هدف: هدف مطالعه حاضر، پاسخ به این پرسش بوده که بازیگران چگونه میتوانند نهادی را تغییر دهند که عقلانیت و اقدام آن بازیگران مقید به همان نهادی است که در پی تغییر آنند.
روش پژوهش: در این مقاله در جستجوی تغییرات نهادی در جغرافیای اقتصادی، با استفاده از کلمات کلیدی سیستم نهادی، عمل انسانی، تعییرات نهادی، ماندگاری نهادی و کنکاش در منابع دانشگاهی داخلی و خارجی، مقالات و کتابهای مرتبط با موضوع جمعآوری و مطالب مرتبط فیشبرداری شد. آنگاه، اطلاعات جمعآوری شده در راستای هدف تحقیق، به روش "مرور روایتی" تجزیه و تحلیل و نتیجهگیری شده است.
یافتهها: عمل اقتصادی ویژگی اتمی ندارد بلکه رابطهای است. اولویتهای فردی، هنجارها، ارزشها، روحیات، سلیقهها، سبکها، نیازها و اهداف از آنجا پدیدار میشود و از طریق تعامل اجتماعی و تعامل اقتصادی با یکدیگر ترکیب میشوند. بازیگران اقتصادی، انسانهای ایزولهای نیستند که نسخه رفتاری اتمی را اجرا میکنند، بلکه بازیگران اقتصادی در یک محیط اجتماعی جای دارند که معانی را از طریق تعامل مکرر شکل میدهند. چنین مفهومی از عمل رابطهای دارای سه پیامد است:
الف، متنی بودن، که به عمل واقع شده و عمل بازتابپذیر و عمل تحولگرا مرتبط است؛
ب، وابسته به مسیر، که امری نهادینهسازی و نقش آفرینی است؛ و
ج، مشروط بودن، که باسرنوشت، نکات تاریخی انعطافها و عمل هدفمند به سوی تغییرات نهادی همراه است.
نتیجهگیری: تناقض بین قید شکلگیری و عقلانیت کنش بازیگران از نهادها، و تغییرات نهادی توسط بازیگران، میتواند از طریق عمل اجتماعی که به طور اساسی از نظر ماهیت واکنشی و متنی است، حل شود. کنش اجتماعی به عنوان اجرای نسخههای نهادی قابل درک نیست، بلکه به صورت تعامل بازتاب پذیر، در زمینههای مکانی-زمانی خاص آشکار میشود. هنگامی که بازیگران منافع خاص و مزایای فردی را با نهادهای بالقوه جدید مرتبط ببینند، در حمایت از توسعه و پذیرش آنها اقدام میکنند
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1403/4/4 | پذیرش: 1403/3/14