جستجو در مقالات منتشر شده


387 نتیجه برای روستایی

زهرا بخشی، سیدحسن مطیعی لنگرودی، حسنعلی فرجی سبکبار، مجتبی قدیری معصوم،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

توسعه پایدار نواحی روستایی به عنوان راهبردی جامع و پایدار منوط به وجود پایداری اقتصادی در کنار سایر ابعاد پایداری است. با این حال بی­عدالتی اقتصادی، عدم ثبات سازوکارهای اقتصادی، سطوح پایین رفاه اقتصادی، فقر، بیکاری، نارضایتی شغلی و درآمدی، همواره پایداری اقتصادی نواحی روستایی را با تردید مواجه نموده­است و سطوح مختلفی از نابرابری­های فضایی را به همراه دارد. از آنجا که جلوه­هایی از فقر، بیکاری، نارضایتی از اشتغال، درآمد و سطوح پایینی از رفاه اقتصادی، در منطقه سبزوار نیشابور(غرب استان خراسان رضوی)، به چشم می­آید، محقق با هدف تحلیل فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی منطقه، با استفاده از 48 نماگر، در قالب 516 پرسشنامه در قالب 50 واحد پایه، تحلیل پایداری اقتصادی سکونتگاه­های روستایی منطقه را مورد توجه قرار داده­است. جهت تعیین سطح پایداری اقتصادی، آزمون آماری تی­تک نمونه­ای و جهت الگوسازی اختلافات فضایی، خودهمبستگی فضایی در دو سطح عمومی (آماره موران و آماره G)، و محلی (آمارهGi*) استفاده­شده­است. جهت ساخت واحدهای پایه نظریه MAUPT، مدل چهار ضلعی بکار رفته­است. نتایج حاکی است پایداری اقتصادی روستاهای منطقه کمتر از میانگین مورد انتظار است و در سطح ضعیف قرار دارد، همچنین ارزش­هایی با مقادیر مشابه تمایل به تشکیل خوشه دارند، بنابراین مقادیر پایداری اقتصادی الگوی فضایی خوشه تشکیل داده­اند. مقادیر آماره عمومی G، نشان می­دهد که تشکیل خوشه­ها در سطح فضا ناشی از تمرکز مقادیر زیاد و یا کم نیست بلکه بصورت تصادفی است. همچنین تحلیل لکه­های داغ در سطح محلی مبین این است که در قسمت شرق منطقه، لکه­های داغ تشکیل شده و در نوار شمالی لکه­های سرد تشکیل شده­اند، که نشان­دهنده میزان پایین پایداری اقتصادی در این مناطق نسبت به میانگین منطقه است.

مصطفی پورافضل، احمدرضا عمانی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

هدف از این تحقیق، تحلیل اثربخشی تسهیلات سرمایه در گردش ارائه شده به اعضای تعاونی های دام‌داران روستاهای شهرستان اهواز توسط بانک کشاورزی بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 201 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شد روش نمونه‌گیری، تصادفی طبقه‌ای، بود. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه‌ای بود که روایی آن با کسب نظرات صاحب‌نظران به دست آمد. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون مقدماتی با 30 نفر انجام گرفت که ضریب آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. با توجه به نتایج حاصل در خصوص اثر تسهیلات سرمایه در گردش اخذ شده از بانک کشاورزی بر سه بعد تولید(32/4M=، 785/0SD=)، درآمد(25/4M=، 794/0SD=)، و اشتغال(08/4M=، 892/0SD=)، میانگین نمره اثر بخشی در سطح بسیار بالا بود. همچنین در بعد بهبود سطح زندگی و رفاه دام‌دار (74/3M=، 050/1SD=)، بیانگر اثربخشی در سطح بالا بود. بین متغیرهای مشارکت اجتماعی، منزلت اجتماعی، سطح تحصیلات دام‌دار، میزان تجربه در امر دام‌داری، نظارت کارشناسان بانک، درآمد حاصل از فعالیت دام‌داری، میزان پس‌انداز و حجم تسهیلات اخذ شده از سوی دام‌دار، با متغیر وابسته اثربخشی تسهیلات سرمایه در گردش رابطه مثبت و معنی‌داری به دست آمد. همچنین یافته‌های تحقیق نشان داد که چهار عامل مؤثر بر اثربخشی تسهیلات سرمایه در گردش ارائه شده به اعضای تعاونی های دام‌داران شهرستان اهواز شامل: ویژگی اقتصادی و دانش مدیریتی دامدار، ویژگی‌های وام، ویژگی‌های شخصی دام‌دار و تنوع دام و محصول بوده و این عوامل در مجموع 524/68 درصد از واریانس کل عوامل مؤثر بر اثربخشی اعتبارات سرمایه در گردش را به خود اختصاص می‌دهند.

