جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای سلیمانی

محمد سلیمانی، حسن افراخته، احمد سعیدنیا، رباب چگینی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

پدیده "روستاهای ادغام‌شده در شهر" که در برخی کشورها از آن به عنوان "دهکده‌های شهری" یاد شده، نتیجه شهرنشینی سریع و گسترش شتاب آلود شهرها است. از آنجایی که ادغام هسته‌های روستایی در شهر اغلب بدون برنامه بوده، پیامدهای گوناگونی را در ابعاد زیست‌محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در پی داشته است.مقاله حاضر، تحلیل پیامدهای کالبدی ـ فضایی ادغام ‌هسته‌های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران را در چارچوب رویکرد سیستمی به رویارویی دو نظام سکونتگاهی شهری و روستایی مورد توجه قرار داده است. در انجام تحقیق حاضر از تحلیل‌های آماری ـ فضایی بهره گرفته شده است.در این راستا، داده‌های مربوط به شاخص‌های مورد استفاده در محدوده بافت روستایی و بافت مدرن شهری فراگیر آنها تجمیع شدند. تحلیل‌‌آماری - فضایی بکار گرفته شده نیز شامل آزمون t، رگرسیون چند متغیره، همپوشانی لایه‌ها و اعمال ضرایب مدل رگرسیون در پایگاه داده‌های جغرافیایی بوده است. بر اساس نتایج تحقیق انجام‌شده، پیامدهای کالبدی ـ فضایی ادغام هسته‌های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران در دو سطحاثرگذاری هسته‌های روستایی و مورفولوژی زراعی و باغی آن روستاها بر بافت مهاجم شهری و رویارویی بافت کالبدی هسته‌های روستایی و بافت شهری فراگیر آن‌ها آشکار شده است. هسته‌های روستایی علاوه بر اثرگذاری بر هویت‌یابی بافت مهاجم شهری، به دلیل گسترش بی‌برنامه شهر و شکل‌گیری ارگانیک بافت شهری با اثرپذیری از تقسیمات و ساختار فضایی مورفولوژی‌های باغی و زراعی منطقه، نامنظم و گاه نفوذناپذیر شده است. نفوذناپذیزی بافت شهری در عرصه‌های ادغام نیز با توجه به نرخ جمعیت‌پذیری و تراکم ساختمانی نسبتاً زیاد منطقه، علاوه بر ایجاد مشکلات ترافیکی، می‌تواند در زمان بحران احتمالی، امدادرسانی در بافت‌های مورد بحث را با مشکلات زیادی روبرو سازد. همچنین رویارویی بافت‌های شهری و هسته‌های روستایی نیز موجب شکل‌گیری کانون‌های ناهمگون و عدم تعادل کالبدی ـ فضایی در منطقه شده است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بین شاخص‌های کالبدیـ فضایی هسته‌های روستایی و بافت شهری فراگیر آن‌ها، روستاهای ولنجک، قیطریه و اسدآباد بیشترین ناهمگونی را بافت شهری دارند.

بیژن رضایی، نادر نادری، معین سلیمانی،
دوره 9، شماره 31 - ( بهار 1399 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهره‌گیری از طرح آشیانه‌ای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظام‌مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره‌گرفته‌شد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونه‌گیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمع‌آوری داده‌ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق‌ساخته بود. داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیه‌وتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهم‌ترین مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفه‌های شناسایی‌شده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای به‌دست‌آمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفه‌ها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهم‌ترین اولویت‌های راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساخت‌های توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.

لیلا مفاخری، محمد سلیمانی مهرنجانی، احمد زنگانه،
دوره 9، شماره 34 - ( زمستان 1399 )
چکیده

دردهه‌‌های اخیر رویکرد‌های مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقه‌گرایی به‌عنوان یکی از رویکرد‌های جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاست‌گذاران پیشنهادشده است. نو منطقه‌گرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقه‌گرایی، به‌دوراز رویکرد‌های دولت‌محور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهاد‌های مدیریتی همیاری می‌کنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابت‌پذیری منطقه‌ای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکه‌‌ها می‌باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقه‌گرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. داده‌‌های پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمع‌آوری‌شده است. برای تحلیل داده‌‌ها از ابزار‌ها و مدل‌‌های آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده‌شده است. نتایج نشان می‌دهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخص­های نو منطقه‌گرایی وضعیت مناسبی دارد که می‌تواند با تقویت آن‌‌ها و هدایت کردن سرمایه‌‌های اجتماعی در قالب مشارکت‌‌های اجتماعی و تعاونی‌‌های تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان می‌دهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخص‌‌های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجه‌گیری کلی می‌توان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقه‌گرایی به نو منطقه‌گرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم می‌تواند به آزادسازی ظرفیت‌‌های اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.

عطیه سلیمانی، احمد یعقوبی فرانی، سعید کریمی،
دوره 10، شماره 36 - ( تابستان 1400 )
چکیده

هدف این پژوهش تدوین مدل برای توسعه کارآفرینی پایدار در کسب­وکارهای روستایی با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان و افراد مجرب در این حوزه می­باشد. مطالعه حاضر از لحاظ پارادایم، جزء تحقیقات کیفی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها، از روش تئوری­بنیانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل صاحبان کسب­و کارهای روستایی نمونه و کارآفرینان موفق بودند. روش نمونه­گیری به صورت هدفمند بود و جمع­آوری اطلاعات از طریق مصاحبه­های عمیق انجام شد. به منظور تحلیل داده­های حاصل از 10 مصاحبه، تحلیل محتوا و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفت. کدهای باز، شامل 229 مفهوم و کدهای محوری نیز شامل 34 مقوله عمده بود که در مدل پارادایمی تحقیق، در قالب شرایط علی (عوامل فردی، ویژگی­های کسب­وکار، مدیریت منابع، عملکرد مالی)، شرایط واسطه­ای (بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، رسانه­ها، فشار ذینفعان، محیط قانون­گذاری، خودتنظیمی، قدرت سرمایه­گذاران، مصرف­گرایی اخلاقی جامعه، نقش حکومت­ها، کیفیت و هماهنگی نهادی، آموزش)، شرایط زمینه­ای (حاکمیت شرکتی، تعهدات اخلاقی، تعهدات زیست­محیطی، پیوند مسئولیت اجتماعی با عملیات کسب­وکار، مدیریت پایدارمحور)، راهبردها (از جمله راهبردهای آموزشی ترویجی، مشارکت ذینفعان، اصلاح قوانین و مقررات، تمهیدات حمایتی و تشویقی و فعالیت­های تحقیق و توسعه) و پیامدها (مشتمل بر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیست­محیطی، تعهد سازمانی، مزیت رقابت و پیامدهای سیاسی) نشان داده شده است. مدل ارائه شده می­تواند به عنوان ابزار تحلیلی و برنامه­ریزی برای توسعه کارآفرینی پایدار روستایی مبنای عمل قرار گیرد تابر مبنای آن به گونه­ای منطقی و اصولی به بسترسازی، حل مشکل و اقدام در جهت دستیابی به پایداری در کسب­وکارهای کارآفرینانه پرداخته شود.

عادل سلیمانی، محمدرضا رضوانی،
دوره 11، شماره 39 - ( بهار 1401 )
چکیده

بررسی و تحلیل زیست بوم مطالعات جهانی در حوزه تاب­آوری اقتصاد روستایی، به دلیل تکثر و پراکندگی زیاد روستاهای کشور، آسیب­پذیری سگونتگاه­های روستایی در مواجهه با انواع مخاطرات طبیعی و انسانی و پیامدهای مختلف ناشی از آن ها ضرورتی مضاعف دارد، لذا واکاوی انبوه اسناد علمی معتبر و دانش فربه تولید شده جهانی، در این زمینه می­تواند راهگشای بسیاری از مطالعات و اقدامات توانمندسازی اقتصادی جوامع محلی در سطح کشور باشد. در این راستا هدف کلی مطالعه حاضر، تحلیل نظامند شبکه دانش و ترسیم نقشه تاب­آوری اقتصاد روستایی با بررسی شبکه هم­نویسندگی و هم­رخدادی واژگان این حوزه است تا منبع ها و روندهای دانش و کمبودهای آن را مشخص گردد. برای انجام این تحقیق درآغاز، داده­ها از پایگاه اطلاع رسانی اسکوپوس احصاء شدند. آن گاه، مرحله های داده­آمایی انجام و بر پایه ی هدف­های تحقیق، داده­های نهایی با استفاده از الگوریتم­های مبتنی بر تحلیل شبکه­ی اجتماعی در نرم افزار VOSviewer  ارزیابی و تحلیل گردید. یافته­ها نشان دادند که از میان بیش از 1105 سند علمی و 3493 نویسنده، کشورهای آمریکا، انگلستان و استرالیا، چین و ایتالیا بیشترین انتشارها و نویسندگانی چون سالویا، کورانتا، شاو و کاستیلو بالاترین ارجاع ها را داشته­اند. خوشه­ی فکری لی جینگ از چین، بیشترین تراکم شبکه را دارا بود. تحلیل هم رخدادی واژگان، چهار خوشه­ی پژوهشی در مطالعات تاب­آوری اقتصاد روستایی مرتبط با پیوندهای حکمروایی، تغییرات اقلیمی، توسعه پایدار و فقر را آشکار ساخت. یافته­های تحلیل شبکه دانش و ترسیم نقشه آن در این مطالعه می­تواند دستاوردهای ارزشمندی برای پژوهشگران جغرافیا و برنامه­ریزی روستایی داشته باشد و افق­های نوین مطالعاتی را به روی آنان بگشاید.

سجاد امیری، امیرحسین گرکانی، عادل سلیمانی، فیروزه مقیمی نژاد،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

هدف: برنامه‌ریزی توسعه یکپارچه روستایی، نتیجه مجموعه ای از تحولات مختلف برنامه ریزی، اقتصاد، سیاست و جامعه شناسی در دهه ای اخیر است که به دلیل جهانی شدن و تمرکززدایی در مقیاس محلی یا منطقه ای ضرورت تبیین یافته است، این گونه از برنامه‌ریزی سازوکاری تفکر مبنا و مساله محور است و به دنبال پاسخگویی به سه سوال اساسی چیستی، چرایی و چگونگی در یک چارچوب مردم محور و مکان محور است و با عقلانیت یکپارچه به این موضوع می پردازد برنامه‌ریزی توسعه یکپارچه روستایی، براساس تحولات فکری- نظری دهه های اخیر و مسائل و مشکلات برنامه ریزی در سطح ملی ظهور یافته است. برنامه ریزی واکاوی و تحلیل زیست بوم مطالعات جهانی در حوزه برنامه ریزی توسعه یکپارچه، به دلیل تکثرگرایی نهادی جهت محرومیت‌زدایی تک ساحتی در نقاط روستایی کشور از اهمیت ویژه‌ای برخودار است، در این میان بررسی دانش علمی پژوهشی و حجیم تولید شده جهانی، می تواند حاوی درس آموخته‌های زیادی برای پژوهش‌ها و اقدامات آبادانی و پیشرفت روستایی باشد. بنابراین هدف کلی پژوهش حاضر، تحلیل سیستماتیک شبکه دانش در زمینه برنامه‌ریزی توسعه یکپارچه با مرور شبکه هم‌رخدادی واژگان و هم‌نویسندگی در این حوزه است تا روندهای دانش، منابع و کمبودهای آن آشکار شود.
روش پژوهش: این تحقیق از نظر نوع کاربردی بوده که از رویکرد علم سنجی برای بررسی مستندات علمی استفاده نموده‌است. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل شبکه اجتماعی برای تحلیل و تبیین هم واژگانی و هم نویسندگی مطالعات مرتبط در کل شبکه بهره گرفته شده‌است. در گام اول روش کار، داده ها از پایگاه اطلاع‌رسانی اسکوپوس استخراج گردید، سپس مرحله‌های پالایش مفهومی انجام و بر مبنای اهداف پژوهش، داده‌های نهایی با بهره‌گیری از الگوریتم‌های مبتنی بر تحلیل شبکه‌ی اجتماعی در نرم افزار VOSviewer مورد واکاوی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج حاکی از آن بود که از 93 پژوهش علمی و 191 نویسنده، کشورهای آفریقای جنوبی، انگلستان و آمریکا دارای بیشترین انتشارها بوده و نویسندگانی نظیر مادزیوهندیلا، ون نیکرک، آشا و باندا بالاترین بیشترین ارجاع‌ها را داشته‌اند. همچنین خوشه‌ی فکری چاکویزرا، دارای بیشترین تراکم شبکه بود. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که پژوهش‌های برنامه‌ریزی توسعه یکپارچه از ابعاد مختلف و در زیست بوم‌های متنوع و مرتبطی انجام شده‌است به گونه‌ای که سطوح و پیوندهای مختلفی از فضاهای شهری تا روستایی را نیز در برگرفته‌است. تحلیل هم رخدادی واژگان نیز، 6 خوشه‌ی پژوهشی در مطالعات برنامه‌ریزی توسعه یکپارچه مرتبط با واژه‌های جامعیت، برنامه ریزی شهری، حکمرانی محلی، مشارکت، توسعه پایدار و عدالت فضایی را آشکار ساخت.
نتیجه‌گیری: یافته‌های تحلیل شبکه دانش و ترسیم نقشه آن در این مطالعه می‌تواند دستاوردهای ارزشمندی برای تحقق رویکرد عقلانی-تخصصی به برنامه‌ریزی سیاسی- اجتماعی داشته باشد و افق‌های نوین مطالعاتی و اجرایی را به روی آنان بگشاید.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb