387 نتیجه برای روستایی
حسنعلی فرجی سبکبار، علیرضا دربان آستانه، کورش اخوان حیدری، مسعود مدانلوجویباری، هلیا خاتمی،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
مفهوم حکمروایی مبتنی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی است در جوامع روستایی توسعهپایدار نیازمند نظام مدیریت و حکمروایی کارآمد مبتنی بر ظرفیتها و منابع محلی است. در این پژوهش به تبیین جایگاه حکمروایی و ارتباط بین حکمروایی موجود و تسهیل فرصتهای کارآفرینی و ارائه الگوی حکمروائی خوب در توسعه ظرفیتهای کارآفرینی در منطقه مورد مطالعه پرداخته خواهد شد. پژوهش حاضر به لحاظ نوع، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی- توسعهای و در گردآوری اطلاعات از شیوه کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. جامعۀ آماری ساکنان نواحی روستایی شهرستان گمیشان و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه263 سرپرست خانوار و روش نمونهگیری تصادفی ساده میباشد. با نظرخواهی از صاحب نظران و متخصصین رشتههای جغرافیا، گردشگری، کارآفرینی، مدیریت، اقتصاد و ... هشت شاخص مهم حکمروایی خوب و متغیرهای مربوط به تسهیل فرصتهای کارآفرینی استخراج خواهد شد و بر این اساس مهمترین شاخصها با معادلات ساختاری(SME) اعتبار آن مورد سنجش خواهد گردید. با توجه به حل مدل برنامهریزی خطی در روش بهترین_ بدترین، شاخصهای مشارکت با وزن 401/0 رتبه اول، به عنوان مهمترین شاخص و شاخص مسئولیتپذیری با وزن 024/0 رتبه هشت، کماهمیتترین شاخص حکمروایی خوب در بر تسهیل فرصتهای کارآفرینی معرفی شدند. با تکنیک رتبهبندی WASPAS، روستاهای حوزه شرقی با امتیاز 365/3 در رتبه اول و روستاهای حوزه غربی با وزن 229/3 در رتبه دوم و روستاهای حوزه شمالی با وزن 117/3 در رتبه سوم از نظر تأثیر شاخص حکمروایی خوب در تسهیل فرصتهای کارآفرینی باشند.
سمیه عاشوری مریدانی، محمدباسط قریشی، عیسی پوررمضان،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
ضعف مالی بسیاری از روستاییان برای تأمین هزینههای اولیه تولید در بخش کشاورزی، آنها را از ادامه فعالیت دلسرد میکند و احتمالاً یکی از مهمترین پیامدهای ادامه این وضع، پرداختن روستاییان به مشاغل خدماتی، فروش و تغییر کاربری اراضی و در مواردی مهاجرت به شهرهاست. آنچه که میتواند موجبات بازدارندگی این روند نامطلوب را فراهم آورد افزایش سرمایۀ خانوارهای روستایی از طریق اختصاص اعتبارات مالی است. این اعتبارات با هدف ارائه خدمات مالی به گروههای کم درآمد در کشورهای در حال توسعه در سه دهۀ اخیر مطرح شده است و با اعطای وام به روستاییان بهویژه آنهایی که در امور تولیدی فعالیت دارند این امکان را میدهد که به سبب فراهم بودن نقدینگی بتوانند نیازهای مالیشان را برای انجام عملیات تولیدی و تهیه نهادههای کشاورزی تأمین نمایند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش اعتبارات مالی در تحولات بخش کشاورزی نواحی روستایی شهرستان ماسال است. بدین منظور با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، وضعیت وامهای دریافتی 331 خانوار نمونه روستایی در 15 روستای منتخب طی سالهای 1385 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی آبی به ترتیب با افزایش 1/10 درصدی و 6/37 درصدی مواجه شد و مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی دیم به ترتیب یک افزایش 8/34 درصدی و 3/23 درصدی را نشان داد. در بخش کشت محصولات باغی آبی نیز سطح زیر کشت و میزان تولید به ترتیب 50 درصد و 6/34 درصد افزایش یافت. محصولات باغی دیم نیز با افزایش 4/23 درصدی در سطح زیر کشت و افزایش 5/33 درصدی در تولیدات مواجه شد. لازم به ذکر است که افزایش سطح زیرکشت اراضی زراعی، عمدتاً به دلیل تغییر کاربری اراضی جنگلی (جنگلتراشی) و تبدیل اراضی بایر بوده است. جمعبندی یافتهها بر این نکته تأکید دارد که اعطای اعتبارات مالی به روستاییان موجب افزایش بازدهی اراضی کشاورزی شده و اثرات مطلوبی برجای گذاشته است.