علی اکبر نجفی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

اقتصاد روستایی یکی از مؤلفه­­های اساسی و مهم در اقتصاد هر کشوری است و در بسیاری از کشورهای توسعه­یافته توجه به اقتصاد روستایی از اهداف کلان در برنامه­­های توسعه­­ای محسوب می­شود. در کشور ما نیز با وجود ظرفیت و توان­های محیطی قوی روستاها در بخش­­های مختلف اقتصادی به­ خصوص تولید که سهم قابل توجه آن متوجه بخش کشاورزی است، به طور میانگین سهم اقتصاد روستا در اقتصاد کشور با احتساب نفت حدوداً معادل5/26درصد و بدون احتساب نفت حدوداً معادل 22 درصد است و در مجموع، بین 20 تا 23 درصد از سهم ارزش افزوده تولیدی کشور متعلق به روستاها است. با توجه به اهمیت موضوع هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تنگناها و چالش­ها پیش روی توسعه اقتصادی و ارائه راهکارهایی در راستای توسعه اقتصادی روستاهای مرزی است. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای مرزی بخش داشلی­برون شهرستان گنبد بوده است. پس از شناسایی و طراحی شاخص، پرسشای تنظیم شد که با استفاده از فرمول کوکران، 200 نفر از روستاییان و مسئولان ذیربط بهعنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته­اند و در نهایت با استفاده از آماره­های توصیفی و آزمون تحلیل­عاملی در محیط نرم­افزاری SPSS، داده­ها مورد سنجش و تجزیه و تحلیل واقع شده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل­عاملی حاکی از آن بوده که نقاط ضعف و چالش­ها در چهار دسته (عامل) طبقه­بندی می­شود. مهم­ترین چالش توسعه اقتصادی روستاهای مرزی به ترتیب چالش­های زیست­محیطی، نهادی، اجتماعی و زیرساختی است که مجموعاً 35/84 درصد از واریانس کل را تبیین می­کند و 65/15 درصد باقی­مانده مربوط به عامل­هایی است که خارج از محدوده تحقیق حاضر بوده­ است.

علیرضا رکن الدین افتخاری، سعیده فرخی سیس، مهدی پورطاهری، جلال کرمی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

یکی از مهمترین عوامل زیربنایی برای توسعه هر کشوری و مناطق روستایی آن، وجود شبکه جاده­ای کارامد و مطلوب در آن کشور جهت رفع نیازهای حمل و نقل آن است. در روند توسعه روستایی، شرط اصلیِ به حرکت در آوردن مکانیسم­های توسعه اقتصادی ایجاد شبکه جاده­ روستایی مناسب است. با وجود چنین شبکه­ای، حمل آسان فرآورده­های کشاورزی به مراکز مصرف و صادرات، امکان­پذیر گشته و کشاورزی را از سودآوری کافی برخوردار می­سازد. چه بسیارند روستاهایی که از موقعیت مناسب تولیدی برخوردارند ولی به دلیل نبود امکانات ارتباطی و حمل و نقل در انزوا به سر می­برند و از این موقعیت بهره­ کافی ندارند. لذا این موضوع به طور گسترده­ای پذیرفته شده است که یک اقتصاد با شبکه­های ارتباطی-جاده­ای- مناسب در مقایسه با اقتصادهای با شبکه ارتباطی ضعیف در شرایط رقابت­پذیری با صرفه­تری قرار دارد. پیشرفت در حمل و نقل و ارتباطات، بخش کشاورزی، صنعت و دیگر بخش­ها را ارتقاء داده و همچنین منجر به بهبود استاندارد زندگی عموم مردم می­شود. از دیدگاه توسعه­ای بهبود دسترسی، محرومیت اجتماعی را با افزایش قابلیت­های فردی کاسته و مزایای فیزیکی، اجتماعی-اقتصادی و روانی را ایجاد می­کند. در مناطق دور افتاده روستایی، خدمات حمل و نقل روستایی دسترسی حیاتی بین مزارع، روستاها و بازار برای انتقال مردم، نهاده­ها، تولیدات کشاورزی و کالاهای مورد نیاز برای معیشت روستایی فراهم می­کنند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش(اجتماعی، اقتصادی و زیست­محیطی/کالبدی) شبکه جاده­ای روستایی با تاکید بر مناطق روستایی صادرکننده محصولات کشاورزی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای تولیدکننده محصول سیب شهرستان مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی می­باشد. و از آزمون آماری تی تک متغیره برای تحلیل داده­ها استفاده شده است. یافته­ها نشان داد شبکه دسترسی جاده­ای در روستاهای مورد مطالعه در بعد اقتصادی دارای نقش مناسب بوده و در دیگر ابعاد از عملکرد پایین برخوردار بوده و نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا کند.

مریم کیایی، یوسف درویشی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

شهرها بر نواحی روستایی پیرامون خود تأثیرات ژرفی می­گذارد که در ابعاد گوناگون محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی نمود می­یابد. شناخت نوع بافت، سنجش کمی سطوح پر و خالی، کاوش پیرامون کیفیت همجواری توده و فضا و شناسائی نظام شکلی- فضایی برای انتظام فضاهای پر و خالی ضروری است. از همین رو هدف تحقیق حاضر سنجش پایداری اقتصادی و اجتماعی در روستاها  و بافت­های پیراشهری گمیشان در استان گلستان است. جامعهی آماری تحقیق را افراد ساکن در مناطق پیراشهری، شهرستان گمیشان تشکیل میدهد که 390 نفر بر اساس فرمول کوکران- به عنوان نمونه انتخاب شده است. روش نمونهگیری به صورت تصادفیِ ساده بوده و پرسشنامه برای آنها توزیع و تکمیل شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از عملیات میدانی از آزمون‌ آماری t تک نمونه­ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه بافت­های پیراشهری در قالب نرم­افزار SPSS و از مدل­های تصمیم­گیری چند معیاره برای رتبه­بندی بافت­های پیراشهری در قالب EXCEL استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه­ای نشان داد که پایداری محله­ای با میانگین عددی 02/3 در حد متوسط بوده است و تحلیل واریانس یک­طرفه حاکی از وجود تفاوت بین بافت­های پیراشهری، گمیشان از نظر سطح پایداری است، به گونه ای که در آزمون تعقیبی شفه بافت­های پیراشهری در دو دسته ناپایدار و نسبتاٌ پایدار قرار گرفته­اند. نهایتاً اینکه مدل­های تاپسیس، الکتر، ویکور و مدل ادغامی کپلند نشان داد که به ترتیب بافت­های برنامه­ریزی­شده، ارگانیک، نیمه ارگانیک، روستاهای ادغامی به شهر و حاشیه­نشین در رتبه های اول تا پنجم پایداری قرار دارد.

مهدی بشارتده، قاسم نوروزی، یاسر فیض آبادی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

توسعه کشاورزی همواره به­عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار روستایی مورد تأکید بوده و بر نقش­های­ اقتصادی و زیست­محیطی آن تأکید شده است. در همین راستا و با توجه به نقش و سهمی که استان مازندران در تولید محصول نارنگی دارد، ارزیابی پایداری تولید این محصول به کمک شاخص کارایی اقتصادی-زیست‌محیطی انجام شد. اطلاعات اولیه از طریق مصاحبه حضوری با 79 باغدار در سال زراعی 98/1397 جمع­آوری شد و مدل‌سازی بین مقدار انتشار گازهای گلخانه­ای و عملکرد و هزینه نهاده­ها و درآمد با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه برقرار گردید. در بررسی پایداری زیست­محیطی، مجموع انتشار گازهای گلخانه­ای در تولید kgCO2eq 18/4794 و نسبتاً بالا به­دست آمد که نهاده سوخت با 23/54 درصد بیشترین میزان انتشار را در بین نهاده­های مصرفی داشت. در بررسی پایداری اقتصادی، کل هزینه‌های تولید 25/18 میلیون تومان در هکتار و ارزش ناخالص تولید 13/62 میلیون تومان در هکتار به‌دست آمد که نهاده نیروی انسانی با 76/34 درصد بیشترین هزینه را در تولید داشت. همچنین مقدار بهره­وری اقتصادی که یکی از شاخص­های مهم پایداری اقتصادی است، 41/1 کیلوگرم بر هزار تومان محاسبه شد. مقدار شاخص کارایی اقتصادی-زیست­محیطی نیز 153/9 هزار تومان به ازای هر کیلوگرم معادل دی‌اکسیدکربن به­دست آمد. همچنین نتایج مدل‌سازی نشان داد که مدیریت مصرف دو نهاده کود دامی و کود شیمیایی می­تواند بیشترین تأثیر را در پایداری زیست‌محیطی و مدیریت هزینه نهاده کود شیمیایی می­تواند بیشترین تأثیر را در پایداری اقتصادی تولید این محصول داشته باشد.

محمدحسین کریم، عبدالماجد سپاهیان، سیدمهدی حسینی، امیر دادرس مقدم،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

انبه یکی از میوه‌های گرمسیری محسوب می‌شود که به دلیل خصوصیات ویژه‌ای که دارد همواره دارای علاقه‌مندان زیادی است. خاستگاه اصلی این میوه‌ی خوش طعم و مطبوع که نقش مهمی در اقتصاد روستانشینان دارد، شبه قارهی هند، پاکستان، بنگلادش و آسیای جنوب شرقی است و در مناطق روستایی استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان به میزان قابل توجهی تولید و کشت میشود. در این مطالعه وضعیت ساختار بازارهای داخلی انبه تولیدی کشور بر اساس شاخص­های تمرکز و شاخص­های هرفیندال و مزیت نسبی این محصول در استان­های تولید کننده بر اساس شاخص های RCA و SRCA در طی سال های 1387-1396 مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون­های شاخص­های مذکور نشان از آن دارد که ساختار بازار انبه کشور دارای ساختار انحصار دوجانبه(بیش از90 درصد از تولید انبه کل کشور) و متعلق به دو استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان است. همچنین بر اساس شاخص‌های مزیت نسبی آشکارشده مشخص شد که تولید این محصول در استان‌های سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارای مزیت نسبی است و در استان کرمان دارای مزیت نسبی نیست. بر اساس شاخص مزیت نسبی آشکار قرینه شده، میزان مزیت نسبی تولید محصول انبه در استان‌های سیستان و بلوچستان و هرمزگان بالا است. پیشنهاد می‌شود با توجه به شرایط اقلیمی خاص مورد نیاز برای تولید محصول انبه و به‌وجود آمدن شرایط انحصاری طبیعی برای استان­های هرمزگان و سیستان و بلوچستان در کشور و همچنین با توجه به اثری که تولید این محصول در رونق اقتصاد و اشتغال‌زایی برای روستاییان دارد، با افزایش تولید و همچنین امر برندسازی که به سبب خاصیت‌های منحصر به فرد این محصول تولید شده در این مناطق ایران به راحتی میسر است زمینه‌ی ورود آن به بازارهای منطقه‌ای فراهم گردد.

مهناز اسماعیلی، مریم قاسمی، خدیجه بوزرجمهری،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

یکی از مهمترین استراتژی­های ارائه شده در چارچوب توسعه پایدار روستایی، رعایت اصل تنوع در منابع درآمدی خانوارهای روستایی است. بر این اساس هر خانوار مجموعه­ای متنوع از منابع درآمدی در بخش کشاورزی و غیرکشاورزی را برای بقا و بهبود استانداردهای زندگی خود تعریف می­نماید. از این رو تحقیق حاضر به تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می­پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل خانوارهای روستایی است. حجم نمونه 258 خانوار در 15 روستا در دهستان گلمکان شهرستان چناران بوده است. متغیر مستقل «تنوع منابع درآمدی» است که به تفکیک بخش­های کشاورزی و غیرکشاورزی به کمک 14 شاخص و متغیر وابسته «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی» است که در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، محیطی-کالبدی به کمک 48 شاخص کمی گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی 65.72% و پایایی آن با 83/0  مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان می­دهد تنوع منابع درآمدی موجب بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی گردیده است. به طوری که میانگین کیفیت زندگی در خانوارهای دارای منابع درآمدی غیرمتنوع با 2.94، در خانوارهای دارای منابع درآمدی نیمه­ متنوع با 3.18 و در خانوارهای دارای منابع درآمدی متنوع با 3.45 بوده است (sig<0.05). همچنین بررسی­ها نشان می­دهد تنوع فعالیت­های کشاورزی به طور معناداری در بهبود کیفیت زندگی خانوارها موثر بوده است اما از آنجا که تنوع منابع درآمدی غیرکشاورزی با توجه به اینکه عمدتا مربوط به کارگری با سطح دستمزد پائین بوده است، نتوانسته بر بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی موثر واقع گردد.

الهام ولی نیا، حامد قادرمرزی، نصرالله مولایی هشجین،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

حیات بر روی کره­ی زمین به مواد تشکیل دهنده آن متکی است. روستا نیز یک واحد معیشتی است که اقتصاد آن بر بنیان فعالیت­های کشاورزی استوار است. با توجه به اینکه بخش کشاورزی از نظر ایجاد اشتغال جدید، قادر به پاسخگویی نیازهای روستاییان نیست، بنابراین ضرورت تنوع بخشی فعالیت­های روستاییان به عنوان یکی از راه­حل­های مناسب برای ایجاد اشتغال، افزایش درآمد روستاییان، جلوگیری از مهاجرت به شهرها و پایداری روستاها بیشتر احساس می­شود. فعالیت­های معدنی به منزلۀ یکی از فعالیت­های غیر کشاورزی است که باعث تنوع­بخشی اقتصاد می­شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت­های معدنی در پایداری روستاهای شهرستان قروه از نظر ایجاد اشتغال و تنوع درآمدی روستاییان بوده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و داده­ها به دو روش اسنادی-کتابخانه­ای و میدانی (پرسشنامه) تهیه شد که جامعه آماری در این تحقیق تمام شماری است و تمام روستاهای شهرستان قروه که دارای معدن هستند و در قالب آزمون­های همبستگی و تک نمونه­ای مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی روستاهای دارای معدن با وجود معادن در ایجاد تنوع اشتغال و افزایش درآمد و پایداری روستاها و روستاییان ضعیف عمل کرده است؛ زیرا بیشتر شاغلین معادن افراد غیر بومی بوده و باعث ایجاد مشکلاتی از لحاظ اجتماعی برای اهالی روستا شده است. آلودگی­های ناشی از  فعالیت­های معدنی در محیط های روستایی باعث آسیب جدی به زمین­های کشاورزی و مراتع شده و فعالیت­های کشاورزی و دامپروری را تحت تأثیر خود قرار داده است. در واقع وجود معدن در روستاها نتوانسته جمعیت روستایی را پایدار و در روستا نگه دارد و حتی جمعیت روستایی را افزایش دهد.

موسی کمانرودی کجوری، احمد زنگانه، احمد قلی نیا،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

امروزه پراکنده­رویی یکی از مهم‌ترین مسائل توسعه شهری کشورهای در حال توسعه است. این مفهوم بیشتر در نیم‌قرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامه‌ریزی شهری این کشورها شده است. البته ماهیت این پدیده در کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعه‌یافته متفاوت است. این پدیده در این کشورها اغلب به‌دلیل روستاگریزی و در کشورهای توسعه‌یافته به‌دلیل شهرگریزی به‌وقوع می‌پیوندد. این پدیده در کشورهای توسعه‌یافته اغلب به‌واسطه گسترش شهر بر روی عرصه‌های روستایی پیرامون روی می‌دهد. برخی شهرهای ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه، این نوع گسترش را در مرحله‌ رشد شتابان خود در ششدهه اخیر تجربه کرده که شهر بابل یکی از این شهرها است. این روند اغلب موجب استحاله و دگردیسی ساختاری و کارکردی روستاهای کشور و ادغام آن‌ها در شهرها شده است. از جمله‌ این پیامدها، تغییر نقش اقتصادی این روستاها از کشاورزی به خدماتی است. جامعه آماری این پژوهش، شهر بابل و روستاهای واقع در بخش مرکزی شهرستان بابل است. محدوده زمانی این پژوهش، سال 1335 تا 1395 است. سوال اصلی این پژوهش این است که شهر بابل از چه الگوی گسترشی در سال‌های 1335 تا 1395 برخوردار بوده و چه تغییرات اقتصادی را در روستاهای پیرامون خود در محدوده بخش مرکزی شهرستان بابل برجای گذاشته است؟ بنابراین هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش شهر بابل در این دوره و تأثیر آن بر ویژگی‌های اقتصادی روستاهای پیرامون آن است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث نوع داده، کمی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام میپذیرد. داده‌ و اطلاعات این پژوهش اغلب به روش کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده است. جهت تحلیل داده‌‌ و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که پراکنده‌رویی شهر بایل در این دوره موجب تغییر نسبت شاغلین بخش‌های اقتصادی این شهر و روستاهای پیرامون آن شده است.

آمنه سواری ممبنی، بهمن خسروی پور، مسعود برادران، مسعود یزدان پناه،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

کشاورزی، از یک سو نقش محوری در رشد اقتصادی و توسعه روستایی از طریق ارائه مواد غذایی مورد نیاز و فرصت­های شغلی، در کشورهای توسعه یافته ایفا می­کند. از سوی دیگر توسعه آینده کشاورزی در هر کشوری متکی به جوانان روستایی است. از این رو، کشاورزی و جوانان نه به طور کاملاٌ جداگانه و یا ناسازگار بلکه مکمل یکدیگرند. در واقع، آن­ها باید برای بقای آینده خود دست در دست هم دهند. هدف از این مطالعه بررسی تمایل جوانان روستایی شهرستان باغملک نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی است. برای دستیابی به هدف مطالعه حاضر از نظریه شغلی شناخت اجتماعی و تئوری رفتار برنامه­ریزی شده، به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش جوانان روستایی 15 تا 29 سال سه دهستان میداوود، منگشت و هپرو از توابع  شهرستان باغملک در استان خوزستان  به تعداد 900 نفر بود که بر اساس جدول مورگان نمونه مورد نظر این تحقیق 270 نفر انتخاب شد. روش نمونه­گیری چند مرحله­ای خوشه­ای در دسترس بود و  قابلیت اطمینان و اعتبار ابزار مورد بررسی و تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد سازه­های نگرش، کنترل رفتاری درک شده، هنجار اخلاقی، هویت خود و هنجار توصیفی از تئوری رفتار برنامه­ریزی شده، 71/0 و سازه­های خودکارآمدی، نتیجه انتظارات، درک رفتار دیگران، علاقه و موانع از نظریه شغلی شناخت اجتماعی قادرند 74/0 از واریانس تمایل جوانان نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی را پیش بینی نماید.

نسیم ایزدی، حشمت اله سعدی، داریوش حیاتی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

افزایش جمعیت و بحران انرژی پیش روی جامعه روستایی در آینده،  اهمیت کاربرد انرژی­های نو مثل بیوگاز در جهت توسعه پایدار روستایی را نمایان می­کند. هدف اصلی این تحقیق مستندسازی تجربیات کاربرد فناوری بیوگاز در راستای دستیابی به توسعه پایدار روستایی ایران بود. این تحقیق از نوع کاربردی و به صورت کیفی بود که با استفاده از مطالعه موردی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق، کلیه کاربران فناوری بیوگاز در ایران (11نفر) بودند و با استفاده از سرشماری انتخاب شدند که 5 نفر آن­ها موفق و هنوز مشغول به کار هستند و 6 نفر ناموفق بوده و آن را به صورت موقت یا دائم کنار گذاشته­اند. برای جمع­آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق از روش مشاهده، مصاحبه نیمه­ساختارمند و بررسی اسناد و مدارک استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها، از روش کدگذاری و طبقه­بندی استفاده گردید. یافته­های حاصل از مقایسه افراد موفق و ناموفق در بکارگیری بیوگاز نشان داد که برای موفقیت در بکارگیری فناوری بیوگاز در ایران نیاز به مقدماتی است که در پنج طبقه کلی قرار گرفتند. این پنج طبقه کلی شامل توسعه منابع انسانی، جهت­گیری ذهنی، ویژگی­های فنی و تکنیکی، اقتصادگرایی و تطابق محیطی بوده است. در نهایت، فرآیندی برای بکارگیری موفق فناوری بیوگاز در ایران ترسیم و پیشنهادات کاربردی ارائه گردید. از جمله پیشنهادات ارائه شده ارائه تسهیلات دولتی و کاهش هزینه­های تولید بیوگاز برای دامدارن بود.

مسلم سواری، مهرداد مرادی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر بهبود زیست‏پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان می‏باشد که تعداد کل آن‏ها 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 230 نفر از آن‏ها به روش نمونه‏گیری طبقه‏ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه‏ای محقق ساخت بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و ورایی سازه بررسی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‏ها از نرم‏افزارهای SPSS19 و Lisrel8.54 و برای نشان داده محدوده جغرافیایی مطالعه از Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین عامل‏های حمایتی، حرفه‏ای و مهارتی، برنامه‏ریزی و سیاست‏گذاری، مدیریت مزرعه، تشکیلاتی و اجتماعی با سطح زیست‏پذیری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی‏داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که عامل‏های تاثیرگذار با ضریب تبیین 81 درصد (γ= 0.90, t=19.39).اثر مثبت و معنی‏داری بر زیست‏پذیری خانوارهای مورد بررسی داشته است.

بیژن رضایی، نادر نادری، معین سلیمانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهره‌گیری از طرح آشیانه‌ای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظام‌مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره‌گرفته‌شد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونه‌گیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمع‌آوری داده‌ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق‌ساخته بود. داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیه‌وتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهم‌ترین مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفه‌های شناسایی‌شده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای به‌دست‌آمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفه‌ها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهم‌ترین اولویت‌های راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساخت‌های توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.

کاوه زال نژاد، یوسف علی پور،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی منجر به افزایش تقاضا برای توسعه راه های جدید می­شود. راه ها از عناصر مهم زندگی نوین به شمار می­آیند و زمینه­های رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی را فراهم می­سازند. در عصر حاضر انسان کاملاً از طبیعت جدا شده و در مسیری ناپایدار قرار گرفته که قطعاً به تخریب کامل محیط زیست و از بین رفتن شرایط زیستی بر کره زمین منتهی خواهد شد. به منظور امکان ارتباط سریع، ایمن و ارزان بین مناطق شمالی و مرکزی کشور و تکمیل کریدور حمل و نقلی شمال- جنوب کشور، نیاز به احداث آزادراه تهران- شمال در منطقه شمال کشور احساس گردید. این پروژه در دست احداث علاوه بر اینکه پیامدهای بالقوه­  مثبت، پیامدهای منفی را نیز به همراه داشته است. در این تحقیق، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های میدانی و تحلیل آماری  تأثیر آزاد راه تهران- شمال بر اقتصاد روستاهای پیرامونی، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در محدوده مورد مطالعه، علی رغم مزایای غیر قابل انکار احداث آزادراه تهران- شمال نظیر کاهش میانگین شیب طولی، افزایش سرعت سفر، کاهش مصرف انرژی، این پروژه دارای اثرات و پیامدهای منفی بر روستاهای پیرامونی می باشد. یافته ها نشان داده است که روستای سینوا واقع در مسیر  این با دگرگونی های بنیادین مواجه گردیده است و احداث آزاد راه  نه تنها هیچ گونه جنبش و پویایی اقتصادی به وجود نیاورده است بلکه با تصرف و تخریب بافت اصلی روستا باعث از بین بردن زمین های زراعی، باغات، و مراکز دامپروری گردیده و  در مجموع هیچ گونه دستاورد اقتصادی و گردشگری نداشته است.

محمد طاهرخانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

کاهش منابع آب  در طی سال های اخیر به صورت تهدیدی جدی برای تاک داران مطرح شده است. این مقاله با هدف بررسی نقش کاهش منابع  بر فرایند تولید و عملکرد انگور در استفاده بهینه از آب انجام گرفته است. جامعه، آماری شامل کارشناسان،  متخصصان جهاد کشاورزی و باغداران منطقه، که در حدود 20000نفر گزارش شده است. N=20000i  )). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران n=243 برآورد شد. میزان پایایی پرسش نامه ها به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است. در ادامه بر اساس روش تحلیل عاملی به بررسی متغیرهای مورد اشاره در مقاله و ارتباط آنها در زمینه کاهش منابع آب بر راندمان محصول پرداخته شد. در این پژوهش، پنج عامل « کاهش دبی چاه های سنتی و افزایش دوره، آبرسانی به گیاه به بیش از یک ماه تا 45روز، کاهش کیفیت آب چاه ها به دلیل افت شدید سطح آب های زیر زمینی، افزایش دما و تبخیرآب پس از تشکیل گل دهی به ویژه در تابستان ها، دیدگاه سنتی و نادرست کشاورزان در مورد میزان آب مورد نیاز گیاه و نهایتا بروز تنش خشکی و شوری در مراحل حساسی از رشد گیاه به عنوان عوامل برتر در تحلیل عاملی به دست آمدند. تحلیل عاملی یافته ها نشان داد که پنج مولفه فوق در کل 415/64  درصد، از واریانس کاهش منابع  آب در تولید انگور را تبیین کرده اند. با توجه به وضعیت آبیاری باغات منطقه مورد مطالعه که عمدتا از طریق غرقابی و بدون توجه به نیاز واقعی تاک، انجام می گیرد،  با اصلاح روش مزبور، می توان آب مصرفی را به حدود نصف کاهش داد. تاک داران، معمولا با کاهش تعداد دفعات آبیاری با مشکل کم آبی، مبارزه می کنند.

فردوس امیدپور، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهه‌های اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسک‌پذیری و پیش‌نگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیده‌ای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت می‌گیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیین‌کننده است .در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در  شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی تصادفی به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها نیز پرسش‌نامه‌ای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد.  یافته‌های حاصل از تحلیل آماری داده‌ها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد  علاوه بر این امکانات و ظرفیت‌های موجود هم به‌صورت یکپارچه شکل نگرفته‌اند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصه‌های نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفه‌های اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و ویژگی‌های فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایین‌تری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد. 

سپیده آشفته پور لیلاکوهی، محمدباسط قریشی میناباد، سیدحسن مطیعی لنگرودی، تیمور آمار حاجی شیرکیا،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

یکی از راه­های تنوع‌بخشی‌ اقتصاد روستایی شکل دادن به گردشگری کشاورزی است. در این رابطه مرغوب‌ترین فضاها با ساختارهای مناسب و توانمند محیطی است که در معنای سازگاری، مطلوب با شرایط طبیعی تعریف شده و کاربری مناسب را با توان سرزمین نشان داده است. اینکه کدامیک از روستاها مستعد تحقق گردشگری کشاورزی هستند، نیازمند بررسی عناصر کیفیت بخش محیط است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر اولویت‌بندی روستاها با توجه به اثرگذاری مؤلفه‌های کیفیت‌ محیطی در توسعه گردشگری کشاورزی در شهرستان رودسر بوده است. جامعه آماری شامل مدیران محلی روستاها و کارشناسان متخصص و 16 روستا از 382 دارای سکنه شهرستان رودسر با شیوه هدفمند به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شدند. داده‌های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و توزیع قضاوتی بین 70 نفر مورد تجزیه و تحلیل گردید و با استفاده از مدل کمّی تاپسیس، روستاهای مستعد گردشگری کشاورزی شناسایی واولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که گسترش فعالیت‌های بخش گردشگری و حضور گردشگران در ایام گوناگون سال در نواحی برخوردار از جاذبه‌های طبیعی و انسانی، سبب افزایش فرصت‌های شغلی و افزایش درآمد مردم محلی در شهرستان رودسر شده است. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه روستای قاسم‌آباد، زیاز، لیما، شوک و سجیران، بالاترین اولویت و امتیاز را کسب نمودند که نشان می‌دهد دارای کیفیت محیط مطلوب، شرایط مناسب برای اجرای موفق گردشگری کشاورزی و در نهایت توان‌های لازم برای توسعه گردشگری روستایی را با حفظ ابعاد پایداری محیط برخوردارند.

عبدالعزیز محمدی، عبدالرضا رکن الدین افتخاری، مهدی پورطاهری،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی یکی از مهم ترین صنایع روستایی به شمار می رود و ایجاد  و تقویت این صنایع یکی از سودمند ترین ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است. این تحقیق از نظر روش کمی، از نظر هدف کاربردی، و از نظر ماهیت از  نوع توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات در این تحقیق با استناد به مدارک موجود، مقالات، کتب و آمارها، جمع آوری شدند و در مرحله بعد اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و با کمک روش میدانی جمع آوری گردیدند. تعداد 17 روستا در این تحقیق به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. کلیه بهره برداران کشاورزی در این 17 روستا جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند، کل تعداد بهره برداران 4023 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه گیری انجام شد و عدد 350 بدست آمد، که این تعداد به نسبت تعداد بهره بردار بین روستاهای نمونه تقسیم شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزار های Excel و Spss پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آزمون ها برای پاسخ دادن به فرضیات، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی برای دو گروه وابسته هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق عامل نهادی در بین سه عوامل دیگر اقتصادی، اجتماعی و محیطی نقش تعیین کننده و اهمیت زیادی در مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی دارد. بنابراین از آنجا که مدیریت ظرفیت ها در این شهرستان ضعیف است می توان با تکیه بر عامل نهادی و ایجاد یک حکمروایی مناسب و توسعه روش های مشارکتی و توسعه سازمان های مردمی به بهبود مدیریت ظرفیت ها در شهرستان کمک کرد. و این امر با در پیش گرفتن نظریات حکمروایی: توانمند سازی، ظرفیت سازی، توسعه مشارکتی، و توسعه نهادی امکان پذیر می گردد.

حامد شهرکی مقدم، مریم کریمیان بستانی، محمودرضا انوری،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

توسعه­ی اقتصادی هر منطقه بر اساس ظرفیت­های مختلفی صورت می­پذیرد، که یکی از مهمترین آنها زیرساخت­های ارتباطی و حمل و نقل جاده­ای می­باشد. در این میان در استان سیستان و بلوچستان بیش از 90 درصد جابجایی کالاها از طریق ناوگان حمل و نقل جاده‌ای انجام می‌شود. همچنین با توجه به موقعیت استراتژیک استان و بهره بردن از ظرفیت‌های اقیانوسی و ریلی، کشورهای همسایه به دنبال بهره بردن از این ظرفیت‌ها هستند. یکی از مهمترین محورهای ارتباطی در منطقه محور ترانزیتی میلک (سیستان) به چابهار است. موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب مرز بین­‌المللی میلک به لحاظ همجواری با کشور افغانستان، قابلیت­های اقتصادی بسیاری در بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا، آسیای مرکزی و شرقی ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ترانزیت جاده­ای و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی منطقه سیستان با تأکید بر اقتصاد روستایی بوده است. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع­آوری داده­ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می­باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار­های­ (SPSS) و (Expert Choice) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین شاخص­های توسعه اقتصاد روستایی، متاثر از تزانزیت جاده­ای مولفه ایجاد اشتغال با مقدار وزن به دست آمده (112/0)، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون T تک نمونه­ای، گویای تاثیر زیاد ترانزیت جاده­ای بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستان­های منطقه سیستان می­باشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که ارتباط معنادار و مثبت بین ترانزیت جاده­ای و توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از بین شهرستان­های مورد مطالعه، شهرستان­های زابل با امتیاز (78/4)، نیمروز با امتیاز (11/3)، بالاترین و پایین­ترین امتیاز را به لحاظ توسعه اقتصاد روستایی با تأکید بر ترانزیت جاده­ای به خود اختصاص داده­اند.


صفحه 11 از 20     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb