جستجو در مقالات منتشر شده



علی اکبر نجفی کانی، اسماعیل شاهکویی، معصومه ملائی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده

امروزه مکانیزاسیون به عنوان کلیدی­ترین عنصر در دستیابی به اهداف توسعه کشاورزی و روستایی از اهمیت خاصی برخوردار است. مزارعی که مجهز به قدرت ماشین و نیروی موتور هستند، علاوه بر افزایش کیفیت و کمیت در کار و بهره­برداری محصولات، در زمان و هزینه­های مراحل مختلف کشت نیز صرفه­جویی می­گردد. براین اساس مکانیزاسیون یکی از ارکان اصلی و کلیدی توسعه کشاورزی محسوب می­شود و رونق مکانیزاسیون کشاورزی خود مهم­ترین نوع سرمایه­گذاری در راستای توسعه روستایی است. در تحقیق حاضر سعی شده است تا به تبیین  و بررسی تأثیر مکانیزاسیون کشاورزی بر ارتقاء شاخص­های اقتصادی و بهبود مؤلفه­های اجتماعی خانوارهای روستایی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان پرداخته شود. تعداد 190 کشاورز به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است که از این تعداد 110 بهره­بردار به صورت مکانیزه و 80 بهره­بردار دیگر نیز بیشتر به صورت سنتی در امور کشاورزی فعالیت داشته­اند. پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی و میدانی بوده است. نتایج نشان داد که استفاده از مکانیزاسیون کشاورزی در میان بهره­برداران موجب افزایش تولید و درآمد شده است و میزان ضایعات را به طور چشمگیری کاهش داده است. به طور کلی، مکانیزاسیون باعث بهبود شاخص­های اقتصادی در بین بهره­برداران کشاورزی شده است. علاوه بر آن، مکانیزاسیون کاهش مهاجرت و افزایش انگیزه ماندگاری بهره­برداران نواحی روستایی را به دنبال داشته است.  با عنایت به اینکه تاکنون اقدامات دولت در راستای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی چندان کافی نبوده است، بسترسازی و اهتمام جدی و مناسب از سوی دولت، تشویق و ترغیب سازمان­های ذی­ربط و مشارکت همه­جانبه مردم در زمینه مکانیزاسیون امری ضروری و لازم است.


علی علی مددی، عبدالحمید نظری، محمود مرادی، رامین غفاری،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده

طرح هدفمندی یارانه­ها به پشتوانه ماده (3) قانون برنامه چهارم اجرا شده است. نظر به تغییر شیوه پرداخت آن از شکل «کالایی» به صورت «نقدی» و تأثیر مستقیمی که بر الگوی مصرف خانوارها دارد، این تحقیق در چارچوب رویکرد "معیشت پایدار(LS)" انجام شده است؛ چرا که رویکرد معیشت پایدار علاوه بر رفع نیازهای روزانه، امرار معاش، تسهیلات رفاهی، افزایش قابلیت­ها و توانمندسازی نسل­های کنونی، بر ابعاد زیست محیطی و حفظ دارایی­ها و منابع طبیعی برای آیندگان تأکید دارد. روش تحقیق حاضر توصیفی ـ تحلیلی است که با هدف شناسایی اقشار اجتماعی روستایی و اثرات طرح هدفمندی یارانه­ها بر الگوی مصرف معیشتی آنان در دو ناحیه متفاوت انجام شده است. جامعه آماری 16140 خانوار ساکن در 88 روستای شهرستان­های کلات و بینالود بوده است. برای نمونه­گیری از روش­های خوشه­ای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است، در مجموع 38 روستای نمونه انتخاب و سپس طبق جدول مورگان- کرچی حجم نمونه تعداد 360 خانوار تعیین شده است. گردآوری داده­ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمون­های"کولموگروف اسمیرنف"،"یومن ویتنی"و"کراسکال والیس" تجزیه و تحلیل داده­ها انجام شده است. در نهایت نتایج نشان داد که تباینات محیطی و توزیع نامتوازن منابع اقتصادی، هم بر شاخص متوسط سرمایه  و هم بر متوسط درآمد تأثیر داشته و موجب اختلاف طبقاتی دو ناحیه شده است. از نظر تغییر الگوی مصرف نیز بین مقادیر مصرف طبقات کم درآمد نواحی، تفاوت معنادار و در طبقات مرفه فاقد معناداری آماری بوده است. در مجموع می­توان گفت پرداخت یارانه­ها در تعدیل شکاف طبقاتی هر دو ناحیه تأثیر داشته است که میزان آن در کلات بیش از بینالود بوده است. 