انوشیروان ظهیری، هادی ثنائی پور، عبدالغنی رستگار،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
یکی از مهمترین انواع بخشهای صنعت گردشگری، گردشگری در حوزه بومگردی است. این بخش همواره مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه روستایی بوده است چراکه در استفاده از فضا و ویژگیهای محیط روستایی برای گردشگران جذابیت ایجاد کرده و همچنین به بهبود و ارتقاء شاخصهای اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیستمحیطی مناطق روستایی منجر میشود. فعالیت کسبوکارهای این حوزه همواره دستخوش تغییر و تحولات عمدهای بوده است و در شرایط پیچیده و پویای اقتصادی، صاحبان کسبوکارهای بومگردی بایستی برای شناسایی مخاطرات این صنعت آماده شده و ظرفیت تابآوری خود را ارتقا دهند. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، مدلسازی الگوی تابآوری کسبوکارهای بومگردی در مناطق روستایی استان گیلان میباشد که با روش دادهبنیاد انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از خبرگان تجربی و دانشگاهی میباشند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و فرآیند جمعآوری دادهها با استفاده از مصاحبههای عمیق انجام شد. سپس مفاهیم استخراج شده در سه گام کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده و در نهایت با استخراج، تلفیق و ترکیب مفاهیم و دستهبندی آنها، مدلسازی الگوی تابآوری کسبوکارهای بومگردی در مناطق روستایی استان گیلان در قالب عوامل علّی، پدیده محوری، عوامل زمینهای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدها انجام شد. در انتها نیز پیشنهادهایی متناظر با نتایج پژوهش ارائه شد.
عباس ذاکرنسب، علی افشاری پور،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
لزوم توجه به بخش کشاورزی برای توسعه پایدار نواحی روستایی همواره مورد توجه اندیشمندان، مدیران، برنامهریزان و دولتها بوده است. امروزه مشخصشده است تنها توجه به افزایش تولید نمیتواند باعث پیشرفت کشاورزی شود. استفاده از صنایع تبدیلی و تکمیلی جهت بهرهوری بیشتر از تولیدات کشاورزی میتواند منجر به افزایش کیفیت محصولات و سودآوری بیشتر و همچنین افزایش اشتغال و در نهایت توسعه پایدار نواحی روستایی شود. اما این صنایع باید در مکانی ایجاد شود که شرایط مناسبی داشته باشد. هدف از این پژوهش، اولویتبندی و معرفی مناسبترین دهستان برای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش مرکزی شهرستان میناب استان هرمزگان است. از آنجا که فعالیت بیشتر مردم در محدوده مورد مطالع در بخش کشاورزی است، استقرار چنین صنایعی میتواند به توسعه نواحی روستایی کمک بسیاری کند. این پژوهش با تکنیک تصمیمگیری چند معیاره TOPSIS انجام گرفت و با وزندهی به شاخصها، امتیاز هر دهستان مشخص و اولویتبندی انجام شد. نتایج نشان داد که از میان شاخصهای مورد بررسی، میزان تولید محصولات زراعی و میزان تولید محصولات باغی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. همچنین مناسب ترین دهستان برای ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی دهستان کریان، و در رتبههای بعد به ترتیب دهستانهای گوربند، تیاب و حومه قرار دارند.
حسین ربیعی، مریم تکروستا،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
ایران بعد از پیروزی انقلاب از سوی کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا تحت تاثیر تحریمهای بسیاری قرار گرفته است که اقتصاد کشور به ویژه اقتصاد روستایی را تضعیف نموده است. هدف از این تحقیق بررسی اثرات تحریم اقتصادی آمریکا علیه ایران بر اقتصاد روستایی در بازه زمانی 1391 -1397 است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از دادههای مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران در این بازه زمانی بهره گرفته شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تحریمها دارای تاثیرات قابل توجهی بر بعد اقتصادی به ویژه در بخش کشاورزی و درآمدی است. این اقدامات سبب شده است تا بخش کشاورزی که منبع اصلی درآمدی مردم روستایی است با کاهش روبرو گردد و از این رو شکاف درآمدی بین بخش شهری و روستایی در این دوره زمانی افزایش یابد. البته در سال 1392 به علت برجام میتوان روند رو به بهبودی در شرایط موجود را مشاهده نمود. بعد از این سال به علت تحریمهای ایالات متحده شرایط مانند قبل بحرانی گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد بخش کشاورزی دارای بیشترین تاثیرپذیری از تحریمها بوده و روند سرمایه گذاری از سال 90 تا 98 نشان میدهد که تحت تاثیر شوکهای برونزای اقتصادی که مهمترین آن تحریمها بوده است، رشد سرمایه گذاری اعم از دولتی و خصوصی کاهش یافته است. از اینرو، تدوین برنامههایی به منظور کاهش اثرات تحریمها بر اقتصاد روستایی و مهاجرت روستاییان به نواحی شهری ضروری است. بعلاوه با توجه به اهمیتی که نواحی روستایی برای امنیت غذایی دارد به حمایت های ویژه اقتصاد کشاورزی در نواحی روستایی نیاز دارد.
عرفانه حسین زاده، علی شمس الدینی، ریباز قربان نژاد، علی توکلان،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
گردشگری تغذیه میتواند منافع اقتصادی زیادی برای مناطق روستایی کشورمان به همراه داشته باشد. بسیاری از کارشناسان این نوع از گردشگری را ابزاری برای توسعۀ روستایی قلمداد میکنند که میتواند سبب تحرک اقتصاد محلی شده و از مشاغل موجود حمایت کرده و باعث ایجاد اشتغال در این نواحی شود. تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت دادهها، آمیخته ترکیبی(کیفی-کمی)است. در بخش کیفی، روش تحقیق تحلیل محتوا و در بخش کمی توصیفی-اکتشافی است. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانهای و روش گردآوری دادهها، میدانی و با ابزار مصاحبۀ نیمهساختاریافته و پرسشنامه میباشد. جامعۀ تحقیق در دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی، خبرگان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و اساتید دانشگاهی درخصوص برنامهریزی و توسعۀ روستایی در استان مازندران و به روش هدفمند و گلولهبرفی به تعداد 16 نفر (اشباع نظری) انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل 375 نفر از رستورانداران، اقامتگاه ها، هتلداران و کارشناسان سازمان گردشگری میباشند که به صورت تصادفی و در دسترس به تعداد 182 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی استفاده از کدگذاری و در بخش کمی روش دلفی برای طراحی مدل است و در نهایت مدل طراحی شده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با نرمافزار اسمارت PLS تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده شاخصها برای مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی مازندران مورد تایید قرار گرفت. این یافتهها نشان میدهد که ابعاد گردشگری تغذیه، درآمد پایدار، رشد اقتصادی و اشتغال پایدار توانستهاند مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی را تشکیل دهند.
سعید عزیزی، مسعود مهدوی حاجیلویی، ریباز قربانی نژاد،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
توانمندسازی روستاییان - به عنوان رویکرد جدید توسعه - در افزایش درآمد و توسعه سکونتگاههای روستایی مؤثر است. به بیانی دیگر، توسعه روستایی بدون توانمندسازی روستاییان امکانپذیر نمیشود. چراکه تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان از فرآگرد توانمندسازی، بستر توسعه روستایی پایدار است و همچنانکه روستاییان از ایدهها و روشهای تازه استقبال میکنند، بهدنبال آن، افکارشان نیز متحول میشود و در نتیجه، نگرش تازهای در آنها نسبت به فعالیتهای کشاورزی و دیگر فعالیتهای اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد میشود و با ارتقای ظرفیتهای شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار روستایی را فراهم میسازند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و رتبهبندی سکونتگاههای روستایی از نظر عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان بخش چَندار شهرستان ساوجبلاغ بودهاست. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد پژوهش، کمّی (پیمایشی) است. جامعه آماری شامل ساکنان 10 روستای پرجمعیت بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ با جمعیت 12764 تن است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد و براساس جمعیت هر روستا، نسبت نمونه هر روستا مشخص گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه پژوهشگرساخته است. برای مقایسه و رتبهبندی روستاها از شش شاخص ترکیبی (مولفه) شامل علاقه و انگیزه افراد، آموزش، مشارکت روستائیان، گردشگری، خدمات کمیته امداد و ظرفیتهای جغرافیایی به عنوان عوامل اثرگذار بر توانمندسازی استفاده شدهاست. بهمنظور وزندهی شاخصها از تکنیک دیمتل و برای رتبهبندی از مدل ویکور بهره گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روستای کُردان در رتبه یک و بعد از آن به ترتیب مزرعه گزلدره، فشند، مزرعه حسن آباد، ازنق، سبیستان، هرجاب، کوشک زر، امامزاده شاهحسین و بانوصحرا قرار گرفتهاند. در میان شاخصهای موثر بر توانمندسازی به ترتیب شاخصهای مشارکت، علاقهمندی و انگیزه، بیشترین نقش را داشتند و سپس، ظرفیتهای جغرافیایی، آموزش و خدمات کمیته امداد در رتبههای بعدی قرار دارند. شاخص گردشگری با اختلاف در رتبه آخر قرار گرفتهاست.
محمدحسین کریم، مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
تجدید حیات روستاها به عنوان پیادهسازی استراتژی توسعه روستایی از طریق توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیباسازی روستاها معرفی شده است. در مناطق روستایی، احیای بخش کشاورزی به عنوان پایهای اصلی و به عنوان مبنایی برای رسیدن به این هدف در نظر گرفته شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف از این مطالعه ارزیابی شاخص ها و راهبردهای احیای کشاورزی در راستای تجدید حیات مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان مختلف در زمینههای تحصیلی جغرافیای روستایی، اقتصاد کشاورزی، علوم اجتماعی و جامعهشناسی روستایی، کارشناسان جهاد کشاورزی، متخصصان/نخبگان/ مدیران و جوانان روستایی استان لرستان میباشد. با روش نمونهگیری هدفمند 70 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از مدل تحلیل شبکهای فازی (FANP)، مدل گسترش عملکرد کیفیت (QFD) و برای شناسایی راهبردهای اجرایی تجدید حیات مناطق روستایی از مصاحبههای اکتشافی و نتایج مدل تجربی QFDاستفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که 1) سرمایهگذاری، 2) توسعه بازاریابی، 3) سیاستهای حمایت از کشاورزان، 4) اصلاح و تغییر الگوی کشت مهمترین راهبردهای احیای کشاورزی در لرستان بودهاند. نتایج مدل QFD و ماتریس ارتباط نشان داد که 1) عامل انسانی، 2)کمک مالی/مشاوره دولتی، 3)عامل اجتماعی، 4)منابع محلی و 5)برنامهریزی محیطی/امکانات برای توسعه آتی روستاها و کشاورزی مهمترین پیشرانهای مورد نیاز تجدید حیات مناطق روستایی لرستان میباشند. آموزش نیروی انسانی و رهبری محلی، کمک مالی/ سرمایهای و مشاوره دولتی، عامل اجتماعی و تقویت مشارکت، استفاده بهینه از منابع محلی و برنامهریزی بر اساس منابع محیطی و امکانات محلی برجستهترین استراتژیهای اجرایی تجدید حیات مناطق روستایی لرستان با تاکید بر بخش کشاورزی بودند. از نتایج این پژوهش برای احیای کشاورزی و تجدید حیات روستایی در سایر مناطق روستایی ایران میتوان استفاده نمود.
مرضیه سنچولی، حمید حیدری مکرر، صادق اصغری لفمجانی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
اهمیت کسب وکارهای کوچک در تأمین اشتغال برای افراد و ایجاد درآمد برای آنها از یک سو و کاهش بیکاری در سطح کلان از سوی دیگر، نقش بنیادها و سازمان های کارآفرین را در شکل گیری و پایایی این مشاغل نمایان کرده است. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیرسازمان ها و نهادهای کارآفرین درایجادکسب وکارهای کوچک درروستاهای بخش مرکزی شهرستان کلاله انجام شده است. پژوهش حاضر ترکیبی از روشهای توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و میدانی است، جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کلاله می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 30 روستا و تعداد 384 سرپرست خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزارهای SPSS، ArcGIS و با استفاده از مدل تاپسیس و آزمونهای آماری T تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج ضریب پیرسون نشان داد که بین مهمترین راهبرد سازمان های کارآفرین و ایجاد کسب وکارهای کوچک منطقه مورد مطالعه رابطه کاملا معنی داری برقرار است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شاخص حمایت مالی با مقدار ضریب بتای 396/0 مهم ترین راهبرد سازمان های کارآفرین درایجاد کسب وکارهای کوچک منطقه در روستاهای شهرستان کلاله است. نتایج نشان می دهد،از میان 3 شاخص مورد بررسی شاخص صنعت با میانگین (78/2) بالاترین میانگین و شاخص خدمات با میانگین (74/2) پایین تر میانگین است و این بدین معنی است که فقط شاخص صنعت در وضعیت مناسبی قرار دارد و سایر شاخصها در وضعیت نامطلوب قرار دارند..
ابوالفضل خسروی، محمدرضا فتحی، جابر یاوری، گیتی صلاحی اصفهانی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
با توجه به وضعیت بیکاری جوانان در روستاهای کشور و نیز واقعیت وجود قابلیتها و ظرفیتهای انسانی و مادی فراوان در مناطق روستایی، ضرورت اتخاذ تصمیمهای لازم برای توسعه خوداشتغالی و بهره گیری از فرصتهای موجود در این مناطق احساس می شود. این پژوهش به دنبال آن است تا به بررسی نقش قابلیتهای کارآفرینی و سرمایه نهادی در رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و فقر زدایی در بین جوانان روستایی و به خصوص در دهستان های شهرستان گلپایگان بپردازد. در واقع می توان با بررسی دلایل مختلف و نیز بررسی نگرش جوانان روستا به قابلیت های موجود در رابطه با کارآفرینی و نیز تقویت آن در ذهن ایشان قدمی در راستای رشد و شکوفایی روستا برداشت. از طریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، میتوان با شناسایی سرمایههای نهادی و نیز قابلیتهای موجود در جوامع روستایی، با رشد کارآفرینی روستایی و تقویت و گسترش آنچه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی در کنار سایر ابعاد کمک کرد و بر این اساس، پرسش کلیدی عبارت است از آنکه "آیا سرمایههای نهادی و قابلیتهای کارآفرینی بر رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیرگذار است یا خیر؟"بدین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و توصیفی و از نظر مبنای هدف نیز از روش کاربردی به بررسی این تاثیرات می پردازد. نتایج نشان میدهد که به دلیل وجود آب و هوا و نیز خاک مناسب و همینطور نیروی انسانی کافی در دهستان های شهرستان گلپایگان، در اکثریت موارد این سرمایهها و قابلیتها در کارآفرینی کشاورزی و نیز فقرزدایی روستایی تاثیرات به سزایی خواهد داشت و نیاز هر چه بیشتر به تقویت آنها در بخش کشاورزی دیده میشود.
