8 نتیجه برای جانی
صادق اصغری لفمجانی، عیسی شهرکی، مهدی نادریان فر،
دوره 5، شماره 15 - ( بهار 1395 )
چکیده
توانمندسازی یکی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب میآید؛ به گونهای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانناپذیر توصیف میشود. در این تحقیق تلاش شده است تا موانع و محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانـوارهای روسـتایی تحت پوشش کمیته امـداد سیستان، مورد کنکاش قرار گیرد. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی و بررسیهای میدانی با استفاده از تکمیل پرسشنامههای روستا و خانوار و تکمیل فرمهای مشاهدات میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد در منطقه سیستان تشکیل میدهد. برای تعیین حجم نمونه خانوار، ابتدا روستاهای با بیش از 50 خانوار تحت پوشش کمیته امداد شناسایی گردید و با توجه به تعداد این روستاها و بهکارگیری فرمولهای شارپ و اصلاحی، 40 روستا به عنوان روستاهای نمونه تعیین گردید. سپس با توجه به تعداد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد در روستاهای نمونه و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 341 خانوار به عنوان حجم نمونه خانوار محاسبه شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات، از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیلهای آماری و فضایی با استفاده از نرمافزارهای Expert Choice، SPSS وArcGIS صورت گرفته است. نتایج حاکی از وجود اختلاف معنیدار در شدت موانع و محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی روستاهای واقع در شهرستانهای مرزی سیستان با سایر روستاهای واقع در این منطقه است. همچنین بر اساس تحلیلهای فضایی، نواحی شمال شرقی و غرب این منطقه، دارای بیشترین و نواحی جنوب شرقی آن دارای کمترین شدت موانع و محدودیتها برای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی هستند. از طرف دیگر، نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (One-Way Anova) مؤید آن است که تأثیر محدودیتهای منابع آب، بر فعالیتهای معیشتی با ضریب 502/0 و درآمد و اشتغال با ضریب 378/0، به ترتیب مهمترین موانع و محدودیتهای اقتصادی و مشکلات سازمانی با ضریب 490/0 و ویژگیهای شخصیتی یا فردی سرپرست خانواده با ضریب 436/0 به عنوان مهمترین موانع و محدودیتهای توانمندسازی اجتماعی خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد ساکن در این منطقه به حساب میآید.
مجتبی قدیری معصوم، علی غلامی، حبیب محمودی چناری، اسماعیل تقوی زیروانی، فاطمه محمدزاده لاریجانی،
دوره 5، شماره 18 - ( زمستان 1395 )
چکیده
رشد و گسترش گردشگری از جمله پدیدههای مهم اواخر قرن بیستم بوده که با سرعت در عصر حاضر نیز ادامه دارد. نواحی روستایی و کوهستانی مهمترین عرصههایی هستند که در زمینه گردشگری و فعالیتهای وابسته به آن بهشدت مورد بهرهبرداری قرارگرفته و با تحولات مستمر در زمینه کاربری اراضی و پیامدهای حاصل از آن مواجه شدهاند. در تحقیق حاضر سعی شده به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا گسترش گردشگری خانههای دوم در ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در منطقه شهری فیرروق تأثیری داشته است؟ ازآنجاییکه پدیده گردشگری و بهویژه گردشگری خانههای دوم در اثر ارتباط دو جامعه شهری و روستایی شکل میگیرد، تأثیرات این پدیده بهصورت طیف در این دو گروه قابلبررسی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روشهای کمی و کیفی بوده و دادههای موردنیاز از طریق روشهای اسناد، و میدانی گردآوری شده است. ابزار گردآوری دادههای میدانی ترکیبی از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بوده است. جامعه آماری شامل 2500خانوار ساکن در منطقه شهری فیرروق از توابع شهرستان خوی، استان آذربایجان غربی بوده که بر اساس فرمول کوکران 337 خانوار بهعنوان حجم نمونه انتخابشده و به همین تعداد پرسشنامه در بین خانوار توزیع شده است. نتایج نشان داد گردشگری خانههای دوم در حوزه اقتصادی بر وضعیت درآمد و پسانداز، در حوزه اجتماعی فرهنگی سبب رشد و بلوغ فرهنگی و در زمینه زیستمحیطی و کالبدی سبب تغییر در ساختار سکونتگاهی و تغییر در بافت و چهره طبیعی منطقه شده است.
غریب فاضل نیا، صادق اصغری لفمجانی، مهدی معصومی جشنی،
دوره 6، شماره 0 - ( ویژه نامه گردشگری روستایی(زمستان 1396) 1396 )
چکیده
هدف مقاله حاضر، ارزیابی اثرات کالبدی گردشگری دریاچهای بر سکونتگاههای روستایی پیرامون دریاچهها و همچنین سنجش میزان تأثیر گردشگری یاد شده بر اساس بعد فاصله روستاها از دریاچهها در استان فارس بوده است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی روستاهای همجوار دریاچههای استان فارس تا شعاع 2 کیلومتر بوده است، بر این اساس 46 روستا با 9492 خانوار بررسی گردیده که با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 95%، تعداد 368 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه تعیین شده است. ضمن مطالعات اسنادی، طیف گستردهای از شاخصها با ابعاد کالبدی- فیزیکی تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسشنامهها و فرمهای مشاهدات میدانی) بررسی شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری T تک نمونهای و کندال (Kendall's)در نرمافزار SPSS استفاده شده است. یافتههای پژوهش مؤید آن است گردشگری دریاچهای، اثرات مثبتی بر توسعه کالبدی- فیزیکی روستاهای پیرامون داشته است. همچنین اینکه بین بعد کالبدی- فیزیکی و طبقات فاصله روستاها از دریاچههای مورد مطالعه، رابطه غیرمستقیم وجود دارد؛ به عبارتی، با افزایش فاصله از دریاچهها، گردشگری دریاچهای تأثیرات کالبدی- فیزیکی کمتری بر روستاهای پیرامون آن داشته است.
مجتبی قدیری معصوم، علی غلامی، فاطمه محمدزاده لاریجانی، حجت رضایی،
دوره 6، شماره 21 - ( پاییز 1396 )
چکیده
تحقیق حاضر به طراحی و تبیین مدل کارآفرینی مستقل روستایی برای مناطق روستایی شهرستان خوی با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری تفسیری پرداخته و برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. به این ترتیب که ابتدا با روش دلفی از طریق نظرخواهی از 18 تن از خبرگان کارآفرینی محلی طی سه مرحله، عوامل مؤثر در کارآفرینی مستقل روستایی شناسایی و طبقهبندی گردید، سپس پرسشنامه طراحی شده در اختیار 83 تن از دهیاران و شوراهای اسلامی روستاها با توجه به آگاهی، قابلیت دسترسی و تمایل به مشارکت قرار گرفت و در ادامه با استفاده از نرمافزار SmartPLS روایی و پایایی مدل اولیه محاسبه شد و در انتها با استفاده از نظرات 10 تن از کارشناسان محلی در زمینه کارآفرینی در محیط نرم افزار ISM مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه مورد مطالعه ترسیم گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان عوامل زیرساختی، اقتصادی، نهادی، مشارکتی، فردی و نظامهای حمایتی شناسایی شده، "عوامل زیرساختی" مستقلترین عنصر (زیربناییترین عنصر) و عوامل فردی و مشارکت روبناییترین عنصر (وابستهترین عنصر) در مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه است. این مدل علاوه بر اینکه دید کلی از عوامل تشکیل دهنده سیستم کارآفرینی مستقل روستایی در اختیار مسئولین ذیربط قرار میدهد، توالی و اولویت اقدامات لازم در زمینه توسعه کارآفرینی روستایی را نیز در اختیار آنها میگذارد. نتایج این تحقیق میتواند به عنوان الگویی برای برنامهریزیهای آتی در زمینه کارآفرینی روستایی در منطقه مورد مطالعه باشد که در صورت استفاده از یافتههای تحقیق در زمینه منابع و زمان صرفهجوییهای زیادی را برای ارگانهای تصمیمگیرنده خواهد داشت.
حمید رضائی، روح اله سمیعی، حسین دیده جانی، سامره شجاعی،
دوره 7، شماره 25 - ( پاییز 1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی روستایی با تأکید بر گردشگری الکترونیکی در استان گلستان بوده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای است و از حیث روش اجرا از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی قرار می گیرد و از روش دلفی فازی جهت انجام تحقیق استفاده شد. جامعه آماری تحقیق 50 نفر است که از خبرگان و اساتید دانشگاهی منتخب و متخصص در کارآفرینی روستایی و گردشگری الکترونیکی که دارای ویژگی هایی نظیر در دسترس بودن، تجربه، تناسب رشته تحصیلی، مدرک دکتری، اشتغال به تدریس در دانشگاه، با سابقه پژوهشی و تألیف در این زمینه، انتخاب شده است. برای بررسی عوامل مؤثر بر کارافرینی روستایی از روش دلفی فازی استفاده شده و شاخص های گردشگری الکترونیک با روش تحلیل عاملی سنجش شده است. نتایج تحقیق نشان داد شش عامل خدمات اینترنتی، توسعه و آموزش نیروی انسانی، توسعه فرهنگ جامعه، حمایت های دولتی، امنیت و استفاده از اینترنت در سایر امور مرتبط با مردم، با عنوان مهمترین شاخص های گردشگری الکترونیک مؤثر بر کارآفرینی روستایی معرفی شده است.
سیاوش جانی،
دوره 7، شماره 25 - ( پاییز 1397 )
چکیده
با عنایت به اهمیت توزیع مناسب درآمد در بخش روستایی کشور، در این مطالعه رابطه تخصیص منابع بین بخش های اصلی اقتصاد (کشاورزی، صنعت و خدمات) و توزیع درآمد روستایی در ایران به تفکیک استانهای محروم، برخوردار و نیمه برخوردار طی دوره (1393-1386) در قالب دادههای پانلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از برآورد الگو برای مناطق نیمه برخوردار نشان داد که انتقال سهم ارزش افزوده خدمات به بخش کشاورزی و صنعت و همچنین انتقال سهم ارزش افزوده بخش صنعت به بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی و انتقال سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی و صنعت به خدمات موجب افزایش نابرابری درآمد روستایی است. این در حالی است که نتایج الگو در مناطق محروم و برخوردار حاکی از آن بود که تغییر در سهم ارزش افزوده بخشهای اقتصادی استان ها بر نابرابری درآمد روستایی مناطق مذکور تأثیر معنیداری ندارد. بررسی نتایج دلالت بر آن داشت که افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق نیمه برخوردار موجب کاهش نابرابری روستایی است. همچنین تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق محروم در صورتی به کاهش نابرابری درآمد روستایی منجر میشود که برخورداری این مناطق از امکانات افزایش یابد و در نهایت نتایج حاکی از آن بود که در مناطق برخوردار، تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی نمی شود.
لیلا مفاخری، محمد سلیمانی مهرنجانی، احمد زنگانه،
دوره 9، شماره 34 - ( زمستان 1399 )
چکیده
دردهههای اخیر رویکردهای مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقهگرایی بهعنوان یکی از رویکردهای جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاستگذاران پیشنهادشده است. نو منطقهگرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقهگرایی، بهدوراز رویکردهای دولتمحور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهادهای مدیریتی همیاری میکنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابتپذیری منطقهای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکهها میباشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقهگرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمعآوریشده است. برای تحلیل دادهها از ابزارها و مدلهای آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفادهشده است. نتایج نشان میدهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخصهای نو منطقهگرایی وضعیت مناسبی دارد که میتواند با تقویت آنها و هدایت کردن سرمایههای اجتماعی در قالب مشارکتهای اجتماعی و تعاونیهای تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان میدهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخصهای مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجهگیری کلی میتوان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقهگرایی به نو منطقهگرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم میتواند به آزادسازی ظرفیتهای اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.
مرضیه سنچولی، حمید حیدری مکرر، صادق اصغری لفمجانی،
دوره 10، شماره 38 - ( زمستان 1400 )
چکیده
اهمیت کسب وکارهای کوچک در تأمین اشتغال برای افراد و ایجاد درآمد برای آنها از یک سو و کاهش بیکاری در سطح کلان از سوی دیگر، نقش بنیادها و سازمان های کارآفرین را در شکل گیری و پایایی این مشاغل نمایان کرده است. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیرسازمان ها و نهادهای کارآفرین درایجادکسب وکارهای کوچک درروستاهای بخش مرکزی شهرستان کلاله انجام شده است. پژوهش حاضر ترکیبی از روشهای توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و میدانی است، جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کلاله می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 30 روستا و تعداد 384 سرپرست خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزارهای SPSS، ArcGIS و با استفاده از مدل تاپسیس و آزمونهای آماری T تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج ضریب پیرسون نشان داد که بین مهمترین راهبرد سازمان های کارآفرین و ایجاد کسب وکارهای کوچک منطقه مورد مطالعه رابطه کاملا معنی داری برقرار است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شاخص حمایت مالی با مقدار ضریب بتای 396/0 مهم ترین راهبرد سازمان های کارآفرین درایجاد کسب وکارهای کوچک منطقه در روستاهای شهرستان کلاله است. نتایج نشان می دهد،از میان 3 شاخص مورد بررسی شاخص صنعت با میانگین (78/2) بالاترین میانگین و شاخص خدمات با میانگین (74/2) پایین تر میانگین است و این بدین معنی است که فقط شاخص صنعت در وضعیت مناسبی قرار دارد و سایر شاخصها در وضعیت نامطلوب قرار دارند..