جعفر توکلی، اکرم رزلانسری،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده

در راستای سیاست کلی نظام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور محرومیت‌زدایی و توسعه روستاها یکی از برنامه‌هایی که در دستور کار قرار گرفته است، اجرای طرح هادی روستایی جهت تأمین عادلانه امکانات از طریق تحول کالبدی- فیزیکی روستا، ایجاد تسهیلات اجتماعی- تولیدی، تأمین خدمات عمومی و بهبود مسکن روستاییان بوده است. اثرات طرح­های هادی محدود به تغییراتی در بافت کالبدی بوده و در اجرای آن به عامل اقتصادی کمتر توجه شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزشیابی پیامدهای کالبدی و به تبع آن اقتصادی اجرای طرح هادی و تأثیر آن بر تحولات روستاهای شهرستان کرمانشاه انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جمع‌آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. با استفاده از فرمول کوکران از بین 2467 نفر سرپرست خانوار ساکن 10 روستای محدوده بررسی، 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه خانوار روستایی حاوی سؤالاتی با طیف لیکرت بوده که روایی آن توسط متخصصین موضوعی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است (مقدار آلفای بُعد کالبدی=882/0، مقدار آلفای بُعد اقتصادی=886/0). یافته­ها نشان داد که اجرای طرح هادی به رغم برخی کاستی‌ها در توسعه فضای سبز، مکان‌یابی دفع فاضلاب و زباله، تاثیری نسبتاً مطلوب بر تحول کالبدی و به تبع آن اقتصادی روستاهای مورد بررسی داشته است. با این وجود در مواردی چون افزایش سرمایه‌گذاری و  ایجاد اشتغال تحول چشمگیری مشاهده نشده است. تحلیل عوامل مؤثر بر اجرای طرح هادی نیز حاکی از این بوده است که روستاهای با موقعیت پایکوهی، جمعیت بیشتر و فاصله 20-10 کیلومتر از شهر کرمانشاه تحولات کالبدی و اقتصادی بیشتری داشته است. از این رو به منظور جبران مشکلات موجود در پیامدهای کالبدی و اقتصادی ضروری است قبل از اجرای طرح هادی، سازمان‌ها و نهادهای درگیر در توسعه روستایی طی تمهیدات قانونی ملزم به هماهنگی و ایفای نقش مؤثر در فرآیند اجرای طرح گردند.


حمید جلالیان، فرامرز بریمانی، وحید ریاحی، مرتضی مهرعلی‎تبار فیروزجایی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده

یکی از مهم­ترین ابزار برون­رفت از فقر، تأمین خدمات مالی مورد نیاز روستاییان است. علی­رغم اهمیت این موضوع، ارائه خدمات مالی در نواحی روستایی با کمبود شدید سرمایه همراه است. بررسیها نشان می­دهد تنها 5 درصد از کشاورزان در نواحی روستایی آفریقا و حدود 15 درصد در آسیا و آمریکای لاتین به اعتبارات مالی رسمی کشورشان دسترسی دارند. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مؤلفه­های بهینه­گی نهادهای تأمینکنندۀ خدمات مالی، این مسئله را به طور موردی در ناحیه جنگلی- کواستانی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل مورد بررسی قرار داده است. رویکرد این پژوهش، کیفی و راهبرد آن تحلیل محتوا است. داده­های لازم، با مشارکت 25 نفر از روستاییان و با ابزار مصاحبه نیمه­ساختاریافته و مشاهده مستقیم گرآوری شده است. شیوه نمونه­گیری، به روش هدفمند با حد اشباع نظری و شیوۀ تجزیه و تحلیل داده­ها نیز تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی بوده است. داده­های تحقیق شامل متن مصاحبه­ها، به واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشرده­سازی خلاصه شده­ و در نهایت، با شیوۀ استقرائی طبقات فرعی استخراج و مضمون­های اصلی از آن انتزاع شده است. یافته­های نهایی شامل شش مضمون اصلیِ قابلیت انعطاف­پذیری، قابلیت دسترسی، قابلیت فهم و ساد­گی، قابلیت اعتماد، قابلیت ارائه در تمام ابعاد خدمات مالی و قابلیت پوشش گسترده است که هر کدام به طبقات فرعی­تر تقسیم می­گردد. نتیجه این که، برای نهادسازی­های مالی روستایی باید با در نظر گرفتن ویژگی­های خاص همان نواحی، بر قابلیت­های نهادی مذکور تأکید کرد. همچنین، در بررسی این گونه مسائل، اتخاذ رویکرد کیفی و بررسی آن در بستر وقوع، می­تواند رویکرد مناسبی باشد. 


حجت اله صادقی، اسکندر صیدائی، شادی قبادی، مریم صالحی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده

امروزه روستاها بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده‌دارند که بایستی همانند نقاط شهری به آن‌ها توجه و نگاه خاص شود. این توجه خاص مرهون عملکرد مناسب نهادها و سازمان‌های مرتبط با نواحی روستایی در راستای توسعه آنها است که نتیجه آن به برنامه‌ریزی و توسعه منطقه‌ای-ملی منجر خواهد شد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی عملکرد نهادها و سازمان‌های مرتبط در پایداری روستاها در راستای توسعه منطقه‌ای به‌صورت مطالعه موردی در بخش دهدز شهرستان ایذه می‌باشد. روش تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را ازنظر مکانی روستاهای بخش دهدز شهرستان ایذه و ازنظر جمعیتی، افراد ساکن در این روستاها تشکیل می‌دهند. مجموع افراد این روستاها،13161 نفر بوده که با توجه به حجم جامعه آماری و عدم دسترسی به‌تمامی آنها، بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری مناسب به تعداد 315 نفر انتخاب و داده‌ها از طریق پرسش‌نامه در سطح روستاها و افراد جمع‌آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد نهادها و سازمان‌ها ازنظر اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست‌محیطی و کالبدی-فیزیکی در پایداری روستاها با سطح معناداری کمتر از 005/0، مناسب و در سطح متوسطی می‌باشد. تحلیل ناپارامتری همبستگی نیز نشان‌دهنده وجود رابطه مستقیم و معنی‌داری در سطح آلفای01/0 میان شاخص اقتصادی با شاخص‌های موردبررسی است؛ به‌گونه‌ای که با بهبود عملکرد نهادها و سازمان‌ها در هرکدام از شاخص‌های توسعه، دیگر شاخص­ها بهبود و زمینه پایداری روستاها فراهم می‌شود.



دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده


اسدالله دیوسالار،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده

تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان طی سده­های اخیر به ویژه در زمینه­ی افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه راه­های ارتباطی، افزایش اوقات فراغت و بهبود رفاه اجتماعی، منجر به توسعه­ی گردشگری شده است. در این میان، گردشگری روستایی جزئی از صنعت گردشگری است که می­توان نقش عمده­ای در توانمندسازی مردم محلی و تنوع­بخشی به اقتصاد از طریق رونق صنایع دستی و صنایع بومی ­- محلی با سایر بخش­های اقتصادی ایفا نماید. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش صنایع دستی در رشد اقتصاد گردشگری روستایی است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و توصیفی- تحلیلی بوده است، گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی از طریق پرسشنامه در قالب طیف لیکرت انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اقتصاد گردشگری در نواحی روستایی شهرستان بهشهر بر درآمدزایی، اشتغال­زایی توسعه صنایع بومی - محلی اثرگذار بوده است. همچنین رشد و گسترش صنایع دستی نقش مؤثری در اقتصاد گردشگری روستایی برجای نهاده و در بین روستاها، کیاسر بیشترین تأثیرپذیری از رشد اقتصادی صنایع دستی درجذب گردشگر را به خود اختصاص داده است. 


ابوذر پرهیزکاری،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

هدف اصلی تحقیق تحلیل فضایی الگوی توزیع درآمد و سطح رفاه اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان طالقان (از توابع استان البرز) است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع مطالعات توصیفی است. داده‌های مورد نیاز این پژوهش مربوط به سال 93-1392 بوده که با مصاحبه و تکمیل پرسشنامه­ از خانوارهای نمونه جمع­آوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای روستایی شهرستان طالقان است. برای اندازه­گیری نابرابری توزیع درآمد از ضریب جینی، برای محاسبه سطح رفاه اجتماعی از شاخص سن و برای تعیین معنی­داری نابرابری توزیع درآمد از آزمون کروسکال- والیس استفاده شده است. مقدار ضریب جینی برای دهستان­­های پایین­طالقان، میان‌طالقان، کناررود و جوستان به ترتیب 63/0، 54/0، 41/0 و 49/0 برآورد شده است. نتایج نشان داد که توزیع درآمد خانوارهای روستایی در بخش پایین طالقان نسبت به دیگر مناطق ناپایدارتر است. نتایج آزمون کروسکال- والیس نیز نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان را نشان داده است. همچنین یافته­ها حاکی است سهم درآمد حاصل از فعالیت­های باغداری مهم‌ترین عامل نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان است. به لحاظ رفاه اجتماعی نیز خانوارهای روستایی منطقه بالا طالقان از بیشترین سطح رفاه اجتماعی برخوردار بوده است.


محمدتقی طغرایی، مهران رضوانی، محمد حسن مبارکی، جهانگیر یداللهی فارسی، زینب میرزایی،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

در دهه‌های اخیر اقتصاد خلاق جهانی رشد قابل ملاحظه‌ای نموده است؛ به طوری که، صنایع فرهنگی بعد از صنایع مالی، اطلاعاتی، پزشکی و توریسم، پنجمین صنعت بزرگ اقتصادی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری انجام شده است. این عوامل بر اساس مدل تحلیلیPEST ، شامل عوامل سیاسی –  قانونی، اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و تکنولوژیکی است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر از روش تحقیق آمیخته (تلفیق روش کیفی و کمی) و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل، کارشناسان و تولیدکنندگان حرفه‌ای صنایع دستی عشایری به تعداد ۴۰۰ نفر بوده است، برای نمونه­گیری در بخش کیفی از روش گلوله برفی و در بخش کمی از روش تصادفی ساده (به تعداد ۲۰۰ نفر) استفاده شده‌ است. تحلیل داده­ها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مهم‌ترین عوامل مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری به ترتیب شامل حمایت از مخترعین و نوآوران جهت تجاری­سازی ایده‌ها و محصولات‌شان، فرآهم نمودن تسهیلات زیرساختی و ارتباطی جهت سهولت در تأمین منابع و فروش محصولات، تشویق زنان توسط خانواده و نگرش موافق اطرافیان و تغییر در شیوه تولید و ایجاد کاربرد مناسب برای محصولات بوده است.


سید هدایت الله نوری، صدیقه هاشمی، سمیرا محمودی، حجت اله طباطبایی،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

یکی از علل اصلی رکود در بخش کشاورزی، عدم شکل گیری سرمایه اجتماعی در این بخش از اقتصاد روستایی است. بنابراین جهت حل مشکلات کشاورزی و رسیدن به پایداری نیاز به آن است که یک فضای گفتگویی و ارتباطی فراهم شود که کشاورزان با یکدیگر ارتباط و تعامل داشته و در امور مختلف مشارکت نمایند تا از این طریق اعتماد میان آنها نیز افزایش یابد. هدف این تحقیق شناسایی تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار کشاورزی در روستاهای دهستان آباده طشک است. در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسشنامه (259 نمونه) استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ(78%) تأمین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از همبستگی، تحلیل مسیر و تکنیک پرومته استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ابعاد سرمایه اجتماعی با یکدیگر و توسعه پایدارکشاورزی رابطه معنی داری وجود دارد و در بین ابعاد سرمایه اجتماعی مشارکت با اثر کلی 67/0 بیشترین تأثیر را بر پایداری کشاورزی داشته است. وضعیت سرمایه اجتماعی در بین روستاهای مورد مطالعه، روستای طشک بالاترین سطح را دارا بوده زیرا در این روستا میانگین ابعاد چهارگانه سرمایه اجتماعی بیش از سایر روستاها بوده که این اختلاف در بعد انسجام اجتماعی با میانگین 29/4 و روابط اجتماعی با میانگین 59/4؛ محسوس تر می باشد. این در حالی است که روستای صفی آباد پایین ترین رتبه را داشته است. 


فائزه طاهرآبادی، محمدکریم معتمد، محمدرضا خالدیان،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

آب از ارزشمند­ترین منابع طبیعی است که در بخش­های مختلف استفاده می­شود و به منزله یکی از نهاده­های اصلی تولید محصولات کشاورزی، جایگاه خاصی در توسعه پایدار کشاورزی دارد. هدف از این تحقیق بررسی مسائل و مشکلات مدیریت آب کشاورزی از دیدگاه کشاورزان شهرستان­های کنگاور و صحنه در استان کرمانشاه بوده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی، مسائل و محدودیت­های مدیریت آب کشاورزی در هشت عامل دسته­بندی شده است. مهم‌ترین مسائل و مشکلات در زمینه مدیریت آب کشاورزی در دو ناحیه مورد مطالعه از دیدگاه کشاورزان شامل کاهش منابع آب سطحی، استفاده نکردن از استخر، عدم نظارت دولت بر برداشت آب از منابع زیرزمینی (چاه­ها)، حفر چاه­های غیرمجاز، عدم رعایت حریم بین چاه­ها، خاکی بودن کانال­ها، طولانی بودن مسیر کانال­ها و نهرها، مشکلات انتقال آب از زمین­های سایر مالکین در صورت عدم توافق آن­ها، نامناسب بودن شکل و اندازه مزرعه، استفاده از روش­های آبیاری سنتی، نبود هماهنگی بین سازمان­های دولتی و تشکل­های مردمی، حمایت نکردن دولت از محصولاتی با مصرف آبی کم، عدم آگاهی کشاورزان از اهمیت بهینه­سازی کارایی مصرف آب آبیاری، عدم مراجعه به مدیریت کشاورزی، عدم شرکت در کلاس‌های ترویجی، بالا بودن هزینه­های لوله­گذاری، کم بودن وام دریافتی برای لوله­گذاری و کم بودن توان مالی زارعین برای استفاده از آبیاری تحت فشار بوده است. 


پرویز ضیائیان، شمس صالح پور، بابا داوردان،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

رتبه‌بندی زیستگاه‌های انسانی بر اساس شاخص‌های توسعه جهت تعیین سطوح برخورداری مناطق (شهرستان‌های) استان، یکی از مسائلی است که در هر واحد برنامه‌ریزی جهت تسهیل روند خدمات‌رسانی، کاهش نابرابری‌های منطقه‌ای و نیل به توسعه پایدار مورد توجه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل سطح توسعه‌یافتگی جامعه عشایری شهرستان‌های آذربایجان غربی با بهره‌گیری از روش تلفیقی انجام شده است. روش تحقیق به صورت مقایسه‌ای ـ تحلیلی بوده و داده‌های آن به صورت اسنادی- کتابخانه‌ای گردآوری شده است. در تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های تحلیلی تاکسونومی عددی و AHP استفاده شده است. همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی به نام روش میانگین رتبه‌ها استفاده شده است. یافته‌های حاصل از میانگین رتبه‌ها نشان داد که جوامع عشایری شهرستان‌های ارومیه و ماکو  با کسب رتبه 1 و 2 در سطح اول برخورداری از خدمات توسعه‌ای و جوامع عشایری شهرستان‌های میاندوآب، پلدشت و شاهین دژ با کسب رتبه‌های 7 و 8 در سطح چهارم برخورداری از خدمات توسعه جای گرفته‌اند.


محمودرضا میرلطفی، میثم بندانی، سیدامیر محمد علوی زاده، حسنعلی جهانتیغ،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

اماکن تجاری و به‌ویژه بازارچه‌های مرزی به دلیل خاصیت سود­آوری خود، همواره انسان، کالا و سرمایه را از نقاط محلی، منطقه‌ای، ملی و گاهاً فراملی به‌سوی خود جذب می­کند که این امر می‌تواند باعث پیشرفت اقتصادی مکان‌های زیستی گردد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل شعاع اثرگذاری بازارچه مرزی میلک اقدام شده است. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و بنا بر روش توصیفی تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تمامی روستاهای دارای ارتباط اقتصادی با بازارچه مرزی میلک بوده است. برای گردآوری اطلاعات میدانی با توجه به فاصله روستاهای مورد مطالعه با مرز و با روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی تعداد 18 روستا انتخاب و با استفاده از فرمول کوکران 324 خانوار به عنوان نمونه مورد سوال قرار گرفته‌اند. یافته‌ها نشان داد که بازارچه مرزی میلک در زمینه جذب کالا و سرمایه، علاوه بر بحث منطقه‌ای، دارای بُرد و شعاع اثرگذاری ملی و گاهاً فراملی است، در زمینه جذب نیروی انسانی (کارگر خدماتی) دارای شعاعی در سطح محلی است. همچنین بین سطح توسعه اقتصادی روستاها و فاصله از بازارچه رابطۀ معنی‌دار و معکوسی وجود دارد، به‌طوری‌که با فاصله گرفتن روستاها از بازارچه، شعاع اثرگذاری اقتصادی بازارچه کم و با نزدیک شدن به بازارچه شعاع اثرگذاری آن زیاد می‌شود.


محمدکاظم رحیمی، کیومرث زرافشانی، فرحناز رستمی،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

تناقض در یافته­های مطالعات گذشته در خصوص تأثیر مثبت یا منفی شرکت­های خدمات مشاوره­ای، فنی و مهندسی کشاورزی بر توسعه روستایی موجب شده است که شکاف اطلاعاتی در ادبیات این شرکت ها بوجود آید. لذا به منظور پر کردن خلاء موجود، مطالعه توصیفی ـ پیمایشی حاضر به بررسی میزان تأثیر شرکت های خدمات مشاوره ای درتوسعه روستایی استان های کرمانشاه و زنجان از دیدگاه مسئولین مراکز خدماتی این استان ها پرداخته است. ماهیت این تحقیق کمی بوده و با ساتفاده از پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفته است. بدین منظور دو استان کرمانشاه و زنجان که از نظر استقرار این شرکت ها جزو استان های پیشرو در کشور بوده اند، انتخاب شدند. جامعه آماری تحقیق را مسئولین مراکز جهاد کشاورزی این دو استان که به روش تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند تشکیل میدهند(N=81 ). این مسئولین به عنوان ناظر فعالیت های شرکت های خدمات مشاوره ای محسوب شده و آشنایی کاملی ب وضعیت روستاهای منطقه و فعالیت های این شرکت ها دارند. نتایج تحقیق تأثیر مثبت استقرار این شرکت­ها در روستاهای منطقه را نشان می دهد. اثرات یاد شده با استفاده از روش تحلیل عاملی به چهار عامل شامل؛ توسعه کشاورزی، توسعه فعالیت­های آموزشی- ترویجی، توسعه روش­های کشاورزی پایدار و تعامل با مراکز علمی تقسیم شدند که 71 درصد عوامل موثر را تبیین کردند. نتایج این مطالعه به برنامه ریزان و سیاست گذاران برنامه های توسعه روستایی کمک می کند تا با الگو گیری از راهکارها و استراتژی های شرکت های موفق بتوانند به توسعه این شرکت ها در سایر استان ها به عنوان اهرمی برای پیشبرد برنامه های توسعه روستایی اقدام کنند. 


جیران چام چام، علی اصغر میرک زاده، عباس مهروان،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

 ساخت مساکن جدید بر اساس ارزش‌های کاذب وارد شده از شهرها و نامتناسب با شرایط اقلیمی و ارزش‌های اصیل روستایی منجر به تغییرات اساسی در ابعاد مختلف زندگی روستاییان شده است. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در دهه‌ی اخیر به این امر دامن زده و با عنوان طرح نوسازی مساکن روستایی تسهیلات لازم برای ساخت مساکن مقاوم در برابر حوادث طبیعی را در اختیار روستاییان قرار داده است. این طرح همانند سایر طرح‌های توسعه روستایی، دارای اثرات و پیامدهای مثبت و منفی متعددی بوده است. در این راستا تحقیق پیش رو با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی با هدف بررسی مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی انجام پذیرفت. در نهایت مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی از ابعاد مطرح شده ترسیم و تحلیل شد. جامعه‌ی مورد مطالعه شامل تمامی ساکنانی است که خانه‌های خود را نوسازی کرده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بود. بر اساس اشباع تئوریک 52 نفر از افرادی که خانه‌های خود را نوسازی کرده اند مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور طبقه بندی داده ها از نرم افزار NVIVO و ترسیم مدل دینامیکی از نرم افزار ونسیم استفاده گردید. نتایج بخش کیفی نشان داد مهم‌ترین اثرات اجتماعی، اقتصادی، روانی و زیست محیطی نوسازی خانه‌ها به ترتیب شامل تمایل به ماندگاری روستاییان در روستا، تحمیل هزینه‌های نوسازی به خانوار، دغدغه ی پرداخت وام و سرد شدن خانه‌های نوساز در زمستان و گرم شدن آن‌ها در تابستان بوده است.


ولی الله رحمانی، نصرالله مولائی هشجین، تیمور آمار شیرکیائی،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

امروزه با توجه به اهمیت همه جانبه­ای که پایداری به عنوان پارادایم حاکم در موضوع توسعه به دست آورده، پرداختن به توسعه پایدار روستایی امری ضروری است. بر این اساس در این مقاله به بررسی تحلیل راهبردی گردشگری روستایی ناحیه غرب مازندران در راستای توسعه پایداردر روستاهای هدف و نمونه گردشگری غرب مازندران از دیدگاه کارشناسان و برنامه­ریزان و مردم پرداخته شده است. داده­های تحقیق از طریق تنظیم پرسشنامه­های مختلف، مطالعات میدانی و اسنادی برای 37 روستای هدف و نمونه گردشگری غرب مازندران جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده­ها و نتایج به دست آمده بر اساس الگوی راهبردی ارزیابی پایداری سازمان دهی شده و تحلیل شده  هر یک از نقاط قوت و ضعف، فرصت و تهدید به صورت نمودارX   و Y برای ارائه استراتژی و الگوهای راهبردی ارزیابی پایداری تنظیم گردیده و به ارائه استراتژی تدافعی (WT) جهت رسیدن به پایداری روستاهای غرب مازندرا ن پرداخته شده است.


سید حسن مطیعی لنگرودی، حسنعلی فرجی سبکبار، الهام بهنام زاده،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده

از دهه 1370 خورشیدی، شکل­گیری مراکز شهری کوچک به عنوان راهبردی برای بهبود وضعیت اقتصادی و رسیدن به عدالت اجتماعی در مناطق روستایی ایران، نمود بیشتری یافت؛ چرا که شهرهای کوچک از حیث اقتصادی، می­تواند با ایجاد فرصت­های شغلی در بخش­های کشاورزی، صنعت، خدمات و با جذب نیروی کار فعال که در پی یافتن شغل و درآمد به دنبال مهاجرت به شهرهای بزرگ هستند، موجب تعادل اقتصادی در مناطق گردد و بسیاری از مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ را کاهش دهد. با توجه به کارکردهای شهرهای کوچک، تحقیق حاضر به دنبال واکاوی و تحلیل اثرات اقتصادی تبدیل به شهر شدن محمودآباد در استان آذربایجان غربی بوده است. در این خصوص به بررسی و مقایسه عملکرد اقتصادی شهر محمودآباد در دو مقطع زمانی قبل و بعد از شهر شدن پرداخته شده است. روش گردآوری داده­ها از نوع اسنادی و پیمایشی (کتابخانه­ای، میدانی، مصاحبه، پرسشنامه) است. جامعه آماری مورد مطالعه 1835 خانوار ساکن در شهر محمودآباد بوده که با استفاده فرمول نمونه­گیری کوکران محاسبه و 320 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. داده­ها با بهره­گیری از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون T زوجی تحلیل شده است. نتایج بررسی‌ها نشان داد با تبدیل شدن محمودآباد به شهر، وضعیت اقتصادی این سکونتگاه بعد از شهر شدن بهبود نسبی یافته است که عمدتا ناشی از مشاغل خدماتی و اداری بوده است. در ارتباط با وضعیت درآمدی نیز بهبود بسیار کمی ایجاد شده است که این امر می­تواند ناشی از وجود تورم بالا در شهرهای کوچک و کاهش قدرت خرید مردم، در سال­های اخیر باشد.


حسن افراخته،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

فضا به عنوان یکی از واقعیت­های جهان مادی، تاکنون اندیشه­ورزی­های پردامنه­ای را برانگیخته است. ادوارد سوجا در پس فضااندیشگی خود، برای فضا سه بعد برشمرده است: نخست "فضای فیزیکی"، دوم "فضای ذهنی" و سوم "فضای اجتماعی". فضای سوم، فضایی است که از طریق آن شهروندان با شکل­دهی حرکتی موسوم به "فراملت" از خواست­های دولت به روشی ظریف امتناع می­ورزند. در این مقاله، تلاش شده است تا پس از تبیین مفهوم "فضای سوم" و شرح مصادیقی از نواحی روستایی ایران، به بحث "فراملت" و چگونگی ارتباط آن با مقوله­ی فضای سوم پرداخته شود که در این خصوص، حرکت فراملتِ حاصله از فضای سوم در شهر-ناحیه­های پسااستعماری بمبئی، ژوهانسبورگ و سنگاپور نیز تحلیل شده است. گرچه" عقاید گروه­های حاکم در هر عصری ایده حاکم است و گروهی که حکمرانی نیروی مادی جامعه را دارند، همزمان حاکم نیروهای فکری نیز هستند، اما در شهر-ناحیه­های پسااستعماری، ایده­های حاکم نه در رقابت آشکار با واقعیت متمرّد شهر- ناحیه پسااستعماری، بلکه با ظرافت خاص، خود را حاکم کرده است. در نتیجه فضای سومی ایجاد شده است که ماهیت متمرّدانه و پویای "فراملت" را نهفته دارد. سه فرم متفاوت فضای اجتماعی و فضای سوم سه شهر-ناحیه بمبئی، ژوهانسبورگ و سنگاپور مبیّن این است که شهروندان می­توانند ساختارها را در راستای تضعیف، رفع و حذف محدودیت­های تحمیلی، جهت­دهی کنند. در بمبئی این فضا خود را به صورت  اختلاط، در ژوهانسبورگ در غالب فضای زیرزمینی و در سنگاپور با تمرّد زبانی نشان می­دهد. از طریق فضای سوم، شهروندان امیال و خواست دولت­ها را دور می­زنند و منبع جنبشی موسوم به فراملت به ویژه در جایی هستند که رقابت آشکار با خواست قدرت حاکم به دلایل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میسر نیست.


محمدرضا رضوانی، سیدعلی بدری، ذبیح الله ترابی، بهرام هاجری،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

توسعه روستایی به معنای ارتقای سطح رفاه و معیشت روستاییان، همواره دغدغه­ اندیشمندان و سیاست‌گذاران توسعه بوده و هست. در این رابطه تاکنون رهیافت‌های بسیاری از طرف اندیشمندان به‌منظور افزایش سطح زندگی و رفاه روستاییان مطرح‌ گردیده است. در رهیافت‌های بالا به پایین فرض بر این است که سیاست‌های توسعه‌ای نوین به علت پیروی از عقلانیت مدرن مطمئناً موردپذیرش جوامع روستایی خواهد بود. ولی در عمل این رهیافت‌ها به علت عدم انطباق با نیازها و اولویت‌های اجتماعی فرهنگی روستاییان و درگیر نکردن ذی‌نفعان، همواره با شکست نسبی همراه بوده است. ازاین‌روی در این پژوهش با بهره‌گیری از چارچوب مشارکتی و مثبت اندیش SOAR سعی شد با درگیر نمودن ذی‌نفعان قابلیت‌ها، ظرفیت‌ها و راهکارهای توسعه در روستای میغان شناسایی شود.روش پژوهش حاضر، کیفی و هدف آن کاربردی است. گردآوری اطلاعات از طریق برگزاری جلسات گروه‌های بحث از سه گروه هفت‌نفره ذی‌نفع کلیدی روستا (مدیران؛ نخبگان، اهالی) که از طریق ماتریس علاقه- قدرت انتخاب‌شده‌اند، به‌دست‌آمده است. درنهایت ذی‌نفعان به همراه مدیران گروه‌ها که به‌عنوان تسهیلگر فعالیت داشتند، در چهار مرحله به بررسی قوت‌ها، فرصت‌های پیش رو، آرمان‌ها و نتایجی که باعث توسعه روستا می‌گردد، پرداخته‌اند. درنهایت ذی‌نفعان نتایجی مانند مشارکت در ایجاد سردخانه جهت نگهداری محصولات کشاورزی، مشارکت و همکاری در تأسیس شرکت‌های تعاونی متنوع در روستا، برپا شدن بازارهای هفتگی، ایجاد ساز کارهایی جهت تبدیل‌شدن به مرکز بخش در سال‌های آتی، ایجاد کارخانه جات محلی فراورده‌های دامی با توجه به قابلیت‌های منطقه در تولید شیر، برگزاری مراسم‌های مذهبی عاشورا باشکوه، جذب گردشگر مذهبی- فرهنگی، تشکیل کارگروه اتاق فکر در روستا، ایجاد ساز کارهایی جهت خدمات‌دهی به روستاهای پایین‌دستی و درنهایت مدرن نمودن دامداری‌های موجود را به‌عنوان راهکارهای اجرایی توسعه روستا شناسایی نمودند.


سوده بیات، مرتضی خزائی پول،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده

از جمله موضوعات مورد توجه در برنامه­ریزی­های توسعه گردشگری، توجه به گردشگری برای توسعه نواحی روستایی است. با توجه به افزایش علاقه گردشگران به بازدید از مکان­های روستایی و طبیعی، باید توجه به حفاظت و احترام به طبیعت، فرهنگ، سبک زندگی و معماری در آنها افزایش یابد. یکی از راه­های توسعه پایدار گردشگری، درک ارزش­های ادراکی گردشگران توسط مدیران مقصدهای گردشگری است. این تحقیق، ارزش­های ادراکی گردشگران را در زمینه­ای که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته شده، گردشگری اقامتی جامعه محور، مورد تحلیل قرار داده است. پیمایشی از 351 گردشگر ورودی به اقامتگاه­های روستای مصر در استان اصفهان جهت بررسی ارزش­های ادراکی گردشگران مورد استفاده قرار گرفته است. ارزش­های ادراکی گردشگران شامل پنج بعد ارزش احساسی، ارزش تجربی (تعامل میهمان و میزبان)، ارزش تجربی (فعالیت، فرهنگ، دانش)، ارزش کارکردی (تأسیسات) و ارزش کارکردی (قیمت) است. به منظور جمع­آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد که پس از تأیید روایی و پایایی آن (آلفای کرونباخ 868/0)، بین نمونه­ها توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون دو جمله ای و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین تمام پنج بعد ارزش ادراکی گردشگران اقامتی به روستای مصر از نظر گردشگران در سطح بالایی قرار دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که بعد ارزش تجربی (فعالیت، فرهنگ، دانش) مهم­ترین بعد از بین ابعاد پنج گانه ارزش­های ادراکی گردشگران درباره روستای مصر است. پس از آن به ترتیب ابعاد ارزش کارکردی (تأسیسات)، ارزش تجربی (تعامل میهمان و میزبان)، ارزش کارکردی (قیمت) و ارزش احساسی در جایگاه بعدی قرار دارد.



صفحه 3 از 22     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb