در حال انجام است. مهم­ترین نکته در کسب­ وکارهای نوظهور، تداوم فعالیت مناسب و ماندگار آن است. این مقاله به بررسی میزان تاب­آوری کسب­وکارهای گردشگری روستایی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و محیطی- کالبدی پرداخته  است. تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس اطلاعات 150 نفر نمونه در 10 روستای حوزه نفوذ گردشگاهی شهر مشهد انجام است. نتایج نشان داد که در روستاهای مورد مطالعه، شاخص­های تاب­آوری کسب­وکارهای گردشگری در سطح مناسبی قرار ندارد. همچنین، میان ویژگی­های فردی افراد فعال در زمینه­ی کسب و کارهای گردشگری با تاب­آوری این فعالیت­ها رابطه‌ی معنا­داری وجود دارد و بین چهار گروه رفاهی، خدماتی، غذایی و حمل­ و­نقل، متوسط تاب­آوری دارای تفاوت معناداری بوده است. در نهایت اینکه روستاهای حصار و میامی در رتبه‌های اول و دوم و روستاهای زشک و تبادکان در رتبه‌های نهم و دهم بوده و به این معنا که کسب و کارهای موجود در دو روستای اول از تاب­آوری بیشتری برخوردار است.

ناصر بیات، سیدعلی بدری،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

گردشگری روستایی به­عنوان یکی از برجسته­ترین بخش­های فعالیتی برای متنوع­سازی و بازساخت مطلوب اقتصاد روستایی، مورد توجه اندیشمندان و برنامه­ریزان توسعۀ روستایی است. تجربه­های­گوناگون جهانی نشان داده است که ضعف در برنامه­ریزی و مدیریت توسعه گردشگری روستایی، اثربخشی مطلوب آن را با چالش روبرو می­سازد. اثرات گردشگری از برآیند روابط میان گردشگران و اشکال مختلف گردشگری با جامعه میزبان و محیط‌زیست مقصد گردشگری پدید می­آید. در این پژوهش، مطالعۀ اثرات گردشگری در منطقه مورد مطالعه طی دو مرحله با استفاده از روش‌های کیفی و کمّی به عمل آمد. در مرحله کیفی به منظور شناخت ادراکات جامعه محلی از اثرات گردشگری در محدوده روستاهای رودخانه کُلان شهرستان ملایر از تکنیک توفان ذهنی گروهی استفاده شد. برگزاری جلسات توفان ذهنی گروهی شناخت لازم از اثرات گردشگری در محدوده روستایی حوضه سد کُلان فراهم ساخت. در مرحله دوم به منظور تحلیل ادراکات مردم محلی از اثرات گردشگری در مقیاس وسیع‌تر، نتایج جلسات توفان ذهنی مبنای طراحی پرسشنامه به عنوان ابزار پژوهش قرار گرفت؛ به طوری که گزاره­های شناسایی شده به عنوان اثرات گردشگری (11 اثر مثبت و 8 اثر منفی) هر کدام به عنوان یک پرسش مطرح شد. بر اساس فرمول کوکران 350 نفر به عنوان جامعه نمونه اننتخاب شد. به منظور تحلیل داده‌های پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به شیوه تحلیل مؤلفه‌های اصلی استفاده شد. یافته‌های حاصل از پژوهش بیانگر اثرات مثبت گردشگری در ابعاد "اقتصادی"، "محیطی (کالبدی-فضایی)"، و "اجتماعی"، همچنین اثرات منفی گردشگری به شرح ابعاد "محیط‌زیستی"، "اجتماعی و امنیتی"، و "فرهنگی" است. نتایج پژوهش دربردارنده اشتراکاتی با سایر مطالعات مرتبط با موضوع و همچنین دستاوردهایی کاربردی برای مسئولان و مدیران محلی برای مدیریت اثرات گردشگری است.

حسین فراهانی، فرزاد ویسی، سوران منوچهری،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی و تحلیل وضعیت گردشگری روستاهای بخش خاوومیرآباد با رویکردی سیستمی و با در نظرگیری تمامی گروه­های درگیر و عناصر مرتبط بوده است. نوع تحقیق کاربردی و از حیث جمع­آوری اطلاعات، توصیفی- تحلیلی است. جمع­آوری اطلاعات در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش عملی، پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان گردشگران (100 نفر بر اساس بازدید دو ماهه اول سال و دیدگاه کارشناسان میراث فرهنگی)، مسئولین (30 نفر از مسئولین نهادهای توسعه روستایی و گردشگری منطقه) و ساکنین محلی (261 خانوار از میان 2736 خانوار بخش براساس فرمول کوکران و تصحیح آن) بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی (میانگین) و آزمون­های آمار استنباطی همچون T تک نمونه­ای و رتبه­ای فریدمن نشان از مطلوب نبودن سطح تقاضای منطقه داشته است، ناآشنایی با منطقه نیز مهم­ترین مؤلفه در ضعف تقاضای منطقه شناخته شده است. همچنین در بعد عرضه نیز منطقه دارای وضعیت رضایت کننده­ای نیست و ضعف تبلیغات، اطلاع­رسانی و آموزش در کنار کمبود خدمات و تسهیلات مهم­ترین موانع عملکرد مطلوب بعد عرضه بوده است. در مقابل، وضعیت بعد عوامل بیرونی تأثیرگذار بر سیستم گردشگری منطقه در حد رضایت کننده­ای ارزیابی شده است و شرایط فرهنگی در میان مؤلفه­های این بعد در مقایسه با دیگر مؤلفهها، عمده­ترین نقش را در توسعه گردشگری منطقه داشته است.

غلامحسن جعفری، سید علیرضا حسینی،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

توده کوهستانی الوند همدان با ارتفاع بیش از 3574 متر، در آرایش فضایی پدیده‌های طبیعی و بالطبع پدیده‏های انسانی اثر زیادی گذاشته است. برای بررسی وضعیت گردشگری منطقه جنبه‌های مختلف گردشگری هشت روستا ارزیابی گردید. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. برای جمع‌آوری اطلاعات و داده‌های موردنیاز از بررسی‌های اسنادی، کتابخانه‌ای، میدانی و از نقشه‌ها و لایه‌های مختلف استفاده شد و برای تحلیل یافته‌ها به دلیل ماهیت جاذبه‌های موجود از مدل‏های چند معیار الکتر و پرالونگ استفاده شد. مدل الکتر جزء روش‌های چند معیار الکترا برای رتبه‌بندی است که گزینه‌ها را بر اساس بازه‌های از پیش تعیین‌شده، طبقه‌بندی می‌کند. در مدل پرالونگ عیار گردشگری یک مکان از میانگین چهار معیار زیبایی ظاهری، علمی، فرهنگی-تاریخی و اجتماعی-اقتصادی برآورد می‌گیرد. بر اساس هر دو مدل الکتر و پرالونگ روستاهای ورکانه، سیمین و برفجین از دامنه‌های شمالی به ترتیب بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. تفاوت این دو مدل در ارزیابی عیار گردشگری روستاها از رتبه چهار به بعد است به‌گونه‌ای که در مدل الکتر روستاهای گشایی، ابرو، ملحمدره، حیدره و اشتران به ترتیب امتیازهای بعدی را کسب کرده ولی در مدل پرالونگ، روستاهای گشانی و ملحمدره و ابرو امتیاز یکسانی داشته است. روستای حیدره پایین‌ترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. هر سه روستای قرارگرفته در رتبه‌های اول از روستاهای دامنه شمالی الوند بوده که می‌تواند ناشی از جهت ناهمواری‌ها به‌عنوان یکی از پتانسیل‌های اثر وجود زیرساخت‌های گردشگری مناسب‌تر نسبت به سایر روستاهای هدف گردشگری باشد.

سمیرا متقی،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

مقاله حاضر بر آن است تا با رویکری تحلیلی توصیفی، به بررسی تحول­پذیری اقتصاد روستایی با هدف ارتقاء سطح معیشت و رفاه روستاییان و فقرزدایی میان آنها بپردازد؛ از آنجایی که، توریسم مربوط به روستا، با ایجاد رونق همه جانبه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، راهکار مناسبی در جهت متنوع­سازی و به عبارتی تحول در اقتصاد روستا، فراهم می کند، بهره­گیری از گردشگری روستایی به عنوان مهم­ترین عامل در این راستا مطرح کرده و با ذکر هدف مذکور، به تحلیل عوامل اثرگذار در گردشگری روستایی در کشور ایران می­پردازد. با استفاده از روش­های پیمایشی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع­آوری شده از گردشگران روستایی استان چهارمحال و بختیاری پرداخته و با تعیین شاخص­ها و معیارهای مربوطه، آنها را مورد واکاوی قرار داده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد مهم­ترین عوامل مؤثر بر گردشگری روستایی استان (از دیدگاه گردشگران)، به ترتیب مربوط به وضعیت اقتصادی گردشگر، عوامل فنی  و تکنولوژیکی، عوامل اقتصادی و عوامل فرهنگی روستا بوده است. عوامل مذکور از مناسب­ترین معیارهای مربوط به بخش گردشگری روستایی بر اساس نظر کارشناسان و صاحب­نظران، نیز بوده است. بهبود شاخص­های اقتصادی و فرهنگی روستاهای هدف توسط دولت و سازمان­های ذی­ربط و تلاش دولت در راستای پیشرفت وضعیت اقتصادی گردشگران (برای نمونه، پرداخت یارانه های نقدی و غیرنقدی برای بازدید از این ناحیه)، هم به بهبود وضعیت گردشگری و هم به توسعه فرهنگ گردشگری روستایی کشور، کمک شایان توجهی خواهد کرد.

غریب فاضل نیا، صادق اصغری لفمجانی، مهدی معصومی جشنی،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

هدف مقاله حاضر، ارزیابی اثرات کالبدی گردشگری دریاچه­ای بر سکونتگاه­های روستایی پیرامون دریاچه­ها و همچنین سنجش میزان تأثیر گردشگری یاد شده بر اساس بعد فاصله روستاها از دریاچه­ها در استان فارس بوده است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی روستاهای همجوار دریاچه­های استان فارس تا شعاع 2 کیلومتر بوده است، بر این اساس 46 روستا با 9492 خانوار بررسی گردیده که با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 95%، تعداد 368 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه تعیین شده است. ضمن مطالعات اسنادی، طیف گسترده‌ای از شاخص­ها با ابعاد کالبدی- فیزیکی تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسش­نامه­ها و فرم‌های مشاهدات میدانی) بررسی شده است. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش­های آماری T تک نمونه­ای و کندال  (Kendall's)در نرم­افزار SPSS استفاده شده است. یافته‌های پژوهش مؤید آن است گردشگری دریاچه­ای، اثرات مثبتی بر توسعه کالبدی- فیزیکی روستاهای پیرامون داشته است. همچنین اینکه بین بعد کالبدی- فیزیکی و طبقات فاصله روستاها از دریاچه‌های مورد مطالعه، رابطه غیرمستقیم وجود دارد؛ به عبارتی، با افزایش فاصله از دریاچه­ها، گردشگری دریاچه­ای تأثیرات کالبدی- فیزیکی کمتری بر روستاهای پیرامون آن داشته است.

ابراهیم فتایی، حسن اروجی، محمد علیزاده، سونیا ازهری،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

از اصول مهم مدیریت مقاصد گردشگری در مناطق روستایی، سنجش ظرفیت اجتماعی پذیرش گردشگری است. در این میان نگرش جامعه محلی و سنجش شاخص­های اجتماعی و همچنین تبیین مدل ظرفیت اجتماعی، در برنامه­ریزی آتی و گردشگری پایدار روستایی حائز اهمیت است. روستای مصر واقع در شهرستان خور و بیابانک استان اصفهان، از مقاصد گردشگری کویری محسوب می­شود که از یک دهه پیش مورد توجه گردشگران و برنامه­ریزان قرار گرفته است. با توجه به رشد فعالیت­های گردشگری، چالش­هایی در ارتباط با رضایت­مندی، تبادلات اجتماعی و روند رشد گردشگری در آینده روستا مطرح شده است. در این پژوهش به سنجش ظرفیت اجتماعی و وضعیت جامعه میزبان از دیدگاه پذیرش فعالیت­های گردشگری و تبادلات اجتماعی با گردشگران پرداخته شده است. از طریق روش کیفی نظریه بنیانی، داده­های پژوهش از مطالعات میدانی و مصاحبه­های عمیق گردآوری شده و پس از طی مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مقوله­های کلان تعیین و مدل ظرفیت اجتماعی تدوین شده است. نتایج نشان داد جامعه بومی به دلیل احساس نیاز به گردشگری و داشتن ذهینت اقتصادی، به کارآفرینی در گردشگری روی آورده و مشارکت فعال دارد و به دلیل اثرات منفی محدود و حفظ منابع محیطی، با گردشگران تبادلات اجتماعی نسبتاً مطلوبی دارند. همچنین، با وجود خطرات بالقوه توسعه فعالیت­های گردشگری و داشتن ابهام در پایداری اقتصاد گردشگری، با احتیاط و نگرانی از آینده و روندهای آن، به فعالیت­های گردشگری ادامه می­دهند. 

منیژه احمدی، مهدی چراغی، مینا سلطانی،
دوره 6، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده

توسعه روزافزون گردشگری به همراه بسط و گسترش مفاهیم توسعه پایدار در اواخر دهه 1980 میلادی منجر به شکل­گیری مفهوم توسعه پایدار گردشگری گردید و توجه به رویکردهای مربوط به پایداری در رأس برنامه­های مربوط به توسعه گردشگری قرار گرفت. پایداری در فعالیت­های گردشگری امروزه به عنوان رویکردی بنیادین جهت توسعه فعالیت­های مربوط به گردشگری، به گونه­ای که بدون تخریب محیط زیست باشد، مورد پذیرش عام قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع پژوهش­های کمی محسوب می­شود. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است؛ روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه­ای و میدانی با استفاده از ابزار مشاهده و پرسشنامه بوده است؛ جامعه­ی آماری تحقیق شامل 50 نفر از محققان، کارشناسان و مسئولان دارای آشنایی با منطقه اکوتوریستی دشت سهرین زنجان بوده است. به منظور تعیین عوامل مؤثر بر توسعه اکوتوریسم در مناطق روستایی از آمار توصیفی و استنباطی (مدل هکمن) استفاده شده است. نتایج نشان می­دهد، عوامل زیرساخت، توان­های محلی، سیاست­گذاری و تبلیغات با ایجاد شرایط مناسب، زمینه شکل­گیری توسعه اکوتوریسم را در محدوده مورد مطالعه به همراه داشته باشد.

خسرو عبدالهی، مهدی نوری‌پور،
دوره 6، شماره 19 - ( 2-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل درون و برون سازمانی مؤثر در فعالیت تعاونی­های بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد انجام شده است. انجام این پژوهش، از طریق ترکیب روش­های دلفی و پیمایش در دو مرحله بوده است. در بخش مطالعه پیمایشی، گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه‎ای با روایی و پایایی قابل قبول صورت گرفته است. جامعه آماری در این مرحله شامل اعضای هیأت مدیره، مدیران عامل و بازرسان تعاونی‌های بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد (2436N=) بوده که نمونه مورد مطالعه 385 نفر تعیین شده است. نتایج نشان داد که از میان عوامل درون سازمانی تأثیرگذار بر فعالیت تعاونی‌های مورد مطالعه، عواملی نظیر اعتماد اعضا نسبت به مدیرعامل، اعتماد مدیر عامل نسبت به اعضا و اعتماد اعضا به وعده­های مسئولین اهمیّت بیشتری دارد و در میان عوامل برون سازمانی، عواملی مانند کمک­های بلاعوض دولت به تعاونی و تأمین بخش زیادی از سرمایه اولیه توسط دولت، مهم‎تر هستند.



صفحه 4 از 22     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb