25 نتیجه برای کیفیت زندگی
شهرام محمدخانی، محمد نقی فراهانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای جمعیت شناختی و سبکهای مقابلهای در پیش بینی کیفیت زندگی معلمان شهر تهران بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 500 نفر از معلمان شهر تهران با میانگین سنی (1/41) و انحراف معیار 3/7 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. از پرسشنامههای کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقابله با موقعیتهای استرس زا و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی معلمان زن و مرد تفاوت معناداری وجود دارد و زنان از کیفیت زندگی خود رضایت بیشتری دارند. بین کیفیت زندگی و سن رابطه معناداری به دست نیامد. سطح درآمد، سبک مقابله هیجان مدار، مسئله مدار، اجتنابی و سطح تحصیلی به ترتیب قویترین پیش بینی کنندههای کیفیت زندگی معلمان بودند. این متغیرها در کل 21 درصد از واریانس کیفیت زندگی معلمان را تبیین میکنند. این یافتهها نشان میدهد که کیفیت زندگی مفهومی ذهنی است که به ارزیابی فرد از زندگی و انتظاراتش وابسته است. مجموعهای از متغیرهای جمعیت شناختی، اجتماعی، اقتصادی، و روانشناختی در کیفیت زندگی افراد نقش دارند.
محمد نقی فراهانی، شهرام محمدخانی، فرهاد جوکار،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی رضایت از زندگی در معلمان شهر تهران با کیفیت زندگی، بهزیستی ذهنی و عزت نفس آنان انجام شده است. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی نمونه ای به حجم500 نفر از معلمان تهرانی انتخاب شده و بااستفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی، بهزیستی ذهنی به همراه پرسشهایی دربارهی وضعیت اقتصادی اجتماعی معلمان که در یک پرسشنامهی متحدالشکل فراهم شده بود از طریق دو کارشناس ارشد آقا و خانم در نواحی مختلف آموزش و پرورش مورد آزمایش و بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد، رضایت از زندگی از طریق دو متغیر دیگر یعنی بهزیستی ذهنی و کیفیت زندگی قابل پیش بینی است. اگرچه تا اندازه ای رضایت از زندگی از طریق متغیرهای کیفیت زندگی همچون ملزومات زندگی، سلامت بدنی، روابط بین فردی و معنی دار بودن زندگی قابل تبیین است ولی به تنهایی برای یک پیش بینی قوی کافی نیست. رضایت از زندگی علاوه بر داشتن یک کیفیت زندگی مناسب، نیازمند بهزیستی ذهنی نیز میباشد. در تحقیق حاضر هنگامی که متغیرهای کیفیت زندگی با متغیر بهزیستی ذهنی در کنار هم قرار گرفتند درصد زیادی(41 %) از واریانس رضایت از زندگی را تبیین و پیش بینی میکردند.
علی بیگی، محمد نقی فراهانی، شهرام محمدخانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1390 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسهای کیفیت زندگی و سبکهای مقابلهای بین اعضای انجمن معتادان گمنام و معتادان تحت درمان نگهدارنده متادون انجام گرفت. در این مطالعه علی مقایسهای تعداد 100 نفر مرد (50 نفر انجمن معتادان گمنام، 50 نفر اعضای تحت درمان نگهدارنده متادون)، سن 20-40 با حداقل 6 ماه پرهیز از مواد، مقیاسهای کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و سبکهای مقابلهای اندلر و پارکر را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات اعضای انجمن معتادان گمنام در روابط بین فردی، و سلامت فیزیکی، سبک مقابلهای تکلیفمدار، سبک مقابلهای اجتنابمداری، به طور معناداری، بالاتر از میانگین افراد تحت درمان متادون است. همچنین، نتایج تحلیل تشخیص نشان داد که این تفاوت، در ترکیبی از متغیرهای پژوهش بر حسب اهمیتشان به ترتیب: روابط بین فردی، سلامت فیزیکی، سبک مقابلهای تکلیفمداری، دو گروه را به نحو برجستهای از یکدیگر متمایز میکند. به نظر میرسد که شرکت فعال معتادان در انجمن معتادان گمنام ممکن است باعث کیفیت زندگی بهتر، یادگیری سبکهای مقابلهای مؤثر وابسته به موقعیت شود .
عطیه صفرزاده، رسول روشن، جلال الدین شمس،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر طرح آزمایشی همراه با پیگیری و گروه کنترل است که با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس و آرام سازی در کاهش عاطفه منفی و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. با مراجعه به درمانگاه بیمارستان مصطفی خمینی شهر تهران، تعداد 18 زن مبتلا به سرطان پستان، بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در گروه کنترل (9 نفر) و آزمایش (9نفر) گنجانده شدند. برنامه ی آموزش مدیریت استرس و آرام سازی برای زنان مبتلا به سرطان پستان در طی 10 جلسه ی هفتگی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. هر دوگروه، قبل، بعد و 2ماه بعد از اتمام برنامه به منظور پیگیری نتایج درمان، به طور همزمان پرسشنامه ی عاطفه PANAS و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سرطان QLQ-C30 و کیفیت زندگی سرطان پستان QLQ-Br23 را تکمیل کردند. نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته درون- برون گروهی حاکی از کاهش معنادار عاطفه منفی و بهبود شماری از خرده مقیاس های کیفیت زندگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می باشد که در پیگیری 2 ماهه نیز پایدار بود.
هادی پرهون، علیرضا مرادی، محمد حاتمی، کمال پرهون،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی و مقایسه درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت و درمان فراشناختی بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیماران افسرده اساسی انجام شده است. در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توأم با گروه کنترل، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 34 آزمودنی زن، که براساس ملاک های TR-DSM-IV توسط روانپزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گماشته شدند؛ گروه تحت درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت، گروه تحت درمان فراشناختی و گروه کنترل. گروههای آزمایش طی دو و نیم ماه تحت درمان قرار گرفتند و نمرات (BDI-II)، (HRSD) و WHOQOL-BREF)) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری سه ماهه در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، آزمون تعقیبی توکی و آزمون Tوابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میزان اثر بخشی دو روش درمانی تفاوت معنی داری وجود دارد. یافته ها نه تنها مؤید اثر بخشی دو روش درمانی بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیمارن افسرده بودند، بلکه برتری درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت نسبت به درمان فراشناخی در انتهای درمان و در مرحله پیگیری تأیید شد. هر دو روش درمانی در کاهش علایم افسردگی اساسی اثر بخش می باشند و با توجه به برتری درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت در مقایسه با درمان فراشناختی می توان آن را به عنوان یک روش انتخابی برای درمان افسردگی به کار برد.
مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علیپور، حسین زارع، غلامعلی شهیدی، زیبا برقی ایرانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناخت-رفتار درمانگری بر کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به بیماری پارکینسون بود. روش پژوهش بهصورت نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه از جامعهی آماری سالمندان مبتلا به پارکینسون در نظر گرفته شد. نمونهی پژوهش شامل 40 نفر، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی تحت درمان شناختی-رفتاری سالمندی در 10 جلسه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامهی جمعیت شناختی و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که در دو مرحلهی پیشآزمون و پسآزمون اجرا گردید. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی شامل سلامت جسمی، سلامت روانشناختی و روابط اجتماعی، تأثیر داشته ولی در بعد محیط زندگی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین نتیجهگیری میشود تلاش مضاعف در جهت ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به پارکینسون ضروری است و شناخت-رفتار درمانگری سالمندی موجب ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون میشود. بنابراین این روش را میتوان در بیمارستانها و آسایشگاهها به عنوان یک درمان تکمیلی بهکار برد.
محمدمهدی مظاهری، غلامرضا منشئی، رزا شهرکی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل تحلیل مسیر روابط بین ناگویی خلقی (الکسی تیمیا)، کارکردهای خانواده و کیفیت زندگی در دانشآموزان دورهی متوسطه شهر تهران بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع علّی غیر آزمایشی بود. جامعهی تحقیق شامل تمامی دانشآموزان شهر تهران بود، که به روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای نمونهای به حجم 384 نفر از آنها انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از مقیاس الکسی تیمیای تورنتو، پرسشنامهی عملکرد خانواده و پرسشنامهی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از آمارههای میانگین، انحراف معیار و آزمونهای رگرسیون چندگانه به روش همزمان، و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که عملکرد خانواده و الکسی تیمیا میتوانند کیفیت زندگی دانشآموزان را پیشبینی کنند. همچنین شاخصهای نیکویی برازش در مدل تحلیل مسیر نشان دادند که الکسی تیمیا نقش واسطهای در ارتباط بین عملکرد خانواده و کیفیت زندگی ایفا میکند. از اینرو، میتوان گفت که عملکرد خانواده در ایجاد الکسی تیمیا در دانشآموزان نقش اصلی را داشته و اکلسی تیمیا میتواند عاملی مهم در کاهش کیفیت زندگی باشد.
راضیه زارع، نسرین ارشدی، عبدالکاظم نیسی، اسماعیل هاشمی شیخ شبانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگویی ساختاری از برخی پیشایندها و پیامدهای شاخص توانایی کار بود. متغیرها در این الگو شامل پیشایندها (منابع فردی، راهبردهای مدیریت زندگی، استرسورهای شغلی)، و پیامدهای (عملکرد شغلی و کیفیت زندگی وابسته به سلامت) شاخص توانایی کار بودند.نمونه این پژوهش شامل 320 نفر از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب-منطقه اهواز بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از این تعداد 72% مرد بودند و میانگین سنی آنها نیز 41 سال بود. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های شاخص توانایی کار، راهبردهای مدیریت زندگی، خودکارآمدی عمومی، خوش بینی، توانایی مقابله ای، عدم تعادل تلاش-پاداش، تقاضا-کنترل، کیفیت زندگی وابسته به سلامت و عملکرد شغلی استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS، ویراست 18 و همچنین AMOS ویراست 18 انجام گرفت.جهت آزمودن اثرات غیرمستقیم در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان دادند که الگوی پسشنهادی از برازش نسبتا خوبی با داده هابرخوردار است. برازش یهتر از طریق همبسته کردن خطاهای دو مسیر حاصل شد. تمامی اثرات غیرمستقیم معنی دار شدند
فاطمه فیاض بخش، عادله عزتی، علی اکبر ملکی راد،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده
بیماریهای مزمن کلیوی نه تنها سلامت جسمی بلکه ابعاد دیگر سلامتی را نیز به مخاطره میاندازند. با توجه به اینکه نتایج پژوهشها در رابطه با اثرات این بیماری بر کارکرد جنسی و ارتباط آن با کیفیت زندگی در زنان و مردان متفاوت است، مطالعه حاضر به بررسی کیفیت زندگی، تمایل و عملکرد جنسی بیماران دیالیزی در مقایسه با افراد سالم پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه-ای بود که به روش نمونهگیری دردسترس بر روی یک نمونه 60 نفری از بیماران دیالیزی و غیردیالیزی بیمارستان الزهرا اشتهارد انجام گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای کیفیت زندگی، کارکرد نعوظ، تمایل جنسی، و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان استفاده شد. یافتههای پژوهش حاکی از کیفیت زندگی پایینتر بیماران دیالیزی نسبت به افراد سالم بود. یافته ها نشان دادند بین گروه زنان سالم و زنان دیالیزی به لحاظ متغیرهای مربوط به عملکرد جنسی تفاوت معناداری وجود ندارد اما در بین گروه مردان سالم و مردان دیالیزی به لحاظ متغیرهای مربوط به عملکرد جنسی تفاوت معنادار وجود دارد، همچنین افراد سالم از تمایل جنسی بالاتری نسبت به بیماران دیالیزی برخوردارند. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر کیفیت زندگی بیماران دیالیزی و نیز کیفیت رابطه ی جنسی بهویژه در مردان دیالیزی به میزان معناداری پایینتر از جمعیت عادی است. علاوه برآن، تمایل جنسی بیماران دیالیزی به میزان معناداری پائینتر از افراد سالم است که این مسئله میتواند به علت اثرات جانبی بیماری مانند کاهش کارایی جسمی، افسردگی، و عوامل دیگری باشد که به کاهش کیفیت زندگی و عملکرد جنسی می انجامد.
سعید قدرتی، مجتبی حبیبی عسگرآباد، وحید صادقی فیروزآبادی، فریبا ابراهیم بابایی، زهرا شهابی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
نقص در حافظه آیندهنگر یکی از مشکلات رایج در میان افراد مبتلا به اچآیوی است که میتواند در زندگی این بیماران تأثیرات به سزایی داشته باشد. در این پژوهش رابطهی بین تخریب حافظهی آیندهنگر، کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره در افراد مبتلا به اچآیوی موردبررسی قرار گرفت. بهاینترتیب تعداد 161 نفر از افراد مبتلا به اچآیوی که به بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کرده بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمایش فلوسیتومتری برای سنجش سطح لنفوسیت های تی از ایشان به عمل آمد و سپس تخریب عصبشناختی حافظهی آیندهنگر، کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره توسط پرسشنامههای سنجش حافظهی آیندهنگر-گذشتهنگر، پرسشنامهی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و پرسشنامه اندازهگیری میزان عملکرد روزمره زندگی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش آماری این پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود و از نرمافزار لیزرل 8/8 برای این منظور استفاده شد. نتایج نشان داد که نقص حافظهی آیندهنگر نقش میانجی را بین سطح لنفوسیت های تی و کیفیت زندگی یا عملکرد زندگی روزمره بازی میکند و تخریب حافظهی آیندهنگر تأثیر مهمی بر کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره در افراد مبتلا به اچآیوی میگذارد. تحقیقات آینده باید تأثیر نقایص حافظهی آیندهنگر بر کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره بیماران مبتلا به اچآیوی را بیشتر مدنظر قرار دهند.
دنا عدیلی، فاطمه دهقانی آرانی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
مراقبین بیماران مبتلا به سرطان، خستگی و فشار مراقبتی زیادی را تحمل میکنند. مطالعه همبستگی مقطعی حاضر، برای تعیین میزان فشار مراقبتی در مراقبین و ارتباط آن با کیفیت زندگی بیماران سرطان پستان انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش متشکل از 116 نفر از مراقبین زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونهگیری دردسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامۀ فشار مراقبتی و پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی مبتلایان به سرطان بود. براساس پرسشنامه فشار مراقبتی، مراقبین بیشترین شکایت را از کمبود زمان دارند. در بین مؤلفههای کارکردی کیفیت زندگی بیمار، اختلال در کارکرد اجتماعی بیمار، ناتوانی در ایفای نقش و اختلالات هیجانی بیماران به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی نشان میدهند. در بین نشانههای کیفیت زندگی بیمار، درد، بیخوابی و خستگی بیمار به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی دارند. اختلال در کارکرد اجتماعی و درد بیمار پیشبینیکنندههای فشار مراقبتی در مراقبین هستند. رابطه معنادار معکوس میان سن بیمار و فشار مراقبتی وجود دارد. براساس یافتههای این پژوهش بهبود شبکۀ حمایت اجتماعی بیمار توسط گروههای خودیار، دورههای آموزشی مدیریت درد برای بیماران و فراهم کردن حمایت اطلاعاتی برای مراقبین جهت کاهش فشار مراقبتی و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد میشود.
فرزانه ملک پور، سیدعلی مرعشی، کیومرث بشلیده،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
سردرد میگرنی، یکی از شایعترین دردهاست و بهدلیل فراوانی، از مهمترین انواع سردردها به حساب میآید. هدف از پژوهش حاضر، آزمون شناسایی پیشایندها و پیامدهای سردردهای میگرنی در جمعیت غیربالینی دانشجویان بود. نمونهی پژوهش را، 310 نفر از دانشجویان تشکیل میدادند که بهصورت تصادفی طبقهای چندمرحلهای انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تشخیص میگرن، اضطراب-افسردگی-استرس، حالت-صفت بیان خشم، مقیاس باورهای وسواسی، فهرست 90 نشانهی مرضی، مقیاس سنجش شدت خستگی و پرسشنامهی کیفیت زندگی استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام ضرایب مسیرهای مستقیم بین متغیرهای پژوهش ازلحاظ آماری معنیدار است. طبق نتایج پژوهش، رابطهی غیرمستقیم خشم، اختلال وسواسیاجباری و اضطراب با کیفیت زندگی، افسردگی و خستگی از طریق میانجیگری میگرن معنیدار بهدست آمد؛ همچنین رابطهی باورهای وسواسی با میگرن از طریق میانجیگری اختلال وسواسیاجباری معنیدار بود. یافتههای پژوهش حاضر، چارچوب مفیدی را برای شناسایی عوامل تأثیرگذار در شروع سردردهای میگرنی و پیامدهای حاصل از آن فراهم میکند.
شاهرخ مکوند حسینی، فاطمه آذرفر، پرویز صباحی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت کوتاه مدت بر کیفیت زندگی نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی بود. در یک طرح نیمه آزمایشی پس از غربالگری ، از میان افراد حائز شرایط و54 نفرحاضر به شرکت در پژوهش شدند که بر اساس سطح نمره به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند، گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیکی را به شیوه گروهی فشرده( طی 12 جلسه دو ساعته ، هفته ای 3 بار) دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نداشتند. شرکت کنندگان مقیاس کیفیت زندگی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تفاوت های معناداری را میان دو گروه در پس آزمون برای میانگین مولفه های: 1- عملکرد جسمی(0.003) 2- محدودیت نقش/هیجانی(0.042)3- انرژ ی/ خستگی(0.001)4- بهزیستی هیجانی(0.001)5- عملکرد اجتماعی(0.003) 6- درد(0.001) 7- سلامت عمومی(0.001) و نیز نمره کل کیفیت زندگی(0.003) نشان داد. در پیگیری 4 ماهه نیز این نتایج در مولفه های عملکرد جسمی(0.013)، عملکرد اجتماعی(0.030)، شاخص کل کیفیت(0.049) زندگی پایدار بودند.
ماجده خسروی لاریجانی، فاطمه بهجتی، آزاده چوبفروش زاده،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
دیابت بیماری مزمنی است که پایبندی به آن نیازمند پذیرش و مراقبت است، بنابراین برافزایش دانش دیابت و همچنین افزایش انگیزهی بیماران برای مراقبت از خود توصیه میشود. این پژوهش نیز در همین راستابا هدف بررسی اثر مدل خودمراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارتهای رفتاری بر کیفیت زندگی دانشآموزان مبتلا به دیابت صورت گرفته است. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و شبهآزمایشی با طرح «پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل» و جامعهی آماری متشکل از کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت مراجعهکننده به مرکز دیابت شهر یزد میباشد. نمونهی آماری شامل تعدادی از کودکان و نوجوانان 17-10 ساله که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، میباشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامهی کیفیت زندگیمی باشد. دادهها در این پژوهش به روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند و بین میانگین نمرات کیفیت زندگی بر حسب عضویت گروهی تفاوت معناداری وجود داشت. و مداخله موجب بهبود کیفیت زندگی دانشآموزان با میزان تاثیر 6/23 درصد شده است. با توجه به اینکه اطلاعات، انگیزهی بیمار و همچنین مهارتهای رفتاری وی بر بهبود زندگی او مؤثر هستند، میتوان از طریق کاربرد مدل خودمراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارتهای رفتاری به آنها کمک کرد تا به کیفیت مورد نظر خود برای زندگی دست یابند.
مسیب یارمحمدی واصل، فرهاد جوکار، مهران فرهادی، محمدرضا ذوقی پایدار،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
بیماری سرطان موجب تغییرات متعدد در کیفیت زندگی بیماران میگردد و تشخیص مؤلفههای اثرگذار در این متغیر میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطۀ ساختاری خودشناسیِ انسجامی و ادراک رنج با کیفیت زندگی بیماران سرطانی بود. این پژوهش از نوع همبستگی، و با جامعۀ پژوهشِ شامل کلیۀ بیماران سرطانی مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر کرج بود. از بین این افراد 340 نفر به صورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. بیماران پرسشنامههای خودشناسی، ادراک رنج و کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از SPSS-19 و مدلسازی معادلات ساختاری (لیزرل) نسخه 5/8 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین خودشناسیِ انسجامی و رنجِ جسمانی، رنج روانی و رنج وجودی با کیفیت زندگی بیماران، رابطۀ معنادار وجود دارد و روابط علی-ساختاریِ خودشناسیِ انسجامی با مؤلفههای ادراک رنج و کیفیت زندگی معنادار بود. بهعبارتی خودشناسی انسجامی به طور مستقیم و غیرمستقیم بهواسطۀ رنج جسمانی و رنج وجودی قادر به پیشبینی کیفیت زندگی در بیماران سرطانی بود. شاخصهای برازندگی حاکی از مطلوبیت مدل مفروض در تبیین کیفیت زندگی از طریق متغیرهای خودشناسی انسجامی و ادراک رنج بود. خودشناسی انسجامی بهواسطۀ تأثیرات مهمی که در انسجامبخشی و یکپارچگی روانی افراد دارد، میتواند با اثرگذاری بر ادراک رنج بیماران سرطانی نقش مهمی را در بهبود کیفیت زندگی این بیماران داشته باشد.
شکوفه بخشی، محمد علی سپهوندی، سیمین غلامرضایی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
پسوریازیس یک بیماری التهابی مزمن پوستی است که با سطوح بالای استرس و تاثیر منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران همراه است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر کیفیت زندگی و استرس ادراکشده در مبتلایان به پسوریازیس بود. پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون، پسآزمون همراه با گروه شاهد و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به پسوریازیس مراجعهکننده به درمانگاهها و کلینیکهای تخصصی پوست شهرستان خرمآباد بودند. ابتدا، بیماران بـا اسـتفاده از ملاکهای ورود و خروج غربال شدند، سپس 24 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی، در دو گروه آزمایشی و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری دادهها مقیاس استرس ادراکشده و شاخص کیفیت زندگی پوست بود. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه، مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی را دریافت کردند. دادهها با روشهای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار SPSS (23) و آزمونهای تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و تکمتغیره (ANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش کاهش استرس بر اساس ذهنآگاهی باعث میشود کیفیت زندگی مبتلایان بهبود یابد و استرس ادراکشده آنان کاهش پیدا کند؛ تاثیر درمان در مدت پیگیری ماندگار بود (001/0>p). بنابراین، روش کاهش استرس بر اساس ذهنآگاهی، میتواند به عنوان مداخلهای موثر در راستای بهبود کیفیت زندگی و کاهش دادن استرس ادراکشده برای مبتلایان به پسوریازیس به کار گرفته شود.
خانم طیبه تازیکی، دکتر خدامراد مؤمنی، دکتر جهانگیر کرمی، دکتر غلامعلی افروز،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینهای کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با میانجیگری ذهنآگاهی مادر انجام شد. در این پژوهش توصیفیـهمبستگی، با نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 298دانشآموز (از 878دانشآموز) از مدارس ابتدایی دانشآموز کمتوانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 1399ـ1398، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر، مقیاس مهارتهای اجتماعی ماتسون، پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی، پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف. دادهها با آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد همبستگی مثبت معناداری بین مهارتهای اجتماعی و ذهنآگاهی با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. بعلاوه نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). براساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت افزایش مهارتهای اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان در مدرسه موجبات ارتقاء کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران آنها را فراهم میسازد.
دانشجوی دکترا مریم اکبرزاده، دکتر پرویز صباحی، دکتر پروین رفیعی نیا، دکتر افسانه مرادی،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) و تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه(tDCS) بر بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا می باشد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی- گروه آزمایش و شم با پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش را بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تشکیل داده اند. نمونه گیری به صورت موارد در دسترس صورت گرفت و تعداد ۳۶ نفر در این پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه MCBT، tDCS و شم قرار گرفتند. بیماران قرار گرفته در گروه های آزمایش و شم دو نوبت یعنی پیش از مداخله MBCT و tDCS(در دو گروه آزمایش) و پس از آن، دو پرسشنامه شدت درد مک گیل و پرسشنامه ۳۶ سوالی کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که در مورد متغیر شدت درد، با اینکه هر دو درمان در مقایسه با گروه شم اثر بخش بودند، ولی اختلاف معناداری میان اثربخشی دو درمان با یکدیگر مشاهده نشد(p<0.05). در زمینه کیفیت زندگی، تاثیر معناداری در درمان tDCS مشاهده نشد، در حالی که درمان MBCTدر مقایسه با گروه شم و نیز در مقایسه با tDCS به طور معناداری تاثیر گذار بود(p<0.05) یافته های این پژوهش نتایج قابل توجهی را در زمینه تاثیرگذاری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی و همچنین تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا نشان داد که می تواند در بهبود این بیماران و کاهش هزینه های درمانی آنها به درمانگران کمک کند.
بهزاد تقی پور، سیده فاطمه شریفی، فریبا عبدی، رقیه برزگران،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سرشت و منش و خود دل سوزی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی بود. این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اردبیل بود. .نمونه پژوهش 210 نفر بیمار مبتلا به درد اسکلتی عضلانی بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه خوددلسوزی ریس و همکاران (2011)، ابعاد سرشت و منش کلونینجر و همکاران (1994) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1989) استفاده شد. داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه تجزیه و تحلیل شدند.نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خوددلسوزی (31%)، ابعاد سرشت (22%) و ابعاد منش (31%) از واریانس مشترک کیفیت زندگی را تبیین کردند.این یافته ها بیان میکند که دلسوزی به خود و ابعاد سرشت و منش نقش قابل ملاحظه ای در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی دارد. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه پیشگیری، آسیب شناسی و مقابله بالینی درد دارد.
خانم عارفه رنجبر، خانم مریم جان فدا،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای مقابلهای مادر در دوران همه گیری کرونا ویروس بر کیفیت زندگی کودکان 1 تا 6 ساله بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادرانی که کودکان 1 تا 6 ساله دارند، بود. که بهصورت اینترنتی پرسشنامهها را تکمیل نمودند. حجم نمونه شامل 325 نفر در نظر گرفته شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ(YSQ- SF)، سبکهای مقابله با استرس اندلر و پارکر (CISS) و پرسشنامه کیفیت زندگی کودکان 1تا 6 سال (TAPQOL) بود. جهت تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافتهها نشان داد که طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای مقابلهای مادر میتوانند 32 درصد از کیفیت زندگی کودکان را در بحران کرونا تبیین کنند. همچنین نتایج ضرایب رگرسیون نشان داد که طرحوارههای ناسازگارِ محرومیت هیجانی، رهاشدگی، انزوای اجتماعی، نقص/شرم، وابستگی، آسیبپذیری در برابر بیماری، گرفتار/ خویشتن تحول نیافته و معیارهای سرسختانه مادر پیشبینی کننده کیفیت زندگی کودک در دوران همه گیری کرونا ویروس میباشد. بنابراین پرداختن به وضعیت طرحوارههای مادر و سبکهای مقابلهای که به کار میگیرد در جهت بالا بردن کیفیت زندگی کودکان بسیار مؤثر است.