صفت اله رحمانی اندبیلی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
ماموریت اصلی سازمان تات ایران، انجام تحقیقات، آموزش و ترویج در حوزههای مختلف بخش کشاورزی و منابع طبیعی با هدف بهبود سطح بهرهوری، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی است. تحقیقات کاربردی، تولید اقتصادی، انتقال یافتههای تحقیقاتی در قالب برنامههای آموزشی و ترویجی به بهرهبرداران و کشاورزان، تبدیل علم به ثروت با تجاریسازی فنآوریهای حاصل از تحقیقات انجام شده و مدیریت وحفظ ذخایر ژنتیک گیاهی، دامی و آبزیان، از جمله وظائف مهم این سازمان است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ظرفیت درآمدزایی سازمان تات در کشور با بهرهگیری از عرصههای در اختیار در مناطق روستایی در قالب ایستگاه، پایگاه و مزارع تحقیقاتی وآموزشی است، در این پژوهش ایستگاه ها و مزارع تحقیقاتی و آموزشی تحت اختیار 12 مرکز و سه موسسه با استفاده از نظرات خبرگان دستاندرکار (مدیران و کارشناسان) و دادهها و اطلاعات عرصهای و عملکردی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بررسیهای انجام شده نشان میدهد که بهطور متوسط، 5/48 درصد از ظرفیتهای تولیدی و اقتصادی ایستگاهها و مزارع موجود درجغرافیای روستایی تحت پوشش مراکز تحقیقات و آموزشسازمان تات استفاده میشود. همچنین بهرهوری آب در تولید محصولات کشاورزی در اراضی تحت پوشش مراکز مورد مطالعه، کمتر از متوسط کشور است. متوسط نرخ بازدهی سرمایهگذاری برای فعالیتهای اقتصادی در عرصهها و بهرهبرداری از امکانات تولیدی مراکز مورد مطالعه معادل 27/91 درصد با دوره برگشت 65/2 در سال است.
کبریا مرادی، حمداله سجاسی قیداری، حمید شایان، امیدعلی خوارزمی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
امروزه اغلب برنامه ریزان توسعه روستایی به این نتیجه رسیده اند که مناسب ترین راهبرد پاسخگویی به چالشهای اقتصادی در مناطق روستایی تشویق روستاییان به فعالیتهای کارآفرینانه میباشد. یکی از حوزه های شکلگیری فعالیتهای کارآفرینانه در مناطق روستایی، گردشگری کشاورزی است که تحت تأثیر عوامل و نیروهای متعددی میباشند. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفههای مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگریکشاورزی و مدل سازی مفهومی این عوامل در قالب رویکرد سیستمی می باشد. بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر نتیجه یک پژوهش اکتشافی و با روش کیفی- کمی است. به منظور بررسی میزان تأثیر هر یک از متغیرها در مدل عوامل علی، تعداد 30 پرسشنامه در اختیار نخبگان اجرایی و دانشگاهی قرار گرفت. برای ترسیم مدل مفهومی علی و معلولی بر اساس مدلسازی سیستم پویا از نرم افزار Vensim و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (تک نمونهای و آزمون فریدمن) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش بر اساس آزمون t نشان میدهد که تأثیر عامل سیاست گذاری بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی دارای رتبه اول میباشد و عامل امکانات و خدمات گردشگری، عوامل فرهنگی- اجتماعی، مهارتهای فردی و ظرفیتهای محلی کشاورزی به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
بهرام ایمانی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
داشتن تفکری مناسب درباره استراتژی برند نقش مهمی در توانمندسازی اقتصادی مناطق روستایی ایفا میکند و باعث تقویت جایگاه روستاها میگردد و آنها را در جهت ایجاد رقابت و درآمد پایدار و خلق ارزش یاری میرساند. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات مؤلفههای برند بر توانمندسازی اقتصادی در مناطق روستایی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل دو گروه متخصصین و جامعه محلی است. جامعه متخصصین 30 نفر به صورت نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند، جامعه محلی با استفاده از نمونهگیری خوشهای در پنج دهستان بخش مرکزی، در ابتدا از هر دهستان شش روستا و از هر روستا به صورت تصادفی و متناسب با جمعیت آنها 436 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پایایی کل پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 928/0 برآورد گردید. نتایج بر اساس دیدگاه متخصصان جهت شناسایی مؤلفههای کلیدی برند پس از چهار بار چرخش نشان داد از بین 29 مؤلفه، 15 مؤلفه برند کلیدی هستند. بر اساس دیدگاه جامعه محلی نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفههای برند و توانمندسازی اقتصادی ارتباط مثبت وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد مؤلفههای برند بر توانمندسازی اقتصادی تأثیرگذار بوده است و 723/0 از کل واریانس توانمندسازی اقتصادی را تبیین میکند.
ابوالفضل قنبری، محمد ولائی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
همهگیری ویروس کرونا بزرگترین شوک را بر اقتصاد جهان تحمیل کرده و باعث اجرای سیاستهای کنترلی برای مهار آن از سوی دولتها مانند؛ فاصلهگذاری اجتماعی، تعطیلیهای موقت کسبوکارها، قرنطینه و .. شده که اثرات منفی آنها در مناطق روستایی بهدلایل مختلف بیشتر بوده و به عاملی اثرگذار در تحولات فقر روستایی بدل شده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی استان آذربایجانشرقی در دوران شیوع کرونا بوده و از حیث هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. بنیان فلسفی پژوهش ترکیبی است که در مرحله بررسی تالار گفتمان (Q) رویکرد کیفی و در مرحله تحلیلعاملی جنبه کمی دارد. جامعه گفتمان شامل؛ 24 نفر از مدیران و کارشناسان (فرمانداری، بهداشت و درمان، ادارات دولتی، بخشداریها، دهیاریها و ...)، خبرگان محلی و متخصصان حوزه فقر و روستا است. برای انتخاب نمونه آماری از روش گلولهبرفی و متواتر نظری استفاده شد. جهت تجزیهوتحلیل دادههای ماتریسهای کیو، از تحلیلعاملی به روش اکتشافی (استنفسون) استفاده گردید. یافتههای تحقیق نشان داد، عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی در دوران شیوع کرونا در استان آذربایجان شرقی عبارتاند از؛ 1) عدم رعایت محدودیتهای قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی؛ 2) تعطیلی کسبوکارها، افزایش هزینهها و فشارهای اقتصادی و روانی؛ 3) کاهش درآمد، سرمایه تولید و مدیریت ناکارآمد؛ 4) مشکلات مالی و کاهش جریانهای فضایی؛ 5) اعتماد اجتماعی و ضعف خدمات بهداشتی-درمانی؛ 6) بازاریابی و دسترسی به خدمات و جادههای ارتباطی؛ 7) مشخص نبودن برنامهها و سیاستهای کلان، کاهش تولید و افزایش ناهنجاری اجتماعی؛ 8) عوامل سیاسی و اعمال محدودیتهای حملونقلی. در این میان، عامل عدم رعایت محدودیتهای قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی با مقدار ویژه 13/3 و درصد واریانس 04/13 بیشترین تأثیر را تحولات فقر روستایی در دوران شیوع ویروس کرونا در محدوده مورد مطالعه داشته است.
هانیه حق پناه، طاهره صادقلو،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
یکی از راههای توانمندسازی زنان روستایی فراهم آوردن زمینه حضور آنها در فعالیتهای اقتصادی و بخصوص فروش تولیدات و محصولات کشاورزی و صنایعدستی است که نیازمند مهیا نمودن شرایط مطلوب از جمله ایجاد بازارهای مناسب برای این محصولات است. لذا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان قائن میباشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی؛ با روششناسی توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روشهای کتابخانهای و میدانی مبتنی بر ابزار پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. حجم نمونه این تحقیق شامل 80 زن روستایی از 21 روستای شهرستان قائن است که به صورت تمامشماری در زمان مطالعات میدانی به عنوان فروشنده در بازارهای محلی مورد مطالعه حضور داشتهاند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای رگرسیون و مقایسه میانگین و برای رتبه بندی روستاهای مورد بررسی از مدل کوکوسو بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که زنان مورد مطالعه در بعد فردی بیشترین تاثیر را از شرایط بازار پذیرفتهاند. همچنین بازار های محلی بیشترین تاثیر را بر توانمندسازی زنانی که در روستاهای قومنجان، تیغدر و روم سکونت دارند داشته است.
حسین غضنفرپور، صادق کریمی، زکریا گمشادزهی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
یکی از راهکارهای مهم جهت جلوگیری از ناپایداری روستاها در ابعاد مختلف و حرکت بسوی توسعه پایدار روستایی ظرفیتسنجی و متنوعسازی فعالیتهای اقتصادی میباشد.یکی از دلایل عقبافتادگی روستاهای کشور ما عدم ظرفیتسنجی فعالیتهای اقتصادی در روستاها و عدم طرح و برنامه مشخص و سرمایهگذاری لازم برای توسعه اقتصادی روستاهاست. متنوعسازی فعالیتهای اقتصاد روستایی میتواند محرک بسیار قوی در فرایند رشد و توسعه عمل کند و ظرفیتهای ناشناخته و غیرفعال را به فعالیت وادارد. برای این منظور یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان در مرز با پاکستان مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی ظرفیتها اقتصادی و متنوعسازی این فعالیتهای در دهستانهای شهرستان میرجاوه میپردازد. این پژوهش براساس هدف جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعهآماری پژوهش جمعیت روستایی میرجاوه و نمونهآماری در این پژوهش کارشناسان و متخصصان توسعه اقتصادی شهرستان فوق میباشند که ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد روستایی دارند. روش تحلیل دادهها به صورت کیفی و کمی توامان میباشد به این صورت که دادههای مربوط از سازمان مختلف جمعآوری شد و با استفاده از مدل هفت سرمایه تجزیه و تحلیل شدند و با استفاده از نمودار راداری نمایش داده شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که عمده مشاغل روستاهای دهستانها باتوجه به موقعیت جغرافیایی، پتانسیل منابع آبی، ظرفیت مراتع، میزان سرمایه روستائیان، میزان مشارکت اجتماعی روستائیان برای توسعه روستا، ظرفیتهای گردشگری، ظرفیتهای محیط طبیعی و پتانسیلهای حمل ونقل و ارتباطات متفاوت بوده است. سطح توسعه دهستانهای شهرستان میرجاوه نشان میدهد بیشترین ظرفیت به ترتیب در روستاهای دهستانهای لادیز، تمین، انده، جونآباد و حومه و کمترین ظرفیت به ترتیب در روستاهای دهستان تهلاب و سپس ریگملک وجود دارد.
علی اکبر نجفی کانی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
تأمین مواد غذایی برای جمعیت رو به رشد ایران و لزوم رسیدن به خودکفایی در تولیدات کشاورزی ایجاب میکند، میزان تولیدات بخش کشاورزی در کشور افزایش یابد و لازمه آن تغییر در روشهای کشاورزی سنتی و جایگزین نمودن روشهای نوین و پربازده مثل کشت هیدروپونیک میباشد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان میباشند که با استفاده از فرمول کوکران، 240 نفر از کارفرمایان و کارگران مزرعه هیدروپونیک و همچنین روستاییان بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و در نهایت با استفاده از آزمون T مستقل، مانوایتنی، رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل خوشهای در محیط نرمافزاری SPSS، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون T نشان میدهد که بین میزان تولید محصولات صیفی در واحد سطح در دو شیوه مورد مطالعه و همچنین میزان درآمد بهرهبرداران تقاوت معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. نتایج حاصل از مانوایتنی نیز حاکی از آن است که بین ضریب جذب کود شیمیایی، سموم دفع آفات و کیفیت ظاهری محصولات نیز تفاوت معنادار و 99 درصدی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان میدهد که میزان رضایت کشاورزان از کشت هیدروپونیک بسیار بوده و ضریب تعیین بدست آمده نشان میدهد کشاورزی هیدروپونیک حدود 88 درصد در افزایش تولید محصول، کاهش مصرف آب و افزایش درآمد کشاورزان و تاحدی در افزایش ضریب جذب کود و سم موثر واقع شد. سپس برای ظرفیتسنجی توسعه کشت هیدروپونیک روستاها با استفاده از آزمون تحلیل خوشهای به چهار دسته طبقهبندی شدند، بهطوریکه روستای خوشه اول(کریمآباد و سعدآباد) بیشترین ظرفیت را برای توسعه کشت هیدروپونیک دارا هستند.
کبری حسن پور، یاسر محمدی، زینب اسدی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
براساس گزارش سازمان ملل متحد، زنان 49 درصد از جمعیت روستاها را تشکیل داده و 65 درصد از فعالیتهای بخش کشاورزی توسط آنان انجام میشود. بهطوریکه حدود 50 درصد از تولید مواد غذایی جهان توسط زنان تولید میشود. در شرایط کنونی شیوع بیماری کرونا و نیاز هرچه بیشتر جوامع به غذای سالم، اهمیت مشارکت زنان در بخش کشاورزی، دوچندان شده است. زنان روستایی با داشتن دانش و تجربه کافی در فعالیتهای مختلف کشاورزی مانند فرآوری مواد غذایی و کارهای خانگی، در بازار صنایع دستی نیز نقشآفرینی نموده و از مهمترین ارکان دستیابی به اقتصاد پایدار روستایی هستند. این پژوهش با هدف بررسی میزان مشارکت زنان کشاورز در فعالیتهای کشاورزی قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل زنان کشاورز شهرستان دلفان بود که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. فرآیند نمونهگیری به شکل طبقهای با انتساب متناسب انجام شد. تحلیل دادهها در محیط نرمافزار SPSS26 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شیوع ویروس کرونا تأثیر منفی بر مشارکت زنان در فعالیتهای کشاورزی داشته و باعث شده میزان مشارکت پس از شیوع ویروس کرونا کاهش پیدا کند. فقط پرورش حیوانات اهلی، کار روزمزد در مزارع و کاشت بذر و نهال نبست به قبل از شیوع ویروس کرونا کاهش محسوسی پیدا نکرده بود. همچنین عواملی مانند دسترسی به بازار، نوع کشت، سطح زیر کشت، شرکت در کلاسهای ترویجی و دسترسی به خدمات کشاورزی رابطه مثبت و معناداری با میزان مشارکت زنان در فعالیتهای کشاورزی نشان دادند.
عادل سلیمانی، محمدرضا رضوانی،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده
بررسی و تحلیل زیست بوم مطالعات جهانی در حوزه تابآوری اقتصاد روستایی، به دلیل تکثر و پراکندگی زیاد روستاهای کشور، آسیبپذیری سگونتگاههای روستایی در مواجهه با انواع مخاطرات طبیعی و انسانی و پیامدهای مختلف ناشی از آن ها ضرورتی مضاعف دارد، لذا واکاوی انبوه اسناد علمی معتبر و دانش فربه تولید شده جهانی، در این زمینه میتواند راهگشای بسیاری از مطالعات و اقدامات توانمندسازی اقتصادی جوامع محلی در سطح کشور باشد. در این راستا هدف کلی مطالعه حاضر، تحلیل نظامند شبکه دانش و ترسیم نقشه تابآوری اقتصاد روستایی با بررسی شبکه همنویسندگی و همرخدادی واژگان این حوزه است تا منبع ها و روندهای دانش و کمبودهای آن را مشخص گردد. برای انجام این تحقیق درآغاز، دادهها از پایگاه اطلاع رسانی اسکوپوس احصاء شدند. آن گاه، مرحله های دادهآمایی انجام و بر پایه ی هدفهای تحقیق، دادههای نهایی با استفاده از الگوریتمهای مبتنی بر تحلیل شبکهی اجتماعی در نرم افزار VOSviewer ارزیابی و تحلیل گردید. یافتهها نشان دادند که از میان بیش از 1105 سند علمی و 3493 نویسنده، کشورهای آمریکا، انگلستان و استرالیا، چین و ایتالیا بیشترین انتشارها و نویسندگانی چون سالویا، کورانتا، شاو و کاستیلو بالاترین ارجاع ها را داشتهاند. خوشهی فکری لی جینگ از چین، بیشترین تراکم شبکه را دارا بود. تحلیل هم رخدادی واژگان، چهار خوشهی پژوهشی در مطالعات تابآوری اقتصاد روستایی مرتبط با پیوندهای حکمروایی، تغییرات اقلیمی، توسعه پایدار و فقر را آشکار ساخت. یافتههای تحلیل شبکه دانش و ترسیم نقشه آن در این مطالعه میتواند دستاوردهای ارزشمندی برای پژوهشگران جغرافیا و برنامهریزی روستایی داشته باشد و افقهای نوین مطالعاتی را به روی آنان بگشاید.
مهرانگیز رضائی، حسنعلی فرجی سبکبار، حامد مزینانی، سیامک طهماسبی،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده
فعالیتهای اقتصادی و صنایع اغلب در مناطق خاصی تمرکز مییابند. صنایع مرتبط با فعالیتهای کشاورزی به خصوص صنایع دامی نیز از چنین الگویی پیروی میکنند. شناسایی الگوهای فضایی گاوداریهای صنعتی و نیروهایی که موجب استقرار آنها در مناطق خاص میشود از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا میتواند نقش مهمی در طراحی برنامههای آمایشی با هدف توزیع بهینه صنایع دامی متناسب با توانمندیهای مناطق داشتهباشد. این پژوهش با هدف مدلسازی توزیع فضایی گاوداریهای صنعتی و تعیینکنندههای اصلی آن در سطح استانهای ایران انجام شده است. دادههای پژوهش مربوط به تعداد گاوداریهای فعال بهتفکیک استانها و مستخرج از نتایج آمارگیری، از گاوداریهای صنعتی کشور در سالهای 1392، 1395و 1398 میباشد. از رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن(GWPR) برای مدلسازی روابط بین توزیع فضایی گاوداریهای صنعتی و تعیینکنندهها استفاده شد. نتایج نشان میدهد که توزیع فضایی و زمانی گاوداریهای صنعتی در دورههای مورد بررسی تغییرپذیری فضایی و زمانی کمی دارند. به طورکلی، گاوداریهای صنعتی فعال عمدتاً در مناطق مرکزی، جنوب(استان فارس) و شمالشرق تمرکز یافتهاند، این الگو در طی دورههای مورد بررسی تقریباً ثابت بودهاست اما در سال 1398 تاحدودی مناطق شمال غربی نیز بدان افزوده شدهاست. نتایج مدل نشانمیدهد که 84 درصد از انحراف تبیینشده مربوط به متغیرهای مورد بررسی(درصد تولید جو، درصد تولید علوفه، میانگین ارتقاع، تولید ناخالص داخلی، متوسط دما، متوسط بارش، تراکم شبکه راه و درصد جمعیت) است. نتایج ضرایب محلی مدل GWPR نشان داد که مقادیر آن در سراسر فضا یکسان نیست و باتوجه به شرایط محلی تغییر میکند. همچنین مدل GWPR عملکرد بهتری در مقایسه با مدل GPR دارد.