14 نتیجه برای ولائی
نصرالله مولائی هشجین، عبدالحمید نظری، وحید عادلی مسیب،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده
بخش کشاورزی ایران علیرغم میل به تجاری شدن و افزایش مکانیزاسیون در قیاس با دیگر بخش&zwjهای اقتصادی از شیوه تولید سنتی رنج میبرد. کوچک بودن و پراکندگی قطعات، تعدد کرتها، نبود جادههای بین مزراع، نبود کانالهای آبیاری و عدم زهکشی مناسب موجب افزایش هزینههای تولید و در نتیجه عدم فعالیت و سرمایهگذاری در بخش کشاورزی شده است. دگرگونی و تغییر اساسی این عرصه در گرو اجرای طرحی تحت عنوان "تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری" است و این مطالعه به بررسی مساله در شهرستان صومعه سرا پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی –تحلیلی است و از روش میدانی بصورت مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه برای ارزیابی اثرات اقتصادی، اثرات مکانیزاسیون و آزاد سازی نیروی انسانی و تنوع بخشی به فعالیتها در طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در بخش مرکزی شهرستان صومعهسرا استفاده شده است. با استفاده از جدول مورگان 376 پرسشنامه در بین کشاورزان تکمیل و جمعآوری شد. پرسشنامهها بعد از کُد گذاری و وارد کردن در محیط SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که مهمترین نتایج آن عبارتند از: اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در روستاهای دارای طرح موجب کاهش هزینههای تولید برنج، افزایش راندمان تولید و درآمد کشاورزان شده است ، نیروی انسانی به کار رفته در مزارع دارای طرح کمتر از مزارع فاقد طرح است و کشاورزان در این روستاها از تنوع شغلی بیشتری نسبت به روستاهای فاقد طرح برخوردارند. همچنین از نظر تعداد کشاورزانی که در اراضی دارای طرح کشت دوم انجام میدهند از روستاهای فاقد طرح کمتر است ولی سطح زیرکشت در اراضی شالیزاری در کشت دوم در روستاهای دارای طرح از روستاهای فاقد طرح بیشتر است.
عبدالله عبداللهی، محمد ولائی، آرزو انوری،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
فقر به عنوان یک معضل اقتصادی - اجتماعی پیامدهای نامطلوبی در سطح جوامع روستایی دارد و مانعی در مسیر رسیدن به توسعه پایدار روستایی تلقی میگردد. توجه به مقوله سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش فقر در جوامع روستایی به شمار میرود. از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در کاهش فقر روستایی در محدودهی روستای قپچاق شهرستان میاندوآب بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده است. گردآوری دادهها با مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) انجام شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، واریانس و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر)استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق روستای قپچاق، شهرستان میاندوآب بوده است که حجم نمونه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 163 خانوار تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد، بین گسترش مولفههای سرمایه اجتماعی و کاهش فقر اقتصادی روستاییان رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که تمامی مولفههای سرمایه اجتماعی (اعتماد، مشارکت، انسجام و ارتباطات اجتماعی) در کاهش فقر اقتصادی روستاییان تاثیر داشته و موجب کاهش آن میشود. در این میان مولفه "انسجام اجتماعی" با میزان (598/0) بیشترین تاثیر و مولفه "اعتماد" با میزان (197/0) کمترین تاثیر را در کاهش فقر اقتصادی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
نصرالله مولائی هشجین، سیاوش مولایی پارده،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
بخش کشاورزی به دلیل توانمندی در ایجاد ارزش افزوده و اشتغالزایی از یک سو و تامین امنیت غذایی و حیات اقتصادی- اجتماعی کشور از سوی دیگر، از اهمیت بسیار بالایی در رشد و شکوفایی اقتصاد ملی برخوردار است. شناخت و بررسی امکانات و تواناییها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی کشاورزی، نخستین گام در فرایند برنامهریزی و توسعه کشاورزی میباشد. این پژوهش با بهرهگیری از مدل موریس و شاخص مرکزیت به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان خوزستان به لحاظ شاخصهای عمده بخش کشاورزی پرداخته و هدف اصلی آن یافتن میزان شکاف موجود بین شهرستانها و نوع محرومیت آنها است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری کل شهرستانهای استان خوزستان را شامل میشود. به منظور پیشبرد تحقیق، شاخصهای 29 گانه توسعه کشاورزی و اطلاعات مربوط به آن از سالنامه کشاورزی سال 1388 استان خوزستان استخراج گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شکاف و نابرابری بین شهرستانها در زمینه فعالیتهای کشاورزی عمیق بوده، به طوری که ضریب نهایی در برخوردارترین شهرستان (باغ ملک) به ترتیب در مدل موریس و شاخص مرکزیت 53.54 و 286، و درمحرومترین شهرستان (آبادان) به ترتیب 14.87 و 65.69 به دست آمده است. با توجه به ضریب نهایی محاسبه شده، اختلاف بین برخوردارترین شهرستان و محرومترین شهرستان تقریبا چهار برابر بوده است. در پایان نیز با مشخص شدن تفاوت و اختلاف در سطوح برخورداری این شهرستانها، پیشنهادهایی برای برنامهریزان جهت از بین بردن نابرابریهای موجود، ارائه شده است.
محمد ولائی، بهروز محمدی یگانه،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
تنوع شالوده و اساس ثبات و پایداری است و هر اندازه سیستمی متنوعتر گردد، پایداری و پویایی آن در طول زمان و در مکانهای مختلف نه تنها در مقابل تنشهای درونی، در مقابل تنشهای بیرونی نیز حفظ میگردد. در همین راستا، امروزه تنوع بخشی به اقتصاد روستایی یکی از رویکردهایی است که در جهت تحقق توسعه پایدار روستایی مطرح شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین تنوع اقتصاد روستایی و میزان پایداری آنها میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که به منظور جمعآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و پیمایش میدانی، در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق دهستان مرحمتآباد شمالی شهرستان میاندوآب است. جمعیت این دهستان در سال 1390 برابر 10289 نفر در 2800 خانوار بوده است که تعداد 264 خانوار از طریق فرمول اصلاح شده کوکران به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل خوشهای، ضریب همبستگی اسپیرمن) و مدل ویکور استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان میدهد، بین تنوع اقتصادی روستاها و میزان پایداری آنها در سطح 0.05 درصد آلفا رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که با افزایش تنوع اقتصادی در سطح روستاهای مورد مطالعه، میزان پایداری هر یک از روستاهای نیز افزایش مییابد.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی، آرزو انوری، محمد ولائی،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده
شناخت تفاوتهای موجود میان مناطق و نواحی مختلف به منظور ارائه برنامههای متناسب در راستای آمایش سرزمین و با هدف کاهش نابرابریهای منطقهای، امری ضروری است. از این رو هدف تحقیق حاضر سطحبندی روستاهای بخش مرحمتآباد شهرستان میاندوآب از لحاظ شاخصهای توسعه یافتگی بوده است که در این خصوص از تکنیک تاپسیس و تحلیل خوشهای استفاده شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی است. جمعآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز، در قالب 7 شاخص کلی با 36 زیرشاخص از مطالعات کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. به منظور وزندهی به شاخصها از مدل AHP استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که بر اساس میزان Ci در تکنیک تاپسیس، روستای قپچاق Ci= 0.705)) و روستای کردکندیCi= 0.184) ) به ترتیب بالاترین و پایینترین رتبه را دارد. مطابق آزمون تحلیل خوشهای نیز، روستای قپچاق به تنهایی در رده توسعه یافته قرار گرفته است. 7 روستا در رده متوسط توسعه و 6 روستا در سطح توسعه نیافته واقع شده است. در نهایت میتوان گفت با توجه به این نابرابری در سطح توسعه یافتگی روستاهای بخش مرحمت آباد، لزوم اتخاذ برنامههای مرتبط جهت توسعه متوازن نیازی مبرم شناخته میشود.
ولی الله رحمانی، نصرالله مولائی هشجین، تیمور آمار شیرکیائی،
دوره 5، شماره 17 - ( پاییز 1395 )
چکیده
امروزه با توجه به اهمیت همه جانبهای که پایداری به عنوان پارادایم حاکم در موضوع توسعه به دست آورده، پرداختن به توسعه پایدار روستایی امری ضروری است. بر این اساس در این مقاله به بررسی تحلیل راهبردی گردشگری روستایی ناحیه غرب مازندران در راستای توسعه پایداردر روستاهای هدف و نمونه گردشگری غرب مازندران از دیدگاه کارشناسان و برنامهریزان و مردم پرداخته شده است. دادههای تحقیق از طریق تنظیم پرسشنامههای مختلف، مطالعات میدانی و اسنادی برای 37 روستای هدف و نمونه گردشگری غرب مازندران جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل دادهها و نتایج به دست آمده بر اساس الگوی راهبردی ارزیابی پایداری سازمان دهی شده و تحلیل شده هر یک از نقاط قوت و ضعف، فرصت و تهدید به صورت نمودارX و Y برای ارائه استراتژی و الگوهای راهبردی ارزیابی پایداری تنظیم گردیده و به ارائه استراتژی تدافعی (WT) جهت رسیدن به پایداری روستاهای غرب مازندرا ن پرداخته شده است.
نصرالله مولائی هشجین، تیمور آمار حاجی شیر کیا، عباس باقری،
دوره 6، شماره 22 - ( زمستان 1396 )
چکیده
با ایجاد نهاد دهیاری در سال 1377 به عنوان بازوی اجرایی شوراهای اسلامی در روستاها، شرح وظایفی با چهار محور به منظور تعیین نقش دهیاران در عرصه های روستایی پرداخته شد. یکی از زمینه های نقش آفرینی ای که برای دهیاران در نظرگرفته شده، بسترسازی برای بهبود فضای کسب وکار و در نهایت، پیشرفت در اقتصاد نواحی روستایی بوده است. با توجه به اینکه از اساسیترین مشکلات نقاط روستایی، ضعف فضای اقتصادی آن است و از طرف دیگر، در وظایف نهادهای محلی و مدیریت این سکونتگاه ها همچون دهیاریها، تلاش برای پویاسازی اقتصاد روستا تعریف شده، در این تحقیق تلاش گردیده تا به ارزیابی عملکرد نهادهای مدیریت محلی در زمینه اقتصادی پرداخته شود. جامعه آماری این تحقیق 72 نفر از دهیاران و رؤسای شوراهای اسلامی و 370 نفراز سرپرستان خانوار روستایی روستاهای نمونه شهرستان بهشهر بوده است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و سؤالات تحقیق از طریق نرم افزار SPSS و نقشه ها با استفاده از GIS مورد تحلیل قرار گرفته است، بنا به یافته ها، عناصر مدیریت محلی توانسته اند برای رشد در زمینه هایی مانند بهبود زندگی روستائیان، گسترش توسعه صنایع و حضور گردشگران در فضاهای روستایی، بسترسازی نمایند. در این میان، مدیریت محلی روستایی در ناحیه بهشهر، توفیقات چندانی در کاهش فقر در نواحی روستایی نداشته است.
محمد ولائی، حسین کریم زاده، رضا منافی آذر،
دوره 7، شماره 25 - ( پاییز 1397 )
چکیده
توسعه مشاغل یا کسبوکارهای کوچک روستایی به علت برخورداری از ماهیت و مزایایی خاص، با استقبال متخصصان توسعهروستایی روبهرو شده، بهگونهای که برخی متخصصان آن را مهمترین راهکار توسعهروستایی در کشورهای جهان سوم در نظر میگیرند. هدف این پژوهش، بررسی زمینههای ایجاد کسبوکارهایکوچک جدید و موانع راهاندازی آنها در سکونتگاههای روستایی بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و بنیان آن مبتنی بر پراگماتیسم و روش تحقیق آمیخته است. جمعآوری دادهها و اطلاعات بهصورت مطالعات میدانی و اسنادی انجام گرفت و قلمرو مکانی تحقیق بخش مرحمتآباد شهرستان میاندوآب بود. از مصاحبههای نیمهساختیافته با مدیران روستایی و مالکان واحدهای کسبوکار برای شناسایی زمینههای ایجاد کسبوکارها استفاده شد. با انجام 33 مصاحبه به اشباع نظری رسید و با شیوه تئوری زمینه ای تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که زمینههای متعددی در بخش کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات وجود دارد ولی فقط بخش کشاورزی زمینهها و توان زیادی برای ایجاد واحدهای کسبوکار جدید دارد. روستاهای قپچاق و فیروزآباد با داشتن زمینه ایجاد 34 و 30 نوع از این کسبوکارهای مساعدترین روستاها به شمار میروند. جهت شناسایی موانع ایجاد کسبوکارهای جدید، فرایند روش Q طی شد. جامعه گفتمان از طریق نمونهگیری هدفمند معین شد و مجموعه کیو 41 گویهای را 20 نفر از کارآفرینان و مدیران واحدهای کسبوکارهای کوچک مرتب کردند. آزمون تحلیل عاملی استفنسون بر مبنای فرد نشان داد ایجاد کسبوکار جدید در محدوده مورد موانع سهگانهای دارد که عبارتند از: «موانع اقتصادی- اجتماعی»، «موانع زیرساختی» و «ضعف سرمایه اجتماعی و ترجیح سپردهگذاری به سرمایهگذاری». موانع «اقتصادی و اجتماعی» مهمترین عامل عدم ایجاد کسبوکار جدید بوده و با مقدار ویژه 10.10 بیش از 50 درصد واریانس را تبیین کرده است.
چیا صالحی بابامیری، نصرالله مولائی هشجین، اکبر معتمدی مهر، تیمور آمار،
دوره 7، شماره 26 - ( زمستان 1397 )
چکیده
پویایی و تحول در سکونتگاههای انسانی متاثر از عوامل درونی و بیرونی است که میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در شهرها رابطه مستقیم با وسعت و جمعیت دارد اما سکونتگاه های روستایی عموماً تاثیرپذیر هستند. این تاثیرپذیری علاوه بر ساختار فضایی – کالبدی بر روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز است. ضمن تاکید بر این موضوع که تغییرات اقتصادی در روستاها نیز تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو همچون؛اقتصاد جهانی، سیاستهای بین المللی، ملی و ناحیه ای است، میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعتهای متغیر صورت می پذیرد که با فاصله از شهر رابطه مستقیم دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحولات اقتصادی روستاهای پیرامونی شهر سقز به منظور شناخت و تجزیه و تحلیل و آسیب شناسی، انجام گرفته که در آن تغییرات گویه های مرتبط با ساختار اقتصادروستایی مانند؛ وضعیت اراضی زراعی و باغی، تعداد شاغلین و بیکاران، وضعیت ساختار شغل اصلی و داشتن شغل دوم مورد ارزیابی قرارگرفته همچنین در ادامه میزان اثرات توسعه کالبدی یک شهر میانه اندام (سقز) بر آنها بویژه؛ کاهش مساحت اراضی کشاورزی، کاهش فعالیتهای زراعی و دامی، بهبود و ضعیت اشتغال و اشتغال در شهر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد سنجش، ارزیابی و آزمون قرار گرفته است. نتایج و یافتههای پژوهش نشان از سرعت تحولات میدهد که نمود آن علاوه برمسائل اقتصادی، ویژگیهای کالبدی و اجتماعی- فرهنگی را نیز در بر می گیرد که در این خصوص می توان به کاهش مساحت اراضی کشاورزی بدلیل الحاق به شهر (ادغام روستاهای صالح آباد و قوخ در داخل شهر پس از انقلاب) و یا تبدیل شدن به خانه باغی هایی به منظور گذران اوقات فراغت شهرنشینان اشاره نمود. همچنین می توان به از بین رفتن دامداری سنتی در روستاها، اشتغال اهالی روستاها در شهر بعنوان شغل دوم، تغییر در ساختار اشتغال اهالی از بخش کشاورزی به خدمات و صنعت نیز اشاره نمود. روستاهای پیرامونی شهر سقز که دارای مرز بلافصل هستند به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده و شیوه جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
میرستار صدر موسوی، محسن آقایاری هیر، محمد ولائی،
دوره 9، شماره 34 - ( زمستان 1399 )
چکیده
فقر قدمتی به طول تاریخ بشر داشته و بهعنوان یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و جغرافیائی شناخته میشود. بین فقر وزندگی روستایی ضریب ارتباط زیادی وجود دارد، زیرا بیش از سهچهارم فقرا در مناطق روستایی زندگی میکنند. بههمین جهت بررسی راهکارهای کاهش فقر روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا، هدف تحقیق حاضر بررسی راهکارهای کاهش فقر با تأکید بر متنوعسازی اقتصاد روستایی در شهرستان میاندوآب میباشد، که ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جهت جمعآوری دادهها و اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانهای استفاده گردید. این تحقیق به دوبخش کمی و کیفی تقسیم میشود که در قسمت کیفی با انجام 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته اشباع نظری حاصل شد و در قسمت کمی نیز 120 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 701/0 بهدست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد آن میباشد. برای انتخاب نمونه آماری از روشهای هدفمند (گلولهبرفی و روش متواتر نظری) استفاده گردید. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از نظریه مبنایی (روش زمینهای) رگرسیون، تحلیلمسیر و نمودار اثر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، مهمترین راهکارهای کاهش فقر در این محدوده عبارتاند از: اعطای اعتبارت خرد، بیمه و حمایت مالی دولت، تنوعبخشی اقتصاد روستایی و غیره. همچنین نتایج تحلیلهای کمی نشان داد، شاخص تنوعبخشی غیرکشاورزی (غیرزراعی) با مقدار تأثیر 826/0 در رتبه اول اهمیت و شاخص بهبود زیرساختهای تولیدی و رفاهی با مقدار تأثیر 451/0 در رتبه دوم اهمیت به ترتیب بیشترین میزان تأثیر را در کاهش میزان فقر روستایی در محدوده موردمطالعه داشتهاند و تنوعبخشی از طریق تحریک بخشهای درآمدی (کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات) موجب کاهش فقر روستایی میشود.
ابوالفضل قنبری، محمد ولائی،
دوره 10، شماره 38 - ( زمستان 1400 )
چکیده
همهگیری ویروس کرونا بزرگترین شوک را بر اقتصاد جهان تحمیل کرده و باعث اجرای سیاستهای کنترلی برای مهار آن از سوی دولتها مانند؛ فاصلهگذاری اجتماعی، تعطیلیهای موقت کسبوکارها، قرنطینه و .. شده که اثرات منفی آنها در مناطق روستایی بهدلایل مختلف بیشتر بوده و به عاملی اثرگذار در تحولات فقر روستایی بدل شده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی استان آذربایجانشرقی در دوران شیوع کرونا بوده و از حیث هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. بنیان فلسفی پژوهش ترکیبی است که در مرحله بررسی تالار گفتمان (Q) رویکرد کیفی و در مرحله تحلیلعاملی جنبه کمی دارد. جامعه گفتمان شامل؛ 24 نفر از مدیران و کارشناسان (فرمانداری، بهداشت و درمان، ادارات دولتی، بخشداریها، دهیاریها و ...)، خبرگان محلی و متخصصان حوزه فقر و روستا است. برای انتخاب نمونه آماری از روش گلولهبرفی و متواتر نظری استفاده شد. جهت تجزیهوتحلیل دادههای ماتریسهای کیو، از تحلیلعاملی به روش اکتشافی (استنفسون) استفاده گردید. یافتههای تحقیق نشان داد، عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی در دوران شیوع کرونا در استان آذربایجان شرقی عبارتاند از؛ 1) عدم رعایت محدودیتهای قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی؛ 2) تعطیلی کسبوکارها، افزایش هزینهها و فشارهای اقتصادی و روانی؛ 3) کاهش درآمد، سرمایه تولید و مدیریت ناکارآمد؛ 4) مشکلات مالی و کاهش جریانهای فضایی؛ 5) اعتماد اجتماعی و ضعف خدمات بهداشتی-درمانی؛ 6) بازاریابی و دسترسی به خدمات و جادههای ارتباطی؛ 7) مشخص نبودن برنامهها و سیاستهای کلان، کاهش تولید و افزایش ناهنجاری اجتماعی؛ 8) عوامل سیاسی و اعمال محدودیتهای حملونقلی. در این میان، عامل عدم رعایت محدودیتهای قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی با مقدار ویژه 13/3 و درصد واریانس 04/13 بیشترین تأثیر را تحولات فقر روستایی در دوران شیوع ویروس کرونا در محدوده مورد مطالعه داشته است.
جواد وهابی، محمدباسط قریشی، نصرالله مولائی هشجین،
دوره 12، شماره 43 - ( بهار 1402 )
چکیده
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار میگیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهشهای پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهشهای پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعۀ آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرمافزار SPSS و با آزمونهای آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگهای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخصهای اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیرگذار بوده است.
لیلا شالی، محمدباسط قریشی، نصرالله مولائیهشجین،
دوره 12، شماره 45 - ( پاییز 1402 )
چکیده
روستاها در گذر زمان، تغییر و تحولاتی را از نظر مساحت، مکان، کالبد، کارکرد، تعداد جمعیت، دین و مذهب، زبان و فعالیت اقتصادی تجربه کرده و می کنند هر چند که بیشتر این رخدادها کند و آرام هستند اما گاه بروز عواملی چون جنگ، فعالیت های عمرانی، دگرگونی های سیاسی و اجتماعی، سرعت تغییر و تحولات را بخصوص از نظر کالبد، کارکرد و فعالیت اقتصادی بسیار تند می کند. بیماری های همه گیر، در سال های دور، عاملی تاثیر گذار بر تحول روستاها بخصوص از نظر جمعیت بوده است اما مهمترین تاثیر آخرین بیماری همه گیر (کووید 19) بر فعالیت های اقتصادی و درآمد روستاها بوده است که بارزترین پیامد ظاهری آن، محدودیت ارتباط بین افراد و آمد و شد در سطوح مختلف و در نتیجه رکود فعالیت های گردشگری و تاثیر شدید بر اقتصاد مقصد های گردشگری بود. هدف این پژوهش، بررسی اثرات کووید 19 بر فعالیت اقتصادی و درآمد خانوارهای روستایی در روستاهای گردشگر پذیر شهرستان لنگرود است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل متغیرهای وابسته (فعالیت اقتصادی، اشتغال و درآمد)، مطالعات میدانی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه خانوار و روستا است. در شهرستان لنگرود، 10 روستا از نظر گردشگری اهمیت دارند یافته های پژوهش نشان داد که در اوج بحران کووید 19، فعالیت های گردشگری در هر ده روستا دچار رکود شدید شده و این موضوع، علاوه بر کنشگران گردشگری، بر درآمد تعداد دیگری از خانوارها نیز تاثیر داشته است. پیش از انتشار ویروس کرونا، کشاورزی، مهمترین منبع درآمد برای خانوارها در روستاهای مورد مطالعه بوده اما گردشگری نیز نقش مهمی در اقتصاد این روستاها داشته است بطوریکه گردشگری مهمترین منبع درآمد برای 20.7 درصد و دومین منبع درآمد برای 31.6 درصد خانوارها بوده است. با همه گیری کووید 19، درآمد 71.7 درصد حانوارها کاهش یافت، میزان تغییر درآمد 26.3 خانوارها قابل توجه نبوده است و درآمد دو درصد خانوارها افزایش یافته است.
محمد صادق زارع، دکتر نصرالله مولائی هشجین، دکتر محمد باسط قریشی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: کارآفرینی روستایی، مفهومی است که تاکنون از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. باور بر این است که به عنوان راهبردی کارآمد برای توسعه اجتماعی روستا ضرورت دارد. کارآفرینی زنان در روستا پدیدهای چندبُعدی وتحتتأثیر عوامل مختلف است. در جامعه امروز ایران، زنان نقش قابل توجه ودر حال گسترشی در زمینه کسب کارها ایفا می کنند.
روش پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش زنان کارآفرین در توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا انجام شد. روش پژوهش کاربردی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS ومدلهای تلفیقی (FARAS+FCOPRAS) ومدل فازی WASTPAS، استفاده شد.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد، بین توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا و زنان کارآفرین ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین شاخصهای اجتماعی، به ترتیب شاخص مشارکت اجتماعی با مقدار امتیاز 44/71، بهبود کیفیت زندگی با مقدار امتیاز 31/71، تحول جمعیتی روستا با مقدار امتیاز 20/71، آموزش وآگاهی با مقدار امتیاز 15/71، تقویت ارتباط واعتماد اجتماعی با مقدار امتیاز 11/71، بیشترین وکمترین میزان تأثیرپذیری را از نقش زنان کارآفرین در روستاهای شهرستان صومعه سرا به خود اختصاص داده اند. در ادامه یافته های پژوهش نشان داد، به ترتیب بخشهای مرکزی با مقدار وزن 891/3، بخش تولم با مقدار وزن 775/3، بخش میرزا کوچک با مقدار وزن 678/3، بیشترین وکمترین میزان توسعه اجتماعی را با تاکید بر نقش زنان کارآفرین به خود اختصاص داده است.
نتیجهگیری: بر این اساس، با توجه به نتایج پژوهش، زنان کارآفرین روستایی به عنوان نیروهای خلاق، نوآور و متفکر در زمینه فعالیتی خود توانسته اند، تحولی در توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان صومعه سرا ایجاد کنند و به پویایی روستاهای این شهرستان کمک نمایند.