جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای رحمانی فضلی

بیژن رحمانی، ناصر شفیعی ثابت، عبدالرضا رحمانی فضلی، رضا سلیمانگلی،
دوره 5، شماره 18 - ( زمستان 1395 )
چکیده

دانش و اطلاعات از عوامل اصلی تولید و فروش در کشاورزی مدرن هستند. فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند توسعه پایدار کشاورزی را از طریق تسهیل کردن مدیریت دانش در زمینه های مختلف تسریع بخشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که  از طریق 319 نمونه تصادفی بهره­برداران کشاورزی در فرآیند توسعه پایدار کشاورزی از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات در سکونتگاه­های روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت انجام شده است. برای سنجش متغیرهای سطح توسعه­یافتگی کشاورزی تعداد 39 مؤلفه در چارچوب 3 معیار نظام محیطی، نظام اجتماعی و نظام اقتصادی سنجیده شده است. در ارتباط با مؤلفه اثرگذار فرآیند توانمندسازی از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات تعداد 36  مؤلفه در چارچوب 4معیار آموزش و اطلاع رسانی، دسترسی، شناخت و اعتماد سنجیده شده است. نتایج نشان داد فناوری اطلاعات و ارتباطات در شاخص و مؤلفه­های اجتماعی- اقتصادی بیشترین اثر و در مؤلفه­های زیست محیطی اثرات کمتری داشته است. همچنین بررسی مؤلفه­های شناخت و اعتماد حاکی از آن است که شناخت و اعتماد نسبت به توانمندی فناوری­های اطلاعات و ارتباطات قدیمی از جمله تلفن ثابت، موبایل و تلویزیون در توسعه پایدار کشاورزی بیشتر و در مقابل شناخت و اعتماد نسبت به توانمندی­های فناوری نوین از جمله کامپیوتر و اینترنت در توسعه پایدار کشاورزی کمتر است که ناشی از تفاوت در میزان توانمندی اجتماعی و اقتصادی بهره­برداران کشاورزی است.


عباس سعیدی، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور، مصطفی بیات،
دوره 6، شماره 20 - ( تابستان 1396 )
چکیده

نگاه‌های حاکم بر برنامه‌ریزی توسعه خمین طی چند دهه گذشته مبتنی بر ثبات و فقدان جامع­نگری بوده است و تنها با تکیه بر حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب، سعی در چیدمان مجدد فضا داشته‌اند، در صورتی که پویایی جزء ذاتی سازمان فضایی حاکم بر ناحیه است و تنها با تکیه بر رویکردی پویا و ارائه آینده­ای چندگانه قادر خواهیم بود که به برنامه­ریزی فضایی توسعه پایدار سکونتگاه‌ها روستایی ناحیه دست یابیم. هدف پژوهش حاضر شناخت و تحلیل ساختار فضایی ناحیه خمین در چارچوب پویش ساختاری- کارکردی است. تحقیق از نوع توصیفی - ­تحلیلی با جنبه نظری و کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 142 روستای دارای سکنه با مجموع 32092 نفر جمعیت و 10121 خانوار در شهرستان خمین است که با استفاده از روش نمونه­گیری طبقه‌بندی تصادفی و نمونه‌گیری ناحیه‌ای 21 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. جمع‌آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی بوده است. در روش اسنادی سوابق آماری، کارهای صورت گرفته در دانشگاه‌ها و مؤسسات و اطلاعات موردنیاز در این زمینه از طریق سازمان‌هایی از قبیل: مرکز آمار ایران، جهاد کشاورزی شهرستان، فرمانداری شهرستان و بخشداری دو بخش و در روش میدانی نیز جمع‌آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه روستا(دهیار و شورای روستا) بوده است. به منظور پهنه بندی ناحیه خمین از آمارهای فضایی استفاده شده و همچنین به منظور سطح­بندی سکونتگاه­های ناحیه خمین، از روش سطح­بندی بر اساس شاخص­های خدمات و جمعیت استفاده شده است. در این راستا، نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که مجموع ساختارهای محیطی ـ بوم شناختی(توپوگرافی، منابع آب و خاک) و انسانساخت (راه­های ارتباطی، خدمات و صنایع) در سطح ناحیه موجب شکل­گیری عرصه­هایی شده است که تمرکز جمعیت، خدمات و نقاط سکونتگاهی را در عرصه دشتی و مرکزی ناحیه به دنبال داشته است؛ پیامد حاصل از آن نیز موجب شکل­گیری نابرابری فضایی، فشار بیش از حد بر منابع محیطی در قسمت دشتی، رها شدگی و تخلیه جمعیتی سکونتگاه­ها در سایر عرصه­ها بوده است.

عبدالرضا رحمانی فضلی، هدایت اله درویشی، محمد حسین آبادی، مریم بیرانوندزاده،
دوره 7، شماره 23 - ( بهار 1397 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت توسعه در سکونتگاه‌های روستایی استان‌های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با توجه به شاخص‌های ترکیبی (در3شاخص اصلی مجموعاً با 20 زیر شاخص) تدوین شده است. روش به کار گرفته‌شده توصیفی- تحلیلی است که از روش‌های تحلیل چندمعیاره(تکنیک تاپسیس) جهت سطح‌بندی سطوح توسعه روستایی در استان‌های مورد مطالعه استفاده شده است، نتایج نشان داد در استان خراسان رضوی، شهرستان‌های جغتای، گناباد و تخت جلگه (فیروزه) دارای رتبه‌های برتر از لحاظ برخورداری و شهرستان‌های بجستان و باخرز در پایین‌ترین سطح برخورداری قرار دارد، مطالعه شهرستان‌های استان به تفکیک شاخص‌ها بیانگر وجود تفاوت بین سطوح توسعه روستایی سکونتگاه‌های روستایی مورد مطالعه است. در میان شهرستان­های استان خراسان شمالی شهرستان فاروج دارای رتبه اول، شهرستان بجنورد در رتبه دوم و شهرستان‌های شیروان و جاجرم به ترتیب در سطوح پایین­تر از لحاظ شاخص­های توسعه روستایی اعم از امکانات و خدمات، نهادی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. مقایسه تفاوت در سطوح توسعه در  شاخص‌های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می‌دهد تفاوت رتبه‌ها در هر یک از  شاخص‌های مورد استفاده در شهرستان‌ها در مقایسه با خراسان رضوی کمتر است. بررسی سطوح توسعه در استان خراسان جنوبی، نشان می‌دهد در شاخص‌های کالبدی و در مجموع شاخص‌ها، شهرستان فردوس، در شاخص‌های اجتماعی، شهرستان سرایان و در شاخص‌های اقتصادی شهرستان سربیشه رتبه اول را به خود اختصاص داده است. همچنین بنا به نتایج همبستگی، بین رتبه کلی توسعه شهرستان‌ها در استان‌ها با جایگاه شاخص‌های کالبدی ارتباط معنی‌دار وجود دارد.

عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور، مریم شامانیان،
دوره 8، شماره 28 - ( تابستان 1398 )
چکیده

از مکانیسم­های عمده برای کاهش فقر و نابرابری در مناطق کمتر توسعه یافته، تأمین امکانات اشتغال مولد برای افراد بسیار فقیر است. از همین رو ضرورت توجه به کارآفرینی روستایی به مثابه حافظ امنیت اقتصادی روستا باید در اولویت سیاست­ها و برنامه­های توسعه روستایی قرار گیرد. همچنین باید توجه داشت کارآفرینی در اجتماعات روستایی دارای درآمد اندک، در صورتی موفقیت حاصل می­نماید که ابتکارات و تنوعات مشاغل از درون خود روستا برخیزد. این پژوهش با هدف تحلیل ظرفیت‌های توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده‌ها از مطالعات اسنادی و میدانی به‌صورت پرسشنامه‌ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از نرم افزارهای‌ Spss و Arc Map استفاده شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد وضعیت مؤلفه‌های کارآفرینی در مناطق روستایی مورد مطالعه کمی پایین‌تر از مقدار متوسط و نزدیک به متوسط است. مناسب‌ترین شرایط را می‌توان در بعد کالبدی و سپس به ترتیب مؤلفه‌های در نهادی، اجتماعی، اقتصادی، زیست‌محیطی و فردی مشاهده کرد. نتایج حاکی از این است که در روستاهای شهرستان دامغان، زیرساخت‌های کارآفرینی (از جمله زیرساخت‌‌های فیزیکی و سرمایه‌ای) فراهم بوده اما محیط اجتماعی و به‌خصوص اقتصادی برای گسترش کارآفرینی مهیا نیست. زیرساخت‌ها به تنهایی موجب ارتقای سایر مؤلفه‌های کارآفرینی نمی‌شود بلکه می‌توان از آن به عنوان بستری برای شکوفایی سایر مؤلفه‌ها استفاده کرد و کارآفرینی روستایی را ارتقاء بخشید. در واقع با کارآفرینی در روستاها می‌توان روند توسعه روستایی را تسریع کرد زیرا کارآفرینی علاوه با کشف و شکوفایی سرمایه‌های پنهان اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و نهادی، منجر به به ایجاد درآمد پایدار و درنتیجه کاهش مشکلات (مهاجرت، بیکاری و غیره) برای روستاییان می‌شود. 

فردوس امیدپور، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور،
دوره 9، شماره 31 - ( بهار 1399 )
چکیده

رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهه‌های اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسک‌پذیری و پیش‌نگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیده‌ای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت می‌گیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیین‌کننده است .در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در  شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی تصادفی به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها نیز پرسش‌نامه‌ای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد.  یافته‌های حاصل از تحلیل آماری داده‌ها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد  علاوه بر این امکانات و ظرفیت‌های موجود هم به‌صورت یکپارچه شکل نگرفته‌اند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصه‌های نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفه‌های اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و ویژگی‌های فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایین‌تری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد. 

اکرم قنبری، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور،
دوره 11، شماره 39 - ( بهار 1401 )
چکیده

مقاله حاضر، با هدف شناسایی عوامل موثر بر بهره­مندی از مزیت­های جغرافیایی در فرآیند توسعه پایدار در روستاهای شهرستان خرم­آباد تهیه شده است. روش تحقیق ترکیبی (کمی-کیفی) است. از مدل کیو برای تحلیل مساله استفاده گردید. جامعه آماری روستاهای شهرستان خرم­آباد هستند. مشارکت­کنندگان بخش کیفی روستاییان خبره­­اند که 30 نفر با اشباع نظری انتخاب و با انجام مصاحبه نیمه ساختمند داده­ها جمع­آوری گردید. در بخش کمی  نیز خبرگان روستایی بوده­اند که از 150 روستا  یک نفر انتخاب و در مجموع تعداد 150 نفر انتخاب شد. با توجه به یافته­ها نتایج حاصل شد:  نواحی روستایی مورد مطالعه علیرغم برخورداری از مزیت­های جغرافیایی متنوع نتوانسته­اند از مزیت­های جغرافیایی خود در فرآیند توسعه پایدار بهره­مند شوند از این روی در مسیر ناپایداری قرار گرفته­اند. این ضعف بهره­مندی متأثر از عوامل مختلفی است که در این بین نقش عوامل اقتصادی (پایین بودن سطح درآمدی در نواحی روستایی، تورم و توزیع نامتوازن منابع اعتباری، بی­ثباتی نظام بازار، ضعف خدمات پشتیبان و همچنین ضعف برخورداری از بنگاه­های فرآوری) و مدیریتی-نهادی (ضعف ترتیبات حقوقی-نهادی و نبود نظام برنامه­ریزی یکپارچه برای فعالیت­های کشاورزی متناسب با بازار داخلی و خارجی) از اهمیت بیشتری برخوردار است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb