جستجو در مقالات منتشر شده


387 نتیجه برای روستایی

عفت خشنود، مسعود مهدوی حاجیلویی، اسماعیل قادری،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده

امروزه سکونتگاه ­های روستایی به عنوان جزئی از نظام ­های جغرافیایی، تحت تأثیر عوامل گوناگون طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در حال تحول هستند. این تحولات به ­خصوص در بعد اقتصادی با شاخص ­هایی همچون اشتغال، بیکاری، کمی درآمد، توانسته سبب بروز مشکلاتی در روستاها شود. از سویی، با رشد شهرنشینی و ماشینی شدن زندگی، تمایل مردم برای گذران اوقات فراغت در روستاها افزایش یافته است که در این میان، گردشگری روستایی به عنوان راهبردی اقتصادی که با ایجاد اشتغال،­ افزایش­ درآمد و­ جلوگیری از مهاجرت روستائیان منجر به رشد و توسعه روستایی می­ شود، دارای اهمیت است. در خصوص گردشگری خانه­ های دوم به عنوان بخشی از صنعت گردشگری روستایی، این سوال مطرح می ­شود که "آیا گردشگری خانه­ های دوم در اقتصاد روستایی تأثیرگذار است؟"پژوهش حاضر در راستای پاسخ به سوال مذکور در دهستان ابرشیوه از شهرستان دماوند انجام شده ­است، که از نظرهدف کاربردی، از نظر روش توصیفیتحلیلی است. اطلاعات از طریق مطالعه میدانی با استفاده از پرسشنامه­ از روستاهای برگزیده که دارای خانه­ های دوم بوده،جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه از طریق محتوایی به تأیید اساتید و نخبگان مطالعات گردشگری رسید و برای پایایی از ضریب­ آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش ­نشان داد که گردشگری خانه­ های دوم به عنوان عامل مؤثر و محرک برای اشتغالزایی، افزایش ­درآمد، افزایش رفاه عمومی روستائیان و در راستای اصول توسعه گردشگری روستایی بوده  است. همچنین، گسترش روز افزون خانه ­های دوم در نواحی روستایی بدون هیچ­گونه نظارت و برنامه­ ریزی، می ­تواند موجب بروز مشکلات اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی ­در روستاها شود که با توجه به موضوع بوم ­گردی، می ­توان با برنامه ­ریزی مناسب برای ساخت دهکده­ های توریستی و مبنا قرار دادن فضای روستاهای فعلی و مشارکت خود روستائیان اقدام به توانمندکردن روستائیان نمود.

فرشاد مؤمنی، سارا دشتبانی، علی‌اصغر بانوئی،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده

جایگاه بخش کشاورزی به‌عنوان موتور محرک رشد و توسعه اقتصادی در ساختار شهری و روستایی ‌از جمله موضوعاتی است که همواره مورد بحث و اظهارنظر کارشناسان بوده است. شواهد موجود نشان می‌دهد در‌حال‌حاضر، سه دیدگاه مختلف درباره‌ی کارکردهای بخش کشاورزی در اقتصاد ایران وجود دارد. تفکر نخست با رویکرد صرف اقتصادی بر مبنای نظریه "‌تغییرات ساختاری‌" و بر اساس یافته‌های نظام‌ حسابداری ‌بخشی معتقد است بخش کشاورزی تنها می‌تواند به‌عنوان بخش تأمین‌کننده امنیت غذایی موردتوجه باشد. درحالی‌که طرفداران دیدگاه دوم بر این عقیده‌اند که بخش کشاورزی در به حرکت درآوردن چرخ‌های اقتصادی کشور‌ نقش اساسی را ایفا می‌نماید. نظر به ساحت چندبعدی فعالیت‌های بشری، ارتباط تنگاتنگ و تأثیرپذیری هریک از جنبه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این فعالیت‌ها از یکدیگر و با در نظر گرفتن تجارب موجود در این زمینه که نشان می‌دهد طی نزدیک به ربع قرن گذشته جهت‌گیری‌های تک ساحتی بالاترین سهم را در تحمیل انواع نابسامانی‌های اقتصادی و اجتماعی و ایجاد فاجعه‌های زیست‌محیطی به کشور داشته است، دیدگاه سوم با تأکید بر ضرورت بررسی ابعاد گوناگون آثار و تبعات گسترش فعالیت‌های کشاورزی در مناطق شهری و روستایی، بر جایگاه بخش کشاورزی از منظر نقش برقرارکننده‌ تعادل اقتصادی-اجتماعی تأکید دارد. با توجه به پشتوانه علمی نسبی هریک از دیدگاه‌های موجود و نظر به اینکه استدلال‌های مختلف ارائه شده در این باره دارای نوعی ابهام و گیج‌کنندگی است، رفع ابهام در این زمینه، مستلزم بررسی میزان انطباق دیدگاه‌های موجود با ساختار اقتصادی اجتماعی کشور است. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت بخش کشاورزی با استفاده از الگوی ماتریس حسابداری اجتماعی به‌عنوان جامع‌ترین نظام‌ حسابداری میانه می‌پردازد. یافته‌های این پژوهش نشان از مطابقت بیشتر دیدگاه سوم با ساختار اقتصادی اجتماعی ایران دارد.         

عامر نیک پور، یعقوب اسفرم، الهه شاکری منصور،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده

در دنیای امروز مسکن بسیاری از جنبه‌های زندگی انسانی را تحت‌الشعاع قرار داده است و از مهم­ترین عواملی است که می­ تواند بر عدالت اثر مستقیم داشته باشد. تغییر سبک زندگی، پیشرفت فناوری و تکنولوژی باعث شده تا مسکن مناسب به عنوان یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان شناخته شود. تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده که به دنبال راهبردهای بهبود شاخص های کمی و کیفی مسکن در دهستان بهمئی سرحدی غربی با استفاده از ماتریس برنامه ­ریزی راهبردهای کمی بوده است. بدین منظور ابتدا وضعیت برخورداری روستاهای دهستان با تکنیک تاپسیس و آنتروپی شانون تحلیل شده است. برای گردآوری داده ­ها به روش کتابخانه ­ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان در امر برنامه­ ریزی روستایی و تهیه پرسشنامه در قالب دلفی صورت گرفته سپس نظرات گروه دلفی در ماتریس عوامل درونی و بیرونی و همچنین ماتریس برنامه­ ریزی راهبردهای کمی به­ کار گرفته شده است. نتایج نشان می­ دهد که به لحاظ برخورداری از شاخص­های کمی و کیفی مسکن روستای درغک دارای بهترین و روستای سرهنگ دارای بدترین وضعیت بوده است. نتایج حاصل از برنامه راهبردهای کمی نشان داد ایجاد و گسترش اشتغال در بخش کشاورزی و خدمات، زنده ­سازی فضاهای همگن و پویای روستایی و تقویت معیارهای ساخت مسکن روستایی اعم از فناوری، شیوه ساخت، ابعاد مقیاس و تناسب با ویژگی­ های طبیعی روستا و کالبد آن، در اختیار گذاشتن مصالح با قیمت مناسب به روستاییان از طریق تشکیل تعاونی ­ها  و یا اتحادیه­ های پخش و فروش مواد و مصالح و توجه به مسکن روستایی می تواند به عنوان اولویت دارترین راهبردها موجب بهبود شاخص­ های کمی و کیفی مسکن روستایی در این دهستان شود.

مصطفی طالشی، محمدعلی رحیمی پور شیخانی نژاد،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده

از مهم­ترین مباحث در پایداری نظام سکونتگاه­ های روستایی، پایش و تحلیل نظام کاربری اراضی است. در دهه­ های اخیر به دلیل تحولات اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه­ های روستایی شرق گیلان شاهد تخریب و تبدیل اراضی کشاورزی به سایر کاربری­ های زمین از جمله پوشش سکونتگاهی توسعه کالبدی فضاهای شهری و روستایی بوده­ ایم. این پژوهش الگوی تخصیص پایدار کاربری زمین را با بهره­ گیری از الگوی پایش تغییرات پوشش زمین تحلیل می­ نماید. قلمرو مکانی آن شامل شهرستان­های سیاهکل، ‌لنگرود،‌ لاهیجان و آستانه اشرفیه، واقع در شرق استان گیلان است. از جمله دلایل انتخاب محدوده مورد مطالعه وجود تنوع توپوگرافیک (پهنه ­های ساحلی، دشتی، ییلاقی، پایکوهی و کوهستانی)، توزیع گونه ­های متفاوت سکونتگاه­ های روستایی و بیشترین تحولات کاربری زمین در قالب یک محیط جغرافیایی برای طرح­ ریزی مسئله پژوهش است. پایش زمانی تغییرات پوششی در سال­های 1989م. (1368ش)، 2000 م. (1379ش) و 2015 م، (1394ش) و در افق سال 2030 میلادی انجام شده است. نتایج حکایت از این دارد که در پهنه مورد مطالعه، سهم پوشش ­های سازگار با طبیعت کاهش یافته و سهم پوشش سکونتگاهی افزایش یافته است. از سوی دیگر به کمک تکنیک ­های آینده­ نگاری و شناسایی عوامل محرکه کلیدی اثرگذار در تغییرات پوششی، سه سناریو برای تغییرات آینده مورد پیش بینی قرار گرفته است. به منظور اتخاذ رویکردی پایدار در همزیستی با طبیعت وتعادل بخشی سناریوهای متفاوت با به­ کارگیری از مدل تخصیص زمین (MOLA)، الگوی پیش بینی سال 2030 با وسیع­ترین پوشش سکونتگاهی (فضاهای کالبدی روستایی و شهری) در میان الگوها امتیاز به دست آورد. گسترده­ترین پوشش سکونتگاهی در الگوی سناریوها، به ترتیب برای سناریوی سوم، دوم و اول حاصل شد. بدین ترتیب الگوی تخصیص زمین نشان می دهدکه تکنیک مورد استفاده، از توانایی حل و فصل تعارضات موجود میان سناریوهای متضاد و تعدیل الگوی پیش بینی برخوردار است. 

نصرالله مولائی هشجین، تیمور آمار حاجی شیر کیا، عباس باقری،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده

 با ایجاد نهاد دهیاری در سال 1377 به عنوان بازوی اجرایی شوراهای اسلامی در روستاها، شرح وظایفی با چهار محور به منظور تعیین نقش دهیاران در عرصه­ های روستایی پرداخته شد. یکی از زمینه­ های نقش­ آفرینی­ ای که برای دهیاران در نظرگرفته شده، بسترسازی برای بهبود فضای کسب­ وکار و در نهایت، پیشرفت در اقتصاد نواحی روستایی بوده است. با توجه به اینکه از اساسی­ترین مشکلات نقاط روستایی، ضعف فضای اقتصادی آن است و از طرف دیگر، در وظایف نهادهای محلی و مدیریت این سکونتگاه­ ها همچون دهیاری­ها، تلاش برای پویاسازی اقتصاد روستا تعریف شده، در این تحقیق تلاش گردیده تا به ارزیابی عملکرد نهادهای مدیریت محلی در زمینه اقتصادی پرداخته شود. جامعه آماری این تحقیق 72 نفر از دهیاران و رؤسای شوراهای اسلامی و 370 نفراز سرپرستان خانوار روستایی روستاهای نمونه شهرستان بهشهر بوده است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه­ ای و میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و سؤالات تحقیق از طریق نرم افزار SPSS و نقشه­ ها با استفاده از GIS مورد تحلیل قرار گرفته است، بنا به یافته­ ها، عناصر مدیریت محلی توانسته­ اند برای رشد در زمینه­ هایی مانند بهبود زندگی روستائیان، گسترش توسعه صنایع و حضور گردشگران در فضاهای روستایی، بسترسازی نمایند. در این میان، مدیریت محلی روستایی در ناحیه بهشهر، توفیقات چندانی در کاهش فقر در نواحی روستایی نداشته است.

سیروس قنبری، حسن محمدی، حسین میرکی اناری،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده

امروزه یکی از مهم­ترین روش‌های توسعه اشتغال و افزایش درآمد در مناطق روستایی، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی است. با توجه به اینکه حدود یک چهارم از تولیدات کشاورزی در نتیجه‌ی نبود صنعت و امکانات تبدیل و نگهداری ضایع می ­شود، صنایع فرآوری کشاورزی می‌تواند در راستای جلوگیری از ضایعات محصولات کشاورزی، ایجاد ارزش افزوده در بخش کشاورزی، افزایش سطح درآمد روستائیان، بالا بردن بهره­وری بخش کشاورزی و افزایش سهم اشتغال صنعتی در مناطق روستایی و نیز به عنوان جزئی از فرآیند توسعه روستایی ایفای نقش کنند. هدف از این پژوهش مکان­یابی استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در دهستان خانمیرزا از توابع شهرستان لردگان بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که جهت رتبه بندی 8 روستای پرجمعیت و بالای 200 خانوار، از مدل تصمیم‌گیری چندمعیاره‌ی ویکور و شیوه‌های تحلیلی استفاده شده است. بر پایه‌ی یافته‌های پژوهش، شاخص‌های هفتگانه‌ی (جمعیت، سطح زیرکشت، متوسط تولیدات، راه ارتباطی، منابع آب، خدمات زیربنایی و توپوگرافی) صنایع تبدیلی و تکمیلی در چارچوب مدل ویکور نشان می‌دهد که روستاهای ده صحرا، شاهقریه و برجویی به واسطه‌ی قرارگیری در مسیر راه ارتباطی و همچنین تمرکز امکانات و تأسیسات زیربنایی بهترین رتبه را دارا بوده است. در مقابل روستاهای ده چنار، بردبر و کلامویی به‌ دلیل جمعیت فعال کم، بعد مسافت و دسترسی دشوار، پایین‌ترین مقدار مطلوبیت را برای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی را در بین روستاهای نمونه به خود اختصاص داده است.

محسن آقایاری هیر، حسین کریم زاده، ناهید رحیم زاده،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده

قابلیت تحرک به معنی جابجایی مردم و کالاها از نقطه ­ای به نقطه دیگر در نظر گرفته می ­شود که به زیرساخت­ های حمل­ و نقل وابسته بوده و از اهمیت زیادی در توسعه پایدار نواحی روستایی برخوردار است. بهبود قابلیت تحرک می­تواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم گوناگونی در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی داشته باشد. با توجه به اینکه قابلیت تحرک مناسب از جمله معضلات پویایی، به­ویژه پویایی اقتصادی نقاط روستایی کشور بوده، تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت تحرک در نقاط روستایی بخش مرکزی شهرستان تبریز، عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور روش تحقیق توصیفی تحلیلی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق به عملیاتی نمودن مفاهیم و متغیرهای مطرح در سؤالات پرداخته شده و روایی آن به روش نظرسنجی از نخبگان مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از تأیید جهت تعیین روابط علت و معلولی میان شاخص­ ها و در مرحله بعد جهت وزن­دهی به نظرسنجی مجدد (15 نفر از متخصصان رشته جغرافیا و برنامه ­ریزی روستایی و برنامه ­ریزی حمل ­و نقل) اقدام گردید. سپس برای ارزیابی قابلیت تحرک، تکنیک فرآیند شبکه ­ای  با بهره­ گیری از نرم­افزار Super Decisions و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت تحرک نقاط روستایی مورد مطالعه از مدل­سازی معادلات ساختاری در نرم­افزار AMOS.24 استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز شامل 52 روستا تشکیل می­ دهد که داده ­های لازم به صورت تمام­ شماری از دهیاران آنها جمع ­آوری گردید. نتایج نشان داد که در بین شاخص­های قابلیت تحرک، شاخص­ های تعداد مسافران در فصول مختلف و جابجایی تولیدات باغی، بیشترین روابط علت و معلولی را با سایر شاخص­ های مطرح داشته است. به­ علاوه روستای کردکندی کمترین میزان قابلیت تحرک و مایان سفلی بیشترین قابلیت تحرک را دارد که این مسئله بیانگر اثر عوامل دیگری غیر از جمعیت صرف نواحی در میزان قابلیت تحرک آنها است. به­علاوه بر اساس نتایج مدل­سازی معادلات ساختاری، عامل فاصله بیشتر از سایر عوامل در قابلیت تحرک سکونتگاه ­های روستایی مؤثر بوده است.

حوریه مرادی، فرهاد جوان،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف این مقاله واکاوی عوامل مؤثر بر شکل­ گیری بنگاه ­های اقتصادی کارآفرینانه در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده که با روش کیفی انجام شده است. روش انتخاب نمونه ­ها به صورت نمونه ­گیری هدفمند بوده و جمع ­آوری داده­ها با بهره­گیری از مصاحبه­­های­ عمیق و نیمه ­ساختار یافته تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. در مجموع از مصاحبه با 15 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه، اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل داده­ های به دست آمده از روش کدگذاری سه مرحله ­ای باز، محوری و انتخابی استفاده گردید و در نهایت مدل پارادایم یک درک معنایی عوامل مؤثر بر شکل ­گیری بنگاه ­های اقتصادی در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه ترسیم گردید. نتایج نشان داد رشد فعالیت­ های اقتصادی و تشکیل بنگاه­ های تجاری نوآورانه در شبکه اقتصاد فضایی نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه بیشتر در بستر فعالیت­ های کشاورزی بوده و در گذر زمان از فعالیت­ های صنعتی نواحی روستایی کاسته شده است. همچنین، سنجش متغیرهای مؤثر نیز گویای این است که به ترتیب متغیرهای عوامل سرمایه انسانی و اقتصادی در شکل­ گیری بنگاه ­های اقتصادی کارآفرینانه نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه دارای بیشترین اهمیت بوده است.

سمیره صی محمدی ، امیرحسین علی بیگی، فاطمه قربانی پیرعلیدهی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی رفتار کشاورزان در تمایل به اجرای کنترل بیولوژیک از طریق مقایسه­ ی ویژگی­ های افراد متمایل و غیر متمایل به این فناوری بوده است. این مطالعه از نوع تحقیقات کمی بوده که با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گردیده و مقدار آلفای کرونباخ آن به صورت میانگین 87/0 به دست آمده است. جامعه آماری تحقیق را دو گروه ساکنان روستایی از باغداران شهرستان دالاهو تشکیل داده ­اند. با روش نمونه ­گیری تصادفی از هر گروه 97 نفر انتخاب شده است. نتایج رگرسیون لوجستیک نشان داد که نگرش نسبت به کنترل بیولوژیک و تماس با منابع اطلاعاتی با تمایل به کنترل بیولوژیک رابطه مثبت و معنی­داری دارد. مدل برآورده شده نشان داد که نگرش نسبت به کنترل بیولوژیک، استفاده از نیروی کار خانوادگی، دسترسی به منابع اطلاعاتی، درآمد باغی، میزان آگاهی در رابطه با فناوری کنترل بیولوژیک، ریسک ­پذیری و تحصیلات در مجموع 4/96 درصد از تمایل و عدم تمایل باغداران نسبت به کنترل بیولوژیک را درست پیش بینی نموده است.

وحید ریاحی، ملیحه سلطان آبادی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

پرداخت یارانه از سیاست ­های اقتصادی برای برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی در جامعه و همچنین حمایت از تولیدکنندگان و مصرف ­کنندگان در بسیاری از کشورها است. از آنجایی که طرح هدفمند کردن یارانه­ ها در رأس برنامه­ های تحول اقتصادی دولت در سال­های اخیر قرار گرفته، این طرح جامعه روستایی را نیز متأثر ساخته است. هدف تحقیق حاضر تحلیل تأثیر اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ­ها بر اقتصاد روستاییان شهرستان خوشاب در استان خراسان رضوی است. این تحقیق در ۵ روستای بلقان آباد، علیک، خوشاب، نورآباد و سیدآباد با مجموع جمعیت ۱۴۱۴ خانوار در دهستان سلطان ­آباد به انجام رسیده که با فرمول کوکران (تعدیل شده) حجم نمونه ۱۲۰ خانوار تعیین شده است. نوع تحقیق توصیفی و تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای - اسنادی و میدانی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده­ ها از آزمون همبستگی و رگرسیون در نرم­افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد پرداخت یارانه مستقیم در نواحی روستایی شهرستان خوشاب دارای اثرات مثبت مانند تقویت درآمد خانوار روستایی، رضایت و ماندگاری در نواحی روستایی و اثرات منفی مانند افزایش تورم و افزایش قیمت کالاها و خدمات شده است. همچنین اینکه، نحوه مصرف یارانه­ ها از سوی روستائیانی که غالباً در زمینه امور روزمره است، قابلیت ­های برقراری اهداف سیاست اقتصادی توزیع یارانه ­ها را با چالش ­های جدی روبرو ساخته است. از این رو، تحقیق حاضر بر برنامه ­ریزی در زمینه اثرات تحول اقتصادی یارانه­ ها در نواحی روستایی تأکید نموده است.

بتول میرزائیان ، بیژن رحمانی، محمدتقی رضویان، عبدالرضا فرجی راد،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

از شاخص­ های مهم توسعه در بحث کیفیت زندگی، شاخص رفاه اقتصادی است که دارای اهداف کلانی از جمله ایجاد درآمد و اشتغال در نواحی روستایی در جهت رفاه و کاهش فقر روستائیان است. این پژوهش به تعیین اثربخشی مؤلفه­ های اقتصادی در رفاه خانوارهای روستایی پرداخته است. روش تحقیق پیمایشی و ابزارگردآوری داده ­ها پرسشنامه است. جامعه ­آماری تحقیق حاضر، کل سرپرستان­ خانوارهای روستایی بخش مرکزی اسلام ­آبادغرب است که شامل 4265 خانوار بوده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده ­شده­ است که حجم نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 352 خانوار محاسبه گردید و با استفاده از مدل تاپسیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی­ های صورت گرفته در این مقاله نشان می­ دهد مؤلفه ­های اقتصادی در روستای قلعه شیان با میزان 9997/0 رتبه یک و در روستای چنگرجلیلوند با میزان 8334/0 رتبه آخر را دارد و این نشان از وجود نابرابری­ها در بخش شاخص­ های اقتصادی مورد مطالعه در بین نواحی روستایی است.

محمدحسین کریم، علی سردارشهرکی، سیدمهدی حسینی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

فعالیت کشاورزی در شهرستان هیرمند شغل اصلی اکثریت روستاییان این شهرستان است. در سال­ های اخیر به­دلیل خشکسالی­ های پی ­در­پی و وابستگی شدید این منطقه به رودخانه فرامرزی هیرمند، مشکلات عدیده­ ای مانند مهاجرت و خالی شدن از سکنه بسیاری از روستاها و آبادی­ های این شهرستان گردیده است. از این­رو در مطالعه حاضر تلاش شده تا به شناسایی و اولویت­بندی موانع توسعه کشاورزی در شهرستان هیرمند پرداخته شود. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از 350 کشاورز و بهره ­بردار در شهرستان هیرمند و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی (FA) انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده 5 عامل محیطی، اقتصادی-مدیریتی، زیرساختی، آموزشی و فرهنگی تحت 27 متغیر شناسایی و اولویت­بندی گردید. نتایج به دست آمده نشان می­ دهد که عامل محیطی با مقدار ویژه 564/5 و متغیر کمبود منابع آبی با بار عاملی 986/0 مهم­ترین متغیر بوده است. عامل اقتصادی-مدیریتی با مقدار ویژه 125/4 از عوامل مهم دیگر شناسایی گردید که در این متغیر، هزینه‌های زیاد سیستم‌های آبیاری تحت فشار با بار عاملی 859/0 نیز از اهمیت بالایی قرار داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می­ گردد که از طریق بسط روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به رعایت حق­آبه ایران اقدام گردد.

سیدامیرمحمد علوی زاده ، علی ایزدی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف شناخت و بررسی اثرات خشکسالی بر ساختار اقتصادی خانوارهای روستایی دهستان کویر انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است؛ و برای بررسی پارامترهای مورد بررسی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده است. داده ­ها براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه­ گیری کوکران، از سطح 319 خانوار نمونه روستایی جمع­آوری شده است. جمع­ آوری داده­ ها براساس شاخص ­های انتخابی و با استفاده از پرسشنامه‌ خانوار انجام شده است. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز، برابر با 77/0 به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ­ها از مدل AHP و نرم­افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین ابعاد مورد مطالعه، منابع آب  بالاترین رتبه اثرپذیری از خشکسالی را داشته است. در بین روستاهای مورد مطالعه در دهستان کویر، روستای سعدالدین نسبت به سایر روستاها از سطح خشکسالی کمتری برخوردار بوده است. همچنین خشکسالی در زمینه این مؤلفه­ های مورد استفاده (منابع آب، تولید، درآمد، سرمایه­ گذاری و کیفیت زندگی) می­تواند پیامدهای منفی زیادی را در پی داشته باشد و موجب شده تا خانوارهای روستایی به میزان زیادی از خشکسالی مذکور آسیب ببینند. این پدیده را که نمی ­توان به طور کامل آن را کنترل نمود ولی می ­توان با تمهیداتی از شدت پیامدهای منفی آن کاست.

سیدحسن مطیعی لنگرودی ، محمدرضا رضوانی، ندا دهقانی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

با توجه به اقتصاد متکی بر کشاورزی اغلب مناطق روستایی، بازاریابی محصولات کشاورزی از اهمیت بالایی در اقتصاد روستاییان برخوردار است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال بوده که بازاریابی در منطقه مورد مطالعه چه تأثیری بر ویژگی کارآفرینانه روستاییان داشته است؟ این تحقیق از نوع کاربردی است که از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. شهرستان مورد مطالعه مشتمل بر چهار دهستان است که برای گردآوری داده ­های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ­ای، میدانی و تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. تعداد282 بهره‌بردار به عنوان نمونه انتخاب شد. پرسشنامه به صورت نمونه­ گیری طبقه­ بندی شده در روستاهای نمونه توزیع گردید. روایی گویه­ ها با روش پیش آزمون و تکمیل 10 درصد از پرسشنامه ­ها بررسی شده و پایایی متغیرها با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 85/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ­ها از نرم‌افزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مشخص شد که بین بازاریابی و ویژگی کارآفرینانه روستاییان در سطح 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون مشخص نمود از بین مؤلفه­های مورد بررسی در رابطه با نقش بازاریابی در کارآفرینانه روستاییان از دیدگاه پاسخگویان، مؤلفه "بسته­ بندی" دارای بیشترین تأثیر و بعد از آن مؤلفه­ های "ترویج"، "کانال توزیع"و "فرآیند زیرساخت" تأثیر زیادی بر کارآفرینانه روستاییان داشته است. نتایج برازش رگرسیونی نشان می­ دهد که بازاریابی می­ تواند به میزان  94/0 در کارآفرینانه روستاییان روستاهای مورد مطالعه مؤثر باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بازاریابی محصول گردو در محدوده مورد مطالعه منجر به بهبود ویژگی­ های کارآفرینانه روستاییان گردیده است.

عبدالرضا رحمانی فضلی، هدایت اله درویشی، محمد حسین آبادی، مریم بیرانوندزاده،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت توسعه در سکونتگاه‌های روستایی استان‌های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با توجه به شاخص‌های ترکیبی (در3شاخص اصلی مجموعاً با 20 زیر شاخص) تدوین شده است. روش به کار گرفته‌شده توصیفی- تحلیلی است که از روش‌های تحلیل چندمعیاره(تکنیک تاپسیس) جهت سطح‌بندی سطوح توسعه روستایی در استان‌های مورد مطالعه استفاده شده است، نتایج نشان داد در استان خراسان رضوی، شهرستان‌های جغتای، گناباد و تخت جلگه (فیروزه) دارای رتبه‌های برتر از لحاظ برخورداری و شهرستان‌های بجستان و باخرز در پایین‌ترین سطح برخورداری قرار دارد، مطالعه شهرستان‌های استان به تفکیک شاخص‌ها بیانگر وجود تفاوت بین سطوح توسعه روستایی سکونتگاه‌های روستایی مورد مطالعه است. در میان شهرستان­های استان خراسان شمالی شهرستان فاروج دارای رتبه اول، شهرستان بجنورد در رتبه دوم و شهرستان‌های شیروان و جاجرم به ترتیب در سطوح پایین­تر از لحاظ شاخص­های توسعه روستایی اعم از امکانات و خدمات، نهادی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. مقایسه تفاوت در سطوح توسعه در  شاخص‌های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می‌دهد تفاوت رتبه‌ها در هر یک از  شاخص‌های مورد استفاده در شهرستان‌ها در مقایسه با خراسان رضوی کمتر است. بررسی سطوح توسعه در استان خراسان جنوبی، نشان می‌دهد در شاخص‌های کالبدی و در مجموع شاخص‌ها، شهرستان فردوس، در شاخص‌های اجتماعی، شهرستان سرایان و در شاخص‌های اقتصادی شهرستان سربیشه رتبه اول را به خود اختصاص داده است. همچنین بنا به نتایج همبستگی، بین رتبه کلی توسعه شهرستان‌ها در استان‌ها با جایگاه شاخص‌های کالبدی ارتباط معنی‌دار وجود دارد.

کیومرث حبیبی ، هوشمند علیزاده، کیومرث ایراندوست، مهدی سعیدی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

سکونتگاه­های روستایی تأثیرات متنوعی در اقتصاد ناحیه، منطقه و کشور دارد. وجود زیرساخت­ های خدماتی مانند شبکه توزیع آب و فاضلاب در سطح روستا و شهرستان، یکی از عامل ­هایی است که پایداری اقتصادی و تداوم سکونت در روستا را تضمین می­ نماید. در اکثر نقاط روستایی کشور زیرساخت مطلوب مربوط به شبکه توزیع آب، برنامه ­ریزی نشده است که این مسئله دلایل متعددی دارد. عدم وجود پایگاه اطلاعات جغرافیایی یکی از این دلایل است. مقاله پیش­رو از نوع کاربردی است و با روش آمیخته (کمی-کیفی) و مطالعه موردی، به منظور ارائه مراحل ایجاد پایگاه داده لازم برای شبکه توزیع آب و فاضلاب در روستاهای شهرستان کامیاران انجام شده است. برنامه ­ریزی مناسب شبکه توزیع آب تأثیرات مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی دارد. ایجاد شبکه مذکور برای روستاهای شهرستان کامیاران نیازمند آماده­سازی و تحلیل پایگاه اطلاعات جغرافیایی است. در این مقاله فرآیند ایجاد پایگاه داده و تحلیل آن در چهار مرحله اصلی صورت گرفته که عبارت‌اند از:  اول، شناخت وضع موجود و لایه ­های اطلاعاتی در دسترس؛ دوم، سازماندهی لایه­ های اطلاعاتی موجود و تهیه لایه ­های مورد نیاز؛ سوم، بهنگام­سازی و ترسیم شبکه و چهارم، پردازش و تحلیل­ های مکانی و خروجی گرفتن از پایگاه. در هر مرحله با توجه به لایه­ های اطلاعاتی موجود اقدامات لازم جهت ایجا د پایگاه داده در دستور کار قرار گرفته است. در فرآیند انواع برنامه ­ریزی ­های کوچک و بزرگ مقیاس روستایی، تحلیل­ های مکانی و توصیفی مختلف مانند بیان و کنترل وضع موجود، تبیین الگوی پراکنش و توزیع فضایی پدیده ­ها، تحلیل لکه­ های داغ و سرد پارامترهای پایگاه داده، میانگین مرکزی وزنی عوارض لازم است، انجام شود تا مدیریت روستایی شهرستان به صورت مطلوب تحقق پیدا کند.

هنگامه هندی زاده، علیرضا کرباسی، سیدحسن محمدزاده،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

بررسی عوامل تأثیرگذار بر فقر در مناطق روستایی، از مهم­ترین کانون­ های فقر، مورد توجه سیاست­گذاران و برنامه­ ریزان توسعه در ایران است. فقر چرخه خاصی دارد و عامل مهمی در تخریب محیط­زیست، به ­شمار می­ رود. با توجه به این­که اساس کشاورزی در مناطق روستایی استوار است، توجه به وضعیت فقر در این مناطق با توجه به نگرانی­ های زیست محیطی در دهه ­های اخیر ضرروی به نظر می ­رسد. این مطالعه بر آن است تا به بررسی عوامل اثرگذار بر فقر روستایی و ارتباط آن با تخریب محیط­زیست در شهرستان قائنات بپردازد. به­این منظور تعداد 100 پرسشنامه به روش نمونه­ گیری تصادفی ­ساده در منطقه مورد مطالعه تکمیل گردید. به­ منظور تعیین فقر روستایی در منطقه از شاخص فقر «سن» استفاده شد. نتایج نشان داد علاوه بر عواملی مانند تعداد افراد خانواده، تحصیلات، تخریب محیط­زیست، وضعیت مسکن، درآمد و داشتن شغل دوم، بررسی اینکه وضعیت فقر در مناطق مجاور و همسایه به چه صورت است هم بر فقر روستایی کشاورزان مورد مطالعه اثرگذار است. با توجه به  معنی داری آماره­های فضایی استفاده از رگرسیون­ های کلاسیک دارای خطا است. عدد ضریب متغیر همسایگی در این مطالعه 9/2 به دست ­آمده است و از لحاظ آماری معنی ­دار است. این مسئله نشان می­ دهد که با افزایش یک واحد فقر در مناطق مجاور، به اندازه 9/2 واحد فقر افزایش پیدا می­ کند. با توجه به معنی ­داری کامل شاخص تخریب محیط­زیست، با افزایش یک واحد در شاخص تخریب محیط زیست، میزان فقر در مناطق روستایی به اندازه 9/2 تشدید می­ شود. این شاخص شامل مؤلفه­ هایی همچون افت منابع آب ­زیر زمینی، کشت محصولات آب­ بر، استفاده از کود شیمیایی و چرای دام است.

سجاد امیدی، حامد چهارسوقی امین،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کسب و کارهای کوچک خانگی در کاهش فقر خانوارهای روستایی شهرستان مهران انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع ­آوری داده­ ها از نوع علی- ارتباطی و از طریق پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری آن تمامی خانوارهای روستایی شهرستان مهران به تعداد  816 خانوار بود که در زمینه کسب و کارهای خانگی فعالیت داشتند. برای تهیه نمونه ­ی 260 نفری از این جامعه آماری از روش نمونه­ گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزار گردآوری داده ­ها در این تحقیق پرسشنامه بود. برای تأمین روایی ابزار تحقیق، از پانل متخصصان استفاده شد. به منظور تعیین پایایی، با انجام آزمون مقدماتی از نمونه­ای 30  نفری از مجریان کسب و کارهایی خانگی شهرستان دهلران (جامعه مشابه)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 75/0 تا 90/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش­ های آمار توصیفی و استنباطی و نرم­افزار SPSS18 صورت گرفت. یافته­ ها نشان داد که بین کارکردهای آزادی و استقلال عمل بیشتر کسب و کارهای خانگی، پایین ­بودن هزینه راه­اندازی کسب و کارهای خانگی، تناسب با ویژگی­ های جسمی افراد معلول و کم­ توان، موفقیت بیشتر جسمی افراد معلول و کم ­توان در انجام کسب و کار خانگی، تناسب با اقشار مختلف کسب و کارهای خانگی، عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی و کاهش فقر خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی ­داری وجود دارد. همچنین، کارکردهای تناسب با اقشار مختلف، پایین ­بودن هزینه راه ­اندازی کسب و کارهای خانگی و عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی، 65 درصد از تغییرات متغیر وابسته کاهش فقر خانوارهای روستایی را تبیین نمود.

علی اکبر عنابستانی، طاهره صادقلو، کبریا مرادی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

مشارکت زنان در فعالیت­ های مختلف در راستای توسعه روستایی نقش مؤثری دارد، این نیاز احساس می ­شود که زنان روستایی باید در زمینه ­های مختلف توانمند شوند تا از این طریق بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند. از راهکارهای مناسب در جهت بکارگیری مشارکت زنان، ایجاد تشکل ­ها و تعاونی­ های مخصوص زنان است؛ موفقیت این تشکل­ها تحت الشعاع عوامل بسیاری است که مدیریت طرح­های تشکل­های زنان روستایی و عملکرد آنها، یکی از عوامل موثر است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش مدیریت پروژه‌های کارآفرینانه از طریق نظام صنفی کشاورزی و اثرگذاری آن در تحقق اهداف طرح‌های خوداشتغالی یعنی در توانمندسازی زنان است. به لحاظ روش شناختی این پژوهش از نوع پژوهش­های توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را زنان کارآفرین عضو نظام صنفی کشاورزی شهرستان محلات که دارای 113 عضو بوده، تشکیل می­دهند. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران 79 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیر توانمندسازی  با آماره پیرسون 796/0 با متغیر مدیریت پروژه­ های کارآفرینانه دارای رابطه ­ای مستقیم با شدتی قوی بوده است بدین معنا که هرچه نقش مدیریت پروژه ­های ­کارآفرینانه افزایش یابد، توانمندی زنان کارآفرین نیز بیشتر خواهد شد.

محمود هاشمی تبار، احمد اکبری، مهسا درینی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

 پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از شاخص‌های استراتژی مقابله غذایی، اندازه‌گیری مقدار کالری دریافتی خانوار و شاخص تنوع غذایی در منطقه جبالبارز در جنوب استان کرمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای منطقه جبالبارز بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 400 خانوار براساس روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شده است. داده‌های مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده وضعیت نامناسب امنیت غذایی، تنوع غذایی و گروه‌های غذایی خانوارهای مطالعه شده بوده است. همچنین الگوی مصرفی خانوارها به لحاظ کیفیت تغذیه و تنوع، به ویژه در گروهایی مثل لبنیات بر اساس علوم تغذیه می­بایستی تغییر نماید. بر اساس نتایج مدل لاجیت نیز متغیرهای جنسیت و تحصیلات سرپرست خانوار، تعداد اعضای خانوار، سن مسئول تغذیه خانوار، داشتن درآمد ماهیانه ثابت، وضعیت تملک مسکن بر سطح امنیت غذایی مؤثر بوده است.


صفحه 7 از 20     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb