فرامرز بریمانی، زهرا نیک منش، سهیلا خداوردی لو،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1391 )
چکیده
توانمندسازی زنان روستایی به معنی قدرت بخشیدن به این قشر از جامعه برای ایفای نقش برجسته در توسعه و مشارکت فعال آنها در تصمیمگیری است که یکی از ضرورتهای دستیابی به توسعه پایدارمیباشد. در این میان اعتبارات خرد میتواند دسترسی به اهداف توانمندسازیرا تسهیل نماید. این پژوهش درپاسخ به این سوال اصلی است: آیا اعتبارات خرد در توانمندسازی اقتصادی و روانی (اعتماد به نفس) زنان دهستان لکستان شهرستان سلماس موثر واقع بوده است؟دادههای مورد نیازاز روش کتابخانهای، میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری گردید. جامعه آماری این پژوهش کل زنان دهستان لکستان بود که از آنها نمونهای 225 نفری به روش نمونهگیری سهمی انتخاب شد. نتایج با استفاده از آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد اعتبارات خرد در توانمندسازی زنان روستایی مؤثر بوده است. گروهی از زنانی که وام گرفته بودند نسبت به گروهی که وام دریافت نکرده بودند از لحاظ اقتصادی توانمندتر شده و از نظر روانی(اعتماد به نفس) نیز در وضعیت بهتری قرار داشتند.
محمدرضا رضوانی، طاهره صادقلو، حسنعلی فرجی سبکبار، عبدالرضا رکن الدین افتخاری،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
بازاریابی محصولات کشاورزی یکی از اساسیترین و مهمترین شاخصهای توسعه اقتصاد فضاهای روستایی محسوب میگردد. در این راستا، شناسایی فاکتورها و مولفه های تاثیرگذار بر فرآیند بازاریابی این محصولات به ویژه در محصولات فسادپذیری نظیر محصولات دامی و تولیدات لبنی می تواند در هدایت و تسهیل فرآیند بازاریابی و کاهش مشکلات و مسائل موجود در این عرصه به ویژه در اجتماعات محلی بسیار راهگشا باشد. شناسایی و تعدیل توزیع فضایی شاخصهای موثر در فرایند بازاریابی محصولی نظیر شیر با در نظر گرفتن تمامی محدودیتهای زمانی و زیستی این محصول، در سطح تولیدکنندگان خرد(سنتی و نیمه مدرن)؛ از مرحله تولید تا عرضه به مصرفکنندگان مختلف، و برنامهریزی برای سازماندهی به توزیع عناصر تعیین کننده در عرصه بازاریابی و بازاررسانی، با بهینهسازی کاربرد منابع، جلوگیری از اتلاف هزینه و زمان، و همچنین کاهش مسیرهای بازار از طریق کاهش تاثیر واسطهگران، افزایش منافع و رشد اقتصادی تولیدکنندگان روستایی را در پی خواهد داشت. بر این اساس شناخت دقیق عوامل شکل دهنده و تسهیل کننده شبکه فضایی بازاریابی محصول شیر و تغییرات فضایی اشکال بازاریابی در مناطق روستایی با تاکید بر عوامل جغرافیایی به عنوان یکی از هدف اساسی در سطوح مختلف تصمیم گیری و مدیریت و برنامه ریزی اقتصاد روستایی کشور مطرح است. بر این اساس سوال اساسی مقاله شناخت عوامل موثر و تبیین کننده شبکه فضایی بازاریابی و تحلیل تغییرات فضایی فرآیند بازاریابی محصول شیر تحت تاثیر این عوامل در مناطق روستایی با پتانسیل اقتصاد دامداری و تولید شیر در شهرستان خدابنده استان زنجان می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی توصیفی و تحلیلی با بکارگیری داده های پرسشنامه ای، نظرات خبرگان، آزمون تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از بین عوامل سه گانه شناسایی شده در شبکه فضایی بازاریابی شیر، مهمترین عامل از نظر سطوح مختلف تحلیل، عامل عملکردی- رفتاری یا توزیع فضایی عناصر بازاریابی است.
فرامرز بریمانی، معصومه امانی،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
یکی از کارآمدترین و مهمترین نظامهای بخش کشاورزی، تعاونیهای تولید کشاورزی است. اعطای یارانههای تولیدی به این تشکلها از مهمترین سیاستهای حمایتی دولت به شمار میرود. با اجرای سیاست هدفمندسازی یارانهها و حذف یارانههای تولیدی این نگرانی بوجود آمد که کشاورزان عضو تعاونیها به دلیل افزایش هزینهها محتمل ضرر گردند. این پژوهش به منظور شناسایی آثار ناشی از اجرای سیاست هدفمندی یارانهها بر افزایش هزینههای تولیدی اعضاء تعاونیهای کشاورزی شهرستان لنجان انجام گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش 4 تعاونی کشاورزی فعال در شهرستان با 2809 نفرعضو بوده است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران با روش طبقه ای 180 نفر تعیین گردید. دادههای گردآوری شده از پرسشنامه در نرمافزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که اجرای سیاست هدفمندی یارانهها، باعث افزایش هزینههای تولید بهرهبرداران عضو تعاونیهای کشاورزی (زراعت و باغداری) شده است، در حالی که اجرای این طرح کاهش اعتبارات و محدودیت منابع مالی اعضاء را در پی نداشته است. بر اساس نتایج آزمونANOVA میزان درآمد، سطح سواد، سن اعضاء در کاهش هزینه تعاونیها نقش نداشته است، در حالی که سابقه عضویت در افزایش هزینهها اثرگذار بوده است.
معصومه جمشیدی، سیدهدایت الله نوری زمان آبادی، سید اسکندر صیدایی گل سفیدی، داریوش رحیمی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
منطقه مورد مطالعه پژوهش، دارای اقتصاد مبتنی بر کشاورزی است و بهدلیل تغییرات اقلیمی و وقوع پدیده خشکسالی، بخش کشاورزی آن بهشدت آسیب دیده است. در این تحقیق، اثرات خشکسالی بر اقتصاد نواحی روستایی شهرستانهای سیروان و چرداول مطالعه شده است. جامعه آماری از کشاورزان شهرستانهای سیروان و چرداول تشکیل شده است که در سالهای 91-1385 در معرض خشکسالی قرار بوده است. این پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 367 نفر تعیین شده که به روش نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای با توجه به اصل تسهیم به نسبت، در بین روستاهای مورد مطالعه، نمونههای مورد نظر انتخاب شده است. روایی گویهها در پرسشنامه توسط نظرات متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با انجام پیشآزمون و محاسبه آلفای کرونباخ (797/0) سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نماگرهای آمار توصیفی و استنباطی و همچنین برای ارزیابی وضعیت منطقه از نظر شدت خشکسالی، از شاخص استاندار شده بارش (SPI) استفاده شده است. نتایج محاسبه شاخص SPI برای شهرستانهای سیروان و چرداول نشان داد که هر دو شهرستان در دوره 91-1385 با خشکسالی مواجه بوده و در سال آبی 87-86 شاهد خشکسالی شدید و بیسابقهای بودهاند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نیز حاکی از آن بوده که خشکسالی در شهرستان سیروان، بر اقتصاد کشاورزی به ترتیب در چهار زمینه مهم رکود تولید، افزایش بدهی کشاورزان، پیدایش فقر و تغییر در کشاورزی تأثیر بیشتری داشته است و در شهرستان چرداول بیشترین تأثیر خشکسالی به ترتیب بر ایجاد بحران معیشت، پیدایش فقر، تغییر در کشاورزی و بحران بدهی بوده است.
مجید یاسوری، فرهاد جوان،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
تنوعبخشی اقتصاد روستایی، به عنوان ابزاری برای سرعت بخشیدن به توسعه اقتصادی در سطوح مختلف به شمار میآید؛ این رویکرد به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای توسعه و پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی ایران تلقی شده و تأثیر بسزایی در ارتقای رفاه و امنیت اقتصاد منطقه دارد. چرا که ترکیب مطلوب بخشهای مختلف اقتصاد در نواحی روستایی، کارایی و بهره وری را در تمامی زمینههای تولیدی با افزایش مواجه میسازد، هدف از این تحقیق، شناخت موانع متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی در روستاهای دهستان اشکور علیا در شهرستان رودسر استان گیلان است. منطقه اشکورات رودسر به علت کوهستانی بودن و قرار داشتن در وضعیت انزوای جغرافیایی و دسترسی ضعیف به امکانات و زیرساختهای لازم دارای ناپایداری اقتصادی و اجتماعی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری، روستاهای دهستان اشکورعلیا(53روستا) در شهرستان رودسر است. جهت تعیین تعداد خانوارهای نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر اساس آن، تعداد نمونهها 285، تعیین شد و پس از سنجش روایی (نظرات خبرگانی از اعضای هیئتعلمی ) و پایایی ( ضریب آلفای 0.781) پرسشنامه در میان خانوارهای روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روشهای پیمایشی و اسنادی بهره گرفتهشده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها، از آزمونهای آماری نظیر تحلیلهای رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافتهها نشان میدهد که موانع زیرساختی و نهادی با ضریب تأثیر 0.633،عوامل محیطی، با 449/0 ، عوامل اقتصادی با 106/0 و عوامل اجتماعی با ، 093/0 در عدم تنوع اقتصادی نواحی روستایی منطقه نقش دارند.
محمد حسن یزدانی، افشار سیدین، رسول طایفه عیسی خواجه لو،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
برای سنجش و سطحبندی توسعهیافتگی مناطق، شاخصهای بسیاری وجود دارد. هر یک از این شاخصها دارای ارزش و اهمیت خاصی است که با توجه به نوع هدف و روش مطالعه، مورد استفاده قرار میگیرد. بهکارگیری این شاخصها زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و بهکارگیری برنامههای مناسب توسعهی نواحی و همچنین پیریزی و ایجاد توسعهی یکپارچه ناحیهای و تحلیل وابستگی سکونتگاههای انسانی در سطوح نواحی میشود. پژوهش حاضر با استفاده از 13 شاخص زیربنایی، بهدنبال سنجش سطح توسعهیافتگی دهستانهای استان اردبیل و تعیین سطوح برخورداری آنها بوده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و دادههای تحقیق به روش کتابخانهای جمعآوری شده است. پس از جمعآوری دادهها، وزن شاخصها با استفاده از آنتروپی شانون تعیین و بهوسیله روشهایTOPSIS ، VIKOR، SAW و HDI رتبهبندی شده است؛ همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان کپلند استفاده گردید. یافتههای حاصل از اجرای تکنیک کپلند نشان داد که دهستانهای پلنگا، محمودآباد و ویلکج جنوبی، به ترتیب در رتبههای نخست و دهستانهای کلخوران، پایین برزند و انگوت شرقی به ترتیب در رتبههای آخر از لحاظ توسعه یافتگی زیربنایی قرار دارد.
فرهاد عزیزپور، زهرا خداکرمی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
بخش کشاورزی با نقشپذیری اصلی در نظام اقتصادی روستا، زمینه تحول آن را در ابعاد مختلف محیطی، اجتماعی و اقتصادی را فراهم نموده است. از این رو میتواند نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار روستایی ایفاء نماید. برای تحقق این امر، منابع سرمایهای طبیعی، اجتماعی، انسانی و مالی از اهمیت برخوردار هستند. در این میان، سرمایه مالی دارای نقش بیشتری است. مزیت مکانی نسبتا پایین روستا به همراه منابع سرمایه مالی کم در آن، سبب شده تا جریان سرمایه به بخش کشاورزی کاهش یابد. این چالش، سبب شده تا دولت حمایت بخش کشاورزی را با توجه به نظام بهرهبرداری فردی در قالب طرح اعطای اعتبارات خرد مدنظر قرار دهد. اجرای این طرح، اثراتی بر ابعاد مختلف توسعه سکونتگاههای روستایی داشته است. این مقاله، سعی نموده با رویکردی پیامدگرا به تبیین اثرات اجتماعی – اقتصادی آن بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان کرسف و جامعه آماری، روستاییان و کارشناسان کشاورزی و مالی آن دهستان بوده است. با توجه به دو جامعه آماری مورد مطالعه، از کل واحدهای بهرهبردار که در بین سالهای 85- 92حداقل یکبار وام دریافت کردهاند، 157 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران بهعنوان حجم نمونه مشخص شده و نمونهگیری این جامعه آماری با روش طبقهای و تصادفی صورت گرفته است. از جامعه کارشناسان با توجه به اهمیت معیار سطح دانش و آگاهی آنها از مسئله، با نمونهگیری هدفمند 15 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی انتخاب شده است. برای تحلیل اطلاعات تکنیک آزمون T تک نمونهای مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتبارات خرد کشاورزی تأثیر یکسان و یکپارچه بر شاخص های ابعاد توسعه بویژه ابعاد اجتماعی – اقتصادی ندارد و سازوکار اجرایی اعطای اعتبارات خرد کشاورزی متأثر از رویکرد سنتی (رشد اقتصادی) از کارآمدی لازم برخوردار نیست. در این ساختار، مدیریت متمرکز (از بالا به پایین) و روابط رسمی و قانونی سبب شده تا منابع مالی ماهیتی محلی و متکی بر پس اندازهای خرد مردم نبوده و از پایداری برخوردار نباشد.
اسماعیل علی اکبری، مصطفی طالشی، نیره حاج امینی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
تغییرات ساخت و عملکرد نظامهای شهری جریانی مداوم و پیوسته در فضا است. این تغییرات که بر سازمان دادن تولید و بازتولید اجتمایی برای پاسخ به منافع نیروهای مسلط استوار است،در طول زمان الگوهای متفاوت ساختاری و کارکردی میآفریند. در این مقاله کوشش شده با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از دادههای اسنادی رابطه اقتصاد محلی، جریان مازاد و بازساخت نظام شهری در فضای ناحیهای کرمان تحلیل شود. در آغاز و طی زمان طولانی تا اصلاحات ارضی، تملک مازاد بهوسیله مالکان مبنای اشکال مختلف کنترل اجتماعی بر سازمان فضایی ناحیه بوده که سلطهی شهر بزرگ ناحیه (کرمان)، شکل غالب بازتاب فضایی آن در شبکه شهری بوده است. پس از اصلاحات ارضی با شکلگیری دولت رانتی، اثربخشی مازاد ملی نفت در شکلگیری فضای ناحیه مؤثر بوده است. از دهه هفتاد دگرگونیهای شهری بهوسیله تولید ساختارهای جدید شرایط جذب، جریان و انباشت نابرابر مازاد در شبکه شهری را فراهم آورده و بدینسان به اشکال جدید ناموزونی در فضای ناحیهای دامن زده است. بر این اساس، استراتژی واقعی برای یکپارچگی ناحیهای و بازساخت شبکه شهری و منطقه ای بر مبنای کاهش روابط سلطه جویانه مادرشهر ناحیه و دسترسی به فرصتهای برابر رشد برای اعضاء شبکه میبایست بر مدلی استوار باشد که از طریق آن، تولید اشتغال متکی بر ظرفیتهای درونی برای رشد اقتصادهای محلی در طیف پایین شبکه از یک سو و رشد برونگرای گره بزرگ شهری (کرمان) در ادغام با چند گره قدیمی در حال توسعه (رفسنجان، سیرجان، جیرفت، بم و زرند) از سوی دیگر فراهم آید. واضح است، کارآیی این مدل بدون بازنگری و بازاندیشی در مناسبات ساختاری، مضامین و قوانین جاری در جریان سلطه جویانه مازاد ملی، مسئله پیچیده و دشواری خواهد بود.
سید حسن مطیعی لنگرودی، حوریه مرادی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
برنامهریزی روستایی یکی از مهمترین فعالیتهای کارگزاران و برنامهریزان توسعه است. سازمان جهاد کشاورزی در جهت تحقق اهداف توسعه روستایی، با تدوین برنامهها و فعالیتهای خود در جهت ارتقاء سطح آگاهیها و مهارتهای حرفهای روستاییان گام بر میدارد. در این تحقیق به تبیین توانمندی حرفهای کارگزاران جهاد کشاورزی استان کرمانشاه در برنامهریزی روستایی پرداخته شده است. کلیهی کارگزاران و برنامهریزان توسعه روستایی استان کرمانشاه به تعداد 456 نفر جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادهاند. پژوهش از نوع کاربردی، روش پژوهش از نوع توصیفی ـ پیمایشی بوده است. حجم نمونه براساس جدول مورگان 210 نفر تعیین گردید. روش نمونهگیری، تصادفی طبقهای با انتساب متناسب از پاسخگویان انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی صوری آن براساس نظر جمعی از اساتید و صاحبنظران تأیید گردیده و پایایی آن با استفاده از پیشآزمون مشخص گردید. ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه توانمندی حرفهای در برنامهریزی روستایی و روحیه کارآفرینی به ترتیب 93/0 و 90/0 محاسبه شد که بیانگر مناسب بودن ابزار پژوهش بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای همبستگی و رگرسیون انجام شد. براساس نتایج، بین مؤلفه توانمندی حرفهای در برنامهریزی روستایی با روحیه کارآفرینانه، سن کارگزاران و اثربخشی دورههای آموزشی ضمن خدمت رابطه مثبت و معنیداری در سطح یک درصد خطا برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای روحیه کارآفرینانه و اثربخشی دورههای آموزشی ضمن خدمت، تأثیر معنیداری بر میزان توانمندی حرفهای کارگزاران در برنامهریزی روستایی داشته و توانایی تبیین 64 درصد از تغییرات متغیر توانمندی حرفهای را دارد.
اصغر نظریان، کاوه زال نژاد، رضا میرزانژاد،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
سرعین بهعنوان یک روستاشهر، علیرغم داشتن ویژگیهای ساختاری روستاشهر، عملکرد مؤثری در گردشگری در مقیاس منطقهای دارد که تا حد زیادی به مزیتهای نسبی و جاذبههای گردشگری وابسته است. هدف مقاله بررسی نقش مؤلفههای گردشگری از جمله چشمههای آبگرم در توسعه گردشگری این روستاشهر و تحلیل روند تحولات کالبدی- فضایی سرعین در دو دهه گذشته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و دادههای مورد نیاز از طریق بررسیهای اسنادی و مطالعات میدانی فراهم شده است. فرض اصلی بر معناداری رابطه تحولات کالبدی- فضایی روستاشهر سرعین با بهرهبرداری از جاذبههای گردشگری مانند چشمههای آبگرم بهعنوان یکی از عوامل اصلی و تأثیرگذار دلالت دارد. جامعه آماری شامل جمعیت گردشپذیر سرعین و کارشناسان سطح ناحیه بوده و برای نمونهگیری از فرمول کوکران استفاده شده است. با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد و احتمال قابل قبول خطای برآورد 6 درصد، حجم نمونه 260 خانوار مسکونی و حجم نمونه جامعه کارشناسان با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد و احتمال قابل قبول خطای برآورد 5 درصد، 56 کارشناس بهدست آمده است. نتایج تحقیق نشان داد نخست شکلگیری هسته اولیه و رشد سرعین مبتنی بر قابلیتهای محیطی و ظرفیتهای گردشگری بهویژه در خصوص چشمههای آبگرم بوده است. سپس رابطه معناداری بین تحولات کالبدی- فضایی سرعین با بهرهبرداری از چشمههای آب درمانی وجود دارد. همچنین تبدیل شهر اردبیل بهعنوان مرکز استان در دو دهه اخیر، عامل مهم در رشد و توسعه سرعین بوده است.
وحید ریاحی، حسن مومنی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
روستاهای ایران غالبا در کنار منابع آبی پایدار اعم آبهای سطحی یا منابع آبهای زیرزمینی شکل گرفته است. با این حال بنا به دلایل مختلف مانند الگوی کشت و الگوی مصرف منابع آب، با تنشهای آبی روبرو هستند. از این رو، شاید بتوان گفت که در سالهای اخیر توان منابع آب زراعی روستاها با ویژگی پایداری روستاها ارتباط مستقیم یافته است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی منابع آب زراعی و رتبهبندی روستاها بر مبنای آن به بررسی و تحلیل موضوع در شهرستان بوئین و میاندشت (در غرب استان اصفهان) پرداخته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و جمعآوری اطلاعات با استفاده از دادههای رسمی و کتابخانهای و نیز مطالعات میدانی صورت گرفته است. بههمین منظور شاخصهای توان منابع آبی، اقلیم، ژئومورفولوژی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در 33 گویه مرتبط با پژوهش گروهبندی و بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق شهرستان بوئین و میاندشت است که در سال 1390 بالغ بر 26 هزار نفر جمعیت و 46 روستا دارای سکنه داشته و نمونه تحقیق، 5 روستا در دهستانهای مختلف است که بر مبنای پراکندگی، جمعیت و فاصله از مرکز شهرستان انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داد که نخست اتخاذ سیاستهای جدید در زمینه بهرهبرداری از منابع آب و زمین و توجه به شیوههای صرفهجویانه مصرف آب و اصلاح سیستمهای آبیاری نقش مهمی در بالا نگهداشتن توان منابع آبی و پایداری روستاها دارد. سپس با توجه به تنش آبی حتی در نواحی روستایی که فراوانی منابع آبی وجود دارد، ایجاد تعادل در مصرف منابع آب کشاورزی و برقراری سیستم آبیاری مدرن اجتنابناپذیر است. بررسی توان منابع آب سکونتگاههای روستایی در چهار تیپ مختلف، مشخص شد که روستای دره حوض بالاترین رتبه و روستای معصومآباد پایینترین رتبه را داشته است. در نهایت ایجاد زیرساخت و رونق گردشگری در روستای دره حوض و توسعه کشاورزی بر مبنای تغییر الگوی کشت و الگوی مصرف بهویژه در معصوم آباد ضروری است.
محمد حسین کریم،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
مشارکت را میتوان فرآیند تصمیمگیری و تصمیمسازی اختیاری، آگاهانه و داوطلبانه فردی و جمعی، جهت قدرتیابی برای رفع نیاز و تحقق اهداف خاص در شرایط ویژه که به صورت خودجوش یا برنامهریزی شده، میتواند به اجرا درآید، در نظر داشت. شکلگیری تشکلهای توانمند ضمن آنکه با دیدگاههای جدید در خصوص حقوق مردم سازگارتر است، به طور بالقوه میتواند بهعنوان ابزاری در جهت سپردن امور مردم به خود آنها عمل نموده و فرصت لازم را برای پرداختن دستگاههای دولتی به وظایف اساسی و رسالتهای خود فراهم آورد. فرآیند توسعه پایدار روستایی به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد که یکی از مهمترین عوامل آن، توسعه تعاونیها بوده که میتواند همگام با سیاستهای دولت در بهبود شرایط کار، زندگی، تولید، ارائه خدمات، ارتقاء سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم روستا نقش مؤثری ایفاء نماید. هدف از این پژوهش، شناخت چالشهای تعاونیهای روستایی ایران بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه آماری، تعاونیهای روستایی ایران است و نمونهها، افراد متخصص و خبره و ذینفعان در این زمینه تشکیل داده است. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روشهای پیمایشی و اسنادی بهره گرفته شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها، از آزمونهای آماری نظیر تحلیلهای رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافتهها نشان میدهد که موانع سیاسی با ضریب تأثیر 0.594، بیشترین تأثیر و عوامل اجتماعی ـ فرهنگی با ضریب 099/0 کمترین چالش را در تعاونیهای روستایی دارد.
غلامحسین عبدالله زاده، محمدشریف شریف زاده، علیرضا خواجه شاهکویی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
هدف این تحقیق، ارزیابی و مقایسه سطح پایداری در نظام تولید برنج شهرستان ساری بوده است. 22 شاخص منفرد مربوط به جنبههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی پایداری انتخاب شده است و پس از تعیین مناسبت آن با شرایط محلی کشت برنج در شهرستان ساری، به بررسی 287 نفر از کشاورزان برنجکار پرداخته شد. پرسشنامهای برای گردآوری دادهها درباره عملیات کنونی کشاورزی در سه بخش الف) عملیات مدیریت زراعی؛ ب) عملکرد اقتصادی و ج) ویژگیهای اجتماعی هر مزرعه طراحی شد. روششناسی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین وزن با توجه به اهمیت نسبی و تأثیر شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی بر پایداری کل، از طریق بررسی دیدگاه کارشناسان بهکار گرفته شده است. سپس از طریق ادغام شاخصهای ترکیبی مربوط به سه مؤلفه پایداری، شاخص ترکیبی نهایی پایداری ساخته شد. نتایج نشان داد که 77/17% و 66/53% نظام تولید برنج به ترتیب در وضعیت ناپایدار و بالقوه ناپایدار است. با وجود اینکه مؤلفه اجتماعی پایداری در سطح رضایتبخشی قرار داشت اما جنبههای اقتصادی و اکولوژیکی هنوز در وضعیت ضعیف پایداری قرار دارند. بهعلاوه، پایداری مزرعه در بین کشاورزان استفاده کننده از روش مبارزه بیولوژیک، بذر کممحصول، عملیات مدیریت اگرواکولوژیک، دارنده زمینهای یکپارچه و شرکتکننده در برنامههای آموزشی-ترویجی بیشتر بوده است. تحصیلات، نیروی کار خانوادگی، میزان خودمصرفی برنج، رابطه مثبت و مقدار برنج تولیدی، رابطه منفی معنیداری با پایداری اکولوژیکی داشته است. سن، تجربه کشاورزی، تحصیلات و میزان خودمصرفی، رابطه مثبت معنیدار با پایداری اجتماعی داشته است. همچنین تحصیلات، اندازه زمین، خودمصرفی، مقدار برنج تولیدی و شاخص بهرهوری نیز با پایداری اقتصادی دارای رابطه مثبت معنیداری بوده است.
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
فضیله خانی، سمیه سادات موسوی،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده
توسعه انسانی پایدار جز از رهگذر رعایت عدالت بین دو جنس میسر نمیشود و تا زمانی که زنان خارج از گردونه توسعه قرار دارند، توسعه همچنان ابتر و ناتوان خواهد ماند. کارآفرینی روستایی راهکار جدیدی در نظریههای توسعه برای توانمندسازی و ظرفیتسازی افراد، بهخصوص زنان در مناطق روستایی در راستای دستیابی به توسعه پایدار است. این مقاله در نظر دارد شرایط پذیرش و پخش کارآفرینی را با هدف بازیابی مجدد جایگاه زنان در فعالیتهای اقتصادی و توسعه عدالتگرا، بین زنان و مردان، تحلیل نماید. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به روش توصیفی انجام شده است. جهت گردآوری دادهها، از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت بوده است. جامعه آماری پژوهش، زنان و مردان 82 خانوار پذیرنده کارآفرینی در دهستان سولقان بوده است که به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتهاند. دادههای بهدست آمده در محیط نرمافزاری SPSS با استفاده از آزمونهای ناپارامتریک و پارامتریک، مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. نتایج نشان داد فرآیند پخش کارآفرینی در بین زنان و مردان تحت تأثیر عوامل درونی مانند نقش (مسئولیتهای خانه و خانواده) و شرایط فردی و شخصیتی و همچنین عوامل بیرونی مثل وضعیت مالی و اقتصادی متفاوت است. علاوه بر این، عوامل نهادی و سازمانی و عوامل قانونی و حقوقی نیز بر این فرآیند تأثیر میگذارد و به همین ترتیب ویژگیهای خانوادگی، ویژگیهای اجتماعی- فرهنگی جامعه و عوامل جغرافیایی و محیطی، نیز فرآیند پخش کارآفرینی را در بین زنان و مردان متفاوت میسازد.
علی اکبر عنابستانی، مهدی جوانشیری،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده
در راستای تحقق اهداف برنامههای توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیتهای منطقهای امری اجتنابناپذیر است. بر همین اساس، تخصیص منابع باید براساس توانمندیها و مزیتهای نسبی مناطق صورت پذیرد. از طرفی، تدوین برنامه توسعه مناطق براساس ظرفیتهای بالقوه و بالفعل در بخشهای مختلف اقتصادی امری بیبدیل است، از آنجا که فعالیتهای اقتصادی، به طور خاص و منابع و امکانات به طور عام، از لحاظ توزیع فضایی از درجه تمرکز نامطلوبی برخوردار است، هر منطقه متناسب با ویژگیهای خاص خود، نیازمند برنامههای ویژهای است که لازمه هرگونه اقدامی در این زمینه، شناسایی وضعیت گذشته و موجود مناطق مختلف براساس روشهای علمی مناسب است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است. دادههای مورد نیاز از سرشماریهای 1385 و 1390 استخراج شده است. میزان عدالت توزیعی با استفاده از پرکاربردترین شاخصهای آماری در این زمینه یعنی منحنی لورنز و ضریب جینی از طریق نرم افزار Excel محاسبه شد. سطحبندی استانها براساس مدل تحلیل عاملی، تاپسیس و تحلیل خوشهای انجام شد و در نهایت نقشههای جغرافیایی میزان مزیت نسبی انواع گروههای عمده شغلی در محیط نرم افزار Arc GIS، در سطح کشور نیز ترسیم شد که قطعاً برای سیاستگذاری مناسب در زمینه توسعه منطقهای ضروری است. نتایج تحقیق، نشان دهنده شکاف زیاد بین نواحی روستایی استانهای کشور و توسعهی نامتعادل استانها با توجه به شاخصهای مورد استفاده است. براین اساس استانهای تهران، کرمانشاه، بوشهر و مازندران بالاترین امتیاز نسبی را کسب کردند و از امکانات بیشتری برای اشتغالزایی در نواحی روستایی برخوردارند. در مقابل استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان، کردستان و خوزستان از امتیازات نسبی پایینتری برای اشتغالزایی برخوردارند.
حسن افراخته، محمد حجی پور،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده
برقراری توازن و رسیدن به تعادل در بین مناطق، به عوامل عدیدهای بستگی دارد که ثروت و قدرت از مهمترین آنها بهشمار میرود. هندسهی توزیع و ترسیب این دو عامل، تحت امر جریان اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا شکل میگیرد. با توجه به نقش بنیادین رویکرد اقتصاد سیاسی در تولید فضا و ایجاد ناهمسانی فضایی، در این تحقیق تلاش شده است تحلیلی فضایی از رویکرد اقتصاد سیاسی حاکم بر ایران در دههی اخیر صورت پذیرد و ضمن ارزیابی توازن منطقهای کشور، چگونگی نقشیابی اقتصاد سیاسی فضا بر نامتعادلسازی منطقهای در ایران تبیین و تشریح شود. تحقیق حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی و همبستگی صورت گرفته است و دادههای مورد نظر در قالب 28 شاخص و متغیر برای دورهی آماری 93-1384 از مطالعات اسنادی تهیه شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نقشههای توزیع درصدی در محیط نرمافزار GEO DaTM، روشهای تصمیمگیری چندمعیاره TOPSIS و COPRAS، آماره موران محلی در محیط GIS 10 و رگرسیون خطی در SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد در جریان توزیع قدرت و ثروت کشور بین مناطق، گرایش و ساخت تکقطبی در اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا وجود دارد. همچنین رویکرد فضایی اقتصاد سیاسی، منجر به پایابی نابرابری منطقهای و شدت بخشی به نامتوازنی فضایی شده است که در نتیجهی آن، یک قطب و خوشه برخوردار از مواهب اقتصادی – اجتماعی در فضای سرزمینی متشکل از مناطق تهران، البرز و اصفهان پدیدار شده است.
حشمت اله سعدی، هاجر وحدت مودب،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده
راهبرد جدید توسعه روستایی لزوم پرداختن به فعالیتهای غیرکشاورزی و جستجوی شیوههای جدید معیشت با اتکاء به منابع درونی روستاها را بیش از پیش مورد توجه قرار میدهد، صنعتی سازی روستاها نیز یکی از ابزارهای مناسب برای متنوعسازی اقتصاد روستایی را فراهم میآورد و با ایجاد اشتغال و افزایش و توزیع متعادلتر درآمدها، سطح زندگی روستاییان را بهبود بخشیده و زمینه دستیابی به توسعه پایدار روستایی را فراهم میسازد؛ لذا با توجه به اهمیت نقش طرحهای صنعتی در توسعه روستاها هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر کارخانه سیمان هگمتان بر روستای شاهنجرین بوده است. جامعه آماری این تحقیق اهالی روستای شاهنجرین واقع در بخش قروه درجزین شهرستان رزن در استان همدان بوده که بر اساس فرمول کوکران 161 نفر به صورت تصادفی و با استفاده از نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای، مورد گزینش و مطالعه قرار گرفتند. مهمترین ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده که روایی صوری آن توسط متخصصان تأیید و جهت بررسی پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی 73 .0 برآورد شد که نشانگر قابلیت اعتماد آن است. طبق نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی، اثرات کارخانه سیمان در پنج عامل اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی، زیستمحیطی و عامل کالبدی دستهبندی شدند که در مجموع پنج عامل مذکور توانستهاند، 865 .60درصد از کل واریانس متغیرها را تبیین نمایند. همچنین بررسی میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات متغییر ها نشان داد که اجرای طرح صنعتی مذکور بیشترین تأثیر را بر بهبود راه ارتباطی روستا به شهر، افزایش درآمد روستاییان، افزایش فرصتهای اشتغال برای روستاییان و آلودگی هوای روستا داشته است.
حامد قادرمرزی، داود جمینی، علیرضا جمشیدی،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده
پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات تحلیلی ـ توصیفی بوده که به منظور سنجش و ارزیابی تأثیرات گردشگری بر ساکنین روستای قوری قلعه، که به عنوان یکی از مهمترین مقاصد گردشگران در استان کرمانشاه و غرب کشور مطرح است، انجام گرفته است. جامعه آماری، کلیه سرپرستان خانوارهای واقع در روستای قوری قلعه تشکیل میدهد که جهت دستیابی به اهداف پژوهش، کلیه سرپرستان خانوار روستای مورد نظر (240=N)، به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتهاند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن با کسب نظرات اساتید دانشگاهی تأیید گردید. جهت بررسی پایایی ابزار تحقیق، یک مطالعه راهنما با تعداد 30 پرسشنامه در روستای بدرآباد واقع در 20 کیلومتری روستای قوری قلعه انجام گرفته است که ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده (861 .0)، نشاندهنده قابل اعتماد بودن ابزار تحقیق بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی (فروانی، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات)، آزمون T تک نمونهای و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده گردید. نتایج رتبهبندی متغیرهای مورد بررسی نشان داد گردشگری بیشترین اثرات را در روستای قوری قلعه بر متغیرهای ایجاد اشتغال برای ساکنین، افزایش درآمد ساکنین و تنوع فعالیتهای اقتصادی به ترتیب با ضریب تغییرات 114 .0، 119 .0، 127 .0، داشتهاند. گردشگری در توسعه روستای قوری قلعه با میانگین اثرگذاری 4 .3، تأثیر قابل توجهی را در توسعه این روستا داشته است. همچنین، نتایج تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد تأثیرگذاری گردشگران بر توسعه روستای قوری قلعه در شش عامل اصلی خلاصه میشود که در مجموع 6 .82 درصد از واریانس کل متغیر وابسته را تبیین کرده که به ترتیب اهمیت عبارت است از عامل اقتصادی (923 .18درصد)، عامل زیرساختی ـ کالبدی (692 .16 درصد)، عامل اجتماعی ـ فرهنگی (606 .15 درصد)، عامل بهداشتی ـ زیست محیطی (774 .14 درصد)، عامل مشارکتی (403 .9 درصد)، عامل امنیتی (202 .7 درصد).
مجتبی قدیری معصوم، مهدی چراغی، محمدرضا رضوانی،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده
تأمین امنیت غذایی جامعه روستایی یکی از اهداف اساسی در برنامههای توسعه روستایی است. در همین راستا با توجه به روند رو به گسترش شهرنشینی در کشورمان و تأثیرات آن بر روی سکونتگاههای روستایی، در تحقیق حاضر به بررسی اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستاهای شهرستان زنجان بوده است. شهرستان زنجان در سال 1390، دارای 97225 نفر جمعیت روستانشین، 26429 خانوار، 13 دهستان و 248 روستای دارای سکنه بوده است. 54 روستا با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران بهعنوان روستاهای نمونه انتخاب گردید. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ( آزمون یومن ویتنی و تی دوگروهی) و برای محاسبه میزان امنیت غذایی از روش مقیاس ناامنی غذایی و سبد غذایی استاندارد و محاسبه روابط اقتصادی شهر و روستا از شاخصهای مرتبط و به صورت طیف لیکرت استفاده شده است. طبقهبندی وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی نشان داد 31.73 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 43.1 درصد دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 15.52 درصد دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 9.65 درصد خانوارها نیز دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید هستند. همچنین روابط اقتصادی بین روستا و شهر در محدوده مورد مطالعه، در مجموع اثرات مثبتی بر روی امنیت غذایی خانوارهای روستایی نداشته است.