9 نتیجه برای صالح
صالح شاهرخی ساردو، مهدی نوری پور،
دوره 4، شماره 12 - ( 6-1394 )
چکیده
رشد سریع جمعیت، فقر گسترده، نابرابریهای فزآینده، بیکاری، مهاجرت، حاشیهنشینی و غیره، همگی از پیامدهای کم توجهی به مقوله کیفیت زندگی در نواحی روستایی است. برای رسیدن به توسعهی پایدار، توجه به توسعه روستایی و افزایش سطح کیفیت زندگی روستاییان ضرورتی اجتنابناپذیر است. تحقیق حاضر با هدف وضعیتشناسی شاخصهای کیفیت زندگی در مراکز دهستانهای شهرستان جیرفت صورت گرفته است. تعداد خانوارهای مراکز دهستانهای مورد مطالعه 4243 خانوار بوده که با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان 350 نفر از آنها به عنوان نمونه تعیین و بهشیوهی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شده است. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بوده است. روایی ابزار تحقیق از طریق روایی صوری تأیید گردید و برای بررسی پایایی پرسشنامه، مطالعهی پیشآزمون انجام گرفت که نتایج آمارهی آلفای کرونباخ برای شاخصهای مختلف از (71/0 تا 89/0) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS20 انجام گرفت. نتایج نشان داد که شاخص امنیت اجتماعی در رتبه اول و شاخص درآمد در رتبه آخر قرار دارد. مقایسه و تفکیک دهستانهای مورد مطالعه نشان داد از لحاظ میانگین شاخص پایگاه اجتماعی، در بین روستاهای مورد مطالعه تفاوت وجود ندارد؛ از حیث میانگین شاخص سرانهی پوشاک روستاها در دو طبقه و از لحاظ میانگین شاخصهای امنیت اجتماعی، مسکن، داراییها، درآمد، سرانهی تغذیه و رضایتمندی در چهار طبقه قابل تفکیک هستند.
حجت اله صادقی، اسکندر صیدائی، شادی قبادی، مریم صالحی،
دوره 5، شماره 16 - ( تابستان 1395 )
چکیده
امروزه روستاها بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهدهدارند که بایستی همانند نقاط شهری به آنها توجه و نگاه خاص شود. این توجه خاص مرهون عملکرد مناسب نهادها و سازمانهای مرتبط با نواحی روستایی در راستای توسعه آنها است که نتیجه آن به برنامهریزی و توسعه منطقهای-ملی منجر خواهد شد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی عملکرد نهادها و سازمانهای مرتبط در پایداری روستاها در راستای توسعه منطقهای بهصورت مطالعه موردی در بخش دهدز شهرستان ایذه میباشد. روش تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را ازنظر مکانی روستاهای بخش دهدز شهرستان ایذه و ازنظر جمعیتی، افراد ساکن در این روستاها تشکیل میدهند. مجموع افراد این روستاها،13161 نفر بوده که با توجه به حجم جامعه آماری و عدم دسترسی بهتمامی آنها، بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری مناسب به تعداد 315 نفر انتخاب و دادهها از طریق پرسشنامه در سطح روستاها و افراد جمعآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد نهادها و سازمانها ازنظر اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیستمحیطی و کالبدی-فیزیکی در پایداری روستاها با سطح معناداری کمتر از 005/0، مناسب و در سطح متوسطی میباشد. تحلیل ناپارامتری همبستگی نیز نشاندهنده وجود رابطه مستقیم و معنیداری در سطح آلفای01/0 میان شاخص اقتصادی با شاخصهای موردبررسی است؛ بهگونهای که با بهبود عملکرد نهادها و سازمانها در هرکدام از شاخصهای توسعه، دیگر شاخصها بهبود و زمینه پایداری روستاها فراهم میشود.
پرویز ضیائیان، شمس صالح پور، بابا داوردان،
دوره 5، شماره 17 - ( پاییز 1395 )
چکیده
رتبهبندی زیستگاههای انسانی بر اساس شاخصهای توسعه جهت تعیین سطوح برخورداری مناطق (شهرستانهای) استان، یکی از مسائلی است که در هر واحد برنامهریزی جهت تسهیل روند خدماترسانی، کاهش نابرابریهای منطقهای و نیل به توسعه پایدار مورد توجه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل سطح توسعهیافتگی جامعه عشایری شهرستانهای آذربایجان غربی با بهرهگیری از روش تلفیقی انجام شده است. روش تحقیق به صورت مقایسهای ـ تحلیلی بوده و دادههای آن به صورت اسنادی- کتابخانهای گردآوری شده است. در تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای تحلیلی تاکسونومی عددی و AHP استفاده شده است. همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی به نام روش میانگین رتبهها استفاده شده است. یافتههای حاصل از میانگین رتبهها نشان داد که جوامع عشایری شهرستانهای ارومیه و ماکو با کسب رتبه 1 و 2 در سطح اول برخورداری از خدمات توسعهای و جوامع عشایری شهرستانهای میاندوآب، پلدشت و شاهین دژ با کسب رتبههای 7 و 8 در سطح چهارم برخورداری از خدمات توسعه جای گرفتهاند.
چیا صالحی بابامیری، نصرالله مولائی هشجین، اکبر معتمدی مهر، تیمور آمار،
دوره 7، شماره 26 - ( زمستان 1397 )
چکیده
پویایی و تحول در سکونتگاههای انسانی متاثر از عوامل درونی و بیرونی است که میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در شهرها رابطه مستقیم با وسعت و جمعیت دارد اما سکونتگاه های روستایی عموماً تاثیرپذیر هستند. این تاثیرپذیری علاوه بر ساختار فضایی – کالبدی بر روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز است. ضمن تاکید بر این موضوع که تغییرات اقتصادی در روستاها نیز تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو همچون؛اقتصاد جهانی، سیاستهای بین المللی، ملی و ناحیه ای است، میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعتهای متغیر صورت می پذیرد که با فاصله از شهر رابطه مستقیم دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحولات اقتصادی روستاهای پیرامونی شهر سقز به منظور شناخت و تجزیه و تحلیل و آسیب شناسی، انجام گرفته که در آن تغییرات گویه های مرتبط با ساختار اقتصادروستایی مانند؛ وضعیت اراضی زراعی و باغی، تعداد شاغلین و بیکاران، وضعیت ساختار شغل اصلی و داشتن شغل دوم مورد ارزیابی قرارگرفته همچنین در ادامه میزان اثرات توسعه کالبدی یک شهر میانه اندام (سقز) بر آنها بویژه؛ کاهش مساحت اراضی کشاورزی، کاهش فعالیتهای زراعی و دامی، بهبود و ضعیت اشتغال و اشتغال در شهر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد سنجش، ارزیابی و آزمون قرار گرفته است. نتایج و یافتههای پژوهش نشان از سرعت تحولات میدهد که نمود آن علاوه برمسائل اقتصادی، ویژگیهای کالبدی و اجتماعی- فرهنگی را نیز در بر می گیرد که در این خصوص می توان به کاهش مساحت اراضی کشاورزی بدلیل الحاق به شهر (ادغام روستاهای صالح آباد و قوخ در داخل شهر پس از انقلاب) و یا تبدیل شدن به خانه باغی هایی به منظور گذران اوقات فراغت شهرنشینان اشاره نمود. همچنین می توان به از بین رفتن دامداری سنتی در روستاها، اشتغال اهالی روستاها در شهر بعنوان شغل دوم، تغییر در ساختار اشتغال اهالی از بخش کشاورزی به خدمات و صنعت نیز اشاره نمود. روستاهای پیرامونی شهر سقز که دارای مرز بلافصل هستند به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده و شیوه جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
غفور صالح، مجید ولی شریعت پناهی،
دوره 8، شماره 2 - ( ویژه نامه گردشگری روستایی(پاییز 1398) 1398 )
چکیده
گسترش فقر و تشدید فاصله طبقاتی، در کنار تخریب رو به تزاید منابع و چالش های فرهنگی،از معضلات مهمی است که امروزه کارشناسان و سیاستگذاران امر توسعه درسطح ملی و فرا ملی با آن دست به گریبان اند. یکی از چالشهای امروزه توسعهروستایی، عدم توجه به سرمایه های روستایی است. شناخت این سرمایهها قطعاً روند برنامه ریزی توسعه روستایی را برای متخصصان مربوطه تسهیل و مشارکت روستایان در اجرای بهتر برنامهبه همراه دارد. هدف ازاین پژوهش شناساییو اولویتبندی سرمایههایگردشگریدر بخششاهو به منظور آغاز بستر و سرمایهگذاری است. گردآوری اطلاعات از روشهاکتابخانهای و میدانی (پرسشنامه،مشاهدهومصاحبه) استفاده شده است. به منظور شناسایی سرمایههای گردشگری از 10نفر متخصصان دانشگاهی درحوزه گردشگری و با استفاده از روش دلفی استفاده شدهاست. جامعه آماری مورد مطالعه جهت امتیازدهی با استفاده از طیف لیکرت، جامعه محلی، مسئولین ومتخصصان دانشگاهی حوزه گردشگری منطقه بوده است. نتایج پژوهشنشاندادکه سرمایههای طبیعیو فرهنگی مهمترین عاملدر جهت برنامهریزی و جذبگردشگر بوده و سرمایههای انسانی،اجتماعی وفیزیکی تسهیل کننده جذب گردشگری هستند. ازمیان سرمایههای طبیعی آب وهوا بیشترین امتیاز را کسب نموده، آبو هوا براساس شاخصهای گردشگری کشورهای اروپایی HUMIDEX درکلیه ایام سال شرایط آسایش در بخش شاهو برقرار است و براساس شاخص THOMEتنها در اوقات ظهر مرداد ماه، کمتر از 50 درصد مردم احساس عدم آسایش دارند. ازمیان سرمایههای فرهنگی، صنایع دستی، ازمیان سرمایههای فیزیکی، وجود راههای ارتباطی و جادهمناسب برای دیدن سرمایههایطبیعیو فرهنگی، ازمیان سرمایههای انسانی، تواناییکارکردن وارائه خدمات به گردشگران و ازمیانسرمایه های اجتماعی اعتماد مردم به یکدیگر و مدیرانروستادرزمینه گردشگری رتبه اول را کسب کرده اند.
مهدیه ساعی، پیروز شاکری، اصغر صالحی، صفت الله رحمانی،
دوره 10، شماره 37 - ( پاییز 1400 )
چکیده
دامپروری و دامداری بهعنوان یک بخش اقتصادی، یکی از پررونقترین فعالیتهای تولیدی است. در حال حاضر استان کرمان از نظر تولید گوشت قرمز، تخم مرغ و عسل جایگاه سیزدهم، از نظر تولید شیر خام جایگاه هفدهم و از لحاظ تولید گوشت مرغ رتبه هجدهم را در بین استانهای کشور بهخود اختصاص داده و 40 درصد اشتغال استان در بخش دامداری و دامپروری است. مطالعه حاضر، در راستای بررسی عوامل مؤثر بر توسعه پایدار صنعت دامپروری شمال استان کرمان طراحی و اجرا شده است. این تحقیق، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. نتایج مطالعه که با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بهدست آمد نشان داد که از نظر کارشناسان، میزان موفقیت اهداف کمی و کیفی برنامههای قبلی دام سنگین، بیشترین تأثیر در شاخص تعیین چشمانداز، اهداف و راهبردهای کلان صنعت در اسناد بالادستی، میزان موفقیت فرآیندهای تأمین نهادهها قبل از تولید، بیشترین تأثیر در شاخص موفقیت فرآیند و چرخههای تأمین نهادهها و فروش محصولات دامی، افزایش سطح درآمد حاصل از فعالیت دامپروری، بیشترین تأثیر در تعیین شاخص چشمانداز، اهداف و راهبردهای توسعه پایدار صنعت، تسهیلگری سازمان جهاد کشاورزی، مؤثرترین متغیر برای ارتقاء ظرفیت فعالیتهای اقتصادی موجودِ صنعت، برنامههای مبتنی بر افزایش تولید و بهرهوری فعالیتهای موجود، بیشترین تأثیر در برنامههای توسعه پایدار صنعت دامپروری، تقویت نگرش کارآفرینی بین دستگاههای اجرایی، بیشترین تأثیر بر شاخص ساز و کارهای مؤثر در توسعه پایدار صنعت دامپروری و شناسایی و جذب منابع انسانی مستعد موجود در صنعت دامپروری برای اجرای طرحها، بهلحاظ تأثیر بر شاخص ملاحظات و الزامات اجتماعی و نهادی جهت اجرای طرحها، اولویت اول را دارا بودند. نتایج این مطالعه میتواند بهعنوان راهنما و نقشه راه در سیاستهای توسعه، برنامهها، پروژهها و مطالعات آینده مورد استفاده قرار گیرد.
ابراهیم صادقی، محمد حسن زاده نفوتی، علی اکبر جمالی، اصغر صالحی،
دوره 11، شماره 39 - ( بهار 1401 )
چکیده
چالشهای مناطق روستایی از جمله فقر، بیکاری و مهاجرت موجب شده توجه به توسعه روستایی نه یک گزینه بلکه یک ضرورت انکار ناپذیر باشد. اجرای طرحهای آبخیزداری علاوه بر حفظ منابع آب، خاک و گیاه، برای مناطق روستایی فرصتهای شغلی ایجاد میکند. موفقیت چنین طرحهایی تا حدود زیادی به مشارکت روستاییان در اجرا، حفظ و نگهداری آنها بستگی دارد. شناسایی موانع مشارکت روستاییان به مدیران محلی کمک میکند با ایجاد زمینههای لازم و حذف موانعی همچون موانع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، مشارکت حداکثری مردم را ایجاد نمایند. تحقیق حاضر با هدف شناخت این موانع در حوضه قلعه شاهرخ چادگان صورت گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری آن را سرپرستان خانوار (700N=) تشکیل میدهد. بر اساس فرمول کوکران تعداد 250 سرپرست خانوار به روش تصادفی انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. روایی پرسشنامه توسط کارشناسان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز بر اساس مقدار آلفای کرونباخ در حد مناسب تشخیص داده شد. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS نشان داد که در مجموع میزان مشارکت پاسخگویان در این طرحها در سطح پایین قرار دارد. بر اساس نتایج، مهمترین موانع مشارکت روستاییان منطقه در طرحهای آبخیزداری، «پایین بودن سطح آگاهی روستاییان از طرح ها»، «اعتقاد به بی تأثیر بودن اجرای پروژهها در اشتغالزایی» و «عدم اعتقاد روستاییان به مفید بودن طرحهای آبخیزداری» بودند. نتایج همبستگی چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد که عوامل فرهنگی از موانع اصلی مشارکت روستاییان در طرحهای آبخیزداری است.
سونا حبیبی، صادق صالحی،
دوره 11، شماره 42 - ( زمستان 1401 )
چکیده
محیطزیست مناطق روستایی علیرغم دارا بودن تنوع زیستیِ غنی، در معرض تخریب فزاینده قرار دارد. هدف این پژوهش، بررسی زمینههای اقتصادی و مدیریتیِ شکلگیری مشکلات محیطزیستیِ روستاهای طوالش در غرب استان گیلان با رویکردی کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد است. جامعه مطالعاتی شامل 35 نفر از مسئولین و روستاییان است که با استفاده از نمونهگیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع، تا رسیدن به اشباع نظری، در بهار و تابستان 1399، مورد مصاحبه نیمه ساختیافته قرار گرفتند. روایی و پایایی به روش ارتباطی یعنی کنترل و اعتباریابی توسط مشارکتکنندگان ارزیابی گردید. تحلیل دادهها طی سه مرحله کدگذاری صورت گرفت. در کدگذاری باز، هفت مفهوم شناسایی و در کدگذاری محوری 23 مقوله عمده استخراج شد. از طریق کدگذاری انتخابی، هسته اصلی کشف و مدل پارادایمی ترسیم گردید. «تخریب محیطزیست و ناپایداری اکوسیستم» به عنوان پدیده اصلی شناخته شد. شرایط علّی شامل: اقتصاد تک محصولی، ناکارامدی سازمانی و مدیریتی، واگرایی سازمانی، معیشت وابسته و بیکاری؛ شرایط مداخلهگر شامل: دخالت سازمانی، کمبود نیروی متخصص، فروش زمین، خردهمالکی و صنایع کوچک ارائه شد. در مجموع، یافتهها نشان داد که تخریب محیطزیست یک پدیده چندعلیتی است که مدل نظری «همگرایی چندعلیتی محیطزیستی» مفهومسازی شد. گزاره نهایی منتج از مدل پارادایمی عبارت است از: در نواحی روستایی، تخریب محیطزیست و ناپایداری اکوسیستم در بستری از همگرایی زمینههای اقتصادی-مدیریتی بروز مییابند. در این راستا، ادغام مدیریتی، اصلاح منابع انسانی در سازمانهای مسئول، تعریف معیشتهای جایگزین، آموزش متناسب با معیشت، سندیکایی کردن تولیدات روستایی و اجرای جامع طرح کاداستر جهت مسئولیتپذیری و نظارت بیشتر سازمانی، تقویت اقتصاد جوامع محلی، معیشت پایدار و امنیت اقتصادی روستاییان و پیشگیری از تصرف اراضی طبیعی-ملی گامی ضروری برای تحقق پایداری محیطزیستی میباشد.
زینب لنگوری، هدایتالله نیکخواه، صادق صالحی،
دوره 12، شماره 45 - ( پاییز 1402 )
چکیده
گردشگری خانههای دوم یکی از انواع گردشگری که به طورخاص با مردم محلی در ارتباط است و از این نظر، اثرات این نوع گردشگری و مدیریت درست آن، اهمیت دارد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی گسترش خانههای دوم در نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی میباشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظرروش، توصیفی-تحلیلی میباشد. اطلاعات و دادههای مورد نیاز در مورد اثرات توسعه خانههای دوم از طریق مطالعات میدانی و پیمایشی جمعآوری گردید جامعه آماری این پژوهش، مردمان بومی ساکن در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی هستند که شامل 4 روستا از بخش مرکزی دهستان شرق و غرب شیرگاه و 3 روستا از بخش نارنجستان دهستان هتکه با جمعیت 1620 نفر میباشد که 354 نفر به عنوان نمونه انخاب گردید. یافتههای تحقیق نشان میدهد که شکلگیری و گسترش پدیده خانههای دوم تاثیرات چشمگیری بردگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی داشته است. نتایج نشان داد که بیشترین تاثیر گسترش خانههای دوم مربوط به اثرات اقتصادی با میانگین(M=3.66) و کمترین تاثیر را اثرات زیستمحیطی با میانگین (M=2.96) داشته است. همچنین یافتهها نشان داد که از بین اثرات مثبت و منفی، بیشترین تاثیر گسترش خانههای دوم مربوط به اثر اقتصادی منفی با (M=4.12) وکمترین تاثیر را اثر مثبت زیستمحیطی با میانگین(M=2.82) داشته است.