یکی از مهمترین ابزار برونرفت از فقر، تأمین خدمات مالی مورد نیاز روستاییان است. علیرغم اهمیت این موضوع، ارائه خدمات مالی در نواحی روستایی با کمبود شدید سرمایه همراه است. بررسیها نشان میدهد تنها 5 درصد از کشاورزان در نواحی روستایی آفریقا و حدود 15 درصد در آسیا و آمریکای لاتین به اعتبارات مالی رسمی کشورشان دسترسی دارند. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مؤلفههای بهینهگی نهادهای تأمینکنندۀ خدمات مالی، این مسئله را به طور موردی در ناحیه جنگلی- کواستانی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل مورد بررسی قرار داده است. رویکرد این پژوهش، کیفی و راهبرد آن تحلیل محتوا است. دادههای لازم، با مشارکت 25 نفر از روستاییان و با ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته و مشاهده مستقیم گرآوری شده است. شیوه نمونهگیری، به روش هدفمند با حد اشباع نظری و شیوۀ تجزیه و تحلیل دادهها نیز تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی بوده است. دادههای تحقیق شامل متن مصاحبهها، به واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشردهسازی خلاصه شده و در نهایت، با شیوۀ استقرائی طبقات فرعی استخراج و مضمونهای اصلی از آن انتزاع شده است. یافتههای نهایی شامل شش مضمون اصلیِ قابلیت انعطافپذیری، قابلیت دسترسی، قابلیت فهم و سادگی، قابلیت اعتماد، قابلیت ارائه در تمام ابعاد خدمات مالی و قابلیت پوشش گسترده است که هر کدام به طبقات فرعیتر تقسیم میگردد. نتیجه این که، برای نهادسازیهای مالی روستایی باید با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص همان نواحی، بر قابلیتهای نهادی مذکور تأکید کرد. همچنین، در بررسی این گونه مسائل، اتخاذ رویکرد کیفی و بررسی آن در بستر وقوع، میتواند رویکرد مناسبی باشد.