13 نتیجه برای ریاحی
وحید ریاحی، لقمان زمانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پهنه های امن و خطر زلزله سکونتگاههای روستایی شهرستان سروآباد با توجه ویژه به مدیریت بحران است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی است و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تجزیه و تحلیل داده ها و لایه ها صورت گرفته و نقشه های نهایی تلفیقی پهنه های امن و خطر روستایی و نقشه های هم پوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. در نهایت تحلیل فضایی- جمعیتی بر روی نقشه های سنتز انجام شد و پهنه ها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. نتایج مطالعه نشان داد که حدود 50 درصد مساحت شهرستان با 45 روستا و 5/53 درصد جمعیت منطقه در محدوده پرخطر زلزله قرار دارد. همچنین 38 درصد مساحت شهرستان با 25 روستا و 3/32 درصد در طبقه خطر متوسط و 13 درصد مساحت شهرستان با 7 روستا و 2/14 درصد جمعیت در خطر کم یا پهنه های امن قرار گرفته است. بعلاوه در محدوده امن یا کم خطر شهرستان میانگین جمعیت روستاها به شدت زیاد می شود که نشان می دهد استقرار جمعیت روستایی شهرستان سرواباد با پهنه های مستعد خطر زلزله رابطه معناداری را داراست.
وحید ریاحی، آذر نوری،
دوره 3، شماره 10 - ( 12-1393 )
چکیده
دوام و پایداری هر روستا در گرو پویایی و دوام اقتصاد آن است. تضعیف فعالیت های اقتصادی سنتی در مناطق روستایی مانند کشاورزی، معدن و جنگل طی دهه های اخیر، جستجوی راهکارهای جدید را برای تقویت پایه های اقتصادی و تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی، ضرورت بخشیده است. تنوع یکی از پایه های اساسی ثبات است و به-عنوان یکی از استراتژی های اصلی پایداری اقتصادی در ارتقای رفاه و امنیت اقتصادی منطقه جایگاه بسزایی دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی در شهرستان خرمدره انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. از مجموع 1143 خانوار در روستاهای نمونه، با استفاده از فرمول کوکران 287 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت تصادفی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط معناداری میان تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و پایداری اقتصادی است؛ به نحوی که در روستاهایی که تنوع فعالیت های اقتصادی بیشتر بوده است، سطح پایداری اقتصادی نیز بالاتر می باشد.
وحید ریاحی، حسن مومنی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
روستاهای ایران غالبا در کنار منابع آبی پایدار اعم آبهای سطحی یا منابع آبهای زیرزمینی شکل گرفته است. با این حال بنا به دلایل مختلف مانند الگوی کشت و الگوی مصرف منابع آب، با تنشهای آبی روبرو هستند. از این رو، شاید بتوان گفت که در سالهای اخیر توان منابع آب زراعی روستاها با ویژگی پایداری روستاها ارتباط مستقیم یافته است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی منابع آب زراعی و رتبهبندی روستاها بر مبنای آن به بررسی و تحلیل موضوع در شهرستان بوئین و میاندشت (در غرب استان اصفهان) پرداخته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و جمعآوری اطلاعات با استفاده از دادههای رسمی و کتابخانهای و نیز مطالعات میدانی صورت گرفته است. بههمین منظور شاخصهای توان منابع آبی، اقلیم، ژئومورفولوژی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در 33 گویه مرتبط با پژوهش گروهبندی و بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق شهرستان بوئین و میاندشت است که در سال 1390 بالغ بر 26 هزار نفر جمعیت و 46 روستا دارای سکنه داشته و نمونه تحقیق، 5 روستا در دهستانهای مختلف است که بر مبنای پراکندگی، جمعیت و فاصله از مرکز شهرستان انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داد که نخست اتخاذ سیاستهای جدید در زمینه بهرهبرداری از منابع آب و زمین و توجه به شیوههای صرفهجویانه مصرف آب و اصلاح سیستمهای آبیاری نقش مهمی در بالا نگهداشتن توان منابع آبی و پایداری روستاها دارد. سپس با توجه به تنش آبی حتی در نواحی روستایی که فراوانی منابع آبی وجود دارد، ایجاد تعادل در مصرف منابع آب کشاورزی و برقراری سیستم آبیاری مدرن اجتنابناپذیر است. بررسی توان منابع آب سکونتگاههای روستایی در چهار تیپ مختلف، مشخص شد که روستای دره حوض بالاترین رتبه و روستای معصومآباد پایینترین رتبه را داشته است. در نهایت ایجاد زیرساخت و رونق گردشگری در روستای دره حوض و توسعه کشاورزی بر مبنای تغییر الگوی کشت و الگوی مصرف بهویژه در معصوم آباد ضروری است.
طاهره صادقلو، حمدالله سجاسی قیداری، وحید ریاحی،
دوره 5، شماره 15 - ( بهار 1395 )
چکیده
امروزه پیشرفت در پروژههای صنعتی، علاوه بر تأمین بخشی از نیازهای انسانی، خواسته و ناخواسته سبب بروز ناپایداریها و مشکلات زیست محیطی فراوانی برای محیط زیست ساکنان مجاور این صنایع گردیده که این امر ضرورت ارزیابی اثرات زیست محیطی را در فضای جغرافیایی افزایش داده است. در این میان صنایع استخراجی- معدنی، بیشترین تأثیرات زیست محیطی را در محیط های اطراف دارد. در این مطالعه به بررسی کارخانه سیمان زنجان و اثرات زیست محیطی آن بر روستاهای اطراف پرداخته شده است. روششناسی مطالعه، از نوع توصیفی- تحلیلی با کمک مطالعات اسنادی- کتابخانهای و میدانی است. برای دستیابی به هدف تحقیق از طریق تحلیل دادههای پرسشنامه ای حاصل از شاخص های روش چک لیست در 9 روستای مورد مطالعه با 36 نفر از خبرگان محلی و تعداد 295 سرپرست خانوار روستایی بهره گرفته شد. تحلیل دادهها با استفاده از SPSS، GIS و تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره پرومتی و ماتریس ارزیابی اثرات زیست محیطی (ICOLD ) انجام شد و نتایج به دست آمده بیانگر این است که بیشترین اثرات منفی زیست محیطی در محدوده دست خورده و نزدیک کارخانه با امتیاز کل 208- است که با فاصله از کارخانه، میزان آن کمتر می گردد. همچنین بر اساس رتبه بندی انجام شده، بیشترین ناپایداری شکل گرفته در سیستم زیست محیطی روستایی، ناشی از فعالیت کارخانه به ترتیب در روستاهای مجیدآباد(امتیاز81/0)، زرند(امتیاز73/0) و مزیدآباد(امتیاز67/0) بوده است که در فاصله نزدیک به کارخانه قرار دارند.
حمید جلالیان، فرامرز بریمانی، وحید ریاحی، مرتضی مهرعلیتبار فیروزجایی،
دوره 5، شماره 16 - ( تابستان 1395 )
چکیده
یکی از مهمترین ابزار برونرفت از فقر، تأمین خدمات مالی مورد نیاز روستاییان است. علیرغم اهمیت این موضوع، ارائه خدمات مالی در نواحی روستایی با کمبود شدید سرمایه همراه است. بررسیها نشان میدهد تنها 5 درصد از کشاورزان در نواحی روستایی آفریقا و حدود 15 درصد در آسیا و آمریکای لاتین به اعتبارات مالی رسمی کشورشان دسترسی دارند. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مؤلفههای بهینهگی نهادهای تأمینکنندۀ خدمات مالی، این مسئله را به طور موردی در ناحیه جنگلی- کواستانی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل مورد بررسی قرار داده است. رویکرد این پژوهش، کیفی و راهبرد آن تحلیل محتوا است. دادههای لازم، با مشارکت 25 نفر از روستاییان و با ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته و مشاهده مستقیم گرآوری شده است. شیوه نمونهگیری، به روش هدفمند با حد اشباع نظری و شیوۀ تجزیه و تحلیل دادهها نیز تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی بوده است. دادههای تحقیق شامل متن مصاحبهها، به واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشردهسازی خلاصه شده و در نهایت، با شیوۀ استقرائی طبقات فرعی استخراج و مضمونهای اصلی از آن انتزاع شده است. یافتههای نهایی شامل شش مضمون اصلیِ قابلیت انعطافپذیری، قابلیت دسترسی، قابلیت فهم و سادگی، قابلیت اعتماد، قابلیت ارائه در تمام ابعاد خدمات مالی و قابلیت پوشش گسترده است که هر کدام به طبقات فرعیتر تقسیم میگردد. نتیجه این که، برای نهادسازیهای مالی روستایی باید با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص همان نواحی، بر قابلیتهای نهادی مذکور تأکید کرد. همچنین، در بررسی این گونه مسائل، اتخاذ رویکرد کیفی و بررسی آن در بستر وقوع، میتواند رویکرد مناسبی باشد.
وحید ریاحی، طاهر پریزادی، علی سنگین استادی،
دوره 6، شماره 20 - ( تابستان 1396 )
چکیده
در مناطق روستایی، مسکن به عنوان اساسیترین بخش از فضای کالبدی روستا مطرح بوده که توسط روستاییان و گاهاً توسط دولت و بخش عمومی در راستای رفع نیازهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی روستائیان شکل گرفته است. تکنیک ساخت و الگوی تأمین این مساکن، به همان اندازه که متأثر از عوامل طبیعی است از ساختارهای ذهنی و اجتماعی روستاییان نیز تأثیر میپذیرد. هدف تحقیق حاضر شناخت الگوی های تأمین مسکن در سکونتگاه های روستایی شهرستانهای تایباد و باخرز و تحلیل عوامل موثر بر الگوی غالب مسکن بوده است. محدوده مورد مطالعه پژوهش حاضر نواحی روستایی دو شهرستان تایباد و باخرز با شش روستای منتخب است که دارای بیشترین تنوع از نظر الگوهای تأمین مسکن است. به این منظور تعداد 90 پرسشنامه برای استفادهکنندگان از دو الگوی مسکن حمایتی (بنیاد مسکن انقلاب اسلامی) و مسکن اجتماعی (کمیته امداد امام خمینی) طراحی و توزیع گردیده است. به منظور تحلیل علّی استقبال روستائیان به طور عام از الگوی مسکن آزاد، متولیان امور روستایی مورد پرسشگری قرار گرفتهاند. تحلیل یافتههای پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری فریدمن و کای دو انجام شده است. نتایج پژوهش نشاندهنده عدم رضایت روستائیان از دو الگوی تأمین مسکن حمایتی و اجتماعی و استقبال عام روستائیان از الگوی تأمین مسکن آزاد (خودساخته) است؛ زیرا این الگو سازگاری و همخوانی بیشتری با ساختارهای معیشتی روستاییان داشته است؛ درحالی که دو الگوی دیگر بیشتر با هدف تأمین سرپناه برای خانوارهای روستایی بوده است.
وحید ریاحی، ملیحه سلطان آبادی،
دوره 7، شماره 23 - ( بهار 1397 )
چکیده
پرداخت یارانه از سیاست های اقتصادی برای برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی در جامعه و همچنین حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان در بسیاری از کشورها است. از آنجایی که طرح هدفمند کردن یارانه ها در رأس برنامه های تحول اقتصادی دولت در سالهای اخیر قرار گرفته، این طرح جامعه روستایی را نیز متأثر ساخته است. هدف تحقیق حاضر تحلیل تأثیر اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها بر اقتصاد روستاییان شهرستان خوشاب در استان خراسان رضوی است. این تحقیق در ۵ روستای بلقان آباد، علیک، خوشاب، نورآباد و سیدآباد با مجموع جمعیت ۱۴۱۴ خانوار در دهستان سلطان آباد به انجام رسیده که با فرمول کوکران (تعدیل شده) حجم نمونه ۱۲۰ خانوار تعیین شده است. نوع تحقیق توصیفی و تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای - اسنادی و میدانی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و رگرسیون در نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد پرداخت یارانه مستقیم در نواحی روستایی شهرستان خوشاب دارای اثرات مثبت مانند تقویت درآمد خانوار روستایی، رضایت و ماندگاری در نواحی روستایی و اثرات منفی مانند افزایش تورم و افزایش قیمت کالاها و خدمات شده است. همچنین اینکه، نحوه مصرف یارانه ها از سوی روستائیانی که غالباً در زمینه امور روزمره است، قابلیت های برقراری اهداف سیاست اقتصادی توزیع یارانه ها را با چالش های جدی روبرو ساخته است. از این رو، تحقیق حاضر بر برنامه ریزی در زمینه اثرات تحول اقتصادی یارانه ها در نواحی روستایی تأکید نموده است.
ساره کفائی، عباس سعیدی، فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی،
دوره 7، شماره 26 - ( زمستان 1397 )
چکیده
ماهیت و دامنه فعالیتهای اقتصادی پیوسته زمینهساز دگرگونی فضایی نظامهای سکونتگاهی بوده است. در همین ارتباط، مبادلات مرزی در تحول فضایی سکونتگاههای ساحلی و مرزی از اهمیت خاصی برخوردار است. ناحیه گناوه (استان بوشهر) واقع در حاشیه خلیج فارس، از نظر ساختار طبیعی، جلگهای خشک و بیابانی است که با محدویت منابع طبیعی آب و خاک روبرو است. این ناحیه افزون بر 52 سکونتگاه روستایی، دارای 2 کانون شهری است. روستاهای ناحیه، با دسترسی به منابع محدود آب، در مجاورت راههای ارتباطی و یا در حاشیه/ لبه خور یا پناهگاه طبیعی، در مجاورت دریا استقرار یافتهاند. از این رو، مبادلات مرزی در این ناحیه برای دوام و پایداری روستاها نه تنها از اهمیت ویژه برخوردار است، بلکه در روند زمانی، زمینهساز تحولات فضایی در این روستاها شده است. این مقاله در نظر دارد، ضمن بررسی سازوکارهای حاکم بر مبادلات مرزی، نقش و اهمیت آن را در دگرگونی فضایی روستاهای ناحیه مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. دوره مطالعه 1355 – 1395 بوده است. روش پژوهش کیفی بوده، برای جمع آوری داده های کمی از پرسش نامه در سطح 350 سرپرست خانوار و داده های کیفی از مصاحبههای نیمه ساختمند با 70 نفر از ساکنان روستاها، اعضای شوراها و دهیاری های روستاها استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز بر مبنای روش استدلال منطقی در چهارچوب مقولهبندی یافته ها صورت پذیرفته است. نتیجه پژوهش بیانگر روند تحول نامطلوب این ناحیه روستایی، نابرابری فضایی و عدم تعادل در توزیع جمعیت و فعالیت در سطح روستاهاست.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی، وحید ریاحی، سعید نصیری زارع، مهران ابراهیمی،
دوره 8، شماره 28 - ( تابستان 1398 )
چکیده
هدف این پژوهش تحلیل گسترش کشت گل محمدی بر اقتصاد سکونتگاهای روستایی دهستان لاله زار بود. برای بررسی سطح زیر کشت و مقایسه ی آن در دوره های زمانی مورد بررسی30ساله (1987-2017)، ابتدا تصاویر ماهواره ای لندست 8 أخذ و پس از پیش پردازش و آماده سازی تصاویر، به روش طبقه بندیMLC نقشه پراکندگی پوشش و کاربری اراضی کشاورزی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. سپس به منظور تحلیل اثرات گسترش کشت گل محمدی بر اقتصاد سکونتگاههای مورد مطالعه از پرسشنامه استفاده شد. پایایی پرسشنامه برابر با 761/0 و جامعه ی آماری مورد مطالعه نیز شامل تمام بهره برداران گل محمدی که حجم نمونه ی آن به روش کوکران150 نمونه آماری بدست آمد. روش انتخاب نمونه ها نیزبه صورت تصادفی ساده از بین بهره برداران کشت گل محمدی بوده است. نتایج بررسی نشان داد کشت گل محمدی در طی دوره مورد بررسی افزایش قابل توجهی در مقایسه با کشت سایر محصولات کشاورزی(سیب زمینی، گندم، یونجه و متکی) داشته است به گونه ای که میزان کشت این محصول در سال 1987 برابر با 437 هکتار بوده و این سطح زیر کشت در ادامه با روندی صعودی و بسیار بالا در سال2017 به1763 هکتار رسیده است. همچنین با توجه به یافته های تحقیق، گسترش کشت گل محمدی توانسته است موجب ایجاد اشتغال در زمینه های گلاب گیری و فعالیت های وابسته به آن، جذب توریست روستایی و همچنین موجب کسب درآمد، پس انداز و سرمایه گذاری در فعالیت های آن شود. بدین ترتیب گسترش کشت گل محمدی در اقتصاد سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه مؤثر بوده است.
وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 8، شماره 30 - ( زمستان 1398 )
چکیده
تغییرات الگویکشت، فرآیندهای پویای فضایی هستند که از مؤلفههای بسیاری تأثیر میپذیرد. شناخت این مؤلفههای تأثیرگذار، بازگوکنندهی عـواملی است که برای انتخـاب نـوع کشت موردتوجه کشاورزان قرار میگیـرد که خود باعث درک بهتر چرایی رفتار آنها خواهد شد و میتواند مــورد اســتفاده مســئولان و سیاستگذاران بخشکشاورزی بهمنظور معرفی محصولات و نوآوریهای جدید بــه کشــاورزان و هدایت تصمیمات آنها بهسوی تنظیم الگوی کشت بهینه قرار گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر انتخاب الگویکشت در نواحی روستایی لنجانات و چگونگی ارتباط این عوامل در ایجاد ناپایداری الگوی کشت در این ناحیه، به بررسی پیامدهای ایجاد شده بر اثر این ناپایداری با استفاده از روش کیفی پرداخته شده است. مشارکتکنندگان پژوهش، بهرهبرداران کشاورز ساکن در محدوده 10کیلومتری در دو طرف رودخانه زایندهرود در ناحیه لنجانات (بلوک لنجان) هستند. از بین آنها، با استفاده از نمونهگیری نظری، 25 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. دراین پژوهش از فنون مشاهده، مصاحبههای عمیق و بحث گروهی متمرکز برای جمعآوری اطلاعات و از روش نظریهی زمینهای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. ناپایداری الگوی کشت، تکعاملی نبوده، بلکه متأثر از عوامل مختلفی است که ماهیت طبیعی – اکولوژیک، اجتماعی – اقتصادی، زیرساختی و نهادی دارند. در بین این عوامل، وجود و بروز تنشهای محیطی و ضعف نقشپذیری مؤثر دولت عواملی هستند که از نگاه جامعه محلی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. ناپایداری الگوی کشت متأثر از این عوامل، ناحیه لنجانات را با پیامدهایی چون تغییر و تخریب اراضی زراعی، تضعیف نظام اقتصادی کشاورزان و در نهایت افزایش مهاجرفرستی و زوال روستایی روبرو ساخته است.
وحید ریاحی، سمیه عزیزی،
دوره 9، شماره 33 - ( پاییز 1399 )
چکیده
کاربردهای متعدد زعفران، مصارف متنوع غذایی، اثر اقتصادی تولید زعفران و بهویژه آثار کشت زعفران در درآمد کشاورزان، توجه ویژه به تغییر الگوی کشت، تولید زعفران و پیامد اقتصادی میان بهرهبرداران و خانوارهای روستایی را بیشازپیش روشن میسازد. بهرهبرداران محصولات کشاورزی میتوانند با انتخاب محصولات متناسب با شرایط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود به اثرات اقتصادی ناشی از آن محصول دست یابند. هدف این مقاله نیز بررسی اثرات کشت زعفران بر وضعیت اقتصادی بهرهبرداران خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمعآوری اطلاعات و دادهها در مطالعات نظری بهصورت کتابخانهای و در مطالعه میدانی از طریق پرسشنامه میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کشاورزان بهرهبردار زعفران در دهستان سیاهرود شهرستان تهران میباشد (145N=). با استفاده از فرمول کوکران 100 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Spss23 از آزمون t تک نمونهای استفاده شد. نتایج نشاندهنده تأثیر مثبت کشت زعفران بر مؤلفههای اقتصادی موردمطالعه شامل اشتغال با میانگین (09/4)، بهبود کیفیت خدمات و امکانات با میانگین (06/4)، دسترسی به خدمات و تسهیلات با میانگین (01/4)، درآمد با میانگین (82/3)، پسانداز و سرمایه با میانگین (81/3) و رفاه اجتماعی با میانگین (80/3) در بین بهرهبرداران بوده است؛ هر یک از مؤلفههای اشارهشده، اثرات مثبت شاخصهای اقتصادی در میان بهرهبرداران و خانوارهای روستایی بهرهبردار را به همراه داشته، به طوریکه درآمد، پسانداز، اشتغال، تنوع فعالیت اقتصادی و شغلی در سطح قابل قبولی در روستاها افزایش داشته است.
سعید نصیری زارع، وحید ریاحی،
دوره 12، شماره 43 - ( بهار 1402 )
چکیده
شناخت همکاریهای علمی و موضوع مقالات، میتواند تصویر جامعی از نوع فعالیتهای علمی نویسندگان در مجله مشخص و سبب شناسایی نقاط قوت و ضعف تحقیقات انجام شده گردد. در این جهت یکی از مناسبترین روشها، استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل علمسنجی است. پژوهش با این رویکرد به تحلیل شبکه همکاریهای علمی و ترسیم موضوع مقالات مورد توجه در مجله «اقتصاد فضا و توسعه روستایی» پرداخت. پژوهش از نوع کاربردی، با استفاده از فنون علمسنجی و به روش کتابخانهای انجام شد. اطلاعات توصیفی و شناختی مقالات به عنوان مبنای تحلیل قرار گرفت. مجله اقتصاد فضا و توسعه روستایی اکنون پس از انتشار 34 شماره، 364 مقاله توسط 641 نویسنده منتشر کرده که الگوی تألیفی بیشتر این مقالات از همکاری سه نویسنده بوده است. در مجله شبکه کامل همکاری علمی، از آن جهت که نویسندگان در زمینههای علمی متفاوت قرار دارند، شکل نگرفته است. این موضوع از سویی بیانگر توجه اصلی مجله به موضوع مقالات بدون توجه به نویسندگان بوده است. با این حال در شبکه همکاریهای علمی مجله، قدیری معصوم، مطیعیلنگرودی و ریاحی، بیشترین تعداد ارتباطات را داشتهاند. این نویسندگان به همراه رضوانی مهمترین نقش را نیز به عنوان میانجیگر در کنترل و انتقال اطلاعات در شبکه علمی مجله ایفا میکنند. در شبکه علمی مجله سهم عمدهای از نویسندگان نیز از دانشگاه تهران، خوارزمی و پیام نور تهران بودهاند که تمایل کمتری برای همکاری در شبکه علمی مجله با نویسندگان دیگر دارند. اما موضوع اصلی مقالات در مجله، با اهتمام به ابعاد توسعه روستایی؛ بیشتر در زمینه «توسعه اقتصادی» بوده که بیشتر منطبق با جهتگیری سیاستهای توسعه روستایی در کشور است. «گردشگری» و «کشاورزی» دو موضوع محوری در این زمینه هستند. بنابراین برنامهریزان در جهت تحقق توسعه علمی مجله، میتوانند جهتگیری موضوع مقالات را در سایر زمینههای علمی توسعه روستایی مورد توجه قرار بدهند.
جواد زحمت کش ممتاز، حسن افراخته، وحید ریاحی، مجتبی قدیری معصوم،
دوره 12، شماره 46 - ( زمستان 1402 )
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی متغیرهای نهادی مؤثر بر کارآفرینی ناحیه روستایی نسا در شهرستان کرج است. این پژوهش براساس هدف، بنیادی - کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها توصیفی-پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش ساکنان دهستان نسا است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 216 n= محاسبه شده است و توزیع آن در میان روستاها بر اساس انتساب متناسب با تعداد خانوارها در هر روستا بود و نمونه گیری نیز با روش تصادفی ساده انجام شد. در این پژوهش از تکنیک آماری تحلیل عاملی تاییدی به منظور بررسی روایی پرسشنامه با استفاده از شاخصهای بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد و پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این پژوهش از تکنیک آماری مدلسازی معادلات ساختاری برای آزمون مدل مفهومی استفاده شد و رابطه متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. یافته های پژوهش در خصوص وضعیت کارآفرینی نشان میدهد، خوداشتغالی با رویکرد کسب و کارهای خرد خانوادگی و عمدتا فاقد نوآوری، فعالیت غالب کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه بوده است. نتایج مدل مفهومی پژوهش، نشان از تاثیر قوی عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی داشت (01/0>p). ضریب استاندارد یا شدت تاثیر برابر با 71/0 بود. بر این اساس مشخص شد، عوامل نهادی دارای تاثیر معنیداری بر کارآفرینی روستایی است. نتایج پژوهش نشان داد که جهت تاثیر عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی مثبت است و بیانگر این است که افزایش و ارتقاء عوامل نهادی با بهبود کارآفرینی روستایی همراه است.